نویسنده: ابوالقاسم حسینی




 

قرآن مجید و سایر آموزشهای اسلامی، الگوهای نمونه ای را به جوامع بشری ارائه نموده و از پیروان خود می خواهند که آنها را سرمشق خود قرار داده و از آنها پیروی نمایند. به منظور دستیابی به رشد و قرب الهی، پیروی از افراد رشد یافته، چون پیامبران الهی در قرآن مجید به کرّات مورد تأکید قرار گرفته و برعکس پیروی از افرادی که در مسیر توحید نیستند، از آن جهت که فرد و جامعه را به رشد نمی رسانند شدیداً نهی شده است.(1) به منظور نشان دادن الگوهای عملی، شرح زندگی افراد رشد یافته و سقوط یافتگان از ابتدای خلقت انسان تا زمان پیامبر اسلام (ص) در سوره های متعددی از قرآن مطرح شده اند که به نام قصص قرآن (2)، حجم قابل ملاحظه ای از این کتاب آسمانی را به خود اختصاص می دهند.(3) در این حکایات، صریحاً ذکر گردیده است که منظور از ذکر آنها تقویت نیروهای فکری و آمادگی بیشتر برای زندگی و تفکر در حال اقوام گذشته و عبرت گرفتن می باشد و جز خردمندان از این حکایات عبرت نخواهند گرفت. انسان باید بداند که هر فرد و قوم، خود مسؤول اعمال خویش می باشند و منظور از ذکر حکایات اقوام پیشین، تأکید بر جنبه های مثبت و آموزنده و نشان دادن جنبه های انحرافی و علل انحراف آنها می باشد.(4) در قرآن مجید و سایر آموزشهای اسلامی روش کلی پیامبر اسلام (ص) و زندگی روزمره آن حضرت و جانشینانش و همچنین سبک و روش زندگی حضرت ابراهیم‌ علیه السلام و پیروانش به عنوان الگوی شایسته و سرمشق جامعه اسلامی صریحاً مورد تأکید قرار گرفته (5) و بر این واقعیت تصریح شده است که آنها در ضمن داشتن روابط صمیمی در بین خود، در مقابل روش غیرمنطقی و کفرآمیز قوم خویش ایستاده و دشمنی و مخالفت خود را با کفار، تا موقعی که به خداوند متعال ایمان نیاورند به طور آشکار بیان می نمایند و این دشمنی و مخالفت را پایدار می دانند. علاوه بر آن سایر پیامبران الهی که همگی در مسیر و جریان توحید در خط مستقیم حرکت نموده و این ودیعه الهی را به یکدیگر تحویل داده اند، همگی به عنوان الگوهایی که جامعه اسلامی موظف به پیروی آنها می باشند ذکر شده اند.(6) در قرآن مجید صریحاً تأکید شده است که جوامع بشری موظفند دقیقاً روش پیامبر اسلام را دنبال نمایند و حق ندارند از آن تخطی نمایند و به خیال خود از دستورات الهی جلو بیفتند بلکه باید همواره دنباله رو پیامبران باشند و آنها را سرمشق خویش قرار دهند. اسلام راز انحراف اقوام پیشین را در متابعتهای نادرستی که بدون دلیل از پدران خود می نمودند می داند و آنرا محکوم می نماید و جامعه بشر را از پیروی بدون استدلال از افرادی که در مسیر توحید نیستند و عملاً تعقل نمی کنند و هدایت نیافته اند بازمی دارد.(7) به منظور حرکت در مسیر مستقیم تکاملی، سیر در جهان و مطالعه شرح حال گذشتگان سفارش شده و در قرآن مجید روشهای خوب و بد آنها مورد بحث قرار گرفته تا با افزایش نیروی تعقل افراد جامعه، بطور اختیاری و با طیب خاطر، روشهای افراد رشد یافته را انتخاب نمایند و از روش اقوام اولیه که در مقابل طرفداران توحید جبهه می گرفتند دوری نمایند.(8)
