مخالفین قطع رابطه با آمریکا چه کسانی بودند؟
18 فروردین ماه 1359، شب هنگام، «جیمی کارتر» بر صفحهی تلویزیون ظاهر شد و با ایراد سخنانی اعلام کرد که به وزیر خارجهی دولت خود، دستور داده است روابط سیاسی ایالات متحده با ایران را قطع نماید. به دنبال این سخنرانی و با اعلام رسمی وزارت امور خارجهی آمریکا، روابط سیاسی این کشور با ایران قطع شد. این رخداد مهم و تاریخی در کنار تمام ابعاد، زوایا، آثار و پیامدهای پیدا و پنهان داخلی و بینالمللی آن، در داخل ایران واکنشی سراسری و یکپارچه را موجب گردید. مردم، احزاب، جریانها، شخصیتها و تشکلهای سیاسی به اتفاق، اقدام دولت ایالات متحده را به فال نیک گرفتند و با آغوش باز از آن استقبال کردند. هرچند تعابیر، تفاسیر و نیز مقاصد گروهها و اشخاص مختلف رنگهای متفاوتی داشت اما ترجیعبند مشترک تمامی آنها حمایت از نظر قاطع رهبر انقلاب و تأکید بر همبستگی، وحدت و یکپارچگی در مقابله با آثار احتمالی تهدیدها و تحریمهای آمریکا بود. در مقابل اعلام قطع رابطه با ایران، تمامی جریانها و گروههای سیاسی ضمن محکومیت اقدام آمریکا آن را رخدادی مطبوع، خوشایند و موجد پیشرفت و مقوم استقلال سیاسی و اقتصادی کشور اعلام میکردند.
صریحترین و قاطعترین موضع در قبال اقدام آمریکا مبنی بر قطع رابطه با ایران، از سوی امام خمینی(ره) اتخاذ و اعلام شد و به دنبال آن گروهها و جریانهای سیاسی اقدام به موضعگیری نمودند. امام خمینی(ره) با انتشار پیامی، دلیل انجام این چنین اقدامی از سوی آمریکا را قطع امید از ایران ذکر کردند و آن را به فال نیک گرفتند. در بخشی از پیام امام آمده بود: «خبر قطع رابطه بین ایران و آمریکا را دریافت کردم و اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است. رابطه بین یک ملت بهپاخاسته برای رهایی از چنگال چپاولگران بینالمللی با یک چپاولگر عالمخوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک میگیریم؛ چون این قطع رابطه دلیلی بر قطع امید آمریکا از ایران است. ملت رزمندهی ایران این طلیعهی پیروزی نهایی را که ابرقدرت سفاکی را وادار به قطع رابطه یعنی خاتمه دادن به چپاولگری کرده است، اگر جشن بگیرد، حق دارد.»[1]
قطع رابطهی آمریکا با ایران در میان مردم نوعی تحرک حاکی از رضایت عمومی به وجود آورد. در شهرهای مختلف صحنههایی خلق شد که نظیر آن تنها به هنگام وقوع یک پیروزی بزرگ ملی رخ میدهد؛ به گونهای که در قم، مردم چراغ اتومبیلهای خود را روشن کردند و به علامت شادی از اقدام آمریکا و نیز حمایت از موضع امام، در خیابانها به حرکت درآمدند. در مشهد نیز گروهها و دستههای مختلف در خیابانهای این شهر راهپیمایی کردند. راهپیمایان که به صورت خود جوش در خیابانها به راه افتاده بودند «با شعارهای کوبنده، آمادگی خود را برای هر نوع مقابله با تهدیدهای آمریکا و عروسک خیمهشببازی آن، صدام و هر قدرت دیگر ابراز داشتند.»[2]
به دنبال پیام امام، تمامی جریانها، گروهها، شخصیتها و نهادهای انقلابی و پیرو خط امام مواضع خود را در حمایت از نظر امام در سطحی گسترده اعلام کردند. در زیر به اختصار به ذکر برخی از آنها اشاره میشود.
