پایان جهان در فیلم های سینمایی هالیوود
برای نخستین بار در سال 1910م. فیلمی به نام ستاره ی دنباله دار، فاجعه و فروریختن جهان رانشان داد. برخورد این پدیده با زمین موجب انفجار اتومبیل ها، آتش گرفتن منازل مسکونی و ذوب شدن فلزات منجمله طلاهای یک فرد
نویسنده: سید ابوالحسن علوی طباطبایی
برای نخستین بار در سال 1910م. فیلمی به نام ستاره ی دنباله دار، فاجعه و فروریختن جهان رانشان داد. برخورد این پدیده با زمین موجب انفجار اتومبیل ها، آتش گرفتن منازل مسکونی و ذوب شدن فلزات منجمله طلاهای یک فرد خسیس می گردد و مردم را وا می دارد که در زمین در جست و جوی آب باشند. در پایان ماجرا آنچه باقی می ماند دورنمایی از یک دنیای متروک و نابود شده است.در سال 1916م. ادامه ی این تجربه را با نام فیلم بازگشت ستاره ی دنباله دار می بینیم. گاز متصاعد شده از این فاجعه موجب کندی و رکود همه چیز در زمین می شود. شهاب های آسمانی که به سوی زمین پرتاب می شوند با خود زبانه های آتش به همراه داشته و همه چیز را به نابودی می کشانند. زمین لرزه های شدید دریایی اقیانوس ها را به محلّی ناامن برای همه موجودات تبدیل می کنند. در این فیلم ها تنها بازماندگان که یک مرد و زن قهرمان داستان فیلم هستند، همراه با فیلمبردار، سالم از معرکه می گریزند و بقیه همگی در معرض نابودی قرار دارند.
فیلم هایی با عنوان پایان دنیا سال های 1916م.، 1922م. و در دهه های بعد ساخته شده است که به نوعی به این قضیه می پردازند. نسخه ای به کارگردانی «ابل گانس» کارگردان معروف فرانسوی در سال 1931م. داریم که از رمانی به همین نام به قلم «کامیل فلاماریون» اقتباس شده بود. در این فیلم داستان عشق مثلثی یک بانکدار حسود و یک نویسنده ی مجنون نیز آورده شده بود.
فیلم سیلاب (1933م.) که داستان آن اقتباسی از اثری به همین نام به قلم «اس فاولر رایت» نویسنده ی مشهور آن رمان بود، یک اثر کلاسیک مفقود شده محسوب می شد.
در همین سال ها مجموعه های سینمایی با سریال های معروفی چون اس. او. اس. امواج متلاطم (1938م.) سینماها را تبدیل به یک مکان جذّابی ساخته بود. گاهی فجایع به وجود آمده و در نتیجه ی یک انفجار اتمی بود و معمولاً نزاع دو نفر بر سر زن جوانی نیز چاشنی آن بود. فیلم های دیگری هم با عناوین دیگری مانند وقتی دنیاها با هم تصادف می کنند. (1932م.) که در بخش های قبلی به آن اشاره شده و در سال 1951م. نیز به وسیله ی «جرج پال» ساخته شد. این فیلم نابودی دنیا را به صورت باشکوهی به طریقه ی تکنی کالر نشان می داد. سکانس آتش بازی نهایی فیلم در زمانی که «ستاره ی بلوس» از کناره کره ی خاکی عبور می کند و چهل نفر انسان برگزیده با موشک عازم سیارّه ی «زایرا» می شوند. علیرغم امکانات محدود سینمای آن زمان، هنوز هم دیدنی است.
فیلم های شبی که جهان منفجر شد (1957م.) و شکافی در کره ی زمین (1965م.) هر یک به نوعی به اضطراب ناشی از انفجارهای تجربی و گاهی هم طبیعی در روی کره ی زمین اشاره دارند و د رنوع خود خطر نابودی کره ی زمین را اعلام می کنند. با آغاز عصر فضا، سینماهای علمی- تخیّلی گذشته دیگر جنبه ی مستندهای امروزی را پیدا کرد، در حالی که فردا نیز هنوز آغاز نشده بود. به عبارت دیگر این پایان ماجرا نبود، بلکه این آغاز دوران جدیدی به شمار می رفت.
مضامین فیلم های سینمایی علمی - تخیّلی مربوط به پایان دنیا و انفجارات پدید آمده از بمب اتم چنانچه در بخش های قبل به آن اشاره شد به اشکال مختلف تا دهه ی 1980م. ادامه یافت و چنانچه دیدیم در دهه های هشتاد و نود میلادی به تدریج مسائل پایان دنیا، آخرالزّمان، شیطان و عقاید ایوانجلیست ها در قالب فیلم های علمی - تخیّلی و حتی دلهره آور و پلیسی شکل گرفت. به طور کلّی در اواسط قرن بیستم مسلّم شد که سینما به صورت یک هنر و صنعت می تواند با به کارگیری هنرهای دیگر جایگاه وسیعی را در دنیا کسب کند. از سوی دیگر تصویر سینمای به دلیل دارا بودن جایگاه ویژه ای در دستگاه فکری و روانی انسان و اینکه اطلاعاتی که به ما می رسد اکثراً از طریق تصویر است، می تواند بهترین حربه برای تأثیر مستقیم بر موضوعات ویژه ی درون انسان مانند عاقبت کار دنیا، آخرالزّمان و غیره داشته باشد.
پایان زمان و نبرد نهایی در قالب نبرد بین خیر و شرّ و خوبی و بدی از گذشته های دور ذهن انسان را مشغول ساخته است و سینما که مدرن ترین کارخانه ی رؤیاپردازی و یک ابزار چشمگیر در توسعه ی تمدن مادّی محسوب می شود، توانسته است با جذّابیت های ظاهری و فریبنده ی وسیله ای برای نوعی مطالعه ی علمی و تمرکز بر مسئله ی آخرالزّمان باشد. زمینه های فلسفی و فکری و مبادی مادّی یا ماوراء الطبیعی سینما و حتی استفاده از فنون نبرد سایبرنیتیک و عملیات ویژه ی روانی نیز در این قضیه سهم مهمّی داشته است. برای ساخت این نوع فیلم ها سال ها است که از هزینه های نجوی و تخصص های ویژه ی متفاوت استفاده می شود و در همه ی آنها سینمای هالیوود، غرب و نشانه ها و نمادهای جامعه ی غربی و شخصیت های متاثّر از فرهنگ غرب و همه ی مظاهر آن را خیر و عناصر مقابل آنها را شرّ به حساب می آورد.
