اسدالله علم در جایگاه عالیترین رابط شاه با کشورهای خارجی
علم مهره مورد توافق مشترک شاه ـ امریکا و انگلستان بود و چنان که از فحوای اسناد و خاطرات علم برمیآید وی تقریباً عالیترین و شاید تنها رابط سفارتخانههای انگلستان و امریکا و شاه بود و تمام امور سیاسی، اقتصادی، نظامی این
پژوهشگر: مظفر شاهدی
علم مهره مورد توافق مشترک شاه ـ امریکا و انگلستان بود و چنان که از فحوای اسناد و خاطرات علم برمیآید وی تقریباً عالیترین و شاید تنها رابط سفارتخانههای انگلستان و امریکا و شاه بود و تمام امور سیاسی، اقتصادی، نظامی این دو کشور با ایران با حضور وی عملی میشد. پرویز راجی، آخرین سفیر شاه در انگلستان، در اینباره مینویسد: «شاهنشاه تأکید کردند که اصولاً خطمشی خارجی دولت از طریق وزیر دربار ]اسدالله علم[ اعمال میشود و نه به وسیله وزیر خارجه».1
حسین فردوست نیز که خود از مشاوران نزدیک شاه بود و سالها در دستگاه او خدمت کرده است، در اینباره مینویسد: «من در تمام دوران زندگی خود تنها یک نفر را دیدهام که واقعاً محمدرضا برای روابط خارجیش به او نیاز داشت و او علم بود.»2 وی در جای دیگر مینویسد: «...محمدرضا به علم اطمینان خاصی داشت و هیچ فرد دیگری نمیتوانست جانشین تمام و کمال او تلقی شود».3
مذاکره با شرکتهای بزرگ اقتصادی جهان، انعقاد قراردادهای نفتی، مذاکرات اوپک، معاملات بزرگ تجاری و بازرگانی، خرید تجهیزات، تعادل بودجه و اموری از این نوع از جمله مواردی بودند که خود شاه پرداختن به آنها را حق مسلم خود میدانست، و از آنجا که کشورهای انگلستان و امریکا جزو اصلیترین طرفهای معامله با ایران بودند اسدالله علم به عنوان رابط منحصر بهفرد شاه با آنان برگزیده شده بود.
به رغم ارتباط تنگاتنگ و در عین حال توأمان اسدالله علم با نمایندگان سیاسی ـ اطلاعاتی و ... دو کشور انگلستان و امریکا، بهنظر میرسد که وی تا آخر عمر به انگلستان بیش از آمریکا اهمیت میداد. در واقع علم اعتقادش به انگلستان در مقایسه با امریکا راسختر بود. هر چند وی کاملاً حساسیت موقعیت امریکا و روابطش با ایران را درک میکرد، اما در نهایت رأیاش را به سود انگلیسیها صادر میکرد. به نظر علم نقش انگلستان در ایران همواره برجسته باقی ماند. با این حال وی در طول حیات سیاسیاش روابط خود را با مأموران اطلاعاتی و بلندپایه این دو کشور حفظ کرد و گسترش داد.
ازجمله کسانی که از سوی انگلستان به عنوان مأموران عالیرتبه اطلاعاتی ـ سیاسی در ایران فعالیت کردند و در مسائل بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی رابط اصلی محسوب میشدند، اردشیر جی و پسرش شاپور جی بودند.
اردشیر جی درتثبیت حکومت رضا شاه تلاشهای گستردهای را صورت داد و به عنوان یکی از اصلیترین رابطین حکومت ایران و انگلستان در آن دوره نقش بسزا برعهده گرفت. پس از وی پسر و در واقع جانشینش در حوزهای گستردهتر کار پدر را دنبال کرد و تا جایی که به مأموریت وی مربوط میشد به خوبی از عهده اجرای آن برآمد.