حزب «جمهوری اسلامی»، فراگیرترین تشکل سیاسی وقت، به مناسبت قطع روابط آمریکا با ایران 2 روز چهارشنبه 20 و پنجشنبه 21 فرودین را روز جشن اعلام کرد.[3] موضع حزب جمهوریاسلامی راجع به قطع روابط بین دو کشور، از سوی «اسدالله بادامچیان»، دبیر اجرایی حزب، به این شرح بیان شد: «ما در مبارزه با آمریکا حاضریم هر نوع محدودیتی را تحمل کنیم و در مقابل آمریکا قاطع میایستیم و به نظر ما همهی سلاحها باید رو به سوی آمریکا باشد و حرفهای دیگر را کنار بگذاریم. ما از قطع رابطه با آمریکا استقبال میکنیم. آمریکا در مقابله با ملتی یکپارچه نمیتواند هیچ کاری بکند. ... ما میتوانیم روزه بگیریم و خواهیم گرفت تا استقلال خودمان را حفظ کنیم. بار دیگر همهی گروهها باید اختلافات خود را کنار بگذارند و آمریکا را نشانه روند.»[4]
موضع جامعهی «روحانیتمبارز» نیز از سوی سخنگوی این تشکل به این شرح اعلام گردید: «واقعیت همان است که امام خمینی(ره) در روزهای نخست گفتند: ما رابطه با آمریکا را میخواهیم چهکنیم. ارتباط با آمریکا به نفع ما نبوده و نیست، بنابراین از قطع آن هیچ هراسی نداریم. تهدیدهای نظامی اولیه و نه تهدیدهای اقتصادی امروز کارتر تأثیری در روحیهی ملت مبارز ندارد. تحریم اقتصادی ممکن است نابسامانیهای ظاهری در پی داشتهباشد ولی این تهدیدها در یک جامعهی انقلابی به ویژه جامعهای که تعالیم عالیهی اسلام را دارد، اثر چندانی نخواهدداشت.»[6]
حوزهی «علمیهیقم» با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «آمریکا برای پیاده کردن نقشههای شیطانی خویش از هیچ اقدامی کوتاهی نمیکند؛ لذا با تحریک عوامل خوددر ایران و عامل پست و سفاک خود، صدام حسین، آتش جنگ را شعلهور میسازد ... ما با اعلام راهپیمایی سراسری در ایران در روز جمعه 22 فروردین، همبستگی و وحدت و اطاعت بیچونوچرای خویش را با بنیانگذار جمهوری اسلامی اعلام داشته و روز یکشنبه را به مناسبت قطع رابطه با آمریکا، به عنوان عید ملیاسلامی در سراسر ایران جشن میگیریم. از مردم مبارز و غیور میخواهیم تا هر چه باشکوهتر در برگزاری این جشن، کینهی انقلابی خود را نسبت به آمریکای جهانخوار نشان دهند.»[7]
«دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» نیز با صدور اعلامیهی شمارهی 110 خود، روز یکشنبه 24 فروردین را روز جشن اعلام کردند. در بخشی از این اطلاعیه آمدهاست: «امت قهرمان اسلام با مقاومت و ایستادگی و امام عزیزمان با خروش مداوم خود، صلابتهای کاذب ابرقدرت سفاک را چنان درهمکوفت که او را مجبور به قطع رابطه کرد. ما دستوپا زدن شیطان بزرگ را که طلیعهی نابودی کامل اوست، به فال نیک میگیریم. ...»[8]