از طرفی، پس از جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد، سینما به قضیه ی آخرالزّمان رویکرد مبسوطی نشان داد. در آن دوران نازیسم و کمونیسم به اشکال مختلف جبهه ی شرّ را تشکیل می دادند. با فروپاشی اردوگاه شرق دوران تقابل با تمدّن و تفکّر اسلام انقلابی آغاز و نوعی خاص از رویکرد به مسئله ی آخرالزّمان مطرح شد. سینمای هالیوود و نیز در دنیای رسانه ای غرب، همواره خود را مظهر خیر و سفیدی و دیگران را مظهر شرّ و سیاهی دانسته است و در غالب فیلم ها ایجاد جوّ ناامنی و اضطراب و وحشت را، مقدّمه ای برای پذیرش قدرت برتر و حاکمیت خشن و بی رحمانه به صورتی باشکوه و تکنی کالر نشان می دهد که در بخش های قبلی کتاب مورد بررسی قرار گرفت.
در آن سال ها فیلم هایی چون شبی که جهان منفجر شد (1957م.)، شکافی در کره ی زمین (1965م.) که در رابطه با انفجارهای اتمی بود، فیلم وحشت در سال صفر (1962م.) که در بخش های گذشته به آن پرداختیم و نام دیگرش پایان دنیا بود نیز ساخته شدند. فیلم های شاخص دیگری با عنوان پایان دنیا در سال های 1934م.، 1977م. و 1995م. ساخته شده اند که آخرین فیلم تولید ژاپن است. حدود 45 فیلم از دهه ی 1930م. تا سال 2005م. با عنوانی شبیه به همین در کشورهای آمریکا، آلمان، ژاپن ساخته شدند که البته بیشتر آنها محصول هالیوود است.
هالیوود با ساختن فیلم های دیگری مانند نوسترآداموس، روز بعد، حکومت آتش، روز استقلال و یا آرمگدون به اشکال مختلف قصد دارد بگوید که پس از آنکه دنیا به پایان رسید چیزی جز انهدام گسترده و نابودی نسل بشر باقی نمی ماند و البته گاهی بعضی افراد باقی مانده در تلاش زندگی دوباره به تجدید تلاش و ایجاد حکومت صهیونیستی می پردازند.
قصد هالیوود ماندگار ساختن ترس و وحشت ناشناخته و هولناک و عظیمی در دیدگاه مخاطب ساده و بی دفاع است و از این طریق قصد دارد تعابیر اصلی آخرالزّمانی ناشی از کتب غیرآسمانی مانند تلمود را به مخاطب القاء کند.
استمرار فیلم سازی هالیوود و انبوه سازی اش بسیار کار ساز و عملیاتی است. مسئله ی حضور منجی، نحوه ی پرداخت آن و مسئله ی آخر الزّمان، بلایا و مصیبت های قبل از ظهور و جنگ در لابه لای این فیلم ها متجلّی است و نقطه ی کشش مخاطبان نیز همین جا است. سینما با تأکید بر نقاط روشن ذهنی مخاطبان سایر نقاط مبهم را نیز روشن و تصویر مورد نظر را به بیننده حقنه می کند و آن اسطوره ی منجی غربی در تفکّر صهیونیسم مسیحی غربی را به تماشاچی های میلیونی می قبولاند که بهترین نمونه ی آن همان فیلم ماتریکس است که درباره ی آن گفت و گو شد.
سینمای امروز هالیوود که به اشکال مختلف بر فرهنگ سینمایی جهان تسلط و غلبه دارد، اساساً تابع نظریه های مطرح شده در جهان معاصر مانند پایان تاریخ و برخورد تمدّن ها است. در غالب فیلم های آخرالزّمانی هالیوود مسئله ی منجی بسیار کم رنگ و بحث فرجام تاریخ پررنگ تر است.
حتی در فیلم ارباب حلقه ها جنگ خیر و شرّ مطرح می شود که نگاه و رویکرد آن همان نگاه فیلم ترمیناتور 2 است. در این فیلم ها نحوه ی جنگ خیر و شر، سلاح ها و انسان ها غیرمتعارف اند. تصاویر این فیلم ها به نوعی به مفاهیم انتظار و فرجام و آخرالزّمان در متون اسطوره ای و متون مذهبی مشابهت دارد و مفاهیم پیچیده ی ماتریالیسم دینی مانند طبیعت خودکار، انسان محوری، سکولاریسم، جبرگرایی و تقدیرگرایی و بالاخره وابستگی به فناوری روز را به مخاطبان عرضه می کند.
در سال 1999م. «پیترها یامز» فیلم پایان روزگار با شرکت «آرنولد شوارتزنگر»، «گابریل برن» و «کوین پولاک»، فیلمبرداری و کارگردانی می کند. نویسنده ی فیلمنامه «آندرو دبلیو مارلو» است. فیلم ابتدا نیویورک سیتی را در سال 1979م. نشان می دهد. در یکی از بیمارستان های شهر دختری به نام «کریستین» متولد می شود که بر بازوی چپ او علامتی به چشم می خورد این علامت ضدّ مسیح و برای مراقبت از اوست. دو روز پیش از پایان هزاره ی دوم شیطان به نیویورک می رود تا «کریستین» را به چنگ آورد و او را باردار کند واز این طریق در هزاره ی بعدی حاکمیت خود را بر جهان برقرار سازد. در این میان یک پلیس سابق که همسر و دخترش را از دست داده و گرفتار نوشخواری است، با کمک دوست و همکارش، دختر را از حمله ی چند مزاحم نجات می دهند. شیطان در کالبد مردی که جانش را گرفته، جای می گیرد و به آپارتمان آن پلیس سابق رفته ولی نمی تواند او را متقاعد به همکاری با خود کند. در حرکت بعدی شیطان جسم همکار پلیس را تسخیر کرده و به دبنال پلیس و «کریستین» می رود و موفق می شود پس از ماجراهایی دختر را اسیر خود کند. ولی پلیس در حالی که تنها چند دقیقه به پایان هزاره مانده، شیطان پرستان را که در کلیسایی گردآمده اند زیر آتش مسلسل می گیرد و زمانی که شیطان به جسمش حلول می کند با پرتاب خود بر روی یک نیزه خودکشی می کند و با این کار شیطان را شکست داده و دخترک نجات می یابد.
