نویسنده: محمد کاوه




 

به طور کلی‌، مواد مخدر را می توان بر اساس خصوصیات آن به چند دسته تقسیم کرد:

الف- آرام بخش ها یا ضد اضطراب ها (ANXIOLYTIC -MINORTRANQULLIZER)

آرام بخش ها از داروهای مخدری هستند که از نظر پزشکی به منظور کاهش اضطراب و افزایش خواب استفاده می شوند. استفاده از آرام بخش ها بدون تجویز پزشک، ‌سلامتی را تهدید می کند (احمدی، ‌1384، ‌150و 151). این مواد، ‌تضعیف کننده سیستم مرکزی اعصاب و جزء آن دسته از داروهایی هستند که مانند مسکن ها و خواب آورها مصرف کم آنان ایجاد حالت آرامش می کند. اثر کلی آن ها روی هیپوتالاموس است و مصرف زیاد و خودسرانه آن نیز می تواند آثاری مشابه مسکن ها و خواب آورهای قوی از جمله مسمومیت، ‌بیهوشی و کما داشته باشد. آرام بخش ها معمولاً برای ناراحتی های خفیف روانی از جمله: عصبانیت، ‌تند مزاجی، تشنج، اضطراب، ‌بی خوابی، هیجان، بی حوصلگی و هم چنین شل کردن عضلانت به کار می روند (کاکویی، ‌1385، 240) شایع ترین داروهای آرام بخش، ‌موادی شیمیایی به نام بنزودیازپین ها هستند . بنزودیازپین ها می توانند اعتیاد آور باشند. آمارها نشان می دهند که هر سال در ایالات متحده آمریکا هزاران تن از این قرص ها مصرف می شوند. نوع دیگری از این داروها باربیتورات نام دارد. ثابت شده است که باربیتورات ها که یک زمانی نوع شایع داروی آرام بخش بودند بسیار اعتیاد آور بوده و در صورت مصرف مقادیر زیاد بسیار مهلک و کشنده هستند (کالات، ‌1386: 239و 238) باربیتورات ها رشته وسیعی از افسردگی های سیستم مرکزی عصبی را تولید می کنند و به عنوان مسکن خواب آور و ضد تشنج مورد استفاده قرار می گیرند. امروزه از نظر پزشکی به عنوان ضد تشنج مورد استفاده قرار می گیرند. از نظر سوء مصرف، در نیمه اول قرن بیستم خیلی شایع بودند. در حالت مصرف معمولی این داروها ایجاد نوعی مستی می کند که شبیه مستی ناشی از مصرف الکل است. آثار و نشانه های آن عبارتند از: اختلال در صحبت کردن، ‌از دست دادن قدرت هماهنگی امور و معیوب شدن قدرت داوری انسان . متناسب با میزان و مدت مصرف، ممکن است وابستگی جسمانی و روانی نسبت به باربیتورات ها ایجاد شود (رحمدل، ‌1386، 37) معروف ترین باربیتورات ها شامل: سکوباربیتال و پنتوباربیتال می باشند. شناخته شده ترین بنزودیازپین ها نیز عبارتند از: دیازپام، کلردیازپوکساید، ‌فلورازپام، ‌لورازپام، ‌آلپرازولام، ‌تریازولام، ‌اکرازپام و تمازپام (سادوک، ‌1383، ‌83).

ب- توان افزاها یا محرک ها (STIMULUSES)

این گونه مواد فعالیت های سیستم عصب مرکزی مصرف کننده را تحریک و به طور موقت موجب هوشیاری و هیجان و فرونشستن خستگی او می شوند. اما مصرف دراز مدت این مواد قوی ترین تأثیرات فرسایشی را بر بدن مصرف کننده دارد(صدیق سروستانی‌، 1386، ‌174). مهم ترین محرک ها عبارتند از:

* کوکایین(COCAIN)