در این میان وسیعترین و شدیدترین موضعگیری و اعلام حمایت از رهبری انقلاب از سوی مردم و در قالب راهپیماییهای میلیونی در روز جمعه 22 فروردین 1359 انجام شد. در این روز، مردم در سراسر کشور، فارغ از طبقهی اجتماعی، صنف شغلی و حتی گرایشهای سیاسی در یک راهپیمایی عظیم که به اذعان ناظران پس از راهپیماییهای انقلاب بیسابقه بود، از مراکز مختلف علمی، فرهنگی و سیاسی شهرهای خود به سمت محل برگزاری نماز جمعه راهپیمایی کردند و ضمن سر دادن شعارهای ضد آمریکایی آمادگی خود را برای رویارویی با هرگونه شرایط احتمالی پس از این اقدام آمریکا اعلام کردند. در تهران، این راهپیمایی با برنامههایی نظیر برنامهی رژهی افراد آموزش دیدهی «ارتش بیست میلیونی» سپاه، مانور هوایی جنگندههای ارتش جمهوری اسلامی و ... صورتگرفت.[9]
در پایان راهپیماییها، سخنران و خطبای جمعه در سراسر کشور طی سخنانی ضمن اعلام انزجار شدید از آمریکا از قطع رابطه با این کشور اعلام خرسندی نموده و آن را اقدامی برای تحکیم استقلال ایران دانستند. در تهران، «آیتالله خامنهای»، خطیب نماز جمعه و از اعضای برجستهی شورای انقلاب، با شدیدترین لحن، سیاستهای استعماری آمریکا را محکوم کرده و فرمودند: «انقلاب برای قطع وابستگیهاست. ... ما استقلال سیاسی را از اولین روز انقلابمان داشتیم؛ اما بالاتر و مهمتر از آن، استقلال اقتصادی است که ملت ما اکنون برای آن انقلاب کرده تا خود را از وابستگیهای اقتصادی هم برهاند و بتواند روی پای خودش بایستد. ... خط ما، مکتب ما این است که با قدرتهای تجاوزگر نمیتوانیم رابطه داشتهباشیم. رابطهی ما با ملتها است. امروز هم ما از ملت آمریکا نبریدهایم؛ اما با دولت آمریکا هم بههیچوجه نمیتوانیم کنار بیاییم ...» ایشان درخصوص اقدامهای احتمالی این دولت در آینده تأکید کردند: «آمریکا مستقیماً حملهی نظامی نخواهدکرد و اگر چنین کند باتلاقی برای خود خواهدساخت که مدفن ابدی این قدرت افسانهای جهانی خواهدبود. آمریکا سگهای زنجیری خود را به سوی مرزهای ایران گسیل کردهاست و خواهدکرد.»[10]
همانگونه که تشریح شد، در این برهه روح جمعی ایرانیان روحی به شدت ضد آمریکایی بود و امام به عنوان نماد و سمبل آمریکا ستیزی این روح جمعی را هدایت مینمود. آمریکا ستیزی به عنوان گفتمان غالب آن چنان قوت و قدرت داشت که جریانها و گروههای نهچندان یک دل و حتی در برخی موارد معاند با جریان اصلی انقلاب و خط امام نیز علیرغم نظرهای خاص خود در خصوص روابط خارجی به ویژه مسألهی رابطه با آمریکا که تا قبل از آن اظهار میداشتند و نیز روشهای مشخصی که بعد از این واقعه پیگیری کردند، چارهی کار را پیوستن به این جریان جستوجو نمودند. از این رو اکثریت قریب به اتفاق جریانها، گروهها و احزاب سیاسی فعال کشور اقدام به اعلام موضع نموده و با انتشار بیانیه، اعلامیه و اطلاعیه موضعی ضدآمریکایی اتخاذ کردند. این که این مواضع تا چه حد صادقانه و به چه اندازه متأثر از فضای کشور و مهمتر از آن، چه مقدار پایدار بود، امری است که تحولات آینده به خوبی در مورد آن قضاوت نمود. به هر حال در ادامه بخشی از این مواضع ذکر خواهدشد.
