کازوُئو می یاجی Kazuo Miyaji عضو هیأت علمی دانشگاه کِی سِن و نیز انجمن خاورمیانه شناسی ژاپن، تحقیقی با عنوان «مطالعات خاورمیانه شناسانه در ژاپن» برای معرفی پیشینه و وضع کنونی پژوهشهای ژاپنیان در احوال خاورمیانه و شمال افریقا انجام داده و حاصل کار خود را در نشریه «طرح مطالعات زمینه ای اسلامی»(دفتر16، مارس 1999) منتشر ساخته است. کوتاه شده این مقاله در زیر می آید.

ملاحظات تاریخی

ژاپن پیش از نهضت تجدّد مِیجی Meiji(از سال 1868)با خاورمیانه، که از خاک او بسیار دور است، رابطه مستقیم نداشت. سرزمین آفتاب تا پایان سده پانزده میلادی در شعاع تمدن چین بود و نفوذ فرهنگی دنیای بیرون هم از راه کشور آسمانی به اینجا می رسید. از سده شانزده ژاپنیان رفته رفته خبرهای آن سوی دریاها را از زبان و نوشته پرتقالیها، اسپانیائیها و هلندیها گرفتند، و اینان یکی در پی دیگری در اینجا پایگاه یافتند و ساخته های تازه را، مانند تفنگ و باروت، با فنون جدید ارمغان آوردند. بازتاب حکومت ژاپن در برابر تهاجم و مقاصد بیگانگان، بستن دروازه های این کشور در سده های 17 تا 19 بود. با این همه، تنی چند از مقامهای ژاپنی و محققان در این سالها کوشیدند تا با دستیابی به منابع اروپایی از آنچه که در جهان می گذرد آگاه شوند. از این میان، هاکوُسه کی آرائی Hakuseki Arai دو کتاب درباره جغرافیای عالم نوشت، به نامهای سایران ایگن Sairan Igen(1713م)و سِی یوُکیبوُن Seiyu Kibun(1715م) در این کتابها شرحی درباره ایران، عثمانی و مصر می یابیم.
با رسیدن ناوگان امریکا، معروف به «سفاینِ سیاه»، به سواحل ژاپن در سال 1853 و تهدید و فشار آن دولت، ژاپن ناگزیر دروازه های خود را به روی جهانگیران اروپایی گشود. این وضع، بحرانی در داخل ژاپن و کشاکشی میان دو گروه سلطنت طلب و نظامی گرا پیدا آورد که به اعاده قدرت به امپراتور، که نهضت «میجی» نام گرفت، انجامید(1868م).
در این وضع، نخبگان و دولتمردان ژاپن، خاور زمین را نمونه تجدد گرفتند، و از سویی هم به چین و هند که میدان تاخت و تاز و طعمه جهانخواران شده بود، به چشم عبرت نگریستند. از طرفی هم اروپائیان ژاپنِ هشیار را تا چند دهه همسان دیگر ممالک آسیا می دیدند. ژاپنیان هیأت هایی را به اروپا فرستادند تا زمینه و مایه پیشرفت و قدرت مغرب زمین را بشناسند، و نیز به ممالک آسیا و شمال افریقا رفتند تا موجبات ناتوانی و درماندگی اینها را دریابند. ئه ایچی شیبوُساوا Eiichi Shibusawa یکی از اعضای دون پایه این هیأت ها که شرح سفر خود را در کتابی با نام کوسِی نیکی Kosei Nikki منتشر کرد، بعدها از پیشداران نظام حمایت از سرمایه داری در ژاپن شد.
عوامل چندگانه، مانند دوری جغرافیایی و وضع اقلیمی، وحدت سیاسی و اقتصادی ژاپن، سرگرم بودن غریبان به طعمه های آماده مانند چین، و نیز رقابت میان آنها و مقاومت آسیایی ها در برابرشان، و تلاش و تدبیر به موقع ژاپنیان مانع از تسلط استعمارگران بر این سرزمین شد.
حکومت نوین و یکپارچه ژاپن پس از آغاز نهضت میجی و به رهبری امپراتور،‌ با شعار«فوکوْکوُ کیوهِی»Fukoku Kyohei(کشور غنی و لشکر قوی)، و «شوکوُسان کوْگیوْ»Shokusan Kogyo( رشدِ اقتصاد و صنعتی شدن) چند دهه بحرانی مانده از سده نوزده را که خطر تسلط اروپاییان در پیش روی بود از سر گذراند. اصلاحاتی برای تعمیم عدالت اجتماعی تدبیر و اجرا کرد، و نیز کشور را از زیر بار و شرم حق قضاوت کنسولی خارجیان رهانید.

