پژوهشگر: مهدی زاده علی




 

سومریان، ابداع خط و پایه گذاری تمدن

میان رودان ناحیه ای در آسیای غربی در امتداد رودهای دجله و فرات و بین آنهاست که از جنوب به شمال از خلیج فارس تا کوههای ارمنستان و از شرق به غرب از فلات ایران تا بیابان شام امتداد دارد. از نواحی کوهستانی شمالی مسیر دجله و فرات به طرف جنوب شیب این ناحیه کاسته شده و در نهایت در جنوب به دشت های سبز مرکزی میان رودان می رسد که زمانی به علت وجود شبکه وسیع آبیاری بسیار حاصل خیز بوده است. این دو رود در جنوب به یکدیگر پیوسته و شط العرب و دلتای آن را می سازند که نیزارهای فراوان دارد. میان رودان که تقریبا با عراق امروزی منطبق است، از دیدگاه زمین شناسی، یک سرزمین کهن شمرده نمی شود، این سرزمین چند هزاره پس از پایان آخرین یخبندان بزرگ اروپا و شاید حدود دوازده هزار سال پیش، سر برآورده است.
این منطقه از پر سابقه ترین سکونت گاه های نوع انسان بشمار می آید. قسمت جنوبی میان رودان مهد تمدن بشر بوده و از این جهت حتی بر مصر نیز تقدم دارد در همین جاست که شهرهای: اریدو، اور، لارسا، لاگاش، نبپو، اکد و بابل، به وجود آمدند. تمدن در این ناحیه در هزاره چهارم قبل از میلاد مسیح، استقرار یافت و تا پیش از قرن۱۸ قبل از میلاد، جز دوره های موقت، میان رودان مرکب از شهرهای بسیار بود که در جنگ های حمورابی از بین رفتند و سرانجام دو دولت آشور(در میان رودان علیا) و بابل(در میان رودان سفلی) به وجود آمد که تمدن مشترکی داشتند.بر این سرزمین از سه هزار سال پیش از میلاد تا حدود۵۰۰ سال قبل از میلاد که ضمیمه ایران شد، چندین دولت پرقدرت و بزرگ، حکومت کردند. آنان نفوذ آئین و تمدن و علوم خود را گسترده، بر اقوام پیش از خود تحمیل کردند.

مردم میان رودان باستان

جمعیت ساکن در سرزمین میان رودان از سه گروه شکل یافته بود؛ نخست سومریان، بعد اکدیان و دسته سوم آشوریان بودند. این سه گروه با آن که به لحاظ تمدنی پیشینه مشترکی داشتند اما تاریخ و خاستگاه های آنها متفاوت بود.

الف) سومریان

سومریان از اقوام باستانی ساکن در جنوب سرزمین کنونی عراق یعنی میان رودان بودند. آنها از جمله در شهر باستانی بابل سکنی داشتند و تمدنی بسیارغنی و با کیفیت متعالی و بلند مرتبه پی ریزی نمودند. تاریخ ورود سومریان به این سرزمین دقیقا معلوم نیست، ولی بر اساس کاوش های باستان شناسی سومریان حدودا۴۵۰۰ سال پیش از میلاد، نخستین تمدن درخشان بشری را پایه گذاری کردند و دولت شهرهای باشکوهی چون اور، اوروک، نیپور، کیش، لاگاش، اریدو و غیره را بنا نهادند. لازمه ایجاد چنین تمدنی این بوده که سومریان حداقل ۵۰۰ سال قبل از بوجود آوردن دولت شهرها، در منطقه حضورداشته باشند یعنی می توان گفت سومریان۵۰۰۰ ۴۵۰۰ سال پ.م در منطقه میان رودان حضور داشته اند. این باور که چرا سومریان را نخستین قوم و تمدن شکل یافته بشری می خوانند دلایل مختلف دارد: نخست آن که ابتدایی ترین و برترین آثار کشاورزی که نشانه زندگی اجتماعی است توسط آنها به وجود آمد، دیگر اینکه ابزارسازی و دانش استفاده از فلزات، و در نهایت خط و نوشته که مهم ترین اختراع بشری است (خط سومریان میخی بوده و حدود۵۰۰۰ ۴۵۰۰ سال قدمت دارد) از ابداعات آنها به شمار می آید و در نهایت وجود شهرهای مستقل که نشانه زندگی اجتماعی پیشرفته آنها بود.
درباره خاستگاه سومریان پیش از آمدن ایشان به میان رودان هیچ سند و گواه و راهنمای تاریخی وجود ندارد. اکثر دانشمندان خاستگاه ایشان را از فلات ایران و از دامنه های زاگرس دانسته اند. برخی نویسندگان سومریان را از تبار قفقازی و هم نژاد با چچن ها و گرجی ها دانسته و خط سیر مهاجرت ایشان را از شمال غربی ایران نوشته است ولی برای اثبات این نظریه مدرکی تاریخی وجود ندارد.

