نویسنده: دکتر باقر قدیری اصلی




 

جان مینارد کینز(1) در سال 1883، در لندن، در همان شهر و در همان سالی که کارل مارکس (2) چشم از جهان فروبست و در همان سالی که ژوزف شومپتر(3) اقتصاددان بزرگ دیگری در اتریش چشم به جهان گشود پا به عرصه وجود گذاشت. پدرش استاد دانشگاه کمبریج و خودش اول در کالج معروف اِتون که دولتمردزادگان انگلیس در آن جا تحصیل می کردند به تحصیل اشتغال ورزید و بعداً در کمبریج چندی شاگرد آلفرد مارشال بود.
در قرن بیستم هیچ اقتصاددانی، چه در صحنه تئوری و چه در صحنه عملی سیاست اقتصادی به اندازه کینز بر روی اقتصاد سیاسی اثر نگذاشته است. از 1906 تا 1946 او مغز متفکر اقتصاد انگلیس بود.
کینز با آموخته های ریاضی پا به عرصه اقتصاد گذاشت و فقط چند صباحی شاگرد آلفرد مارشال بود که به دعوت او به کار تدریس در کمبریج پرداخت. کینز در اوایل تحقیقات خود از پیروان مارشال و مکتب کمبریج بود که بعداً در همان دانشگاه به مقام استادی رسید. وی قبل از احراز مقام استادی کارمند خزانه داری کل انگلیس در هندوستان بود و در سال 1913 اولین کتاب خود را در نحوه عمل سیستم پایه طلا تحت عنوان «پول و مالیه هندوستان(4) نوشت. در سال 1921، متعاقب استعفای پرغوغای خود از عضویت کنفرانس صلح(5) کتاب دیگر خود را تحت عنوان «اثرات اقتصادی صلح» (6) به رشته تحریر درآورد و درآن به توجیه مخالفت خود با شرائط سنگین غراماتی که منفقین به آلمان تحمیل می کردند پرداخت و در مجامع اقتصادی بین المللی مشهور شد. کینز با انتشار «کتاب احتمالات» (7) در سال 1921 و هجائی معروف خود علیه وینستون چرچیل(8) نخست وزیر مشهور انگلیس در سال 1923 تحت عنوان «اثرات اقتصادی سیاست چرچیل(9) و «رفرم پولی» (10)» و همچنین با انتشار کتاب «رساله در باب پول» (11) در سال 1930 و ارائه نظرات انقلابی در مسئله پول و توصیه تقلیل نرخ بهره شهرتی به سزا یافت. اما به طوری که آقای دکتر حسین پیرنیا در ترجمه کتاب «عقاید بزرگترین علمای اقتصاد(12)» می نویسد: «این کتاب عیوبی داشت که از همه مهمتر این بود که آنچه را برای ساده کردن تجزیه و تحلیل مطالب فرض کرده بود، خیلی از واقعیات دور بود. در نتیجه کینز از کارخود ناراضی بود و تصمیم گرفت به مطالعه و تفکر و بحث راجع به مطالب آن کتاب با همکاران خود ادامه دهد».
آخرین و مشهورترین کتاب کینز تحت عنوان «نظریه عمومی اشتغال، پول و بهره»(13) در سال 1936 منتشر شد و کینز به نهایت شهرت جهانی خود رسید. از آن تاریخ کینز به عنوان یک اقتصاددان انقلابی و نوآور در علم اقتصاد معرفی گشت.
سالی که کتاب نظریه عمومی کینز منتشر شد سالی بود که ممالک اروپائی می رفتند بحران عجیب سالهای 1929... را پشت سر گذارند. و از سالها قبل از 1936، یعنی تقریباً از سال 1923 بریتانیای کبیر گرفتار بحران و بیکاری مزمن بود و در سال 1937 حدود دو میلیون بیکار در انگلیس به دنبال کار می گشتند. کینز می خواست با تئوری اشتغال خود بیکاری را از بین ببرد و آنجا که ابزارهای نئوکلاسیک بعد از سالها نتوانستند کارگر افتد کینز ابزارهایی به دست سیاستگذاران بدهد که جلوی بحران را بگیرند و اشتغال و رونق به وجود آورند.
بیکاری و بحران در آن سالها مشکل زمانه بود. به عقیده لیبرالها چاره درد این بود که بحران را به حال خود بگذارند تا سطح مزدها تقلیل یابد و نرخ بهره تنزل کند و ورشکستگی به وقوع پیوندد تا مؤسساتی که قادر نیستند قیمت تمام شده محصولات خود را با قیمتها که در حال تنزل اند متناسب سازند از بین بروند و آن دسته از موسساتی که قادر به مقاومت باشند کارگران اضافی را اخراج کنند و با تلاش مستمر به منظور تقلیل هزینه تولید پیشرفت فنی را میسر سازند و در نتیجه مؤسساتی که نتوانند وضع خود را با تکنیک زمان متناسب سازند از بین خواهند رفت و بحران برای جامعه مسهل لازمی خواهد بود تا اورگانیسم اقتصاد را پاک کند و کارفرمایان بی عرضه و بی لیاقت را از صحنه فعالیتهای نوین اقتصادی برکنار سازد و شرائطی مناسب برای تعادل فراهم سازد.
علت بیکاری به نظر لیبرالها بالا بردن سطح مزدها به نسبت تنزل مداوم سطح قیمتها بود- ژاک روئف (14) در مقاله معروف «بیمه بیکاری علت بیکاری دائمی(15)» خود بیمه بیکاری را علت بیکاری مزمن دانسته است و تزی شبیه تز روئف توسط یکی از علمای اقتصاد انگلیس به نام پروفسورپیگو (16) ارائه شد.
چاره بحران به عقیده این تئوریسین ها و سایر لیبرالها این بود که چون بیکاری به خاطر بالا بودن سطح مزدهاست و چون بالا بودن سطح مزدها به علت مداخله دولت است پس باید دولت دست از مداخله بردارد و اقتصاد را به حال خود گذارد تا مکانیسم خودکار و ناظم فعالیتهای اقتصادی بتواند آزادانه و بدون مانع موجب برقراری تعادل اقتصادی گردد.
عقیده کینز درست عکس نظر عامه صاحب نظران بود و چاره ای که ارائه می کرد نقطه قرینه و معکوس راه حل های ارائه شده بود. به نظر کینز بیکاری و بحران مولد رفتار کارگران در امتناع از قبول مزد کمتر نیست بلکه کردار دولتمندان موجب بحران و تشدید بیکاری است، زیرا به جای آنکه - مصرف کنند، گنج می کنند و به جای آنکه سرمایه گذاری کنند پس انداز می نمایند - چاره بیکاری مداخله دولت در اعمال یک سیاست همه جانبه سرمایه گذاری است. اینجاست که به قول آلفرد سووی(17) جامعه شناس و اقتصاددان معاصر فرانسه باید گفت «نوآوران بزرگ آنهائی نیستند که درست می بینند بلکه آنهایی هستند که در موقعیت های مناسب راه حلهای مناسب ارائه می کنند و به خاطر ارائه راه حل های مناسب است که کینز در زمره پیامبران بزرگ اقتصاد محسوب می شود».
کینز کمی بعد از انتشار کتاب نظریه عمومی به ریاست بانک انگلیس انتخاب شد و به دریافت لقب لرد نایل گردید.
مقارن پایان جنگ بین الملل دوم که جهان به زعامت آمریکا در تلاش استقرار یک سازمان بین المللی پول بود کینز به نمایندگی انگلیس در کنفرانس برتن و ودز(18) شرکت کرد بدون آنکه موفق شود طرح خود را به کرسی بنشاند به انگلیس برمی گردد. و سال بعد یعنی در سال 1945 به نمایندگی از کشور متبوع خود دوباره به امریکا می رود و قبل از پیاده شدن طرح مارشال قرارداد وام مهمی را با خزانه داری آمریکا امضاء می کند و در سال 1946 بر اثر کسالت قلبی جهانی را بدرود می گوید.
کینز رفورمیست بود، برای دولت وظایف گسترده ای قائل بود ولی با دولتی کردن کامل، مخالف بود و به ابتکارات فردی ارج می نهاد. در این راستا نه تنها با تز نئولیبرالیستی شخصی مثل «هایک» در مقابله با بلوک کشورهای سوسیالیست هم صدائی داشت بلکه در تقریظ کتاب «جاده بردگی» هایک اصول اقتصاد لیبرالیستی او را عمیقاً مورد تحسین قرار داده است. با وجود این، کلاً با برنامه ریزی مخالفتی نداشت منتها با فقدان آزادی و سیاستگذاری های بوروکراتیک جوامع تک حزبی مخالف بود.
کینز یک institutionnaliste یا نهادگرا بود و «هایک» را به دون کیشوت تشبیه کرده است که به نام Common Law در تاریکی علیه آسیاب های قانونگذاران شمشیرمی کشد گروهی معتدل از نئوکلاسیک ها عقاید کینز را باز یافتند.
کینز در قلمرو عملی سیاست تثبیت اقتصادی و هم در قلمرو تئوری پیروان بسیار داشته و هنوز نیز دارد منتها مخالفین سرسخت او مثل فریدمن و هایک با سیاست «تقاضای» کینز ستیز می کنند.
کینز پرسش جدیدی کرده است که در جستجوی آن بود به آن پاسخ دهد. در اهمیت کنیز همین بس که بعد از او دانش اقتصاد مثل قبل از او تحلیل نمی شود، ممکن است به سئوال، برای همیشه پاسخ نداده باشد ولی اقتصاد به تفضل وجود سیاست های اقتصادی سالهای اخیر شکست سیاست اقتصادی کینز نیست، بلکه شکست نسل ما در تحلیل روشن شرایط لزوم برای سازش دادن اشتغال با عدم تورم دست توسعه بدون تورم وجود نداشته است دخالت دولت را به وسیله نجات اقتصاد بدانیم، وسایل دخالت مکفی بود ولی مقامات پولی لیاقت استفاده از آن وسایل را نداشتند.

