نویسنده: محمد دشتی




 

1- ستارگان آسمانی

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
لهذا النجومُ التی فی السماءِ مدائنُ مثلُ المدائنُ التی فی الارضِ مربوطهً کلُّ مدینهٍ الی عمودٍ مِنْ نور. (1)
***
«این ستاره های آسمانی شهرهایی مانند شهرهای روی زمین می باشند، که هر شهری با شهر دیگر به وسیله ی ستونی از نور ارتباط دارند.»
***
سلطان الواعظین خاطره ای در توضیح این روایت دارد که:
من روزی در بصره سوار کشتی شدم و در اطاقی که دارای سه تخت خواب بود قرار گرفتم.
اتفاقاً مرد شریف و دانشمندی به نام مسیو ژوئن (از مستشرقین فرانسوی) با ما هم کوپه بود،
او با اینکه فرانسوی بود زبان عربی و فارسی را خوب می دانست، بدین سبب با هم مأنوس شدیم و در طول مسافرت با صحبت های متنوع علمی، دینی، سرگرم بودیم.
البته من سعی جدّی داشتم که آن مرد را به حقایق دین مبین اسلام و مذهب حقه ی جعفری متوجه سازم که بعد از مباحثه ای طولانی، به فرانسوی گفتم:
شما ها امروز به این مباهات می کنید که به وسیله ی تلسکوپهای مجهز و دوربین های قوی از کُرات جوّیّه و موجودات هوائیه و چگونگی وضع کواکب و ستارگان، اطلاعاتی به دست آورید، ولی هزار و سیصد سال قبل پیشوای دوم مسلمانان حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام بدون اسباب نجومی و وجود تلسکوپ و دوربین های بزرگ، از کرات آسمانی طبق هیئت جدید، خبر داد، آنگاه همین روایت امام علی علیه السلام را برای او خواندم.
***
مسیو ژوئن، بعد از سکوت و تفکر، این خبر را یادداشت نمود و ضمناً خواهش کرد، نام کتاب هائی را که این حدیث را ثبت کرده اند به او بگویم و من مدارک حدیث را به او گفتم.
او آنها را ثبت کرد و اضافه نمود که:
«در لندن و پاریس بزرگترین کتابخانه های دنیا وجود دارد که حتی نسخه های خطی هر کتاب در آنجا موجود است، بعد از تحقیق اگر معلوم شد که تاریخ تألیف این کتاب ها که شما آنها را ذکر نمودید، پیش از پیدایش تلسکوپ ها و دوربین های آسمانی است به شما قول می دهم و خدای عیسی و محمد صلی الله علیه و آله و سلم میان من و شما گواه باشد که من مسلمان می شوم،
زیرا که گوینده ی این سخن بدون اسباب و ادوات نجومی در هزار سال پیش در حقیقت چشم دنیایی نداشته و دارای چشم ملکوتی و صاحب قوه ی الهیه بوده است.
پس در این صورت دین اسلام با چنین پیشوائی قطعاً دین حق و آسمانی می باشد.» (2)
***
مجله ی مکتب اسلام در شماره ی 2 سال 6 ص 15 از اطلاعات نقل می کند که:
دانشمندان جهان طبق محاسبات بسیار دقیقی که به عمل آورده اند به این نتیجه رسیده اند که در عالم هستی 600 ملیون ستاره ی مسکونی وجود دارد.
که نظر مبارک امام را تأیید می کند.
***

2- علم فضاشناسی (میتورولوژی)

امام علی علیه السلام در بررسی ویژگیهای نظام آفرینش و در اثبات وجود خدا و روش های مربوط به آن، در بیان آثار آفریدگار جهان، مباحث بسیار دقیق و گرانسنگ و وحی گونه ای را در رابطه با علوم مربوط به «فضاشناسی» مطرح فرموده که برای شناسائی آنها به علم فضاشناسی در دروس زیر محتاجیم.

