آرمگدون و آخرالزّمان در سینمای هالیوود
چنان که می دانیم بنیادگرایان انجیلی آمریکا با ایوانجلیست ها یک پنجم مردم آمریکا را تشکیل می دهند، آنها مسیحیت را، با صهیونیسم درآمیخته و اعتقاد دارند که مسیح(ع) روزی به کره ی خاکی بازخواهد گشت، ولی قبل از این فاجعه بایستی جنگ
نویسنده: سید ابوالحسن علوی طباطبایی
چنان که می دانیم بنیادگرایان انجیلی آمریکا با ایوانجلیست ها یک پنجم مردم آمریکا را تشکیل می دهند، آنها مسیحیت را، با صهیونیسم درآمیخته و اعتقاد دارند که مسیح(ع) روزی به کره ی خاکی بازخواهد گشت، ولی قبل از این فاجعه بایستی جنگ هسته ای بزرگی در جایی به نام «آرمگدون» که همان «هارماجدون» یا «هارمجیدو» است اتفاق بیفتد. این واژه لاتین برگرفته از کتاب مقدّس در سفر مکاشفه ی یوحنّا است:
«و می گویند که نیروهای اهریمنی در آنجا گرد هم می آیند»
و بعد آیه تمام می شود.
«هار» کلمه ای است عبری به معنی تپّه و محلّ مرتفع و «مجیدو» یا «مگیدو» یعنی اشراف، که دشت مرتفعی است در 55 کیلومتری شمال قدس نزدیک حیفا و از دریا به عمق 15 کیلومتر در خاک فلسطین فاصله دارد. این جریان مدّعی است که آنجا محل تجلّی قدرت و ظهور حضرت مسیح (ع) است و قبل از این رویداد نبردی اتفاق می افتد. یکی نبرد فرزند خدا (صهیونیست های مسیحی) با یأجوج و مأجوج یا همان ضدّ مسیح یا دجّال است که سرکردگی نیروهای اهریمنی را برعهده دارد. نبرد دیگر، از سوی نیروهای اهریمنی است که از شرق می آیند، یعنی روسیه و چین و اعراب و مسلمانان که می خواهند کشور اسرائیل را نابود سازند. آنها به خدا ایمان ندارند و ارتشی چهارصد میلیونی گرد خواهند آورد. ولی فرزندان مسیح و غرب به کمک فرزندان خدا آمده و آنها را نابود خواهند ساخت.
بر اساس زمانبندی پروژه ی پایان جهان که از سال 2000م. آغاز گشته و ما در میانه ی آن قرار داریم، صهیونیست ها تلاش می کنند تا پیش از سال 2007م. سرزمین های دیگر میان بابل و اسرائیل یعنی «سوریه ی کنونی» را تسخیر می کنند. آنها باید بتوانند در سال 2007م. «مسجدالاقصی» و «قبه الصّخره» را تخریب و «معبد بزرگ یهود» را در محلّ آن بنا کنند تا جنگ آرمگدون وارد مرحله ی پایانی آن شود. قطعات پیش ساخته ی معبد بزرگ مدت هاست که آماده شده تا در سریع ترین زمان به جای مسجدالاقصی نصب شود. صهیونیست ها همچنین موفق شده اند گوساله ی سرخ مویی را به عنوان سمبل قوم یهود پرورش دهند که قرار است در معبد بزرگ قربانی شود تا ظهور دولت یهود در جهان رسمیت پیدا کند.
اکنون زمان چنان فشرده است که هیچکس اجازه ندارد فرصت های خود را برای یکسره شدن کار جهان از دست بدهد. دولت بوش محلّی است که همه ی صهیونیسم مسیحی با همه ی صهیونیزم یهودی متّحد شده اند تا اپوکالیپس یا پروژه ی آخرالزّمان به سرانجام برسد. بر اساس این پروژه در نبردی خونین اهل جمعه (امّت محمد (ص)) و اهل شنبه (امت موسی (ع)) یکدیگر را نابود خواهند کرد تا جهان در دست اهل یکشنبه (امت عیسی(ع)) که به زعم صهیونیسم مسیحی مؤمنان اهل نجات محسوب می شوند، قرار گیرد. به این ترتیب صهیونیسم مسیحی در جاری شدن امر خداوندی اصرار و تعجیل دارد؛ اگر دعای مظلومان تاکنون سبب ظهور منجی نگردیده است، شاید زیاده خواهی ظالمان، ظهور موعود را جلو اندازد. صهیونیست های مسیحی به زعم خود می پندارند که وارث جهان خواهند بود. از این جهت تمام امّت ها به ویژه محمد (ص) را به انواع فسادها و رذایل مبتلا کرده اند و خود ظاهراً راه تهذیب و تنزیه پیش گرفته اند تا در عاقبت کار جهان جزو برگزیدگان باشند.
مسئله ی اصلی در فیلم های هدفمند امروز هالیوود مطرح کردن همان ضدّ مسیح یا دجّال است. آنها عقیده دارند که وی در سرزمین های شرقی (کشورهای مسلمان) قیام کرده ولی در نهایت مجبور به فرار از صحنه ی (کشورهای مسلمان) قیام کرده ولی در نهایت مجبور به فرار از صحنه ی نبرد می شود. به عقیده ی «ایوانجلیست ها» ضدّ مسیح فرزند شیطان است ولی تا ظهور مسیح در میان مردم به صورت فردی عادّی زندگی می کند. او شخصی متموّل بوده، ظاهری آراسته داشته و اهل سوریه است و بین 30 تا 50 سال سن دارد. نماد او عدد 666 است که نماد شیطان است. چنانچه در فیلم پایان روزگار (1999م.) آمده است، او عضو برجسته ی اتحادیه ی اقصادی اروپا است و در اقتصاد و سیاست جهانی نقش عمده ای را ایفا می کند. او پیش از فاش کردن چهره ی واقعی اش مدتی در یکی از کشورهای مصر، سوریه، عراق، ایران یا یونان حکومت خواهد کرد. اقتصاد جهانی را به انحصار خویش درمی آورد و به قدری محبوب می شود که بعضی او را مسیح خواهند پنداشت.