حاکمیت شیطان بر جهان و ادامه ی آن همان است که در کتاب مکاشفه ی عهد عتیق آمده است. یکی از منتقدین نشریه ی نیویورک تایمز این فیلم را یک تریلر بی هدف توصیف کرد وآن را تصویر کننده ی مجموعه ی فیلم های فاجعه ای قبلی هالیوود نامید. منتقد مجله ی سینمایی معروف انگلیسی «سایت اندساوند» نیز این فیلم را بیش از آنکه یک کار معناگرا باشد یک اثر پرحادثه خواند.
این فیلم نیز مانند طالع نحس بر علائم و نشانه های کلامی و رقمی تأکید دارد روز ششم ماه ششم سال 2006 میلادی (666) یکی از تاریخ های پیش بینی شده در مورد پایان جهان است. از سوی دیگر گروهی از یهودیان «هسیدیک» معتقدند ضدّ مسیح یا «ماشیح» و به عبارتی دجّال، احتمالاً آمده و مأموریت خود را آغاز نموده است. اگرچه شکست عراق توسط ارتش ایالات متحده در جنگ خلیج فارس در سال 1991م. و حضور وی در آن سرزمین نتوانست مورد قبول همگان باشد ولی اصولاً بر اساس زمان بندی پروژه ی پایان جهان که از سال 2000 آغاز گشته و ما در میانه ی آن قرار داریم، اهداف صهیونیست ها که قبلاً به آنها اشاره شد بر اساس اندیشه ی آنها جامه ی عمل به خود می پوشد.
در سال 2000 فیلم معروف در ساحل که قبلاً در دهه ی 1970م. ساخته شده بود به وسیله ی «راسل مولکاهی» بازسازی شد. در این فیلم «آرماند آسانته»، «راشل وارد» و «براین براون» ایفای نقش می کردند. بر اسامی داستانی که در فیلم روایت می شود دنیا قرار است با انفجار اتمی ناشی از جنگ بین ابرقدرت ها نابود شود و موجی از تشعشعات اتمی در هوابقای می ماند. تنها قارّه ی استرالیا از این تخریب و نابودی اتمی در امان می ماند و به زمان فاجعه تنها دوماه باقی مانده است. یک زیردریایی آمریکایی که در اقیانوس آرام قرار گرفته است، از خطر دور مانده و مردم استرالیا خدمه ی آن را تحقیر می کنند. تمام محاسبات دانشمند معروف استرالیایی که می گوید کشورشان در مسیر روز قیامت است و باید همگی حاضر باشند، وجود دارد. عده ای با وی مخالف اند. او می گوید که یک هزار نفر از مردم را می توان در نیمکره ی شمالی که تشعشع اتمی بسیار پائینی دارد سکنا داد. آنها از ناخدای آمریکایی می خواهند به شمال کره ی زمین رفته و صحّت این موضوع را ثابت کند. او در طول مسافرت خود متوجّه می شود که در سواحل آلاسکا و کالیفرنیا آدم ها و ماشین ها همگی نابود شده اند و البته در این میان مسائل عاطفی افراد نیز وجود دارد.
این فیلم بازسازی شده نسبت به اثر قبلی دارای ضعف های فراوانی است، علی رغم آنکه در طیّ این مدت امکانات تکنیکی سینما رو به پیشرفت بوده و تمهیدات سینمایی نقش عمده ای در پیشرفت هنر و فنّ سینما داشته است ولی فیلم قبلی بهتر خود را نشان می دهد. این شاید به دلیل حال و هوای خاصّ آن سال ها، ترس از حمله ی اتمی شوروی و وضعیت خاصّ بین دو ابرقدرت جهانی باشد که در حال حاضر محلّی از اعراب ندارد و در هر حال فیلم علی رغم تلاش هایش که بیشتر به صورت مکالمه ی بین افراد است قادر نیست که قدم دیگری در این مسیر به جلو بردارد و همان مضامین را که دیگر کم رنگ شده است، دنبال می کند.
در انتظار مسیح نام فیلمی است که محصول مشترک کشورهای ایتالیا، اسپانیا و فرانسه است و در سال 2000م. توسط «دانیل بورمان» ساخته شده و زندگی جوانی یهودی را در آرژانتین بررسی می کند. او میخواهد خود را از حمایت خانواده ی یهودی ثروتمندش خارج ساخته و با دختر مورد نظرش ازدواج کند، ولی خانواده برنامه های دیگری برای آینده ی او در نظر گرفته اند. در این میان تغییر سرمایه گذاری در بورس سهام توکیو سبب ورشکستگی یک بانک در «بوئنوس آیرس» شده و پدر او نیز کاملاً ورشکسته می شود. این رویداد او را به خودشناسی رسانده و چشمانش را به دنیای جدیدی می گشاید. در سراسر فیلم، در موقعیت های مختلف و توسط افراد مختلف بحث بر سر انتظار آمدن مسیح برای بهتر شدن کارها صورت می گیرد و همگی گویا چشم به آینده ی بهتر و تغییرات رفاهی و امکاناتی در زندگی دارند، به خصوص ابتدای فیلم که دو نفر را در انتظار موضوع ظاهراً نامشخصی در کنار جاده نشان می دهد. در واقع هر کدام به زعم خود انتظار می کشند.
یکی دیگر از فیلم های سال 2000م. فیلمی علمی - تخیّلی به نام تایتان ا. ئی است که توسط دو نفر کارگردان به نام های «دان بلات» و «لوگری کوله من» و به صورت انیمیشن ساخته شده است. بر اساس داستان فیلم در قرن 31م. سیاره ی زمین توسط نژادی از مخلوقات بیگانه که انرژی خالص هستند، اشغال شده است. دانشمندای که در رأس پروژه ی سرّی سفینه ی تایتان قرار دارد، با آن می گریزد. چند سال بعد ساکنان نجات یافته ی زمین را می بینیم که در جهان آواره شده اند و در انتظار اتفاقاتی از سوی دست اندرکاران پروژه ی تایتان هستند که طبیعتاً آنها آمریکایی و نجات دهنده ی بشری معرفی می شوند و همه چیز به خوبی تمام می شود.
