نویسنده: سید محمد مهدی زاده




 

آنجلا مک رابی، با ترکیب نظریه های ساختارگرایی و فمینیسم در تحلیلِ مجلاتِ دختران جوان و موسیقیِ پاپ، ایدئولوژیِ مردسالاریِ نهفته در متون رسانه ای را مورد نقد و بررسی قرار داد. مک رابی با تحلیل نشانه شناختیِ مجله ی جکی [مجله ی عامه پسند در میان دختران نوجوان انگلیسی در دهه های 1960 و 1970]، دریافته بود که این مجله مروج ایدئولوژی محافظ کارانه درباره ی زنانگی(1) برای دختران سنین 10 تا 14ساله است. «این ایدئولوژی، نقش های آینده ی دختران را به عنوان «مادر» و «همسر» تصدیق می کند» (مک رابی، 78:2000).
جان استوری به نقل از مک رابی، درباره ی دلالت و کارکرد جکی می نویسد: «کارکرد جکی و سایر مجلاتِ ویژه ی دختران نوجوان این است که «همراهیِ خوانندگان با مجموعه ی خاصی از ارزش ها را ایجاد کند و به دست آورد». همچون سایر مجلاتِ ویژه ی دختران و زنان، جکی نیز مروّج «فرهنگی زنانه» است. در این مجله، مراحل مختلف کودکی تا زن شدن و پیری برحسب کارهایی که باید برای تحقق موفقیت آمیزِ زنانگی انجام داد، مشخص می شوند (استوری، 192:1386).
مک رابی ادعا می کند که جکی در برابر ظرفیت خوانندگانش به عمل علیه نظم اجتماعی مردسالار محدودیت ایجاد می کند و در عوض- به طور ضمنی و آشکار- ارزش های ادب و نزاکت و خانه داری را ترویج می کند. جکی این کار را با بازنمایی و عرضه ی تصاویر و ایماژهای هماهنگ و یکپارچه از زنانِ دوست دارِ خانه انجام می دهد که بیانگر پیشرفت «طبیعی» از دوران کودکی به دوران مادری است. در مقابل، محیط بیرون از خانه در سبک های متمایل به مدرنیته و به عنوان محیط مشمئز کننده، ترسناک، فاقد امنیت، رقابت جویی و حتی هراس آور بازنمایی می شود(مک رابی، 70:200).
مک رابی با بهره گیری از مفاهیم ایدئولوژی(2) و هژمونی(3) در آراء آلتوسر و گرامشی(4) و نیز تحلیل نشانه شناختی، رمزگانِ ایدئولوژیِ زنانگی در مجله ی جکی را مشخص و معرفی می کند؛ اگرچه بلافاصله خاطر نشان می کند که این رمزگان(چهار رمز)، تنها رمزهای قابل شناسایی نیستند. اولین رمز و شاید مهم ترین آن ها، رمز ماجرای عاشقانه است که «لحظه ی شادکامی» نیز نام گرفته است. این رمز به این معنی است که دختران جوان باید در جستجوی ماجرای عاشقانه باشند و سرانجام «مرد دلخواه» خود را پیدا کنند. رمز دوم، رمز زندگی شخص است: لحظات تشویش؛ که به مشکلات «زندگی واقعی» و به صفحه ی «مشکلات» مجله مربوط است. رمز سوم، رمز مُد و زیبایی است که به خوانندگان می آموزد چگونه لباس بپوشند و به نیازهای این ایدئولوژی پاسخ دهند و به «قلمرو و مصرف گرایی زنان» قدم بگذارند. و بالاخره، رمز موسیقی پاپ است که ستاره ها
و طرفداران آن ها را در برمی گیرد (استریناتی، 70:1380-269).
رمز داستان عاشقانه تقریباً بر هر جنبه ای از این مجله سایه افکنده است. در نوشته های مجله ی جکی، داستان عاشقانه هم موضعی جدی است و هم اسباب سرگرمی و تفریح «ذاتِ» این جهان چیزی نیست مگر دختر تنهایی که خواهان رابطه ای عاشقانه است. او تنهاست و با سایر دخترانی که مثلِ خودِ او تنها هستند، رقابت می کند. دوستان او همواره رقیبانی بالقوه اند. خوشبختی یعنی زوجی ناهمجنس خواه. پایان خوشِ داستان زندگی فقط می تواند رسیدن یک دختر و پسر به هم باشد.
رمزهای داستان عاشقانه در مجله ی جکی، رمزهایی محدود و صریح است:
1. دختران باید برای به دست آوردنِ و حفظِ یک مرد برای خود، مبارزه کنند.
2. دختران هرگز نباید به زنان دیگر اعتماد کنند، مگر این که زشت و پیر باشند.