شاپور جی معروف به ریپورتر در سال 1299ش/1911م در تهران متولد شد. وی فرزند اردشیر جی بود. شاپور جی در کالج وست مینیستر و کینگز وابسته به دانشگاه کمبریج تحصیل کرده و در سال 1318ش/1939م در رشتههای علوم سیاسی، تاریخ و زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد. وی پس از اتمام تحصیلاتش با سمت مسئولیت ویژه از سوی ریاست دانشگاه کمبریج به وزارت خارجه این کشور معرفی شد. او خدمات پرارزشی برای انگلستان در فرانسه، خاورمیانه، مرزهای هندوستان و برمه انجام داده و از سوی دولت بریتانیا نشان خدمات ممتاز را دریافت کرده بود. وی در سال 1322ش/1943م با مسئولیت ویژه در هندوستان به خدمت مشغول شد و یک ایستگاه رادیویی به زبان فارسی برای ایران و افغانستان تأسیس کرد. شاپور جی در سال 1324ش/1945م با پذیرفتن مسئولیتی دیگر به بحرین اعزام شد و سال بعد رهسپار چین شد و در آن جا به خاطر فعالیتهای چشمگیرش در انعکاس حوادث و وقایع این کشور به دریافت توصیهنامه خدمات ویژه از سوی دولت بریتانیا نایل آمد. در سال 1326ش/1947م به عنوان مقام دوم وزارت امور خارجه حکومت هند و دبیر اول ارشد اولین سفیر اکرودیته هند در ایران مشغول به کار شد. شاپور جی در وقایع بحران نفت به مدت سه سال به عنوان مقام دوم وزارت امور خارجه امریکا در منصب مشاور سیاسی سفیر امریکا در تهران، یعنی هندرسون، انتخاب شد. او در براندازی حکومت دکتر مصدق تلاشهای چشمگیری انجام داد. وی در این زمان در دانشکده افسری تهران به تدریس مشغول بود و همزمان برای روزنامه تایمز لندن، یو.اس.ریپورت، و وُرلد نیوز مقاله تهیه میکرد. پس از پایان مأموریتش در سفارت امریکا، از سوی وزیر خارجه این کشور یک شغل دایمی در وزارت خارجه امریکا برای او درنظر گرفته شد و جهت قدردانی از خدمات وی در جهت اهداف مشترک، برگه شهروندی ایالات متحده به او اعطا شد. شاپور ریپورتر سپس با ارتقا به درجه سرهنگی بهعنوان افسر رابط شاه و امریکا و انگلیسیها برگزیده شد و در این میان خدمات ارزشمندی جهت تثبیت روابط شاه ایران با این کشورها انجام داد. او پس از چندی به درجه سرتیپی ارتقا یافت و در این زمان دیدارهای فراوانی از واشنگتن و لندن به عمل آورد و در ایجاد پیوندهای نزدیک بین شاه ایران و انگلستان نقش بسزا یافت. در همین حال وی ارتباط بسیار نزدیکی با برخی از افراد نزدیک به شاه برقرار کرد و این امر به او امتیازات چشمگیری بخشید. شاپور ریپورتر مشاور عمده مقامات امریکایی و انگلیسی در مسائل مربوط به ایران و شاه بود و از نظر قومی و مذهبی شناخت بسیار زیادی از ایران داشت.4
سند دیگری در دست است که تابعیت شاپور جی به بریتانیا همراه با مأموریت ویژهاش در ایران و سایر ممالک جهان را توضیح میدهد. این سند که در واقع گذرنامه بریتانیایی شاپور جی ریپورتر در ایران است، از سوی وزارت دادگستری ایران در سال 1326ش/1947م صادر شده است. در بخشی از این گذرنامه آمده است:
آقای شاپور اردشیر جی ـ گذرنامه بریتانیایی ـ علامت مخصوص ممالک متحد بریتانیا و ایرلند شمالی ـ ... از سفارت کبری دولت اعلیحضرت بریتانیا در تهران این سند به نام اعلیحضرت پادشاه بریتانیا از کلیه کسانی که ممکن است ارتباط با آن پیدا کنند تقاضا دارد و میخواهد که بدارنده آن اجازه دهند به طور آزاد و بدون عائق و مانع عبور کنند و هرگونه کمک و حمایت که مورد احتیاج مشارالیه باشد دربارهاش به عمل آورند ـ صادر شد در تهران اول مارس 1947/1326ش ـ محل امضا، رئیس قسمت امور کنسولی در سفارت بریتانیا. نام دارنده سند آقای شاپور اردشیر جی ـ ملیت تبعه بریتانیا ـ محل تولد تهران ـ تاریخ تولد 26 فوریه 1921. 5
بنابراین روشن میشود که شاپور اردشیر جی ریپورتر از سوی دو کشور انگلستان و امریکا به طور مشترک نقش رابط را با مقامات ایران برعهده داشت.