بدین ترتیب ضدّ مسیح یا همان دجّال برای مخالفت با مسیح آماده شده و در آینده ی نزدیک خروج می کند. زمان خروج او دقیق و مشخص است. با ظاهری شیطانی، دیو صورت یا اژدها مانند از میان دریاها بیرون می آید. بر اسرائیل (فلسطین) مسلّط می شود و در اورشلیم ادّعای خدایی خواهد کرد. او شیطان را می پرستد و جواهرات گران قیمت نثارش می کند.
حکومت وی 7 سال به طول می انجامد، نیمه ی دوم این هفت سال دوران بدبختی های بزرگ نام گرفته است و نفرت و فلاکت جهان را پر می کند. در این دوران، ایران، روسیه، و سایر کشورها به اسرائیل حمله می کنند. در این جنگ یک چهارم مردم جهان نابود می شوند. سپس مسیح ظهور می کند. نشانه های ظهورش همچون صاعقه، طوفان، زلزله و آتشفشان در زمین و آسمان آشکار می شود. وقتی زمین می لرزد، آسمان می غرّد و کوه ها از هم می گسلند، مردم مایملک خود را ترک کرده و با وحشت در پی مأمنی خواهند بود. بالاخره مسیح و قدّیسانش با نیروی شگرف از آسمان فرود می آیند و ضدّ مسیح و پیامبر دروغین را در دریایی از آتش نابود می کنند و دشمنان خدا تسلیم می شوند. بسیاری از جمعیت جهان کشته می شوند و عده ی قلیلی باقی می مانند. پرندگان اجساد مردگان را می خورند. آسمان می بارد و زمین از بدی ها پاک می شود.
فرشته ای از بهشت به زمین می آید تا شیطان را به زنجیر بکشد و شیطان به مدت هزار سال اسیر خواهد بود و این هزاره ی صلح است که قانون خداوند اجرا می شود و پادشاهی های زمین در اختیار مسیح قرار می گیرد.
بنابراین بنیادگرایان انجیلی آمریکا یک پنجم مردم آمریکا را تشکیل می دهند، مسیحیت را با صهیونیسم در آمیخته و اعتقاد دارند، برای آنکه مسیح (ع) دوباره به زمین بازگردد، باید به جنگ هسته ای بزرگی در جایی به نام آرمگدون که میان اردن و فلسطین قرار دارد، به وقوع پیوندد که منجر به نابودی و تخریب اکثر شهرهای جهان خواهد شد.
در دهه ی اول قرن بیستم م. نیز جنگ خلیج فارس را آغاز نابودی جهان و بازگشت دوباره ی مسیح نامیدند که در فیلم های متعددی به آن اشاره شد.
در سال 1993م. فیلمی به نام جادوگر آرمگدون به کارگردانی «آنتونی هیکاکس» و بازی «جولیان سندرز» و «کریس یانگ» ساخته شد. در این فیلم می بینیم که شیطان بزرگ هر 600 سال یکبار فرصتی به دست می آورد که از جهنم فرار کرده و آرمگدون را به راه بیاندازد. یک گروه پنج نفره از افراد خارق العاده نیز این نیرو را دارند که یا شیطان را آزاد کرده یا او را برای 600 سال دیگر اسیر و دربند کنند. در ین راه ماجراهای جالب توجّهی روی می دهد.
در فیلم اومگا کُد 2- مجیدو به کارگردانی «براین ترنکارد اسمیت» که در سال 2001م. ساخته شده است، «مجیدو» را یک حرکت و هجوم مافوق طبیعی به دنیایی متزلزل که در لبه ی فاجعه ی جهانی قرار دارد تعریف می کند. بر اساس داستان فیلم یک رهبر سیاستمدار و حیله گر قدرت می رسد. او ارتش های جهان را برای نبرد آرمگدون بسیج می کند. در همین حال بدبختی ها و فلاکت های ناشی از پیش بینی های کتاب مقدّس در ابعادی بزرگ کره ی زمین را در برگرفته است. یک کانون عاطفی نیز در داستان وجود دارد. فیلم در واقع داستان هابیل و قابیل را به نوعی دیگر بازگو می کند. در حقیقت عشق دو برادر به یک زن زیبا سرنوشت جهان و مردم دنیا را تعیین می کند.
فیلم های دیگر با عناوین آرمگدون، پایان جهان و آخرالزّمان از دهه ی هفتاد تاکنون با ارتباط و حتی بدون ارتباط با این جریان خاص به جز آمریکا به کشورهای اروپایی، ژاپن و هنگ کنگ نیز تولید شده اند. مانند فیلم ماشین روز قیامت (آرمگدون 1975م.) در سال 1972م. ساخته شد. آرمگدون (1977م.) هارمجدون: نبرد بزرگ باجنما (1983م.)، هرامجدون (1986م.)، پایان جهان (1977م.)، خطّ مرگ: آرمگدون (1997م.)، شمارش معکوس تا آرمگدون (1998م.)، آرمگدون سامورایی - دوباره تولد یافته از جهنم (1999م.)
