نویسنده: حسین تهرانی




 

ائمه یازده گانه

از فرزندان امیرمؤمنان علیه السلام هستند

1) خطیب خوارزمی با ذکر سند از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت نموده که فرمود:
«من احب ان یحیی حیاتی و یموت مماتی و یدخل الجنه الّتی و عدنی ربی فلیتول علی بن ابی طالب [علیه السلام] و ذریته الطاهرین، ائمه الهدی و مصابیح الدجی من بعده فانهم لن یخرجوکم من باب الهدی الی باب الضلاله»(1).
«کسی که دوست دارد زندگی کند همانند زندگی من و بمیرد همچون مردن من، و داخل گردد در بهشت آنچنانکه پروردگار به من وعده داده، پس باید دوستی و پیروی علی بن ابی طالب علیه السلام و ذریه طاهرین او (امامان رهنمون کننده به حق و چراغهای ظلمت و تاریکی بعد از او) را برعهده گیرد، چه آنها شما را از دروازه هدایت به دروازه گمراهی نبرند».
2) قندوزی حنفی با ذکر سند از امیرمؤمنان علیه السلام روایت می کند که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«... یا علی انا و انت و الائمه من ولدک سادات فی الدنیا و ملوک فی الاخره...»(2)
«ای علی من و تو و امامان از فرزندان تو سادات و آقایان در دنیا می باشیم و ملوک و پادشاهان در آخرت».
3) حافظ ابراهیم حموینی روایتی از سعید بن جبیر و او از ابن عباس آورده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام را به ذکر مناقب متعدد مخاطب قرار داد، آنگاه فرمود:
«... مثلک و مثل الائمه من ولدک بعدی مثل سفینه نوح، من رکب فیها نجی و من تخلف عنها غرق».(3)
«یا علی مَثَل تو و امامان از فرزندان تو بعد از من مَثَل کشتی نوح می باشد، که هر کس که سوار بر آن شد نجات یافت و هر کس که تخلف نمود و سوار نشد غرق گردید».
4) شهاب الدین همدانی از علی علیه السلام روایت کرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«من احب ان یرکب سفینه النجاه و یستمسک بالعروه الوثقی و یعتصم بحبل الله المتین، فلیوال علیاً بعدی و لیوال عدوه و لیاتم بالائمه الهداه من ولده، فانهم خلفائی و اوصیائی و حجج الله علی خلقه بعدی و سادات امتی».(4)
«کسی که دوست دارد سوار شود بر کشتی نجات و به دست گیره محکم چنگ زند و به ریسمان ناگسستنی الهی دست آویز شود، پس باید بعد از من با علی علیه السلام پیوند دوستی برقرار کند و با دشمنش دشمنی، و باید به ائمه هدی از فرزندانش اقتدا نماید که ایشان خلفای من و اوصیاء من و حجتهای خدا بعد از من بر خلقش، و سادات امت من می باشند».
5) ابن مغازلی و دیگران با ذکر سند از اعمش آورده اند که در مجلس منصور دوانیقی گفت: حدیث نمود مرا صادق گفت: حدیث نمود مرا باقر، گفت: حدیث نمود مرا سجاد، گفت: حدیث نمود مرا شهید (حسین بنعلی علیه السلام) گفت: حدیث نمود مرا تقیّ وصیّ، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام، گفت: حدیث نمود مرا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، فرمود: الان جبرئیل به نزد من آمد و گفت:
«تختّموا بالعقیق فانه اول حجر شهد لله بالوحدانیه ولی بالنبوه و لعلیّ بالوصیه و لولده بالامامه و لشیعته بالجنه...».(5)
«انگشتری و خاتم عقیق در دست کنید که اول سنگی که به یکتائی خدا و به پیامبری من و به وصایت علی و فرزندانش و به بهشتی بودن شیعیانش گواهی دهد عقیق بود».
6) میرسید علی همدانی روایت می کند از علی علیه السلام که فرمود:
روزی من در خواب بودم پس پیامبرخدا صلی الله علیه و اله و سلم داخل گردید و با پای خود مرا تکان داد و فرمود:
«قم یفدی بک ابی و امی، فان جبرئیل اتانی فقال: بشّر هذا بان الله تعالی یجعل الائمه من صلبه، و ان الله تعالی لیغفر له و لذریته و لشیعته و لمحبیه، و ان من طعن علیه و بخس حقه فهو فی النار».(6)
«برخیز پدر و مادرم به فدایت، هم اکنون جبرئیل به نزد من آمد و گفت این (یعنی علی علیه السلام) را بشارت ده که خدای تعالی امامان را از صلب وی قرار داده و بدون شک خداوند تعالی او و ذریه اش و شیعیان و دوستارانش همه را بیامرزد و کسی که بر او طغیان و سرکشی نماید و حقش را حبس نماید (بر او طعن زند و از اداء حقش بخل ورزد) پس در آتش خواهد بود».
7) حموینی با ذکر سند روایت کرده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«یا علی طوبی لمن احبّک و صدّقک و الویل لمن ابغضک و کذبک محبّوک معرفون بین اهل السموات، و هم اهل الدین و الورع و السمت الحسن و التواضع، خاشعه ابصارهم، وجله قلوبهم، و قد عرفوا حق ولایتک، والسنتهم ناطقه بفضلک و اعینهم ساکبه دموعها تحنّناً علیک و علی الائمه من ولدک، عاملون بما امرهم الله فی کتابه، و بما امرتهم انا و بما تامرهم انت و بما یامرهم اولوا الامر من الائمه من ولدک بالقرآن و سنّتی، و هم متواصلون متحابون، و ان الملائکه لتصلی علیهم و تؤمن علی دعائهم و تستغفر للذنب منهم».(7)