اول- فَلَک شناسی، و شناخت کهکشان ها

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام با توجه به شگفتی های فضا و آسمان فرمود:
فرفَعَهُ فی هواءٍ مُنْفَتِقٍ، وجوٍّ مُنْفهِقٍ، فسوی منهُ سبعَ سماوات. جعلَ سُفلاهُنَّ موجاً مکفوفاً، و عُلیاهُنَّ سَقفاً محفوظاً، و سَمْکاً مرفوعاً، بغیرِ عمدٍ یدعَمُها، و لا دسارٍ ینظِمُها. ثمَّ زینها بزینه الکواکب، و ضیاء الثواقب، و أجری فیها سراجاً مستطیراً، و قمراً منیرا: فی فلکٍ دائرٍ، و سقف سائر، و رقیم مائرٍ. (3)
***
«امواج تُند کَف های برآمده از آب ها را در هوای باز، و فضای گسترده بالا برد، که از آن هفت آسمان را پدید آورد.
آسمان پایین را چون موجُ مهار شده، و آسمان های بالا را مانند سقفی استوار و بلند قرار داد، بی آن که نیازمند به ستونی باشد، یا میخ هایی که آنها را استوار کند، آنگاه فضای آسمان پایین را به وسیله نور ستارگانِ درخشنده، زینت بخشید، و در آن چراغی روشنایی بخش، و ماهی درخشان، به حرکت در آورد، که همواره در مدار فلکی گردنده و برقرار، و سقفی متحرک، و صفحه ای بی قرار، بگردش خود ادامه دهند.» (4)
***

دوم- ستاره شناسی

امام علی علیه السلام نسبت به ستارگان و نقش آنها در زیبائی آسمان ها فرمود:
و نظمَ بلا تعلیقٍ رهواتِ فُرَجها، و لاحمَ صُدُوعَ انفراجها و وشَّجَ بینها و بینَ أزواجها، و ذلل للهابطینَ بأمره، و الصاعدین بأعمالِ خلقه، حزونهَ معراجها، و ناداها بعدَ إذ هیَ دخانٌ، فالتَحَمَتْ عُرَی أشراجها، و فتقَ بعدَ الارتتاقِ صوامتَ أبوابها، و أقام رصداً مِنَ الشُّهُبِ الثواقب علی نقابها، و أمسکَهَا مِنْ أنْ تمور فی خرق الهواء بأیده، و أمرها أنْ تقفَ مستسلمهً لأمرهِ.
و جعل شمسها آیه مبصرهً لنهارها، و قمرها آیهً ممحوهً مِنْ لیلها، و أجراهُما فی مناقل مجراهُما، و قدَّرَ سیرهما فی مدارج درجهما، لیمیِّزَ بینَ اللیلِ و النهار بهما، و لیُعلم عددُ السنینَ و. الحساب بمقادیرهما، ثم علقَ فی جوِّها فلکها، وناط بها زینتها، مِنْ خفیات درایِّها و مصابیح کواکبها، و رمی مسترقی السَّمعِ بثواقب شُهُبِها، و أجْراها علی أذلالِ تسخیرها مِنْ ثبات ثابتها، و مسیر سائرها، و هُبُوطها و صعودها، و نحوسها و سعودها.
***
«فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمانها را بدون اینکه به چیزی تکیه کند، نظام بخشید، و شکافهای آن را به هم آورد، و هر یک را با آن چه که تناسب داشت و جفت بود پیوند داد، و دشواری فرود آمدن و برخاستن را آسان کرد، بر فرشتگانی که فرمان او را به خلق رسانند یا اعمال بندگان را بالا برند. در حالی که آسمان به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد، پس رابطه های آن را برقرار ساخت، سپس آنها را از هم جدا نمود و بین آنها فاصله انداخت، و بر هر راهی و شکافی از آسمان، نگهبانی از شهابهای روشن گماشت، و با دست قدرت آنها را از حرکت ناموزون در فضا نگهداشت، و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسلیم باشند. و آفتاب را نشانه ی روشنی بخش روز، و ماه را، با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد، و آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد، و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری نمود تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد، و قابل تشخیص شود، و با رفت و آمد آن ها شماره ی سالها، و اندازه گیری زمان ممکن باشد، پس در فضای هر آسمان فلک آن را آفرید، و زینتی از گوهرهای تابنده و ستارگان درخشنده بیاراست، و آنان را که خواستند اسرار آسمانها را دزدانه دریابند، با شهاب های سوزان تیرباران کرد، و تمامی ستارگان از ثابت و استوار، و گردنده و بی قرار، فرود آینده و بالارونده، و نگران کننده و شادی آفرین را، تسلیم اوامر خود فرمود.» (5)
***

سوم- شناخت منظومه ی شمسی
چهارم- شناخت و فراگیری علم نجوم در بهترین شکل ممکن
پنجم- هواشناسی