یکی از آخرین فیلم های مربوط به مسائل آخرالزّمان فیلم طالع نحس است، محصول سال 2006م. به کارگردانی «جان مور» است که بازسازی فیلم دیگری با همین عنوان، که در سال 1976م. توسط «ریچارد دانر» ساخته شد، است. مضمون فیلم همان درونمایه ی قبلی است یعنی فرزند شیطان بر کره ی خاک عنان رها می کند، فیلم نامه ی این فیلم توسط «دیوید سِلستر» فیلمنامه نویس فیلم قبلی نوشته شده است، ولی تغییر و تحولات کوچک دیگری نیز در چارچوب داستان و اشارتی زودگذر به فاجعه ی سونامی، یازدهم سپتامبر، طوفان کاترینا و حوادث فاجعه آمیز دیگر جهانی به عنوان نشانه های به وجود آمدن آرمگدون دارد.
پس از عنوان بندی اوّل فیلم که در آن به تصاویری از شیطان، کتاب مکاشفه ی یوحنای رسول شهاب، ستارگان و عدد 666 دارد، وارد سالن بزرگ رصد ستارگان در واتیکان می شویم. در اینجا آسمان شب را توسط یک تلسکوپ قوی می بینیم که با قرار گرفتن ستاره ای شهابی بر فراز شهر رم در شب تولّد «دامین» یعنی همان ضدّ مسیح پیش گویی کتاب مکاشفه را به انجام می رساند. درست مانند ستاره ای که در شب تولّد عیسی (ع) در آسمان بیت اللحم درخشید. نخستین نکته ای که توجّه تماشاگر را جلب می کند این است که ضدّ مسیح، ستاره¬ی خود را دارد و عیسی مسیح (ع) نیز ستاره ی خود را دارد و این تردید در ذهن او ایجاد می شود که، پس چه کسی بر آسمان و زمین حکم می راند، ولی در هر حال این خواست ایوانجلیست های حاکم بر هالیوود است.
پس از آن، فیلم به پیش گوی های کتاب مکاشفه ی یوحنای رسول می پردازد. در آیه ی هفتم از باب هشتم می خوانیم: هنگامی که فرشته ی اوّل در کرنا (شیپور) بنواخت، تگرگ و آتش با خون آمیخته شد. و به سوی زمین ریخته شد و ثلث درختان سوخته و هر گیاه سبز سوخته شد.
در فیلم گفته می شود دو باران سراسر زمین را فرا می گیرد. سپس صحنه هایی دهشتناک از طوفان «کاترینا» را که سواحل آمریکا را در سال 2005م. در هم نوردید، می بینیم.
و فرشته ی دوم بنواخت که ناگاه مثال کوهی بزرگ که به آتش افروخته شده به دریا افکنده شد و ثلث دریا خون گردید و ثلث مخلوقات دریایی که جان داشتند بمردند و ثلث کشتی ها تباه شدند.
در فیلم تنها به این بسنده می کند که کوه های آتش بر زمین فرو می ریزند و آن صحنه ی معروف واقعه ی یازدهم سپتامبر مربوط به سال 2001م. را نشان دهد.
و چون فرشته سیّم بنواخت، ناگاه ستاره ای عظیم چون چراغی افرواخته شده از آسمان فرود آمد و بر ثلث شهرها و چشمه های آب افتاد و اسم آن ستاره را آفسنتین مبدّل گشت و مردمان بسیار از آب هایی که تلخ شده بود مردند
در فیلم تنها گفته می شود که ستاره ی مشتعل از بالا به زمین فرو می افتد و مانند یک مشعل می سوزد،
و فرشته ی چهارم بنواخت و به ثلث آفتاب و ثلث ماه و ستارگان صدمه رسید تا ثلث آنها تاریک گردید و ثلث روز و ثلث شب همچنین بی نور شد و عقابی را دیدم و شنیدم که در وسط آسمان می پرد و به آواز بلند می گوید: وای وای بر ساکنان زمین به سبب صداهای دیگر کرنای آن سه فرشته که می باید بنوازند.
در فیلم گفته می شود که دریا طغیان می کند و دویست هزار نفر از مردم را می بلعد و ما شاهد صحنه هایی از طوفان سونامی در سال 2004م. در تایلند هستیم.
و چون فرشته ی پنجم نواخت ستاره ای را دیدم که بر زمین افتاده بود و کلید چاه هاویه بدو داده شد و چاه هاویه را گشود و دودی چون تنوری عظیم از چاه بالا آمد و آفتاب و هوا از دود چاه تاریک گشت و از میان دود ملخ ها به زمین برآمدند و به آنها قوّتی چون قوّت عقرب های زمین داده شد و به ایشان گفته شد که ضرر نرسانند نه به گیاه زمین و نه هیچ سبزی و نه به درختی بلکه به آن مردمانی که مهر خدا را بر پشانی خود ندارند و به آنها گفته شد که اینان را نکشند، بلکه تا مدّت پنج ماه معذّب بدارند و اذیّت آنها مثل اذیّت عقرب بود وقتی کسی را نیش زند. و در آن ایام مردم طلب موت خواهند کرد و آن را نخواهند یافت و تمنّای موت خواهند داشت، اما موت از ایشان خواهد گریخت و صورت ملخ ها چون اسب های آراسته شده برای جنگ بود و بر سر ایشان مثل تاج های شبیه طلا و چهره های ایشان شبیه صورت انسان بود و مویی داشتند چون موی زنان و دندان هایشان مانند دندان های شیران بود.
و جوشن هایی داشتند چون جوشن آهنین و صدای بال های ایشان مثل صدای عرّابه های اسب های بسیار که به جنگ همی تازند و دم های چون عقرب ها با نیش داشتند و در دُم آنها قدرت بود که تا پنج ماه هم مردم را اذیّت نمایند و بر خود پادشاهی داشتند که ملک الهاویه است که در عبرانی به اَبَدون مسّی است و در یونانی او را اَپُلیون خوانند.
و در فیلم تنها گفته می شود که ستاره ای بر زمین می افتد و به وی (Him) کلید حفره ی بی انتها داده می شود که در اینجا به حضور ضدّ مسیح تفسیر می شود. شهاب هایی را می بینیم و تصاویر مبهمی از شیطان و کارهای او تصویر می شود و آرمگدون به صورت اشکال مختلف همراه با صداهای ناهنجار بر پرده دیده شده و به گوش می رسد.
