نویسنده: سارا دادپور
کارشناس ارشد طراحی شهری دانشگاه شهید بهشتی



 
مطالعه ی موردی بخشی از خیابان ولیعصر تهران

چکیده

تاکنون به ویژگی سرزندگی محیطهای شهری در مطالعات، تحقیقات و پروژه های طراحی شهری در ایران و تهران توجه جدی نشده است و بیشتر عرصه های عمومی که امروزه در سطح شهرها دیده می شوند، محیطهای کسل کننده و غیرجذابی می باشند که هیچ انگیزه ای را در افراد برای رفتن و ماندن در آنجا برنمی انگیزند. علاوه بر این در میان متخصصان شهری نیز تعریف مشترکی از ویژگی سرزندگی محیطهای شهری و معیارها و عوامل ایجادکننده آن وجود ندارد. بر این مبنا هدف این نوشتار ارائه معیارهای سرزندگی فضاهای شهری و تدقیق این معیارها برای فضاهای شهری تهران می باشد. برای دستیابی به این هدف، ابتدا تعریف سرزندگی ارائه شده، سپس معیارهای عام ایجاد سرزندگی پیشنهاد می گردند. در مرحله بعد به منظور سنجش این معیارها و تدقیق آنها در فضاهای شهری تهران، دو نمونه فضای شهری یکی واجد سرزندگی و دیگری فاقد آن در خیابان ولی عصر تهران با استفاده از معیارهای عام و با روش مشاهده عینی ناظر تعلیم یافته و عکسبرداری مقایسه و بررسی می شوند و در نهایت با تحلیل نتایج به دست آمده، معیارهای خاص سرزندگی فضاهای شهری در تهران ارائه می گردند. نتایج به دست آمده از مطالعه موردی، اهمیت بیشتر برخی از معیارهای عام را نسبت به سایر معیارها در مورد فضاهای شهری تهران تبیین نمود، علاوه بر اینکه اهمیت شرایط اقلیمی تهران در سرزندگی فضاهای شهری آن را نیز نشان داد و موجب اضافه شدن معیار مربوط به اقلیم در معیارهای خاص گردید.
واژه های کلیدی: سرزندگی ــ فضای شهری ــ تهران ــ طراحی شهری

مقدمه

واژه های نشاط و سرزندگی در زبان فارسی به یک معنا به کار می روند، لکن در ادبیات تخصصی طراحی شهری تنها واژه سرزندگی استفاده می گردد که معادل واژه های Livability و Vitality در زبان انگلیسی می باشد. نشاط و سرزندگی یکی از مؤلفه های اصلی یک مکان واجد کیفیت طراحی شهری می باشد. محیطهای شهری سرزنده، زمینه ساز تعاملات اجتماعی بین افراد متفاوت و خلق و افزایش سرمایه اجتماعی می گردند. علاوه بر این؛ با توجه به تحقیقات صورت گرفته در امریکا و اروپا، سرزندگی یک شهر یا منطقه شهری در توسعه اقتصاد خلاق آن نیز مؤثر می باشد.
با این وجود، تاکنون به ویژگی سرزندگی محیطهای شهری در مطالعات، تحقیقات و پروژه های طراحی شهری در ایران و تهران توجه جدی نشده است و بیشتر عرصه های عمومی که امروزه در سطح شهرها دیده می شوند، محیطهای کسل کننده و غیرجذابی می باشند که هیچ انگیزه ای را در افراد برای رفتن و ماندن در آنجا برنمی انگیزند. علاوه بر این در میان متخصصان شهری نیز تعریف مشترکی از ویژگی سرزندگی محیطهای شهری و معیارها و عوامل ایجادکننده آن وجود ندارد. بر این مبنا هدف این نوشتار ارائه معیارهای دستیابی به سرزندگی در مقیاس فضای شهری و تدقیق این معیارها برای فضاهای شهری تهران می باشد.

تعریف سرزندگی

با توجه به تعاریف موجود از سرزندگی می توان تعریف عام سرزندگی را، قابلیت مکان برای تأمین تنوعی از فعالیتها و استفاده کنندگان (با پیش زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) با هدف تنوع تجربیات و تعاملات اجتماعی به گونه ای که امنیت، برابری و راحتی را برای همه استفاده کنندگان فراهم آورد؛ در نظر گرفت.