در اوایل دهه 1330ش/1950م همزمان با فعالیتهای شاپور جی بر ضد دولت ملی دکتر مصدق، همسر وی آسیه آزمانوکیان نیز در مرکز اطلاعات سفارت امریکا در تهران مشغول به کار جاسوسی بود. بنابراین اقدامات شاپور جی همراه با عملیات جاسوسی همسرش در سفارت امریکا بر ضد دولت مصدق بس معنادار و در عین حال مهم مینماید. در نامهای که در سال 1331ش/1952م از سوی مرکز اطلاعات امریکا در ایران با عنوان آسیه آزمانوکیان صادر شده است از خدمات ارزنده وی بسی تقدیر و تشکر به عمل آمده است.6
دوستی و همکاری اسدالله علم با شاپور جی جهت تثبیت موقعیت شاه، همزمان با حکومت مصدق شروع شد و تا سالها پس از سقوط حکومت وی ادامه داشت.
شاپور جی در روزنامهها و نشریات معتبر جهان از جمله تایمز لندن مقالاتی جهت تثبیت موقعیت شاه در ایران به چاپ میرساند تا بدینوسیله بتواند دوستی شاه را با کشورهای امریکا و انگلستان محکمتر کند. در اینباره شاپور جی ریپورتر در طی نامهای به اسدالله علم در سوم ماه مه 1954/1333ش، یعنی یک سال پس از سقوط مصدق مینویسد:
امیراسدالله عزیزم ـ مقالهای را برایت میفرستم که در روز 22 اوت سال گذشته برای روزنامه تایمز نوشته بودم. در آن زمان شاه هنوز در مسافرت خارج بسر میبرد. این مقاله را لطفاً بخوان و به اعلیحضرت نشان بده. زیر بعضی از قسمتهای مقاله را خط کشیدهام ولی معتقدم که مقاله بشدت در آن زمان دارای اهمیت بود.7 این مقاله به وسیله روزنامههای معتبر در تمام نقاط امپراتوری بریتانیا و کشورهای مشترکالمنافع بارها به چاپ رسیده ... مطمئنم این مقاله مورد پسند شما و اعلیحضرت قرار خواهد گرفت. توجه کنید که من میگویم «شاه و دولت او» همچنین میگویم «نظام پادشاهی در بین ایرانیان کاملاً جا افتاده است» و غیره. وقتی که همدیگر را دیدیم میتوانی نظراتت را به من بگویی. ارادتمند ـ شاپور.8
اسدالله علم تنها رابط شاه با شاپور جی بود. علم نظریات شاه را درباره چگونگی و میزان تأثیرگذاری مقالات و گزارشات شاپور جی به وی منعکس میکرد. شاه غالباً از این نوع مقالات و نوشتجاتی که به نفع وی توسط ریپورتر به چاپ میرسید، خرسند بود. علم در یکی از نامههایش خطاب به شاپور جی ریپورتر مینویسد: «از رپورتاژی که فرستادهاید نهایت تشکر را دارم. متن آن از نظر شاهنشاه هم گذشت. مورد توجه ذات مقدس شاهانه قرار گرفت. امیدوارم بزودی شما را زیارت کنم».9
پس از سقوط مصدق مسائل مربوط به نفت ایران در عرصه بینالمللی اهمیت بسزایی یافت. نفت در دوران حکومت مصدق ملی اعلام شده بود. پس از عزل مصدق انتظار میرفت که تغییرات و تجدید نظرهایی در مسئله ملی شدن صنعت نفت ایران ایجاد شود. با این حال جو عمومی کشور اجازه چنین کاری را نمیداد. بنابراین به نظر میرسید که انگلستان تا حدود زیادی متقاعد شده باشد که به اصطلاح «میراث مصدق را نمیشود نادیده گرفت».10 با این حال انگلستان از طریق مأموران ویژهاش، که در رأس آنها شاپور جی قرار داشت در تلاش بود تا جهت ایجاد ارتباط نزدیکتر با شاه او را قهرمان ملی کردن نفت معرفی نماید. اسدالله علم و شاپور جی که در سرنگونی مصدق نقشی بسزا برعهده داشتند، این بار پس از سقوط او در تلاشی فراگیر بر آن شدند اقدامات او را به حساب شاه بنویسند تا انگلستان در جو عمومی کشور وجهه بدی پیدا نکند و از سوی دیگر روابط شاه و انگلستان در قالبی گستردهتر ادامه یابد. در اینباره شاپور جی طی نامهای به اسدالله علم خاطرنشان میسازد که او در طی مقالاتی نقش شاه را پس از سقوط مصدق به عنوان هماهنگکننده و قدرت مافوق دولت و مجلس طبقهبندی کرده و از سوی دیگر شاه را حمایتکننده اصلی از مسئله ملی شدن نفت ایران معرفی کرده است که «میخواهد به توافق نفتی شرافتمندانه و منصفانهای که از لحاظ سیاسی دارای اهمیت فراوان است دست یابد». در واقع لندن که از ملی شدن نفت ایران کاملاً به هراس افتاده بود در پی ناکامیاش بر آن شد تا نظر مساعد شاه را برای اخذ پارهای امتیازات درباره نفت ایران جلب کند. به همین دلیل شاپور جی درصدد برآمد این فکر را از طریق اسدالله علم به شاه القا کند و نهایتاً این اقدام شاه را از منظر دولتمردان وایتهال گامی مؤثر در توسعه روابط دو کشور قلمداد کند.11
