فاز دوم رفتارشناسی انتخاباتی رسانههای ضدانقلاب
با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات یازدهمین دورهی ریاستجمهوری، فضای رسانههای ضدانقلاب، پس از احراز صلاحیتها، وارد فاز دوم خود شد. اخبار و حوادث پیرامون موضوع انتخابات از سیاهنمایی اقتصاد و فرهنگ
نویسنده: نویسنده: پریسا جلالی
با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات یازدهمین دورهی ریاستجمهوری، فضای رسانههای ضدانقلاب، پس از احراز صلاحیتها، وارد فاز دوم خود شد. اخبار و حوادث پیرامون موضوع انتخابات از سیاهنمایی اقتصاد و فرهنگ گرفته تا اظهارنظرهای سیاسی برخی مقامات و سران در حمایت و هدایت نامزدهای ریاستجمهوری، در رأس اخبار منتشرشدهی این روزها در رسانههای ضدانقلاب است.
اتفاقی که گاه به انتشار اخبار خلاف واقع مبدل شده و گاه با پررنگ کردن حواشی آن، به دروغی واضح که در رنگ و لعاب و در بستههای مخصوص روبانپیچشده در صدد انحراف اذهان عمومی است، خودنمایی میکند.
رفتار رسانههایی که آن سوی آبها در کندوکاو اخبار انتخاباتیاند، پس از اعلام نتایج احراز صلاحیتها و آغاز تبلیغات نامزدها، تا حدودی تغییر کرد و وارد مرحلهی دوم خود شد. اگرچه تولیدات آنها و نحوهی انتخاب خبرها با برنامهریزی خاصی دنبال میشود؛ اما در باطن، تفاوت چندانی با قبل ندارد و همان پروژهی تحریم انتخابات، با هدف کاهش مشارکت مردمی و در نهایت براندازی تعقیب میشود، اما به شکل و شیوهای جدیدتر.
محورهای عمدهی مورد بحث در رسانههای معاند به شرح زیر است:
- القای انتخابات ناسالم و حمله به رهبری
- تخریب نامزدها و شعارهای تبلیغاتی آنها
- سیاهنمایی مناظرههای پخششده از طریق صداوسیما
- برنامههای سیاست خارجی نامزدها و مسائل هستهای
- حمایت برخی افراد و جریانها از نامزدها
- احراز صلاحیت کاندیداها
- برجستهسازی مشکلات اقتصادی
- القای فضای امنیتی انتخابات و کاهش مشارکت
- فتنهگران و انتخابات 88
- روزشمار انتخابات یازدهم
نمودار ستونی میزان اخبار و مطالب رسانههای ضدانقلاب با موضوع انتخابات یازدهم
نمودار دایرهای میزان اخبار و مطالب رسانههای ضدانقلاب با موضوع انتخابات یازدهم
زیر سؤال بردن برگزاری انتخابات رقابتی ـکه به دور از هر شک و شبههای در جریان خواهد بودـ هدف عمدهی رسانههای ضدانقلاب، تحت قالب «انتخابات سالم»، حال به اوج خود رسیده است و با نزدیکتر شدن به روز 24 خردادماه برجستهتر میشود.
نکته اینجاست که زعامت و ولایت رهبر فرزانهی انقلاب، در لوای این واژه، زیر علامت سؤال بزرگی قرار میگیرد تا به نوعی اولاً مروری بر حوادث فتنهی 88 برای جریحهدار! کردن قلوب مردم باشد و ثانیاً ثابت کند سلامت انتخابات 88 هم تحت لوای رهبر انقلاب، مشکوک بوده است و ثالثاً انتخابات یازدهم با شواهدی که از احراز صلاحیتها در اذهان عمومی مردم تولید و پردازش کردهاند، با تقلب همراه خواهد بود.
بنابراین هدف از القای این واژه نه تنها اتهامزنی به برگزاری انتخابات، بلکه زیر سؤال بردن شخصیت رهبری و در نهایت، براندازی است.
رادیو فردا: «اکبر گنجی: سعید جلیلی و یاران و طرفدارانش با الهام از خامنهای، در حال ساختن دوقطبی گفتمان مقاومت و گفتمان سازش هستند.»
رادیو فردا: «ترسان از مبارزهی طبقاتی، رقصان با صندوق رأی!»
بالاترین: «در نظرسنجی آزاد و واقعی، بالای 85 درصد مردم به کاندیداهای جمهوری اسلامی نه گفتند»
بالاترین: «یک فایل صوتی محرمانه: احمدینژاد انتخاب خامنهای بود»
بالاترین: «داریوش فروهر: به هیچ وجه انتخابات آزاد در جمهوری اسلامی، که نظامی واپسگرا و سرکوبگر است، امکان ندارد»
«براندازی نرم پیرامون یازدهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری در ایران»
«وقتی بازی تمام شده باشد، چه اتفاقی میافتد؟ پایان انحصارطلبی، پایان نظام است»
«نامهی سرگشادهی عباس خسروی فارسانی به رهبری»
بیبیسی: «آیا سعید جلیلی نامزد مطلوب رهبر جمهوری اسلامی است؟»
بالاترین: «فعالان سیاسی: رهبر جمهوری اسلامی در پی تضعیف نهاد ریاستجمهوری است»
اگرچه برخی شخصیتها، مانند هاشمی رفسنجانی، از این تخریبها در امان بودند و اصلاحطلبان مورد حمایت واقع شدند؛ اما نامزدهای اصولگرایان همواره با تمسخر شخصیت، برنامه، شعارهای تبلیغاتی و تلاش برای رسیدن به پاستور، مورد مذمت رسانههای معاند قرار گرفتند.
