انوشه میرمرعشی؛ اولین انتخابات ریاست جمهوری پس از انقلاب موضوعی است که قاعدتاً نمی‌توان به راحتی از کنارش گذشت. اینکه چطور شد مردم مسلمان و انقلابی ایران به فردی مثل «ابوالحسن بنی‌صدر» تمایل پیدا کردند و آرای خود را به پای او ریختند، داستانی دارد که باید از منظر فضای سیاسی حاکم بر کشور و البته روش تبلیغاتی، که بنی‌صدر در این انتخابات در پیش گرفت، پرداخته شود.

کاندیداهای اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران

پس از استعفای مهندس بازرگان، نخست‌وزیر دولت موقت، در قضیه‌ی تسخیر لانه‌ی جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام (رحمت الله علیه)و پذیرش این استعفا از سوی امام خمینی (رحمت الله علیه)، شورای انقلاب اداره‌ی قوه‌ی مجریه را در دست گرفت و مسئول برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری شد. شورای انقلاب، اندکی بعد، زمان برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری را جمعه 5 بهمن 1358 شمسی اعلام کرد.[1]
با اعلام زمان برگزاری انتخابات، افراد زیادی برای کاندیداتوری اولین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند؛ حتی برخی از رجال دوران پهلوی! اما بعد از اعلام نظر امام (رحمت الله علیه) درباره‌ی ملاک‌های انتخاب یک رئیس‌جمهور در جمع تعدادی از دانشجویان، عده‌ای از کاندیداهای ریاست جمهوری از دور رقابت کنار رفتند؛ چون امام (رحمت الله علیه) در آن سخنرانی فرموده بودند: «و منامیدوارم که اشخاصی که کاندیدا شدند برای ریاست جمهوری شما توجه کنیدوکسی که از همه متعهدتر به اسلام، سوابقْ سوابقِ خوب، پیوسته به هیچ طرفی نهشرقیباشد، نه غربی باشد، نه غرب‌زده باشد، نه شرق‌زده باشد، مسلمان باشد، پیرو احکام اسلام باشد، ملی باشد، دلسوز به ملت باشد، خدمتگزار به ملت باشد، سوابقش خوب باشد، دررژیم سابق هیچ‌گاه وارد نشده باشد و با اجانب پیوند نداشته باشد، ازخودتان باشد وبرای خودتان»[2] به همین دلیل هم ابتدا عده‌ای از کاندیداها انصراف دادند و سپس شورای انقلاب با بررسی‌هایی که انجام داد، تعدادی از کاندیداهایی را که با رژیم پهلوی همکاری داشتند از دور رقابت کنار گذاشت.[3]
از اواخر آذر 1358 شمسی، رسماً نام‌نویسی کاندیداهای اولین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد. استقبال از کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری بسیار گسترده بود و افراد زیادی ثبت نام کرده بودند، اما شاید بتوان گفت رقابت اصلی میان 9 تن از کاندیداهای مشهور بود؛[4] ولی بعد از اینکه حزب جمهوری اسلامی «جلال‌الدین فارسی» را به عنوان نامزد حزب در اولین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد،[5] می‌توان گفت که رقابت اصلی میان بنی‌صدر و فارسی آغاز شد.

اولین گام برای فریب مردم

اما روش مکارانه‌ی روزنامه‌ی انقلاب اسلامی، به مدیر مسئولی بنی‌صدر، در اعلام کاندیداتوری بنی‌صدر در انتخابات ریاست جمهوری بسیار مهم و قابل توجه است. این روزنامه، در تاریخ 6 دی 58 و در ذیل خبر «بنی‌صدر نامزدی ریاست جمهوری خود را اعلام کرد»، نوشت: «عصر دیروز دکتر ابوالحسن بنی‌صدر، وزیر امور اقتصاد و دارایی، به منظور تبادل نظر و مذاکره پیرامون پاره‌ای از مسائل اقتصادی کشورمان به حضور امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی، رسید. این ملاقات به مدت یک ساعت ادامه داشت و در پایان این ملاقات، دکتر بنی‌صدر... در پاسخ به اینکه آیا کاندیدای اولین رئیس‌جمهوری کشور جمهوری اسلامی ایران هستید؟ گفت همین الآن رسماً آمادگی خود را به این وسیله اعلام می‌کنم»[6] و در واقع طوری خبر را تنظیم کرد که مردم گمان کنند بنی‌صدر در جریان ملاقات و مذاکره با امام خود را کاندیدا کرده است، این روش در روزهای بعد هم ادامه پیدا کرد. مثلاً انقلاب اسلامی در تاریخ 17 دی 1358 از قول استاد محمدتقی شریعتی، پدر دکتر علی شریعتی، در صفحه‌ی اول خود تیتر زد: «اگر امام چند نفری را تأیید کنند، مسلماً آقای بنی‌صدر در رأس خواهند بود.»[7]

