عیاران، شوالیه های ایرانی
ترجمه دکتر احسان نراقی
آنچه واژه عربی «فتوت» و لغت فارسی «جوانمردی» بر آن اطلاق می شود، از خصوصیات فرهنگ و تمدن معنوی اسلامی است که هم مورد توجه و علاقه پژوهندگان علوم دینی است، هم مطمح نظر فیلسوفان و جامعه شناسان. واژه عربی «فتی» که جمع آن فتیان است، بر مفهوم جوانی - از شانزده تا سی سالگی - دلالت می کند. معادل فارسی این واژه «جوان» و معادل لاتینی اش جوونیس (Juvenis) است. «جوانمردی» که معادل فارسی فتوت است، همان جوانی است و مفهوم دقیق لغوی آن، دوره جوانی از حیث جسمانی است؛ اما معنای مجازی آن «سالک» یا زائر معنوی است که به منزلگه دل رسیده باشد؛ یعنی حقیقت باطنی انسان را درک کرده و در نتیجه به مرحله جوانی جاودانه روح نایل گردیده باشد. جوانی از لحاظ جسمانی به معنای رسیدن به کمال و شکفتگی ظاهری و جسمانی انسان و از لحاظ معنوی به مفهوم شکوفایی کامل خصلتها و نیروهای درونی اوست. به جوان، فتی یا جوانمرد و در زبان فرانسه شوالیه می گویند. (1) ظاهراً برای واژه فارسی جوانمرد، شوالیه مناسبترین معادل است و مورد پسند خاطر دوستان ایرانی نیز هست؛ زیرا استعمال این کلمه پیشینه ای طولانی دارد و کاربرد آن در برابر شوالیه احتمالاً به هامرپورگشتال (Hammer Purgstal) خاورشناس معروف سده نوزدهم باز می گردد. از او انتقاد کرده اند که منشا و مبدا فتوت را به زمان ابوالعباس احمد الناصر لدین الله (620-577 ق) خلیفه عباسی نسبت داده است و حال آنکه این فتوت، پیدایش دوباره عارضه زودگذری بود که در آن دوران نیز چندان نپایید.
پژوهشهای تاریخی نشان می دهد که ظهور فتیان در آغاز سده چهارم ق / دهم میلادی بود و فتیان در آن وقت به «عیاران»، «سرگردانان» یا «یاغیان» شهرت داشتند. البته ما میان ایشان و جوانمردان ارتباطی نمی بینیم. ظاهراً اصول جوانمردی در سده پنجم ق تکوین یافت و آثار آن در تالیفهایی که پیوندگاه فتوت و تصوف اند، دیده می شود.
تعجب بسیار در این است که در عصر ما پژوهشهای تاریخی را به گونه ای بازسازی می کنند که گویی واقعیتهای تاریخی بدین سان بوده است؛ و در عین حال شهود وجدانی ما را که اسناد اصیل تاریخی نیز موید آنهاست، نادیده می انگارند. در گذشته همه «پهلوانان» و «سپاهیان» (چه پیاده و چه سواره) عیارانی بودند که بعدها خود را جوانمردان نامیدند. بنابراین باید پذیرفت که جوانمردان به کلی تغییر ماهیت پیدا کردند؛ یعنی شوالیه گری نظامی و جنگی به شوالیه گری معنوی و عرفانی و جوانمردی تبدیل یافت. گذار از حماسه پهلوانی به حماسه عرفانی از ویژگیهای فرهنگ ایرانی است؛ همچنان که شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق) پهلوانان حماسی ایران باستان را به عرصه عرفان اسلامی برده است.
