نویسنده: مهدی تبریزی1




 

چکیده

توجه به میزان و کیفیت رضایت از زندگی مشترک زوجین از دیرباز مورد توجه بسیاری از متخصصان و درمانگران خانواده بوده است. بنابراین هنجاریابی پرسشنامه رضایت ازدواج ( MSI) هدف اصلی این پژوهش بود. این پرسشنامه یکی از کاربردی ترین آزمون هایی است که به این منظور ساخته شده است. برای هنجایابی این آزمون، نسخه اصلی آن به فارسی ترجمه شد و 250 زوج ناراضی و 250 زوج راضی از زندگی زناشویی آن را تکمیل کردند. بررسی اعتبار پرسشنامه رضایت ازدواج از طریق آلفای کرونباخ ضریب 0/95 را نشان می دهد که ضریب بسیار بالایی محسبوب می شود. از روش همبستگی درونی برای تعیین میزان روایی مقیاسها استفاده شد و حداکثر آن ضریب 0/86 به دست آمد. روایی تفکیکی با مقایسه دو گروه راضی و ناراضی از ازدواج به دست آمد و با 0/95 اطمینان می توان گفت که بین دو گروه راضی و ناراضی از ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که پرسشنامه رضایت از ازدواج به عنوان یک ابزار تشخیصی معتبر، پایا و روا قابلیت استفاده در موقعیت های تشخیص، درمان و پژوهشهای بالینی در زمینه مشکلات مربوط به نارضایتی از زندگی مشترک دارد.
کلید واژه ها: رضایت ازدواج، پرسشنامه، هنجاریابی، اعتبار، پایایی، روایی.