مروری بر شماری از این تیترها این ادعا را اثبات میکند:
رادیو فردا: «از بازسازی نظام کدخدایی تا اقتصاد صلواتی»
بالاترین: «بختک جلیلی بر سر ائتلاف سهنفره/ تشنگان قدرت از رقابت کنار نمیکشند»
زیر سؤال بردن سعید جلیلی تا جایی توسط رسانههای ضدانقلاب شدت گرفت که حملات گستردهای به این نامزد ریاستجمهوری شد و او را همراه احمدینژاد و دنبالهرو او معرفی کردند.
این پروژهی تخریب اگرچه در اذهان عمومی جایی برای خود نیافت، اما در نگاه اول میتوان قدرت تخریب جریان اصولگرا را از طریق این رسانهها شاهد بود.
بیبیسی: «صحنهسازی انتخاباتی سازش و مقاومت»
بالاترین: «روز از نو روزی از نو/ جلیلی، احمدینژاد دوم»
سعید جلیلی: «با تولید چوببستنی میتوانیم برای جوانان اشتغالزایی کنیم/ رشتهی فناوری تولید چوببستنی در دانشگاه»
رادیو فردا: «اگر فردی مثل جلیلی به ریاست قوهی مجریه برسد، سیاستهای او در صحنهی دیپلماسی و اقتصاد دنبالهی سیاستهای دوران احمدینژاد خواهد بود که بیشتر طعم و بوی عامگرایانه دارد.»
صدای آمریکا: «برنامهی اقتصادی مغشوش و هولناک جلیلی»
کیهان لندن: «انتخابات: هشت کوتولهی سیاسی در میدان مسابقه!»
یورونیوز: «هیچ کدام از نامزدها برنامهی اقتصادی مشخصی برای برونرفت از شرایط کنونی ارائه نکردهاند»
صدای آمریکا: «جلیلی؛ ادامهی راه اقتصادی احمدینژاد»
بررسی اخبار مربوط به تخریب نامزد مورد تأیید اصولگرایان نشان میدهد برنامهها و سیاستهایی که جلیلی به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری روی آنها تکیه دارد، بر خلاف مصالح دولتمردان غربی است که امروز با تخریب وجهه و شخصیت وی، قصد دارند جلیلی را فاقد توانمندی نشان دهند و مرکز توجه و تأمل مخاطبان را از توانایی به نقاط ضعف ساختگی یا متصل ساختن وی به جریان انحرافی، منحرف کنند.
علاوه بر نامزدهای تأییدصلاحیتشده، برخی اشخاص خاص هم در رأس خبرها هنوز حاضرند.
نمودار ستونی میزان پوشش خبری اشخاص در رسانههای ضدانقلاب
نمودار دایرهای میزان پوشش خبری اشخاص در رسانههای ضدانقلاب
فضای این نوع مناظرهها، که به نوبهی خود، طی انتخابات دهم ریاستجمهوری به خوبی معرف شخصیت، منش و رفتار و همچنین برنامههای کاندیداهای ریاستجمهوری بود، در دور یازدهم، نتوانست کیفیت پیشین خود را حفظ کند و البته ارتقا دهد. از این رو، نه تنها نامزدهای ریاستجمهوری، بلکه مردم هم ایرادهایی به این نوع برنامهسازی، آن هم در این برههی حساس داشتند.
این اتفاق طبعاً بهانهی مناسبی برای تأکید بر تخریب نامزدها، زیر سؤال بردن تولیدات رسانهی ملی، اصرار بر اثبات سانسور در برنامهها و تحقیر نامزدها بود.
صدای آمریکا: «اعتراض به مناظرهی تلویزیونی: از میان هشت نامزد انتخابات ریاستجمهوری ایران، شش نفر به نحوهی برگزاری مناظرهی تلویزیونی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران اعتراض کردند.»
بیبیسی: «انتقاد نامزدها از نحوهی برگزاری مناظرهی انتخابات ریاستجمهوری»
رادیو فردا: «سخنرانی انتخاباتی محمدرضا عارف در تلویزیون ایران قطع شد»
رادیو فردا: «برنامهی تبلیغاتی نامزدها در تلویزیون: سانسور محسن رضایی، قطع ناگهانی برنامهی عارف، افشاگریها و درگیریها»
رادیو زمانه: «مردم و مناظرهی انتخاباتی؛ خنده و بیزاری»
روزنامهی تلگراف: «اولین مناظرهی انتخاباتی در ایران اگرچه حول محور اقتصاد بود، اما تبدیل به سرگرمی برای مخاطبین تلویزیونی شد»
رویترز: «رهبر ایران به عمد ساختار مناظرات را این گونه چیده بود تا بعد از حوادث انتخابات ریاستجمهوری دهم، بار دیگر مشکلی برای کشور ایجاد نشود و عملاً مناظرهها به استهزاء گرفته شد.»
روزنامهی آمریکایی لسآنجلس تایمز: «بسیاری از ایرانیان 10 دقیقه بعد از تماشای مناظره، تلویزیون خود را به دلیل بیفایده بودن مناظرات خاموش کردند و توجهی به اظهارات نامزدها نداشتند.»
بیبیسی: «قطع ناگهانی سخنان عارف در رسانهی ملی: ماجرای سانسور اظهارات عارف در شبکهی جامجم، که با توضیحات مدیر این شبکه، نقص فنی عنوان شد، از این قرار است. یکشنبه شب، طبق قرعه، نوبت شبکهی برونمرزی جامجم بود که صحبتهای از پیش ضبطشدهی محمدرضا عارف را از شبکهی خود پخش کند؛ صحبتهایی که پیش از پخش، به دلیل تمدید، تجلیل و نام بردن از هاشمی و خاتمی، قرار بر سانسور بود.
گزارش تحلیلی بیبیسی فارسی از برخی به اصطلاح گافهای رسانهی ملی در برنامههای مختلف تلویزیونی، برای اثبات این ادعا که رسانهی ملی در برنامهی از پیش طراحیشده، قصد سانسور صحبتهای نامزدها را در خصوص نوع مواجههی آنها با برنامههای هستهای ایران داشته است، موضوع مهم و قابل تأملی است.