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت به پیدایش آب، هوا، فضا و آسمان ها فرمود:
و کانَ مِن اقتدارِ جبروته، و بدیع لطائف صنعته، أنْ جَعَلَ مِنْ ماء البحر الزاخِرِ المتراکِمِ المتقاصف، یبساً جامداً،‌ ثم فطر منهُ أطباقاً، ففتقها سبع سماواتٍ بعدَ ارتتاقها، فاستَمْسَکَتْ بأمرهِ، و قامتْ علی حَدِّهِ. و أرسی أرضا یحملُها الأخضرُ المثعنجرُ، و القمقامُ المسخرُ، قد ذلَّ لأمْرِهِ، و أذعنَ لهیبته، و وقف الجاری منهُ لخشیته.
و جبَلَ جلامیدها، و نشوزَ مُتُونها و أطوادها، فأرساها فی مراسیها، و ألزَمَهَا قراراتها، فَمَضَتْ رؤوسُها فی الهواء، وَرَسَتْ أصولُها فی الماء، فأنهدَ جبالَها عَنْ سُهُولها، و أساخَ قواعدها فی متونِ أقطارها و مواضع أنصابِها، فأشهَقَ قلالها، و أطالَ أنشازها، و جعلها للأرضِ عماداً، و أرَّزها فیها أوتاداً، فَسَکَنَتْ علی حرکتها منْ أنْ تمید بأهلها، أوْ تسیخ بحملها، أوْ تزولَ عنْ مواضعها.
فسبحانَ مَنْ أمسکَها بعدَ موجانِ میاهها، و أجمدَها بَعْدَ رُطوبهِ أکنافها، فجعلها لخلقهِ مهاداً، و بسطها لهم فراشاً! فوقَ بحرٍ لجیٍّ راکدٍ لا یجری، و قائم لایسری، تُکرکره الریاحُ العواصِفُ، و تمخُضُهُ الغمامُ الذَّوارِفُ؛ (6)
«إنَّ فی ذلکَ لعبرهً لِمَنْ یخشی».
***
«از نشانه های توانایی و عظمت خدا، و شگفتی ظرافت های صنعت او آن است که از آب دریای موج زننده، و امواج فراوان شکننده، خشکی آفرید، و به طبقاتی تقسیم کرد، سپس طبقه ها را از هم گشود و هفت آسمان را آفرید، که به فرمان او برقرار ماندند، و در اندازه های معین استوار شدند و زمین را آفرید که دریایی سبز رنگ و روان آن را بر دوش می کشد، زمین در برابر فرمان خدا فروتن، و در برابر شکوه پروردگاری تسلیم است، و آب روان از ترس او ایستاد، و سپس صخره ها، تپه ها، و کوههای بزرگ را آفرید، آنها را در جایگاه خود ثابت نگاه داشت، و در قرارگاهشان استقرار بخشید، پس کوهها در هوا و ریشه های آن در آب رسوخ کرد، کوهها از جاهای پست و هموار سر بیرون کشیده و کم کم ارتفاع یافتند، و ریشه ی آن در دل زمین ریشه دوانید، قله ها سر به سوی آسمان برافراشت، و نوک آنها را طولانی ساخت، تا تکیه گاه زمین، و میخ های نگهدارنده آن باشد، سپس زمین با حرکات شدیدی که داشت آرام گرفت، تا ساکنان خود را نلرزاند، و آن چه بر پشت زمین است سقوط نکند، یا از جای خویش منتقل نگردد پس پاک و منزه است خدایی که زمین را در میان آنهمه از امواج ناآرام، نگهداشت، و پس از رطوبت آن را خشک ساخت، و آن را جایگاه زندگی مخلوقات خود گردانید، و چون بستری برایشان بگستراند، بر روی دریایی عظیم و ایستاده ای که روان نیست و تنها بادهای تند آن را بر هم می زند، و ابرهای پرباران آن را می جنباند.» (7)
«و توجه به این شگفتی ها درس عبرتی است برای کسی که بترسد» (8)
***

ششم- جوشناسی و شناخت پدیده های جوی (میتورولوژی)