«نهضت آزادی ایران» با تأکید بر لزوم یکپارچگی احزاب و جناحهای مختلف سیاسی برای مقابله با تحریمهای اقتصادی در مورد قطع رابطهی آمریکا با ایران اعلام کرد: «قطع رابطهی آمریکا، برای ما قابل پیشبینی بود و برای انقلاب ما محاسن زیادی دارد و در جهت تداوم انقلاب میتواند بسیار مؤثر باشد ... مردم مسلمان مبارز ایران وقتی که با شهادتهای خود و رهبری قاطع امام ریشهی 50 سالهی عمال امپریالیسم را از ایران قطع کردند، بدیهی است برای آنها، در مقابل تحریمهای اقتصادی مقاومت کردن، کار بسیار سهل و آسانی میباشد و در این جا موقع حساس هوشیاری تمام جناحها و احزاب است که با یکپارچگی خود، جلوی هرگونه توطئههای داخلی را بگیرند و نگذارند امپریالیسم از این تفرقهافکنی، به نفع خود سوء استفاده نماید و در جهت آماده نمودن مردم به طور جدی در مقابله با این قطع رابطه و تحریمهای ناشی از آن، کوشش و پیگیری نمایند که با وجودی که ممکن است در کوتاه مدت از نظر اقتصادی مشکلاتی برای ما به وجود آورد، ولی در دراز مدت، صد در صد به نفع ملت ما خواهد بود.»[11]
«جنبش مسلمانان مبارز» با انتشار اعلامیهای به بیان مواضع خود پرداخت. در این اعلامیه آمده بود: «اعلام قطع رابطهی سیاسی بین ایران و آمریکا از جانب کارتر، دلیل درستی تصمیم امام و امت در نگهداری جاسوسان توسط دانشجویان مسلمان بود. این تصمیم که با مجازاتهای شدید اقتصادی همراه است، نشان میدهد که آمریکا در توطئهی دیگر خود هم شکست [خوردهاست]. ارادهی ملت و تصمیم قاطع امام، به تردیدهای سازشکاران پایان داد و محافل امپریالیستی را یک بار دیگر از تحمیل سازش به انقلاب و ضربه زدن بر واقعیت سازشناپذیری امام، باطل نمود و موج تازهای در دلهای خلق قهرمان ایران تاباند.»[12]
«داریوش فروهر»، دبیر حزب «ملت ایران» نیز در مورد موضع حزب متبوع خویش در خصوص قطع رابطهی آمریکا با ایران گفت: «اعلام قطع رابطهی سیاسی با ایران از سوی رییسجمهور آمریکا، به نظر من هیچ چیز را تغییر نمیدهد؛ زیرا ملت ایران آن روز که به فرزندان دلیر خود اجازه داد جاسوسخانهی آمریکا را در ایران اشغال کند، این قطع رابطه را آغاز کردهبود؛ ولی حرکت جدید را میتوان نشانهی آن دانست که دولت کارتر از عمق ایستادگی مردم ایران و قاطعیت یکتا رهبر انقلاب، آگاهی بیشتر یافتهاست و تصورهای باطلی را که برای فریبکاری، با تکیه به عاملهای سازشکار و اختلاف سلیقهها در ایران داشت، به طور کلی از دست داده و چنان دچار سردرگمی شدهاست که به کارهای بینتیجه دست میزند.»[13]
«سازمان مجاهدین خلق» نیز موضع خود را در ارگان رسمی خود نشریهی «مجاهد»، به این شرح بیان کرد: «سازمان مجاهدین خلق ایران، با سپاسگزاری از موضعگیری قاطع امام خمینی مبنی بر افشای پیام کارتر، قطع رابطهی دیپلماتیک آمریکا با ایران را به عموم مردم قهرمان ایران تبریک میگوید؛ اگرچه به خاطر مماشات مسؤولین امور، این بار نیز این خود آمریکای جنایتکار است که برای چندمین بار و از جمله در این مورد نیز، پیشدستی کردهاست. بدیهیست رابطه با آمریکا، این طاغوت بزرگ جهان، چنانچه امام خمینی بارها اشاره کردهاند، مضمون مثبتی برای میهن ما نداشته و نخواهدداشت. از این نظر ما خواستار آن هستیم که لااقل یک بار هم که شده، دولت ایران خود با ابتکار، به قطع کامل روابط و قراردادهای استعماری (اعم از اقتصادی و نظامی) اقدام ورزیده و با اتکا به خدا و خلق، از هیچ مشکلی در این مسیر واهمه نکند.»[14]