موضوعی که در اغلب رسانههای ضدانقلاب به عنوان یک موضوع جدی در معرض نظرخواهی از مردم گذاشته شد تا رسانهی ملی، به عنوان حامی یک نامزد و جریان خاص، در مظان اتهام قرار گیرد.
تشویش فضای عمومی جامعه و تهییج افکار عمومی برای فشار آوردن به نظام جمهوری اسلامی به منظور خاتمه دادن به برنامههای هستهای ایران، یکی از برنامههای از پیش طراحیشدهی این رسانههاست که طبیعی بود نامزدهای ریاستجمهوری هم در این باب اظهارنظرهایی داشته باشند و دیپلماسی و سیاست خارجی خود را طی ارائهی برنامههایشان، اعلام کنند.
اما رسانههای ضدانقلاب، با مشاهدهی این نوع اظهارنظرها، در تلاشاند تا فشاری که تیم اشتون نتوانست بر هیئت ایرانی تحمیل کند، با حمایت از کاندیداهایی که به لزوم خاتمهی برنامههای هستهای اعتقاد دارند، وارد کنند و با حمایت از نامزد مورد نظر، وابستگی خود را به محافل غربی مخفی کنند.
بیبیسی: «کلید پروندهی هستهای دست کدام نامزد است؟»
بیبیسی: «پاسخ تلویحی قالیباف به روحانی: سیاست خارجی دست دولت و رئیسجمهور نیست»
بالاترین: «دورنمای فشارهای جهانی، تحریمها با انتخابات تغییر نمیکند»
صدای آمریکا: «قالیباف: دیپلماسی کشور در سی سال گذشته دچار خمودگی و سوءتدبیر شده است»
«کری وزیر امور خارجهی آمریکا میگوید او انتظار زیادی ندارد که انتخابات ریاستجمهوری در ایران محاسبات مربوط به برنامهی اتمی کشور را تغییر دهد.»
«عارف: با دیپلماسی از حق اتمی دفاع میکنم.
محمدرضا عارف از محمود احمدینژاد و رویکرد دولت او در قبال برنامهی اتمی ایران انتقاد کرده و گفته است که مسئله به یک پروندهی سیاسی تبدیل شده است.»
«حسن روحانی و برنامهی تعامل سازنده با جهان
آقای روحانی: ما میتوانیم مناسباتمان را با جهان اصلاح کنیم و روابط خصمانهی ایران و آمریکا باید اصلاح شود تا بتوانیم از مواجهه اجتناب کنیم.»
یورونیوز: «با نامزدی روحانی، مذاکرهکنندهی سابق هستهای، برنامهی هستهای به موضوعی برای تبلیغات در مبارزات انتخاباتی تبدیل شده است»
در این باره، صرفاً مرور تیترها کافی به نظر میرسد:
صدای آمریکا: «سفرهای استانی نقدی برای فعال کردن حلقههای صالحین در انتخابات»
«آیتالله خامنهای: نمیدانیم چه کسی رئیسجمهور میشود»
«استقبال سعید جلیلی از حمایت مصباح یزدی از نامزدی او در انتخابات»
بیبیسی: «فیاض زاهد: اصولگرایان میخواهند انتخابات را رها کنیم./ باید از روحانی و عارف حمایت کنیم»
بالاترین: «مصباح: جلیلی در عشق به ولایت بیش از حد نصاب امتیاز دارد»
مصباح: «جلیلی اصلح است./ جلیلی: مصباح یزدی ستارهی درخشان انقلاب اسلامی است»
در واقع رسانههای معاند در تلاشاند تا از هاشمی یک پدر معنوی بسازند. جای خالی هاشمی در نظرسنجی منتشرشده در صدای آمریکا تلویحاً اشاره به این نکته است:
صدای آمریکا در قالب سؤالی میپرسد: شورای نگهبان صلاحیت هشت نفر را برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری تأیید کرده است. شما به کدام یک رأی میدهید؟
صدای آمریکا: «واکنشها به رد صلاحیت هاشمی برای نامزدی انتخابات ادامه دارد»
«حذفشدگان رقابت ریاستجمهوری؛ از رجوی تا رفسنجانی»
«کیارستمی: شرایط ایران هیچ گاه به این سیاهی نبوده است»
«تشکر رهبر از ردصلاحیتشدهها»
کیهان لندن: «اینها نمیفهمند دارند چه میکنند، با حضور اینها نیازی به دشمن خارجی نداریم»
«شورای نگهبان جاده را برای انتخابات مهندسیشده به کارگردانی رهبر و کارگزاری فرماندهان نظامی و انتظامی هموار کرد»
بیبیسی: «مصلحت امروز ایران از نگاه رئیس مجمع تشخیص مصلحت»
لندننشینان در بیبیسی فارسی، با خبرهایی مانند «نارضایتی مردم کردستان به کمبود نان»، «مشکل برنجهای آلوده و سکوت دولت»، «یک مقام کارگری: پرداخت 80 هزار تومان حق خواربار به کارگران توهینآمیز است»، «بازگشت بدهکاران بانکی به فضای سیاسی ایران»، «افزایش مجدد قیمت ارز» و انواع و اقسام خبرهایی از این دست، در تلاشاند اقتصاد ایران را بیمار توصیف کنند و همهی این اتفاقات را ناشی از تأکید نظام جمهوری اسلامی بر ادامهی فعالیتهای هستهای میدانند.
بنابراین حتی انتشار گزیدهای از سخنان برخی نامزدها میتواند برای رسیدن به هدف کمکشان کند.
بیبیسی: «حسن روحانی: بیکاری باعث طلاق جوانان شده. مشکل بیکاری باعث شده است از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر شود. با رونق اقتصادی، این کار به راحتی امکانپذیر است که بیکاری را حذف کنیم. کارخانههای کشور بین 20 تا 40 درصد ظرفیتشان فعال است. باید این میزان را به 100 درصد برسانیم. امروز بیکاری و گرانی و فساد اقتصادی و ضربه بر اخلاق و فرهنگ بر جامعهی ما مشاهده میشود.»