و طبیعی است که کسب اطلاعات لازم در علوم فضائی یاد شده، به برخی از علوم پایه و مقدماتی نیز تکیه دارند، مانند: ریاضی، فیزیک، جبر و مثلثات و...
بدون شناخت و آگاهی از علوم یاد شده چگونه می شود مباحث عمیق امام علی علیه السلام را در خطبه ی اول و غوامض و حکمت های درخشنده ی سخنان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را در خطبه ی 91 و 192 و 83 درک کرد؟
در اینگونه از خطبه ها و مباحث علمی دقیق فضاشناسی، بدون علوم یاد شده نمی توانیم بحث و بررسی و نتیجه گیریهای لازم را داشته باشیم.
اینجاست که نهج البلاغه عموم دانشمندان جهان علم و دانشگاه های فضائی و کهکشان شناسی جهان را به تدبر و تحقیق عمیقی فرامی خواند که:
جهان را آنگونه که هست بشناسید،
و جهان علم هنوز هم با طرح دقیق ترین و عالی ترین نظریه های علمی در برابر اوج خطبه های علمی نهج البلاغه اعتراف به عجز می کنند و قدرت پرواز بر قله های بلند آن را ندارند و می بینند که:
در 1400 سال پیش امام علی علیه السلام مسائلی را مطرح فرمود که عقل های ژرف نگر محافل علمی امروز تصور آن را نیز نمی توانند داشته باشند.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام تنها به طرح واقعیت های فضائی و یا کشف قوانین نجومی اکتفا نمی فرماید، بلکه پس از شناساندن قوانین نجومی و فلکی دست تمام خوانندگان نهج البلاغه را گرفته و به دامن فلک آفرین همیشه بیدار متصل می فرماید.
هم فضا و فلک را بیان می کند
و هم فلک آفرین را می شناساند.
و آنگاه بشریت جهل زده را به نظم گرائی و عمل به قانون سوق می دهد.

3- علم زمین شناسی

مباحث متفاوت و ارزشمندی از نظر علم «ژئوفیزیک» «زمین شناسی» در نهج البلاغه وجود دارد که بدون فراگیری آن نمی شود عظمت و ارزش نهج البلاغه را شناخت.
امام علی علیه السلام برای اثبات وجود خدا، و تبیین ویژگی های آفرینش الهی، و تذکّر دادن نعمت های بزرگ پروردگار، و بیان کیفیت آغاز آفرینش، اطلاعات بسیار مفیدی را در خطبه های نهج البلاغه به بشریت طالب علم و دانش هدیه کرد، مانند:

1- زمین شناسی (ژئوفیزیک)