به وسیله امر به همانندسازی با الگوهای نمونه و آموزشهای بسیار گسترده اخلاقی، این مکتب از هر یک از پیروان خود متوقع است که برترین افراد جامعه باشند. به همین منظور مشخصات بهترین افراد در قرآن مجید ذکر شده اند و مردم مسلمان موظفند که این صفات را در خود پیاده نمایند. وقتی هر یک از افراد جامعه سعی نمایند که «بهترین فرد» باشند، در نتیجه جامعه به صورت یک میدان مسابقه همگانی در راه «بهترین شدن» درمی آید. این آموزش حقاً به عنوان یک محرک قوی، می توانند در رشد و تکامل روانی افراد وارد عمل شود و رقابت وسیعی در اقشار مختلف جامعه بدون توجه به سن، جنس، نژاد و موقعیت جغرافیایی ایجاد نماید. وقتی این اصل را با لحاظ اینکه تک تک اعمال انسانها، در روز قیامت مورد سنجش واقع شده و به آن جزاء یا عقاب تعلق می گیرد، توجه قرار دهیم و به خاطر داشته باشیم که موقعیت هر فرد در جامعه و در نزد خداوند تنها براساس اعمال او معین می گردد، ‌ضمانت اجرایی و عملی بودن این آموزش را بیشتر لمس می نماییم. در بعضی از آیات قرآن مجید صریحاً به این مسابقه همگانی و لزوم شرکت در آن تأکید شده (9) و حتی یکی از نامهای روز قیامت و سوره های قرآن به نام تغابن نامیده شده‌ و افرادی که در این مسابقه عمومی شرکت ننموده و یا در آن کاهلی تغابن نامیده شده و افرادی که در این مسابقه عمومی شرکت ننموده و یا در آن کاهلی نمایند، در قیامت احساس گول خوردن خواهند نمود.(10) به موازات ذکر مشخصات روانی بهترین افراد و بهترین مشخصات انسان، مشخصات بدترین افراد و بدترین مشخصات انسان نیز گوشزد می شوند، تا افراد از آنها احتراز نمایند. جمع آوری تمام این دستورات، احتیاج به تتبع وسیع در متون اسلامی دارد که خود می تواند موضوع تحقیق گروههای متعددی در طی سالیان دراز واقع گردد، ولی تنها به عنوان مقدمه و نمونه شروع مطلب، چند دستورالعمل را از قرآن مجید و دستورات پیشوایان اسلام ذکر می نماییم.
در آموز‌شهای متعدد می بینیم که همه افراد باید از خدا بخواهند که آنها را بهترین بندگان خود و مقامشان را از هر کس به او نزدیکتر قرار دهد و در نزد او دارای منزلتی خاص باشند. ایمان و یقین آنها کاملترین ایمان و یقین و نیت و هدف آنها بهترین اهداف و کردارشان بهترین کردارها باشند.(11) بهترین افراد در نزد خدا، آنها هستند که به وسیله ایمان به خدا و تعهد عملی به دستورات او در همه امور تنها خداوند را در نظر داشته و تمام اعمال خود را با دستورات الهی وفق دهند و خود را از آنچه که خداوند نهی فرموده بازدارند و به درجه تقوی نایل آیند. آنکه در این راه مجاهده بیشتری از خود نشان دهد، به درجه شایسته در نزد خداوند خواهد رسید و در نزد او گرامی تر خواهد بود.(12) در آموزش دیگر، بهترین کارها، مشکلترین آنها تلقی شده است.(13) این برداشت مخصوصاً در اموری مانند رسیدن به مقامات علمی و معنوی مطرح است که رسیدن به این مقامات، یقیناً نیاز به ازخودگذشتگی و فداکاری و گذشت از منافع آنی دارد و همچنین می تواند در اموری مانند روزه و جهاد مطرح شود و به احتمال قوی مصداق واقعی آن غلبه بر آرزوها و هوای نفس که جهاد اکبر نامیده شده، می باشد. بطور خلاصه می توان گفت به میزانی که کارها با تمایلات غریزی و نفسانی فاصله می گیرند، به همان میزان مشکلتر می گردند و با برداشتی که پیامبر اسلام مطرح می نمایند شایستگی و برتری اختصاصی ‌می یابند. متابعت از این آموزشهاست که زندگی واقعی و رشد به فرد و جامعه می بخشد (14) و عدم آگاهی و مراقبت آنها، فرد را در زمره افراد جاهل قرار می دهد که بنا بر آموز‌شهای این مکتب، به علت عدم رشد و تکامل در زمره مردگانند.
آموزشهای دیگری که در پاورقی ذکر می‌شوند (15) معیار کارهای مختلف را نشان می دهند و همان طور که ذکر شد بهترین مشخصات و بدترین آنها را تعریف می نمایند.