می بینیم که در اینجا نیز سیاست های هالیوود در جهت جنگ آینده و نابودی زمین از طریق انیمیشن و نقّاشی متحرّک و با کمک تصویرهای رایانه ای همان اهداف و اغراض را با جذّابیت بیشتر دنبال کرده و نشان می دهند.
فیلم جیسون ایکس به کارگردانی «جیمز آیزاک»محصول دیگری از سینمای هالیوود در سال 2001م. است که به آینده ی جهان و بشر اشاره دارد. ابتدا در اوایل قرن 21م. هستیم. تعدادی از فضانوردان برجسته به سرکردگی فردی به نام «جیسون» را می بینیم که توسط نظامیان قدرت طلب ارتش مورد آزمایش هایی قرار میگیرند تا نیروی فوق العاده و آسیب ناپذیری شان را به ابزاری نظامی تبدیل کنند. آنها یکی پس از دیگری به طرز فجیعی کشته می شوند، ولی یکی از آنا که زنی زیبا است، قاتل را درمحفظه ای با دمای زیر صفر به دام می اندازد، ولی خودش هم مجروح و بعد منجمد می شود. او در سال 2455م. در یک سفینه ی فضایی چشم باز می کند. در این حال می بینیم که کره ی زمین مدت ها است که ویران و خالی از سکنه شده و از جمله بازماندگان گروهی دانشجوی باستان شناسی به رهبری یک پروفسور هستند که وی امیدوار است که با فروش اجساد به جا مانده از این قتل های زنجیره ای تاریخی ثروتی به هم بزند. دانشجویان اجساد را به مدد فناوری احیاء می کنند، اما نمی دانند که با احیای «جیسون» خون خون خواری او نیز باز می گردد. به تدریج دانشجویان و هدایت کنندگان سفینه یک به یک نابود شوند. آینده ی مرگبار در انتظار سفینه ی فضایی است.
در این فیلم که به لحاظ درونمایه تکراری است، از یک دانشمند نابغه ولی دیوانه استفاده شده است. هالیوود در فیلم های علمی - تخیّلی به کرات از این نوع شخصیت ها در قالب های مختلف استفاده کرده است. بحث کنترل اعمال و رفتار آنها از یک مرکز اصلی را که همان دولت آمریکا است، مطرح می کند. یعنی سودجویی و دیوانگی در مزر دانش برای دانشمندان سال خورده و فضانوردان قدرتمند بدون آنکه کنترل در کار باشد موجب نابودی بشر و کره ی خاکی می گردد.
در سال 2002م. فیلم مقداری از تمام وحشت ها به کارگردانی «فیل آلدن رابینسون» مجدّداً وحشت هالیود را از شوروی نشان می دهد. در این فیلم رئیس جمهور کشور روسیه ناگهان می میرد و مردی که خطّ مشی سیاسی اش ناشناخته است به جای وی قرار می گیرد. تغییر در رهبران سیاسی نوعی ترس پارانویا در میان مأموران سیا ایجاد می کند. رئیس سیا یک تحلیل گر جوان را آموزش می دهد تا بینش و نگرش کارکنان را تغییر داده و به آنها روحیه بدهد. بعد شاهد رویدادهای غیر منتظره هستیم. مثلاً یک بمب هسته ای در یک شهر آمریکایی منفجر می شود و آمریکا با شتاب روسیه را مقصر می داند. فیلم می خواهد بگوید که رئیس جمهور جدید روسیه می خواهد ترس از جنگ سرد را با ساختن بمب های اتمی قابل حمل دامن بزند و مأمور سیا پی می برد که استفاده از یکی از این بمب ها به صورت توپ فوتبال در شهر بالتیمور، در واقع آغاز کار خواهد بود. در این فیلم «بن الکت»، «مورگان فریمن» و «جیمز کرامول» ایفای نقش می کنند.
گردباد اتمی نام فیلم دیگری است که در سال 2002م. به کارگردانی «بیل کورکوران» و با شرکت «شارون لارنس»، «مارک پل گروس لار»، «کارل لویس» و «جانات بلیک» ساخته شده. داستان فیلم از این قرار است که گردباد شدیدی به یک نیروگاه اتمی برخورد کرده و سیستم خنک کننده ی آن را از کار می اندازد. نتیجه ی این کار می تواند فاجع آمیز باشد. یک گردباد اتمی یعنی شمارش معکوس برای تخریب و نابودی، موجب وضعیت اضطراری و فوق العاده ای در زندگی شهروندان شهر کوچک می شود و آنها همگی خود را معرض یک نابودی جمعی و گسترده می بینند. هالیوود در این فیلم حادثه ای، درام و پلیسی جنایی که با مضمون انفجار نیروگاهی آمیخته است،نگاهی به بی توجّهی مسئولین در حفظ و نگهداری سیستم های خنک کننده ی قدیمی نیروگاه داشته و از آن به عنوان یک فیلم اضطراب آلود و پلیسی به نفع اهداف سیاسی سود جسته است.
1. Naclear weapons- wikipadia
2. warfare Browse
3. Atomic Bomb - Decison
4. The History of the Atomic Bomb
5. Encyclopeadie Britanica
1. Jerome F.shpiro Atomic Bomb cienema, Routledge 2002
2. Denis Gifford scince Fiction Film studio vista/ dutton pictureback- London 1971
3. philip stpick scien Fiction Movios octopus Books Limited London -1976
4. John Bazter science Fiction in the cinema USA-1970
5. منابع اینترنتی به ویژه دایره المعارف Wikipedia
6. شماره های مختلف نشریه ی موعود در سال های 1384 و 1385
7. هلال، رضا، مسیح یهودی و فرجام جهان (مسیحیت سیاسی و اصولگرایی در آمریکا)- مترجم قبس زعفرانی، تهران، هلال، 1383
8. پیش گویی هاو آخرالزّمان،(گردآوری) واحد پژوهش و تحقیق مؤسسه فرهنگی موعود - تهران: موعود عصر (عج)، 1385
9. نجیری، محمود،آرمگدون / نویسنده محموالنجیری، ترجمه ی رضا عبّاسپور، قبس زعفرانی - تهران، هلال 1384
10. کتاب مقدّس (عهد عتیق و عهد جدید)- انجمن پخش کتب مقدّسه- 1969- چاپ لندن
منبع: علوی طباطبایی، سید ابوالحسن، (1387)، هالیوود و فرجام جهان، تهران، نشر هلال، چاپ دوم0
منبع: علوی طباطبایی، سید ابوالحسن، (1387)، هالیوود و فرجام جهان، تهران، نشر هلال، چاپ دوم
*صحت این نوشتار به عهده ی نویسنده بوده و سایت راسخون در این خصوص مسئولیتی بر عهده ندارد.