ارائه معیارهای عام سرزندگی فضاهای شهری

با توجه به عوامل و معیارهای سرزندگی ارائه شده در منابع مختلف، معیارهای عام سرزندگی فضاهای شهری را می توان به شرح زیر نتیجه گرفت و در قالب 5 لایه فرم شهری (شامل نظام کاربری و فعالیت، نظام حرکت و دسترسی، نظام استخوانبندی و تجربه فضاهای همگانی، نظام فرم کالبدی و نظام منظر شهری) دسته بندی نمود.
ــ نظام کاربری و فعالیت
1ــ فعال نمودن جداره های جلویی ساختمانها به وسیله استفاده از فعالیتهای جاذب مردم و دارای بیشترین تعامل با آنها؛
2ــ تنوع و اختلاط کاربریها و فعالیتها؛
3ــ حفظ و گسترش فضاهای سبز؛
ــ نظام حرکت و دسترسی
4ــ تأمین گزینه های متعدد برای رفت و آمد همراه با تأکید بر جریان پیاده و تأمین وسایل حمل و نقل عمومی متنوع؛
5ــ ایجاد نفوذپذیری کالبدی به بناها و فضای شهری؛
ــ نظام استخوانبندی و تجربه فضاهای همگانی
6ــ طراحی انعطاف پذیر برای افزایش قابلیت تغییر کاربریها و فعالیتهای ساختمانها؛
7ــ تأمین مبلمانهای شهری انعطاف پذیر برای نشستن؛
ــ نظام فرم کالبدی
8ــ استفاده از کاربریهای کوچک مقیاس (به ویژه تجاریهای کوچک مقیاس) و رعایت مقیاس انسانی در طراحیها؛
ــ نظام منظر شهری
9ــ ایجاد نفوذپذیری بصری؛ و
10ــ حفظ پیوستگی جداره های فعال ساختمانها.

روش تحقیق

برای سنجش معیارهای عام سرزندگی، دو نمونه از فضاهای شهری خیابان ولی عصر تهران که با توجه به تعریف ارائه شده از سرزندگی، یکی واجد آن و دیگری فاقد آن می باشد، با توجه به معیارها بررسی و مقایسه می گردند. این دو فضای شهری دو مسیر پیاده مقابل هم می باشند که بین میدانهای ولی عصر و فاطمی قرار گرفته اند. موقعیت آنها در تصویر 1 نشان داده شده است. میدان ولی عصر نیز در پایین تصویر قابل ملاحظه است. پیاده روی جبهه غربی خیابان به عنوان نمونه واجد سرزندگی و پیاده روی جبهه شرقی به عنوان نمونه فاقد سرزندگی در نظر گرفته شده است. دلیل انتخاب این فضاهای شهری، اهمیت خیابان ولی عصر به عنوان یکی از اصلی ترین محورهای مختلط سواره و پیاده شهر تهران می باشد. موقعیت قرارگیری میدان ولی عصر در مرکز شهر و جهت گیری شمالی ــ جنوبی خیابان ولی عصر و همپیوندی بالای آن با خیابانهای اطراف، امکان حضور افراد بسیار متنوع به لحاظ زمینه های اقتصادی و اجتماعی را در آن فراهم ساخته است که این امر بر اهمیت آن به عنوان یک بستر تعاملات اجتماعی و تجربیات می افزاید. برای جمع آوری داده ها از روش مشاهده عینی ناظر تعلیم یافته و عکاسی استفاده شده است و میزان هریک از معیارها در دو نمونه به صورت مقایسه ای مورد سنجش قرار گرفته است.