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ی 91 اعجازگونه نسبت به آفرینش زمین می فرماید:
کبسَ الأرضَ علی مور أمواج مستفحله، و لُجج بحار زاخره، تلتطِمُ أواذیُّ أمواجها، و تصطفقُ متقاذفاتُ أثباجِها، و ترغو زبداً کالفُحولِ عندَ هیاجها.
فَخَضَعَ جِماعُ الماءِ المتلاطِمِ لثقلِ حَمْلِها، و سَکَنَ هیجُ ارتمائهِ إذْ وطئَتْهُ بِکَلکِلها، و ذلَّ مستخذیاً، إذ تمعَّکتْ علیه بکواهلها، فأصبحَ بعدَ اصطخاب أمواجه، ساجیاً مقهوراً، و فی حکمه الذُّلِّ منقاداً أسیرا.
و سکنتِ الأرضُ مُدحوهً فی لجه تیاره، وَرَدَّتْ مِن نخوهِ بأوِهِ و اعتلائهِ، و شُمُوخِ أنفِهِ و سُمُوِّ غُلَوائِهِ، و کَعُمُتْهُ علی کظَّه جَرْیَتِه، فَهَمَدَ بعدَ نزقاتِهِ، و لَبَدَ بعدَ زیفانِ و ثباتهِ.
فلما سَکنَ هیجٌ الماءِ مِنْ تحتِ أکنافها، و حملِ شواهقِ الجبالِ الشُّمَّخِ البُذَّخ علی أکتافها، فجَّرَ ینابیعَ العُیونِ مِن عرانینِ أنُوفها، و فرَّقها فی سُهُوبِ بیدها و أخادیدها، و عَدَّلَ حرکاتها بالرَّاسیاتِ مِنْ جلامیدها، و ذَواتِ الشَّناخیبِ الشُّمِّ مِنْ صیاخیدها، فَسَکَنَتْ مِنَ المیدانِ لِرُسوبِ الجبالِ فی قِطعِ أدیمها، و تَغَلْغُلِها مُتَسَرِّبهً فی جوبات خیاشیمها، و رُکوبها أعناقَ سُهولِ الأرضین و جراثیمها.
و فسخ بینَ الجو و بینها، و أعدَّ الهواءَ مُتَنَسَّماً لِساکنها، و أخرَجَ إلیها أهلها علی تمامِ مَرافقها. ثم لَمْ یدعْ جرزَ الأرضِ التی تقصُرُ میاهُ العیونِ عنْ روابیها، و لا تَجدُ جداولُ الأنهارِ ذریعهً إلی بلوغها، حتی أنشأ لها ناشئهَ سحابٍ تحیی مواتَها، و تَستَخرِجُ نباتها. ألفَ غمامها بعدَ افتراقِ لُمَعِهِ، و تبایُنِ قزعه، حتی إذا تَمَخَّضَتْ لُجهُ المُزْنِ فیه، و التمع بَرْقُهُ فی کُفَفِهِ، و لَمْ یَنَمْ و میضُهُ فی کَنَهْوَرِ رَبابِه، و متراکِمِ سحابهِ، أرسلهُ سحاً متدارکاً، قدْ أسفَّ هیدبُهُ، تمریه الجنوبُ دِرَرَ أهاضیبهِ و دُفَعَ شابیبه.
فلما ألقتِ السَّحابُ بَرْکَ بوانَیها، و بعاعَ ما استقَلَّتْ بِهِ مِنَ العِبْءِ المَحمولِ علیها، أخرَجَ به مِنْ هوامدِ الأرض النباتَ، و مِنْ زُعْرِ الجبال الأعشابَ.
فهی تبهَجُ بزینهِ ریاضها، و تَزْدَهی بما ألبستْهُ مِنْ ریطِ أزاهیرها، و حِلیهِ ما سُمِطَتْ به مِنْ ناضر أنوارها، و جعلَ ذلک بلاغاً للأنامِ، و رزقاً للْأنعامِ، و خرقَ الفِجاجَ فی آفاقِها، و أقامَ المنارَ للسالکینَ علی جوادِّ طُرُقِها.
***
- چگونگی آفرینش زمین
«زمین را بر موج های پرخروش، و دریاهای مواج فرو نشاند، موج هایی که بالای آن به هم می خورد و در تلاطمی سخت هر یک، دیگری را واپس می زد، چونان شتران نر مست، فریادکنان و کف بر لب، به هر سوی روان بود. سپس قسمت های سرکش آب از سنگینی زمین فرونشست و هیجان آنها بر اثر تماس با سینه زمین آرام گرفت.
زیرا زمین با پشت بر آن می غلطید و آن همه سر و صدای امواج ساکن و آرام شده، چون اسب افسار شده رام گردید.
خشکی های زمین در دل امواج، گسترده، و آب را از کبر و غرور و سرکشی و خروش بازداشت، و از شدت حرکتش کاسته شد، و بعد از آنهمه حرکت های تند ساکت شد، و پس از آنهمه خروش و سرکشی متکبرانه به جای خویش ایستاد.
پس هنگامی که هیجان آب در اطراف زمین فرونشست، و کوه های سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل نمود، چشمه های آب از فراز کوهها بیرون آورد و آبها را در شکاف بیابان ها و زمین های هموار روان کرد، و حرکت زمین را با صخره های عظیم و قله کوههای بلند نظم داد، و زمین به جهت نفوذ کوهها در سطح آن، و فرو رفتن ریشه ی کوه ها در شکاف های آن و سوار شدن بر پشت دشت ها و صحراها، از لرزش و اضطراب باز ایستاد.
- نقش پدیده های جوی در زمین
و بین زمین و جو فاصله افکند، و وزش بادها را برای ساکنان آن آماده ساخت، تمام نیازمندیها و وسائل زندگی را برای اهل زمین استخراج و مهیا فرمود، سپس هیچ جا از بلندی های زمین را که آب چشمه ها و جدول نهرها به آن راه ندارد وا نگذاشت، بلکه ابرهایی را آفرید تا قسمت های مرده آن احیا شود، و گیاهان رنگانگ برویند. قطعات بزرگ و پراکنده ابرها را به هم پیوست تا سخت به حرکت درآمدند، و با به هم خوردن ابرها، برق ها درخشیدن گرفت،
اما از درخشندگی ابرهای سفید کوه پیکر، و متراکم چیزی کاسته نشد. ابرها را پی در پی فرستاد تا زمین را احاطه کردند، و بادها شیر باران را از ابرها دوشیدند، و بشدت به زمین فروریختند، ابرها پایین آمده سینه بر زمین ساییدند، و آن چه بر پشت داشتند فروریختند که در بخش های بی گیاه زمین انواع گیاهان روییدن گرفت، و در دامن کوهها، سبزه ها پدید آمد.
- زیبایی های زمین
پس زمین به وسیله باغهای زیبا، همگان را به سرور و شادی دعوت کرده و با لباس نازک گلبرگ ها که بر خود پوشید، هر بیننده ای را به شگفتی وا می دارد. با زینت و زیوری که از گلوبند گلهای گوناگون، خود را آراسته، هر بیننده ای را به وجد می آورد، که فرآورده های نباتی را،‌توشه و غذای انسان، و روزی حیوانات قرار داده است. در گوشه و کنار آن دره های عمیق آفرید، و راهها و نشانه ها برای آنان که بخواهند از جاده های وسیع آن عبور کنند، تعیین کرد.»
***