شاه نیز که به موضوع فروش نفت به کشورهای اروپایی و امریکایی علاقهمند بود، اسدالله علم را مأمور کرد تا با سفرا و نمایندگان کشورهای اروپایی و امریکایی تماس بگیرد و آنها را متقاعد سازد تا در قبال خرید نفت، کالا و تجهیزات نظامی به ایران بدهند. اسدالله علم در این مورد با شاپور جی تماس گرفت و او را متقاعد ساخت تا درباره اهمیت خرید نفت ایران و ایجاد روابط بازرگانی و تجاری و سرمایهگذاری در بخشهای مختلف صنایع، کشاورزی و ... با انگلستان صحبت کند. شاپور جی که کاملاً از شرایط و وضعیت حساس ایران اطلاع داشت و اشتیاق شدید شاه را به اجرای برنامههایش درک کرده بود، موقعیت را برای گرفتن امتیاز از ایران بسیار مناسب تشخیص داد و سعی کرد نظریات شاه را به دولتمردان عالیرتبه انگلیسی انتقال دهد. شاپور جی در اینباره طی یک سخنرانی در مقابل شاهزاده ولز، نخستوزیر انگلستان و شهردار نیویورک و گروه دیگری از بلندپایگان انگلیسی اهمیت ایران را بهعنوان کشوری مستعد برای فعالیتهای اقتصادی به آنها گوشزد کرد و افزود:
... گفتار من در مورد ایران است ... در هر حال فکر میکنم تعداد کسانی که نسبت به زمینههای فراوان موجود در ایران شناخت دارند بسیار اندک است و پر واضح است که جهل در چنین مواردی دشمن سعادت است. کسانی که در بریتانیا پیشرفتهای جهانی را تعقیب میکنند ایران را به عنوان سرزمینی میشناسند که پیشرفتهای همهجانبه و ویژه در آن صورت گرفته و ستایش از رهبری شاه نیز امری جهانی و فراگیر شده است. ولی این مسئله برای منافع تجاری بریتانیا آغاز راه است و نه انجام آن ... میتوان به برخی از آخرین موفقیتهای بریتانیا در ایران اشاره کرد ... طرح شاه لوله گاز با شرکت ایمگ، مشارکت شرکت روتس در صنایع اتومبیلسازی ایران، احداث کارخانه دیزل لیلاند، احداث کارخانه دیزل انگلیش الکتریک ... شواهدی روشن مبنی بر آغاز پروژههای عظیم کشاورزی ـ صنعتی در اوایل سال 1971 در دست است ... بریتانیا نمیتواند موفقیتهای به دست آمده در ایران را که دیگر تکرار نخواهد شد از دست بدهد. وضعیت جغرافیایی کلیدی و چهارراه مانند، ثبات سیاسی، جمعیت رو به رشد و انبوهی از دولتمردان ماهر و کادر اداری و فنی روبه رشد از ویژگیهای مشخص این کشور است. ایران جایی است که صنعت و تکنولوژی انگلستان میتواند آن را برای خود به مثابه «وطن دور از وطن» تلقی نماید ... ایران دارای مجموعه شرایطی است که میتواند این کشور را مرکز پایگاه محلی صادرات ما سازد ... در خصوص نیازهای دفاعی ایران شاه سفارشات بسیار بزرگی به بریتانیا داده و سفارشات بیشتری نیز در راه است. ایران متحد بریتانیاست و از چنان اعتبار بالایی در سطح جهانی برخوردار است که دفاع از این کشور هیچگاه مورد انتقاد واقع نخواهد شد ... فکر میکنم پیرامون این مطلب که ایران به مثابه یک شریک تجاری بالقوه برای بریتانیا دارای مزایای فراوانی است به حد کافی صحبت کردم. ]شاه ایران میگوید [از کشور من که دارای ذخایر وسیع است نفت بیشتری بخرید. در مقابل ما هم برای خرید مایحتاجمان از بریتانیا پول بیشتری صرف خواهیم کرد ... تا جایی که به ایران مربوط میشود سادهترین و شاید هم تنها راه ادامه منافع تجاری ما این است که نیازهای معقول ایران را به وسیله درآمد بیشتری از نفت تأمین نماییم بگذارید تا صنایع نفتی ما ثابت کنند که میتوان تا سطح منافع دوجانبهای که ایران پیشنهاد میکند، بهطور عادلانه پیشرفت حاصل کرد.