یافته ها

ــ معیار 1: فعال نمودن جداره های جلویی ساختمانها به وسیله استفاده از فعالیتهای جاذب مردم و دارای بیشترین تعامل با آنها.
جداره های جلویی ساختمانها در پیاده روهای جبهه غربی و شرقی تفاوت آشکاری با هم دارند. همانطور که در تصویر 2 (و تصاویر 9 و 10) قابل مشاهده است، به دلیل عدم وجود فعالیتهای جاذب و غلبه کاربریهای اداری، فضای شهری جبهه شرقی افراد بسیار کمتری را نسبت به پیاده روی غربی جذب کرده است. این در حالیست که وجود سینما (تصویر 3)، تجاریهای با مقیاس کوچک و فعالیتهایی مانند فروش آبمیوه و بستنی (تصویر 4)، تعداد قابل توجهی از افراد را به فضای شهری جبهه غربی کشانده است.
ــ معیار 2: تنوع و اختلاط کاربریها و فعالیتها
در جبهه غربی خیابان ولی عصر، انواع کاربریهای تجاری، اداری و مسکونی وجود دارند. لکن طبقه همکف ساختمانها عمدتاً به کاربری تجاری اختصاص یافته است و خود فعالیتهای تجاری نیز از تنوع بالایی برخوردار می باشند. برخی از فعالیتها مانند فروش لباسهای زنانه، مردانه و بچه گانه؛ فروش اغذیه و آبمیوه؛ رستورانها و سینماها موجب جذب تنوعی از افراد به لحاظ جنس و سن و وضعیت خانواده (مجرد یا متأهل) به فضای شهری می گردند. اما غلبه کاربریهای اداری در جبهه شرقی موقعیت آن را به فضای غیرفعالی به ویژه در بعدازظهر تبدیل نموده است. کاربریهای اندک تجاری جبهه شرقی نیز به اندازه جبهه غربی از تنوع برخوردار نمی باشند و بیشتر آنها به فروش پرده اختصاص یافته اند.
ــ معیار 3: حفظ و گسترش فضاهای سبز
میزان فضاهای سبز و عناصر طبیعی در دو فضای شهری تفاوت چندانی با هم ندارند و هر دو فضای شهری از وجود درختان چنار بلند و قدیمی بهره مند می باشند (تصویر 5).
ــ معیار 4: تأمین گزینه های متعدد برای رفت و آمد همراه با تأکید بر جریان پیاده و تأمین وسایل حمل و نقل عمومی متنوع.
هر دو فضای شهری به لحاظ وجود گزینه های رفت و آمد و تنوع وسایل حمل و نقل عمومی دارای شرایط یکسان می باشند. امکان تردد با اتومبیل شخصی در خیابان ولی عصر تنها از جهت جنوب به شمال وجود دارد. از میان وسایل حمل و نقل عمومی، امکان استفاده از اتوبوس (وجود خط ویژه اتوبوس) و تاکسی (وجود ایستگاههای متعدد تاکسی) به راحتی فراهم است. لکن در حال حاضر ایستگاه مترو در نزدیکی فضاهای شهری مورد بررسی وجود ندارد و امکان استفاده از دوچرخه نیز مقدور نیست. کفسازی هر دو فضای شهری برای تردد پیاده ها و حمل کالسکه (تصویر 6) و حتی تردد افراد نابینا (تصویر 7) مناسب می باشد. لکن امکاناتی که موجب تداوم حضور پیاده ها به خصوص سالمندان یا افراد همراه با کودکان در فضاهای شهری می باشند، مانند سرویسهای بهداشتی عمومی و آبخوریهای مجهز در هیچ یک از فضاها وجود ندارد.
ــ معیار 5: ایجاد نفوذپذیری کالبدی به بناها و فضاهای شهری
نفوذپذیری کالبدی در دو حالت بین ساختمانها و فضای شهری و بین فضای شهری و سایر فضاهای شهری اطراف آن قابل بررسی است.