و فرشته ی ششم بنواخت که ناگاه آوازی از میان چهار شاخ مذبح طلایی که در حضور خدا است شنیدم که به آن فرشته ی ششم که صاحب کرنا بود، می گوید که آن چهار فرشته را که بر نهر عظیم فرات بسته اند خلاص کن. پس از آن چهار فرشته که برای ساعت و روز و ماه و سال معینی مهیا شده اند تا اینکه ثلث مردم را بکشند خلاصی یافتند. و عدد جنود سواران دویست هزار هزار بود که عدد ایشان را شنیدم و به این گونه اسبان و سواران ایشان را در رویا دیدم که جوشن های آتشین و آسمان خونی و کبریتی دارند و سرهای اسبان چون سر شیران است و از دهانشان آتش و دود و کبریت بیرون می آید که از سر بلا، ثلث مردم هلاک شدند و ...
و در فیلم گفته می شود که ششمین فرشته بر شیپورش می دمد. هیولایی از آن حفره ی بدون کف آزاد می شود و قتل و غارت سراسر زمین را فرا می گیرد.
در اینجا عکس هایی از هجوم سربازان به مردم بی سلاح و صحنه هایی از زندان ابوغریب و شکنجه ی مردم بی گناه تصویر می شود و خشونت سربازان و آزار آنان نسبت به مردم، به ویژه زنان و کودکان و آوارگان جنگ های مختلف مطرح می شود.
پس از بیان این حوادث و صحنه های مستند توسط همان مفسّران واتیکان گفته می شود که این رشته رویدادها با موفقیت تفسیر و تعبیر شده اند و پیدا شدن شهاب تنها تایید کننده ی بدترین و حشت ها است. ما در حال حاضر در شب آرمگدون قرار دادیم. سیاه ترین شیاطین از همین راه وارد می شوند و با ارواح ما به نبرد برمی خیزند.
در همین هنگام «رابرت تورن» با بازی «لیوشراپیره» دیپلمات ارشد آمریکایی در زایشگاهی در رم از طریق پدر «اسپیلتو» مطلع می شود که همسرش «کاترین» فرزند خود را از دست داده و به دلایل مشکلات زنانه، دیگر بچه دار نخواهد شد. «اسپیلوتو» به رابرت پیشنهاد می کند که نوزاد جدید الولاده دیگری را که مادرش را از دست داده به فرزندی بپذیرد. این کار انجام شده و نام «دامین» را بر وی می گذراند.
طی رویدادهایی «رابرت» به عنوان سفیر آمریکا در لندن عازم آنجا می شود. پرستار «دامین» طیّ حادثه ای خودکشی می کند و خانم «بن لاک» با بازی «میافارو» به جای او می آید تا با خانواده زندگی می کند. «کاترین» طیّ چند سال با حوادثی که روی می دهد متوجّه می شود که «دامین» شیطان است و پدر «برنان»، کشیش دیگری به رابرت می گوید که «دامین» پسر شیطان است . کشیش در حادثه ای عجیب کشته می شود و عکس او توسط عکاس، نشان می دهد که چه بر او گذشته است. علائم دیگر حاکی از آن است که «دامین» در واقع همان ضدّ مسیح است. کاترین نیز طیّ حادثه ای کشته می شود. تحقیقات دیپلمات و عکاس ادامه می یابد و آنها در صومعه ای دور افتاده که تنها راه آن عبور با قایق پارویی آن هم در میان مه غلیظ است با یک کشیش پیر و یک شیطان شناس ملاقات می کنند و به حقیقت پی می برند. حال این وظیفه ی «رابرت» سفیر آمریکا در لندن است که باید کار را یکسره و «دامین» را نابود سازد.
ولی خود وی را در این راه کشته می شود و در آخر سفیر جدید آمریکا را می بینیم که دست «دامین» را گرفته و در پایان مراسم تدفین «رابرت» از گورستان خارج می شوند. «دامین» نگاه معنی داری با لبخند به تماشاگران دارد که به جز نویدی در ارائه ی فیلم بعدی، حاکی از آن است که ضدّ مسیح همچنان زنده است و باید منتظر او و آرمگدون باشیم. «دامین» با زیرکی تمام وارد دنیای سیاست شده است تا حدّ اکثر زیان و ضرر را اعمال می کند.
1. Naclear weapons- wikipadia
2. warfare Browse
3. Atomic Bomb - Decison
4. The History of the Atomic Bomb
5. Encyclopeadie Britanica
1. Jerome F.shpiro Atomic Bomb cienema, Routledge 2002
2. Denis Gifford scince Fiction Film studio vista/ dutton pictureback- London 1971
3. philip stpick scien Fiction Movios octopus Books Limited London -1976
4. John Bazter science Fiction in the cinema USA-1970
5. منابع اینترنتی به ویژه دایره المعارف Wikipedia
6. شماره های مختلف نشریه ی موعود در سال های 1384 و 1385
7. هلال، رضا، مسیح یهودی و فرجام جهان (مسیحیت سیاسی و اصولگرایی در آمریکا)- مترجم قبس زعفرانی، تهران، هلال، 1383
8. پیش گویی هاو آخرالزّمان،(گردآوری) واحد پژوهش و تحقیق مؤسسه فرهنگی موعود - تهران: موعود عصر (عج)، 1385
9. نجیری، محمود،آرمگدون / نویسنده محموالنجیری، ترجمه ی رضا عبّاسپور، قبس زعفرانی - تهران، هلال 1384
10. کتاب مقدّس (عهد عتیق و عهد جدید)- انجمن پخش کتب مقدّسه- 1969- چاپ لندن
منبع: علوی طباطبایی، سید ابوالحسن، (1387)، هالیوود و فرجام جهان، تهران، نشر هلال، چاپ دوم
*صحت این نوشتار به عهده ی نویسنده بوده و سایت راسخون در این خصوص مسئولیتی بر عهده ندارد.
