مترجم: محمود کریمی
منبع فارسی :راسخون



 
به عبارت ساده، مسئله‌ی یهود، هویدا شده است، اما همانند دیگر مسائلی که خود را قربانی پیش داوری می‌دانند، تلاش‌ها به بهانه‌ی این که بحث آزاد درباره‌ی موضوع خلاف مصلحت عمومی است، خاموش می‌شوند. اما اگر تجربه‌ی چیزی به ما آموخته باشد آن چیز این است که مسائلی که سرکوب شوند دیر یا زود به شکل نامطلوب و بی ثمری فاش خواهند شد.
یهود معمای جهان است. با جمعیت کمی که دارد سرمایه های جهان را تحت کنترل دارد. با این که کشور و دولتی ندارد، هنوز هم نشانگر اتحادی از استمرار نژادی است که تاکنون هیچ مردم دیگری به آن دست نیافته اند. با زندگی تحت عدم صلاحیت‌های قانونی در تقریباً همه‌ی سرزمین‌ها، یهود تبدیل به قدرت پشت پرده‌ی بیشتر تخت‌های پادشاهی شده است. پیش گویی های باستانی وجود دارند مبنی بر این که یهود به سرزمین خودشان باز خواهند گشت و از آن مرکز بر جهان حکمرانی خواهند کرد.
و این تا یهود متحمل حمله ای از طرف ملل متحد بشر نشود، رخ نخواهد داد.
توصیف منحصر به فردی که در بردارنده ی قسمت بزرگ‌تری از یهودیان نسبت به اعضای دیگر نژادها می‌شود این است: او توی کسب و کار است. حتی این کار ممکن است فقط جمع آوری و فروش لباس‌های کهنه باشد، اما به هر حال او توی کسب و کار است. (و در حال درآمدزایی است). از فروش لباس‌های کهنه تا کنترل تجارت و دارایی بین الملل، یهود به طرز فوق العاده ای دارای استعداد خدادادی سوداگری و کسب و کار است. یهود بیش از هر نژاد دیگری نفرت آشکاری از کار در صنایع را به نمایش می‌گذارد و در عوض به همان اندازه‌ی تمایل آشکاری برای تجارت دارد. پسر غیر یهودی شغلی در بخش‌های فنی یا تولیدی می‌گیرد اما پسر یهودی ترجیح می‌دهد که یک پیک، فروشنده یا کارمند یا هر چیز دیگر باشد به شرطی که با بخش تجاری کسب و کار مرتبط باشد. یک سرشماری قدیمی پروسی (پروس نام ایالتی از آلمان سابق در شمال اروپا است که بین قرن‌های 17 تا 19 میلادی ایالت نظامی قدرتمند بود. این منطقه پس از جنگ دوم جهانی بین آلمان، شوروی و لهستان تقسیم شد) این موارد را نشان می‌دهد: از جمعیت 269400 نفری، 6 درصد آن یا 16164 نفر کارگر بودند. از جمعیت تعداد، 12000 نفر تاجر و 4164 نفر کارگر بودند. از جمعیت غیر یهودی، یعنی آن 94 درصد یا 153236 نفر بقیه، فقط 17000 نفر تاجر بودند.
یک سرشماری امروزی می‌تواند نشان دهد که یک گروه حرفه ای و تحصیل کرده بزرگی به تجار اضافه شده است بدون آن که در درصد تجار کاهش به وجود آمده باشد و رقم دستمزد کارگران زحمت کش نیز افرایش زیادی نداشته است. در آمریکا به تنهایی بیشتر کسب و کار بزرگ از جمله بانک‌ها و مؤسسات اعتباری، معادن طبیعی و عمده محصولات کشاورزی از جمله تنباکو، پنبه و شکر در کنترل سرمایه داران یهودی یا عوامل آن‌هاست. اینجا (آمریکا) روزنامه نگاران یهودی گروه بزرگ و قدرتمندی هستند. «تعداد زیادی از فروشگاه های بزرگ به مؤسسات یهودی وابسته هستند.» این چیزی است که دایره المعارف یهود می‌گوید وگرنه بسیاری از آن‌ها تحت نام غیریهودیان و به دست یهودیان اداره می‌شوند. یهودیان بزرگ‌ترین و پرشمارترین مالکان املاک مسکونی در آمریکا هستند. آن‌ها در دنیای سینما فوق العاده هستند. آن‌ها چرخه‌ی انتشارات در سراسر جهان را به صورت مطلق تحت کنترل دارند.