منبع: ایرانیان http://www.iichs.org
حسین فردوست نیز که خود از مشاوران نزدیک شاه بود و سالها در دستگاه او خدمت کرده است، در اینباره مینویسد: «من در تمام دوران زندگی خود تنها یک نفر را دیدهام که واقعاً محمدرضا برای روابط خارجیش به او نیاز داشت و او علم بود.»2 وی در جای دیگر مینویسد: «...محمدرضا به علم اطمینان خاصی داشت و هیچ فرد دیگری نمیتوانست جانشین تمام و کمال او تلقی شود».3
مذاکره با شرکتهای بزرگ اقتصادی جهان، انعقاد قراردادهای نفتی، مذاکرات اوپک، معاملات بزرگ تجاری و بازرگانی، خرید تجهیزات، تعادل بودجه و اموری از این نوع از جمله مواردی بودند که خود شاه پرداختن به آنها را حق مسلم خود میدانست، و از آنجا که کشورهای انگلستان و امریکا جزو اصلیترین طرفهای معامله با ایران بودند اسدالله علم به عنوان رابط منحصر بهفرد شاه با آنان برگزیده شده بود.
به رغم ارتباط تنگاتنگ و در عین حال توأمان اسدالله علم با نمایندگان سیاسی ـ اطلاعاتی و ... دو کشور انگلستان و امریکا، بهنظر میرسد که وی تا آخر عمر به انگلستان بیش از آمریکا اهمیت میداد. در واقع علم اعتقادش به انگلستان در مقایسه با امریکا راسختر بود. هر چند وی کاملاً حساسیت موقعیت امریکا و روابطش با ایران را درک میکرد، اما در نهایت رأیاش را به سود انگلیسیها صادر میکرد. به نظر علم نقش انگلستان در ایران همواره برجسته باقی ماند. با این حال وی در طول حیات سیاسیاش روابط خود را با مأموران اطلاعاتی و بلندپایه این دو کشور حفظ کرد و گسترش داد.
ازجمله کسانی که از سوی انگلستان به عنوان مأموران عالیرتبه اطلاعاتی ـ سیاسی در ایران فعالیت کردند و در مسائل بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی رابط اصلی محسوب میشدند، اردشیر جی و پسرش شاپور جی بودند.
اردشیر جی درتثبیت حکومت رضا شاه تلاشهای گستردهای را صورت داد و به عنوان یکی از اصلیترین رابطین حکومت ایران و انگلستان در آن دوره نقش بسزا برعهده گرفت. پس از وی پسر و در واقع جانشینش در حوزهای گستردهتر کار پدر را دنبال کرد و تا جایی که به مأموریت وی مربوط میشد به خوبی از عهده اجرای آن برآمد.