به هر حال موضوعی معنوی و اساسی در میان است که نمونه های دیگی نیز دارد؛ همچنان که نخستین نسلهای مسلمانان سخت گرم جهاد بودند و می کوشیدند تا حد امکان اسلام را به بلاد عالم گسترش دهند و امنیت حدود دارالاسلام (سرزمین اسلامی) را تضمین کنند. صوفیان هم درآن جهاد شرکت داشتند و با ایثار جان خود از شاهدان و شهیدان راستین آن بودند. صوفیان سپس به این سخن پیامبر اسلام (ص) گراییدند که: «ما از جهاد اصغر برگشتیم، اینک هنگام جهاد اکبر است.» جهاد اصغر یعنی سلاح برداشتن و جنگ با کفار؛ و جهاد اکبر یعنی نبرد با نفس اماره تا انسان بتواند به آزادی حقیقی و کمال معنوی برسد. سخن پیامبر (ص) بر چگونگی گذار از شوالیه گری نظامی و جنگی به فتوت معنوی عرفانی دلالت دارد و رساله های مجموعه ای که از آن یاد کردیم، این آرمان و راه رسیدن به آن را نشان می دهد.
فتوت نامه مشتمل بر مجموعه ای از اصول و قواعد شوالیه گری معنوی است و همه رساله های آن از وجوه مشترکی برخوردار است؛ و گواه دیگری بر این است که شوالیه گری پیشینه ای کهن دارد. مراد، بحث و جدل درباره دعاوی تاریخی و یا ارائه اسناد و مدارک مضبوط نیست، بلکه منظور بیان همت و حمیت جوانمردانه گروهی است که به تعهد معنوی دست یازیده اند. در پرتو چنین نگرش و برداشتی است که می خواهیم با این بررسی و بدون آنکه توجیه یا تفسیری از ناحیه خود آورده باشیم، ویژگیهای فتوت را آشکار سازیم.
جوانمردی از لحاظ عرفانی دارای سابقه ای تاریخی است که به حضرت ابراهیم (ع) می رسد. فتوت با تصوف پیوندی بسیار نزدیک و بنیادی دارد. سابقه تصوف به شیث پسر آدم می رسد. شناخت فتوت شاخه ای از تصوف و یکتا شناسی است و این مطلبی است که فصل اول فتوت نامه واعظ کاشفی با آن آغاز می شود. اقدام حضرت ابراهیم در جهت تعمیم اصول فتوت به کلیه وجوه زندگی است؛ یعنی فتوت همچون شیوه زندگانی معرفی می گردد تا هر کسی به حسب وضع و موقع خود راهش را برگزیند.
غالبا در شگفت می شوند که چرا فیلسوفان متقدم اسلامی - جز عده ای اندک شمار - اصولی را به عنوان فلسفه اخلاق وضع نکرده اند. در واقع فلسفه اخلاق و آرمانهای متعالی این فلسفه را در فتوت نامه ها می توان یافت. نوع و شیوه زندگانی که در فتوت نامه ها ارائه می کنند، با اصول دین نبوی انطباق کامل دارد. اسلام بر پایه دو اصل اعتقادی استوار است: یکی نبوت که همانا رسالت پیامبر است؛ و دیگری ولایت که تجلی آن در امامان است. «اولیاء الله» که مظهر عصمت و انوار الهی اند، نمونه کامل رهبران روحانی و معنوی، یعنی ادامه دهندگان راه پیامبرانند.