روش‌های تبلیغاتی بنی‌صدر برای جلب توجه مردم

از ابتدای ورود بنی‌صدر به کشور و شروع مناظرات او با رهبران چپ در دانشگاه‌ها، بیشتر مطبوعات و به ویژه مطبوعات ضدانقلاب نگاه بسیار مثبتی به او داشتند؛ مثلاً هفته‌نامه‌ی فردوسی در همان ماه اول پیروزی انقلاب اسلامی و در شماره‌ی 20 خود، مورخ 28 اسفند 1357، در مطلبی با عنوان «آشنایی با اعتقادات ابوالحسن بنی‌صدر»، به معرفی نظریات اقتصادی او پرداخت.[8] همچنین این مجله در شماره‌های 22 و 23 خود اقدام به درج بخش‌هایی از کتاب «کیش شخصیت» ابوالحسن بنی‌صدر کرد و به تمجید از وی پرداخت.[9]
مجله‌ی امید ایران هم همین رویکرد مثبت و تمجیدی را نسبت به بنی‌صدر داشت؛ تا جایی که در اولین شماره‌ی دوره‌ی انتشار خود پس از اوج‌گیری انقلاب اسلامی، در مطلبی با عنوان «گفت‌وگو با نزدیک‌ترین مشاوران امام خمینی بنی‌صدر و قطب‌زاده»، از بنی‌صدر و قطب‌زاده به عنوان یاران امام نام برد![10]به انعکاس نظرات بنی‌صدر درباره‌ی دادگاه‌های انقلاب پرداخت.[11] اما امید ایران در شماره‌ی 13 خود بزرگ‌نمایی نقش بنی‌صدر در انقلاب را به حد اعلای خود رساند و با چاپ عکس بنی‌صدر در قسمت بالای جلد با تیتر «گفت‌وگو با تئوریسین انقلاب»
البته این تنها مجلات نبودند که از ابتدای پیروزی انقلاب به انعکاس نظرات و صحبت‌های بنی‌صدر می‌پرداختند، بلکه روزنامه‌ها هم چنین رویکردی به وی داشتند؛ مثلاً روزنامه‌ی اطلاعات، در روز 17 بهمن 1357، به درج متن سخنرانی بنی‌صدر با تیتر «چرا سالی 20 میلیارد تومان واردات داریم و نیم میلیارد تومان صادرات داریم؟» پرداخت[12] و بعد از آن هم این رویکرد بارها و بارها تکرار شد.[13] روزنامه‌ی کیهان هم از روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اقدام به درج نظرات بنی‌صدر می‌کرد و به نوعی او را سخنگو و مشاور امام (رحمت الله علیه) معرفی کرده بود؛ مثلاً این روزنامه، در تاریخ 4 بهمن 1357، از قول بنی‌صدر در صفحه‌ی اول خود تیتر زد: «اگر دولت [بختیار] خواستار برخورد است، امام خمینی آماده است.»[14]
از طرف دیگر بنی‌صدر از ابتدای انتشار روزنامه‌اش، یعنی روزنامه‌ی انقلاب اسلامی، اقدام به درج مقالاتی با موضوعات اقتصادی می‌کرد. مقالاتی با موضوعاتی چون «متن کامل طرح مقدماتی ملی کردن بانک‌ها»،[15] «قیمت‌ها چرا بالا می‌رود؟»،[16] «کسر بودجه و خروج بی‌رویه‌ی ارز»[17] و... که می‌توانست برای مردم انقلاب‌کرده و رنج‌کشیده از استبداد امیدی باشد در جهت بهبود وضعیت اقتصادی توسط اقتصاددانی به نام ابوالحسن بنی‌صدر!

انتقادی جدی به بنی‌صدر که خیلی جدی گرفته نشد!