پدافند یا پیشروی

ژاپن که قدرت و آوازه ای به هم رسانده بود در پایان سده نوزده و آغاز سده بیست با جنگ های ظفر نمون با چین( 95-1894)و روسیه( 5-1904) خود را در جای قدرتی کشورگشا دید، پا جایِ پای اروپائیها گذاشت، و در سال 1910 کره را ضمیمه خاک خود کرد. در این سالها کتابهایی چند در موضوع سیاست استعماری غربیان در مصر و الجزیره و... به ژاپنی ترجمه شد. بررسیهایی از این دست بیشتر در دانشگاههای تایپه و سئول،‌ سرزمینهای زیر اشغال ارتش ژاپن، متمرکز بود.
در همان آغاز سده بیستم معدودی از ژاپنیان نیز به اسلام گرویدند و برای زیارت حج یا آموختن عربی به عربستان و شام و مصر و... رفتند.
در جامعه ملل که پس از پایان گرفتن نخستین جنگ جهانی بنیاد شد، ژاپن از اعضای اصلی «شورا» بود، اما بیشتر به حفظ پایگاه و منافع خود در خاورِ آسیا توجه داشت. کالای ساختِ ژاپن هم( جز اقلامی مانند ابریشم، چای و چینی) به مایه خوبی و ارزانیِ آن به بازارهای باختر آسیا راه پیدا کرد، ژاپن خط کشتیرانی به آنجا دایر کرد، و نخستین کنسولگری خود را در سال 1926 در اسکندریه گشود.
از همان سال، وزارتخارجه در ژاپن دیپلماتهای جوان را برای یاد گرفتن عربی به مصر و لبنان می فرستاد. نتایج تحقیق های خاورمیانه شناسی ژاپنیان هم از آغاز سده بیستم در مقاله هایی منتشر شد. در دهه 1930 چندین بنیاد خاورمیانه شناسی در اینجا پا گرفت، مانند «ایسوراموُ بوُنکا کنکیوُشو Isuramu Bunka Kenkyusho»(مؤسسه تحقیقات تمدن اسلامی) در سال 1932، «کایکیوکِن کنکیوشو»Kaikyoken Kenkyusho( بنیاد پژوهشهای اسلامی) در سال 1937، و توْیوْبونکا کنکیوُشوْ Toyo Bunka Kenkyusho (مؤسسه فرهنگ خاور زمین) در 1941. در سالهای گسترش تسلط نظامی ژاپن در چین و آسیای جنوب شرقی، حکومت نظامی مشوّق اسلام شناسی ژاپنیان بود تا آگاهیهای بایسته را برای تدبیر سیاست شایسته در سرزمینهای مسلمان نشین اینجا در دسترس داشته باشد. بخش پژوهشی بنگاه راه آهن منچوری سهم نمایانی در این کار داشت. شماری از محققان با فرصتی که حکومت وقت در دسترسشان نهاده بود، جدا از ملاحظات سیاسی، عربی و فارسی آموختند و به تحقیق در احوال مردم مسلمان باختر آسیا پرداختند. اینان در واقع پیشدار و بنیانگذار خاورمیانه شناسی امروز ژاپن اند.