بطور خلاصه این حدیث بیانگر حالات معنوی و صفات اخلاقی شیعه علی علیه السلام است و گویا بودن زبان آنها به فضائلش و اشکباربودن چشمانشان از روی مهر و شفقت نسبت به حضرتش و امامان از فرزندانش و عمل کنندگان به امر خدا در کتابش و امر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امر علی علیه السلام و امر اولوالامر (که امامان از فرزندان او باشند) به کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم...
8) سهمودی در «تاریخ مدینه» پیرامون بر شمردن انواع خرماهای مدینه زیر عنوان: «نوع صیحانی» به روایت از ابراهیم بن محمود حموی از جابر رحمه الله نقل کرده که گفت:
در یکی از باغهای مدینه همراه پیامبر خدا صلی الله علیه و اله و سلم بودم، پس در حالتی که دستش در دست علی علیه السلام بود به درخت خرمائی برخوردیم که فریاد زد:
«هذا محمد سید الانبیاء و هذا علی سید الاولیاء ابوالائمه الطاهرین».
«این محمد آقای پیامبران است و این علی آقای اولیاء پدر ائمه طاهرین».
پس به درخت خرمای دیگری برخوردیم که صیحه زد:
«هذا محمد رسول الله و هذا علی سیف الله»
«این محمد رسول خداست و این علی شمشیر خدا».
در این موقع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نظر به علی علیه السلام کرد و فرمود:
ای علی این نخل را صیحانی نام گذار و از آن روز نوع خرمای آن درخت به نوع صیحانی خوانده شد چه دیگر درختها هم از آن نوع درخت به وجود آمد.(8)
9) شهاب الدین میر سید علی همدانی نقل می کند:
«روی عن زید بن حارثه مولی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قال: لما کان الیله التی فیها اخذ رسول الله علی الانصار بیعه الاولی فقال: اخذت علیکم بما اخذ الله علی النبیین من قبل ان تحفظونی بما تحفظوا انفسکم، و تمنعونی فیما تمنعوا انفسکم، و تحفظوا علی بن ابی طالب بما تحفظوا انفسکم، فانه الصدیق الاکبر یزید الله به دینکم.
و ان الله اعطی موسی العصا، و اعطی ابراهیم النار المطفئه، و عیسی الکلمات التی کان یُحیی بها الموتی، و اعطانی هذا، و لکل نبی آیه و هذا آیه ربی و الائمه الطاهرون من ولده، آیات ربی، لن تخلوا الارض من (اهل) الایمان ما بقی احد من ذریته و علیهم تقول القیامه».(9)
بطور خلاصه زید بن حارثه غلام آزاد شده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت شبی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای نخستین بار از انصار بیعت گرفت فرمود: همانگونه که خداوند قبلاً با پیامبران پیمان بست من هم با شما پیمان می بندم که از من و علی همچون جان خودتان حفاظت و حمایت بعمل آورید و محققاً او صدیق اکبر است...
و اگر خدا به موسی عصا بخشید، و به ابراهیم خاموشی آتش، به عیسی کلماتی که با آن مرده ها را زنده می کرد، به من هم (با اشاره به علی علیه السلام) این را بخشید و این آیت پروردگار من می باشد و برای هر پیامبری آیت و نشانه ای است از جانب خدا، و ائمه طاهرین علیهم السلام از فرزندان او آیات الهی هستند، زمین تا وقتی کسی از ذریه من (ظاهراً همان ائمه طاهرین مقصود باشد) در آن باقی است از (اهل) ایمان خالی نماند و با پایان یافتن دوران حیات ایشان قیامت برپا خواهد شد.
10) قندوزی حنفی از ابوطفیل عامر بن واثله (آخرین کسی که از صحابه درگذشت) و او از علی علیه السلام نقل کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«یا علی انت وصیی، حربک حربی و سلمک سلمی، و انت الامام ابوالائمه الاحدی عشر، الذین هم المطهّرون المعصومون، و منهم المهدی الذی یملا الارض قسطا و عدلا فویل لمبغضیهم. یا علی لو ان رجل احبّک و اولادک فی الله لحشره الله معک و مع اولادک، و انتم معی فی الدرجات العلی و انت قسیم الجنه و النار».(10)
«ای علی تو وصی من هستی، جنگ با تو جنگ با من است و سلم با تو سلم و سازش با من می باشد. تو امام، و پدر ائمه یازده گانه ای که آنها همه پاک و منزه و معصومند. و از ایشان است «مهدی» آنچنان که زمین را از عدل و داد پرخواهد کرد. پس وای بر دشمنان کینه توز آنها.
ای علی اگر کسی تو و فرزندانت را به خاطر خدا دوست بدارد، خداوند را با تو و فرزندانت محشور فرماید و شما (تو و فرزندانت و محشور شدگان با شما) با من در درجات عالیه بهشت خواهید بود، و تو تقسیم کننده بهشت و دوزخی، دوستانت را داخل بهشت می کنی و دشمنان کینه توزت را داخل آتش».