مقدمه

یکی ازمشکلات موجود در جوامع فعلی بروز مشکلات عدیده در زمینه خانواده و ازدواج است. این گونه مشکلات ممکن است به شیوه های مختلفی بر شخصیت و رفتار افراد اثر بگذارند و یا رفتار و شخصیت افراد بر وضعیت و چگونگی ازدواج تاثیر بگذارد. به منظور بررسی و شناسایی این مشکلات آزمونهای متعددی در سطح کشور استاندارد شده و مورد استفاده قرار گرفته است، اما هیچ کدام به جامعیت آزمون معروف « پرسشنامه رضایت ازدواج» نیست. همکاری های حرفه ای و تخصصی با درمانگران و مشاوران شاغل در بخش مشاوره ازدواج2 و مشاوره خانواده3 در سالهای اخیر گسترش روزافزونی داشته است و مجلات و کتابهای زیادی به این گونه تحقیقات اشاره کرده اند. متخصصان بهداشت روانی4 که با افراد متقاضی طلاق 5 و دارای آشفتگی های خانوادگی6 سروکار دارند نیز به عملکرد ازدواج توجه ویژه داشته اند. به هر حال، علی رغم پیشرفت در زمینه های مفاهیم و نظریه های مربوط به ازدواج، محدود بودن روشهای تحقیق، درمانگران و محققان را ناامید کرده است. مهمترین مسأله در این زمینه نداشتن ابزار کافی، کارآمد و مناسب برای سنجش و ارزیابی عینی عملکردهای مناسب ازدواج است. گر چه تاکنون ابزار زیادی برای بررسی مشکلات خانوادگی و ازدواج ابداع شده است ( ثنائی، 1379)، اما اکثر آنها از اعتبار 7 و روایی8 لازم برخوردار نیستند. بعضی از این آزمونها در ارزیابی زمینه های خاصی از عملکرد ازدواج موفق بوده اند، اما نتوانسته اند ارزیابی کاملی از روابط موجود در ازدواج ارائه دهند. بعضی دیگر در تحقیقات مربوط به خانواده و ازدواج مؤثر بوده اند، اما در کاربرد بالینی9 چندان موفق نبوده اند (اشنایدر10، 1979).
هاروی جی.لاک و کارل ام.والاس در سال 1959 آزمون سازگاری زناشویی لاک-والاس11 را که هدفش سنجیدن سازگاری زناشویی12 بود، با 15 سوال ساختند. این ابزار یک آزمون کلی است، لذا استفاده از آن در برنامه ریزی درمانهای معطوف به رفتار خاص احتمالاً خیلی سودمند نیست و نمی تواند رضایت از ازدواج13 را بسنجد ( لاک، 1959).
از سال 1960 تحقیقات مختلفی در مورد مسائل مربوط به ازدواج صورت گرفته است ولی اکثر این مطالعات بر ابعاد خاص یا زمینه های تعاملی ازدواج متمرکز بوده اند. صدها آزمون مختلف برای ارزیابی جنبه های مختلف روابط صمیمیت خانوادگی و ازدواج14 رضایت جنسی15، تعامل با کودکان16، نقش پذیری17 و غیره به وجود آمده اند. به هر حال بسیاری از مشکلاتی که برای پرسشنامه های اولیه عنوان شده اند، برای مقیاسهای اختصاصی امروزی نیز مطرح می شوند، از آن جمله: اطلاعات کافی در زمینه اعتبار و روایی معمولا فراهم نمی شد، سوگیری های مطلوب اجتماعی18 راکنار نمی گذاشتند و هنجاریابی این آزمونها بر روی جمعیت عادی اغلب به طور اتفاقی بوده و یا اصلاً صورت نمی گرفت. علاوه بر این، حتی در مورد پرسشنامه هایی که به خوبی درست شده بودند، تعداد محدودی که اعتبار و روایی آنها از طریق مدارک و شواهد تجربی به دست آمده بود، دارای مشکل کاربرد بالینی بوده اند، زیرا آن آزمونها نتوانستند یک مقایسه نسبی از انواع مختلف مشکلات ازدواج فراهم آورند ( اشنایدر، 1979).
ناتان اچ، آزرین، بری تی. ناستر، و رابرت جونز19 در سال 1973 مقیاس خرسندی زناشویی20 که به اندازه گیری سطح خردسندی زناشویی در زمان اجرای پرسشنامه می پرداخت، ساختند ( آزرین، 1973).
این مقیاس دارای 10 سوال بر اساس طیف درجه بندی از کاملاً ناخرسند تا کاملاً خرسند بوده و برای مشخص نمودن مسئولیت ها و تعیین میزان خرسندی زن و شوهر مناسب است. مشکل این آزمون در این است که اطلاعات هنجاری آن موجود نیست ودر اصل فقط بر روی 24 زوج هنجاریابی شده است. روایی و اعتبار این آزمون در دست نیست. ناتان بی. اپشتاین، لارنس ام.بالدوین، و دوان اس. بیشاپ21، ابزار سنجش خانواده22 که یک پرسشنامه 60 سوالی است را در سال 1983 به منظور سنجش کارکرد کلی خانواده به وجود آوردند ( اپشتاین، 1983). این آزمون می تواند فقط 6 جنبه از عملکرد خانواده را که شامل حل مشکل23، ارتباط24، نقش ها25، همراهی عاطفی26، آمیزش عاطفی27، و کنترل رفتار28 هستند مورد ارزیابی قرار دهد، ولی قادر به بررسی دیگر زمینه ها نمی باشد.
گراهام بی.اسپنیر29 در سال 1976 با ساخت مقیاس سازگاری زن و شوهر30 به ارزیابی کیفیت رابطه زناشویی یا روابط دو نفری مشابه پرداخت. ابزار او یک مقیاس 32 سوالی بود که با سوالات خود رضایت کلی در یک رابطه صمیمانه را می سنجید ( اسپنیر، 1976). اولسن، پورتنر و لوی31 در سال 1985، مقیاس ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده32 را ساختند. این آزمون یک ابزار 20 سوالی است که برای سنجش دو بعد عمده عملکرد خانواده، یعنی همبستگی، انطباق پذیری و ارتباط تدوین شده است. این مقیاس نظر اعضای خانواده را نسبت به یکدیگر می سنجد ( اولسون، 1985).
شاخص بی ثباتی ازدواج 33 را که جان ادواردز، دیوید جانسون و آلن بوث34 در سال 1987 تهیه کردند با هدف اندازه گیری بی ثباتی ازدواج یا احتمال طلاق استاندارد شده است. این آزمون با 14 سوال به منظور مستعد طلاق بودن مورد استفاده قرار گرفته است ( ادواردز، 1987).
دیوید اچ.اولسون و همکاران در سال 1989 پرسشنامه پربارسازی و تقویت رابطه، محاوره و خشنودی35 ( پرسشنامه رضایتمندی زناشویی انریچ) را با هدف تعیین حیطه های کاری و نقاط قوت روابط زناشویی طراحی کردند. این پرسشنامه یک ابزار 115 سوالی است که از 14 خرده مقیاس درست شده است و چون تعداد سوالات آن کم است، به نظر می رسد که نمی تواند تمامی ویژگی های مورد اختلاف زوجین را تشخیص دهد ( اولسون، 1989). والتر دابلیو. هودسن36 در سال 1992 توانست شاخص رضایت زناشویی38 را بسازد که قادر است با 25 سوال میزان، شدت یا دامنه مشکلات زن یا شوهر را بسنجد. نقطه ضعف این پرسشنامه این است که نمی تواند میزان سازگاری زن و شوهر را اندازه گیری کند ( هودسن، 1992).
به هر حال، با رشد روز افزون پیدایش چنین مقیاسهایی که در طول 50 سال گذشته صورت گرفته و هنوز هم تعدادی از آنها مورد استفاده قرار می گیرند، پرسشهای مهمی در زمینه روایی و تأثیر بالینی چنین پرسشنامه هایی مطرح شده است. اگر چه اکثر این آزمونها در بیشتر مواقع قادر هستند که فرق بین گروههای زوجین آشفته و غیرآشفته را نمایان کنند، اما به ندرت توانسته اند بینش نسبت به ماهیت دقیق یا منابع مشکلات ازدواج را فراهم آورند. علاوه بر این مطالعات متعددی که در این زمینه انجام شده اند نشان می دهند که این گونه آزمونها به میزان زیادی تحت تأثیر پاسخهای مطلوب اجتماعی قرار گرفته اند، زیرا نمرات آزمودنی ها ممکن است واقعیتهای کمتری در مورد ازدواج آنها را در مقایسه با تمایل آنها به مطلوب نشان دادن خود، ارائه دهند.
اشنایدر (1979) قبلاً تاریخچه پیدایش و تحول ارزیابی ازدواج را بررسی کرده است. به طور خلاصه، تحقیقات اولیه در زمینه تعاملات ازدواج بر شناسایی و پیدایش همبستگی اجتماعی، جمعیت شناسی و روان شناختی38 مربوط به رضایت از ازدواج تأکید داشته اند. پیشرفت عمده در زمینه مطالعات اولیه عبارت بود از پیدایش تعداد زیادی از وسایل ارزیابی سازگاری ازدواج. این پرسشنامه ها به همراه تعداد دیگری از آزمونها درکشور ما ترجمه، هنجاریابی و ساخته شده اند، اما هیچ کدام جامعیت پرسشنامه مورد بحث را ندارند.
ساخت پرسشنامه رضایت ازدواج39 داگلاس اشنایدر در سال 1979 به عنوان نقطه آغازی بوده است تا بتواند یک آزمون خودسنجی40 چند وجهی41 معتبر و دارای روایی در زمینه روابط متقابل ازدواج را فراهم آورد تا در زمینه های تحقیقی و بالینی مورد استفاده قرار گیرد. به این منظور تلاشهای اولیه شامل ساخت تعداد زیادی از جملاتی بود که منعکس کننده جنبه های مختلف زندگی مشترک بوده و پس از آن در بررسی مجدد تعداد 280 جمله درست شد که به 11 مقیاس غیر همپوش تقسیم شدند. برای هر کدام از مقیاسها نیمرخ روانی 42، اعتبار آزمون- آزمون مجدد43، ثبات داخلی 44، و روایی تفکیکی45 صورت گرفت. هنجاریابی این پرسشنامه بر روی دو نمونه آماری از افراد متأهل از یک جمعیت آماری بزرگ صورت گرفت. تحقیقات متعددی برای تشخیص و توانایی پیش بینی این آزمون در نمونه های بالینی مختلف انجام شد. یک مطالعه گسترده در زمینه روایی این آزمون در کلینیک لافایت ( دیترویت) توانست همبستگی های بالینی46جداگانه و راههای تعبیر و تفسیر47 خاص برای هر کدام از مقیاسهای یازده گانه را به وجود آورد.
بنابراین دلایل، در طول تابستان سال 1975 طرح کلی MSI را داگلاس اشنایدر پی ریزی کرد. در طول سالهای بعدی، بیش از 1000آزمودنی از جمعیت عادی و جمعیت بالینی مختلف به MSI پاسخ دادند. قصد کلی و طرح مطالعات سنجش مربوط به روایی عبارت بود از یک رویکرد آماری یا « واقعی» ( میل48، 1943) و اخیراً، شبیه پرسشنامه شخصیتی کودکان مینه سوتا 49( هثوی50، 1977). اگر چه وضعیت فعلی ارزیابی ازدواج با استفاده از MSI پایین تر از سطح دقتی است که MMPI در ارزیابی عینی شخصیت دارد،اما مثل MMPI مطالعات بیشتر در مورد مفید بودن این پرسشنامه در موقعیتهای مختلف و اهداف مختلف ضروری می باشد. مطالعات اولیه از مفید بودن MSI در موارد تحقیقی و بالینی حمایت کرده اند. مطالعات آینده عمق و تعمیم پذیری این یافته ها را تعیین خواهند کرد. این پرسشنامه همبستگی خود را با دیگر آزمودنهای رضایت از ازدواج نشان داده است ( میشل53، 1985). از نظر جنونی و گریم54 (1994) به عنوان بهترین و بی نظیرترین آزمون در نوع خود می باشد. کایزر و سوئیت لند55 مقیاسهای مختلف MSI را یک ابزار خوب ساخته شده ای می دانند که از درجه سودمندی بالایی برخوردار است ( کایزر، 1985). در یک مطالعه، نگی و اشنایدر56 پرسشنامه MSI را در کشور اسپانیا هنجاریابی کردند و ضرایب پایایی درونی و ثبات درونی آن را به ترتیب 0/72و 0/75محاسبه کردند و آزمون آماری تحلیل چند متغیره نشان داد که نوع زبان هیچ گونه تأثیری در نمرات مقیاسهای این پرسشنامه ندارد ( نگی، 2000). طی سالهای گذشته فرم کامپیوتری این پرسشنامه تهیه شده که هم نمره گذاری و هم تعبیر و تفسیر آن را آسان نموده است. اولسون و فوور57 مطالعاتی در زمینه شکل گیری تیپ های ازدواج صورت داده اند که بسیاری از آنها بر اساس پرسشنامه رضایت از ازدواج استوار بوده است ( اولسون، 1993). اشنایدر و اشمیتز58 ( 1986) نیز این نوع تیپ شناسی را که بر اساس کاربرد آزمون رضایت از ازدواج و دیگر پرسشنامه ها استخراج شده است تأیید کردند. این تحقیقات بر کاربردی بودن MSI تمرکز داشته اند. شی یر و اشنایدر59 بالا بودن میزان همبستگی های موجود در مقیاسهای مختلف MSI را که توانسته است کاربرد تفسیری این پرسشنامه را نشان دهد در تحقیقات خود به دست آورده اند ( شی یر، 1984). تحقیقات نگی واشنایدر (1997) توانایی پرسشنامه رضایت از ازدواج را در تفکیک دو گروه راضی و ناراضی از ازدواج در زوجین آمریکایی مکزیکی تبار و زوجین آمریکایی سفید پوست غیر اسپانیایی تبار به اثبات رسانده است.
اهداف این طرح پژوهشی عبارت اند از:
1-تعیین سوالهای مناسب و نامناسب پرسشنامه رضایت ازدواج
2-تعیین پایایی این پرسشنامه با استفاده از روش کرونباخ
3-تعیین روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و تفکیکی
4-تعیین توزیع نمرات و هنجار