خاورمیانه شناسی پس از جنگ

شکست ژاپن در جنگ و تحولی که پیامد آن بود جهت و هدف تازه ای به خاورمیانه شناسی در اینجا داد. در تغییر ساخت و سازِ‌ سیاسی ژاپن و پیشرفت اقتصادی معجزه آسایی که به دنبال آمد، هدف توسعه بازار جای نفوذ سیاسی و کشورگشایی را گرفت، و شناخت احوال خاورمیانه نیز از این چشمه حیات تازه ای یافت. شرکتهای بزرگ تولید و فروش کالا در پی گسترش بازار به تشویق و حمایت از این گونه پژوهشها برخاستند. نسلی از پژوهندگان که پیش از جنگ بار آمده بود اکنون هسته اصلی بنیادهای تحقیقی تازه را ساخت؛ از آن میان چوُتو چوْساکای Chuto Chosakai(مؤسسه خاورمیانه ژاپن) که در سال 1955 بنیاد شد. توشیهیکو ایزوتسوُ Toshihiko Izutsu و شینجی مائه جیما Shinji Maejima به نشر حاصل تحقیق هایی که پیش از جنگ و در اثنای آن انجام داده بودند پرداختند، و در «بخش تاریخ شرق» دانشگاه توکیو شاگردانی در این رشته تعلیم دادند.
در سنّت دانشگاهی ژاپن تقسیم بندی غریبی در کار مطالعه« تاریخ شرق» و «تاریخ باختر» هست. در زمینه خاورمیانه شناسی، بخش تاریخ شرق بیشتر به سده های میانه، عصر طلایی( عروج و شکوه) اسلام، می پردازد و عصر جدید و معاصر خاورمیانه بیشتر در بخش تاریخ باختر مطالعه می شود. در سالهای پس از جنگ، تجدید فعالیت در بخش تاریخ شرق سریعتر انجام گرفت، که شاید یک موجب آن حساسیّت کمتر نیروی اشغال کننده ژاپن نسبت به این رشته و فعالان آن بود. چنین است که در این عرصه مشاهیری مانند ماسائو موری Massao Mori و جوْهِی شیمادا Johei Shimada پژوهنده تاریخ اسلام و عرب کار خود را دنبال کردند، و نیز «نیهون اورینتو گاکای» Nihon Oriento Gakkai(بنیاد مطالعات خاور نزدیک به ژاپن) در سال 1955 بنیاد گرفت و «مؤسسه فرهنگ خاور» ژاپن هم بزودی احیاء شد.
احوال تازه دنیای پس از جنگ و درآمدن ژاپن به اشغال آمریکا در ذهن خاورمیانه شناسان جوان ژاپن و افق دید آنها اثر گذاشت، و بسیاری از اینان با دیدن جنبش های ضد استعمار در چین، هند، مصر و جاهای دیگر، به تحقیق در احوال معاصر جهانِ شرق روی آوردند. گروهی از اینان در محور«مجله بررسیهای هند و ایرانی» یا «ایندو- ایران هیورون Indo-Iran Hyoron طرحی تازه برای خاورمیانه شناسی درانداختند. اینان از نسلی از پژوهندگان بودند که در دهه 1950 بار آمد (نسل های بعدی، بار آمدگان دهه های 1960 و 1970، هریک ویژگی خود را دارد). دهه 1960 را دوره پیشرفت معجزه آسای اقتصاد ژاپن دانسته اند. سال 1964 با برگزار شدن بازیهای المپیک در توکیو و آزاد شدن سفر ژاپنیان به خارج( که تا آن زمان برای صرفه جویی در ارز مجاز نبود) به یادماندنی است. در سال 1963«نیهون ایسوُراموُ کیوکای»Nihon Isuramu Kyokai(انجمن اسلام شناسی ژاپن) ایجاد شد. اما تأسیس بنگاه پژوهش اقتصاد آسیا،« آجیا کِیزای کِنکیوُشوْ Ajia Keizai Kenkyosho»( که به انگلیسی (بنگاه) امور اقتصادی آسیا» و سپس «مؤسسه بررسی اقتصادهای در حال رشد»(به اختصار IDE خوانده شد) نمودار تأثیر توسعه اقتصادی ژاپن بر خاورمیانه شناسی بود. این مؤسسه در سال 1958 به ابتکار بخش خصوصی پا گرفت، و در سال 1960 به صورت دستگاهی نیمه دولتی و زیر نظر وزارت تجارت خارجی ژاپن تجدید سازمان یافت. بازار خاورمیانه برای صادرات ژاپن اهمیت روزافزون می یافت. دهها مدرّس و محقق خاورمیانه شناس ژاپن در این مؤسسه بار آمدند، کار آموختند و تجربه یافتند.
در همان سال 1964 پژوهشگاه دیگری به نام«آجیا- افوریکا گِنگوْ بوُنکا کنکیوُشو Ajia Afurika Gengobunka Kenkyusho»(مؤسسه مطالعه زبانها و فرهنگهای آسیا و افریقا، به اختصار نام انگلیسی آن (ILCAA)، وابسته به دانشگاه مطالعات خارجی توکیو)تأسیس شد. هرچند که بافت و ترکیب IDA و ILCAA یکسان نبود، این هر دو سهمِ مهمی در طرح و اجرای برنامه های تحقیق مشترک خاورمیانه شناسی با بنیادهای دانشگاهی ژاپن و خارج داشتند.