فیلم هایی با عنوان پایان دنیا سال های 1916م.، 1922م. و در دهه های بعد ساخته شده است که به نوعی به این قضیه می پردازند. نسخه ای به کارگردانی «ابل گانس» کارگردان معروف فرانسوی در سال 1931م. داریم که از رمانی به همین نام به قلم «کامیل فلاماریون» اقتباس شده بود. در این فیلم داستان عشق مثلثی یک بانکدار حسود و یک نویسنده ی مجنون نیز آورده شده بود.
فیلم سیلاب (1933م.) که داستان آن اقتباسی از اثری به همین نام به قلم «اس فاولر رایت» نویسنده ی مشهور آن رمان بود، یک اثر کلاسیک مفقود شده محسوب می شد.
در همین سال ها مجموعه های سینمایی با سریال های معروفی چون اس. او. اس. امواج متلاطم (1938م.) سینماها را تبدیل به یک مکان جذّابی ساخته بود. گاهی فجایع به وجود آمده و در نتیجه ی یک انفجار اتمی بود و معمولاً نزاع دو نفر بر سر زن جوانی نیز چاشنی آن بود. فیلم های دیگری هم با عناوین دیگری مانند وقتی دنیاها با هم تصادف می کنند. (1932م.) که در بخش های قبلی به آن اشاره شده و در سال 1951م. نیز به وسیله ی «جرج پال» ساخته شد. این فیلم نابودی دنیا را به صورت باشکوهی به طریقه ی تکنی کالر نشان می داد. سکانس آتش بازی نهایی فیلم در زمانی که «ستاره ی بلوس» از کناره کره ی خاکی عبور می کند و چهل نفر انسان برگزیده با موشک عازم سیارّه ی «زایرا» می شوند. علیرغم امکانات محدود سینمای آن زمان، هنوز هم دیدنی است.
فیلم های شبی که جهان منفجر شد (1957م.) و شکافی در کره ی زمین (1965م.) هر یک به نوعی به اضطراب ناشی از انفجارهای تجربی و گاهی هم طبیعی در روی کره ی زمین اشاره دارند و د رنوع خود خطر نابودی کره ی زمین را اعلام می کنند. با آغاز عصر فضا، سینماهای علمی- تخیّلی گذشته دیگر جنبه ی مستندهای امروزی را پیدا کرد، در حالی که فردا نیز هنوز آغاز نشده بود. به عبارت دیگر این پایان ماجرا نبود، بلکه این آغاز دوران جدیدی به شمار می رفت.
مضامین فیلم های سینمایی علمی - تخیّلی مربوط به پایان دنیا و انفجارات پدید آمده از بمب اتم چنانچه در بخش های قبل به آن اشاره شد به اشکال مختلف تا دهه ی 1980م. ادامه یافت و چنانچه دیدیم در دهه های هشتاد و نود میلادی به تدریج مسائل پایان دنیا، آخرالزّمان، شیطان و عقاید ایوانجلیست ها در قالب فیلم های علمی - تخیّلی و حتی دلهره آور و پلیسی شکل گرفت. به طور کلّی در اواسط قرن بیستم مسلّم شد که سینما به صورت یک هنر و صنعت می تواند با به کارگیری هنرهای دیگر جایگاه وسیعی را در دنیا کسب کند. از سوی دیگر تصویر سینمای به دلیل دارا بودن جایگاه ویژه ای در دستگاه فکری و روانی انسان و اینکه اطلاعاتی که به ما می رسد اکثراً از طریق تصویر است، می تواند بهترین حربه برای تأثیر مستقیم بر موضوعات ویژه ی درون انسان مانند عاقبت کار دنیا، آخرالزّمان و غیره داشته باشد.
پایان زمان و نبرد نهایی در قالب نبرد بین خیر و شرّ و خوبی و بدی از گذشته های دور ذهن انسان را مشغول ساخته است و سینما که مدرن ترین کارخانه ی رؤیاپردازی و یک ابزار چشمگیر در توسعه ی تمدن مادّی محسوب می شود، توانسته است با جذّابیت های ظاهری و فریبنده ی وسیله ای برای نوعی مطالعه ی علمی و تمرکز بر مسئله ی آخرالزّمان باشد. زمینه های فلسفی و فکری و مبادی مادّی یا ماوراء الطبیعی سینما و حتی استفاده از فنون نبرد سایبرنیتیک و عملیات ویژه ی روانی نیز در این قضیه سهم مهمّی داشته است. برای ساخت این نوع فیلم ها سال ها است که از هزینه های نجوی و تخصص های ویژه ی متفاوت استفاده می شود و در همه ی آنها سینمای هالیوود، غرب و نشانه ها و نمادهای جامعه ی غربی و شخصیت های متاثّر از فرهنگ غرب و همه ی مظاهر آن را خیر و عناصر مقابل آنها را شرّ به حساب می آورد.
از طرفی، پس از جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد، سینما به قضیه ی آخرالزّمان رویکرد مبسوطی نشان داد. در آن دوران نازیسم و کمونیسم به اشکال مختلف جبهه ی شرّ را تشکیل می دادند. با فروپاشی اردوگاه شرق دوران تقابل با تمدّن و تفکّر اسلام انقلابی آغاز و نوعی خاص از رویکرد به مسئله ی آخرالزّمان مطرح شد. سینمای هالیوود و نیز در دنیای رسانه ای غرب، همواره خود را مظهر خیر و سفیدی و دیگران را مظهر شرّ و سیاهی دانسته است و در غالب فیلم ها ایجاد جوّ ناامنی و اضطراب و وحشت را، مقدّمه ای برای پذیرش قدرت برتر و حاکمیت خشن و بی رحمانه به صورتی باشکوه و تکنی کالر نشان می دهد که در بخش های قبلی کتاب مورد بررسی قرار گرفت.
