فتوا علیه روس و انگلیس
علما و فتوا علیه کفار روس
جرئت و جسارت بیمانند و همیشگی علما در دورههای مختلف تاریخ ایران مثالزدنی است و هر جا که مسئلهی دفاع از اسلام و شعائر دینی مطرح شده یا کشور اسلامی در معرض تجاوز مستقیم و غیرمستقیم کفار و بیگانگان قرار گرفته است، قاطعیت و جسارت علما عیان است و در شرایطی که اصل دین در معرض تهدید قرار گرفته است، با احدی ملاحظهکاری نداشتهاند و با جسارت برخورد کردهاند و در جهت حفظ و احقاق حقوق مسلمین از کسی ترس و واهمهای به خود راه ندادهاند.میرمحمد حسین خاتونآبادی اصفهانی در دورهی فتحعلیشاه و در زمانی که روسیه نواحی شمالی ایران را مورد هجوم خود قرار داده بود، به حکم عِرق ملی و اسلامی، به تشریح وظیفهی مسلمین در این زمان برای دفاع از شریعت اسلام پرداخته است. وی به عواقب چنین نبردی در صورت پیروزی کفار مطلع بوده و به خاطر حفظ عزت مسلمین و عدم قرار گرفتن در زیر نفوذ و سلطهی کفار و خوار و ذلیل شدن آنها، خود را موظف به تشریح اوضاع و احوال و تشویق مسلمین به جهاد نموده است.
«... چون کفرهی روسیه مدت دوازده سال است که بعضی از بلاد اسلام را تسخیر و پارهای را به حیله و تزویر متصرف [کرده]... نظر به کثرت و شدت احتیاج مسلمین... به مسائل محرّره[1] به عرض... علمای امامیه و فقهای اثناعشریه و مجتهدین... میرساند که جواب مسائل معروضه را مفصلاً و مشروحاً تحریر نموده ارسال فرمایند که اهل ثغور و مجاهدین واقف و مطلع شده، موافق قواعد شرع شریف و ملت حنیف قیام و اقدام به واجبات و مستحبات جهاد نموده، موجب تقویت دین مبین و جرئت و جلادت مجاهدین گردد.»[2]
اهمیت دفاع در برابر کفار در اسلام به قدری است که در صورت وجوب چنین مسئلهای، هر گونه اجازه و قانون و شرایط خاص در دفاع کنار گذاشته میشود وبر هر مسلمانی واجب میگردد که به صحنهی جهاد علیه متجاوزین و کفار بشتابد و بدون توجه به هر نوع وابستگی سیاسی، فکری، اجتماعی و اقتصادی و تنها به منظور حفظ کیان اسلام، از جان ومال و فرزند خود نیز بگذرد. فراوانی کلام علما در جریان فتاوی مربوط به جهاد با روسها در زمان فتحعلیشاه قاجار به قدری است که امکان نوشتن و طرح آن در این مقال مختصر وجود ندارد. از این رو، در اینجا تنها به ذکر نمونههای محدودی از این بیانیهها و فتاوی میپردازیم.از جملهی آنها ملاعلیاکبر اصفهانی است که در موارد متعددی، مردم را به دفاع از میهن و حفظ استقلال و عزت مسلمین دعوت کرده است:
«در این هنگام که روسیه رو به بلاد اسلام آوردهاند و قصد استیلای بلاد اسلام را دارند، بر هر یک از مسلمانان که شنوند، واجب است که مقاومت و معاونت کنند... و این واجب اعظم و اوجب واجبات است و اذن خاص مجتهد ضرورت نیست؛ بسا باشد که باید کل بیضهی اسلام از شرق و غرب و جنوب و شمال اقالیم امداد کنند، زیرا که حراست حوزهی اسلام واجب است.»[3]
میرمحمد حسین خاتونآبادی اصفهانی نیز با هدف اتحاد و هوشیاری در مقابل بیگانگان، از عموم مسلمین و ایرانیان دعوت کرده است:
«چون کفار فجار قصد مسلمانان کرده، اراده کنند به استیلای بلاد و قتل و اسر اولاد و احفاد[4] و نهب و غارت اسباب و اموال و هتک عرض و ناموس ایشان و منظور آنها بر طرف ساختن شعایر اسلام و ارتکاب امور شنیعه در میان مسلمانان باشد، بر همهی مسلمانان جهاد واجب است بالاتفاق، به وجوب کفایی، نه عینی.»[5]
دعوت مکرر علما در بیانیهها برای اتحاد مسلمین و کنار گذاشتن اختلافات داخلی در مواجهه با هر گونه تهاجم خارجی، نشاندهندهی اهمیت مسئلهی دفاع در آیین و احکام اسلامی است؛ زیرا آنچه در اسلام برای مسلمین در نظر گرفته شده است چیزی جز عزت و اعتلای همیشگی برای مسلمانان نیست و تسلط بیگانگان به هر شکلی این مسئله را خدشهدار میکند. خطر دیگری که در این صورت مسلمانان را تهدید میکند، درگیریهای داخلی بین گروههای مختلف مذهبی است که حاصل این شرایط تنها به سود دشمنان خواهد بود و در این صورت، مسلمین در هر گروه و فرقهای که باشند، متضرر خواهند شد. با عنایت به اهمیت این موضوع، اجازهی همکاری با غیرمسلمانان به مسلمین داده شده است. سید محمد طباطبایی از علمای دورهی قاجار به خوبی به این مسئله اشاره کرده است:
«... معتمد این است که مسلمانانی که کفار بر ایشان هجوم آورند ـاعماند از اینکه شیعهی اثناعشریه باشند یا مخالفین...ـ پس هر گاه کفار هجوم آورند به مخالفین و داخل شوند به دیار آنها، مانند قسطنطنیه و شام و مکه و مدینه و امثال اینها، واجب است شیعهی اثناعشریه را به سبب حفظ اسلام، دفع کفرهی هاجمین و اِعانت مسلمین مخالفین و احتمال الحاق نواصب[6] و خوارج در غایت قوت است... معتمد این است که جایز است استعانت در این مقاتله، از اهل ذمه و اهل شرک که ایمن از حیلهی آنها باشد و اقرب آن است که اگر دفع کفار هاجمین، موقوف باشد بر اعانت مال به کفار، واجب است اعانت.»[7]
و ملااحمد نراقی وجوب جهاد با روسها را از اولویت امور مسلمین عنوان کرده است: «جهاد و مقاتله با طایفهی روسیه، محل شبهه و نزاع نیست؛ چه از قصد ایشان به ولایت اسلام و تصدّی به تسخیر بعضی محالّ[8] مسلمین، خوف بر بیضهی اسلام ظاهر و تسلط آنها بر برخی از بلاد اهل ایمان و زبونی و زیردستی جمعی کثیر از مسلمین در حکومت آنها و استیصال بسیاری از اهل اسلام در دست جفای آنها معلوم است... وجوب جهاد با این طایفه، محل تأمل نه و حرمت تقاعد[9] از قتال ایشان جای تشکیک نیست.»[10]
گسترش تجاوزات خارجی به خاک ایران موجبات نگرانی همهی قشرهای بیدار و دلسوز به میهن را موجب شده و آنها را به انجام وظیفهی خود در قول و فعل و گاهی با نوشته و قلم واداشته بود. سید اشرفالدین حسینی معروف به نسیم شمال، که اشعار اجتماعی بسیاری از وی نسبت به اوضاع زمان خود وجود دارد، زبان شعر را برای ادای وظیفه و روشنگری نسبت به تبعات هجوم بیگانگان انتخاب کرده است. وی در کتاب جاودانهی خود، سرودهای در تأسف از وضعیت کشور دارد که بخشی از آن در روزنامهی «نسیم شمال» نیز به چاپ رسیده است. این قصیده زبان حال وطن است که خون گریه میکند و از نابسامانی و بیتوجهی حاکمان به آن و نسبت به از دست رفتن بخشهایی از کشور با دستدرازیهای بیگانگان مینالد. مطلع این قصیده اینچنین است:
«اجنبی از بهر ما از چارسو دستک زنان/ سرو و کاج و نارون گردید از خون ارغوان»
فتوای علما علیه جنایات انگلیس
موقعیت استراتژیک ایران در منطقه چشم طمعورزی دول قدرتمند غربی را از گذشته تا کنون متوجه ایران کرده است و فواید موجود در این منطقه به قدری است که همواره ایران را در معرض تهدید حملات بیگانگان قرار داده است. علاوه بر تهاجم روسها در دورهی قاجار، که به کرّات صورت میگرفت، رقابت بر سر کسب موقعیت و نفوذ اقتصادی و سیاسی در کشور، انگلیس را نیز برای دستیابی به این منافع به طمع انداخت. به همین دلیل، در این دوره در چندین نوبت، مرزهای شرقی و جنوبی ایران مورد تهاجم انگلیسها قرار گرفت تا با جداسازی بخشهایی از ایران، موقعیت مناسبی برای خود به وجود بیاورند. عملکرد علما در این زمان نیز قابل توجه است و همانند آنچه در برخورد با روسها مشاهده شد، تشویق در دفاع از کشور و حفظ مرزهای سرزمینی در مقابله با تهاجم انگلیسها نیز وجود دارد.حاجمیرزا محمدباقر مجتهد تبریزی، شیخعلیاصغر شیخالاسلام، میرزا اسماعیل مجتهد امام جمعه از علمای تبریز، با صدور بیانیهای، آمادگی مردم تبریز برای مقابله با تهاجم نیروهای انگلیسی به بوشهر را اعلام کردند و وجوب دفاع در مقابل حملات بیگانگان برای همهی مردم ایران را لازم دانستند:
«... امروز که ملت خارجه[11] هجوم و حمله بر ملک اسلام آوردهاند، به حکم نص تنزیل و احکام حضرت رسول واجبالتبجیل[12] بر عموم اسلامیان واجب است که به جان و مال در مقام جهاد و دفاع باشند و دین خود را حفظ نمایند.»[13]
ملااحمد، آقا سیدجواد مجتهد، آقا محمد کاظم و حاجمحمد کریمخان قاجار نیز از علمای کرمان، ضمن اعلام آمادگی مردم این منطقه برای مقابله با تهاجم انگلیسها به بوشهر، لزوم هوشیاری و اتحاد همهی مردم در مقابل این حملات را خواستار شدند و آن را عین دستورات دینی در اسلام و حاصل آن را حفظ عزت مسلمین دانستند:
«... در این اوقات، از حدود بندر ابوشهر برخی از اخبار تلبیس[14] فرقهی انگلیس گوشزد پیروان ملت و داعیان دولت جاوید مدت گردید... آشکار است که اگر این جمع طغام[15] بر ملت اسلام دست یابند و بدین سو شتابند، در آشکار و خفا هیچ از ستیز و جفا فرونگذارند و عِرض و ناموس مسلمان را بهرهی خویش انگارند. آن گاه از سوء سلوک آن فرقهی بدخواه و حیلهی آن جوقهی[16] گمراه، اندکاندک حقپرست را رشتهی آیین از دست رود و نوبتنوبت، آسیب و آزار رونق بازار گیرد... گذشته از آنچه گذشت، خاطر نشان ایشان، تبدیل سنت اسلام است و تغییر ملت سادات انام[17] و با این اندیشهی خام، ما را نمیرسد که تغافل جسته، تحمل ورزیم و به خلوت، عزلت گیریم.»[18]
حاجیمیرزا عسکری حسینی از علمای دورهی قاجار، در بیانیهای که برای موضعگیری در مقابل حملات انگلیس به مرزهای ایران منتشر کرده است، ضمن تشریح شرایط جهاد و دفاع در اسلام، خواستار اتحاد مسلمین و حضور همهجانبهی مردم در مقابل بیگانگان شده است:
«...اما بعد چون در این اوقات طایفهی ضالهی پرتلبیس، پیروان ابلیس، کفرهی معروف به انگلیس خَذَلَهمالله به طمع خام، رو به بلاد اهل اسلام آوردهاند، لهذا بر کافّهی مسلمانان و قاطبهی اهل ایمان لازم است که به مضمون انّ الذین جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیلالله[19] در امر دفاع و جهاد، جدّ و اجتهاد معمول دارند و به مال و جان در دفع و طرد و منع آن گروه ضلالتپژوه همت گمارند.»[20]
وی در ادامه، در بیانی تفصیلی و بلند به تشریح شرایط جهاد و دفاع پرداخته و ضرورت انجام آن را به منظور حفظ اسلام و استقلال کشور اسلامی در مقابل بیگانگان واجب دانسته است.
از این گونه بیانات علما و بزرگان در دورهی قاجار، که در آن شاهد هجمهی گستردهی توسعهطلبان بینالمللی و اروپایی به منطقهی خاورمیانه هستیم، زیاد است که در این نوشتار تنها به ذکر نمونههایی از آن، به عنوان شاهد مثال اکتفا شد. آنچه مد نظر بوده و مهم است تلاش تمام طبقات آگاه اجتماعی ایران در دورههای مختلف تاریخی در مقابل نفوذ پنهان و آشکار دشمنان است تا نشانی باشد از بصیرت همیشگی مردم ایران در برابر هر کشور و دولتی که بخواهد منافع و صلاح مردم ایران را قربانی خواستهها و مطامع کشور خود کند.(*)
پینوشتها:
[1]نوشتهشده.
[2]محمد حسن رجبی، رسایل و فتاوی جهادی علمای مسلمان، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1378، ص 121.
[3]احکام الجهاد و اسباب الرشاد، صص 315 و 316.
[4]اسیر کردن فرزندان و فرزندزادگان.
[5]همان، ص 339.
[6]جمع ناصب: کسی که امیرالمؤمنین و خاندان او را دشمن خود میدانند.
[7]مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعهی دورهی قاجار، ج 1،
ص 81.
[8]جمع محل.
[9]کنارهگیری.
[10]احکام الجهاد و اسباب الرشاد، ص 339.
[11]نیروهای انگلیس.
[12]واجبالاحترام.
[13]روزنامهی وقایع اتفاقیه، پنجشنبه، 9 جمادیالثانی 1273، ص 1.
[14]نیرنگبازی.
[15]اشخاص پست و فرومایه.
[16]گروه.
[17]بزرگان مردم.
[18]همان، پنجشنبه، 16 جمادیالثانی 1273، ص 2.
[19]سورهی انفال، آیهی 72.
[20]تاریخ معاصر ایران، سال 10، شمارهی 37، بهار 1385، ص 234.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}