فرصت های تازه

بنیادهای تحقیقی با حمایت و هزینه دولت فرصت اشتغال ثابت برای شماری از محققان فراهم آوردند، کتاب و اسناد و منابع تحقیق در اختیار آنها نهادند، و نیز فرصت هایی برای مطالعه در ممالک خاورمیانه. با پیش آمدن بحران نفتی سال 1973 توجه دولت و بنگاههای اقتصادی و بخش خصوصی به این گونه پژوهشها بیشتر شد و کمک آنها فزاینده تر. تأسیس «چوُتو کیوریوکوُ سنتا» Chuto Kyoroku Senta(مرکز همکاری با خاورمیانه) در سال 1973، «چوتو کِیزای کِنکیو شوْ»Chuto Keizai Kenkyusho(مؤسسه [ بررسی]اقتصاد خاورمیانه) در سال 1974، و «چوکینتو بوُنکا سِنتا »Chukinto Bunka Senta(مرکز خاورمیانه شناسی) در سال 1975 نیز پیامد همین جریان بود. دو تای نخستین را وزارت بازرگانی خارجی، و سومی را شرکت نفتی ایده میتسو Idemitsu بنیاد کردند. مؤسسه های تحقیقی قدیم تر هم مانند ILCAA و IDA دامنه کار خود را گسترش و نتایج تحقیق های محلی خود را انتشار دادند. اولی «چوتو سوگو کنکیوُ» Chuto Sogo Kenkyu(مطالعات جامع خاورمیانه شناسی، 78-1975)را منتشر ساخت، ‌و دومی «استودیا کالچورا اسلامیکا» Studia Cultura Islamicae (پژوهشها در فرهنگ اسلام، به زبانهای گوناگون)را.
از تلاش محققان عرب(اکثراً مصری) و ژاپنی برای ایجاد برنامه تحقیقی« مناسبات ژاپن و اعراب» در سال 1978 نیز باید یاد کرد. این برنامه، به ریاست شینجی مائه جیما Shinji Maejima، که در آن ژاپنی ها و عرب ها هریک کمیته خود را داشتند، «فهرست کتابها و مقاله های عرب شناسی در ژاپن»Bibliography of the Arab Studies 1979 -1875 را منتشر و دو مجلس تحقیقی در سالهای 1980 و 1981 در ژاپن برگزار کرد.
بنیادهای خاورمیانه شناسی که گردانندگان اصلی آن چند چهره مشخص و برخوردار از حمایت دولت و بنگاههای اقتصادی مانند پرفسور یوزو ایتاگاکی Yuzo Itagaki بودند، محور مطالعات خاورمیانه در ژاپن را، بویژه در پرتو رویدادهای چند دهه اخیر، بر اسلام شناسی نهادند. سرانجام، تأسیس انجمن خاورمیانه شناسی ژاپن،« نیهون چوُتو گاکای Nihon Chuto Gakkai» در سال 1985 کانون تازه ای برای این پژوهشها ایجاد کرد.