ائمه یازده گانه

از فرزندان فاطمه زهرا علیها السلام هستند

1) قال النبی [صلی الله علیه و آله و سلم]: فاطمه بهجه قلبی و ابناؤها ثمره فؤادی، و بعلها نور بصری، و الائمه من ولدها امناء ربی و حبله المدود بینه و بین خلقه، من اعتصم بهم نجا و من تخلف عنهم هوی.(11)
«پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: فاطمه سرور قلب من، و دو پسرش میوه دل من، و شوهرش نور دیدگان من، و امامان از فرزندانش امنای پروردگار من و رشته کشیده و راه گشوده بین خدا و خلقش هستند، کسی که بدانها چنگ زند نجات یابد و کسی که از آنها تخلف جوید کارش به تباهی انجامد».
2) انه لما حملت خدیجه بفاطمه کانت تکلّمها ما فی بطنها ... فقال النبی صلی الله علیه و آله و سلم:
«ابشری یا خدیجه، هذه بنت جعلها الله ام احد عشر من خلفائی یخرجون بعدی و بعد ابیهم»(12).
«هنگامی که خدیجه به فاطمه باردار شد حضرتش از داخل شکم با مادرش سخن می گفت... پس پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم فرمود: بشارت باد تو را ای خدیجه، این بچه (در شکم تو) دختری می باشد که خداوند او را مادر یازده نفر از خلفای من قرار داده و پس از من و پدرشان (علی بن ابیطالب علیه السلام) متصدی مقام خلافت خواهند شد».