«و می گویند که نیروهای اهریمنی در آنجا گرد هم می آیند»
و بعد آیه تمام می شود.
«هار» کلمه ای است عبری به معنی تپّه و محلّ مرتفع و «مجیدو» یا «مگیدو» یعنی اشراف، که دشت مرتفعی است در 55 کیلومتری شمال قدس نزدیک حیفا و از دریا به عمق 15 کیلومتر در خاک فلسطین فاصله دارد. این جریان مدّعی است که آنجا محل تجلّی قدرت و ظهور حضرت مسیح (ع) است و قبل از این رویداد نبردی اتفاق می افتد. یکی نبرد فرزند خدا (صهیونیست های مسیحی) با یأجوج و مأجوج یا همان ضدّ مسیح یا دجّال است که سرکردگی نیروهای اهریمنی را برعهده دارد. نبرد دیگر، از سوی نیروهای اهریمنی است که از شرق می آیند، یعنی روسیه و چین و اعراب و مسلمانان که می خواهند کشور اسرائیل را نابود سازند. آنها به خدا ایمان ندارند و ارتشی چهارصد میلیونی گرد خواهند آورد. ولی فرزندان مسیح و غرب به کمک فرزندان خدا آمده و آنها را نابود خواهند ساخت.
بر اساس زمانبندی پروژه ی پایان جهان که از سال 2000م. آغاز گشته و ما در میانه ی آن قرار داریم، صهیونیست ها تلاش می کنند تا پیش از سال 2007م. سرزمین های دیگر میان بابل و اسرائیل یعنی «سوریه ی کنونی» را تسخیر می کنند. آنها باید بتوانند در سال 2007م. «مسجدالاقصی» و «قبه الصّخره» را تخریب و «معبد بزرگ یهود» را در محلّ آن بنا کنند تا جنگ آرمگدون وارد مرحله ی پایانی آن شود. قطعات پیش ساخته ی معبد بزرگ مدت هاست که آماده شده تا در سریع ترین زمان به جای مسجدالاقصی نصب شود. صهیونیست ها همچنین موفق شده اند گوساله ی سرخ مویی را به عنوان سمبل قوم یهود پرورش دهند که قرار است در معبد بزرگ قربانی شود تا ظهور دولت یهود در جهان رسمیت پیدا کند.
اکنون زمان چنان فشرده است که هیچکس اجازه ندارد فرصت های خود را برای یکسره شدن کار جهان از دست بدهد. دولت بوش محلّی است که همه ی صهیونیسم مسیحی با همه ی صهیونیزم یهودی متّحد شده اند تا اپوکالیپس یا پروژه ی آخرالزّمان به سرانجام برسد. بر اساس این پروژه در نبردی خونین اهل جمعه (امّت محمد (ص)) و اهل شنبه (امت موسی (ع)) یکدیگر را نابود خواهند کرد تا جهان در دست اهل یکشنبه (امت عیسی(ع)) که به زعم صهیونیسم مسیحی مؤمنان اهل نجات محسوب می شوند، قرار گیرد. به این ترتیب صهیونیسم مسیحی در جاری شدن امر خداوندی اصرار و تعجیل دارد؛ اگر دعای مظلومان تاکنون سبب ظهور منجی نگردیده است، شاید زیاده خواهی ظالمان، ظهور موعود را جلو اندازد. صهیونیست های مسیحی به زعم خود می پندارند که وارث جهان خواهند بود. از این جهت تمام امّت ها به ویژه محمد (ص) را به انواع فسادها و رذایل مبتلا کرده اند و خود ظاهراً راه تهذیب و تنزیه پیش گرفته اند تا در عاقبت کار جهان جزو برگزیدگان باشند.
مسئله ی اصلی در فیلم های هدفمند امروز هالیوود مطرح کردن همان ضدّ مسیح یا دجّال است. آنها عقیده دارند که وی در سرزمین های شرقی (کشورهای مسلمان) قیام کرده ولی در نهایت مجبور به فرار از صحنه ی (کشورهای مسلمان) قیام کرده ولی در نهایت مجبور به فرار از صحنه ی نبرد می شود. به عقیده ی «ایوانجلیست ها» ضدّ مسیح فرزند شیطان است ولی تا ظهور مسیح در میان مردم به صورت فردی عادّی زندگی می کند. او شخصی متموّل بوده، ظاهری آراسته داشته و اهل سوریه است و بین 30 تا 50 سال سن دارد. نماد او عدد 666 است که نماد شیطان است. چنانچه در فیلم پایان روزگار (1999م.) آمده است، او عضو برجسته ی اتحادیه ی اقصادی اروپا است و در اقتصاد و سیاست جهانی نقش عمده ای را ایفا می کند. او پیش از فاش کردن چهره ی واقعی اش مدتی در یکی از کشورهای مصر، سوریه، عراق، ایران یا یونان حکومت خواهد کرد. اقتصاد جهانی را به انحصار خویش درمی آورد و به قدری محبوب می شود که بعضی او را مسیح خواهند پنداشت.
بدین ترتیب ضدّ مسیح یا همان دجّال برای مخالفت با مسیح آماده شده و در آینده ی نزدیک خروج می کند. زمان خروج او دقیق و مشخص است. با ظاهری شیطانی، دیو صورت یا اژدها مانند از میان دریاها بیرون می آید. بر اسرائیل (فلسطین) مسلّط می شود و در اورشلیم ادّعای خدایی خواهد کرد. او شیطان را می پرستد و جواهرات گران قیمت نثارش می کند.