کوکایین پودر سفید رنگی است که به عنوان داروی محرک استفاده می شود و از برگ گیاهی به نام کوکا تهیه می شود. برگ کوکا را ابتدا بومیان آمریکای جنوبی مصرف می کردند و با جویدن آن می توانستند برای مدتی طولانی بدون غذا به سر ببرند و چندین روز از مناطق کوهستانی بالا روند (رحمدل، ‌21:1386) اما برای نخستین بار در سال 1923 شخصی به نام استاتر (STATTER) موفق به تهیه کوکایین از مواد شیمیایی شد (کاکویی، ‌195:1385) ظاهراً اصل کوکایین از کشور پرو بوده و به وسیله بومیانی که از این کشور رانده شدند به خارج از پرو برده شده است. معتاد به کوکایین پس از کشیدن کوکایین بلافاصله روی صورتش احساس سردی می کند. حالت سُکر و نشئه تدریجی به وی دست می دهد که بی شباهت به مستی الکل نیست. با این تفاوت که پس از کشیدن کوکایین در خود احساس نیرومندی شدیدی می کند؛ میل به فعالیت و جنب و جوش و تحرک پیدا می کند و دلش می خواهد به طور دائم با کسی حرف بزند. اما بعد از 30 تا 40 دقیقه خستگی مفرطی جانشین تحریک اولیه می شود. معتادان به کوکایین معمولاً‌ نفس نفس زده و همیشه چشم به نقطه ای می اندازند . مردمک چشم آنها اتساع یافته و حالت نگرانی و دلهره دائمی دارند. همیشه از چیزی می ترسند و این دلهره و هراس وقتی موقتاً از بین می رود که دوباره کوکایین بکشند. هر قدر طول مدت اعتیاد بیشتر باشد گونه های معتاد بیشتر فرو رفتگی پیدا می کند و رنگ صورتش مات می شود. دهان معتاد به کوکایین همیشه خشک است و هر لحظه از خواب می پرد. او خواب های آشفته می بیند و دائماً موقع خواب در کابوس های وحشتناک به سر می برد. معتاد به کوکایین ساعت ها در برابر آینه می ایستد و به تصویر خود خیره می شود؛ گویی در جلوی تلویزیون ایستاده و تصاویر آن را تماشا می کند. گاهی اوقات چیزهایی به نظرش می رسد و غرق در اوهام و تخیلات می شود. یکی از خصوصیات کوکایین این است که معتاد همیشه نقاطی کوچک و ساده روی لباس یا روی پوست بدن خود می بیند که در حال حرکت است و به تصور این که آن ها شپش یا حشرات دیگری هستند دست خود را پیش می برد تا آن ها را بگیرد و گاهی اوقات سنجاق به پوست خود فرو می کند تا حشراتی را که تصور می کند روی دستش در حرکت هستند و در حال فرو رفتن در بدن می باشند، ‌بیرون بیاورد (شامبیاتی، ‌1385، ‌148و149). از نظر روانی اثراتش از هرویین بیش تر می باشد. بعد از مصرف این ماده، معتاد احساس شعف دارد، زیرا در فرد ایجاد لذت می کند. این ماده اغلب در بیهوشی موضعی مصرف پزشکی دارد( اکبری، ‌241:1385) اما فروید در تحقیقی در مورد امکان کاربردهای پزشکی کوکایین به این نتیجه رسید که اگر چه این داروی مخدر سبب وجد و احساساتی عجیب می شود‌، ولی این ماده نه تنها اعتیاد آور است بلکه موجب مرگ بیماران و مصرف کنندگان نیز می شود(احمدی، 1384:146). کوک (COKE)، برف(SNOW)، توت(TOOT) (صدیق سروستانی، 1386، 186) بلاو (BLOW)، کین (CANE) و فری باس(FREEBASE) نام های مستعار این ماده بین معتادان آمریکایی است. کوکایین معمولاً‌به صورت انفیه مصرف می شود. اما قابل تدخین و تزریق نیز می باشد. مسمومیت آن می تواند منجر به بی قراری، تهییج، ‌اضطراب، پرحرفی، ‌فشار تکلم، تفکر پارانوییدی، ‌پرخاشگری، ‌افزایش میل جنسی، ‌افزایش احساس آگاهی، ‌خود بزرگ پنداری‌، بیش فعالی، بالا رفتن فشار خون، اتساع مردمک چشم، ‌لرز، ‌بی اشتهایی، ‌بی خوابی و حرکات کلیشه ای شود. بارزترین نشانه محرومیت از کوکایین میل مفرط به دارو است و خستگی، ‌بی حالی، ‌احساس گناه، ‌اضطراب، بی ارزشی، احساس ناامیدی، ‌درماندگی و افسردگی‌، معمولاً ظرف چند روز به اوج می رسد(سادوک، 1383، 86و 85). کوکایین مجرای بینی را نیز بی حس می کند و در برخی موارد می تواند به ریه ها آسیب برساند (کالات‌، 1386 :236) از جنبه درمانی، گروه درمانی تکیه گاه اصلی درمان سوء مصرف کوکایین است که در آن، شرکت کننده را به راه بردن مقابله ای ویژه مجهز کرده و از نشانه ها آگاه می سازند. هم چنین این احساس که او تنها نیست را در وی پدید می آورند.

