نویسنده :برچ یورلی
مترجم :محمدرضا افضلی


 

سالهای پایانی

تنها عاملی که سعادت فلمینگ را در این سالها خدشه دار کرد، بیماری همسرش بود. سارین ابتدا در همه ی سفرهایی که فلمینگ برای سخنرانی می رفت، او را همراهی می کرد. اما با فرا رسیدن سال 1948، آن قدر خسته و فرسوده شده بود که نمی توانست شوهرش را همراهی کند. فلمینگ و پسرش رابرت شاهد ضعیفتر شدن او بودند و کاری هم از دستشان برنمی آمد. سارین در 28 اکتبر 1949 درگذشت.
فلمینگ از پا درآمد. سارین به مدت سی و چهار سال دوست، همراه و مرکز ثقل زندگی خانوادگی او بود. مرگ سارین سبب شد که او تنها و بیکس بماند. درِ آزمایشگاه او که همیشه به روی همه باز بود، بسته شد. به نظر می رسید که ناگهان پیر شده و بسیار بیشتر از شصت و هشت سال دارد.
علاقه ی فلمینگ به کار، به تدریج فکر این مصیبت را از سر او بیرون کرد و بخشی از روحیه ی او را بازگرداند. دکتر آمالیا وورِکا، دانشمند جوان یونانی، پس از پایان جنگ به آزمایشگاه فلمینگ پیوسته بود. در سالهای پس از مرگ سارین، وورِکا مصاحب ارزشمندی برای فلمینگ بود و آنها در سال 1953 ازدواج کردند. فلمینگ در هفتاد و چهار سالگی هنوز در آزمایشگاه کار می کرد و هنوز قادر به سفر بود. او تا روز آخر زندگی خود این دو کار را ادامه داد. فلمینگ در روز 11 مارس سال 1955، بر اثر سکته قلبی، به طور ناگهانی درگذشت.

میراث فلمینگ

بسیاری از پزشکان اعتقاد دارند که ساخت پنی سیلین بزرگترین پیشرفت پزشکی در طول تاریخ است. پیش از دهه ی 1940، بیمارستانها پر از بیمارانی بود که عفونتهایشان مهارناپذیر بود. پس از دهه ی 1940، بیماری و مرگ و میر ناشی از عفونتهای رایج، اساساً به تاریخ پیوسته بود. پنی سیلین نه تنها بیماران مبتلا به بیماریهای عفونی را مداوا می کرد، بلکه به پزشکان امکان می داد که بتوانند از بروز این بیماریها پیشگیری کنند.
راه آینده خالی از دشواری نبود. به زودی آشکار شد که اگرچه پنی سیلین معمولاً دارویی بی زیان و ایمن است، بعضی از بیماران نسبت به آن حساسیت نشان می دهند. این تعداد معدود واکنشهای جدی، و حتی مرگبار، در برابر پنی سیلین نشان می دادند. به علاوه، چنانکه فلمینگ پیش بینی کرده بود، بعضی از باکتریها در برابر پنی سیلین مقاوم می شدند.
در آکسفورد، هاوارد فلوری کار خود را ادامه داد و مرزهای جدیدی را در جستجوی آنتی بیوتیکهای دیگر پشت سر گذاشت تا برای مبارزه با باکتریهای مقاوم در برابر پنی سیلین از آنها استفاده کند. او با ساختن آنتی بیوتیک از سایر کپکها، که می توانستند باکتریهای مقاوم در برابر پنی سیلین را نابود کنند، پیروزی دیگری به دست آورد. از این داروهای جدید برای مداوای بیمارانی که به پنی سیلین حساسیت داشتند نیز استفاده می شد.
اکنون می توان انواع مختلف پنی سیلین را تولید کرد که هر یک برای مبارزه با عفونت خاصی ساخته شده اند و می توان آنها را خورد یا تزریق کرد. بعضی از آنها هم می توانند باکتریهای مختلفی را نابود کنند که داروی اولیه قادر به این کار نبود.

بخت و ذهن آماده

کشف پنی سیلین و لیسوزیم توسط فلمینگ، نمونه هایی از رویدادهای تصادفی اند که به دستاوردهای علمی تبدیل شدند. لویی پاستور زمانی گفت که «در میدان آزمایش، بخت با ذهنهای آماده همراه است.» برای این گفته شاهدی بهتر از ماجرای کشفهای فلمینگ نمی توان یافت. ورود اتفاقی گونه ای نادر از کپک به ظرف حاوی باکتری، که پنداشته می شد در برابر مواد گندزدا آسیب ناپذیر است، ذهن تربیت یافته، تیز بین و پرسشگر دانشمندی را که از کنار هیچ رویداد اتفاقی نمی گذشت، مگر آن را به دقت بررسی کرده باشد، به خوب جلب کرد.
فلمینگ غالباً می گفت« من پنی سیلین را اختراع نکردم. طبیعت این کار را کرد. من فقط بر اثر تصادف آن را کشف کردم.» اما آمادگی ذهن او، که سالها جستجو برای یافتن ماده ی گندزدای کامل آن را صیقل داده بود، سبب شد که به این کپک نادر که خاصیتی تقریباًَ بی نظیر داشت، توجه کند، در مورد آن تحقیق کند و آن را نگه دارد. پانزده سال تلاش و هزاران مورد تحقیق روی کپکها لازم بود تا گونه ای دیگر از پنی سیلیوم با چنان خواصی کشف شود.
داستان کشف پنی سیلین بسیاری از جنبه های مهارت علمی و تلاش برای پیشرفت دانش در جهان را نشان می دهد؛ پیشرفتی که در نتیجه ی کار جمعی انسانهای بیشماری حاصل می شود که به روشهای گوناگون و در زمانهای مختلف کار می کنند، اما همه ی تلاشهای آنها با هم جمع می شود و درک انسان را افزایش می دهد. هر عضو گروه آکسفورد، زیرنظر فلوری، مهارت خاص خود را در خدمت تلاشهای برنامه ریزی شده و منظم کل گروه قرار داد. اما همه ی آنها یک هدف داشتند و آن تولید ماده ای برای کاربرد ایمن و روشمند در بدن انسان بود. فلمینگ، با سالها تجربه ی انباشته در زمینه ی درک باکتریها و تخریبی که این موجودات انجام می دهند، تحقیقاتی خستگی ناپذیر، گسترده و بی غرضانه روی مشاهداتی که جالب بودند، انجام داد. جذابیت ماجرای کشف پنی سیلین فقط به سبب اطلاع از این نکته نیست که نخستین آنتی بیوتیک چگونه چهره ی جهان را تغییر داد، بلکه درک خصوصیات منحصر به فرد و اصیل دانشمندانی که موفق به انجام این کار شدند نیز به جذابیت آن کمک می کند.
منبع: برچ، بِوِرلی؛ (1385)، آلگزاندر فلمینگ پیشگام در ساخت آنتی بیوتیک، ترجمه ی محمدرضا افضلی، چاپ اول.