نکته عملی که در تمام این آموزشها جلب توجه می نماید، ‌توقع این مکتب در مورد «بهترین فرد بودن، بالاترین خدمت را انجام دادن و بیشترین رشد را پیدا کردن، می باشد». باید توجه داشت تحقیق در این باره، خود نیاز به توضیح هر یک از فرازهای ذکر شده دارد و در اینجا فقط به اشاره ای در این باره اکتفا شد.

نتایج عملی پیروی از الگو در جهت کمال

استفاده عملی که در روا‌ن درمانی فردی و گروهی و برنامه ریزی از این اصل دریافت نمود به قرار زیر است:
1ــ داشتن نمونه و الگوی عملی در هر کار، انجام عمل مورد نظر را بسیار تسهیل می نماید. مکتب اسلام که دستیابی به رشد و کمال را، به عنوان فلسفه زندگی بشر معرفی می نماید، به منظور کمک به افراد در این راه، از روشهای مختلفی استفاده می نماید که یکی از آنها معرفی الگوهای نمونه است. به این وسیله، مسأله رشد و علایم آن به صورت قابل لمسی برای جامعه بشر نمودار می شوند و همانندسازی با افراد رشدیافته و در نتیجه دستیابی به رشد، امکان عملی می یابد.
2ــ با توجه به اینکه الگو‌های معرفی شده، هر کدام در شرایط تاریخی و جغرافیایی خاص می زیسته و با نوعی مشکل اختصاصی درگیر بوده اند، می توان با توجه به شرایط خاص فرد یا افرادی که مسؤولیت راهنمایی و یا درمان آنها به عهده درمانگر است، از یکی از الگوهای متنوع استفاده نمود و با ذکر شرح حال، مشکلات اختصاصی و روش عملکرد الگوی نمونه در مقابل آنها، فرد را نسبت به حل مشکل و مبارزه با آن و حرکت در مسیر رشد کمک نمود.
3ــ در مواردی که مصیبت و یا حادثه ناراحت کننده ای که موجب وارد آمدن فشار روانی به فرد می شود، می توان با ذکر شرح حال یکی از الگوهای نمونه به او کمک کرده لازم است با توجه به اینکه همگی آنها، به علت حرکت در خط مستقیم و مخالفت با روشهای ضد توحیدی افراد معاصر، ‌مورد آزار و اذیت افراد مجرم قوم خویش قرار گرفته و شهید و یا مسموم شده اند، فرد را نسبت به مقاومت و پذیرش موقعیت خویش واداشت و به او توجه داد که این افراد با وجود آنکه دوستان خدا و برگزیدگان او بوده اند، زندگی سخت و سرنوشتی آن چنان داشته‌اند. اصولاً همان‌طور که قبلاً ذکر شد، حوادث و بلایا همگی جنبه امتحان دارند و چنانچه تاریخ نشان می‌دهد برگزیدگان خداوند با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو بوده‌اند و عظمت مقام آنها در صبر و شکیبایی در مقابل مشکلات است.
4ــ در حل مسائل و برنامه ریزیها نیز باید به این اصل توجه داشت و چنین تصور کرد که اگر یکی از این الگوهای نمونه، به جای فرد بودند چگونه مسأله را حل می کردند و به چه روش برنامه ریزی می نمودند. این برداشت همراه با کاربرد دستورات کلی مکتب بسیار راه گشا و آموزنده می باشد.
5ــ توقع و آموزش این مکتب در مورد لزوم سعی و کوشش به منظور «بهترین شدن» نتایج بسیار باارزشی را در زندگی فرد و اجتماع ایجاد می نماید و افق بسیار وسیعی را در مقابل فرد و جامعه می گشاید. به این ترتیب اگر چه هر یک از افراد نتوانند «بهترین» شوند ولی در راه دستیابی به آن سیر می نمایند و عملاً محیط اجتماع، میدانی برای مسابقه به منظور بهترین شدن می گردد. این روش خود قادر است از برخوردها و اصطکاکهای اجتماعی جلوگیری نماید و هر یک از افراد، در راه نیل به این هدف یکدیگر را کمک نمایند. در روان درمانی فردی، با توجه به جنبه های مثبت و امکانات عملی فرد، می توان و باید این افق را در مقابل او گشود و به این ترتیب، ‌او را از رکود، احساس پوچی و افسردگی بازداشت. در روان درمانیهای گروهی نیز باید با توجه به جو کلی جامعه و امکان حرکتهای عمومی به سمت کمال، ‌جامعه را در این مسیر به حرکت واداشت.