* کراک(CRACK)

این ماده در اوایل پاییز سال 1985 به بازار نیویورک عرضه شد. کراک خطرناک ترین ماده اعتیادآوری است که تا کنون به بازار آمده و تا حدی وابستگی آور است که حتی یک بار مصرف آن فرد را معتاد می کند. کراک اغلب با پیپ های شیشه ای و به صورت مخلوط با توتون سیگار یا پیپ دود می شود. نوع مرغوب این ماده راک(ROCK) نام دارد(کاکویی، 1385:211و 222). کراک، ‌از کوکایین هم اعتیاد آورتر است. کوکایین معمولاً‌ پس از استشمام حدود 8 دقیقه طول می کشد تا به مغز برسد و اثر کند، ‌اما کراک فقط در طول چند ثانیه به مغز می رسد و تأثیرات بسیار شدیدتر و متمرکزتری دارد(صدیق سروستانی، 1386، 188). کراک، ‌کوکایینی است که قبلاً به شکل خالص درآمده و آماده کشیدن است. علت این که به آن کراک می گویند این است که وقتی کشیده می شود صدای ترق و توروق می دهد. کراک ظرف چند ثانیه تأثیر قدرتمندی بر جای می گذارد و از انواع دیگر کوکایین سریع تر اثر می گذارد. این تأثیرات عموماً‌ خوشایند توصیف شده اند؛ هر چند برخی افراد به جای آن از اضطراب شدید خبر می دهند و برخی دیگر دچار حملات قلبی یا سایر عوارض جسمانی شدید می شوند. مصرف بلند مدت کراک می تواند به التهاب گلو، ‌سردرگمی ذهنی، ‌بیماری های ریوی و مشکلات جدی دیگر منجر شود. این دارو اعتیاد آور نیز هست؛هر چند روند اعتیاد آن به قدری آهسته شکل می گیرد که مصرف کنندگان مکرر ممکن است خود را با این احساس کاذب ایمنی فریب دهند که «من می توانم هر وقت که بخواهم آن را مصرف یا ترک کنم» وقتی که فرد آن را مصرف می کند، تجربه دارو به خودی خود به قدری کانون توجه قرار می گیرد که فرد از فعالیت های عادی مانند: خوردن و خوابیدن، ‌سرکار رفتن یا مراقبت کردن از اعضای خانواده غافل می شود (کالات، ‌1386 :236و 237) مصرف کراک عوارض متعددی مانند: کم اشتهایی، بی خوابی، افسردگی، کاهش سریع وزن بدن، ناآرامی و هیجان را به دنبال دارد(کاکویی، 1385:224)

* کافئین(CAFFEINE)