حکومت وی 7 سال به طول می انجامد، نیمه ی دوم این هفت سال دوران بدبختی های بزرگ نام گرفته است و نفرت و فلاکت جهان را پر می کند. در این دوران، ایران، روسیه، و سایر کشورها به اسرائیل حمله می کنند. در این جنگ یک چهارم مردم جهان نابود می شوند. سپس مسیح ظهور می کند. نشانه های ظهورش همچون صاعقه، طوفان، زلزله و آتشفشان در زمین و آسمان آشکار می شود. وقتی زمین می لرزد، آسمان می غرّد و کوه ها از هم می گسلند، مردم مایملک خود را ترک کرده و با وحشت در پی مأمنی خواهند بود. بالاخره مسیح و قدّیسانش با نیروی شگرف از آسمان فرود می آیند و ضدّ مسیح و پیامبر دروغین را در دریایی از آتش نابود می کنند و دشمنان خدا تسلیم می شوند. بسیاری از جمعیت جهان کشته می شوند و عده ی قلیلی باقی می مانند. پرندگان اجساد مردگان را می خورند. آسمان می بارد و زمین از بدی ها پاک می شود.
فرشته ای از بهشت به زمین می آید تا شیطان را به زنجیر بکشد و شیطان به مدت هزار سال اسیر خواهد بود و این هزاره ی صلح است که قانون خداوند اجرا می شود و پادشاهی های زمین در اختیار مسیح قرار می گیرد.
بنابراین بنیادگرایان انجیلی آمریکا یک پنجم مردم آمریکا را تشکیل می دهند، مسیحیت را با صهیونیسم در آمیخته و اعتقاد دارند، برای آنکه مسیح (ع) دوباره به زمین بازگردد، باید به جنگ هسته ای بزرگی در جایی به نام آرمگدون که میان اردن و فلسطین قرار دارد، به وقوع پیوندد که منجر به نابودی و تخریب اکثر شهرهای جهان خواهد شد.
در دهه ی اول قرن بیستم م. نیز جنگ خلیج فارس را آغاز نابودی جهان و بازگشت دوباره ی مسیح نامیدند که در فیلم های متعددی به آن اشاره شد.
در سال 1993م. فیلمی به نام جادوگر آرمگدون به کارگردانی «آنتونی هیکاکس» و بازی «جولیان سندرز» و «کریس یانگ» ساخته شد. در این فیلم می بینیم که شیطان بزرگ هر 600 سال یکبار فرصتی به دست می آورد که از جهنم فرار کرده و آرمگدون را به راه بیاندازد. یک گروه پنج نفره از افراد خارق العاده نیز این نیرو را دارند که یا شیطان را آزاد کرده یا او را برای 600 سال دیگر اسیر و دربند کنند. در ین راه ماجراهای جالب توجّهی روی می دهد.
در فیلم اومگا کُد 2- مجیدو به کارگردانی «براین ترنکارد اسمیت» که در سال 2001م. ساخته شده است، «مجیدو» را یک حرکت و هجوم مافوق طبیعی به دنیایی متزلزل که در لبه ی فاجعه ی جهانی قرار دارد تعریف می کند. بر اساس داستان فیلم یک رهبر سیاستمدار و حیله گر قدرت می رسد. او ارتش های جهان را برای نبرد آرمگدون بسیج می کند. در همین حال بدبختی ها و فلاکت های ناشی از پیش بینی های کتاب مقدّس در ابعادی بزرگ کره ی زمین را در برگرفته است. یک کانون عاطفی نیز در داستان وجود دارد. فیلم در واقع داستان هابیل و قابیل را به نوعی دیگر بازگو می کند. در حقیقت عشق دو برادر به یک زن زیبا سرنوشت جهان و مردم دنیا را تعیین می کند.
فیلم های دیگر با عناوین آرمگدون، پایان جهان و آخرالزّمان از دهه ی هفتاد تاکنون با ارتباط و حتی بدون ارتباط با این جریان خاص به جز آمریکا به کشورهای اروپایی، ژاپن و هنگ کنگ نیز تولید شده اند. مانند فیلم ماشین روز قیامت (آرمگدون 1975م.) در سال 1972م. ساخته شد. آرمگدون (1977م.) هارمجدون: نبرد بزرگ باجنما (1983م.)، هرامجدون (1986م.)، پایان جهان (1977م.)، خطّ مرگ: آرمگدون (1997م.)، شمارش معکوس تا آرمگدون (1998م.)، آرمگدون سامورایی - دوباره تولد یافته از جهنم (1999م.)
یکی از آخرین فیلم های مربوط به مسائل آخرالزّمان فیلم طالع نحس است، محصول سال 2006م. به کارگردانی «جان مور» است که بازسازی فیلم دیگری با همین عنوان، که در سال 1976م. توسط «ریچارد دانر» ساخته شد، است. مضمون فیلم همان درونمایه ی قبلی است یعنی فرزند شیطان بر کره ی خاک عنان رها می کند، فیلم نامه ی این فیلم توسط «دیوید سِلستر» فیلمنامه نویس فیلم قبلی نوشته شده است، ولی تغییر و تحولات کوچک دیگری نیز در چارچوب داستان و اشارتی زودگذر به فاجعه ی سونامی، یازدهم سپتامبر، طوفان کاترینا و حوادث فاجعه آمیز دیگر جهانی به عنوان نشانه های به وجود آمدن آرمگدون دارد.
