سلماس در گذرگاه تاریخ
سلماس در غرب فلات آذربایجان که به شکل مثلثی در میان جلگه ی بین النهرین , دریای خزر و کوههای قفقاز شمالی واقع است . سلسله جبال آذربایجان که بصورت طویل و مرتفع چون دیواری سرحد مرزی طبیعی با ترکیه را بوجود آورده است مانع
پژوهشگر: سعید حق داد صدقیانی
سلماس در غرب فلات آذربایجان که به شکل مثلثی در میان جلگه ی بین النهرین , دریای خزر و کوههای قفقاز شمالی واقع است . سلسله جبال آذربایجان که بصورت طویل و مرتفع چون دیواری سرحد مرزی طبیعی با ترکیه را بوجود آورده است مانع نفوذ ابرهای باران آور حوضه اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه به آذربایجان می شود , ولی در عوض منابع سرشاری از نزولات جوی را بصورت برف در خود ذخیره می کند .
در کتب تاریخی و جغرافیایی از سلماس بنام شهری نیکو که بازارهای خوب و مسجدی سنگی داشته ,یاد شده است . نتایج حفاری های به عمل آمده از تپه تبان , قدمت سلماس را به زمان ماد مربوط می سازد .که بانی این شهر سلماسار از پادشاهان عاشور هشتصد سال قبل از تولد حضرت عیسی (ع) بوده و بکثرت جنگ و لشکر کشی شرق و اشتغالی تمام داشته در بدو جلوس بر سریر سلطنت موروث از اکثر بلاد و نقاط حکام و عمال بر او عاصی شدند من جمله ملوک ارمن بودند و فرمانگذاران آتروپاتان که امروز به لفظ آذربایجان موسوم و مشهور گردیده است سلماسار بدواً لشکر به تنظیم ارمن و آتروپاتان کشید و آن حدود را در تحت اطاعت خود آورد و در این وقت هم قلعه ای در سر حد ارمن و آتروپاتان بنام خویش بنا نمود و در آنجا ساخلو دائمی قرار داد که اکثر اوقات محل اقامت دسته ای از قشون بود اما اسم آن قلعه از کثرت استعمال تغییری یافته سلماسار را سلماس خواندند. سلماس در زمان هخامنشیان (زاروند) نام داشته است این شهر در دوره اشکانیان یکی از ایالت های حایل بین ایران و روم بود که پس از شکست خسرو اشکانی , ضمیمه متصرفات ساسانیان گردید.
ابن حوقل در کتاب (صورت الارض) که به سال ۳۶۸ هجری تالیف یافته از سلماس نام برده و آن را شهر متوسط , آباد و پرنعمت که در آن قصر های بلندی از سنگ ساخته شده توصیف کرده است. در کتاب (حدود العالم من المشرق الی المغرب) که در سال ۳۷۲ هجری تالیف شده از سلماس به این شرح یاد می شود :(شهرکی است خرم و آبادان و از وی شلواربندهای نیکو خیزد).
حمداله مستوفی مولف کتاب (نزهت القلوب) تالیف ۴۷۰ هـ. ق که اکنون منبع کاملا" مطمئن جغرافی دانان می باشد از این شهرستان دیدن نموده می نویسد: ( سلماس از اقلیم چهارم است شهر بزرگی است و با رویش خرابی خواجه تاج الدین علیشاه تبریزی آن را عمارت کرد و دورش هشت هزار گام است).