«گوشهای از فقر و بدبختی میلیونها تن از مردم ایران در سایهی رژیم اسلامی»
رادیو زمانه: «فقر و فلاکت در ایران» در نهایت صدای آمریکا این طور نتیجه میگیرد که «هنوز تنور انتخابات گرم نیست» و با تیترهایی مثل «کانادا تحریمها علیه ایران را تشدید کرد» به همراهی رادیو زمانه با تیتر «تازهترین تحریمهای آمریکا صنایع پتروشیمی ایران را هدف قرار داد» و «ژاپن در ماه آوریل واردات نفت از ایران را تا 96 درصد کاهش داد» و «کانادا تمام روابط تجاری خود را با ایران قطع میکند» بر این هدف تأکید کرد.
اصرار رسانههای معاند بر اوضاع فلاکتبار اقتصادی، ترفند دیگری برای کاهش میزان مشارکت مردم و به قول کارشناسان آنها، «نه» به انتخابات است.
این فضا با انتشار اخبار و حوادث انتخابات 88 و فتنهی آن دوران تقویت و متشنجتر میشود.
صدای آمریکا: «12 روز تا انتخابات؛ تنش در جماران»
«افزایش چشمگیر تروریسم تحت حمایت ایران»
«مقابله با محدودیتهای ارتباطی در ایران در ایام انتخابات»
«کانادا تحریمها علیه ایران را تشدید کرد»
«حسینی خواستار نظارت امنیتی بر خبرنگاران خارجی شد»
بالاترین: «عارف: بخشی از حماسهی سیاسی با رفع حصر آبرومندانه شکل میگیرد»
«با حصر خانگی خویش در روز انتخابات، خیابانها را خلوت بگذاریم و انزوای رژیم را عیان کنیم»
«خاتمی: جای میرحسین و رهنورد این روزها خیلی خالی است/ ادامهی محرومیت از دیدار پدر و مادر و پروندهسازی برای دختران میرحسین»
«رضا پهلوی از مردم خواست تا رأی خود را بر روی یک برگهی سفید کاغذ بنویسند، آن را به سفارتخانههای کشورهای دارای حکومت مردمی ارسال کنند. وی همچنین از مردم خواست در روز 24 خرداد با شاخهگلی بر مزار شهیدان راه آزادی حاضر شوند. وی هفتهی انتخابات آزاد را 17 تا 24 خرداد اعلام کرد.»
رادیو زمانه: «لشکرکشی مجازی برای پیروزی در انتخابات»
«بازداشتشدگان ستاد حسن روحانی به سلولهای انفرادی اوین منتقل شدند»
«بازداشت چهار تن از اعضای ستاد هاشمی در کهگیلویه و بویراحمد»
«بازداشت شماری از شرکتکنندگان در مراسم سخنرانی حسن روحانی»
«عضو جبههی مشارکت: فضای انتخاباتی در ایران به شدت سرد شده است»
بیبیسی: «بازداشت چند فعال سیاسی اصلاحطلب در کهگیلویه و بویراحمد»
«عارف: در انتخابات 88 تخلفهای آشکار اتفاق افتاد»
«تعداد واجدین شرایط رأی: یک محاسبه»
نظرخواهی بیبیسی: «تأثیر انتخابات و اعتراضات 88 بر انتخابات 92 چیست؟»
«کشتگان 88؛ پروندههای مسکوت، خانوادههای خاموش»
«در جلسهی سخنرانی حسن روحانی در جماران چه گذشت؟»
«رئیس پلیس ایران به رخدادهای برنامهی انتخاباتی روحانی واکنش نشان داد. فرماندهی نیروی انتظامی ایران در مورد تشنج و بازداشت در برنامهی انتخاباتی حسن روحانی در جماران گفت: یکی از تعهدات کاندیداها این است که نباید دنبالهروی فتنه باشند. در غیر این صورت، پلیس وارد عمل میشود.»
در کل، با نگاهی به آمار نظرسنجیها، پیشتازی جریان اصولگرا از سایر رقبا، عاملی برای تخریب فضای انتخابات و تلاش به منظور کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات یازدهم است.
از این رو، گاهی ماهیت انتخابات و گاهی شخصیت و برنامههای نامزدها زیر علامت سؤال بزرگ دشمنیها و کینهتوزی میرود و تلاش میکنند با وابسته نشان دادن نامزدها، به برخی افراد و جریانها و گاهی نیز با درشتنمایی اخبار دروغین و شایعهپراکنی، فضای امن انتخابات را دستخوش تلاطم کنند.
منبع:سایت برهان
اتفاقی که گاه به انتشار اخبار خلاف واقع مبدل شده و گاه با پررنگ کردن حواشی آن، به دروغی واضح که در رنگ و لعاب و در بستههای مخصوص روبانپیچشده در صدد انحراف اذهان عمومی است، خودنمایی میکند.
رفتار رسانههایی که آن سوی آبها در کندوکاو اخبار انتخاباتیاند، پس از اعلام نتایج احراز صلاحیتها و آغاز تبلیغات نامزدها، تا حدودی تغییر کرد و وارد مرحلهی دوم خود شد. اگرچه تولیدات آنها و نحوهی انتخاب خبرها با برنامهریزی خاصی دنبال میشود؛ اما در باطن، تفاوت چندانی با قبل ندارد و همان پروژهی تحریم انتخابات، با هدف کاهش مشارکت مردمی و در نهایت براندازی تعقیب میشود، اما به شکل و شیوهای جدیدتر.