کافئین نیز یک داروی محرک است . قهوه، چای و تعدادی از نوشیدنی های بدون الکل حاوی کافئین هستند. این ماده از آمفتامین یا کوکایین ضعیف تر و کمتر خطرناک است. کسانی که همیشه قهوه مصرف می کنند می توانند به آن وابسته شوند و ترک کردن آن می تواند موجب سردرد و خواب آلودگی شود. بیمارانی که تحت عمل جراحی قرار گرفته اند گاهی از پریشانی خبر می دهند که اطرافیان تصور می کنند ناشی از عمل جراحی است؛ در حالی که این حالت نتیجه مصرف نکردن کافئین است (کالات، 1386، ‌237) یک فنجان متوسط قهوه شامل 100 تا 150 میلی گرم کافئین است. مسمومیت ناشی از آن با علائم بی خوابی، بی قراری، ‌هیجان، ‌برافروختگی صورت، ادرار زیاد، ‌آشفتگی های معده ای و روده ای‌، گرفتگی عضلانی، ‌پریشانی افکار و گفتار همراه است افزایش دوز باعث افزایش علائم اختلالات روان پزشکی نظیر اضطراب و روان پریشی می شود، ‌(مددی و نوغانی، 82: 1384) نیمه عمر کافئین در بدن انسان 3 تا 10 ساعت و زمان رسیدن به اوج غلظت 30 تا 60 دقیقه است. کافئین تمام صفات مواد رایج دارای سوء مصرف را دارد. این ماده به خصوص در مقادیر پایین می تواند به عنوان یک تقویت کننده مثبت عمل کند. تنها 100 میلی گرم از این ماده در انسان می تواند حالت سرخوشی خفیف ایجاد کند؛ولی باید دانست که با افزایش میزان مصرف، ‌دیگر کافئین به عنوان یک تقویت کننده مثبت عمل نمی کند و برعکس، موجب افزایش اضطراب و ملال خفیف می شود(مدرسی، ‌1385، 9) یک انفجار سریع انرژی، افزایش سرعت تنفس و ضربان قلب، افزایش فشار خون و احساس نئشگی حالاتی هستند که کافئین همه این کارها را با چسبیدن به گیرنده های سلولی و آنزیم ها برای آدنوزین یعنی ماده شیمیایی که در تولید انرژی درگیر است، ‌انجام می دهد. زمانی که برای اولین بار کافئین وارد بدن می شود، ‌احساس تحریکی به شخص دست می دهد؛ اما همین طور که سیستم به این دارو عادت می کند، ‌در افرادی که پیوسته از آن مصرف می کنند چنان چه آن دارو را نداشته باشند احساس کندی و تنبلی به آن ها دست می دهد. کافئین معروف ترین دارو در جهان است و پایه اقتصادی بسیاری از کشورها نیز به شمار رفته و عنوان یک قلم از کالاهای غذایی در تجارت جهانی محسوب می شود. برخلاف کوکائین وهروئین، ‌کافئین باعث تحریک مصرف کننده به دزدی از مغازه ها، کشتن و یا خودفروشی برای نگه داشتن عادتش نمی شود. هم چنین برخلاف الکل، کافئین مصرف کننده خود را آهسته و به طور فیزیکی از بین نمی برد. قهوه قانونی است؛ خوشایند است و اثرات منفی جانبی آن ملایم است. اما به هر حال هنوز یک داروی فعال روانی است. این دارو در وضعیت فیزیکی و روانی افراد تغییر ایجاد می کند و باعث تغییرنوع احساسات مردم می شود. ضمن آن که کم و بیش همان قدرت اعتیاد را دارد که داروهای وحشت آور دیگر مانند:الکل، نیکوتین، کوکایین و تریاک دارند(هامر و کوپلند، 1382 :161 و 160).

پ- توهم زاها(HALLUCINOGENS)

داروهایی که اثر عمده آن ها دگرگون ساختن تجرب های ادراکی است، ‌داروهای توهم زا یا روان پریشی زا نامیده می شوند. این داروها عموماً‌موجب تغییراتی در ادراک دنیای درونی و بیرونی می شوند. مثلاً ادراک زمان چنان تغییر می کند که هر دقیقه ممکن است چند ساعت به نظر برسد(اتکینسون، ‌اتکینسون و همکاران، ‌1385، ‌239). اغلب این داروها از قارچ های خاص یا گیاهان دیگر بدست می آیند و برخی از آن ها نیز ساخته می شوند (کالات، ‌1386، ‌242). گونه ای از این مواد به شکل قرص های متنوع و تمبرهایی مانند عکس برگردان وارد می شوند. مصرف توهم زاها چنان تأثیری بر فرد می گذارد که در یک لحظه که او واقعاً فکر می کند که می تواند پرواز کند. به همین خاطر پنجره را باز می کند، سقوط می کند و از بین می رود (هاشمی، 1383: 92). از معروف ترین مواد توهم زا می توان به مواد زیر اشاره کرد:

* کانابیس (CANABIS)