دو جریان مهم فکری به کینز می تازند: یکی جریان مارکسیست ها و دیگری پیروان مکتب پولی به رهبری میلتن فریدمن استاد دانشگاه شیگاگو. مخالفت مارکسیست ها با کینز جنبه عقیدتی دارد. سرمایه داری به نظر مارکس بر اثر تضادهای موجود گور خود را می کند و سوسیالیسم به جای آن خواهد نشست؛ پس کوشش کینز برای نجات سرمایه داری که خود بدان وابسته است از دیدگاه مارکسیست های متعصب نمی تواند جز به قصد خدمت به طبقه بورژوآزی صورت دیگری داشته باشد. به نظر آنها اندرزهای کینز که در سایه تدابیر سرمایه داری دولتی بتوان سرمایه داری را حفظ و حراست کرد تماماً موافق با منافع انحصارات است.
جریان فکری دیگر مغایر مکتب کینز، جریان فکری پیروان مکتب پولی(پولیان) به رهبری میلتون فریدمن استاد دانشگاه شیگاگو است. به عقیده فریدمن همین مداخلات دولت در امور اقتصادی و اندرزهای کینز و کینزیان سرمایه داری را تهدید می کند. او منکر این مسأله است که دامنه دار شدن بحران 1929 و طولانی گشتن آن به علت مداخله نکردن دولت است بلکه، برعکس می گوید که بحران اقتصادی 1929 و شیوع بیکاری در آمریکا به علت تصدی بد دولت آمریکا بود تا ناشی از بی ثباتی در اقتصاد خصوصی. فریدمن بی صلاحیتی فدرال رزرو سیستم را که یک رویداد کوچک رکود یا انقباض را به فاجعه مبدل ساخته است مقصر می داند: اگر مقامات پولی آمریکا مقدار پولی را که اقتصاد آمریکا بدان نیاز داشت تأمین می کرد آن بحران بزرگ به وقوع نمی پیوست. به نظر فریدمن نادرست است که بگوئیم چون وسایل دخالت وجود نداشته است دولت را وسیله نجات اقتصاد بدانیم. وسایل دخالت مکفی بود ولی مقامات پولی لیاقت استفاده از آن وسایل را نداشتند.
کینز در کتاب رفرم پولی که در سال 1923 منتشر کرد عقایدی شبیه عقاید همکاران کمبریجی خود داشت.
کتاب جامع پولی سال 1930 او با تحلیل دو مرحله ای کلاسیک ها قطع رابطه می کند و با انتشار جنرال تئوری در سال 1936 کینز یا نیسم را بنیان می نهد. کینز برای کتاب اخیر خود خیلی اهمیت قائل بود و به حق عقیده داشت که کتاب نظریه عمومی او قاطعانه تفکر اقتصادی زمانه را عوض خواهد کرد.