پس به هر دوری ولی ای قائم است
تا قیامت این ولایت دائم است
پس از دوره نبوت، ولایت آغاز می شود و فتوت که جامع هر دوی اینهاست، پایه گذارش حضرت ابراهیم (ع)، قطب آن امام علی (ع) و خاتم آن حضرت حجت (عج) است. از اینجا پیداست که اندیشه فتوت، بستگی کامل با اندیشه شیعی و برداشت شیعه از امامت دارد. همچنان که پژوهشگران اهل سنت که به پژوهش درباره فتوت برخاسته اند، به رغم میل خود چون محققان شیعی عمل کرده اند. از دیدگاه فتوت، رسالت پیامبران از عصر حضرت ابراهیم (ع) همانند خدمت شوالیه گری است؛ یعنی حضرت ابراهیم نمونه فتی (جوانمرد) و امام علی (ع) نمونه کامل آن است. ایوگنیودورس (Eugenio d'ors) مدعی است که اصول اخلاقی زرتشتی به نظام شوالیه گری انجامیده است و ما نیز بر آنیم که میان یاران سوشیانت زرتشتی و یاران امام دوازدهم وجوه مشترکی هست و در اینجا می توان این خصوصیت مستمر روح ایرانی را به خوبی دید. قبلاً گفتیم که نخستین بار سهروردی درباره گذار از حماسه پهلوانی و حماسه عرفانی سخن به میان آورده بود. این گذار را در انتقال و تبدیل جهاد اصغر به جهاد اکبر می توان دید. خلاصه آنکه آرمان شوالیه گری در برگیرنده معنویت است؛ معنویتی که در عالم روحانی نفوذ کرده و همه احوال و وجوه زندگی را در بر می گیرد و به آن روح می بخشد.
در مغرب زمین سده چهاردهم میلادی این روح و حال و جذبه نزد عارفان بزرگ آلمانی و به ویژه در ولایت رنانی (Rhenan) دیده می شود؛ نزد عارفانی چون جان اکهارت، جان تاولر و هنری زوزو (suso) که «دوستان خدا» نامیده می شدند. پیش از آنکه رولن مرسون (Merswin جزیره «سبز» خود را در شهر استراسبورگ بنیاد گذارد،
فته بود که: «عصر صومعه ها سپری شده است و چیز دیگری بایت تا بتواند پاسخگوی آرمان ما باشد؛ آرمانی جز آرمان روحانیان و غیر روحانیان، بلکه آن آرمانی که مطولب شوالیه معنوی است. این «چیز دیگر» همان است که عرفا در طلب آن بوده اند؛ همان آرمانی که مردم از حضرت ابراهیم می خواستند؛ یعنی «آرمان نوین» فتوت. از این روست که نه تنها اهل تصوف، بلکه سایر مردم در صنفهای دیگر فتوت نامه های ویژه ای برای خود داشتند. برای مثال در مجموعه ای که از آن یاد کردیم، به متنی بسیار کمیاب و استثنایی به نام فتوت نامه چیت سازان بر می خوریم که رساله هفتم این مجموعه - رسائل جوانمردان - را تشکیل می دهد. این رساله گواه این مدعاست که هر صنفی فتوت نامه خاصی داشته است.
بعداً خواهیم دید که شوالیه گری معنوی در مسیحیت با آیین فتوت در اسلام در هم آمیخت. این موضوع همواره توجه مورخان را به خود جلب کرده است. چون از تحول شوالیه گری نظامی به شوالیه گری عرفانی سخن به میان می آید، خاطره «پرستشگاهیان» مغرب زمین زنده می شود. (2) هنگامی که پرستشگاهیان در جنگهای صلیبی شرکت جسته و در ویرانه های معبد سلیمان ماوا گزیده بودند، ظاهراً سخن نهان روشنی (3) (باطنی) و مکتبی عرفانی در میان نبود. با این همه پرسشتگاهیان چند گاهی پس از آن از پی نهان روشی مغرب زمین بر اثر تماس با نهان روشی اسلامی پدید آمده است. چه مکتب صوفیه در مکتبهای غربی اثر گذاشته باشد و چه مذهب اسماعیلیه، این دو کیش و روش سرچشمه ایرانی پیش از اسلام دارد. مراسم و سلسله مراتبی که در مدارج عضویت افراد در این فرقه ها دیده می شود؛ عیناً به گروههای نهان روش مغرب زمین راه یافته است. اگر بخواهیم چگونگی و میزان این تاثیر را بررسی کنیم، به بحث بیشتری نیاز است که متاسفانه این مقاله گنجایش آن را ندارد؛ اما به رغم ما می توان تا اندازه ای پاسخ این پرسشها را در فتوت نامه ها یافت. فتوت نامه ها به ما کمک می کنند تا به بررسی تطبیقی تحول شوالیه گری نظامی به شوالیه گری عرفانی در تمدن مسیحیت و اسلام بپردازیم.
