یونان گرایی یا هلنیسم
«سپاهان نا تراشیده ی مقدونیه به رهبری فیلیپ و اسکندر بر یونان مسلط شدند و سپس رومیان فراتاختند و یونان را به صورت یکی از استانها ی روم درآوردند.»
نویسنده : اسماعیل شفیعی سروستانی
«سپاهان نا تراشیده ی مقدونیه به رهبری فیلیپ و اسکندر بر یونان مسلط شدند و سپس رومیان فراتاختند و یونان را به صورت یکی از استانها ی روم درآوردند.» (1)
دراثر آمیختن فرهنگ یونانی و فرهنگ های دیگر، فرهنگ سومی به بار آمد که اساساً برفرهنگ یونان استوار بود و از این رو «یونانگرایی» یا هلنیسم خوانده می شد زبان و سایر شئون یونانی سخت رایج شد و این شهرها که در ابتدا اهمیت تجار ی یا نظامی داشتند ، اهمیت فرهنگی یافتند. یونانگرایی ، مقدونیه، سوریه و مصر و بسیاری از کشورهای کوچک را فراگرفت و مراکز فرهنگی مهمی پدید آورد. بسط و گسترش «یونان گرایی» چونان بیمای واگیرداری بسیاری از نواحی از جمله فلسطین و سرزمین های یهودی نشین را هم در برگرفت.
جانشینان اسکندر نیز در توسعه ی این یونانگرایی که به نوعی «غرب زدگی» عصر باستان بود مؤثر افتادند و این تأثیر پذیری تنها در اندیشه ی اجتماعی و یا فلسفی نبوده بلکه در وجوه مختلف فرهنگی و مدنی مردم که تحت نفوذ این فرهنگ قرار می گرفتند تأثیر می گذاشت. یهودیان به دلیل گرایش متعصبانه ی مذهبی و شریعت تورات سعی در حفظ خود از راه و رسم یونانیان داشتند اما، در عصر حکومت سخت گیر سلوکیان، فرهنگ یونانی بیش از پیش در بین یهود رخنه کرد و حزبی که به یونانیان تمایل داشت نفوذ فراوان یافت ویکی از رهبران آن «یاسن» (2) کاهن اعظم یهود گردید و به آیین یونانیان ورزشگاه ساخت و برخلاف معتقدات یهود، جوانان را نیمه عریان به ورزش واداشت. (3)
بی گمان چنین حوادثی برای سنت پرستان یهودی خوشایند نبود. در سال 175 ق.م «آنتیوخوس اپیفانس» (4) به سلطنت سوریه رسید و برای قربانگاه یهود را به قربانگاه «زئوس» مبدل ساخت و از برگزاری مناسک دینی یهود ممانعت به عمل آورد این سخت گیری واکنشی در پی داشت.
مؤمنان یهودی به رهبری «مکابین» (5) شوریدند و در سال 165 ق.م بر قوم یهود دو بخش شد. یونان گرایان که سرانجام به صورت صدوقیان درآمدند و یهودگرایان یا «پارسایان دوره ی مکابی» که به سنن یهودی وفادار مانده بودند به اصحاب فریسه معروف معروف شدند. اما نهضت یهود دوام نیافت... و به زودی دودمان مکابی فرو افتاد و هرودکبیر از طرف رومیان به سلطنت گماشته شد. «هرود» که اصلاً اهل «ادومیه» بود و بعداً به یهود پیوسته بود و باطناً فرهنگ یونانی را خوش داشت، در گسترش آن کوشید و از برقراری بازی های المپیک در فلسطین حمایت کرد. درعین حال برای فریفتن یهودگرایان سنتی، به ساختن و آراستن معبد اورشلیم همت گماشت: ولی یهودگرایان هشیار بودندو تا آغاز پراکندگی بزرگ در سا ل70 ق.م بررومیان شوریدند و قربانیان بسیاردادند. (6)
دراثر آمیختن فرهنگ یونانی و فرهنگ های دیگر، فرهنگ سومی به بار آمد که اساساً برفرهنگ یونان استوار بود و از این رو «یونانگرایی» یا هلنیسم خوانده می شد زبان و سایر شئون یونانی سخت رایج شد و این شهرها که در ابتدا اهمیت تجار ی یا نظامی داشتند ، اهمیت فرهنگی یافتند. یونانگرایی ، مقدونیه، سوریه و مصر و بسیاری از کشورهای کوچک را فراگرفت و مراکز فرهنگی مهمی پدید آورد. بسط و گسترش «یونان گرایی» چونان بیمای واگیرداری بسیاری از نواحی از جمله فلسطین و سرزمین های یهودی نشین را هم در برگرفت.
جانشینان اسکندر نیز در توسعه ی این یونانگرایی که به نوعی «غرب زدگی» عصر باستان بود مؤثر افتادند و این تأثیر پذیری تنها در اندیشه ی اجتماعی و یا فلسفی نبوده بلکه در وجوه مختلف فرهنگی و مدنی مردم که تحت نفوذ این فرهنگ قرار می گرفتند تأثیر می گذاشت. یهودیان به دلیل گرایش متعصبانه ی مذهبی و شریعت تورات سعی در حفظ خود از راه و رسم یونانیان داشتند اما، در عصر حکومت سخت گیر سلوکیان، فرهنگ یونانی بیش از پیش در بین یهود رخنه کرد و حزبی که به یونانیان تمایل داشت نفوذ فراوان یافت ویکی از رهبران آن «یاسن» (2) کاهن اعظم یهود گردید و به آیین یونانیان ورزشگاه ساخت و برخلاف معتقدات یهود، جوانان را نیمه عریان به ورزش واداشت. (3)
بی گمان چنین حوادثی برای سنت پرستان یهودی خوشایند نبود. در سال 175 ق.م «آنتیوخوس اپیفانس» (4) به سلطنت سوریه رسید و برای قربانگاه یهود را به قربانگاه «زئوس» مبدل ساخت و از برگزاری مناسک دینی یهود ممانعت به عمل آورد این سخت گیری واکنشی در پی داشت.
مؤمنان یهودی به رهبری «مکابین» (5) شوریدند و در سال 165 ق.م بر قوم یهود دو بخش شد. یونان گرایان که سرانجام به صورت صدوقیان درآمدند و یهودگرایان یا «پارسایان دوره ی مکابی» که به سنن یهودی وفادار مانده بودند به اصحاب فریسه معروف معروف شدند. اما نهضت یهود دوام نیافت... و به زودی دودمان مکابی فرو افتاد و هرودکبیر از طرف رومیان به سلطنت گماشته شد. «هرود» که اصلاً اهل «ادومیه» بود و بعداً به یهود پیوسته بود و باطناً فرهنگ یونانی را خوش داشت، در گسترش آن کوشید و از برقراری بازی های المپیک در فلسطین حمایت کرد. درعین حال برای فریفتن یهودگرایان سنتی، به ساختن و آراستن معبد اورشلیم همت گماشت: ولی یهودگرایان هشیار بودندو تا آغاز پراکندگی بزرگ در سا ل70 ق.م بررومیان شوریدند و قربانیان بسیاردادند. (6)
پی نوشت ها :
1. کرسون، آندره، فلاسفه بزرگ، ص191
2. Yason
3. بارنزوبیکر، همان، ج1، ص269
4. Antiochus Epiphanes
5. Maccabean
6. همان، صص271-269
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}