ائمه نُه گانه

از فرزندان امام حسین علیه السلام هستند

1) صحابی جلیل القدر سلمان رحمه الله روایت نموده که وقتی که شرفیاب محضر پیامبراکرم صلی الله علیه و اله و سلم شدم دیدم که آن حضرت امام حسین علیه السلام را روی زانوهای خود نشانیده و در حالیکه چشمانش را می بوسد و لب بر لبانش می گذارد و می فرماید:
«انک سید ابن سید، ابوالساده، و انت امام ابن امام ابوالائمه، و انت حجه الله ابن حجه ابو حجج تسعه من صلبک، تاسعهم قائمهم»(13).
«تو آقا فرزند آقا پدر آقایان هستی، و تو امام، فرزند امام، پدر امامان می باشی، و تو حجت فرزند حجت و پدر نُه نفر حجت از تبارخودخواهی بود، که نهمین آنها قائم ایشان است».
(و به نقل مصادر زیر-به جز مقتل الحسین علیه السلام-جمله اخو الامام و اخو الحجه نیز ضمیمه حدیث است یعنی تو برادر امام و برادر حجت می باشی)
2) حافظ حموینی با ذکر سند روایت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آورده مشتمل بر این جمله:
... و هو امام کل مسلم و امیرکل مؤمن بعدی...
ثم قال صلی الله علیه و آله و سلم: و الحسن و الحسن اماما امتی بعد ابیهما و سیدا شباب اهل الجنه و امهما سیده نساء العالمین و ابوهما سیدالوصیین، و من ولد الحسین تسعه ائمه تاسعهم القائم من ولدی.(14)
... و او پیشوای هر مسلمانی است پس از من ...
سپس فرمود: حسن و حسین علیهالسلام امامان امت من هستند پس از پدرشان و سید و سرور جوانان اهل بهشتند و مادرشان سرور زمان عالم است و پدرشان سرور تمامی اوصیاء است، و از فرزندان حسین 9 تن که آخرین آنها قائم است از فرزندان من.
3) نیز حدیثی از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده شامل این فراز:
... و لکن اوصیائی منهم اوّلهم اخی و وزیری و وارثی و خلیفتی فی امتی و ولی کل مؤمن بعدی، هو اولهم، ثم ابنی الحسن، ثم ابنی الحسین، ثم تسعه من ولد الحسین واحد بعد واحد، حتی یردوا علی الحوض... (15)
... و از جانشینان من اولی آنها برادر و وزیر و وارث خلافتم در امتم و ولیّ هر مسلمانی پس از من است، سپس فرزندم حسن علیه السلام، بعد فرزندم حسین علیه السلام و پس از آن 9 تن از فرزندان حسین علیه السلام که یکی یکی در کنار حوض کوثر بر من وارد می شوند...
4) نیز حموینی با ذکر سند روایت کرده است که ابن عباس گفت: شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
«انا و علی و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین، مطهرون معصومون(16).
«من و علی و حسن و حسین و نُه نفر از فرزندان حسین پاکیزه گان و معصومان هستیم».
و بطور خلاصه در این دو حدیث (2-4) امام امیرمؤمنان و حسن و حسین و نُه فرزند از فرزندان حسین یکی پس از دیگری به عنوان امامهای بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و جمعاً پاک از آلودگی و معصوم از خطا و گناه معرفی گردیده، با این اضافه که نهمین فرزند حسین (حضرت مهدی قائم علیه السلام) و خلاصه برپادارنده حکومت معرفی شده است.
5) حافظ ابراهیم جوینی بطور مسند از ابن عباس حدیث مفصلی شامل تشرف «نعثل یهودی» به خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده، آنگاه می نویسد: نامبرده عرض کرد: بمن خبر بده وصی ات کیست؟ چون هیچ پیامبری نبوده مگر آنکه برای او وصیی مقرر شده و پیامبر ما موسی بن عمران، یوشع بن نون را به مقام وصایت معرفی کرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«آری وصی و خلیفه بعد از من علی بن ابی طالب علیه السلام و پس از او دو نبیره ام حسن و پس از او حسین است که نُه نفر ائمه ابرار از صلب او دارای مقام وصایت خواهند شد.
نعثل (که یک یهودی عادی نبود و درصدد پیگیری از موضوع سرنوشت ساز وصایت و امامت بود) گفت: ای محمد اسامی آنها را برای من بیان کن.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آری آنگاه که حسین درگذرد فرزندش علی امام و وصی او می باشد، و او که درگذرد فرزندش محمد، و او که درگذرد فرزندش جعفر و پس از او فرزندش موسی، و بعد از او فرزندش علی، و پس از او فرزندش محمد، و بعد فرزندش علی و از آن پس از او فرزندش حسن، و سپس حجه بن الحسن، پس این دوازده نفر امام هم، به عدد نقباء بنی اسرائیل اند.(17)
6) نیز حافظ ابراهیم جوینی با ذکر سند از ابوالطفیل از ابی جعفر علیه السلام روایت نقل کرده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«آنچه را برای تو املاء می کنم بنویس.
امیرمؤمنان علیه السلام عرض کرد: یا نبی الله از فراموشی بر من می ترسی؟!
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نه، از فراموشی بر تو خوفی ندارم و از خداوند درخواست کرده ام که تو را از فراموشی و نسیان حفظ کند (18) و لکن بنویس برای شرکای خودت.
امیرمؤمنان علیه السلام پرسید: شرکای من کیانند یا نبی الله؟
فرمود: امامان از فرزندانت، همانهائی که امت من به پرتو آنها از آب باران سقایت و سیراب می شوند و به خاطر آنان دعایشان به هدف اجابت می رسد، و خداوند به برکت آنان بلا را از ایشان می گرداند و رحمت از آسمان فرود می آید. و با دست اشاره به امام حسن علیه السلام کرد و فرمود: و این نخستین (امام از فرزند تو) می باشد، سپس اشاره به امام حسین علیه السلام کرد و فرمود: این دومین امام است و دیگر امامان، از فرزندان او هستند».(19)
7) حافظ ابراهیم جوینی با ذکر سند از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده است که فرمود:
«من احب ان یتمسک بدینی و یرکب سفینه النجاه بعدی، فیلقتد بعلی بن ابیطالب، و لیعاد عدوه و لیوال ولیه، فانه وصیی و خلیفتی علی امتی فی حیاتی و بعد وفاتی، و هو امام کل مسلم و امیر کل مؤمن بعدی، قوله قولی، و نهیه نهیی و تابعه تابعی، و ناصره ناصری، و خاذله خاذلی.
ثم قال: من فارق علیا بعدی لم یرنی و لم اره یوم القیامه، و من خالف علیا حرّم الله علیه الجنه و جعل ماواه النار، و من خذل علیا خذله الله یوم یعرض علیه، و من نصر علیا نصره الله یوم یلقاه و لقنه حجته عند المساله.
ثم قال علیه السلام: و الحسن و الحسین اماما امُمتی بعد ابیهما، و سید شباب اهل الجنه، و امهما سیده نساء العالمین، و ابوهما سید الوصیین، و من ولد الحسین تسعه ائمه تاسعهم القائم من ولدی، طاعتهم طاعتی و معصیتهم معصیتی، الی الله اشکو المنکرین لفضلهم و المضیعین لحرمتهم بعدی، وکفی بالله ولیا و ناصرا لعترتی و ائمه امتی، ومنتقما من الجاحدین حقهم «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ‌ (20)».(21).