رقابت میان کاندیداها روزبه‌روز شدیدتر می‌شد، رقابتی که دائماً با درج اخباری مبنی بر حمایت گروه‌ها و احزاب و شخصیت‌ها از کاندیداها بر آن افزوده می‌شد؛ تا اینکه امام در سخنرانی 9 دی 58 خود، در دیدار با تعدادی از دانشجویان، ملاک‌های انتخاب یک رئیس‌جمهور متعهد را بیان کردند و در آن بر لزوم توجه به اعتقاد بر ولایت فقیه از سوی کاندیداها تأکید کردند. بعد از انتشار متن این سخنرانی امام (رحمت الله علیه)،[18] روزنامه‌ی جمهوری اسلامی با درج مقاله‌ای با عنوان «هوشیاری انقلابی و انتخابات ریاست جمهوری»، با اشاره به تأکید امام مبنی بر اینکه رئیس جمهوری باید به اصل ولایت فقیه معتقد باشد، بدون نام بردن از بنی‌صدر، وی را فردی غیرمعتقد به اصل ولایت فقیه معرفی کرد و نوشت: «اهالی شهرستان‌ها لازم است از نماینده‌ی خود در مجلس خبرگان [قانون اساسی] بخواهند که برای آن‌ها بگویند موضع آن دسته از کاندیداهایی را که عضو مجلس خبرگان بوده‌ا‌ند در قبال ولایت فقیه چه بوده و اصلاً آیا کسانی که ولایت فقیه را دیکتاتوری می‌دانسته و معتقد به دمکراسی لفظی غربی بوده‌اند، می‌توانند رئیس‌جمهور انقلابی بشوند؟»[19] و با توجه به اینکه این انتقاد بسیار جدی بود و بدنه‌ی مردم مسلمان و انقلابی اعتماد زیادی به حزب جمهوری اسلامی و به تبع آن به کاندیدای این حزب داشتند، بنی‌صدر مجبور به پاسخ‌گویی به این شبهه‌ی اساسی شد؛ به طوری که در ستون «رهنمودهای امام» روزنامه‌ی انقلاب اسلامی اعلام کرد که هیچ مخالفتی با اصل ولایت فقیه نداشته و ندارد.[20]
حتی بعد از آن، روزنامه‌ی انقلاب اسلامی در مصاحبه‌ای با شیخ علی تهرانی، که از طرفداران سفت و سخت بنی‌صدر بود، از قول تهرانی تیتر زد: «من و آقای بنی‌صدر هر دو به ولایت فقیه رأی دادیم.»[21] البته با وجود این تلاش‌ها، به دلیل اینکه در زمان تصویب اصل ولایت فقیه بنی‌صدر به شکل صریح با آن مخالفت کرده بود و تصویب این قانون را به معنای مترسک شدن رئیس‌جمهور در نظام جمهوری اسلامی نامیده بود، نمی‌توانست کاملاً مردم را قانع کند و حتی در پاسخ به عده‌ای از دانشجویان انقلابی علناً گفته بود که «خوب می‌پرسم اگر این عزل و نصب رئیس‌جمهور دست فقیه باشد، پس انتخابات بی‌انتخابات دیگر. من با این مخالفم، حالا هم می‌گویم مخالفم. شما موافقید، ولی من مخالفم.»[22]
گرچه مسئله‌ی عدم اعتقاد بنی‌صدر به اصل ولایت فقیه بسیار جدی بود، ولی ظاهراً با پاسخ‌های سطحی‌ای که بنی‌صدر به این انتقاد داده بود بخشی از مردم قانع شده بودند و به همین دلیل تنور رقابت و حمایت شخصیت‌ها و گروه‌ها از این دو رقیب بسیار گرم بود. روزنامه‌های آن روزها مملو از اخبار حمایت شخصیت‌ها و گروه‌ها از کاندیداهای مطرح بود. روزنامه‌ی جمهوری اسلامی و صبح آزادگان،[23] با حمایت از کاندیداتوری جلال‌الدین فارسی، به انعکاس اخبار مربوط به حمایت گروه‌ها و شخصیت‌ها از فارسی می‌پرداختند. روزنامه‌ی بامداد، به مدیرمسئولی علیرضا رهبانی، هم در ابتدا به درج زندگی‌نامه و تبلیغ برای داریوش فروهر و سید احمد مدنی[24] می‌پرداخت، اما در صحنه‌ی رقابت میان فارسی و بنی‌صدر طرفدار بنی‌صدر بود و به درج اخبار سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌های وی اقدام می‌کرد؛[25] اما روزنامه‌های کیهان و اطلاعات سعی داشتند انعکاس‌دهنده‌ی مستقیم باشند و از هیچ کاندیدایی حمایت نکنند و اخبار و موضع‌گیری‌های همه‌ی کاندیداهای مطرح را منعکس کنند،[26] البته گرایش روزنامه‌ی اطلاعات به بنی‌صدر بیشتر بود؛ ولی روزنامه‌ی انقلاب اسلامی در آن زمان رسماً ارگان تبلیغاتی بنی‌صدر محسوب می‌شد. این روزنامه، از تاریخ 28 آذر 1358، ستونی در صفحه‌ی 3 داشت با عنوان «رئیس‌جمهور» که در آن به لزوم بر سرکار آمدن یک رئیس‌جمهور مقتدر و کاردان تأکید می‌کرد و کار اصلی مدیر اجرایی کشور را سامان دادن به مسئله‌ی اقتصاد کشور مطرح می‌کرد و...[27]