6ــ استفاده دیگر این اصل، در مقاطع مختلف آموزشی است. شرح حال الگوهای نمونه در سالهای مختلف زندگی می تواند و باید الهام بخش دانش آموزان و دانشجویان باشد. در کتابهای درسی و مخصوصاً در درسهای تاریخ و اخلاق و حتی در ضمن کتابهای درسی ابتدایی، الگوهای نمونه باید به تناسب سطح فکر و معلومات دانش آموزان و دانشجویان مطرح و با ذکر موقعیت آنها در عصر خویش و جو کلی جامعه، روش آنها و طرز برخورد با مشکلات و مخالفین و مردم عادی و بطور کلی جنبه های مختلف زندگی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و الهامهایی که از روش آنها می توان به دست آورد، به دانش آموزان و دانشجویان القا شود.(16) مربیان و معلمان و استادان که خود باید ادامه دهنده راه این الگوهای نمونه باشند، باید آموزشهای نظری و عملی کاملی را در همانندسازی خود با آنها دریافت کرده و در هر روز و ساعت در تقویت این زمینه بکوشند.

پی نوشت ها :

1- وَقَالَ الَّذِی آمَنَ یا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِکُمْ سَبِیلَ الرَّشَادِ. و باز همان شخص مومن (آل فرعون) گفت مرا پیروی کنید تا شما را به راه حق و صواب دلالت کنم. سوره غافر (40) آیه 38.
قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکُمُ اللَّهُ . بگو ای پیامبر (ص) اگر خدا را دوست می دارید مرا پیروی کنید که خدا شما را دوست دارد. سوره آل عمران (3) آیه 31.
- فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ. پیرو امر فرعون شدند، در صورتی که می دانستند هیچ هدایت و رشدی در امر فرعون نخواهد بود. سوره هود (11) آیه 97.
2- وَکُلًّا نَقُصُّ عَلَیکَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ . ما همه این حکایات اخبار انبیا را بر تو بیان می کنیم تا قلب ترا با آن قوی و استوار گردانیم. سوره هود (11) آیه 120.
- فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکَّرُونَ. این حکایت بخلق بگو باشد به فکر آیند. سوره اعراف (7) آیه 176.
3- لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ. همانا در حکایات آنان برای خردمندان عبرت کامل خواهد بود. سوره یوسف (12) آیه 111.
4- تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُمْ مَا کَسَبْتُمْ. آن گروه که در گذشته هر کار نیک و بد کردند برای خود کردند و شما هم هر چه کنید برای خویش خواهید کرد و شما مسئول آنها نخواهید بود. سوره بقره (2) آیه 134. و 141.
5- لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا. گروهی از شما که به خدا و روز قیامت امیدوارند و خدا را بسیار یاد می نمایند، پیامبر خدا (ص) سرمشق بسیار خوبی است. سوره احزاب (33) آیه 21. اسوه بمعنی سرمشق است. قاموس قرآن.
- اشهد ان مولانا و مقتدانا علیه ولی الله، گواهی می دهم که علی سرور و پیشوای ما ولی خدا است (از فرازهای اذان و اقامه)
قال سمعت علیه السلام یقول: من زار الحسین علیه السلام عارفاً بحقه یاتم به غفر الله له ما تقدّم من ذنبه و ما تأخر. حضرت صادق (ع) فرمود هر کس حسین علیه السلام را در حالی که نسبت به او آگاهی داشته و از او پیروی نماید زیارت کند خداوند گناهان گذشته و آینده اش را می آمرزد. ابن قولویه، کامل الزیارات، چاپ سنگی، ص 139.
- محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم تریم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله و رضوانا، سیماهم فی وجوهم من اثر السجود ذلک مثلهم فی التواره و مثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطئه فازره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار وعدالله الذین آمنو و عملواالصالحات منهم مغفره و اجراً عظیما. محمد فرستاده خدا است و یاران او (همراهانش) بر کافران بسیار سخت و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند. آنان را در حال رکوع و سجود نماز، بسیار بنگری که فضل و رحمت خدا و خشنودی او را به دعا می طلبند. بر رخسارشان از اثر سجاده نشانهای (نورانیت) پدیدار است. این وصف حال آنها در کتاب تورات و انجیل است مثل حالشات به دانه ای ماند که چون نخست سر از خاک برآرد، شاخه ای نازک و ضعیف باشد پس از آن قوت یابد، تا آنکه سطبر و قوی گردد و بر ساق خود راست و محکم بایستد که دهقانان در تماشای آن حیران مانند. همچنین اصحاب محمد از ضعف به قوت رسند تا کافران عالم را از قدرت خود به خشم آرند. خدا وعده فرموده که هر کس از آنها ثابت ایمان و نیکوکار شود گناهانش بخشد و اجر عظیم عطا کند. سوره فتح (48) آیه 29.
6- قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَ بَدَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَ الْبَغْضَاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَ مَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْ‌ءٍ رَبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ * رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا وَ اغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‌. (لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ:برای شما در ابراهیم و پیروانش سرمشقی شایسته وجود دارد). به آنها به قوم مشرک خود (صریح) گفتند ما از شما و بتهای شما که به جای خدا می پرستید به کلی بیزاریم. ما مخالف و منکر شماییم و همیشه میان ما و شما کینه و دشمنی خواهد بود تا وقتی که به خدای یگانه ایمان آرید. الا آنکه ابراهیم به پدر (یعنی عموی) خود گفت (اگر ایمان آری) من برای تو از خدا آمرزش می طلبم (و هر گاه ایمان نیاوردی)، دیگر من بر نجات تو از قهر و غضب خدا هیچ کاری نتوانم کرد (آنگاه رو به درگاه خدا کرد) بار الها ما در عالم بر تو توکل کردیم و از همه رو به درگاه تو آوردیم و (می دانیم که) بازگشت تمام خلق به سوی تو است. پروردگارا ما را مایه فتنه و امتحان کافران مگردان و از شر و مکر آنها حفظ کن و به لطف و کرم خود ما را بیامرز. پروردگارا، که تنها تویی که بر هر کار بسیار مقتدری و (به صلاح خلق) کاملا آگاهی. البته برای شما مومنان و هر که به خدا و ثواب آخرت امیدوار است، اقتدای به ابراهیم و یارانش نیکو است و هر که روی از خدا برگرداند (بداند که) خدا کاملا بی نیاز و به ذات خود ستوده است. سوره ممتحنه (60) آیه 4-6.
-در قرآن مجید پس از ذکر شرح حال حضرت ابراهیم علیه السلام و چگونگی نفی معبودهای غیرخدا توسط او چنین می بینیم: ووَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنَا وَ نُوحاً هَدَیْنَا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسَى وَ هَارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ‌ * وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیَى وَ عِیسَى وَ إِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ‌ * وَ إِسْمَاعِیلَ وَ الْیَسَعَ وَ یُونُسَ وَ لُوطاً وَ کلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ‌ * وَ مِنْ آبَائِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ إِخْوَانِهِمْ وَ اجْتَبَیْنَاهُمْ وَ هَدَیْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ‌ * ذلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ لَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ‌ * أُولئِکَ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِنْ یَکْفُرْ بِهَا هؤُلاَءِ فَقَدْ وَکَّلْنَا بِهَا قَوْماً لَیْسُوا بِهَا بِکَافِرِینَ‌* أُولئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرَى لِلْعَالَمِینَ‌ و ما با ابراهیم، اسحق و یعقوب عطا کردیم و همه را به راه راست بداشتیم و نوح را نیز پیش از ابراهیم و فرزندش داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون هدایت نمودیم و همچنین نیکوکاران را پاداش نیک خواهیم داد. و هم زکریا و یحیی و عیسی و الیاس همه از نیکوکارانند و نیز اسماعیل و یسع و یونس و لوط از شایستگانند و ما همه آن پیامبران را بر عالمیان برتری دادیم و نیز برخی از پدران و فرزندان و برادران آنها را فضیلت داده و بر دیگران آنان را برگزیدیم و به راه راست هدایت نمودیم. این است راهنمایی خدا که به آن هر یک از بندگانش را می خواهد هدایت می کند و اگر به خدا شرک آورند اعمال آنها نابود می شود. آنها کسانی بودند که ما آنها را کتاب و فرمان و نبوت عطا کردیم پس اگر این قوم به آن کافر شوند، گروهی را که هرگز کافر نشوند، برگماریم آنها یعنی پیامبران، کسانی بودند که خدا خود آنها را هدایت نمود تو نیز از آنان پیروی نما. سوره انعام (6) آیه 84-90.