«کسی که دوست دارد به دین من تمسک جوید و بعد از من سوار کشتی نجات گردد، ناگزیر باید اقتدا به علی ابن ابیطالب علیه السلام کند، با دشمنش دشمنی ورزد و با دوستش دوستی، چه او در حال حیات من و پس از وفاتم وصی و خلیفه من خواهد بود.
او بعد از من امام هر مسلمی و امیر هر مؤمنی است، گفتارش گفتار من می باشد و امرش امر من و نهیش نهی من و پیرویش پیروی من و یاورش یاور من و خوارکننده اش خوارکننده من.
آنگاه فرمود: کسی که بعد از من علی علیه السلام مفارقت جوید روز قیامت نه او مرا خواهد دید نه من او را، و کسی که با علی علیه السلام مخالفت کند خداوند بهشت را بر او حرام و جایگاهش را جهنم قرار می دهد، و کسی که علی علیه السلام را خوار نماید روزی که در پیشگاه خدا حاضر شود خوارش کند، و کسی که علی علیه السلام را یاری نماید روزی که به دیدار خدا بشتابد، یاریش نماید و (در بازجوئی و محاکمه) سخنی که مایه نجات و رستگاری او باد شد بدو تلقین کند.
سپس فرمود: حسن و حسین علیه السلام بعد از پدرشان دو امام امت من و آقای جوانان بهشت اند، مادرشان سرور زنان عالم و پدرشان سید الوصیین است، و از تبار حسین نُه نفر امام به وجود آیند که نهمین آنها قائم از فرزندان من خواهد بود.
اطاعتشان اطاعت من می باشد و سرپیچی از فرمانشان سرپیجی از فرمان من خواهد بود، من به خدا از منکرین فضلشان و تضییع کنندگان حرمتشان شکایت می کنم، و همین بس که خداوند یار و یاور عترت من و امامان امتم و انتقام کشنده از منکرین حق ایشان خواهد بود (و به حکم قرآن) آنان که ظلم و ستم روا داشتند بزودی خواهند دانست که بازگشتشان به کجا و سرنوشتشان از چه قرار است».
8) محقق موصلی ضمن حدیث مفصلی از قول پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم چنین آورده:
«ان الله اطلع الی الارض اطلاعا فاختارنی منهم، ثم اطلع الیهم ثانیه فاختار اخی و ابن عمی و وزیری و وارثی و خلیفتی فی امتی و مولی کل مؤمن و مؤمنه بعدی...
... ان الله عزوجل نظر الی الارض ثالثه فاختار منها احد عشر اماما من اهل بیتی، فهم خیار امتی و منهم احد عشر اماما، حتی انه کلما هلک و احد قام واحد، کمثل نجوم السماء، کلما غاب نجم طلع نجم، ائمه هادین مهدیین...
و هم حجج الله فی ارضه و شهاده (و الصحیح شهدائه) علی خلقه، من اطاعهم فقد اطاع الله و من عصاهم فقد عصی الله، هم مع القرآن و القرآن معهم، لا یفارقهم حتی یردوا الحوض.
اولهم ابن عمی علی بن ابیطالب و هو خیرهم و افضلهم، ثم ابنی الحسن ثم الحسین وامهم فاطمه ابنتی و تسعه من ذریتها ولد الحسین»(22).
بطور خلاصه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«خداوند از بین اهل بیت من دوازده امام برگزید که بهترین افراد امت من هستند و همانند رستگاران آسمان که هر یک غروب کند دیگری طلوع نماید، آنها هم هر کدام درگذرند دیگری بپا خیزد، فرمانبری و سرپیچی از آنان فرمانبری و سرپیچی از فرمان خداست، آنها با قرآنند و قرآن با آنها، از هم جدا نشوند تا وارد بر حوض (کوثر) شوند، نخستین آنان پسر عمم علی بن ابی طالب علیه السلام و بهترین آنها و برترین ایشان است، آنگاه فرزندم حسن سپس حسین، ومادر ایشان فاطمه دختر من می باشد، و نُه نفر امامان از ذریه های او از فرزندم حسین علیه السلام خواهند بود».
9) سلیم بن قیس از عبدالله بن جعفر بن ابیطالب علیه السلام روایت مفصلی در رابطه با دیدارش با معاویه آورده است که ضمن گفتگو درباره امیرمؤمنان و حسنین علیه السلام گوید شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ از آیه: «و ما جعلنا الرؤیا التی اریناک الا فتنهً للناس و الشجره الملعونه فی القرآن». فرمود:
«دیدم دوازده نفر از امامان گمراهی بر فراز منبر من جست و خیز می نمایند و امت مرا به عقب گرد وادار می کنند، و در بین این عدد دو نفر از دو قبیله مختلف از قبائل قریش می باشند و سه نفر از بنی امیه و هفت نفر از فرزندان حکم ابن ابی العاص».
و شنیدم که می گوید:
«ان بنی ابی العاص اذا بلغوا خمسه عشر رجلا جعلوا کتاب الله دخلا، و عبادالله خولا و مال الله دولا».
آنگاه فرمود:
«آیا من نسبت به مؤمنین اولی بر نفوسشان نیستم؟ ما (عبدالله بن جعفر، عمرو بن ابی سلمه، اسامه بن زید، سعد بن ابی وقاص، سلمان فارسی، ابوذر عفاری، مقداد و زبیر بن عوام) همه گفتیم آری یا رسول الله.
فرمود:
«من کنت مولاه فعلی مولاه-اولی به من نفسه-و ضرب بیده علی منکب علی علیه السلام فقال: اللهم وال من والاه و عاد من عاده، ایها الناس: انا اولی بالمؤمنین من انفسهم، لیس لهم معی امر و علی من بعدی اولی بالمؤمنین من انفسهم، لیس لهم معه امر، ثم ابنی الحسن اولی بالمؤمنین من انفسهم لیس لهم معه امر،
ثم عاد فقال: ایها الناس اذا انا ستشهدت فعلی اولی بکم من انفسکم، فاذا استشهد علی فابنی الحسن اولی بالمؤمنین منهم بانفسهم، فاذا استشهد الحسن فابنی الحسین اولی بالمؤمنین منهم بانفسهم، فاذا استشهد الحسین فابنی علی بن الحسین اولی بالمؤمنین منهم بانفسهم، لیس لهم معه امر، ثم اقبل علی علیه السلام فقال: یا علی انک ستدرکه فاقراه منی السلام. فاذا استشهد فابنی محمد اولی بالمؤمنین منهم بانفسهم، و ستدرکه انت یا حسین فاقراه منّی السلام، ثم یکون فی عقب محمد رجال واحد بعد واحد و لیس منهم الا و هو اولی بالمؤمنین منهم بانفسهم لیس لهم معه امر، کلهم هادون مهتدون...».(23)
بطور خلاصه پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم نخست علی علیه السلام را به مقام امامت و اولویت بر نفوس مؤمنین از خودشان معرفی فرمود، آنگاه اعلام کرد که بعد از علی علیه السلام حسن علیه السلام و بعد از او حسین علیه السلام و بعد از او فرزندش امام علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام و بعد از او فرزندش محمد بن علی الباقر علیه السلام و پس از آن فرزندانش یکی پس از دیگری امام و واجب الاطاعه خواهند بود.
10) نیز سلیم بن قیس ضمن احتجاج امام امیرمؤمنان علی علیه السلام در شورای خلافت همین موضوع را آورده است.(24)
11) در روایتی دیگر که سلیم بن قیس (مبنی بر پاسخ امیرمؤمنان علیه السلام به نامه معاویه) آورده بدین موضوع تصریح شده است.(25)