مقدسی در جغرافیای عربی خود که آنرا به سال ۳۷۵ هـ ق تالیف کرده از سلماس بنام شهر زیبایی یاد می کند که دارای بازارهای متعدد بوده و مسجد جامع آن از سنگ ساخته شده است . امام این شهر بعد ها به دلایلی که قید خواهد شد رونق و رواج خود را از دست داد. و همزمان با آن روستای دیگری در ۷ کیلومتری شرق این شهر بنام (دیلمقان) کم کم رونق یافت تا جایی که به مرکز (شهرستان سلماس) تبدیل شد . با پیدایش این شهر جدید شهر قبلی (سلماس) بنام شهر کهنه (یا همان کهنه شهر) در میان مردم معروف گردید . با وقوع زلزله در تاریخ ۱۳۰۹ هـ ش دیلمقان و کهنه شهر (سلماس سابق) هر دو ویران شدند . پس از این حادثه تلخ , در کنار ویرانه های دیلمقان شهر تازه ای تاسیس شد که نام آنرا (شاهپور) نهادند و مرکز شهرستان گردید . بعد از انقلاب تصمیم به تغییر نام این شهر گرفته شد و چون گروهی بر این باور بودند که (شاهپور) قبلاً سلماس نام داشت , آنرا به (سلماس) تغییر نام دادند.
فاصله ی شهرستان سلماس از مرکز استان شهر ارومیه ۹۵ کیلومتر , از شهر خوی ۴۵ کیلومتر , تبریز ۱۶۰ کیلومتر از شبستر ۹۰ کیلومتر و از شهر تسوج ۵۰ کیلومتر و در ۷۹۰ کیلومتری پایتخت کشور , شهر تهران و در جلگه ای معتدل واقع شده است.
روستاهای مغانجوق , هفتوان, ملحم و قره قشلاق و سیلاب بیش از دو هزار نفر جمعیت دارند , که روستای مغانجوق و هفتوان با گسترش شهر می تواند در آینده جزو محدوه ی شهر سلماس محسوب گردند و سه روستای ملحم و قره قشلاق و سیلاب بستر مناسب برای ایجاد نقاط شهری در آینده می باشند.
دریاچه ی ارومیه یکی از منابع آبی سلماس , در مغرب فلات آذربایجان از شمال به جنوب کشیده شده است. گسل بزرگ دریاچه ارومیه از وسط این دریاچه می گذرد در طی فعالیت این گسل , دریاچه تکتونیکی ارومیه در محل فرو نشست زمین تشکیل شده که جهت آن موافق با جهت فرونشست گسلی یعنی شمال جنوب می باشد . این دریاچه با طول حدود ۱۴۰ کیلومتر و عرض ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر سطحی نزدیک به ۵ تا ۶ هزار کیلومتر مربع را در بر گرفته است . حداکثر عمق این دریاچه ۱۳۳ متر در ناحیه ی سلماس قرار دارد . دریاچه ی ارومیه یکی از معدود دریاچه های غیر عادی و اشباع از نمک های مختلف بوده که با توجه به مساحت , عمق , ریخت شناسی , خواص شیمیایی آب , نوع رسوبات و سیستم محیط زیست و چرخه ی آب , شباهت زیادی به دریاچه نمک در یوتای ایالات متحده آمریکا دارد. سلماس به سبب وضعیت تکتونیکی ویژه اش سرزمین جوان محسوب شده که فعالیتهای نئوتکتونیکی در آن هنوز هم ادامه دارد.آبهای معدنی سلماس ناشی از این مساله می باشد عمده ترین منابع آب معدنی سلماس عبارتند از :آبهای گرم ایستی سو , دریک , میناس و صدقیان
در کتیبه های باستانی ترکان کتیبه های اورخون و کول تیگین مربوط به قرن (VII) میلادی به کرات از آس ها نام برده شده است . در کتیبه کول تیگین در خط ۲۴ ۲۳ داریم :
ترکی ۱۳۰۰ سال پیش چولده آزلری بولتوم . اوزوم آز ییریم . آنی بیل.
ترکی معاصر آز چول لرینده , آز (ار) / (کیشی) تاپدیم . بیل منیم یئریم آزدیر . فارسی در سرزمین آس مرد آز را پیدا کردم بدان که من از سرزمین آس / آز هستم.