آن‌ها در دنیای تئاتر عالی هستند. آنها به طور مطلق کنترل چرخه انتشارات در سرتاسر کشور را بر عهده دارند. در حالی که حضور آن‌ها در میان ما از هر نژاد دیگری کمتر به چشم می‌آید، آنها به طور روزانه حجم تبلیغات مطلوبی دارند که با توجه به نداشتن امکانات برای تولید و پخش این تبلیغات توسط خودشان، چنین چیزی (چنین حجم تبلیغاتی از یهود) باید غیر ممکن باشد. ورنر سومبارت ( Werner Sombart) در یهود و کاپیتالیسم مدرن مدرن می‌گوید «اگر شرایط در نسل اخیر به همین منوال ادامه پیدا کند، اگر آمار مهاجرت و رشد موالید در همه‌ی ملیت‌ها به همین اندازه بمانند، تصور ما، آمریکایی را ترسیم می‌کند که پس از 50 یا 100 سال سرزمینی است که ساکنان آن فقط اسلاوها (مردم اروپای مرکزی و شرقی)، سیاه پوستان و یهودیان هستند، در چنین جایی طبیعی است که یهودیان جایگاه رهبری اقتصادی را اشغال خواهند کرد.» سومبارت یک نویسنده‌ی طرفدار یهود است.
سؤال این است که اگر یهود کنترل همه چیز را در دست دارد، چگونه چنین چیزی رخ داده است؟ این یک کشور آزاد است. یهود در حدود فقط 3 درصد از جمعیت را تشکیل می‌دهد در برابر هر یهودی 97 غیر یهودی وجود دارد. در برابر سه میلیون یهودی در آمریکا، 97 میلیون غیر یهودی وجود دارد. اگر یهود کنترل همه چیز را بر عهده دارد، آیا این به خاطر توانایی فوق العاده ی آن است یا به خاطر سستی یهود و حالت بی خیالی غیر یهودیان است؟
در جواب، خیلی راحت می‌شود پاسخ داد که یهودیان به آمریکا آمدند، همانند دیگر مردم از فرصت‌هایشان استفاده کردند و موفقیت بیشتری در این نبرد رقابتی از خود نشان دادند. اما این در برگیرنده‌ی همه‌ی حقیقت‌ها نیست؛ و قبل از آن که پاسخ شایسته تری بتوان داد، دو نکته باید روشن گردد. اولین نکته این است که: همه‌ی یهودیان کنترل گران پولدار جریان ثروت نیستند. به اندازه‌ی کافی یهودیان فقیر وجود دارند، اگر چه بیشتر آن‌ها حتی در فقرشان نیز، آقای خودنشان هستند. در حالی که این درست است که عمده‌ی کنترل گران جریان مالی کشور یهودیان هستند، این درست نیست که هر یهودی یکی از کنترل گران جریان مالی کشور است. طبقه‌ی افراد باید مجزا نگه داشته شوند آن هم به یک دلیل و آن دلیل هنگامی آشکار می‌شود که روش‌های یهودیان ثروتمند و یهودیان فقیر برای به دست آوردن قدرت از هم دیگر تفکیک شد. در ثانی، حقیقت اتحاد یهودی (ها)، ارزیابی موفقیت‌های یهودیان و غیر یهودیان را با یک استاندارد یکسان غیر ممکن می‌سازد. وقتی که بلوکی بزرگ از ثروت در آمریکا به علت سود فراوان بلوکی دیگر از ثروت در آن طرف دریاها، ممکن شد، یعنی، هنگامی که مهاجران یهودی مشخصی با پشتوانه‌ی مالی یهودیان اروپایی در پشت سرشان به ایالات متحده آمدند، بی انصافی است که رشد این طبقه از مهاجرین (طبقه یهودیان مهاجر) را با همان دلایل توضیح دهیم که مثلاً برای طبقاتی از مهاجرین مثل آلمانی‌ها و لهستانی‌ها توضیح داده‌ایم. آلمانی‌ها و لهستانی‌ها کسانی هستند که بدون پشتوانه مالی ولی با جاه طلبی و قدرتشان به این جا آمدند. یقیناً بسیاری از افراد یهودی هم مثل آلمانی‌ها و لهستانی‌ها آمدند، بدون وابستگی و با اتکای به خودشان، اما درست نیست که بگوییم کنترل موارد عظیم که با ثروت یهود به کار می‌افتند به وسیله‌ی سود حاصل از درآمدهای شخصی (یهودیان) به دست آمده است، این چیزی است فراتر از امتداد کنترل مالی از آن سوی دریا.
منبع: کتاب یهود بین الملل