این گیاه به طور خودرو در اکثر مناطق دنیا رشد می کند و به دو صورت شاهدانه نر و شاهدانه ماده می باشد. کانابیس حدود سه ماه بعد از جوانه زدن به رشد کامل می رسد و در زمانی که به گل می نشیند برگ های آن به خصوص برگ های قسمتهای بالایی گیاه ماده دارای غده هایی مملو از رزین می شود که صدها اندام مو مانند تولید می کند. این رزین ها ماده اصلی مخدر و دارای ماده ای به نام تتراهیدروکانابینول (TETRA HYDRO CANNABINOL = THC)است(کاکویی، ‌1385، ‌96و 97). این ماده، ‌گاهی در طبقه توهم زاها قرار داده می شود؛ ولی در واقع طبقه خاص خودش را دارد. این اصطلاح به نوعی شامل برخی از مواد مربوط به آن (گیاه کانابیس، ‌ماری جوانا و هم چنین آن چه برگ های کانابیس و سرشاخه های گل دار معروف است) نیز می شود، نام عامیانه آن «گراس» است که به همه انواع گفته می شود(رحمدل، 1386، ‌20).

* ماری جوانا( MARIJUANA)

ماری جوانا که نام های مختلفی دارد، ‌3000 سال قبل از میلاد مسیح شناخته شده است. این ماده در قرن نهم قبل از میلاد به هندوستان وارد و به شاهدانه هندی معروف شد. سپس از هندوستان به ایران و کشورهای عربی برده شد (رحمدل، 1386 :21)ماری جوانا که در زبان اسپانیایی «ماری خوانا» تلفظ می شود و به معنای «مریم جوان» است. از خرد شده گلبرگ، ‌برگ، ‌تخم و شاخه های ماده گیاه شاهدانه یا (CANNABILIS SATVA)به دست می آید. در بسیاری از کشورها این ماده را در کاغذی سیگارت مانند لوله کرده و می کشند. ماده مؤثر آن عبارت از شیره چسبنده ای است که در جام گل گیاه قرار دارد. مقدار ماده مخدر موجود در خرده های جام و برگ این گیاه خیلی زیاد نیست؛ در نتیجه اثر خفیفی دارد. بررسی های داروشناختی و روان شناختی حاکی از آن است که در اثر مصرف این ماده، ‌دگرگونی هایی در برداشت های حسی و جریان اندیشه پدیدار می شود؛ ولی منجر به پرخاش نمی شود. برخی پژوهش ها نشان داده اند که این ماده اثرات سمی اندکی دارد( شیخاوندی، ‌1379: ‌387).
ماری جوانا صرفاً یک ماده ترکیبی برای دود کردن است و هندیها به آن «بنگ (GANJA)»می گویند(رحمدل، ‌1386، 22و23). بنگ به هر چیزی که از گیاه باقی می ماند گفته می شود (سله چه، ‌1387، ‌18) این ماده باعث تغییر در ادراک عمق، ‌تحریف در ادراک اندازه، ‌کاهش سرعت پردازش اطلاعات دیداری‌، افزایش زمان واکنش در تکالیف ادراکی‌ حرکتی (شمس اسفند آباد، 1384، ‌74و75) ایجاد افسردگی، ‌توهم، ‌عقاید بی ربط و تخریب حافظه می شود (احمدی، 1384، ‌150) از نظر گیاه شناسی گیاهی علفی و سالانه با ساقه ای ضخیم و راست و برگ های پنجه ای است. این گیاه دو پایه بوده و گل های نر خوشه ای و گل های ماده در بغل برگ ها جا دارند. میوه آن خشک و به رنگ خاکستری سبز و براق است. موطن اصلی این گیاه هندوستان است و در مناطق گرم به عنوان گیاه تولید کننده الیاف، روغن دار، ‌دارویی و مخدر کشت می شود. از این گیاه برای تهیه داروهای آرام کننده سیستم اعصاب که در بیماری هایی از قبیل: فشارهای عصبی، اضطراب بیش از حد، ‌کار فکری زیاد، ‌میگرن، سرفه های آسمی و بی حسی موضعی در دندان پزشکی به کار می رود استفاده می شود. این گیاه ماده تخدیر کننده قوی دارد که در صورت مصرف کردن آن یا دود کردن ایجاد حالت تخدیر وهم می کند. PH مناسب گیاه 5/8 تا 6/5 است و به صورت چای، ‌پخته شده در شیرینی، در سالاد، نوشیدنی، بخور، پماد روی محل، ‌به صورت دم کرده، ‌سوزاندن آن و در سیگار استفاده می شود. اگر مقدار مصرف ماری جوانا کم باشد، ‌پیک اثرات پس از 13 تا 20 دقیقه ظاهر می شود. اگر مقدار مصرف زیاد باشد، ‌پیک اثرات پس از 9 تا 17 دقیقه ظاهر می شود(در صورتی که اولین بار مصرف باشد) اما در افراد مصرف کننده بیش ترین آثار بین 4 تا 6 دقیقه پس از آخرین پک سیگار ظاهر می شود(سله چه، 1387 :17و 18). البته ماری جوانا چند مورد مصرف پزشکی بالقوه نیز دارد. به عنوان مثال، این دارو تهوع را کاهش داده، لرزش ها را متوقف کرده، فشار داخل چشم را کاهش داده و بعد از سکته مغزی، ‌از دست رفتن سلول ها در مغز را کاهش می دهد(کالات، ‌1386، ‌240).