شاپور جی معروف به ریپورتر در سال 1299ش/1911م در تهران متولد شد. وی فرزند اردشیر جی بود. شاپور جی در کالج وست مینیستر و کینگز وابسته به دانشگاه کمبریج تحصیل کرده و در سال 1318ش/1939م در رشتههای علوم سیاسی، تاریخ و زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد. وی پس از اتمام تحصیلاتش با سمت مسئولیت ویژه از سوی ریاست دانشگاه کمبریج به وزارت خارجه این کشور معرفی شد. او خدمات پرارزشی برای انگلستان در فرانسه، خاورمیانه، مرزهای هندوستان و برمه انجام داده و از سوی دولت بریتانیا نشان خدمات ممتاز را دریافت کرده بود. وی در سال 1322ش/1943م با مسئولیت ویژه در هندوستان به خدمت مشغول شد و یک ایستگاه رادیویی به زبان فارسی برای ایران و افغانستان تأسیس کرد. شاپور جی در سال 1324ش/1945م با پذیرفتن مسئولیتی دیگر به بحرین اعزام شد و سال بعد رهسپار چین شد و در آن جا به خاطر فعالیتهای چشمگیرش در انعکاس حوادث و وقایع این کشور به دریافت توصیهنامه خدمات ویژه از سوی دولت بریتانیا نایل آمد. در سال 1326ش/1947م به عنوان مقام دوم وزارت امور خارجه حکومت هند و دبیر اول ارشد اولین سفیر اکرودیته هند در ایران مشغول به کار شد. شاپور جی در وقایع بحران نفت به مدت سه سال به عنوان مقام دوم وزارت امور خارجه امریکا در منصب مشاور سیاسی سفیر امریکا در تهران، یعنی هندرسون، انتخاب شد. او در براندازی حکومت دکتر مصدق تلاشهای چشمگیری انجام داد. وی در این زمان در دانشکده افسری تهران به تدریس مشغول بود و همزمان برای روزنامه تایمز لندن، یو.اس.ریپورت، و وُرلد نیوز مقاله تهیه میکرد. پس از پایان مأموریتش در سفارت امریکا، از سوی وزیر خارجه این کشور یک شغل دایمی در وزارت خارجه امریکا برای او درنظر گرفته شد و جهت قدردانی از خدمات وی در جهت اهداف مشترک، برگه شهروندی ایالات متحده به او اعطا شد. شاپور ریپورتر سپس با ارتقا به درجه سرهنگی بهعنوان افسر رابط شاه و امریکا و انگلیسیها برگزیده شد و در این میان خدمات ارزشمندی جهت تثبیت روابط شاه ایران با این کشورها انجام داد. او پس از چندی به درجه سرتیپی ارتقا یافت و در این زمان دیدارهای فراوانی از واشنگتن و لندن به عمل آورد و در ایجاد پیوندهای نزدیک بین شاه ایران و انگلستان نقش بسزا یافت. در همین حال وی ارتباط بسیار نزدیکی با برخی از افراد نزدیک به شاه برقرار کرد و این امر به او امتیازات چشمگیری بخشید. شاپور ریپورتر مشاور عمده مقامات امریکایی و انگلیسی در مسائل مربوط به ایران و شاه بود و از نظر قومی و مذهبی شناخت بسیار زیادی از ایران داشت.4
سند دیگری در دست است که تابعیت شاپور جی به بریتانیا همراه با مأموریت ویژهاش در ایران و سایر ممالک جهان را توضیح میدهد. این سند که در واقع گذرنامه بریتانیایی شاپور جی ریپورتر در ایران است، از سوی وزارت دادگستری ایران در سال 1326ش/1947م صادر شده است. در بخشی از این گذرنامه آمده است:
آقای شاپور اردشیر جی ـ گذرنامه بریتانیایی ـ علامت مخصوص ممالک متحد بریتانیا و ایرلند شمالی ـ ... از سفارت کبری دولت اعلیحضرت بریتانیا در تهران این سند به نام اعلیحضرت پادشاه بریتانیا از کلیه کسانی که ممکن است ارتباط با آن پیدا کنند تقاضا دارد و میخواهد که بدارنده آن اجازه دهند به طور آزاد و بدون عائق و مانع عبور کنند و هرگونه کمک و حمایت که مورد احتیاج مشارالیه باشد دربارهاش به عمل آورند ـ صادر شد در تهران اول مارس 1947/1326ش ـ محل امضا، رئیس قسمت امور کنسولی در سفارت بریتانیا. نام دارنده سند آقای شاپور اردشیر جی ـ ملیت تبعه بریتانیا ـ محل تولد تهران ـ تاریخ تولد 26 فوریه 1921. 5
بنابراین روشن میشود که شاپور اردشیر جی ریپورتر از سوی دو کشور انگلستان و امریکا به طور مشترک نقش رابط را با مقامات ایران برعهده داشت.
در اوایل دهه 1330ش/1950م همزمان با فعالیتهای شاپور جی بر ضد دولت ملی دکتر مصدق، همسر وی آسیه آزمانوکیان نیز در مرکز اطلاعات سفارت امریکا در تهران مشغول به کار جاسوسی بود. بنابراین اقدامات شاپور جی همراه با عملیات جاسوسی همسرش در سفارت امریکا بر ضد دولت مصدق بس معنادار و در عین حال مهم مینماید. در نامهای که در سال 1331ش/1952م از سوی مرکز اطلاعات امریکا در ایران با عنوان آسیه آزمانوکیان صادر شده است از خدمات ارزنده وی بسی تقدیر و تشکر به عمل آمده است.6
دوستی و همکاری اسدالله علم با شاپور جی جهت تثبیت موقعیت شاه، همزمان با حکومت مصدق شروع شد و تا سالها پس از سقوط حکومت وی ادامه داشت.