درجه همپیوندی بخش انتخابی خیابان ولی عصر با سایر فضاهای شهری اطراف آن، بالا می باشد و با توجه به سهولت حرکت عرضی بین دو جبهه خیابان، تفاوت چندانی بین دو فضای شهری در این زمینه وجود ندارد. در ارتباط با نفوذپذیری کالبدی بین فضای شهری و بناهای اطراف آن نیز، در پیاده روی جبهه غربی نفوذپذیری کالبدی بین داخل ساختمانها (مغازه ها) و فضای پیاده رو به دلیل تناسب بین عرض ورودیها و عرض کل نماها به خوبی فراهم شده است (تصویر 8). لکن در پیاده روی جبهه شرقی نسبت بین عرض ورودیهای پیاده به عرض کل نماها بسیار کمتر از جبهه غربی می باشد.(تصویر 9 و 10)
ــ معیار 6: طراحی انعطاف پذیر برای افزایش قابلیت تغییر کاربریها و فعالیتهای ساختمانها
عرض کافی و عمق و ارتفاع مناسب بیشتر تجاریها در طبقه همکف، در هر دو نمونه فضاهای شهری علاوه بر تأمین نور و تهویه طبیعی، فضاهای خدماتی و انبار کافی نیز در اختیار فروشندگان قرار داده و امکان فروش انواع کالاها را فراهم نموده است. وجود دسترسیهای کافی از جبهه های جلویی و عقب تجاریها نیز، امکان تخلیه و بارانداز کالاهای مختلف را فراهم کرده و قابلیت تغییر فعالیت را در آنها امکانپذیر نموده است.
ــ معیار 7: تأمین مبلمانهای شهری انعطاف پذیر برای نشستن وضعیت مبلمان شهری در هر دو فضای شهری یکسان و نامناسب می باشد. تعدادی نیمکت سنگی در پیاده روها وجود دارد که مکان قرارگیری آنها ارتباطی با فعالیتهای موجود در اطراف آنها ندارد، به عنوان مثال مقابل سینما نیمکتی برای نشستن وجود ندارد. علاوه بر اینکه تعداد نیمکتها در جبهه غربی به نسبت تعداد افرادی که به طور معمول در آن تردد می نمایند، بسیار اندک است. مکان نیمکتها تثبیت شده است و فاقد حفاظ طبیعی (درخت) یا مصنوعی (سایبان) از آفتاب و باران می باشد.
ــ معیار 8: استفاده از کاربریهای کوچک مقیاس (به ویژه تجاریهای کوچک مقیاس) و رعایت مقیاس انسانی در طراحیها چنانچه در تصاویر 11 مشاهده می گردد، وجود کاربریهای اداری درشت دانه در جبهه شرقی از سرزندگی آن به نسبت جبهه غربی (تصویر 12) که جداره آنرا عمدتاً تجاریهای کوچک مقیاس تشکیل داده اند، کاسته است. مقیاس انسانی در طراحی طبقه همکف در هر دو فضای شهری رعایت شده است.
ــ معیار 9: ایجاد نفوذپذیری بصری
در پیاده روی جبهه غربی نفوذپذیری بصری بین داخل بناها و فضای پیاده رو به دلیل شفاف بودن بخش عمده ای از ویترین مغازه ها به خوبی تأمین شده است (تصویر 8). لکن در پیاده روی جبهه شرقی، فضای داخل ساختمانها از خارج به دلیل استفاده از شیشه های بازتاباننده نور در نماها (تصویر 9) یا وجود نماهای صلب (تصویر 10) قابل رؤیت نمی باشد.
ــ معیار 10: حفظ پیوستگی جداره های فعال ساختمانها
در فضای شهری جبهه شرقی، وجود کاربریهای اداری که در ساعات بعدازظهر بدون فعالیت می باشند، جداره های غیرفعال را تشکیل می دهند. چنانچه در تصویر 11 نیز قابل ملاحظه می باشد، این جداره های غیرفعال دافع حضور مردم و مانع از سرزندگی محل شده و در شب نیز تاریک و مخل امنیت می گردند. در حالیکه در جبهه غربی (تصویر 13) کاربریهای تجاری در همکف جداره فعال پیوسته ای را تشکیل داده اند که تشویق کننده افراد به قدم زدن و تماشای آنها می باشند.