وضع کنونی در آیینه آمار

نموداری از شمار تحقیق های خاورمیانه شناسی ژاپنیان که از مقاله توروُ میوُرا Toru Miyura(مطالعات اسلامی و خاورمیانه شناسی در ژاپن Islamic and Middle Eastern Studies in Japan 1995)نقل می شود،‌ رشد عددی در این زمینه را نشان می دهد:
نمودار 1: توزیع تاریخی کتابها و مقاله های خاورمیانه شاسانه ژاپنیان

 

شمار متوسط در هر سال

جمع

دوره سالها

6/4

166

1904-1869

9/34

907

1930-1905

3/112

1685

1945-1931

4/13

67

1949-1945

2/90

902

1959-1950

4/217

2174

1969-1960

6/376

3766

1979-1970

3/546

4617

1988-1980


یادآور می شود که اگر موضوع و کیفیت نوشته ها را هم بررسیم، برداشتمان با آنچه که اعداد و ارقام می رساند، و حکایت از توسعه یک آهنگ و سریع خاورمیانه شناسی در این سالها دارد، تفاوت خواهد کرد.
در جدول زیر هم که از همان مقاله میورا نقل می شود، کتابها و رساله های منتشر شده به تفکیک زمینه و موضوع تحقیق دسته بندی شده است:
نمودار2: توزیع موضوعی نوشته های خاورمیانه شناسی

درصد

شمار

موضوع

درصد

شمار

موضوع

7/7

1121

زبان و ادب

2/4

906

موضوع های کلی

2/1

179

علوم و فن آوری

8/6

988

ادیان و عقاید

4/1

595

هنر

6/2

387

حقوق

0/2

295

فرهنگ مردم و قوم شناسی

7/4

688

بوم شناسی و جغرافیا

7/3

476

جامعه شناسی

5/18

2696

تاریخ

5/15

2276

ژاپن و خاورمیانه

4/16

2390

سیاست و روابط بین المللی

 

2

گرایشهای علمی

7/11

1688

اقتصاد و صنعت

100

14610

جمع


در اینجا هم این یادآوری بایسته است که تحقیق ها در همه زمینه های یاد شده دارای کیفیت متوازن نیست، و از این رو اهمیت و اثر پژوهشها را فقط بر پایه اعداد نمی توان سنجید.
جدول دیگری ساخته کازوئو می یاچی Kazuo Miyaji و بر پایه تخصص و رشته تحقیق اعضای انجمن نوپای خاورمیانه شناسی ژاپن(JAMES) در سال 1996، شمار پژوهندگان را به تفکیک سه گانه موضوع، منطقه تحقیق و پایگاه آنها نشان می دهد:
نمودار3: شمار پژوهندگان امور و مباحث خاورمیانه

شمار

زمینه و موضوع تحقیق

148

تاریخ

53

مطالعات اسلامی

57

زبان و ادب

30

قوم شناسی و مردم شناسی

23

جامعه و فرهنگ

42

سیاست

27

اقتصاد

44

روابط بین الملل

11

جغرافیا

6

باستانشناسی

14

موضوع های حاشیه ای

8

معماری

87

متفرقه/گوناگون

543

جمع

شمار

ناحیه، منطقه و کشور مورد تحقیق

24

سوریه بزرگ و اسرائیل

27

مصر، سودان

7

ممالک(جنوبی) خلیج فارس

20

مغرب

23

ممالک عرب(کلی)