روش

1-تهیه و ترجمه ابازر تحقیق

پرسشنامه ای که انتخاب شده است یکی از معتبرترین و کاملترین ابزاری است که برای ارزیابی همه جانبه کارآیی خانواده طراحی شده است. این آزمون « پرسشنامه رضایت ازدواج» نام دارد که داگلاس اشنایدر ابداع کرده و به زبان انگلیسی است. نسخه اصلی این آزمون 280 جمله دارد که آزمودنی ها پاسخ به آنها را به صورت بلی یا خیر مشخص می کنند. مقیاس های این آزمون شامل یازده مورد می باشد که به قرار زیر است: رضایت قراردادی60، آشفتگی فراگیر61، روابط عاطفی62، روابط حل مسأله63، در کنار یکدیگر بودن64، عدم توافق در مورد مسائل مالی65 نارضایتی از امور جنسی66، پذیرش نقش ها67، سابقه آشفتگی خانوادگی68، نارضایتی از فرزندان69، و تضاد در فرزندپروری70. آزمودنی ها پاسخهای خود را به صورت بلی یا خیر در پاسخنامه مربوط مشخص می کنند. نمره گذاری این آزمون 1 و صفر است که به ترتیب برای پاسخهای بلی و خیر در نظر گرفته شده است. روایی این آزمون را اشنایدر (1979) محاسبه کرده که 0/95 می باشد. ضریب آلفای کرونباخ71 مربوط به پایایی آزمون- آزمون مجدد مقیاسهای مختلف MSI در تحقیق اشنایدر 0/92 بوده است.
اعتبار این آزمون را نیز اشنایدر(1979) از طریق محاسبه همبستگی درونی مقیاسهای مختلف محاسبه کرده که از 0/01 تا 0/81در نوسان بوده است. این نتایج نشان دهنده میزان پایایی بالای آزمون MSI در جمعیت عادی و دارای مشکل می باشد.

2-تعیین روایی صوری به کمک متخصصان

در این مرحله از طرح پژوهشی محقق و دو متخصص دیگر که به زبان انگلیسی آشنایی کامل داشتند، اقدام به ترجمه سلیس و روان این آزمون به زبان فارسی کردند و به دنبال آن ویراستار نیز صورت گرفت به نحوی که از لحاظ مفهومی با فرهنگ مردم کشور ما تضادی نداشت. سپس متن فارسی حاصل از این ترجمه را محقق و چند نفر دیگر از متخصصان زبان انگلیسی، دوباره به انگلیسی برگرداندند و دو فرم انگلیسی با یکدیگر مقایسه شدند. به منظور بررسی میزان روایی این آزمون از روایی صوری72 استفاده شد و جملات به دست آمده به دو نفر از متخصصان رشته مشاوره که استاد دانشگاه هم بودند داده شد و نظر آنها در خصوص جملات این آزمون خواسته شد. در نهایت در متن ترجمه شده اصلاحاتی صورت گرفت. بعضی از جملات این پرسشنامه چون با توجه به فرهنگ کشور ما مناسب نبودند تغییر داده شد و یا حذف گردید.