نتیجه گیری

با توجه به سنجشی که از معیارهای عام سرزندگی در دو فضای شهری به عمل آمد، می توان نتیجه گرفت که همه آنها برای فضاهای شهری تهران نیز صدق می کنند؛ لکن برخی از آنها واجد اهمیت بیشتری می باشند. همانطور از بخش قبل به دست می آید، معیارهای 6، 4، 3 و 7 شامل حفظ و گسترش فضاهای سبز؛ تأمین گزینه های متعدد برای رفت و آمد همراه با تأکید بر جریان پیاده و تأمین وسایل حمل و نقل عمومی متنوع؛ طراحی انعطاف پذیر برای افزایش قابلیت تغییر کاربریها و فعالیتهای ساختمانها و تأمین مبلمانهای شهری انعطاف پذیر برای نشستن در دو فضای شهری مورد مطالعه تفاوت چندانی نداشتند، با این وجود کیفیت سرزندگی در دو فضا دارای تفاوت قابل ملاحظه بود. بنابراین علت اصلی این تفاوت را می توان در معیارهای 9، 8، 5، 2،‌‌ 1 و 10 شامل فعال نمودن جداره های جلویی ساختمانها به وسیله استفاده از فعالیتهای جاذب مردم و دارای بیشترین تعامل با آنها؛ تنوع و اختلاط کاربریها و فعالیتها؛ ایجاد نفوذپذیری کالبدی به بناها و فضاهای شهری؛ استفاده از کاربریهای کوچک مقیاس (به ویژه تجاریها) و رعایت مقیاس انسانی در طراحیها، ایجاد نفوذپذیری بصری و حفظ پیوستگی جداره های فعال ساختمانها جستجو نمود. لذا در بین معیارهای دهگانه، این معیارها واجد اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری در سرزندگی فضاهای شهری می باشند.
از طرف دیگر، نکته مهمی که از مشاهده عینی ناظر تعلیم یافته از میزان سرزندگی دو فضا در ساعات مختلف روز در فصول گرم به دست آمد، تأثیر تابش مستقیم نور خورشید و آفتاب است (جبهه غربی خیابان ولی عصر در بعدازظهرها و جبهه شرقی صبحها در سایه می باشد). با توجه به وجود آفتاب داغ در فصول گرم در شهر تهران (و بسیاری از شهرهای ایران)، حفاظت افراد در مقابل آن تأثیر زیادی در سرزندگی فضاهای شهری دارد. در واقع وضعیت آسایش اقلیمی خرد فضاهای شهری حتی بر موقعیت استقرار فعالیتهای مختلف ــ به ویژه تجاری ــ که نیازمند برقراری تعامل زیاد با عموم افراد می باشند نیز می تواند تأثیرگذار باشد و در صورتی که دو جبهه یک خیابان در تأمین آسایش اقلیمی خرد دارای تفاوت چشمگیر باشند، این امر در درازمدت احتمالاً موجب برهم خوردن تعادل بین فعالیتهای مختلف جاری در دو فضای شهری خواهد گردید. لذا تأمین آسایش اقلیمی خرد فضاهای شهری به ویژه حفاظت افراد در مقابل تابش مستقیم آفتاب در فصول گرم جزء معیارهای مهم تأمین سرزندگی فضاهای شهری در تهران (و بسیاری از شهرهای ایران) می باشد که ضرورت دارد بیش از گذشته مورد توجه و تأکید قرار گیرد.
علاوه بر این، در مورد کاربریهای درشت دانه اداری در مقیاس شهری بایستی به این نکته توجه گردد که وجود این گونه کاربریها به خودی خود، نه تنها موجب کاهش سرزندگی نیست، بلکه با تقویت تصویر ذهنی و هویت فضای شهری بر اهمیت آن در سطح شهر نیز می افزاید. اما چنانچه آنها موجب پدید آمدن جداره های طولانی تاریک در بعدازظهر و شب گردند، بدون شک موجب کاهش کیفیت سرزندگی فضای شهری خواهند شد. لذا اختلاط آنها با کاربریهای ریزدانه و دارای جداره های فعال مطلوب می باشد و به ویژه جبهه جلویی آنها در طبقه همکف در صورت امکان بهتر است با فعالیتهای جاذب افراد ترکیب گردد. در نهایت با توجه به کلیه مطالب فوق، معیارهای خاص سرزندگی فضاهای شهری در تهران را می توان به صورت زیر ارائه نمود.
معیارهای مهمتر:
ــ حفاظت افراد از تابش مستقیم آفتاب؛
ــ فعال نمودن جداره های جلویی ساختمانها به وسیله استفاده از فعالیتهای جاذب مردم و دارای بیشترین تعامل با آنها؛
ــ تنوع و اختلاط کاربریها و فعالیتها؛
ــ ایجاد نفوذپذیری کالبدی به بناها و فضاهای شهری؛
ــ استفاده از کاربریهای کوچک مقیاس (به ویژه تجاریهای کوچک مقیاس) و رعایت مقیاس انسانی در طراحیها؛
ــ ایجاد نفوذپذیری بصری؛ و
ــ حفظ پیوستگی جداره های فعال ساختمانها.
سایر معیارها:
ــ حفظ و گسترش فضاهای سبز؛
ــ تأمین گزینه های متعدد برای رفت و آمد همراه با تأکید بر جریان پیاده و تأمین وسایل حمل و نقل عمومی متنوع؛
ــ طراحی انعطاف پذیر برای افزایش قابلیت تغییر کاربریها و فعالیتهای ساختمانها؛ و
ــ تأمین مبلمانهای شهری انعطاف پذیر برای نشستن.

