نویسنده: مایکل پولارد
مترجم: محمد رضا افضلی



 

رشد ناگهانی مطالعه

«همه جا به دنبال آرامش گشته ام و آن را نجسته ام، مگر درگوشه ای دنج با کتابی کوچک در دست».
توماس اِی. کِمپیس، 1471-1380 (میلادی)
زمانی که انجیل چهل و دو سطری گوتنبرگ چاپ می شد، شاید در تمام اروپا بیش از چند هزار نفر سواد خواندن نداشتند. اغلب آنها راهب و کشیش بودند. مردم برای فرا گرفتن مهارتهای جدید، به جای خواندن کتاب، به تماشای طرز کار کسانی می پرداختند که آن مهارت را قبلاً کسب کرده بودند. گاهی پذیرای قصه گویانی می شدند که داستانهای خود را از دهان دیگری شنیده و به خاطر سپرده بودند، یا خود آنها را ساخته بودند. در آن دوران اخبار به صورت شایعه پخش می شد.
چاپ همه چیز را تغییر داد. گذشته از کتابهای مذهبی و سیاسی، کتابهای درسی نیز از نخستین کتابهایی بودند که با تیراژ زیاد چاپ شدند. به تدریج کتابهای چاپ متنوعتر شدند. در نیمه ی اول قرن هجدهم، نخستین کتابهایی که با هدف سرگرم کردن کودکان، نه آموزش دادن به آنها، نوشته شده بود انتشار یافت. درهمان دوران نخستین رُمانها نیز پدیدار شدند.
ابتدا رُمانها را درباره ی ثروتمندان می نوشتند؛ سرگذشت و شخصیت این قبیل افراد، علاقه ی چندانی در عموم مردم بر نمی انگیخت. در سال 1837، چارلز دیکنز، رُمان اولیور تویست را نوشت که امروز شهرت جهانی دارد؛ این رُمان موفقیت فراوانی برای دیکنز به ارمغان آورد. اولیور تویست که درباره ی ماجراهای پسر بچه ای یتیم در لندن نوشته شده بود، موضوع و شخصیتهایی داشت که نظر همه را به خود جلب می کرد. اما این رُمان از ارزشهای اجتماعی نیز بی بهره نبود. این رُمان سرآغاز رُمانهای متعددی به قلم دیکنز بود که همگی ستمی را که بسیاری از مردم در زندگی روزمره ی خود تحمل می کردند، پیش چشم مجسم می ساختند.
در ایالات متحده ی امریکا، هاریت بیچِر استو با رُمان بزرگ کلبه ی عمو توم، که آن را در سال 1852 برعلیه برده داری نوشته بود، به موفقیت مشابهی دست یافت. او در داستان خود زندگی مصیبت بار بردگان سیاه در امریکا را به تصویر کشیده بود.
مردم سراسر جهان این کتابها و بسیاری کتابهای مشابه آنها را خوانده اند. کلبه ی عمو توم به بیش از بیست زبان ترجمه و به سلاحی نیرومند در دست مخالفان برده دارتبدیل شد. مدتها پیش از آنکه سینما و تلویزیون «دریچه ای به روی جهان » بگشایند کتاب توانسته بود توده ی مردم را با جهانهای دیگر، زندگیهای دیگر و مسائل دیگر آشنا کند.

فرصت مناسب

«کتاب میراثی است که نابغه ای بزرگ برای نوع بشر باقی می گذارد؛ میراثی که نسل بعد از نسل دست به دست می گردد و همچون هدیه ای به آیندگان تقدیم می شود.»
جوزف آدیسون، شاعر، مقاله نویس و نمایش نامه نویس
«بعضی از کتابها تأثیری ژرف در تاریخ، فرهنگ، تمدن و تفکر علمی سرتاسر تاریخ مدون گذاشته اند... در هر دوره ی تاریخی، شواهد مسلمی از قدرت نوشتار در دست است؛ زبان مکتوبی که بدون آن رسیدن به این درجه ی والا از تمدن و فرهنگ در هیچ زمان یا مکانی قابل تصور نبود.»
رابرت دی. داونز، نقل از «کتابهایی که دنیا را تغییر داد»
با توسعه ی تعلیم و تربیت در قرن نوزدهم، مطالعه با هدف تفریح و سرگرمی متداولتر شد. کتابها، مجله ها و روزنامه ها مسافران قطار را سرگرم می کردند؛ غرفه های کتابفروشی در همه ی ایستگاههای مهم راه آهن گشایش یافت. با ظهور چراغ گاز و در پی آن، چراغ برق در خانه ها تقاضا برای مطالب خواندنی باز هم افزایش یافت. با بهبود روشنایی، مطالعه دیگر سبب خستگی چشم نمی شد. ناشران رُمانهای کلاسیک و مردم پسند را با قیمتهای بسیار کم منتشر کردند تا نیاز روز افزون مردم به مطالعه را پاسخگو باشند. ناشران دیگر به چاپ کتابهای خود آموز پرداختند، تا کسانی که نمی توانستند به مدرسه یا دانشگاه بروند، بتوانند موضوعات مورد علاقه ی خود را فرا بگیرند.
جهان امروز به جهان عصر گوتنبرگ شباهت چندانی ندارد. در بخش چاپ و نشر از روشهای جدید استفاده می شود و با تلفیق حیرت آور فناوریهای مختلف، با پدیده ای به نام انفجار اطلاعات الکترونیکی رو به رو شده ایم. به رغم پیشرفتهای بیشماری که در طی قرون شاهد آن بوده ایم، ایده ی «نشر» به معنای ایجاد سیستمی برای تکثیر سریعتر، مؤثرتر و دسترس پذیرتر اطلاعات، با گوتنبرگ آغاز شد. در پس اختراع گوتنبرگ دانش و اطلاعاتی حاصل شد که برای ساختن جهان مدرنی که ما امروزه از آن لذت می بریم، ضرورت داشت.
منبع: پولارد، مایکل، (1385)، یوهان گوتنبرک، افضلی، محمدرضا، انتشارات فاطمی، چاپ دوم 1390.