احادیث مشتمل بر اسامی ائمه «اثنی عشر»

1) خطیب خوارزمی با ذکر سند از علی بن ابی طالب علیه السلام روایت کرده و از او رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود:
«انا واردکم علی الحوضف و انت یا علی السائق، و الحسن الرائد، و الحسین الامر، و علی بن الحسین الفارط، و محمد بن علی الناشر، و جعفر بن محمد السائق، و موسی بن جعفر محصی المحبین و المبغضین و قامع المنافقین، و علی بن موسی مزین المؤمنین، و محمد بن علی منزل اهل الجنه درجاتهم، و علی بن محمد خطیب شیعته و مزوجهم الحوار العین و الحسن بن علی سراج اهل الجنه یستضیئون به، والمهدی شفیعهم یوم القیامه حیث لا یاذن الله الا لمن یشاء و یرضی»(26).
بطور خلاصه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حالی که روی سخن به علی بن ابیطالب علیه السلام نموده بود، فرمود من (در قیامت) بر سر حوض کوثر وارد بر شما خواهم شد و تو یا علی ساقی هستی و آنگاه اسامی یازده امام دیگر را با ذکر پست و مقام هر یک در رابطه با شئون قیامت و سپس بهشت و رفتن شیعیان بدانجا ایراد فرموده که نیازی به توضیح ندارد.
2) خطیب خوارزمی با ذکر سند، روایتی از «ابوسلیمان راعی»(یکیی از صحابه و خدمه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده که آنحضرت سخن از معراج به میان آورد و آنگاه فرمود: خداوند متعال در شب معراج به من فرمود:
«یا محمد انی خلقتک و خلقت علیا و فاطمه و الحسن و الحسین و الائمه من ولد الحسین، من شبح نور من نوری، و عرضت ولایتکم علی اهل السموات و الارضین، فمن قبلها کان عندی من المؤمنین، و من حجدها کان عندی من الکافرین...
ثم قال: یا محمد تحب ان تراهم؟
قلت: نعم یا رب
قال: التفت عن یمین العرش.
فالتفت فاذا بعلی و فاطمه و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و المهدی فی ضحضاح من نور قیام».(27)
«ای محمد من تو را علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان از فرزندان حسین را از لمحه ای از نور خود آفریدم و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمینها عرضه داشتم، پس کسیکه که پذیرفت نزد من از مؤمنان بحساب آمد و کسی که انکار نمود در شمار کافران قرار گرفت...
سپس فرمود: ای محمد دوست داری آنها را ببینی؟
گفتم: بلی پروردگارا.
فرمود: به سمت راست عرش بنگر. پس نگاه کردم دیدم علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و مهدی-همچون کوکب دری-در موجی از نور ایستاده اند».
3) مورخ شهیر غیاث الدین خواند میر (متوفی 941-942) از جابر بن یزید جعفی آورده است که گفت: از جابر بن عبدالله انصاری خزرجی شنیدم که می گفت: هنگامی که خداوند آیه « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ (28)» را بر پیامبرش نازل فرمود گفتم یا رسول الله خدا و رسولش را شناختیم اکنون می خواهیم بدانیم که مراد از «اولی لامر» که خداوند اطاعتشان را به اطاعت شما مقرون فرموده، کیانند؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«ای جابر آنها خلفا و جانشینان بعد از من می باشند و ائمه هدی پس از من، نخستین آنها علی است و پس از او حسن و حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی (که در تورات به باقر معرفی شده و از این پس بزودی او را درک خواهی کرد ای جابر هنگامی که وی را دیدار کردی از من به او سلام برسان)، بعداً جعفر بن محمد الصادق، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی، که بترتیب یکی پس از دیگری امام واجب الاطاعه خواهند بود، و سپس همنام و هم کنیه من حجت خدا در زمینش و بقیه الله در بین بندگانش محمد بن الحسن بن علی، همان کسیکه خداوند عزوجل شرق و غرب زمین را بدستش بگشاید و آنچنان از بین شیعیان خود غائب و پنهان گردد که جز کسانیکه خداوند قلبشان را به نور ایمان آزمایش فرموده، کسی در عقیده به امامتش ثابت نماند.»(29)
4) فاضل الدین محمد حموینی با ذکر سند از ابوذر و مقداد و دیگران روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود:
«یا علی انت خلیفتی من بعدی و امیرالمؤمنین و امام المتقین و حجه الله علی خلقه، و یکون بعدک احد عشر اماما من اولادک و ذریتک، واحداً بعد واحد الی یوم القیامه، هم الذین قرن الله طاعتهم بطاعته و بطاعتی، کما قال: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» قال: یا رسول الله بیّن لی اسمهم.
قال: ابنی هذا، ثم وضع یده علی راس الحسن، ثم ابنی هذا، ثم وضع یده علی رأس الحسین، ثم سمیّک یا علی، و هو سید الزهاد و زین العابدین، ثم ابنه باقر، سمیّی باقر علمی و خازن وحی الله تعالی، و سیولد فی زمانک فاقرئه یا اخی منی السلام(30) ثم یکمل احد عشر اماما معهم ولدک مهدی امتی، محمد، الذی یملاالله الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا»(31).
بطور خلاصه این حدیث بیانگر مقام خلافت بلافصل امام امیرمؤمنان علیه السلام و یازده نفر امام از فرزندان علی علیه السلام یکی پس از دیگری است که تا امام پنجم حضرت باقر العلوم علیه السلام و بعد از آن امام دوازدهم حضرت مهدی علیه السلام را نام برده و به ظهورش بشارت داده است.