42

ایران

47

ترکیه

22

آسیای میانه

33

خاورمیانه (کلی)

14

نواحی پیرامون

272

متفرقه

543

جمع

شمار

حرفه و پایگاه شغلی تحقیق

171

دارای پایه دانشگاهی

16

معلم دبیرستان

93

دانشجو(رده های پایین تا بالا)

28

عضو مؤسسه پژوهشی

18

(عضو)سازمانها و اشخاص حقوقی

26

کارمند شرکت و اهل کسب

16

روزنامه نگار و کارمند اداری

175

متفرقه

543

جمع


این جدول نه دقیق است نه جامع و مانع، زیرا که بر پایه اعلام اختیاری اعضای انجمن خاورمیانه شناسی ژاپن درباره زمینه و ناحیه مورد تحقیق شان است، و البته فقط وضع کسانی دانسته است که چنین اعلامی کرده اند، و آن هم نمی دانیم که تا چه اندازه درست و دقیق است. نیز، اعلام آنها ناظر به زمینه یا منطقه عمده تحقیق شان در حال است. شماری از اینان در چند رشته فعالیت دارند، و عده ای هم زمینه کار خود را به تناسب احوال روز تغییر می دهند. از سویی نیز همه پژوهندگان این زمینه ها عضو انجمن خاورمیانه شناسی ژاپن نیستند؛ چنانکه، به مثَل، باستانشناسان یا کثیری از معمرین قوم. طراح این نمودار، شماره ای را که در جمع آمده 70 تا 80 درصد خاورمیانه شناسان ژاپن برآورده کرده، که به گمان نگارنده نسبت واقعی بسیار کمتر از این است. در ردیف متفرقه نیز به نظر می آید که کسانی جا داده شده اند که وضع خود را اعلام نکرده یا به بازنشستگی رسیده اند، و به هر روی شمار زیاد آورده شده در این ردیف از دقت و اعتبار این نمودار بسیار می کاهد.

زمینه و موضوع و ناحیه مورد تحقیق

نمودارهای 2 و 3 نشان می دهد که پژوهش تاریخ و اسلام شناسی از اهمیت و اقبال ویژه برخوردار است و شماری بسیار از استادان و دانشجویان در این کارند.
می یاجی(نویسنده این گزارش) یادآور شده است که آمار داده شده را باید در پرتو ملاحظاتی چند سنجید. از نظر روش شناختی، تحقیق در پاره ای زمینه ها مانند روابط بین الملل و علوم اجتماعی، آسانتر و حاصل کار زودیاب تر است. در برخی رشته ها، مانند جامعه شناسی و قوم شناسی، شمارِ محققان و کار پژوهشی خاصه آنچه که تلفیق بررسی نظری و تحقیق محلی باشد، اندک است. مسأله دیگر این است که جوانها رشته تحقیق خود را به تبع و تأثیر جریان روز برمی گزینند، نه به تناسب نیازهای زمان( و به عقیده نگارنده، بیشتر به سلیقه و با دنبال روی کورکورانه استادانی که از آنها امید حمایت در اشتغال و یافتن پایه دانشگاهی دارند.)دیگر اینکه شمار محققان رشته های علوم طبیعی، هنر و فن آوری هم در خاورمیانه شناسی کم است.
تا دهه 1960 مطالعه احوال خاورمیانه و نزدیک در ژاپن از نظر ناحیه ای متوجه سه قدرت منطقه ای اینجا یعنی مصر، ترکیه و ایران بود. از دهه 1970 این زمینه تنوع بیشتری پیدا کرد، چنانکه بسیاری به بررسی احوال مغرب، شام، و امیرنشین های کناره خلیج فارس روی آوردند. می شود اندیشید که تحول سیاسی و توسعه و تحکیم روابط این نواحی با ژاپن در این جریان اثر داشته است. با این همه، خاورمیانه برای عامه ژاپنی ها، حتی محققان آنها، هنوز جایی دوردست و ناشناخته است، و جز در برهه هایی از زمان که رویدادهای خطیر سیاسی، همچون بحران نفتی یا جنگ خلیج فارس، نام آن را به زبانها می اندازد، به اینجا توجهی ندارند. آسانی گرفتن رویداد و اجازه تحقیق و سهولتِ سفر کردن هم در انتخاب جایی که پژوهندگان جوان به احوال آن می پردازند مؤثر است. نمودار 3 وضع سنّی محققان را نشان نمی دهد. آماری در این باره نگرفته اند، اما شمار فزاینده محققان جوان چشمگیر است( نگارنده می افزاید که بیشتر متقدمان اهل تحقیق در انجمن مطالعات خاور نزدیک(«نیهون اورنیتو گاکای») جمعند، و اعضای انجمن خاورمیانه شناسی ژاپن نسل های جوانترند،‌ و میانشان بسیاری روزنامه نگار یا مقاله نویسان دارای روش ژورنالیستی در تحقیق).
نیز گفتنی است که غیر ژاپنی ها از محققان اهل خاورمیانه که در سرزمین آفتاب ساکنند، در این انجمن زیاد نیستند( فقط 14 نفر، یا 8 درصد از شمار 171 عضو دانشگاهی)، که در برابر معیارهای اروپایی و آمریکایی بسیار اندک می نماید(و خود نشانه ای از «جامعه بسته»ژاپن است).