2- کوه شناسی و علل پیدایش کوه ها

امام علی علیه السلام در خطبه ی 171 به ویژگی آسمان ها و ستارگان و زمین و نقش کوه ها در اعتدال حرکت زمین فرمود:
اللهم ربِّ السقف المرفوعِ، و الجوِّ المکفوف، الذی جعلتهُ مغیضاً للیلِ و النهار، و مجری للشمسِ و القمر، و مختلفاً للنجومِ السیاره؛ و جعلتَ سکانَهُ سبطاً مِنْ ملائکتکَ، لا یسأمونَ مِنْ عبادتِکَ.
و ربِّ هذه الأرضِ‌التی جعلتها قراراً للأنامِ، و مدْرجاً للهوامِّ و الأنعامِ، و ما لا یحضی مما یری و ما لا یُری؛ و ربِّ الجبال الرواسی التی جعلتها للأرضِ أوتاداً، و للخلقِ اعتماداً. إنْ أظهرْتَنا علی عُدوِّنا، فجنبنا البغی و سدِّدنا للحق؛ و إنْ أظهرتَهُمْ علینا فارزقنا الشهاده، و اعصمنا مِنَ الفتنه. (9)
***
- نیایش در آستانه جنگ
«ای خدای آسمان برافراشته، و فضای نگاه داشته، که آن را زمینه ی پیدایش شب و روز، و جریان گردش ماه و خورشید، و مسیر آمد و شد ستارگان سیار قرار داده ای، و جایگاه گروهی از فرشتگانت ساخته ای که از عبادت تو خسته نمی گردند.
ای پروردگار این زمین، که آن را جایگاه سکونت انسان ها، و مکان رفت و آمد حشرات و چارپایان، و پدیده های دیدنی و نادیدنی غیرقابل شمارش قرار داده ای، و ای پروردگار کوههای بلند و پابرجا، که آن را برای زین چونان میخ های محکم، و برای مخلوقات تکیه گاهی مطمئن ساخته ای. اگر بر دشمن پیروزمان ساختی، ما را از تجاوز بر کنار دار، و بر راه حق استوار فرما، و چنانچه آنها را بر ما پیروز گرداندی شهادت نصیب ما فرموده و از شرک و فساد و فتنه ها، ما را نگهدار!»
***