شماره پی نوشت تا اینجا درست شد
7- یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ. ای کسانی که ایمان آورده اید پیشی نگیرید و جلو نیفتید در هیچ امری از خدا و رسولش و آنچه خدا و رسول فرمایند عمل کنید و بپرهیزید از عذاب خدا که البته خدا شنونده و دانا است. سوره حجرات (49) آیه 1.
- وَکَذَلِکَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ. و همچنین نفرستادیم پیش از تو در شهری پیامبری را مگر آنکه توانگران آن شهر گفتند ما پدران خود را بر طریقه ای یافتیم و ما به ایشان اقتدا می نماییم. سوره زخرف (43) آیه 23.
- وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَینَا عَلَیهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یعْقِلُونَ شَیئًا وَلَا یهْتَدُونَ. و چنانچه به کفار گفته شود که از آنچه خدا فرستاده است پیروی کنید، گویند ما از آنچه از پدرانمان به ما رسیده است متابعت می نماییم. آیا پیرو پدران شوند، اگر چه پدران آنها بی عقل و گمراه بودند؟ سوره بقره (2) آیه 170.
8- قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِین. قبل از شما طریقه هایی (در میان ملل و اجتماعات) بوده، در زمین گردش کنید و ببینید که سرانجام تکذیب کنندگان خدا و رسول چگونه بوده است. سوره آل عمران (3) آیه 137. سنن جمع سنه و به معنای طریقه ای است که جامعه در آن سیر می نماید (تفسیر المیزان، جلد7، ص 34).
- یرِیدُ اللَّهُ لِیبَینَ لَکُمْ وَیهْدِیکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَیتُوبَ عَلَیکُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ. خداوند می خواهد که برای شما بیان نماید و شما را رهبری کند به آداب کسانی که قبل از شما بودند و شما را ببخشد و خدا دانا و حکیم است. سوره نساء (4) آیه 26.
- وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی شِیعِ الْأَوَّلِینَ. وَمَا یأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یسْتَهْزِئُونَ. کَذَلِکَ نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ. لَا یؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ. و ما رسولانی را در گروه های پیشین فرستادیم. ایشان را رسول نیامد مگر آنکه او را مسخره نمودند. ما اینگونه قرآن را برای اتمام حجت در دل مجرمین داخل می سازیم، (شاید در آن اندیشه کنند و به حقانیت آن پی ببرند). با وجود این ایمان نمی آورند به آن ، سنت اقوام اولیه که ترک قبول حق و تکذیب پیامبران بود گذشت و اینان هم آنانند. سوره حجر ( 15) آیه 10-13.
9-کلَّا إِنَّ کِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِی عِلِّیینَ. وَمَا أَدْرَاکَ مَا عِلِّیونَ. کِتَابٌ مَرْقُومٌ. یشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ. إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ. عَلَى الْأَرَائِکِ ینْظُرُونَ. تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیم. یسْقَوْنَ مِنْ رَحِیقٍ مَخْتُومٍ. خِتَامُهُ مِسْکٌ وَفِی ذَلِکَ فَلْیتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ. (چنین نیست که شما کافران پنداشتید) امروز نکوکاران عالم با نامه اعمالشان در بهشت علیین روند و چگونه به حقیقت علیین آگاه توانی شد. کتابی است نوشته شده و مقربان درگاه حق به مشاهده آن مقام نائل شوند محققاً نیکوکاران در بهشت ابد متنعمند. آنجا بر تختهای عزت (تکیه زنند) و نعمتهای خدا را بنگرند. در رخسارشان نشاط و شادمانی نعمت های بهشتی پدیدار است و به آنها شراب ناب سر به مهر بنوشانند که به مشک مهر کرده اند و عاقلان بر این نعمت و شادمانی ابدی باید به شوق و رغبت از یکدیگر پیشی گیرند. سوره مطففین(83) آیه 18-26.
10- یوْمَ یجْمَعُکُمْ لِیوْمِ الْجَمْعِ ذَلِکَ یوْمُ التَّغَابُنِ، یاد آرید روزی را که خدا همه شما را به عرصه محشر جمع می گرداند و آن روز، روز غبن و پشیمانی (بدکاران) است. سوره تغابن(64) آیه 9.