سه سؤال از اهل سنت:

سؤال 1

آیا عبارات پیشین که از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم نقل شد، خصوصاً جمله های «لایزال الذین قائماً» و «ان هذاالامر لا ینقضی» بر وعده الهی درباره آخرین خلیفه از «خلفاء اثنی عشر» تطبیق نمی کند؟

سؤال 2

اگر مقصود از «خلفاء اثنی عشر» که همه از قریش باید باشند، خلفای راشدین هستند که تعداد آنها از 4 نفر تجاوز نکرد، و اگر مقصود خلفاء بنی امیه می باشند که تعداد آنها از دوازده نفر تجاوز کرد و اگر مقصود خلفاء بنی عباس می باشند که باز تعداد آنها از 12 نفر تجاوز کرد، پس مقصود از خلفائی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: دوازده نفرند و همه از قریش هستند چه کسانی می باشند؟

سؤال 3

اگر مقصود از خلفاء دوازده گانه آنهائی نیستند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به اسامی آنها اشاره کرده که این منافات با روایات فوق الذکر دارد و اگر خلفاء پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همانهائی هستند که آن حضرت به اسامی آنها اشاره کرده، پس چرا شما خلفاء منصوص از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را رها کردید و دیگران را به عنوان خلیفه برگزیدید؟

پی نوشت ها :