همچنانکه مشاهده گردید ,(آس) اولی مفهوم مکانی و آس دومی به معنی انسان یا قبیله می باشد که نگاهی به مندرجات سنگ مزار به نوشته ی قربان مراغه ای در کتاب دیوان لغات الترک محمود کشفری (پدر گرامر نوین ترکی) به معنی خوش نیت , شاد , خوش طالع می باشد که در زمانهای باستان به (الهه شادمانی) و (الهه محبت) نیز اطلاقمی شد.(۱)
جزء اول کلمه سلماس یعنی سالم /Salm نیز می تواند از مصدر (سالماق) به معنی انداختن باشد با توجه به مطلب مذکور می توان سلماس را به معنی (الهه شادی بخش) یا (الهه محبت ده) تعبیر و تفسیر کرد.
نکته ی برجسته , اینکه ابتدا این دهکده در زمین مسطح و وسعت قابل ملاحظه آن در قدیم نشانگر آباد بودن و پر جمعیت بودن آن بوده و بعداً در طی سالهای متمادی لایه های تاریخی به آن اضافه شده است وجود ابسیدین های بران در منطقه قلعه هوده ر (کور اوغلی قالاسی) نشانگر استقرار تمدن قدیم مربوط به دوران میان سنگی در منطقه است .
پس از تصرف آذربایجان توسط ارتش نام سلماس دوباره به شاهپور عوض شد و این نام تا سال ۱۳۵۷ همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت تا اینکه مردم سلماس طی یک راهپیمایی در اربعین حسینی (جمعه ۲۹ دی ۱۳۵۷) نام شهر خود را دورباره سلماس نهادند.(روزنامه کیهان ۱/۱۱/۱۳۵۷ صفحه ۷).
http://www.aftabir.com منبع : آفتاب
در کتب تاریخی و جغرافیایی از سلماس بنام شهری نیکو که بازارهای خوب و مسجدی سنگی داشته ,یاد شده است . نتایج حفاری های به عمل آمده از تپه تبان , قدمت سلماس را به زمان ماد مربوط می سازد .که بانی این شهر سلماسار از پادشاهان عاشور هشتصد سال قبل از تولد حضرت عیسی (ع) بوده و بکثرت جنگ و لشکر کشی شرق و اشتغالی تمام داشته در بدو جلوس بر سریر سلطنت موروث از اکثر بلاد و نقاط حکام و عمال بر او عاصی شدند من جمله ملوک ارمن بودند و فرمانگذاران آتروپاتان که امروز به لفظ آذربایجان موسوم و مشهور گردیده است سلماسار بدواً لشکر به تنظیم ارمن و آتروپاتان کشید و آن حدود را در تحت اطاعت خود آورد و در این وقت هم قلعه ای در سر حد ارمن و آتروپاتان بنام خویش بنا نمود و در آنجا ساخلو دائمی قرار داد که اکثر اوقات محل اقامت دسته ای از قشون بود اما اسم آن قلعه از کثرت استعمال تغییری یافته سلماسار را سلماس خواندند. سلماس در زمان هخامنشیان (زاروند) نام داشته است این شهر در دوره اشکانیان یکی از ایالت های حایل بین ایران و روم بود که پس از شکست خسرو اشکانی , ضمیمه متصرفات ساسانیان گردید.
ابن حوقل در کتاب (صورت الارض) که به سال ۳۶۸ هجری تالیف یافته از سلماس نام برده و آن را شهر متوسط , آباد و پرنعمت که در آن قصر های بلندی از سنگ ساخته شده توصیف کرده است. در کتاب (حدود العالم من المشرق الی المغرب) که در سال ۳۷۲ هجری تالیف شده از سلماس به این شرح یاد می شود :(شهرکی است خرم و آبادان و از وی شلواربندهای نیکو خیزد).
حمداله مستوفی مولف کتاب (نزهت القلوب) تالیف ۴۷۰ هـ. ق که اکنون منبع کاملا" مطمئن جغرافی دانان می باشد از این شهرستان دیدن نموده می نویسد: ( سلماس از اقلیم چهارم است شهر بزرگی است و با رویش خرابی خواجه تاج الدین علیشاه تبریزی آن را عمارت کرد و دورش هشت هزار گام است).