11- واجعلنی من احسن عبیدک نصیبا عندک و اقربهم منزله منک و اخصهم زلفه لدیک. (مرا از بهترین بندگانی که نصیبی در نزد تو دارند و مقامشان به تو نزدیکتر و منزلتی اختصاصی دارند قرار ده). دعای کمیل
- و بلغ بایمانی اکمل الایمان و اجعل یقینی افضل الیقین و انته بنیتی الی احسن النیات و بعملی الی احسن الاعمال (و ایمانم را به کاملترین ایمان برسان و باورم را بهترین یقین قرار ده و نیت مرا به بهترین اعمال برسان) صحیفه سجادیه دعای مکارم اخلاق.
12- یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیر. ای مردم، ما شما را از مرد و زنی خلق کردیم و شما را به صورت گروه ها و قبیله ها درآوردیم تا یکدیگر را بشناسید. یقیناً گرامی ترین شما در نزد خدا پرهیزگارترین شما است و خداوند دانا و آگاه است. سوره حجرات(49) آیه 13.
13- افضل الاعمال احمزها. بهترین کارها مشکلترین آنها است. محمد (ص): یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یحْییکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یحُولُ بَینَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیهِ تُحْشَرُونَ. ای مردم با ایمان، هر گاه خدا و پیامبر به چیزی که موجب زنده شدن شما می گردد بخوانند اجابت کنید و بدانید که خدا بین فرد و قلب او حایل می شود و همه به سوی او محشور می گردید. سوره انفال (8) آیه 24.
14- آموزشهای زیر از کلمات قصار پیامبر اسلام (کتاب درج گهر) کلمات قصار علی (ع) (نهج البلاغه و دررالکلم) و کلمات قصار حضرت صادق (ع) (کتابهای گنج حقایق و تحف العقول) انتخاب شده اند:
اعقل الناس من اطاع العقلاء: عاقلترین مردم آنکس است که اطاعت کند خردمندان را.
اکرم الحسب الخلق: گرامی ترین تبار، خلق است.
افضل العباده غلبه العاده: فاضلترین عبادت غالب شدن بر عادات است.
ان اعجل العقوبه عقوبه البغی: به درستی که سریعترین عذابها عذاب ظلم است.
ان اسرع الخیر ثوابا البر: به درستی که سریعترین پاداش، پاداش نیکوکاری است.
ان احمد الامور عاقبه الصبر: به درستی که ستوده ترین عاقبت، عاقبت شکیبایی است.
ان اعظم المثوبات مثوبه الانصاف: به درستی که بزرگترین مزدها مزد انصاف دادن است.
ان اهنی الناس عیشا من کان بما قسم الله له راضیا: به درستی که گواراترین زندگانی، زندگانی کسی است که به آنچه خدا بهره او ساخته، راضی باشد.
ثوب التقی افضل الملابس: لباس تقوی بهترین لباسهاست.
ثوب العافیه اهنی الملابس: لباس صحت گواراترین لباسهاست.
جار السوء اعظم الضراء و اشد البلاء: همسایه بد بزرگترین ضرر و سخت ترین بلاهاست.
اعقلکم اطوعکم: خردمندترین شما فرمانبردارترین شماست.
اعلمکم اخوفکم: داناترین شما ترسنده ترین شما از خداست.
احزمکم ازهدکم: هوشیارترین شما زاهدترین شماست.
احیاکم احلمکم: با حیاء ترین شما حلیم ترین شماست.
اغناکم اقنعکم: دولتمندترین شما قانع ترین شماست.
اشقاکم احرصکم: بدبخت ترین شما حریص ترین شماست.
ابرکم اتقیکم: نیکوکارترین شما پرهیزگارترین شماست.
اکیسکم اورعکم: زیرکترین شما پاکدامن ترین شماست.
اسمحکم اربحکم: سخی ترین شما پرفایده ترین شماست.
اخسرکم اظلمکم: زیانکارترین شما ستمکارترین شماست.
صحه الاجسام من اهنا الاقسام: صحت بدن از گواراترین قسمتهاست.
صحه الضمائر من افضل الذخائر: صحت باطن از بزرگترین ذخائر است.
علیک بالسکینه فانها افضل زینه: بر تو باد آرامش که آن بهترین زینت است.
