نویسنده: سید هادی مدرسی
مترجمان: حمیدرضا شیخی، حمیدرضا آژیر



 

هدیه سمبل محبت است و هرچه بیشتر افزایش یابد محبت قلبی انسانها افزایش بیشتری می یابد و از همین روست که خداوند تبارک و تعالی صدقه را بر پیامبرش حرام کرده ولی هدیه را برای او مستحب شمرده است. زیرا کسی که هدیه ای برای پیامبرخدا(ص) پیشکش کند پیوند خود را با رسول خدا و در نتیجه با اسلام استوار کرده است. پیامبراکرم(ص) در این مورد می فرماید:« اگر پاچه گوسفندی به من هدیه شود آن را می پذیرم»(1)، و امام موسی کاظم(ع) می فرماید:« اگر زکاتی به ما داده شود و ما به زکات بودن آن آگاهی داشته باشیم آن را ردّ می کنیم اما اگر هدیه باشد آن را می پذیریم» و ولو حمل الینا زکاة و علمنا آنها زکاة وددناها، و اذا
هدیه آثار زیر را در بردارد:

نخست، احترام برادران

قیمت مادی هدیه مطرح نیست بلکه سخن از بهای معنوی آن است. هرگاه به کسی هدیه ای می دهیم پیش از آن که قیمت مادی آن را در نظر آورد پیش خود چنین احساس خواهد کرد که او را احترام کرده ایم و مقامش را بالا برده ایم و او را با پوششی از احترام عمیق پوشانده ایم از همین رو پیامبر خدا پیرامون حقوق برادر بر برادر مؤمنش می فرماید:« هدیه او را بپذیرد و با آنچه در نزد اوست به او هدیه دهد و خود را برای او به تکلف نیندازد»(2). درباره هدیه چنین چیزی خواسته نشده که هر آنچه را در خانه داریم و در اختیار ماست به دوستان خود هدیه کنیم بلکه همان طور که پیامبراکرم(ص) می فرماید:« با آنچه در نزد اوست به او هدیه دهد و خود را برای او به تکلف نیندازد»، ممکن است هدیه، یک قلم باشد یا یک کارت تبریک یا حتی کمتر از آن ولی مهم ارزش سمبلیک هدیه است.

دوم، هدیه کوتاهترین راه به قلب مردم است

گاهی می خواهیم با فردی رابطه دوستی برقرار کنیم، در این جا به شخصیت او توجه می کنیم و او را شخصی بسیار ثروتمند یا دانشمندی بزرگ یا شخصیتی اجتماعی می یابیم و دچار سردرگمی می شویم. چه هدیه ای به چنین کسی بدهیم؟ و بدین ترتیب از دادن هرگونه هدیه ای خودداری می ورزیم در حالی که هدیه را نباید با قیمت مادی آن سنجید و کوچکترین هدیه می تواند ارزش معنوی خود را داشته باشد ولو شخصی که به او هدیه می دهیم از آن بی نیاز بوده و برای او قیمتی مادی نداشته باشد.
هدیه، ارزش معنوی خود را دارد و ما می توانیم به وسیله آن از کوتاهترین راه به قلب دیگران راه یابیم زیرا با این وسیله ریسمان دوستی را میان خود و ایشان گره می زنیم، و هنگامی که دوستی میان ما تحقق یافت، رفاقت را از کوتاهترین راه آن تحقق بخشیده ایم. یک روز از خود پرسیدم چرا برخی از کارمندان رشوه می گیرند و کار را برای رشوه دهندگان آسان می کنند حتی اگر چه آنها را نشناسند و سابقه آشنایی با ایشان نداشته باشند؟ و چرا این عده از کارمندان بدون انجام آنچه رشوه دهنده از آنها خواسته رشوه نمی گیرند؟ در این هنگام سخن امیرالمؤمنین(ع) را به خاطر آوردم که:«به هر که می خواهی خوبی کن امیر او باشی»، و در این جا بود که از خود پرسیدم: اگر رشوه چنین نقشی دارد دیگر هدیه وضعی مشخص خواهد داشت. به هرکس که هدیه دهیم امیر او می شویم به علاوه آن که هدیه میان دوستان محبت برقرار می سازد.
پیامبراکرم(ص) می فرماید:« هدیه محبت به یادگار می گذارد»(3).

سوم، هدیه رابطه با دوستان را تجدید می کند

هرگاه ما با شخصی رفاقتی قدیمی داریم و مشاغل زیادمان مانع از ارتباط می شود یا او برای مدتی طولانی به مسافرت می رود و دوستی ما به دست فراموشی سپرده می شود بهترین راه برای بازگرداندن دوستی به وضع سابق آن پیشکش کردن هدیه ای است به او و هدیه در این هنگام نقش بارانی را ایفا می کند که بر کشتزاری خشک و باران ندیده می بارد و محبت میان ما را شکوفا می سازد. پیامبراکرم(ص) می فرماید:« هدیه، برادری را تجدید می کند و کینه را از میان می برد»(4).