در آن سال ها فیلم هایی چون شبی که جهان منفجر شد (1957م.)، شکافی در کره ی زمین (1965م.) که در رابطه با انفجارهای اتمی بود، فیلم وحشت در سال صفر (1962م.) که در بخش های گذشته به آن پرداختیم و نام دیگرش پایان دنیا بود نیز ساخته شدند. فیلم های شاخص دیگری با عنوان پایان دنیا در سال های 1934م.، 1977م. و 1995م. ساخته شده اند که آخرین فیلم تولید ژاپن است. حدود 45 فیلم از دهه ی 1930م. تا سال 2005م. با عنوانی شبیه به همین در کشورهای آمریکا، آلمان، ژاپن ساخته شدند که البته بیشتر آنها محصول هالیوود است.
هالیوود با ساختن فیلم های دیگری مانند نوسترآداموس، روز بعد، حکومت آتش، روز استقلال و یا آرمگدون به اشکال مختلف قصد دارد بگوید که پس از آنکه دنیا به پایان رسید چیزی جز انهدام گسترده و نابودی نسل بشر باقی نمی ماند و البته گاهی بعضی افراد باقی مانده در تلاش زندگی دوباره به تجدید تلاش و ایجاد حکومت صهیونیستی می پردازند.
قصد هالیوود ماندگار ساختن ترس و وحشت ناشناخته و هولناک و عظیمی در دیدگاه مخاطب ساده و بی دفاع است و از این طریق قصد دارد تعابیر اصلی آخرالزّمانی ناشی از کتب غیرآسمانی مانند تلمود را به مخاطب القاء کند.
استمرار فیلم سازی هالیوود و انبوه سازی اش بسیار کار ساز و عملیاتی است. مسئله ی حضور منجی، نحوه ی پرداخت آن و مسئله ی آخر الزّمان، بلایا و مصیبت های قبل از ظهور و جنگ در لابه لای این فیلم ها متجلّی است و نقطه ی کشش مخاطبان نیز همین جا است. سینما با تأکید بر نقاط روشن ذهنی مخاطبان سایر نقاط مبهم را نیز روشن و تصویر مورد نظر را به بیننده حقنه می کند و آن اسطوره ی منجی غربی در تفکّر صهیونیسم مسیحی غربی را به تماشاچی های میلیونی می قبولاند که بهترین نمونه ی آن همان فیلم ماتریکس است که درباره ی آن گفت و گو شد.
سینمای امروز هالیوود که به اشکال مختلف بر فرهنگ سینمایی جهان تسلط و غلبه دارد، اساساً تابع نظریه های مطرح شده در جهان معاصر مانند پایان تاریخ و برخورد تمدّن ها است. در غالب فیلم های آخرالزّمانی هالیوود مسئله ی منجی بسیار کم رنگ و بحث فرجام تاریخ پررنگ تر است.
حتی در فیلم ارباب حلقه ها جنگ خیر و شرّ مطرح می شود که نگاه و رویکرد آن همان نگاه فیلم ترمیناتور 2 است. در این فیلم ها نحوه ی جنگ خیر و شر، سلاح ها و انسان ها غیرمتعارف اند. تصاویر این فیلم ها به نوعی به مفاهیم انتظار و فرجام و آخرالزّمان در متون اسطوره ای و متون مذهبی مشابهت دارد و مفاهیم پیچیده ی ماتریالیسم دینی مانند طبیعت خودکار، انسان محوری، سکولاریسم، جبرگرایی و تقدیرگرایی و بالاخره وابستگی به فناوری روز را به مخاطبان عرضه می کند.
در سال 1999م. «پیترها یامز» فیلم پایان روزگار با شرکت «آرنولد شوارتزنگر»، «گابریل برن» و «کوین پولاک»، فیلمبرداری و کارگردانی می کند. نویسنده ی فیلمنامه «آندرو دبلیو مارلو» است. فیلم ابتدا نیویورک سیتی را در سال 1979م. نشان می دهد. در یکی از بیمارستان های شهر دختری به نام «کریستین» متولد می شود که بر بازوی چپ او علامتی به چشم می خورد این علامت ضدّ مسیح و برای مراقبت از اوست. دو روز پیش از پایان هزاره ی دوم شیطان به نیویورک می رود تا «کریستین» را به چنگ آورد و او را باردار کند واز این طریق در هزاره ی بعدی حاکمیت خود را بر جهان برقرار سازد. در این میان یک پلیس سابق که همسر و دخترش را از دست داده و گرفتار نوشخواری است، با کمک دوست و همکارش، دختر را از حمله ی چند مزاحم نجات می دهند. شیطان در کالبد مردی که جانش را گرفته، جای می گیرد و به آپارتمان آن پلیس سابق رفته ولی نمی تواند او را متقاعد به همکاری با خود کند. در حرکت بعدی شیطان جسم همکار پلیس را تسخیر کرده و به دبنال پلیس و «کریستین» می رود و موفق می شود پس از ماجراهایی دختر را اسیر خود کند. ولی پلیس در حالی که تنها چند دقیقه به پایان هزاره مانده، شیطان پرستان را که در کلیسایی گردآمده اند زیر آتش مسلسل می گیرد و زمانی که شیطان به جسمش حلول می کند با پرتاب خود بر روی یک نیزه خودکشی می کند و با این کار شیطان را شکست داده و دخترک نجات می یابد.
حاکمیت شیطان بر جهان و ادامه ی آن همان است که در کتاب مکاشفه ی عهد عتیق آمده است. یکی از منتقدین نشریه ی نیویورک تایمز این فیلم را یک تریلر بی هدف توصیف کرد وآن را تصویر کننده ی مجموعه ی فیلم های فاجعه ای قبلی هالیوود نامید. منتقد مجله ی سینمایی معروف انگلیسی «سایت اندساوند» نیز این فیلم را بیش از آنکه یک کار معناگرا باشد یک اثر پرحادثه خواند.