علیک بالقصد فی المطاعم فانه ابعد من السرف و اصح للبدن و اعون علی العباده:
بر شما باد میانه روی در خوردن زیرا که آن دور است از اسراف کردن و صحیح تر مر بدن را و یاری کننده تر بر عبادت.
15- عجبت لمن یتصدی لاصلاح الناس و نفسه اشد شیء فساد افلا یصلحها و یتعاطی اصلاح غیره.
تعجب دارم از کسی که مباشر گردد برای اصلاح حال مردم و حال آنکه نفس خودش در فساد سخت ترین چیز است و آنرا اصلاح نمی کند و به اصلاح غیر مشارکت می ورزد.
اعظم المصائب الجهل: بزرگترین مصیبت ها نادانی است.
اصدق شیء الاجل: راستترین چیزها اجل است.
اکذب شیء الامل: دروغترین چیزها آرزوست.
اقبح شیء الخرق: بدترین چیزها درشتی است.
افضل من طلب التوبه ترک الذنب: بهتر از طلب کردن توبه، ترک کردن گناه است.
اقبح البذل السرف: بدترین بخشش اسراف کردن است.
ادوی الداء الصلف: بدترین دردها لاف زدن است.
افقر الفقر الحمق: بالاترین بی چیزی حماقت است.
اجل شیء الصدق: بزرگترین چیزها راستی است.
اکیس الکیس التقوی: بزرگترین زیرکیها تقوی است.
اهلک شیء الهوی: کشنده ترین چیزی هوی است.
اقبح القبایح الکذب: بدترین بدها دروغ است.
اشرف الخلائق الوفاء: شریفترین خویها وفاست.
التواضع اشرف السودد: فروتنی عزیزترین بزرگیهاست.
الایثار اعلی المکارم: اختیار دیگری بر خود بالاترین بزرگیهاست.
الادب کمال الرجل: ادب کمال مرد است.
خیر الاموال ما وقی عرضک: بهترین مال آن است که عرض ترا نگاه دارد.
خیر الضحک التبسم: بهترین خنده ها تبسم است.
خیر اخوانک من عنفک فی طاعه الله سبحانه: بهترین برادر تو آنست که به خشم و قهر ترا وادارد در طاعت خداوند پاک.
خیر ما استنجحت به الامور ذکر الله: بهترین آنچه که به سبب آن به مقصود رسی ذکر خداوند است.
خیر الاخوان انصحهم و شرهم اغشهم: بهترین برادران خیرخواه ترین آنها است و بدترین آنها قلب ترین آنهاست.
شر الافعال ما جلب الاثام: بدترین کارها آنست که جلب گناه کند.
شر الاراء ما خالف الشریعه: بدترین رایها آنست که مخالف با شرع باشد.
شر ما صحب المرء الحسد: بدترین آنچه با مردم همساز شده حسد است.
شر ما سکن القلب الحقد: بدترین چیزی که در دل جای گرفته کینه است.
شر البلاد، بلد لا امن فیه و لا خصب: بدترین شهرها شهری است که در آن نه امنیت باشد و نه ارزانی.
شر الاخلاق الکذب و النفاق: بدترین اخلاق دروغ و نفاق است.
شر اخوانک من ارضاک بالباطل: بدترین دوستان تو آنست که ترا به وسیله باطل راضی گرداند.
التواضع راس العقل و التکبر و راس الجهل: فروتنی سر عقل و تکبر سر نادانی است.
راس الایمان الصدق: سر ایمان راستی است.
راس الحکمه لزوم الحق: سر حکمت با حق بودن است.
راس الجهل الخرق: سر نادانی درشتی است.
راس الاسلام الامانه: سر اسلام امین بودن است.
راس النفاق الخیانه: سر نفاق خیانت کردن است.
راس الفضائل ملک الغضب و اماته الشهوه: سر فضیلتها مالک شدن بر غضب و میراندن خواهشها است.
راس العیوب الحقد: سر زشتیها کینه است.
راس الرزایل الحسد: سر پستیها حسد است.
16- روشی که استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله علیه در نوشتن کتاب داستان راستان به کار برده، بسیار آموزنده است و این روش باید ادامه یابد.

منبع :حسینی، ابوالقاسم، (1378)، اصول بهداشت روانی: بررسی مقدماتی اصول بهداشت روانی، روان درمانی و برنامه ریزی در مکتب اسلام، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، شرکت به نشر