پس از عنوان بندی اوّل فیلم که در آن به تصاویری از شیطان، کتاب مکاشفه ی یوحنای رسول شهاب، ستارگان و عدد 666 دارد، وارد سالن بزرگ رصد ستارگان در واتیکان می شویم. در اینجا آسمان شب را توسط یک تلسکوپ قوی می بینیم که با قرار گرفتن ستاره ای شهابی بر فراز شهر رم در شب تولّد «دامین» یعنی همان ضدّ مسیح پیش گویی کتاب مکاشفه را به انجام می رساند. درست مانند ستاره ای که در شب تولّد عیسی (ع) در آسمان بیت اللحم درخشید. نخستین نکته ای که توجّه تماشاگر را جلب می کند این است که ضدّ مسیح، ستاره¬ی خود را دارد و عیسی مسیح (ع) نیز ستاره ی خود را دارد و این تردید در ذهن او ایجاد می شود که، پس چه کسی بر آسمان و زمین حکم می راند، ولی در هر حال این خواست ایوانجلیست های حاکم بر هالیوود است.
پس از آن، فیلم به پیش گوی های کتاب مکاشفه ی یوحنای رسول می پردازد. در آیه ی هفتم از باب هشتم می خوانیم: هنگامی که فرشته ی اوّل در کرنا (شیپور) بنواخت، تگرگ و آتش با خون آمیخته شد. و به سوی زمین ریخته شد و ثلث درختان سوخته و هر گیاه سبز سوخته شد.
در فیلم گفته می شود دو باران سراسر زمین را فرا می گیرد. سپس صحنه هایی دهشتناک از طوفان «کاترینا» را که سواحل آمریکا را در سال 2005م. در هم نوردید، می بینیم.
و فرشته ی دوم بنواخت که ناگاه مثال کوهی بزرگ که به آتش افروخته شده به دریا افکنده شد و ثلث دریا خون گردید و ثلث مخلوقات دریایی که جان داشتند بمردند و ثلث کشتی ها تباه شدند.
در فیلم تنها به این بسنده می کند که کوه های آتش بر زمین فرو می ریزند و آن صحنه ی معروف واقعه ی یازدهم سپتامبر مربوط به سال 2001م. را نشان دهد.
و چون فرشته سیّم بنواخت، ناگاه ستاره ای عظیم چون چراغی افرواخته شده از آسمان فرود آمد و بر ثلث شهرها و چشمه های آب افتاد و اسم آن ستاره را آفسنتین مبدّل گشت و مردمان بسیار از آب هایی که تلخ شده بود مردند
در فیلم تنها گفته می شود که ستاره ی مشتعل از بالا به زمین فرو می افتد و مانند یک مشعل می سوزد،
و فرشته ی چهارم بنواخت و به ثلث آفتاب و ثلث ماه و ستارگان صدمه رسید تا ثلث آنها تاریک گردید و ثلث روز و ثلث شب همچنین بی نور شد و عقابی را دیدم و شنیدم که در وسط آسمان می پرد و به آواز بلند می گوید: وای وای بر ساکنان زمین به سبب صداهای دیگر کرنای آن سه فرشته که می باید بنوازند.
در فیلم گفته می شود که دریا طغیان می کند و دویست هزار نفر از مردم را می بلعد و ما شاهد صحنه هایی از طوفان سونامی در سال 2004م. در تایلند هستیم.
و چون فرشته ی پنجم نواخت ستاره ای را دیدم که بر زمین افتاده بود و کلید چاه هاویه بدو داده شد و چاه هاویه را گشود و دودی چون تنوری عظیم از چاه بالا آمد و آفتاب و هوا از دود چاه تاریک گشت و از میان دود ملخ ها به زمین برآمدند و به آنها قوّتی چون قوّت عقرب های زمین داده شد و به ایشان گفته شد که ضرر نرسانند نه به گیاه زمین و نه هیچ سبزی و نه به درختی بلکه به آن مردمانی که مهر خدا را بر پشانی خود ندارند و به آنها گفته شد که اینان را نکشند، بلکه تا مدّت پنج ماه معذّب بدارند و اذیّت آنها مثل اذیّت عقرب بود وقتی کسی را نیش زند. و در آن ایام مردم طلب موت خواهند کرد و آن را نخواهند یافت و تمنّای موت خواهند داشت، اما موت از ایشان خواهد گریخت و صورت ملخ ها چون اسب های آراسته شده برای جنگ بود و بر سر ایشان مثل تاج های شبیه طلا و چهره های ایشان شبیه صورت انسان بود و مویی داشتند چون موی زنان و دندان هایشان مانند دندان های شیران بود.
و جوشن هایی داشتند چون جوشن آهنین و صدای بال های ایشان مثل صدای عرّابه های اسب های بسیار که به جنگ همی تازند و دم های چون عقرب ها با نیش داشتند و در دُم آنها قدرت بود که تا پنج ماه هم مردم را اذیّت نمایند و بر خود پادشاهی داشتند که ملک الهاویه است که در عبرانی به اَبَدون مسّی است و در یونانی او را اَپُلیون خوانند.
و در فیلم تنها گفته می شود که ستاره ای بر زمین می افتد و به وی (Him) کلید حفره ی بی انتها داده می شود که در اینجا به حضور ضدّ مسیح تفسیر می شود. شهاب هایی را می بینیم و تصاویر مبهمی از شیطان و کارهای او تصویر می شود و آرمگدون به صورت اشکال مختلف همراه با صداهای ناهنجار بر پرده دیده شده و به گوش می رسد.
و فرشته ی ششم بنواخت که ناگاه آوازی از میان چهار شاخ مذبح طلایی که در حضور خدا است شنیدم که به آن فرشته ی ششم که صاحب کرنا بود، می گوید که آن چهار فرشته را که بر نهر عظیم فرات بسته اند خلاص کن. پس از آن چهار فرشته که برای ساعت و روز و ماه و سال معینی مهیا شده اند تا اینکه ثلث مردم را بکشند خلاصی یافتند. و عدد جنود سواران دویست هزار هزار بود که عدد ایشان را شنیدم و به این گونه اسبان و سواران ایشان را در رویا دیدم که جوشن های آتشین و آسمان خونی و کبریتی دارند و سرهای اسبان چون سر شیران است و از دهانشان آتش و دود و کبریت بیرون می آید که از سر بلا، ثلث مردم هلاک شدند و ...