مقدسی در جغرافیای عربی خود که آنرا به سال ۳۷۵ هـ ق تالیف کرده از سلماس بنام شهر زیبایی یاد می کند که دارای بازارهای متعدد بوده و مسجد جامع آن از سنگ ساخته شده است . امام این شهر بعد ها به دلایلی که قید خواهد شد رونق و رواج خود را از دست داد. و همزمان با آن روستای دیگری در ۷ کیلومتری شرق این شهر بنام (دیلمقان) کم کم رونق یافت تا جایی که به مرکز (شهرستان سلماس) تبدیل شد . با پیدایش این شهر جدید شهر قبلی (سلماس) بنام شهر کهنه (یا همان کهنه شهر) در میان مردم معروف گردید . با وقوع زلزله در تاریخ ۱۳۰۹ هـ ش دیلمقان و کهنه شهر (سلماس سابق) هر دو ویران شدند . پس از این حادثه تلخ , در کنار ویرانه های دیلمقان شهر تازه ای تاسیس شد که نام آنرا (شاهپور) نهادند و مرکز شهرستان گردید . بعد از انقلاب تصمیم به تغییر نام این شهر گرفته شد و چون گروهی بر این باور بودند که (شاهپور) قبلاً سلماس نام داشت , آنرا به (سلماس) تغییر نام دادند.
سیمای شهر:
شهرستان سلماس با ۲۵۴۴ کیلومتر مربع , ۷۶/۶ در صد مساحت استان را به خود اختصاص داده است و از لحاظ وسعت در بین ۱۴ شهرستان , رتبه ششم را دارا می باشد . ( شامل دو شهر دو بخش ۷ دهستان و ۱۵۳ روستا ).شهرستان سلماس از سمت شمال با شهرستان خوی , از سمت جنوب با شهرستان ارومیه (بخش انزل و صومای برادوست) از مشرق با شهرستان تسوج و شبستر و از مغرب با کشور ترکیه بطول ۸۵ کیلومتر هم مرز است . (شهرهای آلبا یراق و باش قلعه در استان وان).فاصله ی شهرستان سلماس از مرکز استان شهر ارومیه ۹۵ کیلومتر , از شهر خوی ۴۵ کیلومتر , تبریز ۱۶۰ کیلومتر از شبستر ۹۰ کیلومتر و از شهر تسوج ۵۰ کیلومتر و در ۷۹۰ کیلومتری پایتخت کشور , شهر تهران و در جلگه ای معتدل واقع شده است.
تقسیمات سیاسی و نظام اداری:
سازمان اداری شهرستان سلماس شامل یک فرمانداری و دو بخشداری بنامهای مرکزی و کوهسار و دونقطه ی شهری تازه شهر و سلماس و نیز هفت دهستان می باشد . شهر تازه شهر و سلماس دارای شهرداری بوده و کل شهرستان در مجموع یک نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد.روستاهای مغانجوق , هفتوان, ملحم و قره قشلاق و سیلاب بیش از دو هزار نفر جمعیت دارند , که روستای مغانجوق و هفتوان با گسترش شهر می تواند در آینده جزو محدوه ی شهر سلماس محسوب گردند و سه روستای ملحم و قره قشلاق و سیلاب بستر مناسب برای ایجاد نقاط شهری در آینده می باشند.