گلکار، کورش، «مفهوم کیفیت سرزندگی در طراحی شهری»، صفه، شماره 44، 1386.
Cowan,R."The Dictionary of Urbanism",London,Streetwise Press,2005.
گلکار، کورش، «مؤلفه های سازنده کیفیت طراحی شهری»، صفه، شماره 32، 1380.
TDM Encyclopedia,"Community Livability: Helping to Create Attractive,Safe,Cohesive Communities",21 Jun.[Online]<http://www.vtpi.org<[21,jun.2007]
Montgomery,J."The New Wealth of Cities",Aldershot,Ashgate,2008
Landry,C,"The Creative City: A Toolkit for Urban Innovators",London,Earthscan, 2008.
Florida,R,"The Rise of Creative Class",NewYork,Basic Books,2002
شوای، فرانسوا، شهرسازی تخیلات و واقعیات، ترجمه سیدمحسن حبیبی، ‌تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1384.
لنگ، جان، آفرینش نظریه معماری، ترجمه علیرضا عینی فر، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1383.
Carmona,M.and Heath,T and Oc.,T.and Tiesdell,S."Public Places-Urban Spaces",London, Architec-tural Press,2006
لینچ، کوین، تئوری شکل خوب شهر، ترجمه سیدحسین بحرینی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1376.
Salzano,T."Seven Aims for the Livable City"from "Making Cities Livable Goals",12 Jun.[Online]<http://www.Livable Cities.org/Home>[12,Jun.2007]
Timmer,V.and Seymoat,N."The Livable City-The World Urban Forum 2006",Vancouver Working Group Discussion Paper,2005
Allison,D.and Georgopulas,D.and Gilchrist,W.and Moore,J.and Nadel,B.and Simonsen,S.and Vanderslice,E.Williams,D"Livability 101",New York,The American Institute of Architects,2005
Gehl,j."Life,Spaces,Bulding"in Moor,M.and Rownald,J."Urban Design Futures",London,Routledge,2006
"Public Places for People:Lessons from abroad",25 Jun[online]<http://www.rudi.net>[25,jun.2007]
Schiller,R."Vitality and Viability:challenge to the Town Centre",International Journal of Retail & Distribution Management,1994,22(6),pp.46-50
Barton,H.and Grant,M.and Guise R."Shaping Neighborhoods",London,Routledge,2003
Bartlett School of Planning ,UCL"Living Places: Caring for Quality",London,RIBA,2004
Bertolini,L."Fostering Urbanity in a Mobile Society: Linking concepts and Practices",Journal of Urban Design,2006,11(3),pp.319-334
Clayden,A.McKoy,K an Wild,A.,"Imporoving Residential Liveability in the UK:Home Zones and Alternative Approaches,"Journal of Urban Design,2006,11(1),pp.55-71
گلکار، کورش، «مناسب سازی تکنیک تحلیلی سوات (SWOT) برای کاربرد در طراحی شهری»، صفه، شماره 41، 1385.
Conzen,M.R.G.,Alnwick,Northumberland: A study in town-plan analysis,London,Institute of British Geographers,1969
Kropf,K."Urban Tissu and the Character of Towns",Urban Design International,1996,1(3),pp.247-263.
Bentley,I.et al"Responsive Environments:A Manual for Disigners",London,The Architectural Press,1985.
منبع: نشریه داخلی سازمان زیبا سازی شهر تهران،معاونت برنامه ریزی و توسعه دوره اول ،شماره 2،زمستان 1390