مهمترین تحرکات انتخاباتی رسانههای ضدانقلاب در فاز دوم
مهمترین تحرکات انتخاباتی رسانههای معاند که در رأس آنها رسانههایی مانند بیبیسی، صدای آمریکا، صدای اسرائیل، رادیو فردا، رادیو زمانه، سایت بالاترین، کیهان لندن و غیره هستند، میتوان به تخریب نامزدها و برنامههای آنها، همچنین القای برگزاری انتخابات ناسالم و حمله به رهبری انقلاب، به شکل پررنگتر از فاز نخست اشاره کرد.محورهای عمدهی مورد بحث در رسانههای معاند به شرح زیر است:
- القای انتخابات ناسالم و حمله به رهبری
- تخریب نامزدها و شعارهای تبلیغاتی آنها
- سیاهنمایی مناظرههای پخششده از طریق صداوسیما
- برنامههای سیاست خارجی نامزدها و مسائل هستهای
- حمایت برخی افراد و جریانها از نامزدها
- احراز صلاحیت کاندیداها
- برجستهسازی مشکلات اقتصادی
- القای فضای امنیتی انتخابات و کاهش مشارکت
- فتنهگران و انتخابات 88
- روزشمار انتخابات یازدهم
نمودار ستونی میزان اخبار و مطالب رسانههای ضدانقلاب با موضوع انتخابات یازدهم
نمودار دایرهای میزان اخبار و مطالب رسانههای ضدانقلاب با موضوع انتخابات یازدهم
القای انتخابات ناسالم و حمله به رهبری
برگزاری «انتخابات سالم»، به عنوان یکی از کلیدواژههای طراحیشده و مورد استفاده در داخل و خارج از کشور، یکی از برنامههای هدفمندی است که از مدتها قبل پروژهی آن کلید خورده است.زیر سؤال بردن برگزاری انتخابات رقابتی ـکه به دور از هر شک و شبههای در جریان خواهد بودـ هدف عمدهی رسانههای ضدانقلاب، تحت قالب «انتخابات سالم»، حال به اوج خود رسیده است و با نزدیکتر شدن به روز 24 خردادماه برجستهتر میشود.
نکته اینجاست که زعامت و ولایت رهبر فرزانهی انقلاب، در لوای این واژه، زیر علامت سؤال بزرگی قرار میگیرد تا به نوعی اولاً مروری بر حوادث فتنهی 88 برای جریحهدار! کردن قلوب مردم باشد و ثانیاً ثابت کند سلامت انتخابات 88 هم تحت لوای رهبر انقلاب، مشکوک بوده است و ثالثاً انتخابات یازدهم با شواهدی که از احراز صلاحیتها در اذهان عمومی مردم تولید و پردازش کردهاند، با تقلب همراه خواهد بود.
بنابراین هدف از القای این واژه نه تنها اتهامزنی به برگزاری انتخابات، بلکه زیر سؤال بردن شخصیت رهبری و در نهایت، براندازی است.
رادیو فردا: «اکبر گنجی: سعید جلیلی و یاران و طرفدارانش با الهام از خامنهای، در حال ساختن دوقطبی گفتمان مقاومت و گفتمان سازش هستند.»
رادیو فردا: «ترسان از مبارزهی طبقاتی، رقصان با صندوق رأی!»
بالاترین: «در نظرسنجی آزاد و واقعی، بالای 85 درصد مردم به کاندیداهای جمهوری اسلامی نه گفتند»
بالاترین: «یک فایل صوتی محرمانه: احمدینژاد انتخاب خامنهای بود»
بالاترین: «داریوش فروهر: به هیچ وجه انتخابات آزاد در جمهوری اسلامی، که نظامی واپسگرا و سرکوبگر است، امکان ندارد»
«براندازی نرم پیرامون یازدهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری در ایران»
«وقتی بازی تمام شده باشد، چه اتفاقی میافتد؟ پایان انحصارطلبی، پایان نظام است»
«نامهی سرگشادهی عباس خسروی فارسانی به رهبری»
بیبیسی: «آیا سعید جلیلی نامزد مطلوب رهبر جمهوری اسلامی است؟»
بالاترین: «فعالان سیاسی: رهبر جمهوری اسلامی در پی تضعیف نهاد ریاستجمهوری است»
تخریب نامزدها و شعارهای تبلیغاتی آنها
تخریب و تحقیر نامزدها، همچنین استهزای برنامهها و شعارهای تبلیغاتی آنها، برنامهی دیگر رسانههای ضدانقلاب است. تخریب نامزدها، با زمزمهی آغاز فعالیتهای انتخاباتی و ثبتنام کاندیداها شروع شد و با اعلام نتایج احراز صلاحیتها به اوج رسید.اگرچه برخی شخصیتها، مانند هاشمی رفسنجانی، از این تخریبها در امان بودند و اصلاحطلبان مورد حمایت واقع شدند؛ اما نامزدهای اصولگرایان همواره با تمسخر شخصیت، برنامه، شعارهای تبلیغاتی و تلاش برای رسیدن به پاستور، مورد مذمت رسانههای معاند قرار گرفتند.
مروری بر شماری از این تیترها این ادعا را اثبات میکند:
رادیو فردا: «از بازسازی نظام کدخدایی تا اقتصاد صلواتی»
بالاترین: «بختک جلیلی بر سر ائتلاف سهنفره/ تشنگان قدرت از رقابت کنار نمیکشند»
زیر سؤال بردن سعید جلیلی تا جایی توسط رسانههای ضدانقلاب شدت گرفت که حملات گستردهای به این نامزد ریاستجمهوری شد و او را همراه احمدینژاد و دنبالهرو او معرفی کردند.
این پروژهی تخریب اگرچه در اذهان عمومی جایی برای خود نیافت، اما در نگاه اول میتوان قدرت تخریب جریان اصولگرا را از طریق این رسانهها شاهد بود.
بیبیسی: «صحنهسازی انتخاباتی سازش و مقاومت»
بالاترین: «روز از نو روزی از نو/ جلیلی، احمدینژاد دوم»
سعید جلیلی: «با تولید چوببستنی میتوانیم برای جوانان اشتغالزایی کنیم/ رشتهی فناوری تولید چوببستنی در دانشگاه»
رادیو فردا: «اگر فردی مثل جلیلی به ریاست قوهی مجریه برسد، سیاستهای او در صحنهی دیپلماسی و اقتصاد دنبالهی سیاستهای دوران احمدینژاد خواهد بود که بیشتر طعم و بوی عامگرایانه دارد.»