ب) اکدیان

اکد قومی سامی نژاد بود که در شمال سرزمین میان رودان و در حوالی بغداد کنونی، می زیسته اند. این قوم ۵۰۰۰ سال قبل در نزاع با سومریان پیروز شده و در دوره حکومت پادشاهی به نام سارگون تسلط خود را از در سرزمینی که اکنون میان کرمانشاه تا شام و دریای مدیترانه است گسترش دادند. به فرمان سارگون رجال علمی کشور نوشته های دینی و اصول جادوئی و ساحری و آثار علمی را مدون نمودند و در معبدی بایگانی کردند. اکدیان ۳۰۰ سال در قدرت باقی ماندند و با گذشت زمان سومریان دوباره قدرت را به دست آورده و شهر لاگاش را پایتخت و زبان سومری را از نو به جای زبان اکدی رسمیت دادند.
در حدود۲۵۰۰ سال پیش از میلاد که باز سومریان به قدرت رسیدند و به دلیل وجود رقیبی قدرتمند مجبور به پذیرفتن همراهی اکدیان شدند. دولت عیلام رقیب بزرگی برای آنان بود که در خوزستان و قسمتی از لرستان فعلی واقع و پایتخت آن شوش بود، بزرگترین دشمن ساکنان میان رودان محسوب می شد. بارها و بارها میان آنها و دولت عیلام جنگ رخ داد. گاهی عیلام جزو متصرفات آنان می شد و زمانی عیلام بر دشمن پیروز می گردید. تا اینکه در سال۲۱۱۵ پیش از میلاد ریم سین پادشاه پرقدرت عیلام دو دولت سومر و اکد را برانداخت به گونه ای که دیگر آنان استقلال خود را برای همیشه از دست دادند و قومیت آنان در میان دیگر طوائف منحل شد. سرانجام مردم آن کشور به طراف فرار کردند. گروهی به فنیقیه رهسپار شدند و شهرهای آنجا را بنا کردند و گروهی که پرستنده خدای آشور بودند به شمال میان رودان کو£ نمودند و اساس و شالوده دولت آشور را ریختند.

ج) آشوریان

آشور نام سرزمین قدیمی است که در بخش میانی رود دجله و کوهستان های مجاور قرار داشته و این نام از آشور که نام یک رب النوع است گرفته شده است. پایتخت آشور نخست شهر آشور بود که در ساحل رود دجله در جنوب موصل امروزی قرار داشت و سپس شاروکین و بعد کالح و نینوا( موصل امروزی) بوده است.
آشوری ها اصولا مردمی از نژاد سامی بودند و زبان آنان با سایر زبان های سامی ، مانند عربی و عبری هم ریشه است. دولت آشور دولت مهمی بود که در خاورمیانه قدیم تشکیل شد و در آغاز تابع بابل بود. در سال ۱۸۰۰ پیش از میلاد فرمانروایان اولیه آشوری شهرهای آشور، نینوا و اربیل را متحد کردند و تاریخ از سلسله های پادشاهی آشور بعد از سال۱۴۲۰ پیش از میلاد یاد می کند.
همان گونه که اشاره شد آشور در آغاز یکی از استان های کشور بابل بود. آشوری ها وقتی که متحد گردیده و از بابل جدا شدند چون سرزمینشان مانند بابل حاصلخیز نبود به ناچار از دست رنج دیگران استفاده کردند، این بود که باج گیری و دست اندازی به سرزمین های دیگر را در پیش گرفته و به این جهت بود که دولت آشور یک دولت حرفه ای جنگجو و متجاوز محسوب می شد. از خصایص آشوری ها شقاوت و بی رحمی آنها نسبت به دشمنان است. حکومت آشور برای حدود هزار سال دوام آورد و توانست مرزهای خود را از خاور و باختر توسعه دهد به گونه ای که لبنان و سوریه و فلسطین و مصر امروزی در تصرف آشوریان بود. پس از تصرف این مناطق توسط هخامنشیان، میان رودان به عنوان یک واحد سیاسی از بین رفت، ولی اهمیت فرهنگی و اقتصادی آن نزدیک به۱۸۰۰ سال دیگر باقی ماند.