کمیتهی مرکزی حزب «تودهی ایران» نیز اعلام کرد: «امپریالیسم غدار آمریکا، با قطع رابطهی سیاسی با ایران و با اعلام محاصرهی اقتصادی کشور ما، نقاب ریا از چهرهی کریه و ضدبشری خود برداشت. این جنایتکار جهانخوار بار دیگر نشان داد که دشمن اصلی انقلاب ما، خلق ما و کشور ما است. ... حزب تودهی ایران به پیروی از مشی اصولی و انقلابی خود و با درک مسؤولیت سنگین خویش در برابر خلق و انقلاب، همواره از اتحاد همهی نیروهای راستین انقلابی و از جبههی متحد خلق پشتیبانی کرده و میکند ... باید تمام مشاجرات و تمام وجوه انقلاب مسلکی، عقیدتی و سیاسی موجود بین گروهها، سازمانها و احزاب، کنار گذارده شود و همهی مردم ایران، همهی نیروهای انقلابی ایران، در جبههی متحد نبرد با دشمن مشترک (آمریکای جنایتکار) زیر رهبر قاطع و آشتیناپذیر امام خمینی، رهبر انقلاب ایران، بسیج شوند. این ضرورت مبرم روز است.»[15]
حزب «رنجبران ایران» به عنوان تشکلی سیاسی با مشی چپ و البته ضدتوده در مورد قطع رابطهی آمریکا با ایران اعلام کرد: «خط جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی، همیشه علیه ابرقدرتهای شرق و غرب بوده و باید همچنان تا قطع وابستگی از آنها ادامه یابد ... ما مطمئنیم که خلق ایران در این مبارزه، به اصل اتکا به نیروهای خود پافشاری نموده و نسبت به ابرقدرت دیگر، شوروی تجاوزگر و اعمالش که به عبث میکوشند از این شرایط، بهرهبرداری کنند، هوشیار باقیخواهدماند.»[16]
«جلیل گادانی»، عضو کمیتهی مرکزی حزب «دموکرات» کردستان نیز با قابل پیشبینی خواندن قطع رابطهی دو کشور گفت: «قطع رابطهی دو کشور از قبل قابل پیشبینی بود و هر کشور که استقلال خود را به دست آورد، با اینگونه امواج روبهرو بودهاست. امیدوارم که خلقهای ایران مانند گذشته در صف واحد و فشردهی خود، با توطئههای مختلف امپریالیسم مبارزهکنند تا دست امپریالیسم جهانی از ایران بریدهشود.»[17]
در پایان این مقال لازم به ذکر است مطالب یادشده تنها بخشی از مواضع احزاب، جریانها و گروههای مختلف سیاسی در مورد قطع رابطهی آمریکا با ایران بود که به دلیل مجال اندک فقط به ذکر گزیدهای از آنچه انتشار یافتهبود، اکتفا شد و از ذکر تمام مواضع همهی گروهها و اشخاص خودداری گردید. علیرغم این، آنچه که از مواضع افراد و گروههای یاد شده استنباط میشود، اجماع آگاهانه و هدفمند گروهها و افراد انقلابی در قطع رابطه با آمریکا و ناتوانی برخی گروههای لیبرال و نهچندان همراه انقلاب در ایستادگی در برابر خواست عمومی مردم انقلابی و متنفر از آمریکا بود که در قالب بیانیههایی تبدیل به همراهی هر چند خفیف با تودههای انقلابی در واکنش منفی به آمریکا گردید.(*)
پینوشتها:
[1]. امام خمینی (ره)، صحیفهی امام، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ج 12، ص 233.
[2]. روزنامهی انقلاب اسلامی، 20/1/1359، ص 3.
[3]. روزنامهی کیهان، 20/1/1359، ص 2.
[4]. همان، 19/1/1359، ص 2.
[5]. روزنامهی جمهوری اسلامی، 20/1/1359، ص 1.
[6]. روزنامهی انقلاب اسلامی، 20/1/1359، ص 3.
[7]. همان، 21/1/1359، ص 3.
[8]. روزنامهی جمهوری اسلامی، 21/1/1359، ص 6.
[9]. در این باره بنگرید به: روزنامهی کیهان، جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی، اطلاعات مورخ 23/1/1359.
[10]. روزنامهی جمهوری اسلامی، 23/1/1359، ص 3.
[11]. روزنامهی کیهان، 20/1/1359، ص 2.
[12]. همان، ص 1.
[13]. همان، ص 2.
[14]. نشریهی مجاهد، شمارهی 36، 20/1/1359، ص 1.
[15]. روزنامهی نامه مردم، 20/1/1359، ص 1.
[16]. نشریهی رنجبر، شمارهی 39، 21/1/1359، ص 1.
[17]. روزنامهی کیهان، 19/1/1359، صص 1 و 2.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}