3. برخلاف این موارد، داستان های عاشقانه و وجود دختر، مسخره و مضحک است (مک رابی، 2000 به نقل از لافی، 107:2007).
رمزهای داستان های عاشقانه، دختران نوجوان را به فردگرایی و رقابت جویی تشویق می کنند. مک رابی، کارکرد مجله ی جکی را تحدیدِ ساحتِ زنانه می داند. این مجله به دختران می گوید که توقعات دیگران از آنان چیست و چگونه باید رفتار کنند. خوشبختیِ دختران برحسب تحقق آرزوهای رمانتیک با پسر شایسته تعریف می شود.
جکی، مرکزیت زندگی خصوصی را برای دختران به وضوح نشان می دهد. جکی کلیت فراگیری از عشق و عاشقی و احساس و عاطفه ارائه می کند که اجازه نمی دهد دختران هیچ کار دیگری انجام دهند یا درباره هیچ چیز دیگر اندیشه کنند. گرچه مک رابی در نتیجه گیری خود هشدار می دهد که نباید فکر کنیم خوانندگان، اصول بدیهی ایدئولوژیکی جکی را دربست و بی چون و چرا قبول خواهند کرد، اما او گفتمان جکی را بی اندازه قدرتمند تلقی می کند(ون زونن، 185:1383).
همانند مک رابی، جانیس وین شیپ(5) نیز در مطالعات خود در خصوص فمینیسم آرمان خواهانه، اذعان می کند که ایدئولوژی حاکم بر محتوای مجلاتِ زنان، ایدئولوژیِ موفقیت های فردی و رقابت جویی است. «برای مک رابی و وین شیپ، موفقیت به معنی دستیابی به علایق رمانتیک است تا موفقیت های آموزشی و شغلی» (لافی، 108:2007)
در مقاله ای تحت عنوان «راک و سکسو آلیته» (1978)، مک رابی به همراه همکاراش سیمون فریث(6)، نظریه اش را به رمزهای ساخت سکسو آلیته و جنسیتِ مرسوم در موسیقی راک و پاپ بسط داد: ساخت دو گانه ی پاپ و راک، دختران نوجوان- رقصندگان کوچک- را به خیال پردازی درباره ی گروه های پسران مانند «تیک تات» تشویق می کند. «خوانندگان [جکی] به جای آن که تشویق شوند به موسیقی علاقه نشان دهند یا موسیقی
خودشان را خلق کنند، باز هم فرصت دیگری در اختیارشان قرار می گیرد تا هر چه بیشتر در عواطف و احساسات خود غرق شوند؛ البته این بار بر سر ستاره ی پاپ و نه دوست پسر».
تحلیل مک رابی نمونه ی‌ خوبی از یک تحلیل ایدئولوژیکی فرهنگ عامه است. او به عملیات ایدئولوژیکی متون رسانه ای توجه می کند که احساس یک فرایند هژمونیک گسترده را که گریزی از آن نیست، به وجود می آورد(ون زونن، 185:1383).
همزمان با برجسته شدن تحلیل زندگی روزمره و مصرف به جای «متن»(7) در مطالعات فرهنگی، مک رابی تأکید خود بر تحلیل متن را مورد نقد قرار داد. وی گفت که دختران در مواجهه با مجلات دخترانه و سایر اَشکال مصرف، فعال تر و خلاق تر از آن هستند که وی در مورد آنان اندیشیده بود. او به مونتاژ مولد، ارزش گذار و خلاقانه از مُد اشاره می کند که زنان به وجود می آورند(مک رابی، 1989 به نقل از بارکر، 697:1387).
مک رابی اذعان می دارد که خصیصه ی فعال و متغیر زنانگی با تغییر شکل مجلات زنانه در پاسخ به مصرف کنندگان جوانِ فرهیخته و اهل تشخیص، مشخص می شود. این تغییر شامل تغییر در توجه از عشق به مسائل عامیانه، مد و اعتماد به نفس جنسی بوده است. وی نقش مولد تخیل را در مشخص کردن تغییر از زنانگی قبل از بلوغ به زنانگی بزرگسالانه مورد تأکید قرار می دهد. این مسئله شامل قابلیت بلوغ در ترکِ فاصله ها و فضاهای باز به سوی گریزهای فردی نیز هست.

پی نوشت ها :

1. Feminity
2. Ideology
3. Hegemony
4. A. Gramsci
5. J. winship
6. S. Frith
7. Text

منبع : مهدی زاده، سید محمد، (1389)؛ نظریه های رسانه: اندیشه های رایج و دیدگاه های انتقادی، تهران: نشر همشهری، چاپ اول 1389.