این فیلم نیز مانند طالع نحس بر علائم و نشانه های کلامی و رقمی تأکید دارد روز ششم ماه ششم سال 2006 میلادی (666) یکی از تاریخ های پیش بینی شده در مورد پایان جهان است. از سوی دیگر گروهی از یهودیان «هسیدیک» معتقدند ضدّ مسیح یا «ماشیح» و به عبارتی دجّال، احتمالاً آمده و مأموریت خود را آغاز نموده است. اگرچه شکست عراق توسط ارتش ایالات متحده در جنگ خلیج فارس در سال 1991م. و حضور وی در آن سرزمین نتوانست مورد قبول همگان باشد ولی اصولاً بر اساس زمان بندی پروژه ی پایان جهان که از سال 2000 آغاز گشته و ما در میانه ی آن قرار داریم، اهداف صهیونیست ها که قبلاً به آنها اشاره شد بر اساس اندیشه ی آنها جامه ی عمل به خود می پوشد.
در سال 2000 فیلم معروف در ساحل که قبلاً در دهه ی 1970م. ساخته شده بود به وسیله ی «راسل مولکاهی» بازسازی شد. در این فیلم «آرماند آسانته»، «راشل وارد» و «براین براون» ایفای نقش می کردند. بر اسامی داستانی که در فیلم روایت می شود دنیا قرار است با انفجار اتمی ناشی از جنگ بین ابرقدرت ها نابود شود و موجی از تشعشعات اتمی در هوابقای می ماند. تنها قارّه ی استرالیا از این تخریب و نابودی اتمی در امان می ماند و به زمان فاجعه تنها دوماه باقی مانده است. یک زیردریایی آمریکایی که در اقیانوس آرام قرار گرفته است، از خطر دور مانده و مردم استرالیا خدمه ی آن را تحقیر می کنند. تمام محاسبات دانشمند معروف استرالیایی که می گوید کشورشان در مسیر روز قیامت است و باید همگی حاضر باشند، وجود دارد. عده ای با وی مخالف اند. او می گوید که یک هزار نفر از مردم را می توان در نیمکره ی شمالی که تشعشع اتمی بسیار پائینی دارد سکنا داد. آنها از ناخدای آمریکایی می خواهند به شمال کره ی زمین رفته و صحّت این موضوع را ثابت کند. او در طول مسافرت خود متوجّه می شود که در سواحل آلاسکا و کالیفرنیا آدم ها و ماشین ها همگی نابود شده اند و البته در این میان مسائل عاطفی افراد نیز وجود دارد.
این فیلم بازسازی شده نسبت به اثر قبلی دارای ضعف های فراوانی است، علی رغم آنکه در طیّ این مدت امکانات تکنیکی سینما رو به پیشرفت بوده و تمهیدات سینمایی نقش عمده ای در پیشرفت هنر و فنّ سینما داشته است ولی فیلم قبلی بهتر خود را نشان می دهد. این شاید به دلیل حال و هوای خاصّ آن سال ها، ترس از حمله ی اتمی شوروی و وضعیت خاصّ بین دو ابرقدرت جهانی باشد که در حال حاضر محلّی از اعراب ندارد و در هر حال فیلم علی رغم تلاش هایش که بیشتر به صورت مکالمه ی بین افراد است قادر نیست که قدم دیگری در این مسیر به جلو بردارد و همان مضامین را که دیگر کم رنگ شده است، دنبال می کند.
در انتظار مسیح نام فیلمی است که محصول مشترک کشورهای ایتالیا، اسپانیا و فرانسه است و در سال 2000م. توسط «دانیل بورمان» ساخته شده و زندگی جوانی یهودی را در آرژانتین بررسی می کند. او میخواهد خود را از حمایت خانواده ی یهودی ثروتمندش خارج ساخته و با دختر مورد نظرش ازدواج کند، ولی خانواده برنامه های دیگری برای آینده ی او در نظر گرفته اند. در این میان تغییر سرمایه گذاری در بورس سهام توکیو سبب ورشکستگی یک بانک در «بوئنوس آیرس» شده و پدر او نیز کاملاً ورشکسته می شود. این رویداد او را به خودشناسی رسانده و چشمانش را به دنیای جدیدی می گشاید. در سراسر فیلم، در موقعیت های مختلف و توسط افراد مختلف بحث بر سر انتظار آمدن مسیح برای بهتر شدن کارها صورت می گیرد و همگی گویا چشم به آینده ی بهتر و تغییرات رفاهی و امکاناتی در زندگی دارند، به خصوص ابتدای فیلم که دو نفر را در انتظار موضوع ظاهراً نامشخصی در کنار جاده نشان می دهد. در واقع هر کدام به زعم خود انتظار می کشند.
یکی دیگر از فیلم های سال 2000م. فیلمی علمی - تخیّلی به نام تایتان ا. ئی است که توسط دو نفر کارگردان به نام های «دان بلات» و «لوگری کوله من» و به صورت انیمیشن ساخته شده است. بر اساس داستان فیلم در قرن 31م. سیاره ی زمین توسط نژادی از مخلوقات بیگانه که انرژی خالص هستند، اشغال شده است. دانشمندای که در رأس پروژه ی سرّی سفینه ی تایتان قرار دارد، با آن می گریزد. چند سال بعد ساکنان نجات یافته ی زمین را می بینیم که در جهان آواره شده اند و در انتظار اتفاقاتی از سوی دست اندرکاران پروژه ی تایتان هستند که طبیعتاً آنها آمریکایی و نجات دهنده ی بشری معرفی می شوند و همه چیز به خوبی تمام می شود.
می بینیم که در اینجا نیز سیاست های هالیوود در جهت جنگ آینده و نابودی زمین از طریق انیمیشن و نقّاشی متحرّک و با کمک تصویرهای رایانه ای همان اهداف و اغراض را با جذّابیت بیشتر دنبال کرده و نشان می دهند.
