انقلاب اسلامی در پاسخ به بحران‌های حاصل از نظام فلسفی، ارزشی و همچنین ساختارهای اجتماعی تمدن جدید، به آفرینش گفتمان آیینی تازه‌ای مبادرت ورزیده است که ارزش‌های پیشین را به چالش می‌کشد. این گفتمان با وام‌گیری از مبانی اندیشه‌‌ی سیاسی شیعی، به اصلاح و جایگزینی ارزش‌های دینی پرداخته است و با تحول بنیادین در نظام ارزشی کشور، نظام فکری و فرهنگی خاصی را که ملهم از ارزش‌های متعالی اسلامی است، به صورت رسمی و گسترده، در قالب دولت اسلامی برقرار ساخته است.
اخلاق به عنوان مجموعه‌ی قواعد و هنجارهایی است که کردار انسان را راهنمایی و مهار می‌کند و به بیان حضرت امام (رحمت الله علیه)، حلّال مشکلات اجتماعی است: «آن‌ها به کره‌ی مریخ هم بروند، به کهکشان‌ها هم بروند، باز از سعادت و فضایل اخلاقی و تعالی روانی عاجزند و قادر نیستند مشکلات اجتماعی خود را حل کنند؛ چون حل مشکلات اجتماعی و بدبختی‌های آن‌ها محتاج راه‌حل‌های اعتقادی و اخلاقی است... ثروت و قدرت مادی و تسخیر فضا، احتیاج به ایمان، اعتقاد و اخلاق اسلامی دارد تا تکمیل و متعادل شود و در خدمت انسان قرار گیرد.» [1]
با توجه به احیای وجه اجتماعی اسلام با وقوع انقلاب اسلامی، بالتبع آن وجه اجتماعی اخلاق نیز مورد توجه قرار می‌گیرد، به گونه‌ای که می‌توان اخلاق را با توجه به جایگاه اجتماعی هر فرد به دو شق تقسیم نمود: اخلاق فردی و اخلاق سیاسی
در مورد اخلاق سیاسی نیز با توجه به نسبت افراد در حکومت و جامعه‌ی اسلامی، می‌توان هم برای آحاد مردم و هم کارگزاران حکومت اخلاقی سیاسی(حکومتی) تعریف نمود که البته موضوع این یادداشت بحث اخلاق کارگزاران حکومت اسلامی است.
با توجه به مقدمه‌ی فوق‌الذکر و همچنین عدم تولید گفتمان مدون و نظام‌مند در حوزه‌ی اخلاق سیاسی توسط اندیشمندان (همانند سایر حوزه‌های فکری ما)، بررسی اخلاق کارگزاران حکومت بیشتر در واکنش‌های امام راحل و امام امروز (به عنوان شاخص شرعی و اخلاقی) به مسائل و بداخلاقی‌های سیاسی مشخص می‌شود.
جدا از تأکیدات این دو بزرگوار بر نیت الهی مسئولان که منشأ اخلاق‌مداری سیاسی است، اعمال کارگزاران به عنوان نمود رفتاری اخلاق سیاسی ایشان، بررسی چارچوب‌های این مفهوم را ملموس‌تر می‌کند.
شاید بتوان ادعا کرد مهم‌ترین مفهوم وابسته به اخلاق سیاسی، که واکنش‌های رهبران انقلاب اسلامی را به بد‌اخلاقی‌ها نشان می‌دهد، مفهوم «حفظ حریم» است. حفظ حریم انقلاب و ارزش‌های آن، جامعه‌ی اسلامی و در آخر، افراد (اعم از کارگزاران و دیگر افراد جامعه)، از مصادیق حفظ حریم محسوب می‌شود.
با توجه به موضوعات مطرح‌شده، بایسته‌ها و هشدارهایی را که رهبران انقلاب اسلامی به آن‌ها اشاره فرموده‌اند، به صورت گذرا مرور خواهیم کرد.

پارادایم مطلوب اخلاقی جامعه از نظر مقام معظم رهبری، فضای حسن‌ظن و اعتماد است. ایشان این گونه به ترسیم این فضا می‌پردازند: «به اخلاق خودمان هم برسیم، اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضاى جامعه را فضاى برادرى، مهربانى، حسن‌ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینکه فضاى جامعه را فضاى سوءظن و فضاى بدگمانى قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم.»(2)
قرآن کریم در آیه‌ی 12 سوره‌ی نور، در این رابطه می‌فرماید: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا»: وقتى می‏شنوید که یکى را متهم می‏کنند، چرا به همدیگر حسن‌ظن ندارید؟