موقعیت جغرافیایی سلماس:
سلماس مرکز شهرستان سلماس در َ۱۲ و ْ۳۸شمالی و ً۴۰و َ۴۶ و ْ۴۴ شرقی در سرزمین آذربایجان واقع بوده و از نظر اداری تابع استانداری آذربایجان غربی و به مرکزیت ارومیه می باشد. سلماس از طریق جاده گونئی به تبریز وصل است این جاده در حدود ۱۶۰ کیلومتر طول دارد . جلگه سلماس بطول حدود ۲۵ و عرض ۱۶ کیلومتر مساحتی در حدود ۴۰۰ کیلومتر مربع دارد کل مساحت شهرستان سلماس ۹/۳۱۴۱ کیلومتر مربع می باشد.موقعیت طبیعی سلماس:
سلماس در غرب فلات آذربایجان که به شکل مثلثی در میان جلگه ی بین النهرین , دریای خزر و کوههای قفقاز شمالی واقع است . سلسله جبال آذربایجان که بصورت طویل و مرتفع چون دیواری سرحد مرزی طبیعی با ترکیه را بوجود آورده است مانع نفوذ ابرهای باران آور حوضه اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه به آذربایجان می شود , ولی در عوض منابع سرشاری از نزولات جوی را بصورت برف در خود ذخیره می کند . مرتفعترین کوه سلماس (اه ویل) نامیده می شود که با ارتفاع ۳۴۰۹ متر بام سلماس را تشکیل می دهد سایر کوههای سلماس عبارتند از قیزیل داغ , پیر چوپان , هوده ر , قارنی یاریق , پیر چاووش , ساری چیچک و ... جلگه سلماس در بین این کوهها قرار دارد و جهت جریان آبها از غرب به شرق می باشد .منابع آب سلماس:
عمده منابع آبی سلماس از ارتفاعات مرتفع اره ویل , ساری چیچک و ساری داش در غرب سلماس سرچشمه می گیرند . (زولا چای) یا به اختصار زولا اصلی ترین رود سلماس می باشد که از کوه های مرزی با ترکیه سرچشمه گرفته و برای مصرف کشاورزی در مناطق مختلف سلماس نیزاست.دریاچه ی ارومیه یکی از منابع آبی سلماس , در مغرب فلات آذربایجان از شمال به جنوب کشیده شده است. گسل بزرگ دریاچه ارومیه از وسط این دریاچه می گذرد در طی فعالیت این گسل , دریاچه تکتونیکی ارومیه در محل فرو نشست زمین تشکیل شده که جهت آن موافق با جهت فرونشست گسلی یعنی شمال جنوب می باشد . این دریاچه با طول حدود ۱۴۰ کیلومتر و عرض ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر سطحی نزدیک به ۵ تا ۶ هزار کیلومتر مربع را در بر گرفته است . حداکثر عمق این دریاچه ۱۳۳ متر در ناحیه ی سلماس قرار دارد . دریاچه ی ارومیه یکی از معدود دریاچه های غیر عادی و اشباع از نمک های مختلف بوده که با توجه به مساحت , عمق , ریخت شناسی , خواص شیمیایی آب , نوع رسوبات و سیستم محیط زیست و چرخه ی آب , شباهت زیادی به دریاچه نمک در یوتای ایالات متحده آمریکا دارد. سلماس به سبب وضعیت تکتونیکی ویژه اش سرزمین جوان محسوب شده که فعالیتهای نئوتکتونیکی در آن هنوز هم ادامه دارد.آبهای معدنی سلماس ناشی از این مساله می باشد عمده ترین منابع آب معدنی سلماس عبارتند از :آبهای گرم ایستی سو , دریک , میناس و صدقیان
آب و هوای سلماس:
آب و هوای سلماس با توجه به کوههای بلند و وجود دریاچه ی ارومیه و بارندگی های مناسب نسبتاً معتدل و بسیار مطبوع می باشد . بارندگی سالانه در حدود ۴۰۰ ۳۵۰ میلیمتر می باشد . دوران یخبندان در سلماس را بیش از ۱۵۰ روز برآورد کرده اند . در تمام فصول مخصوصاً فصل گرمای تابستان , نوعی باد خنک از شمال می وزد که در سلماس به (خوی یئلی) یا باد خوی مشهور است این باد در ارومیه به (سلماس یئلی) مشهور می باشد.وجه تسمیه ی سلماس:
بی تردید یکی از مناسبترین وسایل شناخت اوضاع فرهنگی و ائتنیکی یک منطقه مساله , نام و وجه تسمیه است . بررسی های انجام شده نشان می دهند که در مورد وجه تسمیه ی سلماس باورهای مختلفی وجود دارد که البته این باورهای عامیانه پس از مطالعات تاریخی از درجه ی اعتبار ساقط شده اند . به عنوان نمونه عده ای نام شهر سلماس را مشتق از نام پادشاه آشور (سلم نصر) می دانند که به کثرت جنگ ها و لشکر کشی , شوق اشتغالی تمام داشت . اما در هیچ جای دنیا سابقه نداشته که ملتی نام دشمن خود را بر شهر خود بگذارند لذا این وجه تسمیه دور از واقعیت است عده ای سلماس را مشتق از نام سلم پسر فریدون اساطیری می دانند و عده ای دیگر سلماس را مشتق از کلمه (سولماز) می دانند. سولماز در ترکی به معنی (پژمرده نمی شود) است.مورد دیگری که در طی بررسی های علمی درباره وجه تسمیه ی سلماس کاملاً ناشناخته مانده است , بررسی اشتقاق سلماس از کلمه (آس) می باشد کلمه ی (آس یا آز) که در اسامی خاصی مانند آذربایجان , آس پاروخانی , میناس و ... نیز دیده می شود نام یکی از اقوام باستانی و مشهور ترک می باشد که در طی تاریخ بسیار درخشیده اند . کلمه (آس) مشتق از کلمه آشینا / آسینا Asina می باشد آشینا یا آسینا , گرگ باستانی ترکان می باشد که در بسیاری از داستانها و اساطیر ترکان باستان نقش مادر , راهنما و هدایت گر داشته است . بر طبق این اعتقاد , گرگ خاکستری یا بوز قورد قبل از دامداری ترکان , مقدس شمرده می شده و همین اعتقاد امروزه به اشکال مختلف در میان ترکان معاصر از جمله آذربایجانیان دیده می شود . مانند قورد الی (دست گرگ) که برای شفای بیماران بکار می رود و خواب دیدن گرگ که نشانه سرور و خوشبختی است.در کتیبه های باستانی ترکان کتیبه های اورخون و کول تیگین مربوط به قرن (VII) میلادی به کرات از آس ها نام برده شده است . در کتیبه کول تیگین در خط ۲۴ ۲۳ داریم :
ترکی باستان:
Cldi Az Ari Byltum. zom Az Jirim Any Bilترکی ۱۳۰۰ سال پیش چولده آزلری بولتوم . اوزوم آز ییریم . آنی بیل.
ترکی معاصر آز چول لرینده , آز (ار) / (کیشی) تاپدیم . بیل منیم یئریم آزدیر . فارسی در سرزمین آس مرد آز را پیدا کردم بدان که من از سرزمین آس / آز هستم.
همچنانکه مشاهده گردید ,(آس) اولی مفهوم مکانی و آس دومی به معنی انسان یا قبیله می باشد که نگاهی به مندرجات سنگ مزار به نوشته ی قربان مراغه ای در کتاب دیوان لغات الترک محمود کشفری (پدر گرامر نوین ترکی) به معنی خوش نیت , شاد , خوش طالع می باشد که در زمانهای باستان به (الهه شادمانی) و (الهه محبت) نیز اطلاقمی شد.(۱)
جزء اول کلمه سلماس یعنی سالم /Salm نیز می تواند از مصدر (سالماق) به معنی انداختن باشد با توجه به مطلب مذکور می توان سلماس را به معنی (الهه شادی بخش) یا (الهه محبت ده) تعبیر و تفسیر کرد.