فیلم جیسون ایکس به کارگردانی «جیمز آیزاک»محصول دیگری از سینمای هالیوود در سال 2001م. است که به آینده ی جهان و بشر اشاره دارد. ابتدا در اوایل قرن 21م. هستیم. تعدادی از فضانوردان برجسته به سرکردگی فردی به نام «جیسون» را می بینیم که توسط نظامیان قدرت طلب ارتش مورد آزمایش هایی قرار میگیرند تا نیروی فوق العاده و آسیب ناپذیری شان را به ابزاری نظامی تبدیل کنند. آنها یکی پس از دیگری به طرز فجیعی کشته می شوند، ولی یکی از آنا که زنی زیبا است، قاتل را درمحفظه ای با دمای زیر صفر به دام می اندازد، ولی خودش هم مجروح و بعد منجمد می شود. او در سال 2455م. در یک سفینه ی فضایی چشم باز می کند. در این حال می بینیم که کره ی زمین مدت ها است که ویران و خالی از سکنه شده و از جمله بازماندگان گروهی دانشجوی باستان شناسی به رهبری یک پروفسور هستند که وی امیدوار است که با فروش اجساد به جا مانده از این قتل های زنجیره ای تاریخی ثروتی به هم بزند. دانشجویان اجساد را به مدد فناوری احیاء می کنند، اما نمی دانند که با احیای «جیسون» خون خون خواری او نیز باز می گردد. به تدریج دانشجویان و هدایت کنندگان سفینه یک به یک نابود شوند. آینده ی مرگبار در انتظار سفینه ی فضایی است.
در این فیلم که به لحاظ درونمایه تکراری است، از یک دانشمند نابغه ولی دیوانه استفاده شده است. هالیوود در فیلم های علمی - تخیّلی به کرات از این نوع شخصیت ها در قالب های مختلف استفاده کرده است. بحث کنترل اعمال و رفتار آنها از یک مرکز اصلی را که همان دولت آمریکا است، مطرح می کند. یعنی سودجویی و دیوانگی در مزر دانش برای دانشمندان سال خورده و فضانوردان قدرتمند بدون آنکه کنترل در کار باشد موجب نابودی بشر و کره ی خاکی می گردد.
در سال 2002م. فیلم مقداری از تمام وحشت ها به کارگردانی «فیل آلدن رابینسون» مجدّداً وحشت هالیود را از شوروی نشان می دهد. در این فیلم رئیس جمهور کشور روسیه ناگهان می میرد و مردی که خطّ مشی سیاسی اش ناشناخته است به جای وی قرار می گیرد. تغییر در رهبران سیاسی نوعی ترس پارانویا در میان مأموران سیا ایجاد می کند. رئیس سیا یک تحلیل گر جوان را آموزش می دهد تا بینش و نگرش کارکنان را تغییر داده و به آنها روحیه بدهد. بعد شاهد رویدادهای غیر منتظره هستیم. مثلاً یک بمب هسته ای در یک شهر آمریکایی منفجر می شود و آمریکا با شتاب روسیه را مقصر می داند. فیلم می خواهد بگوید که رئیس جمهور جدید روسیه می خواهد ترس از جنگ سرد را با ساختن بمب های اتمی قابل حمل دامن بزند و مأمور سیا پی می برد که استفاده از یکی از این بمب ها به صورت توپ فوتبال در شهر بالتیمور، در واقع آغاز کار خواهد بود. در این فیلم «بن الکت»، «مورگان فریمن» و «جیمز کرامول» ایفای نقش می کنند.
گردباد اتمی نام فیلم دیگری است که در سال 2002م. به کارگردانی «بیل کورکوران» و با شرکت «شارون لارنس»، «مارک پل گروس لار»، «کارل لویس» و «جانات بلیک» ساخته شده. داستان فیلم از این قرار است که گردباد شدیدی به یک نیروگاه اتمی برخورد کرده و سیستم خنک کننده ی آن را از کار می اندازد. نتیجه ی این کار می تواند فاجع آمیز باشد. یک گردباد اتمی یعنی شمارش معکوس برای تخریب و نابودی، موجب وضعیت اضطراری و فوق العاده ای در زندگی شهروندان شهر کوچک می شود و آنها همگی خود را معرض یک نابودی جمعی و گسترده می بینند. هالیوود در این فیلم حادثه ای، درام و پلیسی جنایی که با مضمون انفجار نیروگاهی آمیخته است،نگاهی به بی توجّهی مسئولین در حفظ و نگهداری سیستم های خنک کننده ی قدیمی نیروگاه داشته و از آن به عنوان یک فیلم اضطراب آلود و پلیسی به نفع اهداف سیاسی سود جسته است.
پی نوشت ها :
1. Atomic power for peace - 10- سیاه و سفید
2- Atomic soldiers - The Desert Rock Eercise - 27 سیاه و سفید
3- Atomic Blasts: operation Greenhouse through upshot- krothole - 30 - سایه و سفید
4. 1962 pacific Nuclear Tests -22- رنگی
5. Civil Defence- Duck and cover - 9- سیاه و سفید
6. Lets Face it! - sarving a Nuclear Attack - 15سیاه و سفید
7. Naclear Devastation- Japon- 36- سیاه و سفید
1. Naclear weapons- wikipadia
2. warfare Browse
3. Atomic Bomb - Decison
4. The History of the Atomic Bomb
5. Encyclopeadie Britanica
1. Jerome F.shpiro Atomic Bomb cienema, Routledge 2002
2. Denis Gifford scince Fiction Film studio vista/ dutton pictureback- London 1971
3. philip stpick scien Fiction Movios octopus Books Limited London -1976
4. John Bazter science Fiction in the cinema USA-1970
5. منابع اینترنتی به ویژه دایره المعارف Wikipedia
6. شماره های مختلف نشریه ی موعود در سال های 1384 و 1385
7. هلال، رضا، مسیح یهودی و فرجام جهان (مسیحیت سیاسی و اصولگرایی در آمریکا)- مترجم قبس زعفرانی، تهران، هلال، 1383
8. پیش گویی هاو آخرالزّمان،(گردآوری) واحد پژوهش و تحقیق مؤسسه فرهنگی موعود - تهران: موعود عصر (عج)، 1385
9. نجیری، محمود،آرمگدون / نویسنده محموالنجیری، ترجمه ی رضا عبّاسپور، قبس زعفرانی - تهران، هلال 1384
10. کتاب مقدّس (عهد عتیق و عهد جدید)- انجمن پخش کتب مقدّسه- 1969- چاپ لندن
منبع: علوی طباطبایی، سید ابوالحسن، (1387)، هالیوود و فرجام جهان، تهران، نشر هلال، چاپ دوم0
منبع: علوی طباطبایی، سید ابوالحسن، (1387)، هالیوود و فرجام جهان، تهران، نشر هلال، چاپ دوم
*صحت این نوشتار به عهده ی نویسنده بوده و سایت راسخون در این خصوص مسئولیتی بر عهده ندارد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}