صدای آمریکا: «برنامهی اقتصادی مغشوش و هولناک جلیلی»
کیهان لندن: «انتخابات: هشت کوتولهی سیاسی در میدان مسابقه!»
یورونیوز: «هیچ کدام از نامزدها برنامهی اقتصادی مشخصی برای برونرفت از شرایط کنونی ارائه نکردهاند»
صدای آمریکا: «جلیلی؛ ادامهی راه اقتصادی احمدینژاد»
بررسی اخبار مربوط به تخریب نامزد مورد تأیید اصولگرایان نشان میدهد برنامهها و سیاستهایی که جلیلی به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری روی آنها تکیه دارد، بر خلاف مصالح دولتمردان غربی است که امروز با تخریب وجهه و شخصیت وی، قصد دارند جلیلی را فاقد توانمندی نشان دهند و مرکز توجه و تأمل مخاطبان را از توانایی به نقاط ضعف ساختگی یا متصل ساختن وی به جریان انحرافی، منحرف کنند.
علاوه بر نامزدهای تأییدصلاحیتشده، برخی اشخاص خاص هم در رأس خبرها هنوز حاضرند.
نمودار ستونی میزان پوشش خبری اشخاص در رسانههای ضدانقلاب
نمودار دایرهای میزان پوشش خبری اشخاص در رسانههای ضدانقلاب
سیاهنمایی مناظرهی کاندیداها
مناظرههای انتخاباتی، که آمیخته با برخی ضعفها، از سوی تولیدکنندگان رسانهی ملی تولید و پخش شد، صدای محافل رسانهای ضدانقلاب را هم درآورد.فضای این نوع مناظرهها، که به نوبهی خود، طی انتخابات دهم ریاستجمهوری به خوبی معرف شخصیت، منش و رفتار و همچنین برنامههای کاندیداهای ریاستجمهوری بود، در دور یازدهم، نتوانست کیفیت پیشین خود را حفظ کند و البته ارتقا دهد. از این رو، نه تنها نامزدهای ریاستجمهوری، بلکه مردم هم ایرادهایی به این نوع برنامهسازی، آن هم در این برههی حساس داشتند.
این اتفاق طبعاً بهانهی مناسبی برای تأکید بر تخریب نامزدها، زیر سؤال بردن تولیدات رسانهی ملی، اصرار بر اثبات سانسور در برنامهها و تحقیر نامزدها بود.
صدای آمریکا: «اعتراض به مناظرهی تلویزیونی: از میان هشت نامزد انتخابات ریاستجمهوری ایران، شش نفر به نحوهی برگزاری مناظرهی تلویزیونی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران اعتراض کردند.»
بیبیسی: «انتقاد نامزدها از نحوهی برگزاری مناظرهی انتخابات ریاستجمهوری»
رادیو فردا: «سخنرانی انتخاباتی محمدرضا عارف در تلویزیون ایران قطع شد»
رادیو فردا: «برنامهی تبلیغاتی نامزدها در تلویزیون: سانسور محسن رضایی، قطع ناگهانی برنامهی عارف، افشاگریها و درگیریها»
رادیو زمانه: «مردم و مناظرهی انتخاباتی؛ خنده و بیزاری»
روزنامهی تلگراف: «اولین مناظرهی انتخاباتی در ایران اگرچه حول محور اقتصاد بود، اما تبدیل به سرگرمی برای مخاطبین تلویزیونی شد»
رویترز: «رهبر ایران به عمد ساختار مناظرات را این گونه چیده بود تا بعد از حوادث انتخابات ریاستجمهوری دهم، بار دیگر مشکلی برای کشور ایجاد نشود و عملاً مناظرهها به استهزاء گرفته شد.»
روزنامهی آمریکایی لسآنجلس تایمز: «بسیاری از ایرانیان 10 دقیقه بعد از تماشای مناظره، تلویزیون خود را به دلیل بیفایده بودن مناظرات خاموش کردند و توجهی به اظهارات نامزدها نداشتند.»
بیبیسی: «قطع ناگهانی سخنان عارف در رسانهی ملی: ماجرای سانسور اظهارات عارف در شبکهی جامجم، که با توضیحات مدیر این شبکه، نقص فنی عنوان شد، از این قرار است. یکشنبه شب، طبق قرعه، نوبت شبکهی برونمرزی جامجم بود که صحبتهای از پیش ضبطشدهی محمدرضا عارف را از شبکهی خود پخش کند؛ صحبتهایی که پیش از پخش، به دلیل تمدید، تجلیل و نام بردن از هاشمی و خاتمی، قرار بر سانسور بود.
گزارش تحلیلی بیبیسی فارسی از برخی به اصطلاح گافهای رسانهی ملی در برنامههای مختلف تلویزیونی، برای اثبات این ادعا که رسانهی ملی در برنامهی از پیش طراحیشده، قصد سانسور صحبتهای نامزدها را در خصوص نوع مواجههی آنها با برنامههای هستهای ایران داشته است، موضوع مهم و قابل تأملی است.
موضوعی که در اغلب رسانههای ضدانقلاب به عنوان یک موضوع جدی در معرض نظرخواهی از مردم گذاشته شد تا رسانهی ملی، به عنوان حامی یک نامزد و جریان خاص، در مظان اتهام قرار گیرد.