همچنان که پرستشگاهیان قدیس بر ناز (4) و گرال (5) تحولی است که به نهان روشی گرایش دارد و قرابتش با اصول فتوت نزدیک است.
خوب می دانیم که خاطره بیت المقدس و پرستشگاهیان در مغرب زمین هیچ گاه از یادها نرفته و ارتباطی به موقعیت جغرافیایی فلسطین و بیت المقدس ندارد. این خاطره از معتقداتی باطنی که طی قرنها ادامه داشته نشات می گیرد. برای مثال این خاطره در سده هیجدهم با نهان روشی پرستشگاهیان ظهور کرده آثاری از خود به جا گذاشته است. همچنان که برای شناخت فتوت نمی توان تنها به اسناد و مدارک اتکا کرد، برای شناخت نقش نحله اسکاتلند در انتقال سنتهای بنّایان آزاد (فراماسونری) نیز نمی توان تنها به اسناد تاریخی اتکا نمود. پیدایش شوالیه گری پرستشگاهی با شیوه نهان روشی در میانه سده هیجدهم، نمونه آشکار تحول شوالیه گری جنگی به شوالیه گری عرفانی و رواج نهان روشی است. چه نهان روشی به مانند فتوت همه آرمانهای زندگی را در حد خود در بر می گیرد. لازم به توضیح نیست که نهان روشی عملی صنف «بنّا» وقتی به نهان روشی تمثیلی (سمبلیک) مبدل شد و در آن مستحیل گردید، درست شباهت به وحدت معماران سازنده کلیساها در قرون وسطی با شهسواران بیت المقدس داشت.
درجات سه گانه «شاگرد، یار، استاد» که در جرگه بنایان آزاد دیده می شود، به مانند «تربیه، صاحب و استاد» در اصول جوانمردی است. عضویت افراد در صنف بنّایان، شباهت زیادی به سازمان شوالیه گری در مغرب زمین داشت؛ اما در مشرق زمین هر حرفه و صنفی را فتوت نامه ای بود. امیدواریم روزی بتوانیم فتوت نامه معماران سنتی و فتوت نامه کاشی سازان را به دست آوریم. کاشیکاریهای نمای بیرونی مساجد ایرانی، از جمله مسجد شاه اصفهان بیانگر «تمثیل» حالتها و اندیشه هایی هستند که ما رمز آنها را گم کرده ایم.
ای کاش پژوهشگران ایرانی می توانستند جریان یاران فرانسه گرد (Tour de france) را در فرانسه بررسی کنند تا به همبستگی جهانی که یهود و نصارا و مسلمان را در بر می گیرد، پی برده شود؛ چه اگر بپذیریم که حضرت ابراهیم (ع) ابوالفتیان و پدر همه شوالیه های ادیان ابراهیمی است، پدر همه اصل کتاب نیز به شمار می آید و از اینجا می توان به پیوند جهانی ادیان پی برد.
از مجموع هفت فتوت نامه، شش رساله نخست آن پیش از رساله واعظ کاشفی تألیف شده اکه او از عبدالرزاق کاشانی بسیار متاثر شده است؛ ولی تعیین دقیق تاریخ تدوین فتوت نامه چیت سازان به طور یقین ممکن نیست. تاریخ تدوین شش رساله نخست، میان قرنهای هفتم تا نهم هجری قمری است. دو متن فارسی شیخ شهاب الدین عمر سهروردی (632 -539 ق) از ویژگی هایی برخوردار است؛ چه، او مشاور دینی الناصر الدین الله - خلیفه عباسی - بود و چنان که می دانیم، آن خلیفه آرزوی برقراری اصول فتوت را در سراسر جهان در سر می پروراند. او می خواست همه تشکیلات جوانمردان را زیر یک پرچم آورد. در این زمینه حتی از «فتوت درباری» سخن به میان آمده است و خلیفه عباسی به دست عبد الجبار بغدادی به جرگه جوانمردان پیوست و جامه مخصوص فتوت را از دست او گرفت. رویای بزرگ این خلیفه را خود او به خاک سپرده شد؛ اما فتوت به راه خود ادامه داد واین مطلبی است که از نظر ما مهم است.