تمدن باستان سلماس قدیمی تر ین محل اسکان بشری در منطقه:
بر طبق مطالعات دانشمندان ,کشاورزی حداکثر ۱۴ هزار سال قبل (هزاره ۱۲ ق .م) بوجود آمده است که این هزاره مربوط به عصر میان سنگی Mezolitik می باشد . در عصر پارینه سنگی (عصر حجر قدیم) با توجه به شواهد و قراین , کوهستانهای سلماس محل اسکان انسانهای اولیه بوده , خصوصاً اینکه کشف یک دهکده مسکونی در سلماس مربوط به عصر میان سنگی _ دوران بعد از پارینه سنگی _ احتمال فوق را قوت می بخشد , دانشمندان قدیمی ترین اثر بجای مانده از این دوران در آذربایجان را غار (آزیخ) واقع در بخش فضولی قره باغ می دانند که براساس جمجمه ها و استخونهای مکشوف , یکی از اقامتگاههای دسته جمعی انسانهای پیش از تاریخ آذربایجان بوده است. اواخر سال ۱۳۷۱ هـ ش کشف یک دهکده باستانی بی نظیر در شهرستان سلماس به اطلاع جهانیان رسید . این دهکده که در نوع خود از قدیمی ترین دهکده های واقع در فلات ایران می باشد و در شمال شهر سلماس در نزدیکی کوی فرهنگیان شماره ۲ قرار دارد که سلماسی ها آن را بعلت وجود خاکستر (کول) کول تپه می نامند . در این مکان باستانی ابتدا سنگهای ابسیدین از معادن آتشفشانی غرب سلماس و بعضاً ترکیه وارد و پس از اعمال کارهای صنعتی روی این سنگها , آن را به ابزار و آلات برنده و جنگی نظیر چاقو و سرنیزه تبدیل و به دیگر اقوام جهان صادر کرده و تجارت می کردند.نکته ی برجسته , اینکه ابتدا این دهکده در زمین مسطح و وسعت قابل ملاحظه آن در قدیم نشانگر آباد بودن و پر جمعیت بودن آن بوده و بعداً در طی سالهای متمادی لایه های تاریخی به آن اضافه شده است وجود ابسیدین های بران در منطقه قلعه هوده ر (کور اوغلی قالاسی) نشانگر استقرار تمدن قدیم مربوط به دوران میان سنگی در منطقه است .
نام قدیم سلماس:
مطالعه تاریخ نشان می دهد , نام اولیه ی سلماس در حدود سه هزار سال قبل (اولهو) بوده که این شهر در غرب سلماس امروزی جای داشته است پس از نابودی این شهر توسط آشوریها , شهر دیگری در این منطقه ایجاد گردید که به استناد منابع رومی (سیمباسا/ سیمباکا) نامیده می شد که این شهر بسیار شبیه سلماس امروزی بوده است . پس از اسلام نام سلماس به عنوان شهری معتبر در آذربایجان تثبیت می گردد . در جنگهای صفوی _ عثمانی شهر سلماس بکلی تخریب شد و اهالی آن کوچ کردند با این حال عظمت و شکوه پیشین سلماس سبب می گردد علی رغم نابودی شهر نام سلماس برای کل منطقه باقی بماند . در اوایل قاجار آبادی دیلمقان , حصار کشی شده بعنوان مرکز سلماس انتخاب می گردد . مرکزیت دیلمقان برای منطقه ی سلماس تا سال ۱۳۰۹ شمسی معتبر بود تا اینکه زلزله مشهور این سال به حیات دیلمقان پایان داد. چند ماه بعد به کوشش حکومت وقت زمینی در شمال دیلمقان (محل فعلی شهر) به اهالی داده شد و پس از احداث , نام شهر جدید التاسیس را (شاهپور) نهادند پس از روی کار آمدن حکومت دمکرات در آذربایجان از سال ۱۳۲۴ شمسی نام شاهپور به سلماس تبدیل و تا اواخر سال ۱۳۲۵ این نام استعمال گردید.پس از تصرف آذربایجان توسط ارتش نام سلماس دوباره به شاهپور عوض شد و این نام تا سال ۱۳۵۷ همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت تا اینکه مردم سلماس طی یک راهپیمایی در اربعین حسینی (جمعه ۲۹ دی ۱۳۵۷) نام شهر خود را دورباره سلماس نهادند.(روزنامه کیهان ۱/۱۱/۱۳۵۷ صفحه ۷).
http://www.aftabir.com منبع : آفتاب
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}