3-انتخاب نمونه ها

جامعه آماری این تحقیق شامل افراد متأهل متقاضی طلاق و یا افراد دارای مشکلات خانوادگی و ازدواج بود که در استان اصفهان زندگی می کنند. این افراد کسانی بودند که به مراکز خدمات روان شناسی و مشاوره، دادگاههای خانواده، درمانگاههای روانپزشکی و روان درمانی، مراکز مشاوره سازمان بهزیستی، مراکز ترک اعتیاد، مراکز مداخله در بحران خانواده و اورژانس اجتماعی و مراکز مشاوره خانواده به منظور کاهش طلاق مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 500 نفر افراد مراجعه کننده به منظور ذکر شده در بخش جامعه آماری در سطح استان اصفهان بود. این افراد شامل 125 زن و شوهری بودند که به عنوان افراد گروه متقاضی طلاق یا دارای مشکل زناشویی در پژوهش حاضر انتخاب شدند.
برای گروه گواه که افراد آن متقاضی طلاق یا دارای مشکل زناشویی نبودند، تعداد 125 نفر از مراجعان به مراکز ذکر شده که برای پیگیری مسائلی غیر از مشکل ازدواج وخانواده مراجعه کرده بودند، مثل مسائل حقوقی، سم زدایی برای ترک اعتیاد، درمان اختلالات روانی، کاهش مشکلات تحصیلی و یادگیری کودکان خود و غیره استفاده شد. افراد هر گروه به طور تصادفی انتخاب شدند واز هر مرکز که ذکر آن در بالا رفت، 5 زوج برای گروه آزمایش و 5 زوج برای گروه گواه انتخاب شدند. واحد نمونه گیری در این تحقیق افراد مراجعه کننده به مراکز ذکر شده در بالا بودند. برای تکمیل پرسشنامه ها ضمن توضیح هدف تحقیق و مفید بودن نتایج آن برای جامعه از هر دو گروه خواسته شد تا با صبر و حوصله و دقت هر چه تمامتر به سوالات آن پاسخ دهند. از افراد مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناسی و مشاوره، دادگاه های خانواده، درمانگاه های روانپزشکی و روان درمانی، مراکز مشاوره سازمان بهزیستی، مراکز ترک اعتیاد، مراکز مداخله در بحران خانواده و اورژانس اجتماعی و مراکز مشاوره خانواده به منظور کاهش طلاق خواسته شد تا در این پژوهش همکاری داشته باشند.

4- اجرای آزمایشی پرسشنامه

در این مرحله، پرسشنامه حاضر به 50 زن و 50 مرد متأهل دانشجو ارائه و از آنها خواسته شد تا موارد مبهم و ناقص آن را مشخص کنند و درجه دشواری آن را تعیین کنند. آنها مشخص کردند که پرسشنامه از شکل و ظاهر آراسته و پسندیده ای برخوردار است، سوالات آن قابل فهم و تعداد سوالات مناسب است و غلط های املایی و انشایی ندارد و حدود 50 دقیقه وقت لازم است تا آن را تکمیل کنند. در پایان تمامی نواقص و ابهامات موجود در جملات مشخص و رفع گردید.

5-اجرای اصلی پرسشنامه

در بخش اصلی توزیع پرسشنامه 800 آزمودنی در نظر گرفته شد که اگر احتمالاً تعدادی از آنها همکاری نکردند و پرسشنامه ها را تکمیل نکرده و یا باز نگرداندند، حجم نمونه افت نکند.
همان طور که انتظار می رفت فقط 500 پرسشنامه عودت داده شد و برای تجزیه و تحلیل آماری قابل استفاده بود. پرسشنامه های رضایت از ازدواج به همراه پاسخنامه مربوط به صورت انفرادی به آزمودنی ها اعم از زن یا شوهر و یا هر دو آنها داده می شد و از آزمودنی خواسته می شد تا با صبر و حوصله اقدام به تکمیل پرسشنامه ها کنند. در تسریع این کار از راهنمایانی استفاده می شد که با گذراندن دوره های آموزشی در هدایت آزمودنی ها به هنگامی که سوالی برای آنها پیش می آمد می توانستند مشکلات موجود را برطرف سازند.

6-تحلیل سوالات

پس از تکمیل پرسشنامه ها اعداد خام هر کدام از مقیاسهای یازده گانه مربوط به هر آزمودنی محاسبه شد و سپس به نرم افزار آماری spss سپرده شد و تمامی آمار توصیفی و استنباطی زنان، مردان، افراد ناراضی از ازدواج و افراد راضی از ازدواج محاسبه و استخراج شد. اولین قدم در تجزیه و تحلیل داده ها تعیین میزان روایی آزمون MSI بود. در این مرحله تحلیل عاملی73 سوالات از طریق روش آماری همبستگی صورت گرفت و آن مواردی که در هر کدام از مقیاسها با یکدیگر همبستگی بالا و معناداری داشتند مشخص شدند. بدین وسیله ابزار اولیه ای به دست آمد که در برگیرنده تمامی عوامل لازم برای ارزیابی افراد در زمینه مشکلات ازدواج و رضایت از آن بود. روایی آزمون در این مرحله بر اساس همبستگی درونی سوالات از طریق محاسبه ضریب همبستگی بین تمامی جملات و نمره کل آزمون به دست آمد. ضرایب تعداد زیادی از سوالات بالا بوده که موجب نگهداری سوالات مربوط شد و ضرایب تعداد اندکی از سوالاتی که پایین بوده اند موجب حذف آن سوالات شد. در مجموع 175 ماده از مجموعه 280 ماده اصلی آن استخراج شد. در جدول1 ضرایب اصلاح شده نشان داده شده است.