با توجه به جایگاه قانون در جمهوری اسلامی و وجوب رعایت آن، می‌توان از این ظرفیت هنجاری جهت حفظ چارچوب‌های اخلاقی جامعه استفاده نمود. رهبر معظم انقلاب در تعیین مرز قانون‌گرایی و جلوگیری از آسیب‌های غیراخلاقی عدم رعایت قانون این‌چنین می‌فرمایند: «تکلیف دستگاه اجرایى و قضایى به جاى خود محفوظ است. دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى اجرایى باید مجرم را تعقیب کنند؛ دستگاه‌هاى قضایى باید مجرم را محکوم و مجازات کنند؛ با همان روشى که ثابت می‏شود و در قوانین اسلامى و قوانین عرفى ما هست و هیچ هم در این زمینه نباید کوتاه بیایند؛ اما مجازات مجرم که از طرق قانونى جرم او ثابت شده است، غیر از این است که به گمان، به خیال، به تهمت، یکى را متهم کنیم، بدنام کنیم، توى جامعه دهن‌به‌دهن بگردانیم. اینکه نمی‏شود. این فضا، فضاى درستى نیست.»(3)

رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، در رابطه با نسبت توهین با احکام و اخلاق اسلامی، این گونه می‌فرمایند: «فضاى اهانت و هتک‌حرمت در جامعه، یکى از آن چیزهایى است که اسلام مانع از آن است. نباید این اتفاق بیفتد. فضاى هتک‌حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسى است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید با جرئت، هیچ اشکالى ندارد؛ اما دور از هتک‌حرمت‌ها و اهانت‌ها و فحاشى و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئول‌اند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته می‌کند و اعصاب آرام جامعه را به هم می‌ریزد ‌ـ‌که امروز احتیاج به این آرامش هست‌ـ‌ خداى متعال را هم از ما خشمگین می‌کند.»(4)

افشاگری در بعضی مواقع، به مثابه‌ی حرکتی انقلابی و متهورانه تفسیر می‌شود؛ در حالی که این اقدام از نظر رهبران انقلاب اسلامی امری نامطلوب دانسته می‌شود. حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) در این باره می‌فرمایند: «هیچ مقامی و حزبی و گروهی و شخصی حق ندارد به دیگران، که مخالف نظرشان هستند، توهین کنند یا خدای‌نخواسته افشاگری نمایند.»(5)
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز با انتقاد از برخی فشارها به قوه‌ی قضائیه برای افشاگری، خاطرنشان کرده‌اند که هیچ لزومی به افشاگری وجود ندارد و هیچ کس حق ریختن آبروی یک مسلمان را ندارد.
ایشان با تأکید بر اینکه در شرع، فقط در موارد خیلی خاص، اجازه‌ی انتشار مجازات یا علنی کردن مشخصات شخص مجازات‌شونده داده شده است، افزودند: حتی در مواردی که جرم در دادگاه نیز اثبات می‌شود، نباید نام فرد مجرم علنی و رسانه‌ای شود، زیرا خانواده‌ی وی تحت فشار قرار می‌گیرند و دچار مشکل می‌شوند.(6)
با توجه به اینکه رهبران انقلاب اسلامی، افراد را از افشاگری به شدت نهی کرده‌اند، بی‌توجهی به این حکم فقهی توسط بعضی افراد، مسئولان و رسانه‌ها، سؤالاتی را درباره‌ی عقاید فکری این خاطیان، در اذهان عمومی ایجاد خواهد کرد.
پسندیده‌ی اصحاب سیاست آن است که سیاست را همچون سیاست‌مداران واقعی و نه چون سیاست‌بازان، بر اساس اخلاق اسلامی پیش برند. سیاست‌مدار اخلاقی و اعتقادمحور، کم‌ترین اختلال و به‌هم‌ریختگی را ممکن می‌سازد و در زمان بروز حادثه و بحران، به جای فدا کردن نظام سیاسی به منظور کسب مشروعیت و اعتبار برای خویش، داشته‌هایش را برای رفع بحران فدا می‌کند. این نوع کنش، یکی از ویژگی‌های سیاست‌مداران الهی است. سیاست‌مدار الهی کسی است که ضمن عمل بر اساس قانون و رعایت قواعد دینی و اخلاقی، در صورت بروز بحران یا حادثه، آبرو و اعتبار خود را برای رفع آن مسئله، هزینه کند.
جهت حسن‌ختام این بحث به بازخوانی بخش دیگری از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌پردازیم: «اما اگر سیاست از اخلاق جدا شد، از معنویت جدا شد، آن وقت سیاست‌‌‌‌‌ورزى می‌شود یک وسیله‌‌‌‌‌اى براى کسب قدرت، به هر قیمت؛ براى کسب ثروت، براى پیش بردن کار خود در دنیا. این سیاست می‌شود آفت. براى خود سیاست‌‌‌‌‌ورز هم آفت است، براى مردمى هم که در عرصه‌‌‌‌‌ى زندگى آن‌ها این سیاست ورزیده می‌شود هم آفت است.»(7)

پی‌نوشت‌ها:

1. امام خمینی، ولایت فقیه، ص 14.
2. بیانات در خطبه‌ی نماز عید فطر 1388.
3. همان
4. بیانات در جمع خبرگان رهبری، 19 اسفند 1389.
5. بیانات حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)، 22 بهمن 1362
6. http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12801
7. بیانات مقام معظم رهبری، 20 شهریور 1388.

منبع: سایت برهان