نویسنده : اسماعیل شفیعی سروستانی




 
پیروزی انقلاب کبیر فرانسه، پیروزی «بورژوازی» سرمایه داری بود که در دوره ی پرکشمکش همه ی اموال کلیسا را با پول خویش خرید، تا سایه ی خویش را برهمه ی مقدرات اروپا بگستراند.
نتیجه طبیعی از میان برداشته شدن اصول اخلاقی دین، چیزی جز هرج و مرج و لاابالی گری نبود. چنان که به زودی طبق تصویب نامه 28 سپتامبر 1791 همه ی حقوق مدنی در مورد یهودیان فرانسه تعمیم یافت و آنها از لحاظ قانونی یا سایر شهروندان برابر شدند. (1)
تا اینجا وابستگان به اندیشه ی «یهودی ـ یونانی» به بخشی از آرمان خویش رسیده بودند. اما، مابه ازای این امر، جنایات، قمار و فضیحت اخلاقی دامان اروپای رها شده از دین را فراگرفت به طوری که:
«تا سال 1794 سه هزار قمارخانه در پاریس دایر شده بود.» (2)
چنانکه:
بسیاری از پسران تعجب می کردند که چرا پدران و مادرانشان نمی توانند حرارت انقلابی و روشهای جدید را درک کنند. بعضی از آنها قیود اخلاقی دیرین را به کنار نهادند و به صورت افراد خوشگذران و بی مبالات درآمدند و هرج ومرج مسائل جنسی بالا گرفت، بیماری های مقاربتی شیوع یافت، بچه های سرراهی زیاد شدند و هرزگی ادامه یافت. (3)
... در طی انقلاب، سخن از همجنس بازی دانشجویان به میان آمده است و شاید در زندانها نیز رواج داشته است. زنان روسپی و فاحشه خانه ها مخصوصاً نزدیک پاله ـ رویال، باغهای تویلری و... زیاد دیده می شدند... جزوه هایی انتشار می یافت که نشانی ها و تاکس زنان در آن ذکر شده بود... زنانی که در امر جنسی تجارب طولانی کسب کرده بودند، رهبران مد و جامعه شدند... در سال 1796 در فرانسه چهل و چهار بچه ی سرراهی وجود داشت. میان سالهای 1789 تا 1839 بیست و چهار درصد از عروسان شهر مولن (که نمونه ای برای دیگر شهرها بود) هنگام ازدواج آبستن بودند... مطالب خلاف عفت بسیار بود... و چنین به نظر می آمد که خانواده از قربانیان انقلاب فرانسه است. آداب، تقریباً مانند هر چیز دیگر، تحت تأثیر نوسانات انقلابی قرار گرفت... لباس با آهستگی بیشتری تغییر یافت... لباس زنان تحت تأثیر این عقیده ی انقلابی قرار گرفت که انقلاب دنباله رو جمهوری روم و یونان دوره پریکلس است... بازیهای مرسوم عبارت بود از توپ بازی، تنیس، اسب سواری، اسب دوانی، مسابقات کشتی... پارک های تفریحی نیز مانند باغهای تیوولی وجود داشت که در آن مانند دوازده هزار پارک دیگر در روزهای آفتابی فال می گرفتند، به تماشای آتشبازی و بندبازی یا بالا رفتن بالونها می پرداختند، به کنسرت گوش می دادند و کودکان را روی چرخ و فلک می گذراندند تا به تفریح و سرگرمی مشغول شوند...» (4)
بعد از دوران پرکشمکش و بحرانی انقلاب، به وسیله ی رهبرانی چون ناپلئون و دیگران نظم ونسقی نوین (مبنی برمبنای فرهنگ جدید یهودی ـ یونانی) برجامعه حکم فرما شد. نظام نوین تعلیم و تربیت جاری گردید و نظام نامه هایی برای تعدیل روابط انسانی تنظیم شد.
درهمین دوران بود که یهودیان به بسیاری از خواسته هایشان دست یافتند و حتی توانستند پس از 1700میلادی سال، بزرگترین مجلس مشورتی خود را برگزار کنند. دراین سنهیدرین بزرگ که از سال 66 میلادی تعطیل شده بود، بزرگان یهود به گردهم آمدند. در دعوت نامه ای که بدین منظور تهیه شده بود آمده است:
واقعه ای عظیم در شرف تکوین است که طی قرنها پدران ما حتی ما در عصر خودمان انتظار دیدن آن را نداشته ایم. بیستم اکتبر برای افتتاح، «سنهیدرین بزرگ» در پایتخت یکی از مقتدرترین ملتهای نیرومند اروپا و تحت حمایت فرمانروای جاویدی که برآن حکومت می کند در نظر گرفته شده. پاریس منظره ای فوق العاده به جهان عرضه خواهد داشت و این واقعه ی فراموش نشدنی درهای نجات و ترقی را بر روی بقایای پراکنده ی اعقاب ابراهیم خواهد گشود.(5)
بی دلیل نیست که از آن زمان تا کنون در مهد آزادی؟! (فرانسه) گفتگو درباره ی یهودیت و فراماسونری و چاپ و نشر کوچکترین جزوه و یا رساله ممنوع است. دگرگونی فرهنگی ومدنی در فرانسه متوقف نشد و بزودی به دیگر کشورهای اروپا و از جمله انگلستان سرایت کرد و ساختار مادی و معنوی مردمان را بسان فرانسه دگرگون ساخت. نتیجه ی طبیعی این دگرگونی رواج فساداخلاقی بود.

پی نوشت ها :

1. ویل دورانت، تاریخ تمدن ، عصر ناپلئون، ص163
2. همان، ص 167
3. همان، ص 169
4. همان، ص 175 ـ 172
5. همان، ص351

منبع : شفیعی سروستانی، اسماعیل، (1385)، داستان ورزش غرب ، تهران: نشر هلال، چاپ چهارم.