جدول1- همبستگی هر کدام از مواد آزمون با کل آزمون

مواد آزمون

همبستگی

مواد آزمون

همبستگی

موادآزمون

همبستگی

موادآزمون

همبستگی

1

7607/0

45

6445/0

89

6653/0

133

1428/0

2

5435/0

46

6881/0

90

6826/0

134

4152/0

3

1066/0

47

6857/0

91

3693/0

135

2386/0

4

7724/0

48

2329/0

92

3668/0

136

3661/0

5

4777/0

49

2450/0

93

7633/0

137

6125/0

6

5083/0

50

3836/0

94

1435/0

138

718%-

7

1600/0

51

2684/0

95

6565/0

139

3845/0

8

2497/0

52

2525/0

96

1629/0

140

1116/0

9

3677/0

53

456%-

97

2946/0

141

4436/0

10

1638/0

54

4550/0

98

1194/0-

142

1098/0

11

5094/0

55

0014/0-

99

3547/0

143

5477/0

12

3443/0

56

1588/0

100

5106/0

144

3483/0

13

2446/0

57

6600/0

101

530%

145

734%-

14

2896/0

58

1286/0

102

6213/0

146

4692/0

15

1939/0

59

4196/0

103

391%

147

2360/0

16

2683/0

60

1391/0

104

5642/0

148

7350/0

17

3216/0

61

5561/0

105

3008/0

149

7367/0

18

3216/0

62

2959/0

106

279%

150

1476/0

19

3649/0

63

6871/0

107

1630/0

151

421%-

20

3056/0

64

5965/0

108

6984/0

152

1250/0

21

4261/0

65

1562/0

109

257%-

153

2830/0

22

3772/0

66

6742/0

110

6993/0

154

258%

23

3294/0

67

1469/0

111

6391/0

155

4277/0

24

2776/0

68

7459/0

112

3271/0

156

354%-

25

3862/0

69

2279/0

113

3202/0

157

1064/0

26

5166/0

70

5540/0

114

1323/0

158

1657/0

27

6748/0

71

6994/0

115

151%-

159

1365/0

28

2821/0

72

3036/0

116

1482/0

160

958%

29

286%-

73

1444/0

117

6164/0

161

811%-

30

2524/0

74

6710/0

118

2276/0

162

2056/0-

31

6632/0

75

3425/0

119

3832/0

163

2296/0

32

3904/0

76

3993/0

120

4171/0

164

1077/0

33

4858/0

77

2862/0

121

1080/0

165

1034/0

34

2324/0

78

4260/0

122

4153/0

166

1070/0

35

6488/0

79

0081/0-

123

6309/0

167

1135/0

36

1459/0

80

4563/0

124

1275/0

168

1685/0

37

4524/0

81

6269/0

125

3624/0

169

2816/0

38

2447/0

82

5849/0

126

4792/0

170

1042/0

39

5593/0

83

212%-

127

1641/0

171

723%

40

2960/0

84

6783/0

128

5911/0

172

710%-

41

4142/0

85

4916/0

129

2610/0

173

2173/0

42

5381/0

86

5176/0

130

3573/0

174

2067/0

43

6167/0

87

5603/0

131

7184/0

175

1385/0

44

6271/0

88

5494/0

132

4668/0

 

 


مقیاسهای یازده گانه این آزمون بدون توجه به کاهش تعداد مواد آزمون به همان صورت باقی ماندند، ولی تعداد مواد هر کدام از مقیاسها بر اساس جدول 2 کاهش پیدا کرد.

جدول2- مواد هر مقیاس و علایم اختصاری در پژوهش حاضر و مقایسه آن با مقیاسهای اصلی آزمون MSI


7-محاسبه ضریب پایایی

در این مرحله از بین پرسشنامه های جمع آوری شده، دو گروه از آزمودنی ها انتخاب شدند. گروه اول شامل افراد دارای مشکل خانوادگی، مشکل ازدواج و یا متقاضی طلاق بودند. این گروه شامل حدود 250 زن و مردی بود که به مراکزی که قبلاً به آنها اشاره شد، مراجعه کرده بودند. مجموعه این آزمون همچنین برای مقایسه به گروه افراد عادی و بدون مشکل ارائه شد. این گروه شامل 250 مرد و زنی است که برای اهداف دیگری به غیر از مشکلات زناشویی و طلاق به همان مرکزی که گروه نمونه از آن انتخاب شده اند، مراجعه کرده اند.
به منظور تعیین میزان اعتبار MSI- ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد که برابر با 0/95 بود که نشانه اعتبار خوب این آزمون است. همچنین ضرایب مربوط به پایایی درونی محاسبه شدند. چون ضرایب به دست آمده بالا بودند، موجب قابل استفاده بودن این آزمون شد. در جدول 3 این ضرایب آمده است. ضرایب پایایی درونی مقایسه ها از 0/57 (FAM) یعنی تاریخچه آشفتگی های خانوادگی تا 0/94(GDS) یعنی آشفتگی فراگیر در نوسان بوده اند. می توان چنین استنباط کرد که آشفتگی های فراگیر بیشترین و تاریخچه آشفتگی های خانوادگی کمترین اثر را در میزان رضایت از ازدواج دارد. بقیه مقیاسها به خوبی این میزان را تبیین می کنند.

جدول3- ضرایب آلفای کرونباخ مربوط به پایایی درونی مقیاسهای مختلف MSI

مقیاسهای
MSI

میانگین

انحراف معیار

ضریب آلفا

CNV

8

77/2

82/0

GDS

40/13

48/9

94/0

AFC

52/10

50/4

84/0

PSC

49/12

37/4

75/0

TTO

41/6

88/2

76/0

FIN

95/8

05/2

72/0

SEX

32/9

44/2

66/0

ROR

84/10

52/2

59/0

FAM

97/5

61/1

57/0

DSC

65/7

16/2

91/0

CCR

76/5

40/1

86/0

Total

89/95

59/10

9/50

تعداد نمونه

 

 

500


روابط موجود بین مقیاسهای MSI را می توان از طریق مشاهده مستقیم همبستگی درونی مقیاسها یا از طریق آزمایش عوامل ساختاری پرسشنامه متوجه شد. به طور خلاصه، نتایج نشان دهندده همبستگی بالا در بین مقیاسها می باشد، به خصوص آن مقیاسهایی که موارد کلی تر و عاطفی تر روابط زن و شوهر را ارزیابی می کنند. علی الخصوص ترتیب رتبه ای همبستگی ای میانگین هر مقیاس با دیگر مقیاس ها نشان دهنده ترتیب قدرت پیش بینی کنندگی هر مقیاس در زمینه آشفتگی ازدواج است. از روش همبستگی درونی برای تعیین میزان روایی مقیاسها استفاده شد و ضرایب مختلفی بر اساس جدول 4 حاصل شد. دامنه این ضرایب از 0/02 تا 0/86در نوسان است. بیشترین این همبستگی ها بین دو مقیاس آشفتگی فراگیر (GDS) و رضایت قراردادی ( CNV) از یک سو و دو مقیاس آشفتگی فراگیر ( GDS) و روابط عاطفی (AFC) از سوی دیگر بوده است.

8-مقایسه گروهها به منظور تعیین روایی تفکیکی

یکی دیگر از روش هایی که به ما در تعیین میزان روایی یک آزمون کمک می کند، روایی تفکیکی است. در این روش دو گروه افراد راضی از ازدواج و ناراضی از ازدواج از طریق میانگین ها با یکدیگر مقایسه شدند. همچنین یازده مقیاس مختلف در هر دو گروه بررسی شدند. جدول 5 به معنادار بودن تفاوت های موجود بین میانگین های هر دو گروه در همه مقیاسها اشاره دارد. با توجه به این یافته ها می توان استنباط کرد که آزمون MSI به خوبی می تواند دو گروه راضی و ناراضی از ازدواج را با اطمینان از یکدیگر تفکیک کند و با 0/95اطمینان می توان گفت که بین دو گروه راضی از ازدواج و ناراضی از ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد و این آزمون به خوبی می تواند تفاوت دو گروه را در تمامی مقیاسهای یازده گانه معلوم کند. در نمودار 1 میانگین های دو گروه راضی و ناراضی از ازدواج به شکل هیستوگرام مورد مقایسه قرار گرفته اند. به منظور پیش بینی متغیر رضایت از ازدواج از روی هر کدام از مقیاس های یازده گانه مجذور Eta74 محاسبه شد. این مقادیر در جدول5 آمده اند. مقیاس تاریخچه آشفتگی خانوادگی (FAM) با مجذور 0/65 و مقیاس کشمکش در فرزندپروری (CCR) با مجذور 0/20 به ترتیب بیشترین و کمترین قدرت پیش بینی کنندگی میزان رضایت از ازدواج را داشته اند.