شاپور جی در روزنامهها و نشریات معتبر جهان از جمله تایمز لندن مقالاتی جهت تثبیت موقعیت شاه در ایران به چاپ میرساند تا بدینوسیله بتواند دوستی شاه را با کشورهای امریکا و انگلستان محکمتر کند. در اینباره شاپور جی ریپورتر در طی نامهای به اسدالله علم در سوم ماه مه 1954/1333ش، یعنی یک سال پس از سقوط مصدق مینویسد:
امیراسدالله عزیزم ـ مقالهای را برایت میفرستم که در روز 22 اوت سال گذشته برای روزنامه تایمز نوشته بودم. در آن زمان شاه هنوز در مسافرت خارج بسر میبرد. این مقاله را لطفاً بخوان و به اعلیحضرت نشان بده. زیر بعضی از قسمتهای مقاله را خط کشیدهام ولی معتقدم که مقاله بشدت در آن زمان دارای اهمیت بود.7 این مقاله به وسیله روزنامههای معتبر در تمام نقاط امپراتوری بریتانیا و کشورهای مشترکالمنافع بارها به چاپ رسیده ... مطمئنم این مقاله مورد پسند شما و اعلیحضرت قرار خواهد گرفت. توجه کنید که من میگویم «شاه و دولت او» همچنین میگویم «نظام پادشاهی در بین ایرانیان کاملاً جا افتاده است» و غیره. وقتی که همدیگر را دیدیم میتوانی نظراتت را به من بگویی. ارادتمند ـ شاپور.8
اسدالله علم تنها رابط شاه با شاپور جی بود. علم نظریات شاه را درباره چگونگی و میزان تأثیرگذاری مقالات و گزارشات شاپور جی به وی منعکس میکرد. شاه غالباً از این نوع مقالات و نوشتجاتی که به نفع وی توسط ریپورتر به چاپ میرسید، خرسند بود. علم در یکی از نامههایش خطاب به شاپور جی ریپورتر مینویسد: «از رپورتاژی که فرستادهاید نهایت تشکر را دارم. متن آن از نظر شاهنشاه هم گذشت. مورد توجه ذات مقدس شاهانه قرار گرفت. امیدوارم بزودی شما را زیارت کنم».9
پس از سقوط مصدق مسائل مربوط به نفت ایران در عرصه بینالمللی اهمیت بسزایی یافت. نفت در دوران حکومت مصدق ملی اعلام شده بود. پس از عزل مصدق انتظار میرفت که تغییرات و تجدید نظرهایی در مسئله ملی شدن صنعت نفت ایران ایجاد شود. با این حال جو عمومی کشور اجازه چنین کاری را نمیداد. بنابراین به نظر میرسید که انگلستان تا حدود زیادی متقاعد شده باشد که به اصطلاح «میراث مصدق را نمیشود نادیده گرفت».10 با این حال انگلستان از طریق مأموران ویژهاش، که در رأس آنها شاپور جی قرار داشت در تلاش بود تا جهت ایجاد ارتباط نزدیکتر با شاه او را قهرمان ملی کردن نفت معرفی نماید. اسدالله علم و شاپور جی که در سرنگونی مصدق نقشی بسزا برعهده داشتند، این بار پس از سقوط او در تلاشی فراگیر بر آن شدند اقدامات او را به حساب شاه بنویسند تا انگلستان در جو عمومی کشور وجهه بدی پیدا نکند و از سوی دیگر روابط شاه و انگلستان در قالبی گستردهتر ادامه یابد. در اینباره شاپور جی طی نامهای به اسدالله علم خاطرنشان میسازد که او در طی مقالاتی نقش شاه را پس از سقوط مصدق به عنوان هماهنگکننده و قدرت مافوق دولت و مجلس طبقهبندی کرده و از سوی دیگر شاه را حمایتکننده اصلی از مسئله ملی شدن نفت ایران معرفی کرده است که «میخواهد به توافق نفتی شرافتمندانه و منصفانهای که از لحاظ سیاسی دارای اهمیت فراوان است دست یابد». در واقع لندن که از ملی شدن نفت ایران کاملاً به هراس افتاده بود در پی ناکامیاش بر آن شد تا نظر مساعد شاه را برای اخذ پارهای امتیازات درباره نفت ایران جلب کند. به همین دلیل شاپور جی درصدد برآمد این فکر را از طریق اسدالله علم به شاه القا کند و نهایتاً این اقدام شاه را از منظر دولتمردان وایتهال گامی مؤثر در توسعه روابط دو کشور قلمداد کند.11