3- دریاشناسی

(و شناخت انواع معادن و جواهراتی که از آن به دست می آید.)
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ی 13/1 فرمود:
ثم أنشأ- سبحانهُ- فتقَ الأجواءِ، و شقَّ الأرجاء، و سکائِکَ الهواء، فأجری فیها ماءً متلاطماً تیارُهُ، متراکماً زخارُهُ.
حملهُ علی متنِ الریح العاصفه، و الزعزع القاصفه، فأمرها برده، و سلطها علی شدِّه، و قرنها إلی حده. الهواءُ مِنْ تحتها فتیقٌ، و الماءُ مِنْ فوقها دفیقٌ.
ثم أنشأ سبحانهُ ریحاً اعتقمَ مهبها، و أدامَ مربها، و أعصف مجراها، و أبعدَ منشاها، فأمرها بتصفیقِ الماء الزخار، و إثاره مَوجِ البحار، فمخضتهُ مخضَ السقاء، و عصفَتْ به عصفها بالفضاء.
تَرُدُّ أوَّلهُ إلی آخره، و ساجیهُ إلی مائره، حتی عبَّ عبابُهُ، و رمی بالزَّبد رکامُهُ، فرفَعَهُ فی هواءٍ منفتقٍ، فسوَّی منهُ سبعَ سماواتٍ.
***
«و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد، و به نگهداری آب مسلط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبی تعیین فرمود. فضا در زیر تند باد و آب بر بالای آن در حرکت بود، سپس خدای سبحان طوفانی (10) برانگیخت که آب را متلاطم ساخت، و امواج آب را پی در پی درهم کوبید، طوفان بشدت وزید، و از نقطه ای دور دوباره آغاز شد، سپس به طوفان امر کرد، تا امواج دریاها را به هر سو روان کند و برهم کوبد، و با همان شدت که در فضا وزیدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد، از اول آن برمی داشت و به آخرش می ریخت، (11) و آب های ساکن را به امواج سرکش برگرداند.
تا آنجا که آنها روی هم قرار گرفتند، و چون قله های بلند کوه ها بالا آمدند، امواج تند کَف های برآمده از آب ها را در هوای باز، و فضای گسترده بالا برد، که از آن هفت آسمان را پدید آورد.»
***
و آن حضرت در خطبه ی 65/91 فرمود:
کَبَسَ الأرضَ علی مورِ أمواجٍ مُستفحلهٍ، و لُججِ بحارٍ زاخرهٍ، تلتطِمُ أوذایُّ أمواجها، و تصطفقُ متقاذفاتُ أثباجها، و ترغو زبداً کالفحول عندَ هیاجها. فخضعَ جماعُ الماءِ المتلاطم لثقل حملها، و سکن هیجُ ارتمائه إذُ وَطِئتْهُ بِکَلکَلها،و ذلَّ مستخذیاً، إذْ تَمَعَّکَتْ علیهِ بکواهلها، فأصبحَ بعدَ اصطخابِ أمواجهِ، ساجیاً مقهوراً، و فی حکَمَهِ الذُّلِّ منقداً أسیراً. (12)
***
«زمین را بر موج های پرخروش، و دریاهای مواج فرو نشاند، موج هایی که بالای آن به هم می خورد و در تلاطمی سخت هر یک، دیگری را واپس می زد، چونان شتران نر مست، فریادکنان و کف بر لب، به هر سوی روان بود.
سپس قسمت های سرکش آب از سنگینی زمین فرونشست و هیجان آنها بر اثر تماس با سینه زمین آرام گرفت.
زیرا زمین با پشت بر آن می غلطید و آن همه سر و صدای امواج ساکن و آرام شده، چون اسب افسار شده رام گردید.»
***

4- معدن شناسی و شناخت انواع فلزات

امام علی علیه السلام به وجود معادن گوناگون در زمین و معدن فراوان در دریاها که همه ی آنها نعمت های فراگیر پروردگارند اشاره می کند و می فرماید:
الأوَّلُ الذی لَمْ یُکُنْ لَهُ قبلٌ فیکونَ شیءٌ قبلهُ، و الاخِرُ الذی لیسَ لهُ بعدٌ فیکونَ شیءٌ بعدهُ و الرادعُ أناسیَّ الأبصارِ عَنْ أنْ تنالَهُ أوْ تُدرِکَهُ، ما اختلفَ علیهِ دهرٌ فَیَخْتَلِفَ منهُ الحالُ، و لا کانَ فی مکانٍ فیجوزَ علیهِ الإنتقالُ. وَلَوْ وَهَبَ ما تنفَّسَتْ عنهُ معادنُ الجبالِ، و ضَحِکَتْ عنهُ أصدافُ البحار، مِنْ فلزِّ اللُّجَینِ و العقیانِ، و نُثاره الدرِّ و حصید المرجان، ما أثَّرَ ذلک فی جوده، و لا أنْفَدَ سعهُ ما عِنْدَهُ، ولکانَ عندهُ مِنْ ذخائِرِ الأنعامِ ما لا تُنْفِدُهُ مطالبُ الأنامِ، لِأنَّهُ الجوادُ الذی لا یَغیضُهُ سؤالُ السائِلینَ، ولا یُبْخِلُهُ إلحاحُ المُلِحِّینَ.
***
«خدا اولی است که آغاز ندارد، تا پیش از او چیزی بوده باشد، و آخری است که پایان ندارد تا چیزی پس از او وجود داشته باشد، مردمک چشمها را از مشاهده خود بازداشته است، زمان بر او نمی گذرد تا دچار دگرگونی گردد، و در مکانی قرار ندارد تا پندار جابجایی نسبت به او روا باشد.
اگر آن چه از درون معادن کوهها بیرون می آید، و یا آن چه از لبان پر از خنده صدفهای دریا خارج می شود، از نقره های خالص، و طلاهای ناب، دُرهای غلطان، و مرجانهای دست چین، همه را ببخشد، در سخاوت او کمتر اثری نخواهد گذاشت، و گستردگی نعمت هایش را پایان نخواهد داد، در پیش او آنقدر از نعمت ها وجود دارد که هر چه انسان ها درخواست کنند تمامی نپذیرد، چون او بخشنده ای است که درخواست نیازمندان چشمه ی جود او را نمی خشکاند، و اصرار و درخواست های پیاپی او را به بخل ورزیدن نمی کشاند.» (13)
***