سیاست خارجی نامزدها و مسائل هستهای
سیاست خارجی نامزدها در برنامههای ارائهشدهی آنها، تحلیلگران رسانههای معاند را به نحوی برانگیخته است که برخی از آنها، با زوم کردن بر فشار تحریمها، فعالیتهای هستهای ایران را مانند همیشه زیر علامت سؤال بزرگی قرار میدهند و ملت ایران را برای پایان دادن به این فعالیتها تحریک میکنند.تشویش فضای عمومی جامعه و تهییج افکار عمومی برای فشار آوردن به نظام جمهوری اسلامی به منظور خاتمه دادن به برنامههای هستهای ایران، یکی از برنامههای از پیش طراحیشدهی این رسانههاست که طبیعی بود نامزدهای ریاستجمهوری هم در این باب اظهارنظرهایی داشته باشند و دیپلماسی و سیاست خارجی خود را طی ارائهی برنامههایشان، اعلام کنند.
اما رسانههای ضدانقلاب، با مشاهدهی این نوع اظهارنظرها، در تلاشاند تا فشاری که تیم اشتون نتوانست بر هیئت ایرانی تحمیل کند، با حمایت از کاندیداهایی که به لزوم خاتمهی برنامههای هستهای اعتقاد دارند، وارد کنند و با حمایت از نامزد مورد نظر، وابستگی خود را به محافل غربی مخفی کنند.
بیبیسی: «کلید پروندهی هستهای دست کدام نامزد است؟»
بیبیسی: «پاسخ تلویحی قالیباف به روحانی: سیاست خارجی دست دولت و رئیسجمهور نیست»
بالاترین: «دورنمای فشارهای جهانی، تحریمها با انتخابات تغییر نمیکند»
صدای آمریکا: «قالیباف: دیپلماسی کشور در سی سال گذشته دچار خمودگی و سوءتدبیر شده است»
«کری وزیر امور خارجهی آمریکا میگوید او انتظار زیادی ندارد که انتخابات ریاستجمهوری در ایران محاسبات مربوط به برنامهی اتمی کشور را تغییر دهد.»
«عارف: با دیپلماسی از حق اتمی دفاع میکنم.
محمدرضا عارف از محمود احمدینژاد و رویکرد دولت او در قبال برنامهی اتمی ایران انتقاد کرده و گفته است که مسئله به یک پروندهی سیاسی تبدیل شده است.»
«حسن روحانی و برنامهی تعامل سازنده با جهان
آقای روحانی: ما میتوانیم مناسباتمان را با جهان اصلاح کنیم و روابط خصمانهی ایران و آمریکا باید اصلاح شود تا بتوانیم از مواجهه اجتناب کنیم.»
یورونیوز: «با نامزدی روحانی، مذاکرهکنندهی سابق هستهای، برنامهی هستهای به موضوعی برای تبلیغات در مبارزات انتخاباتی تبدیل شده است»
حمایت برخی افراد و جریانها از نامزدها
وابسته نشان دادن بعضی از کاندیداهای ریاستجمهوری یازدهم به برخی افراد و جریانها، که با هدف القای حمایت رهبری از نامزد خاصی صورت میگیرد، پروژهی دیگری است که رسانههای ضدانقلاب دنبال میکنند.در این باره، صرفاً مرور تیترها کافی به نظر میرسد:
صدای آمریکا: «سفرهای استانی نقدی برای فعال کردن حلقههای صالحین در انتخابات»
«آیتالله خامنهای: نمیدانیم چه کسی رئیسجمهور میشود»
«استقبال سعید جلیلی از حمایت مصباح یزدی از نامزدی او در انتخابات»
بیبیسی: «فیاض زاهد: اصولگرایان میخواهند انتخابات را رها کنیم./ باید از روحانی و عارف حمایت کنیم»
بالاترین: «مصباح: جلیلی در عشق به ولایت بیش از حد نصاب امتیاز دارد»
مصباح: «جلیلی اصلح است./ جلیلی: مصباح یزدی ستارهی درخشان انقلاب اسلامی است»
احراز صلاحیت کاندیداها
با حضور کاندیداها در وزارت کشور و آغاز ثبتنام نامزدهای ریاستجمهوری، پروژهی منجیسازی از هاشمی به اوج خود رسید؛ اما با رد صلاحیت وی، افسوس و ناله و فغان رسانههای ضدانقلاب شروع شد و حال که او فرسنگها از حضور در انتخابات به عنوان نامزد ریاستجمهوری فاصله گرفته است، رسانهها فاز دیگری با موضوع هاشمی شروع کردهاند.در واقع رسانههای معاند در تلاشاند تا از هاشمی یک پدر معنوی بسازند. جای خالی هاشمی در نظرسنجی منتشرشده در صدای آمریکا تلویحاً اشاره به این نکته است:
صدای آمریکا در قالب سؤالی میپرسد: شورای نگهبان صلاحیت هشت نفر را برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری تأیید کرده است. شما به کدام یک رأی میدهید؟
صدای آمریکا: «واکنشها به رد صلاحیت هاشمی برای نامزدی انتخابات ادامه دارد»
«حذفشدگان رقابت ریاستجمهوری؛ از رجوی تا رفسنجانی»
«کیارستمی: شرایط ایران هیچ گاه به این سیاهی نبوده است»
«تشکر رهبر از ردصلاحیتشدهها»
کیهان لندن: «اینها نمیفهمند دارند چه میکنند، با حضور اینها نیازی به دشمن خارجی نداریم»
«شورای نگهبان جاده را برای انتخابات مهندسیشده به کارگردانی رهبر و کارگزاری فرماندهان نظامی و انتظامی هموار کرد»
بیبیسی: «مصلحت امروز ایران از نگاه رئیس مجمع تشخیص مصلحت»
برجستهسازی مشکلات اقتصادی
بولد و برجسته کردن مشکلات ناشی از تحریمها و پافشاری ایران بر توسعهی فعالیتهای اتمی، موضوعی است که سالهای متمادی رسانههای ضدانقلاب را به خود مشغول کرده است.لندننشینان در بیبیسی فارسی، با خبرهایی مانند «نارضایتی مردم کردستان به کمبود نان»، «مشکل برنجهای آلوده و سکوت دولت»، «یک مقام کارگری: پرداخت 80 هزار تومان حق خواربار به کارگران توهینآمیز است»، «بازگشت بدهکاران بانکی به فضای سیاسی ایران»، «افزایش مجدد قیمت ارز» و انواع و اقسام خبرهایی از این دست، در تلاشاند اقتصاد ایران را بیمار توصیف کنند و همهی این اتفاقات را ناشی از تأکید نظام جمهوری اسلامی بر ادامهی فعالیتهای هستهای میدانند.
