نویسنده: وحید حاجی پور



 
رهبر معظم انقلاب با تأکید بر این که در دولت‌های گذشته همواره به ضرورت برنامه‌ریزی برای دورکردن اقتصاد از منطقه نفت و درآمدهای حاصل از فروش آن اشاره شده و متأسفانه این دولت‌ها آن را با «لبخند انکار» غیر‌ممکن می‌دانستند خواستار خروج کشور از وضعیت اقتصاد تک محصولی شدند.
باید اذعان کرد درآمدهای نفتی در طول ۱۰۰ سال اخیر بخش اصلی اقتصاد را از آن خود کرده است که موجب تنبلی و زوال دیگر بخش‌های اقتصادی به ویژه بخش کشاورزی شده است. پیش از کشف نفت در ایران، حوزه اقتصادی در دو محور کشاورزی و بازرگانی بنا شده بود اما با ورود درآمدهای نفتی این بخش‌ها با کم توجهی مواجه شد و «یگانه» منبع تأمین منابع مالی دولت‌ها به نفت تغییر پایه پیدا کرد که وضعیت فعلی ریشه در برنامه‌ریزی‌های گذشته دارد.
متأسفانه نفت بخش اعظمی از «کیک اقتصاد» را به خود اختصاص داده است و هیچ تلاشی از سوی ارگان‌های دولتی برای بزرگ کردن کیک اقتصادی صورت نمی‌گیرد و بیشتر به دنبال کسب سهم بیشتری از این کیک هستند که البته در اقتصادهای رانتیر این موضوع طبیعی است اما در اقتصاد ایران موضوع کمی متفاوت است زیرا درآمدهای نفتی منبعی برای سرپا نگه داشتن بنگاه‌های به اصطلاح اقتصادی شده است.
به عنوان نمونه اگر درآمد‌های نفتی در محل خود ذخیره می‌شد امروز شاهد آن نبودیم که دولت برای سرپانگه داشتن شرکت‌های خود هرساله کمک‌های هزاران میلیارد تومانی برای آنها در نظر بگیرد؛ صنعتی را به یاد بیاورید که دولت نهم و دهم از هیچ تزریق مالی به آن مضایقه نکرد و برای جلوگیری از ورشکست شدن قسمتی از پول نفت را راهی اتوبان کرج کرد.
موضوع نفت بسیار ملال‌آور است؛ عدم استفاده بهینه از این نعمت خدادادی بدنه اقتصاد را به طوری ضعیف و تنبل کرده است که تصور اقتصاد منهای نفت برای برنامه‌ریزان امری غیرممکن و محال شده بوده و است؛ خوزه آلفونسو پرز مؤسس اوپک در اظهار نظری جالب در این باره می‌گوید:
«دلارهای نفتی همچون کوه یخی هستند که صاحب آنها از گذراندن عمر خود روی آن لذت می‌برند در حالی که غافلند از اینکه کوه یخ به مرور زمان آب می‌شو‌د و در آن غرق خواهند شد.»
برخی براین باورند که نفت نعمت است و برخی دیگر آن را نقمت می‌خوانند درحالی که نحوه استفاده از آن می‌تواند درستی هریک از این نظرات را ثابت کند. در اقتصادهایی نظیر ایران نفت به هیچ عنوان نعمت نبوده است گرچه درآمدهای حاصل از فروش آن، «رقص دلارها» را به همراه داشته است اما نگاهی گذرا به ساختار اقتصاد که مبنایش رانت است نشان می‌دهد که چه بلایی برسر اقتصاد آمده است.
این یک برش ساده از استفاده غیر‌علمی از درآمدهای نفتی در گذشته است؛ در دولت نهم افزایش قیمت نفت «بحران غیر معمولی» را در کشور به پا کرد، با صعود شتابان بهای نفت خزانه کشور مملو از دلارهایی شد که نقدینگی حاصل از آن تولید را نشانه گرفت و با رشد واردات، بنگاه‌های اقتصادی را از پای درآوردند. اقتصاد ایران توزیعی است به همین دلیل پول نفت از طریق افزایش حقوق کارمندان، بازنشستگان و... وارد جامعه شد که بر حسب عادت غلط ایرانی‌ها در خرج کردن پول، تقاضا برای خرید کالا افزایش یافت و به دلیل کمبود عرضه و ارزان بودن واردات، کالاها بدون هیچ استدلال و با «حضور ویژه» دلالان وارد و تولید داخل به فراموشی سپرده شد.
در چنین شرایطی کارخانه و کارگاه‌های تولیدی در رکود فرو می‌روند و درآمد‌های غیرمولد سر به آسمان می‌برند؛ اولین خروجی این وضعیت رکود در تولید و افزایش بیکاری است در شرایطی که دولت بر طبل کاهش نرخ بیکاری می‌کوبد!
بسیاری از کشورهای درحال توسعه و نفتی مانند کویت با تأسیس صندوقی بیشتر درآمدهای حاصل از فروش نفت را ذخیره کرده یا در خارج از کشور سرمایه‌گذاری می‌کنند اما در ایران چنین قاعده‌ای وجود ندارد هرچند که در ظاهر صندوق توسعه ملی تشکیل شده است.
درحالی که دایره تحریم‌ها علیه کشورمان هر روز تنگ‌تر می‌شود به نظر می‌رسد بهترین زمان برای کاهش اتکا به درآمدهای نفتی است؛ عملکرد بخش اقتصادی کشور درباره تحقق اهداف تولید ملی چندان رضایت بخش نبوده و همانطور که مقام معظم رهبری تأکید کردند باید با خلق حماسه اقتصادی نسبت به این موضوع، ریشه نفت را از اقتصاد جدا کرد.
منبع: روزنامه جوان