چهارم، هدیه کینه های دیرین را می زداید

هرگاه اختلافی میان دو نفر ظهور کند و یکی از آنها بکوشد به دیگری نزدیک شود بهترین راه آن دادن هدیه است که کینه های گذشته را از میان می برد. پیامبراکرم(ص) می فرماید:« به یکدیگر هدیه دهید که این کار کینه ها را از میان می برد»(5).

پنجم، هدیه نیازها را برمی آورد

پیامبراکرم(ص) می فرماید:« چه نیکوست هدیه به هنگام نیاز». هرگاه فردی از دیگری چیزی بخواهد که برآوردن آن برایش سخت باشد هدیه موجب خواهد شد براحتی به خواسته خود از آن فرد دست یابد.
پیامبراکرم(ص) می فرماید:« هدیه کلید نیازهاست»(6)، پس اگر هدیه کلید نیازهاست آیا غفلت از این کلید جهالت نیست؟! پیامبراکرم(ص) می فرماید:« هدیه درهای محکم را می گشاید»(7)، پس اگر هدیه می تواند درهای محکم را بگشاید آیا نخواهد توانست قلب دوستان را باز کند؟

ششم، هدیه پاسخ هدیه است

شخصی نیست که به گونه ای به او هدیه داده نشود. برخی از هدایا را نه تنها نباید پذیرفت بلکه باید با هدیه ای پاسخ آن را نیز داد. پیامبراکرم(ص) هنگامی که از تأثیر هدیه سخن می گویند هدیه متقابل را در نظر دارند نه هدیه یک طرفی را و به همین سبب می فرماید:« به یکدیگر هدیه دهید تا میانتان دوستی برقرار شود» یعنی هر دو به یکدیگر هدیه دهید و اگر هدیه تنها از یک طرف باشد ادامه پیدا نمی کند همچون پدیده های دیگر زندگی. زیرا اگر به انسانی کمک کنیم ولی او از کمک ما خودداری ورزد ما نیز دیر یا زود دست از کمک او خواهیم شست. پیامبراکرم(ص) از یکی از اصحاب خود پرسید: آیا به یکدیگر هدیه می دهید؟ و او به پیامبر پاسخ مثبت داد و پیامبر فرمود: این کار را با دادن هدیه به اهل آن ادامه دهید.
در این جا این سؤال به ذهن می رسد اگر مسأله به شکل برابر بوده و هدیه در برابر هدیه است پس فایده آن چه خواهد بود؟ پاسخ آن است که بیش از قیمت مادی هدیه، ارزش سمبلیک آن مطرح است و سود ما از دادن هدیه ارزش معنوی است که همان عمیقتر کردن محبت و برقراری پیوند با دوستان می باشد. در احادیث آمده است که: « دادن هدیه به یکدیگر از کارهای حورالعین است». حضرت علی(ع) می فرماید: « هیچ چیز مانند هدیه سلطان را به عطوفت وانمی دارد و خشم خشمگین را فرو نمی نشاند و از غریب دلجویی نمی کند و کارهای مشکل را با موفقیت رو به رو نمی سازد و امور شرّ را دفع نمی کند.» پس هدیه در تغییر مجاری حوادث نقش بسزایی دارد به طوری که حتی سلطان را می توان با هدیه نرم کرد حال که هدیه در سلاطین چنین نقشی را دارا است پس چه زیباست که هدیه در پیوند انسان با دوستانش نیز نقش فعالی داشته باشد.
هدیه می تواند سخن پسندیده یا هدایت یک گمراه یا کلام نیکویی باشد و همیشه نباید هدیه جنبه مادی داشته باشد بلکه اهمیت هدایای معنوی بیش از هدایای مادی است.
قرآن کریم می فرماید: « گفتار نیکو بخشایشی، بهتر از صدقه ای است که آزاری به دنبال داشته باشد»(8).
پیامبراکرم(ص) می فرماید:« مسلمان به برادرش هدیه ای بهتر از حکمتی که خدا به وسیله آن بر هدایت او بیفزاید یا هلاکتی را از او دفع کند نداده است»(9).
حضرت علی( ع) می فرماید:« قلبها نیز همچون بدیها فرسوده و خسته می شوند پس حکمتهای تازه بدان هدیه کنید»(10) و در حدیث شریف آمده است که جبرئیل به پیامبراکرم(ص) عرض کرد که: خدا هدیه ای با من برای تو فرستاده که قبلاً به هیچ کس نداده است. پیامبر فرمود: آن چیست؟ جبرئیل عرض کرد: شکیبایی و بهتر از آن، خشنودی».(11)

پی نوشت ها :

1-فروع کافی/ج55/ص 143
2-فروع کافی/ج5/ص 143
3-فروع کافی/ج5/ص 144
4-بحارالانوار/ج77/ص 166
5-فروع کافی/ج5/ص 134
6-بحارالانوار/ج72/ص 65
7-بحارالانوار/ج75/ص 44
8-بقره/263
9-بحارالانوار/ج2/ص 25
10-نهج البلاغه/ حکمت/ ص 483
11-کلمة الله/ ص 217

منبع: مدرسی، سید هادی؛ (1386)، دوستی و دوستان: مجموعه معارف اسلامی در هنر رفتار با مردم، ترجمه ی حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ پنجم.