جدول 4 همبستگی های درونی مقیاسهای مختلف MSI

TOTAL

CCR

DSC

FAM

ROR

SEX

FIN

TTO

PSC

AFC

GDS

CNV

مقیاسها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1

CNV

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1

86/0

GDS

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1

86/0

79/0

AFC

 

 

 

 

 

 

 

 

1

80/0

76/0

74/0

PSC

 

 

 

 

 

 

 

1

71/0

79/0

83/0

75/0

TTO

 

 

 

 

 

 

1

47/0

47/0

49/0

50/0

51/0

FIN

 

 

 

 

 

1

35/0

43/0

42/0

47/0

44/0

45/0

SEX

 

 

 

 

1

2%

10/0

2%

46/0

40/0

5%

10/0

ROR

 

 

 

1

11/0

28/0

36/0

36/0

52/0

52/0

44/0

52/0

FAM

 

 

1

19/0

15/0

12/0

44/0

8%

17/0

16/0

15/0

16/0

DSC

 

1

25/0

30/0

16/0

25/0

42/0

45/0

9%

8%

50/0

40/0

CCR

1

40/0

44/0

44/0

48/0

37/0

42/0

16/0

34/0

32/0

22/0

34/0

TOTAL


جدول5- میانگین انحراف معیار و سطوح معناداری افراد راضی و ناراضی از ازدواج در مقیاس های مختلف MSI

 

گروهها

مقیاس

راضی

(N=250)

ناراضی
(N=250)

 

 

 

 

 

 

میانگین

انحراف معیار

میانگین

انحراف معیار

  df

t

سطح اطمینان

Eta

 

CNV

82/8

460/1

14/7

781/1

498

20/116

000/0

45/0

 

GDS

65/9

868/1

62/12

243/2

498

24/713

000/0

56/0

 

AFC

14/11

070/2

17/9

389/2

498

20/756

000/0

47/0

 

PSC

56/13

128/3

29/14

808/2

498

18/510

000/0

41/0

 

TTO

12/6

496/1

55/6

662/1

498

18/916

000/0

42/0

 

FIN

82/7

686/1

49/7

626/1

498

10/589

000/0

48/0

 

SEX

53/8

899/1

42/8

058/2

498

7/134

000/0

57/0

 

ROR

06/11

683/2

62/10

336/2

498

1/956

005/0

43/0

 

FAM

59/6

372/1

34/5

599/1

498

9/337

000/0

65/0

 

DSC

24/8

994/1

05/7

172/2

498

6/393

000/0

35/0

 

CCR

89/5

397/1

67/5

428/1

498

11/095

000/0

20/0

 

Total

4/97

74/10

36/94

24/10

498

25/3

000/0

45/0

 

 

 


بحث و تفسیر یافته ها و نتیجه گیری

هدف از اجرای این تحقیق هنجاریابی آزمون رضایت ازدواج بود. این آزمون یکی از معتبرترین ابزار سنجش رضایت ازدواج است که تقریباً کاربرد جهانی دارد ( شی یر، 1984 و اشنایدر، 1979) در مقاله ای تحت عنوان آشفتگی های زوجین، آبوت و اشنایدر (2002) از این آزمون استفاده کرده وبه نتایج جالبی دست پیدا کردند. با تجزیه و تحلیل داده های آماری فرضیه های تحقیق حاضر بررسی و تمامی آنها از لحاظ آماری مورد تایید قرار گرفتند.