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
این چراغی است کزین خانه به آن خانه برند
پی نوشت ها :
1. Chevalier (شهسوار). اصولاً شوالیه گری آمیزه ای بود از سنت های نظامی اقوام ژرمن، آداب و شعائر مسیحی و رسمهایی که از عالم اسلام و ایران باستان به اروپا راه یافته بود. شوالیه گری در اواسط قرون وسطی به تدریج شکل گرفت و در قرنهای بعد در زندگی اجتماعی، روابط سیاسی و زمینه های ذوقی و هنری اروپائیان تاثیر فراوان به جا گذاشت. اصول شوالیه گری که برای تحکیم رژیم فئودالی به وجود آمد ه بود، شوالیه راموظف می ساخت در جنگ شجاع و به تعهدات فئودالی پایبند باشد و از شرف و ناموس زنان و ضعفادفاع بلا شرط کند.
ورود به جرگه شوالیه ها مراحل و قواعدی داشت. جوانی که خانواده اش را برای خدمت شوالیه گری آماده می ساخت، بایستی دوران طولانی رنج، مرارت و انضباط شدید را تحمل میکرد. جسم و روح خود را با کار وشرکت در مسابقه ها و یا تمرین های بدنی خطرناک تقویت می نمود. پس از تکمیل آموزشها، به جرگه شوالیه ها پذیرفته می شد. نخست با استحمام، جیم و روح خود را طاهر می کرد و به این سبب به او «شوالیه گرمابه» می گفتند. «شوالیه شمشیر» به کسی گفته می شد که به پاداش جانفشانی در جنگ، به این عنوان مفتخر می گردید. در هر حال ورود به این جرگه با مراسمی در کلیسا همراه بود. شوالیه نیم تنه ای سفید، جبه ای سرخ و ردایی سیاه بر تن می کرد. سفید، نشانه پاکی اخلاق، سرخ علامت آمادگی خون فشانی در راه خدا یا شرف، و سیاه نشانه پذیرفتن مرگ توام با وقار و متانت بود. شوالیه با این لباس شب را در کلیسا با دعا و عبادت صبح می کرد. به گناهان خود نزد کشیش اعتراف می نمود و تعهد می سپرد به وظایف اخلاقی، دینی، اجتماعی و نظامی که کشیش موعظه می کرد، عمل کند. آنگاه با شمشیری که به گردنش آویخته بود تا محراب کلیسا پیش می رفت. کشیش شمشیر را از گردنش باز می کرد، تبرک می نمود و دوباره بر گردن او می آویخت. سپس شوالیه نامداری که در آن مراسم حضور داشت، از وی می پرسید : «چرا می خواهی به جرگه شوالیه ها وارد شوی؟ آیا قصدت مال اندوزی است یا تن آسایی یا به دست آوردن عنوانی بدون آنکه زیبنده اش باشی؟» شوالیه پاسخ می داد : «هیچ کدام، بلکه به قصد خدمت به آرمان بزرگ شوالیه گری که ایثار جان و مال برای راحت دیگران و ناچیز شمردن مرگ در راه اجرای تعهد اخلاقی و دینی است.» شوالیه های حاضر در مراسم به همراه بانوان پیرایه های رزم مانند زره و نیم تنه را بر او می بستند؛ بازوبندهای فولادین را بر بازوانش می پوشاندند؛ دستپوشهای آهنین و شمشیر ومهمیزهای شوالیه گری را بدو می سپردند. سپس شوالیه بزرگ در پایان مراسم این عبارت را بر زیان می راند :«به نام خدا، میکائیل و جرج قدیس تو را شوالیه می کنم.» در این هنگام به تازه شوالیه شده یک زوبین، یک کلاه خود و یک اسب بخشیده می شد. و او در حالیکه زوبین را درهوا حرکت می داد و شمشیر را از نیام بیرون کشیده بود، از صحن کلیسا شواره بیرون می رفت و در مجلس ضیافتی که دوستانش ترتیب داد بودند، شرکت می کرد.