وقتی بنی‌صدرِ مظلوم! بی‌رقیب شد...

فضای رقابت انتخاباتی در آن روزها بسیار پرحرارت بود تا اینکه مسئله‌ی شبهه‌ی ایرانی‌الاصل نبودن جلال‌الدین فارسی و عدم توانایی ایشان برای رئیس‌جمهور شدن مطرح شد. در این جریان شیخ علی تهرانی، که از طرفداران سفت و سخت بنی‌صدر بود، بیش از دیگران به مسئله‌ی ایرانی‌الاصل نبودن جلال‌الدین فارسی اشاره می‌کرد.[28] با انعکاس انتقاد شیخ علی تهرانی در روزنامه‌ی انقلاب اسلامی،[29] جلال‌الدین فارسی در پیامی به این انتقاد پاسخ داد و خود را به دلیل داشتن اجداد ایرانی و تولد در مشهد، با وجود اینکه پدر و مادرش شناسنامه‌ی افغانی داشتند، ایرانی‌الاصل نامید،[30] ولی منتقدین از پاسخ او قانع نشدند.
بعد از کناره‌گیری فارسی حزب جمهوری اسلامی، که با شوک مواجه شده بود و زمان بسیار کمی برای پیدا کردن یک جایگزین داشت، از حسن حبیبی حمایت کرد و به این ترتیب رقابت اصلی میان حبیبی، بنی‌صدر، فروهر و مدنی ادامه پیدا کرد؛[31] در حالی که تمایل اکثریت جامعه‌ی روحانیت مبارز به طرف بنی‌صدر بود و دیگر اینکه بخش اعظم توجه بسیاری از مطبوعات به انعکاس فعالیت‌های انتخاباتی بنی‌صدر جلب شده بود؛ مثلاً روزنامه‌ی کیهان در تاریخ 2 بهمن 58، به انعکاس سخنرانی تبلیغاتی بنی‌صدر پرداخت و از قول وی نوشت: «یکی از برنامه‌ها زدوبند بازی‌هاست. عده‌ای آمده‌اند و در مقابل من دو نفر را علم کرده‌اند و ظاهراً قصدشان این است که به وسیله‌ی یکی از این‌ها در مقابل من سدی ایجاد کنند و مشکلاتی به وجود بیاورند... اما به استثنای مسعود رجوی،[32] کاندیداهای دیگر کوچک‌ترین پایگاهی در میان ملت نداشتند و این‌ها با شایعات می‌خواهند مرا خراب کنند تا زمینه برای خودشان فراهم شود.»[33]
به دلیل موضع‌گیری‌هایی از این دست، بخشی از مردم این تصور را پیدا کردند که بنی‌صدر فرد مظلومی است که عده‌ای می‌خواهند با هر وسیله‌ای مانع پیروزی او در انتخابات شوند. پس این بخش از مردم برای دفاع از بنی‌صدر مظلوم!! به او تمایل پیدا کردند؛ تمایلی که باعث می‌شد روی در و دیوارهای شهر نوشته شود «صد در صد بنی‌صدر».

خواص و عوامی که تصور کردند امام به بنی‌صدر تمایل دارد!