شاه نیز که به موضوع فروش نفت به کشورهای اروپایی و امریکایی علاقهمند بود، اسدالله علم را مأمور کرد تا با سفرا و نمایندگان کشورهای اروپایی و امریکایی تماس بگیرد و آنها را متقاعد سازد تا در قبال خرید نفت، کالا و تجهیزات نظامی به ایران بدهند. اسدالله علم در این مورد با شاپور جی تماس گرفت و او را متقاعد ساخت تا درباره اهمیت خرید نفت ایران و ایجاد روابط بازرگانی و تجاری و سرمایهگذاری در بخشهای مختلف صنایع، کشاورزی و ... با انگلستان صحبت کند. شاپور جی که کاملاً از شرایط و وضعیت حساس ایران اطلاع داشت و اشتیاق شدید شاه را به اجرای برنامههایش درک کرده بود، موقعیت را برای گرفتن امتیاز از ایران بسیار مناسب تشخیص داد و سعی کرد نظریات شاه را به دولتمردان عالیرتبه انگلیسی انتقال دهد. شاپور جی در اینباره طی یک سخنرانی در مقابل شاهزاده ولز، نخستوزیر انگلستان و شهردار نیویورک و گروه دیگری از بلندپایگان انگلیسی اهمیت ایران را بهعنوان کشوری مستعد برای فعالیتهای اقتصادی به آنها گوشزد کرد و افزود:
... گفتار من در مورد ایران است ... در هر حال فکر میکنم تعداد کسانی که نسبت به زمینههای فراوان موجود در ایران شناخت دارند بسیار اندک است و پر واضح است که جهل در چنین مواردی دشمن سعادت است. کسانی که در بریتانیا پیشرفتهای جهانی را تعقیب میکنند ایران را به عنوان سرزمینی میشناسند که پیشرفتهای همهجانبه و ویژه در آن صورت گرفته و ستایش از رهبری شاه نیز امری جهانی و فراگیر شده است. ولی این مسئله برای منافع تجاری بریتانیا آغاز راه است و نه انجام آن ... میتوان به برخی از آخرین موفقیتهای بریتانیا در ایران اشاره کرد ... طرح شاه لوله گاز با شرکت ایمگ، مشارکت شرکت روتس در صنایع اتومبیلسازی ایران، احداث کارخانه دیزل لیلاند، احداث کارخانه دیزل انگلیش الکتریک ... شواهدی روشن مبنی بر آغاز پروژههای عظیم کشاورزی ـ صنعتی در اوایل سال 1971 در دست است ... بریتانیا نمیتواند موفقیتهای به دست آمده در ایران را که دیگر تکرار نخواهد شد از دست بدهد. وضعیت جغرافیایی کلیدی و چهارراه مانند، ثبات سیاسی، جمعیت رو به رشد و انبوهی از دولتمردان ماهر و کادر اداری و فنی روبه رشد از ویژگیهای مشخص این کشور است. ایران جایی است که صنعت و تکنولوژی انگلستان میتواند آن را برای خود به مثابه «وطن دور از وطن» تلقی نماید ... ایران دارای مجموعه شرایطی است که میتواند این کشور را مرکز پایگاه محلی صادرات ما سازد ... در خصوص نیازهای دفاعی ایران شاه سفارشات بسیار بزرگی به بریتانیا داده و سفارشات بیشتری نیز در راه است. ایران متحد بریتانیاست و از چنان اعتبار بالایی در سطح جهانی برخوردار است که دفاع از این کشور هیچگاه مورد انتقاد واقع نخواهد شد ... فکر میکنم پیرامون این مطلب که ایران به مثابه یک شریک تجاری بالقوه برای بریتانیا دارای مزایای فراوانی است به حد کافی صحبت کردم. ]شاه ایران میگوید [از کشور من که دارای ذخایر وسیع است نفت بیشتری بخرید. در مقابل ما هم برای خرید مایحتاجمان از بریتانیا پول بیشتری صرف خواهیم کرد ... تا جایی که به ایران مربوط میشود سادهترین و شاید هم تنها راه ادامه منافع تجاری ما این است که نیازهای معقول ایران را به وسیله درآمد بیشتری از نفت تأمین نماییم بگذارید تا صنایع نفتی ما ثابت کنند که میتوان تا سطح منافع دوجانبهای که ایران پیشنهاد میکند، بهطور عادلانه پیشرفت حاصل کرد.
منبع: ایرانیان http://www.iichs.org
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}