و در فیلم گفته می شود که ششمین فرشته بر شیپورش می دمد. هیولایی از آن حفره ی بدون کف آزاد می شود و قتل و غارت سراسر زمین را فرا می گیرد.
در اینجا عکس هایی از هجوم سربازان به مردم بی سلاح و صحنه هایی از زندان ابوغریب و شکنجه ی مردم بی گناه تصویر می شود و خشونت سربازان و آزار آنان نسبت به مردم، به ویژه زنان و کودکان و آوارگان جنگ های مختلف مطرح می شود.
پس از بیان این حوادث و صحنه های مستند توسط همان مفسّران واتیکان گفته می شود که این رشته رویدادها با موفقیت تفسیر و تعبیر شده اند و پیدا شدن شهاب تنها تایید کننده ی بدترین و حشت ها است. ما در حال حاضر در شب آرمگدون قرار دادیم. سیاه ترین شیاطین از همین راه وارد می شوند و با ارواح ما به نبرد برمی خیزند.
در همین هنگام «رابرت تورن» با بازی «لیوشراپیره» دیپلمات ارشد آمریکایی در زایشگاهی در رم از طریق پدر «اسپیلتو» مطلع می شود که همسرش «کاترین» فرزند خود را از دست داده و به دلایل مشکلات زنانه، دیگر بچه دار نخواهد شد. «اسپیلوتو» به رابرت پیشنهاد می کند که نوزاد جدید الولاده دیگری را که مادرش را از دست داده به فرزندی بپذیرد. این کار انجام شده و نام «دامین» را بر وی می گذراند.
طی رویدادهایی «رابرت» به عنوان سفیر آمریکا در لندن عازم آنجا می شود. پرستار «دامین» طیّ حادثه ای خودکشی می کند و خانم «بن لاک» با بازی «میافارو» به جای او می آید تا با خانواده زندگی می کند. «کاترین» طیّ چند سال با حوادثی که روی می دهد متوجّه می شود که «دامین» شیطان است و پدر «برنان»، کشیش دیگری به رابرت می گوید که «دامین» پسر شیطان است . کشیش در حادثه ای عجیب کشته می شود و عکس او توسط عکاس، نشان می دهد که چه بر او گذشته است. علائم دیگر حاکی از آن است که «دامین» در واقع همان ضدّ مسیح است. کاترین نیز طیّ حادثه ای کشته می شود. تحقیقات دیپلمات و عکاس ادامه می یابد و آنها در صومعه ای دور افتاده که تنها راه آن عبور با قایق پارویی آن هم در میان مه غلیظ است با یک کشیش پیر و یک شیطان شناس ملاقات می کنند و به حقیقت پی می برند. حال این وظیفه ی «رابرت» سفیر آمریکا در لندن است که باید کار را یکسره و «دامین» را نابود سازد.
ولی خود وی را در این راه کشته می شود و در آخر سفیر جدید آمریکا را می بینیم که دست «دامین» را گرفته و در پایان مراسم تدفین «رابرت» از گورستان خارج می شوند. «دامین» نگاه معنی داری با لبخند به تماشاگران دارد که به جز نویدی در ارائه ی فیلم بعدی، حاکی از آن است که ضدّ مسیح همچنان زنده است و باید منتظر او و آرمگدون باشیم. «دامین» با زیرکی تمام وارد دنیای سیاست شده است تا حدّ اکثر زیان و ضرر را اعمال می کند.
پی نوشت ها :
1. Atomic power for peace - 10- سیاه و سفید
2- Atomic soldiers - The Desert Rock Eercise - 27 سیاه و سفید
3- Atomic Blasts: operation Greenhouse through upshot- krothole - 30 - سایه و سفید
4. 1962 pacific Nuclear Tests -22- رنگی
5. Civil Defence- Duck and cover - 9- سیاه و سفید
6. Lets Face it! - sarving a Nuclear Attack - 15سیاه و سفید
7. Naclear Devastation- Japon- 36- سیاه و سفید
1. Naclear weapons- wikipadia
2. warfare Browse
3. Atomic Bomb - Decison
4. The History of the Atomic Bomb
5. Encyclopeadie Britanica
1. Jerome F.shpiro Atomic Bomb cienema, Routledge 2002
2. Denis Gifford scince Fiction Film studio vista/ dutton pictureback- London 1971
3. philip stpick scien Fiction Movios octopus Books Limited London -1976
4. John Bazter science Fiction in the cinema USA-1970
5. منابع اینترنتی به ویژه دایره المعارف Wikipedia
6. شماره های مختلف نشریه ی موعود در سال های 1384 و 1385
7. هلال، رضا، مسیح یهودی و فرجام جهان (مسیحیت سیاسی و اصولگرایی در آمریکا)- مترجم قبس زعفرانی، تهران، هلال، 1383
8. پیش گویی هاو آخرالزّمان،(گردآوری) واحد پژوهش و تحقیق مؤسسه فرهنگی موعود - تهران: موعود عصر (عج)، 1385
9. نجیری، محمود،آرمگدون / نویسنده محموالنجیری، ترجمه ی رضا عبّاسپور، قبس زعفرانی - تهران، هلال 1384
10. کتاب مقدّس (عهد عتیق و عهد جدید)- انجمن پخش کتب مقدّسه- 1969- چاپ لندن
منبع: علوی طباطبایی، سید ابوالحسن، (1387)، هالیوود و فرجام جهان، تهران، نشر هلال، چاپ دوم
*صحت این نوشتار به عهده ی نویسنده بوده و سایت راسخون در این خصوص مسئولیتی بر عهده ندارد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}