در آن روزهای پرهیجان رقابت انتخاباتی، امام (رحمت الله علیه) رسماً اعلام کرده بودند که از هیچ کاندیدای خاصی حمایت نمی‌کنند؛ اما به دلیل حمایت برخی از افراد خانواده‌ی امام (رحمت الله علیه) از بنی‌صدر، برخی از شخصیت‌ها و بخشی از مردم تصور کردند امام هم به بنی‌صدر رأی خواهند داد. همین قضیه هم یکی از اصلی‌ترین دلایل تمایل مردم به بنی‌صدر شد.
روزنامه‌ی اطلاعات در تاریخ 3 بهمن 58، یعنی تنها دو روز مانده به برگزاری انتخابات اولین دوره‌ی ریاست جمهوری، در مصاحبه‌ای با سید حسین خمینی، نوه‌ی امام و فرزند حاج آقا مصطفی، با عنوان «انحصارطلبان همه جا می‌توانند باشند»، عملاً به تبلیغ برای بنی‌صدر پرداخت. سید حسین خمینی در این مصاحبه و در پاسخ به سؤال «چرا در انتخابات ریاست جمهوری به بنی‌صدر رأی می‌دهید؟» گفته بود: «رئیس‌جمهور باید باتقوا باشد، مؤمن به مکتب هم باشد و ایدئولوژی اسلامی را قبول داشته باشد تا بتواند انسجام و هماهنگی بین همه‌ی ارگان‌ها را به وجود بیاورد... ما در میان افرادی که کاندیدا هستند، پس از بررسی دیدیم، آقای بنی‌صدر می‌تواند یک تمرکز نظام به وجود بیاورد و هم آن هماهنگی را ایجاد کند و چون انقلاب ما برای پیشرفتش احتیاج به اقتصاد درست و نظام متمرکز دارد، آقای بنی‌صدر را مناسب‌ترین فرد تشخیص دادیم.»[34] در واقع به دلیل حمایت برخی از افراد خانواده‌ی امام (رحمت الله علیه) از بنی صدر، برخی از شخصیت‌ها و بخشی از مردم تصور کردند امام هم به بنی‌صدر رأی خواهند داد؛ همین قضیه هم یکی از اصلی‌ترین دلایل تمایل مردم به سوی بنی‌صدر شد.
و بالاخره انتخابات با رقابت میان بنی‌صدر، حسن حبیبی که حزب جمهوری اسلامی وی را به عنوان جایگزین فارسی معرفی کرده بود، سید احمد مدنی و چند کاندیدای دیگر همچون داریوش فروهر، صادق طباطبایی و صادق قطب‌زاده ادامه پیدا کرد و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در روز پنجم بهمن 58، بنی‌صدر توانست اکثریت آرا را از آن خود کند و فردای آن روز روزنامه‌ها در تاریخ 6 بهمن 1358 از پیشتازی آرای ابوالحسن بنی‌صدر خبر دادند و برخی پیشاپیش پیروزی او را تبریک گفتند.[35]

پی‌نوشت‌ها:

[1]اولین رئیس‌جمهور، پنج گفت‌وگو درباره‌ی اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران، محمدجواد مظفر، انتشارات کویر، 1378، ص 9.
[2]صحیفه‌ی امام، جلد 11، ص 485، این سخنرانی در تاریخ 9 دی 1358 ایراد شد.
[3]اولین رئیس‌جمهور، پنج گفت‌وگو درباره‌ی اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران، محمدجواد مظفر، انتشارات کویر، 1378، ص 16.
[4]این کاندیدها شامل آقایان بنی‌صدر، جلال‌الدین فارسی، حسن حبیبی، صادق قطب‌زاده، صادق طباطبایی، داریوش فروهر، کاظم سامی، سیداحمد مدنی و محمد مکری بود. برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به کتاب «اولین رئیس‌جمهور»، ص 16.
[5]روزنامه‌ی جمهوری اسلامی، شماره‌ی 175، مورخ 10 دی 1358، ص 1.
[6]روزنامه‌ی انقلاب اسلامی، شماره‌ی 153، مورخ 6 دی 1358، ص 1 و 3.
[7]روزنامه‌ی انقلاب اسلامی، شماره‌ی 161، مورخ 17 دی 1358، ص 1.
[8]فردوسی، شماره‌ی 20، مورخ 28 اسفند 1357، ص 12 و 13.
[9]فردوسی، شماره‌ی 22 ، مورخ 20 فروردین 1358، ص 16 تا 19 و شماره‌ی 23، مورخ 27 فروردین 1358، ص 22 تا 24.
[10]امید ایران، شماره‌ی 1، مورخ 8 بهمن 1357، ص 12 و 13.
[11]امید ایران، شماره‌ی 13، مورخ 10 اردیبهشت 1358، صفحات 34 تا 37.
[12]روزنامه‌ی اطلاعات، شماره‌ی 15778، مورخ 17 بهمن 1357، ص 5.
[13]مانند درج سخنرانی بنی‌صدر در اجتماع کارکنان انرژی اتمی ایران در شماره‌ی 15787، مورخ 29 بهمن 57، ص 3.
[14]روزنامه‌ی کیهان، شماره‌ی 10621، مورخ 4 بهمن 1357، ص 1.
[15]روزنامه‌ی انقلاب اسلامی، شماره‌ی 3، مورخ 31 خرداد 1358، ص 8.
[16]روزنامه‌ی انقلاب اسلامی، شماره‌ی 9، مورخ 9 تیر 1358، ص 1.
[17]روزنامه‌ی انقلاب اسلامی، شماره‌ی 11، مورخ 11 تیر 1358، ص 1 و 10.
[18]روزنامه‌ی جمهوری اسلامی، شماره‌ی 178، مورخ 13 دی 1358، ص 1 و 2.
[19]روزنامه‌ی جمهوری اسلامی، شماره‌ی 181، مورخ 17 دی 1358، ص 1 و 2.
[20]روزنامه‌ی انقلاب اسلامی، شماره‌ی 160، مورخ 16 دی 1358، ص 1 و شماره‌ی 163، مورخ 20 دی 1358، ص 1.
[21]روزنامه‌ی انقلاب اسلامی، شماره‌ی 164، مورخ 22 دی 1358، ص 3.
[22]اولین رئیس‌جمهور، پنج گفت‌وگو درباره‌ی اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران، محمدجواد مظفر، انتشارات کویر، 1378، ص 87 و 91.
[23]روزنامه‌ی صبح آزادگان انتشار خود را به صاحب امتیازی مهدی معین‌فر، مدیرمسئولی مسعود ستوده و سرپرستی ابوالقاسم سرحدی‌زاده، در تاریخ اول دی 1358، آغاز کرد. این روزنامه، که در واقع ارگان شاخه‌ی کارگری حزب جمهوری اسلامی بود، تا اواسط سال 1364 به انتشار خود ادامه داد.
[24]روزنامه‌ی بامداد، شماره‌ی 206، مورخ 25 دی 1358، ص 3 و 12.
[25]روزنامه‌ی بامداد، شماره‌ی 207، مورخ 26 دی 1358، ص 3.
[26]روزنامه‌ی کیهان، شماره‌ی 10894، مورخ 10 دی 1358، ص 1 و 2 و روزنامه‌ی اطلاعات، شماره‌ی 16038، مورخ 8 دی 1358، ص 5.
[27]روزنامه‌ی انقلاب اسلامی از شماره‌ی 146 تا 153، مورخ 28 آذر تا 6 دی 58، ص 3.
[28]خاطراتحجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص 207.
[29]روزنامه‌ی انقلاب اسلامی، شماره‌ی 163، مورخ 20 دی 1358، ص 3.
[30]روزنامه‌ی جمهوری اسلامی، شماره‌ی 185، مورخ دوشنبه 23 دی 1358، ص 1 و 2.
[31]همان، ص 1 و 2.
[32]بعد از اعلام نظر امام مبنی بر اینکه کسانی که به قانون اساسی رأی نداده‌اند، صلاحیت کاندیداتوری ریاست جمهوری ندارند، مسعود رجوی از دور رقابت کناره‌گیری کرد. برای اطلاع بیشتر، مراجعه شود به روزنامه‌ی مجاهد، شماره‌ِ 20، مورخ 2 بهمن 58، ص 1 و 8 و 11.
[33]روزنامه‌ی کیهان، شماره‌ی 10911، مورخ 2 بهمن 1358، ص 1.
[34]روزنامه‌ی اطلاعات، شماره‌ی 16057، 3 بهمن 1358، ص 4.
[35]روزنامه‌ی کیهان، شماره‌ی 10914، 6 بهمن 1358، ص 1.

منبع:برهان