اولین نتیجه ای که از تجزیه و تحلیل آماری به دست آمد، میزان اعتبار MSI بود. ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که برابر با 0/95 بود و نشانه اعتبار بسیار بالای این آزمون می باشد. این ضریب مشابه ضریبی است که اشنایدر (1979) 0/95محاسبه کرده است. در حالی که دامنه ضرایب تحقیق او از 0/80 تا 0/97 در نوسان بوده است، اما ضرایب پایایی درونی مقیاسهای پژوهش حاضر از 0/57(FAM) یعنی تاریخچه آشفتگی های خانوادگی تا 0/94(GDS) یعنی آشفتگی فراگیر در نوسان بوده است. نتایج این تحقیق با نتایج تحقیقات وایزمن (2003)؛ کاستلانی و وایزمن و اشنایدر (2006)؛ گوردون، باوکوم و اشنایدر (a 2004)؛ گوردون، باوکوم و اشنایدر (b 2004)؛ وایزمن و اشنایدر (2004)؛ وایزمن (2004)؛ سپدا- بنیتو، آبوت، گلیوز، نگی، هالوگ، لاورنس واشنایدر (2004)؛ منگروم(2005)؛ کوک و اشنایدر (2005)؛ داس (2005)؛ کاستلانی، اشنایدر و اشنایدر (2003)؛ وایزمن (2004)؛ هیمن، هاینز و اشنایدر (2005)؛ سیمپسون و هاگز(2006)؛ اشنایدر، باوکوم و گوردون (2007)؛ باوکوم، اشنایدر و گوردون (2007)، همخوانی بالایی دارد.
به منظور ارزیابی میزان اعتبار، ضریب همبستگی بین تمامی جملات و نمره کل آزمون به دست آمد و با کاهش تعدادی از مواد آزمون ضرایب همبستگی اصلاح شده هم محاسبه شدند. در واقع سوالاتی که دارای ضرایب بسیار پایین بودند و یا ضرایب آنهامنفی بودند از مجموعه 280آزمون حذف شدند. این ضرایب بین 0/0014 تا 0/7633 در نوسان بودند. با توجه به کاهش تعداد سوالات از 280 به 175، تعداد سوالات هر کدام از مقیاسها نیز به تناسب کاهش یافت.
به منظور پیش بینی متغیر رضایت از ازدواج از روی هر کدام از مقیاسهای یازده گانه مجذور Eta محاسبه شد. مقیاس تاریخچه آشفتگی خانوادگی (FAM) با بالاترین مجذور و مقیاس کشمکش در فرزندپروری (CCR) با کمترین مجذور به ترتیب بیشترین و کمترین قدرت پیش بینی کنندگی میزان رضایت از ازدواج را داشته اند.
روابط موجود بین مقیاسهای MSI را می توان از طریق مشاهده مستقیم همبستگی درونی مقیاسها یا از طریق آزمایش عوامل ساختاری پرسشنامه متوجه شد. برای سنجش میزان روایی، همبستگی مقیاسها با یکدیگر محاسبه شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده همبستگی بالایی در بین مقیاسها می باشد، به خصوص آن مقیاسهایی که موارد کلی تر و عاطفی تر روابط زن و شوهر را ارزیابی می کنند. ترتیب رتبه ای همبستگی های میانگین هر مقیاس با دیگر مقیاس ها نشان دهنده ترتیب قدرت پیش بینی کنندگی هر مقیاس در زمینه آشفتگی ازدواج است. از روش همبستگی درونی برای تعیین میزان روایی مقیاسها استفاده شد و ضرایب مختلفی حاصل شد. بیشترین این همبستگی ها بین دو مقیاس آشفتگی فراگیر (GDS) و رضایت قراردادی (CNV)، و دو مقیاس آشفتگی فراگیر(GDS) و روابط عاطفی (AFC) از سوی دیگر بوده است. در تحقیقات اشنایدر (1979) و شی یر (1984) نیز نتایج مشابه حاصل شده بود.
روایی تفکیکی از طریق مقایسه میانگین های دو گروه افراد راضی از ازدواج و ناراضی از ازدواج به دست آمد و یازده مقیاس مختلف در هر دو گروه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. همه تفاوتهای موجود بین میانگین های هردو گروه در همه مقیاسها از لحاظ آماری معنادار بودند.
با توجه به این یافته ها می توان استنباط کرد که آزمون MSI به خوبی می تواند دو گروه راضی و ناراضی از ازدواج را با اطمینان از یکدیگر تفکیک کند وقادر به تشخیص افراد ناراضی از ازدواج و زمینه نارضایتی آنها بپردازد.
در مجموع می توان گفت که آزمون رضایت ازدواج (MSI) در کشور ما دارای کاربرد بوده و به طور مؤثری برای غربال کردن زوجین دارای مشکلات زناشویی از زوجین بدون مشکل مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این پرسشنامه یک ابزار تشخیصی برای درمانگران روان شناس، مشاوران خانواده، مشاوران ازدواج و دیگر متخصصانی که با مسأله ازدواج و طلاق سر و کار دارند، خواهد بود. امید است که افراد علاقه مند به این زمینه از روان شناسی و مشاوره بتوانند با به کارگیری آن قدم مهمی در راه سلامت روانی و اجتماعی جامعه بردارند. همچنین از علاقه مندان خواسته می شود که در طرح های پژوهشی خود از این آزمون استفاده کنند. این آزمون در مدت زمان بسیار کوتاهی در آینده نزدیک در اختیار روان شناسان، مشاوران، روانپزشکان، مددکاران اجتماعی و کلیه علاقه مندان به امر مداخله در تعارضات زناشویی و خانواده قرار خواهد گرفت. یک نیمرخ بالینی هم تهیه شده است که در تعبیر و تفسیر پاسخهای افراد مورد استفاده خواهد گرفت. این نیمرخ هم به صورت انفرادی و هم به صورت زوجی مورد استفاده زن و شوهر در دسترس است. از ویژگی های این نیمرخ این است که به سرعت ما را به تشخیص نوع و شدت مشکل زوجین می رساند.
در این تحقیق به اندازه کافی در خصوص توجه به میزان اعتبار، پایایی و روایی که از مهم ترین شاخص های هنجاریابی یک آزمون می باشند، بحث و گفت و گو شده است و نتایج به دست آمده، گویای این مطلب است. با وجود این پیشنهاد می شود که:
1-محققان علاقه مند در این زمینه از نمونه های آماری مختلفی استفاده کنند، تا کلیه اقشار یک جامعه مورد بررسی قرار گیرد و نتایج این گونه تحقیقات جامعیت بیشتری پیدا کند.
2-پژوهشگران علاقه مند میزان همبستگی این پرسشنامه را با دیگر آزمونهای معتبر در این گروه به دست آورند تا بتوانند با قاطعیت و اطمینان بیشتری از نسخه فارسی پرسشنامه رضایت از ازدواج بهره ببرند.
3-علاقه مندان در دیگر شهرهای بزرگ و مهم کشور هم به منظور به دست آوردن روایی، پایایی و اعتبار این آزمون، آن را مورد استفاده قرار دهند تا هنجاریابی آن جنبه ملی پیدا کند.

پی‌نوشت‌ها:

1-کارشناس ارشد روان شناسی بالینی Email:mehditabryahoo.com
2-Marriage Counseling
3-Family Counseling
4-Mental Health Professional
5-Divorce Seeking
6-Family Distubance
7-Reliability
8-Validity
9-Clinical Application
10-Shnyder
11-Locke-Wallace Marital Adjustment Test
12-Marital Adjustment
13-Marital Satisfaction
14-Intimacy Relationship
15-Sexual Satisfaction
16-Communication with Children
17-Role Orientation
18-Social Optimal Biases
19-Azrin,Naster,& Jones
20-Marital Happiness Scale
21-Epstein,Baldwin,&Bishop
22-Family Assessment Device
23-Problem Solving
24-Relationship
25-Role Orientation
26-Responsiveness
27-Affective Involvement
28-Behavior Control
29-Spanier
30-Dyadic Adjustment Scale of Marriage and Family
31-Olson,Portner,&Lavee
32-Family Adaptability and Cohesion Evaluation Scale (FACES-III)
33-Marital Instability Index
34-Edwards,Johnson,& Booth
35-Enriching and Nurturing Relationship Issues,Communication and Happiness
36-Hudson
37-Index of Marital Satisfaction
38-Psychologycal
39-Marital Satisfaction Inventory (MSI)
40-Self-report
41-Multiple
42-profile
43-Pre-test Post-test Validity
44-Internal Consistency
45-Differential Validity
46-Clinical Correlations
47-Interpretation
48-Meehl
49-Minnesota Multiphase Personality Inventory
50-Hathaway
51-Personality Inventory for Children (PIC)
52-Wirt
53-Mitchell
54-Juni & Grimm
55-Keyser & Sweetland
56-Negy & Snyder
57-Olson & Fowers
58-Snyder & Smith
59-Scheer & Snyder
60-Conventionalization
61-Global Distress
62-Affective Communication
63-Problem-Solving Communication
64-Time Together
65-Disagreement About Finance
66-Sexual Dissatisfaction
67-Role Orientation
68-Family History of Distress
69-Dissatisfaction with Children
70-Conflict Over Children
71-Cronbach,s Alpha
72-Face Validity
73-Factor Analysis
(شاخص پیش بینی کننده یک متغیر از روی یک متغیر دیگر)
74- Eta Squared