در پایان سخن

اگر پرسیده شود که چرا انجمن خاورمیانه شناسی ژاپن تا سال 1985 بنیاد نشد، پاسخ این است که نیازی احساس نمی شد، و شمار محققان و تنوع زمینه ها و موضوع های تحقیق چنین فزاینده نشده بود( از رقابتها و کشاکشهای بزرگان، دسته بندیهای تازه و زمینه سازی برای جذب یا صرف اعتبار و کمک ها و فرصت های تحقیقی چیزی نگفته است!)پس از آغاز کار این انجمن هم به علت کاسته شدن از توجه به این منطقه (به تأثیر احوال کلی جهان و نیز با پیش آمدن رکود اقتصادی دنباله دار) طرح مدیران این انجمن برای ایجاد«مرکز مطالعات زمینه ای ژاپن» به دشواری صورتِ انجام گرفت. این مرکز بیشتر به منطقه خاورمیانه، جنوب آسیا و امریکای لاتین می پردازد.
از طرح و تلاشهای دانشگاههای غیردولتی ژاپن برای تحقیق های خاورمیانه شناسانه هم باید یاد کرد، که نمونه آن تأسیس انستیتوی مطالعات خاورمیانه در دانشگاه بین المللی ژاپن در ایالت نی گاتا Niigata در سال 1985 است.
در زمینه همکاریهای علمی بین المللی، انجمن خاورمیانه شناسی ژاپن موفق شده است با انجمن های مشابه خود در کره(سئول)، چین، تایوان، ‌و مغولستان روابط تشکیلاتی برقرار کند. این پیشرفت به ایجاد«اتحادیه آسیایی انجمن های خاورمیانه شناسی»Asian Federation of Middle Eastern Studies Association(AFMA) در سال 1994 انجامید. سومین مجلس این اتحادیه در ماه مه 1999(خرداد 1378)در توکیو برگزار شد( و چهارمین آن در ماه مه 2001 در کیوتو).
سرانجام،( در برآورد حاصل کار و تلاش انجمن خاورمیانه شناسی ژاپن) طرحهای پژوهشی دامنه دار« شهرنشینی در اسلام»(1994-1988)و« مطالعات زمینه ای اسلامی»(2002-1997)را باید در نظر آورد.

پی نوشت ها :

1.از: بُخارا، ش 5، فروردین- اردیبهشت 1378، صص 248 تا 253.

منبع : رجب زاده، هاشم؛ (1386)، جستارهای ژاپنی در قلمرو ایرانشناسی، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، چاپ اول 1386.