پی‌نوشت‌ها:

1. John Meynard Keynes
2. (1818-1883) Karl Marx
3. G. Schumpeter
4. Indian Currency and Finance
5. کینز در کنفرانس صلح سمت مشاور اقتصادی نمایندگان انگلیس را داشت.
6. Economic Consequences of the Peace
7. A Treatise on Probability
8. یعنی سیاست Deflation و سیاست Reevaluation استرلینک را که از سال 1920 تا 1925 توسط وزیر اقتصاد انگلیس وینستون چرچیل اعمال شد به باد انتقاد گرفت.
9. Econmic Consequences of W. Churchill
10. در سال 1923 ATract on Monetary Reforme
11. A Treatise on Money
12. «عقاید بزرگترین علمای اقتصاد» تألیف جرج ساول "George soul" ترجمه دکتر حسین پیرنیا صفحه 230.
13. The General Theory of Employment, Interest and Money
By John Maynard Keynes London Macmillan and Go LTD
و ترجمه آن به زبان فرانسه توسط Jean de Largentaye
Theorie Generale de L'Emploi, de l I,nteret et de La Monnaie Paris Payot
و ترجمه آن به فارسی توسط آقای دکتر منوچهر فرهنگ
14. ژاک روئف از اقتصاددانان معاصر فرانسه و از جمله لیبرالها و مخالفین بنام لرد کینز است. وی در رفرمهای پولی و مالی سال 1928 ریمون پوآنکاره Poincare Raymond مورد مشورت بود و در رفرم معروف پولی و مالی سال 1960 حکومت ژنرال دوگل ریاست کمیته کارشناسان مالی و اقتصادی فرانسه را به عهده داشت.
15. Assurance Chomage Cause du Chomage Permanent
16. پرفسور Pigou نیز مثل کینز از شاگردان بنام آلفرد مارشال بود و کینز در کتاب نظریه عمومی خود شدیداً او را مورد حمله قرار داده است.
17. Alfred Sauvy
18. Bretton-Woods محل وقوع کنفرانس در سال 1944 در آمریکاست که با شرکت 44 کشور جهان (من جمله ایران) برای ایجاد یک سیستم پول جهانی بوجود آمد و تا سال 1971 مقررات آن حاکمیت جهانی داشت.

منبع مقاله: قدیری اصل، باقر؛ (1386)، سیر اندیشه اقتصادی، تهران: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دهم1387.