ادیان سرزمین میان رودان

الف) عناصر مشترک ادیان ابتدایی
از نظر پژوهشگران علوم انسانی، نخستین شکل از پرستش به عنوان دین گرایش به پرستش طبیعت است. نمونه هایی از این گرایش هم اکنون در مناطق دور افتاده جهان، میان انسانهای ابتدایی مشاهده می شود. در این گرایش به منظور رام کردن نیروهای طبیعت، باید از آن نیروها تجلیل کرد و از آنها درخواست لطف و احسان داشت. دلائل و شواهد موجود که اسناد تحقیقات علمای انسان شناس است، ثابت می کند که انسان نخستین هم از ابتدای پیدایش خود به حکم غریزه و فطرت دارای نوعی گرایش به پرستش یا فکر مذهبی بوده است. ذهن ساده و ابتدایی انسان نخستین عواملی جز آن چه می دید و لمس می کرده را به عنوان عامل موثر در سرنوشت خود می یافت. برای نمونه در شکار که وسیله تغذیه او بود، کامیابی خود را بیشتر مرهون به چیزی نامرئی شبیه بخت یا شانس می دانسته است نه به مهارت خود. به عبارت دیگر برای بدست آوردن شکار کمک غیبی را بیشتر از هنر و زحمت خود موثر می شمرده و معتقد بوده است که یک قوه مستور نهانی خارج از وجود او باید یاری کند تا اوبتواند صید گریزپا و یا پرنده دوردست هدف خود را به آسانی به چنگ آورد.
در همان حال همان گونه که به زندگی و حیات خود علاقه داشته مسئله مرگ نیز فکر ساده او را مشغول می کرد. در همین اندیشه های ابتدایی اولین بذر عقاید دینی بشری شکل گرفت. انسان بدوی به تمام شئون و مظاهر عالم اعم از خرد و کلان و به تمام موجودات از جمادات و نباتات و حیوانات تا اجرام سماوی با این اندیشه و فکر مذهبی و با همین حس بیم و امید نظر می کرد. با آنکه ادیان ابتدایی در نقاط گوناگون جهان پراکنده شده اند اما نمی توان میان آنها هیچ ارتباطی را برقرار کرد. نکته شگفت آور این است که این مجموعه باورهایی مشابه و عناصری یکسان دارند. برخی از این عناصر مشترک ادیان ابتدایی عبارتند از :

خدا و خدایان:

باید توجه داشت دینداران به خدایی بسیار والا و فوق تصور بشر عقیده دارند. آنان معتقدند علم و قدرت خدا بی نهایت است و هرگاه در متون دینی چیزی بر خلاف آن یافت شود، برای تاویل آن تلاش می کنند. از قرآن مجید به روشنی فهمیده می شود که مشرکان نیز پیوسته به چنین خدایی معتقد بوده اند. جامعه شناسان دوران شرک را مقدم بر دوران توحید معرفی می کنند، ولی پیروان ادیان توحیدی با این فرضیه به شدت مخالفند و شرک را انحراف از توحید می دانند. به زعم برخی از ادیان، خدایان در تاریخ برای انسان جلوه گر شده اند و بت ها نمادی از آنها هستند. این سنخ ادیان به فرستادگان الهی یعنی انبیاء عقیده ندارند.

پرستش نیاکان :

ترس از مرگ باعث خرافاتی در جوامع ابتدایی شده بود و برخی از مردم باستان از بازگشت اموات می ترسیدند ، لذا برای عدم بازگشت آنها اعمالی را انجام می دادند، این اعتقاد کم کم به پرستش نیاکان تبدیل شد و بتها در مواردی مجسمه نیاکان بودند، اکنون نیز مظاهر این عقیده در سرزمین هایی مانند ژاپن به چشم می خورد.
جادو: در آن ادیان جادو عبارت است از مراسمی برای دلجویی و مدد خواهی از نیروهای طبیعت. در این مراسم، جادوگر فعالیت می کند و رهبری مراسم را بر عهده می گیرد. جادوگران از نیروی خود برای معالجه بیماران نیز استفاده می کردند که به آنها شمن گفته می شد.

http://www.aftabir.com منبع : آفتاب