با گذشت قرنها، شوالیه گری مراحل مختلفی را پشت سر نهاد. اگر از نظر هنری، ذوقی و تمدنی، ظرایف و لطایفی را ایجاد کرد، خشونتها و ظلم و جورهای بسیاری نیز به بار آورد. به عقیده برخی از تاریخدانان، کلیسا و زن دو عامل تعدیل کننده خشونتها به شمار می رفت. کلیسا تا اندازه زیادی توانست جنگ طلبی و خشونت شوالیه گری را به جنگ های صلیبی متوجه کند. پرسش مریم عذرا رد تلطیف اخلاق شوالیه ها تاثیر داست و زنان در تحول جنگجویان به افرادی اصیل، شریف و نجیب بسیار متاثر بودند؛ چرا که عشق به زن لازمه اش رسیدن به کمالات ادبی و به جان خریدن خدمات پر رنجی بود که شوالیه عاشق پیشه بایستی از آن استقبال می کرد تا مقبول بانوی دلخواه خود قرار می گرفت-م.
2. پرستشگاهیان یا شوالیه های پرستشگاه tempiers عنوان چند فرقه دینی و نظامی است که در قرون وسطی و در جریان جنگ های صلیبی تشکیل شدند و در طی چند قرن در تاریخ مغرب زمین نقشی دینی، اجتماعی و نظامی ایفا کردند. پرستشگاهیان در اصل گروه اندکی بودند که برای خدمات جوانمردانه و به منظور پشتیبانی نظامی از زائران مسیحی که راهی اورشلیم می شدند و با یورشها و تجاوزهای غیر مسیحیان رو به رو می گردیدند و نزد به جهت یاری به بیماران، بیچارگان و تهیدستان گرد هم آمدند؛ اما چندی نگذشت که گروههای زیادی از طبقات فرادست اجتماعی و با هدفهایی نه چندان صادقانه ومخلصانه بدانان پیوستند واینان سازمانها و تشکیلات وسیعی پیدا کردند، به مال اندوزی دست زدند، به هواها و هوسهای دنیوی آلوده گردیدند و با گذشت زمان تبهگن شدند. بازماندهای از این فرقه ها به صورت پراکنده و با نامهای گوناگون در نقاط مختلف اروپا به فعالیتهای خود ادامه دادند ؛ اما بیش از پیش به انحطاط گراییدند و به تدریج در قرون جدید متلاشی و نابود گردیدند- م
3. esoterisme(باطنی گری)
4. مراد نویسنده فرقهای از پرستشگاهیان است که مقررات آن را قدیس برنار تنظیم کرد و به همین سبب نام او شناخته می شود- م.
5. گرال Geraal در زبان فرانسه و گریل Grail در زبان انگلیسی نام جامی مقدس است که در افسانه های دینی قرون وسطای اروپا جایگاهی بس بلند دارد. در فرهنگ باستانی ایران و در فرهنگ عامه ایرانی نیز درباره جامهای گوناگون و به ویژه جنبه های مقدس آنها، سرگذشتها، داستانها وتمثیلهای بسیار است. در افسانه های مسیحی، جام مقدس را ظرفی می دانند که عیسی مسیح در شام آخر از آن نوشیده و به روایت دیگر، از نیزه ای که تن او را با آن مجروح کردند، در آن جام خون می چکید. ظاهراً این جام از اورشلیم به اروپا برده شد و در آنجا ناپدید گردید. جست و جوی این جام، مصمون داستانهای بسیار و هدف برخوردها و شوالیه گری های فراوان گرفته است- م.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}