منابع تحقیق:
ثنایی، باقر. (1379)، مقیاسهای سنجش خانواده و ازدواج ، موسسه انتشارات بعثت، تهران، چاپ اول.
Abbott, B.V.,& Snyder,D.K. (2002).Couple distress.In M.M. Antony & D.H. Barlow (Eds.),Handbook of assessment and treatment planning for psychological disorders (pp.341-347).New York,NY:Guilford press.
Azrin,N.H., Naster,B.T.,& Jones,R. (1973).Reciprocity Counseling:A quick way to marriage counseling based on learning.Behavioral Research and Therapy.11,365-382.
Baucom, D.H., Snyder, D.K.,& Gordon, K.C. (2007). Treating couples recovering from affairs.NewYork,NY:Guilford press.
Castellani,A.M.,Snyder, D.K..,& Schneider, W.J.(2003).Tailoring couple therapy to individual differences:A conceptual approach. In D.K.Synder & M.A Whisman (Eds.), Treating difficult couples: Helping clients with coexisting mental and relationship disorders (pp.27-51).NewYork,NY:Guilford press.
Castellani, A.M.,Whisman,M.A.,& Snyder,D.K., (2006).Current status andfuture directions in couple therapy.Annual Review of Psychology,57,317-344.
Cepeda-Benito,A.,Abbott,B.,Gleaves,H.H.,Negy,C.,Hahlweg,K.Laurenceau,J.P.,&Snyder,D.K.(2004).Cross-cultural applications of the Marital Satisfaction Inventory-Revised (MSI-R).In M.E.Maruish (Ed.),Use of psychologycal testing for treatment planning and outcomes assessment (3 rd ed.) (pp.603-623).Mahwah,NJ:Erlbaum.
Cook,W.J.,& Snyder,d.k. (2005). Analyzing nonindependent outcomes in couple therapy using the actor-partner interdependence model.journal of family psychology, 19, 133-141
Doss, B.D.,& Snyder, D.K. (2005).Treating infidelity:Clinical and ethical directions.journal of clinical Psychology, 61,1453-1465
Edwards,J.N.,Johnson, D.R.,Booth,A.(1987).Coming apart: A prognostic instruction of marital breakup. Family Relations, 36,168-170
Epstein,N.B.,Baldwin,LM,&Bishop,D.S.(1983).Mac Master Family Assessment Device.Journal of Marital and Family Therapy, 9, 171-180
Gordon, K.C., Baucom,D.H., & Snyder,D.K. (2004a).An integrative intervntion for promoting recovery from extramarital affairs.Journal of Marital and Family Therapy, 30, 213-231
Gordon,K.C., Baucom,D.H.,Snyder,D.K. (2004b).Treating affair couples:Extending the written disclosure paradigm to relationship trauma.Clinical Psychology:Science and Practice, 11,155-160
Hathway,S.R.,& McKinly,J.C. (1943).The Minnesota Multiphasic Personality Schedule.Minneapolis:University of Minnesota Press.
Heyman,R.,Haynes,S.N.,& Snyder,D.K. (2005).Evidence-based approaches to assessing couple distress.Psychologycal Assessment,17,288-307
Hudson,W.W.(1992).Index of Marital Satisfaction.WALMYR Publishing Co., P.O. Box 24779, Tempe, AZ 85285-4779
Juni,S.& Grimm,D.G. (1994).''Marital Satisfaction as a Function of Dyadic Gender-Role Constellations, ''The American Journal of Family Therapy,Vol.22,No.2:106-112
Keyser,D.& Sweetland,R.C. (1985). Test Critiques,Vol.3. Austin,TX:PRO-ED.
Lock,H.J., & Wallace, K.M (1959).Short marital-adjustment and prediction tests: Their reliability and validity.Marriage and Family Living, 21, 251-255.
Mangrum,L.F., & Snyder,D.K. (2005).Approaches to prediction:Correlation, regression, and classification techniques. In D.H.Sprenkle & F.P. Piercy (Eds.),Research methods in family therapy (2 nd ed.) (pp. 368-402).New York: Guilford Press.
Meehl,P.E. (1954). Clinical vs. Statistical prediction.Minneapolis:University of Minnesota press.
Mitchell,J.V. (1985).The Ninth Mental Measurements Yearbook.Lincoln,NE:Buros Institute of Mental Measurements.
Negy, C. & Snyder, D.K. (2000). Rliability and equivalence of the Spanish translation of the Marital Satisfaction Inventory-Revised (MSI-R).Psychological Assessment, 12 (4): 425-430
Negy, C.& Snyder,D.K. ( 1997). Ethnicity and Acculturation: Assessing Mexican American Couples Relationship Using the Marital Satisfaction Inventory-Revised (MSI-R).Psychologycal Assessment, 9 (4): 414-421
Olson,D.H.& Fowers, B.J. (1993). Five Types of Marriage: An Empirical Typology Based on ENRICH.The Family Journal, 1,(3),196-207
Olson, D.H. Portner,J.& Lavee,Y. (1985).Family Adaptability and Cohesion Evaluation Scale (FACES-III). Family Process,25,337-351
Olson,D.H., Mc Cubbin,H.I,Barnes, H.I, Barnes, H.L., Muxen,M.J., Larsen, A.S & Wilson, M.A. (1989). Families. California: Sage Publication Inc.
Scheer,N.S. & Snyder, D.K. (1984). Empirical validation of the Marital Satisfaction Inventory in a nonclinical sample.Journal of Consulting and Clinical Psychology,52(1),88-96
Simpson,J.A., Hughes,J.N., & Snyder,D.K. (Eds.) (2006). Emotion regulation in couples and families: Pathways to dysfunction and health. Washington,DC:American Psychological Association.
Snyder,D.K, (1979).Multidimensional Assessment of Marital Satisfaction.Journal of Marriage and the Family, 41,(4)813-823
Snyder,D.K.& Smith,G.T.(1986). Classification of marital relationship:An empirical approach.Journal of Marriage and the family,48,137-146
Spanier,G.B.(1976).Measuring dyadic adjustment:New scales for assessing the quality of marriage and similar dyads.Journal of Marrige and Family,38,15-28
Whisman,M.A.,& Snyder,D.K. (2003).Treating difficult couples: Helping clients with coexisting mental and relationship disorders.NewYork,NY:Guilford press
Whisman,M.A.,& Snyder,D.K.(2004).Treating distressed couples with coexisting mental and physical disorders:Directions for clinical training and practice.Journal of Marital and Family Therapy,30,1-12
Wirt,R.D.,Lachar,D.,Klinedinst,J.K.,&Seat,P.D. (1977).Multidimensional description of child personality: A manual for the personality Inventory for children,Los Angeles:Western Psychological Services.

منبع مقاله : دانش و پژوهش در روانشناسی، فصلنامه علمی پژوهشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، شماره 34، زمستان 1386