* حشیش (GANJA)

حشیش محصول جداگانه ای از شیره چسبنده گیاه کانابیس است. وقتی که این شیره جمع و خشک می شود می تواند به اشکال مختلفی درآید. باید توجه داشت که نباید حشیش را با کانابیس و ماری جوانا اشتباه گرفت اگر چه هم حشیش و هم ماری جوانا از کانابیس گرفته می شوند. در واقع، حشیش محصولی از یک گیاه ماده است که برای به دست آوردن آن باید قسمت سرگیاه را تیغ زد تا به خوبی عمل آید. ماده حاصله از آن «حشیش»و نام هندی آن «گراس»است. حشیش به خاطر کیفیت بالای شیره کانابیس خیلی خطرناک تر از ماری جوانا است و کسانی که دائماً‌ از آن استفاده می کنند اغلب دیوانه می شوند (رحمدل، 1386، ‌20-23). کاربرد حشیش در تاریخ ایران زمین نقش حساسی داشته است. به طوری که فرقه اسماعیلیه را «حشاشیون» می نامیدند. رهبران فرقه اسماعیلیه از حشیش برای ایجاد حالت خلسه در برخی از پیروان استفاده کرده، ‌تصمیمات خود را به آنان القاء می کردند و آنان را برای قتل های سیاسی نظامی یا نشان دادن درجه ایثار خود به امام خویش، ‌به دیگر کشی یا خودکشی وا می داشتند(شیخاوندی، ‌1379، ‌369و 370).
حشیش در کشورهای جهان به صورت های مختلف و به اسامی گوناگون رواج دارد. اثرات حشیش در اشخاص مختلف متفاوت است. «جنون آموک» معروف ترین حالتی است که به اکثر معتادان حشیش دست می دهد. وقتی جنون آموک به کسی دست بدهد، ‌چنان نیروی بدنی غول آسایی پیدا می کند که دو یا سه نفر به راحتی نمی توانند حریف او شوند. چنین آدمی فوق العاده خطرناک شده و اکثر اوقات مجبورند او را از پای درآورند(شامبیاتی، 1385، ‌149).
نام های دیگر حشیش عبارتند از: دیگ (POT) علف هرزه(WEED)، چای (TEA)، داگا(DAGGA) و چرس(CHARAS). شایع ترین اثرات جسمی حشیش عبارتند از: گشادی عروق خونی، تاکیکاردی خفیف در دوز بالا، ‌کاهش فشار خون، ‌افزایش اشتها و خشکی دهان. اثرات جدی حشیش در بیماران مبتلا به مشکلات تنفسی و سرطان ریه بیش تر دیده می شود. هم چنین تخریب در سیستم ایمنی، تخریب کروموزومی، ‌تغییر در غلظت تستوسترون و به هم خوردگی سیکل قاعدگی نیز در پی مصرف حشیش مشاهده می شود. علائم مسمومیت شامل: سرخوشی‌، ‌اضطراب، ‌سوء ظن، ‌خنده های نامناسب و انزوای اجتماعی می باشد. در بعضی از افراد کاهش درجه حرارت و حالت تسکینی خفیف نیز دیده می شود. مصرف طولانی مدت می تواند منجر به افسردگی و اضطراب شود(مددی و نوغانی، 1384، 79و 80) به تازگی نیز مصرف حشیش در بروز سرطان ریه مؤثر شناخته شده است(جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات، 1386، ‌7). از طرفی، محققان امریکایی به این نتیجه رسیده اند که مردانی که به طور متناوب حشیش استعمال می کنند 70 درصد بیشتر به سرطان بیضه مبتلا می شوند. خطر ابتلا در افرادی که از این ماده دست کم هفته ای یک بار استفاده می کنند یا سابقه طولانی مدت در استفاده از حشیش دارند، ‌در مردان حدود دو برابر افرادی است که هیچگاه حشیش مصرف نکرده اند(روزنامه سیاست روز، ش 2176، 4). گزارش انستیتو ملی سوء مصرف مواد(NATIONAL INSTTUTE ON DRUG ABUSE -2004) حاکی از آن است که حدود 50/7 درصد دانش جویان امریکایی در طول زندگی، ‌33/7 درصد در سال گذشته و 19/3 درصد در ماه گذشته حشیش مصرف کرده اند. پلتزر، ‌مالاکا و فاسوانا PELTZER & MALAKA &PHASWANA -2001) نیز در بررسی دانش جویان دانشگاه های آفریقای جنوبی، ‌میزان شیوع حشیش را 6 درصد گزارش کرده اند(طارمیان و همکاران، ‌1386، ‌340).