بنابراین حتی انتشار گزیدهای از سخنان برخی نامزدها میتواند برای رسیدن به هدف کمکشان کند.
بیبیسی: «حسن روحانی: بیکاری باعث طلاق جوانان شده. مشکل بیکاری باعث شده است از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر شود. با رونق اقتصادی، این کار به راحتی امکانپذیر است که بیکاری را حذف کنیم. کارخانههای کشور بین 20 تا 40 درصد ظرفیتشان فعال است. باید این میزان را به 100 درصد برسانیم. امروز بیکاری و گرانی و فساد اقتصادی و ضربه بر اخلاق و فرهنگ بر جامعهی ما مشاهده میشود.»
«گوشهای از فقر و بدبختی میلیونها تن از مردم ایران در سایهی رژیم اسلامی»
رادیو زمانه: «فقر و فلاکت در ایران» در نهایت صدای آمریکا این طور نتیجه میگیرد که «هنوز تنور انتخابات گرم نیست» و با تیترهایی مثل «کانادا تحریمها علیه ایران را تشدید کرد» به همراهی رادیو زمانه با تیتر «تازهترین تحریمهای آمریکا صنایع پتروشیمی ایران را هدف قرار داد» و «ژاپن در ماه آوریل واردات نفت از ایران را تا 96 درصد کاهش داد» و «کانادا تمام روابط تجاری خود را با ایران قطع میکند» بر این هدف تأکید کرد.
اصرار رسانههای معاند بر اوضاع فلاکتبار اقتصادی، ترفند دیگری برای کاهش میزان مشارکت مردم و به قول کارشناسان آنها، «نه» به انتخابات است.
القای فضای امنیتی انتخابات و کاهش مشارکت
انعکاس خبرهای تنشزا، که با هدف شایعهپراکنی و در نهایت، دلزدگی مردم تولید میشود، بُعد دیگر فضاسازی ایام انتخابات یازدهمین دورهی ریاستجمهوری است.این فضا با انتشار اخبار و حوادث انتخابات 88 و فتنهی آن دوران تقویت و متشنجتر میشود.
صدای آمریکا: «12 روز تا انتخابات؛ تنش در جماران»
«افزایش چشمگیر تروریسم تحت حمایت ایران»
«مقابله با محدودیتهای ارتباطی در ایران در ایام انتخابات»
«کانادا تحریمها علیه ایران را تشدید کرد»
«حسینی خواستار نظارت امنیتی بر خبرنگاران خارجی شد»
بالاترین: «عارف: بخشی از حماسهی سیاسی با رفع حصر آبرومندانه شکل میگیرد»
«با حصر خانگی خویش در روز انتخابات، خیابانها را خلوت بگذاریم و انزوای رژیم را عیان کنیم»
«خاتمی: جای میرحسین و رهنورد این روزها خیلی خالی است/ ادامهی محرومیت از دیدار پدر و مادر و پروندهسازی برای دختران میرحسین»
«رضا پهلوی از مردم خواست تا رأی خود را بر روی یک برگهی سفید کاغذ بنویسند، آن را به سفارتخانههای کشورهای دارای حکومت مردمی ارسال کنند. وی همچنین از مردم خواست در روز 24 خرداد با شاخهگلی بر مزار شهیدان راه آزادی حاضر شوند. وی هفتهی انتخابات آزاد را 17 تا 24 خرداد اعلام کرد.»
رادیو زمانه: «لشکرکشی مجازی برای پیروزی در انتخابات»
«بازداشتشدگان ستاد حسن روحانی به سلولهای انفرادی اوین منتقل شدند»
«بازداشت چهار تن از اعضای ستاد هاشمی در کهگیلویه و بویراحمد»
«بازداشت شماری از شرکتکنندگان در مراسم سخنرانی حسن روحانی»
«عضو جبههی مشارکت: فضای انتخاباتی در ایران به شدت سرد شده است»
بیبیسی: «بازداشت چند فعال سیاسی اصلاحطلب در کهگیلویه و بویراحمد»
«عارف: در انتخابات 88 تخلفهای آشکار اتفاق افتاد»
«تعداد واجدین شرایط رأی: یک محاسبه»
نظرخواهی بیبیسی: «تأثیر انتخابات و اعتراضات 88 بر انتخابات 92 چیست؟»
«کشتگان 88؛ پروندههای مسکوت، خانوادههای خاموش»
«در جلسهی سخنرانی حسن روحانی در جماران چه گذشت؟»
«رئیس پلیس ایران به رخدادهای برنامهی انتخاباتی روحانی واکنش نشان داد. فرماندهی نیروی انتظامی ایران در مورد تشنج و بازداشت در برنامهی انتخاباتی حسن روحانی در جماران گفت: یکی از تعهدات کاندیداها این است که نباید دنبالهروی فتنه باشند. در غیر این صورت، پلیس وارد عمل میشود.»
در کل، با نگاهی به آمار نظرسنجیها، پیشتازی جریان اصولگرا از سایر رقبا، عاملی برای تخریب فضای انتخابات و تلاش به منظور کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات یازدهم است.
از این رو، گاهی ماهیت انتخابات و گاهی شخصیت و برنامههای نامزدها زیر علامت سؤال بزرگ دشمنیها و کینهتوزی میرود و تلاش میکنند با وابسته نشان دادن نامزدها، به برخی افراد و جریانها و گاهی نیز با درشتنمایی اخبار دروغین و شایعهپراکنی، فضای امن انتخابات را دستخوش تلاطم کنند.
منبع:سایت برهان
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}