1. مناقب، خطیب خوارزمی، فصل 6 ص 34؛ ینابیع الموده؛ باب 43 ص 127 ط اسلامبول؛ مناقب المرتضویه؛ ص 98-به نقل از ملحقات احقاق الحق، ج5، ص 104؛ اهل البیت، توفیق ابوعلم مصری ص 429.
2. ینابیع الموده باب 41 و ص 145 ط حیدریه.
3. فرائد السمطین، ج2 ص 243؛ ینابیع الموده باب چهارم ص 31؛ و باب چهل و چهارم ص 154، انتهاء الافهام، مولوی ابومحمد بصری ص 206- به نقل از ملحقات احقاق الحق ج 4 ص 482؛ و ... .
4. موده القربی، موده دهم ص 96 ط لاهور؛ ینابیع الموده ص 254 و 445 ط اسلامبول و ص 308 و 534؛ و ...
5. مناقب، خوارزمی، فصل 19 ص 234 با کمی اختلاف در لفظ؛ اربعین بن ابی فوارس ص 149 حدیث 39 به نقل از ملحقات احقاق الحق ج 4 ص 88؛ و ...
6. موده القربی، موده دوم، ط لاهور، ص 33؛ ینابیع الموده ص 244 ط اسلامبول و 291 ط حیدریه؛ انتهاء الافهام ابومحمد حسینی ص 19.
7. فرائد السمطین، ج1 ص 309 و به نقل از ینابیع الموده باب 44 ص 157 ط حیدریه و ص 133 ط اسلامبول.
8. وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی ص 73؛ فرائد السمطین ج1 ص 137 شماره 101؛ شرح جامع الصغیر سیوطی از علامه مناوی ص 259؛ فتوحات الوهاب، شیخ سلیمان بن عمر عجیلی شافعی ط مصر 62 [ملحقات احقاق الحق ج 15 ص 42] الدر المکنونه فی النسبه الشریفه المصونه، شیخ ابوعبداله محمد المدنی المغربی الفاسی المالکی ص 7 ط مطبعه فاسیه؛ ...
9. موده القربی، موده دهم ص 97 ط لاهور؛ المناقب المرتضویه ص 130 ط بمبئی؛ ینابیع الموده ص 308 ط حیدریه و 258 ط اسلامبول.
10. ینابیع الموده باب 16 ص 97 ط حیدریه و ص 85 ط اسلامبول.
11. مناقب، جارالله زمخشری، ص 213 (به نقل از احقاق الحق ج 13 ص 79)؛ مقتل الحسین، خطیب خوارزمی، فصل 5 ج1 ص 59؛ فرائد السمطین حموینی، ج2، ص 66 بشماره 390؛ بحرالمعارف، ابن حسنویه موصلی، ص 106 مخطوط (به نقل از احقاق الحق ج 13 ص 79)؛ ینابیع الموده، قندوزی حنفی، باب 15 ص 93 ط نجف، و ص 82 ط اسلامبول؛ اربعین، محمد بن ابی الفوارس، ص 14 مخطوط (به نقل از ملحقات احقاق الحق ج 4 ص 288)؛ و ...
12. مدح الخلفاء الراشدین، عزالدین عبدالسلام شافی، [به نقل از ملحقات احقاق الحق ج 10 ص 12]؛ عبقات الانوار، بخش حدیث ثقلین، ج3، ص 239-240 بدون کلمه احد عشر که قریب به این مضمون را نقل کرده است.
13. مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص 146؛ موده القربی، میرسید علی همدانی، موده دهم؛ ینابیع الموده قندوزی حنفی، پایان باب 56 ص 308 و باب 77 ص 534 و باب 94 ص 590 به نقل از مناقب خوارزمی؛ حبیب السیر، خواند میر ج 2 ص 103؛ المناقب المرتضویه ص 129؛ منهاج السنه، ابن تیمیه ج 4 ص 210؛ الامام جعفر الصادق، مستشار عبدالحلیم جندی پاورقی ص 253؛ و ...
14. فرائد السمطین، ج1، ص 54-55.
15. فرائد السمطین، ج 1، ص 318، ضمن خطبه مناشده امیرمؤمنان علیه السلام در شورای خلافت.
16. همان، ج2، ص 13.
17. فرائد السمطین، ج2، ص 133-134 و ینابیع الموده، باب 76، ص 529.
18. دلیل بر فرموده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نزول آیه شریفه: «و تعیها اذن واعیه» (الحاقه 69 /12) و تفسیر آن به امیرمؤمنان علیه السلام است که خداوند حضرتش را به وسعت شنوائی بر دیگران امتیاز داد. جهت تفصیل به شواهد التنزیل حسکانی، ج2، ص 272 و غایه المرام بحرانی باب 69 ص 366 مراجعه گردد.
19. فرائد السمطین، ج2، ص 259 ینابیع الموده ص 22 باب سوم؛ امالی شیخ طوسی قدس سره ج 2 ص 56؛ بصائر الدرجات ص 167 که از مصادر حدیثی شیعه می باشد آماده ست.
20. سوره شعرا، آیه 227.
21. فرائد السمطین، ج1، ص 54.
22. بحرالمناقب، علامه محدث جمال الدین ابن حسنویه موصلی [به نقل از ملحقات احقاق الحق ج 5 ص 40].
23. کتاب سلیم بن قیس ص 231-233 ط بیروت؛ الغدیر ج 1 ص 199-201.
24. همان، ص 124.
25. همان، ص 187.
26. مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص 94-95.
27. همان، خوارزمی، ج1، ص 95-96؛ فرائد السمطین ج2 ص 319؛ طرائف سید بن طاووس، ص 172؛ ینابیع الموده، باب 93 ج 3 ص 160 ط بیروت و ص 583 نجف؛ و ...
28. سوره نساء آیه 152.
29. حبیب السیر، ج 2 ص 103-104؛ نیز صاحب روضه الاحباب ذیل نام امام دوازدهم این حدیث را نقل کرده است. [به نقل از عبقات الانوار حدیث ثقلین، ج 3، ص 238].
30. پیشگویی از ولادت امام باقرعلیه السلام مربوط به روایت جابر بن عبدالله انصاری است و شاید همانند روایت قبل پیشگوئی از ولادت امام علی بن الحسین علیه السلام و ابلاغ سلام به آن حضرت بوده است.
31. مناهج الفاضلین ص 239 بنقل از ملحقات احقاق الحق، ج 13، ص 68.

منبع : تهرانی، حسین؛ (1427 ه.ق)، سؤالات ما شامل 313 سؤال پیرامون مسائل اعتقادی، کلامی، فقهی، تفسیری و تاریخی، قم: نشر حاذق، چاپ دوم(1427ه.ق).