5- خاک شناسی و انواع فعل و انفعالاتی که در آن صورت می گیرد، مانند:

الف- فیزیک و قوانین فیزیکی
ب- شیمی و قوانین شیمیائی
ج- مباحث عمیق فیزیک و شیمی

پی‌نوشت‌ها:

1. تفسیر برهان ج 4 ص 15، و مجمع البحرین تحت عنوان لغت کوکب، و سفینه البحار ج 2 ص 574، و تفسیر المیزان ج 17 ص 131.
2. شبهای پیشاور ص 958
3. اسناد و مدارک خطبه 1 به شرح زیر است:
1- بحارالانوار ج 74 ص 300 و 423: مرحوم مجلسی (متوفای 1110 ه‍)
2- ربیع الابرار ج 1 ص 97 ح 66 و ص 312 ح 11 و ص 326 ح 47 و ج 2 ص 297 و ح 285 و ط جدید: زمخشری (متوفای 538 هجری)
3- تحف العقول ص 67: ابن شعبه ی حرانی (متوفای 380 هجری)
4- اصول کافی ج 1 ص 138/140: مرحوم کلینی رازی (متوفای 328 هجری)
5- الاحتجاج ج 1 ص 473 و 475 و 209: مرحوم طبرسی (متوفی 588 هجری)
4. خطبه ی 15/1 نهج البلاغه معجم المفهرس
5. خطبه ی 91 نهج البلاغه معجم المفهرس
6. اسناد و مدارک خطبه ی 211 به شرح زیر است:
1- ربیع الابرار ج 1 ص 98 ح 67 ب 2: زمخشری (متوفای 538 هجری)
2- کتاب النهایه ج 1 ص 37: ابن أثیر (متوفای 630 هجری)
3- منهاج البراعه ج 2 ص 332: ابن راوندی (متوفای 573 هجری)
4- نسخه خطی نهج البلاغه ص 182: نوشته سال 421
5- بحارالانوار ج 54 ص 38: مرحوم مجلسی (متوفای 1110 هجری)
7. خطبه ی 211 نهج البلاغه معجم المفهرس
8. نازعات آیه 26
9. اسناد و مدارک خطبه 171 به شرح زیر است:
1- کتاب صفین ص 222/232 (من دعاء علی 7): نصر بن مزاحم (متوفای 202 هجری)
2- کتاب دعا و ذکر: حسین بن سعید اهوازی (از اصحاب امام سجاد 7)
3- مهج الدعوات ص 102: سید بن طاووس (متوفای 664 هجری)
4- تاریخ طبری ج 3 ص 84 (در حوادث سال 37 هجری): طبری (متوفای 36 هجری)
5- اصول کافی ج 1 ص 86 و 142: مرحوم کلینی (متوفای 328 هجری)
6- بحارالانوار ج 91 ص 241 ح 9 ب 40: مرحوم مجلسی (متوفای 1110 هجری)
10. اِعْتَقَمَ: باد تندی که خشک و باران است.
11. مَخْضَ السقاء: زیر و رو کردن محتوای مَشک.
12. اسناد و مدارک خطبه 91 به این شرح است:
1- عقد الفرید ج 4 ص 207 و ج 2 ص 406: ابن عبدربه (متوفای 328 هجری)
2- کتاب توحید ص 48 ح 13: شیخ صدوق (متوفای 380 هجری)
3- ربیع الابرار ج 1 باب الملائکه ص 310 ح 11: زمخشری (متوفای 538 هجری)
4- النهایه ج 2 ص 116: ابن أثیر (متوفای 606 هجری)
5- فرج المهموم ص 56: سیدبن طاووس (متوفای 664 هجری)
6- تیسیر المطالب ص 202 و 203: یحیی بن الحسین (متوفای 424 هجری)
13. خطبه ی 91 نهج البلاغه معجم المفهرس

منبع:دشتی، محمد، (پائیز 1388)، امام علی (ع) و علم و هنر، قم، انتشارات امیرالمؤمنین علیه السلام، چاپ سوم.