* ال . اس. دی(L. S. D)

این ماده، ‌مخفف (LTSERGIC SYNTHETIC ACID DIETHYLAMID) می باشد که برای اولین بار در سال 1938 توسط یک المانی به نام آلبرت هافمن (ALBERT HOFFMAN) به طور اتفاقی در آزمایشگاه ساخته شد و تا سال 1950 بیشتر به طور تجربی و به منظور درمان به کار می رفت. برخی از روان کاوان نیز از آن برای وادار ساختن بیماران خود به بازگویی خاطرات متعارض و یا نهفته در درون خود بهره برداری می کردند و بعضی نیز مقدار کم آن را برای بیماران عصبی و الکلی به عنوان روان درمانی تجویز می کردند. اثرات آن که به اصطلاح «سفر» معروف است تقریباً نیم ساعت بعد از تزریق مقدار اندکی از ماده یعنی حدود 150 میلی گرم آغاز می شود(شیخاوندی، ‌1379، ‌389) این ماده مخدر می تواند به شکل قرص باشد؛ولی معمولاً به شکل یک مایع بی رنگ و بو است(رحمدل، ‌1386: 23) مصرف آن در آمریکا بیشتر از سایر کشورها رواج دارد. ال . اس. دی اعتیاد جسمانی ندارد؛ ولی اثرات مغزی و روانی دارد. به همین دلیل زیان بخش است و اعتیاد روانی می آورد(اکبری، ‌1385، ‌241). از آثار منفی ال. اس. دی می توان به: سرگیجه سریع، ‌تهوع، تب و لرز، ‌حالت های شدید هیجانی، بدخلقی و اختلال در حافظه اشاره کرد. افزایش ضربان قلب و فشار خون، ‌قرمز شدن چشم، ‌سرفه، خشکی دهان و آسیب های تنفسی نیز از تأثیرات جسمانی این داروهای مخدر است (احمدی، 1384 :150). هم چنین ال. اس. دی موجب کاهش حساسیت دیداری، ‌تار شدن دید و کند شدن انطباق با تاریکی می شود(شمس ‌اسفند آباد، ‌1384 :74). بعضی از مصرف کنندگان ال . اس. دی دچار توهمات روشنی از رنگ و صدا می شوند. عده ای نیز به تجربه های عرفانی یا مذهبی دست می یابند. واکنش ناخوشایند و ترس آور با سفر بد (BAD TRIP) به دنبال مصرف ال. اس. دی برای هر کسی ممکن است پیش بیاید، ‌حتی کسانی که قبلاً تجربه های خوشایندی را با آن داشته اند (اتکینسون، ‌اتکینسون و همکاران، 1385، ‌40) توهم ناشی از ال. اس. دی. سبب احساس دروغین قدرت و اختلال در درک درست مکان و در نتیجه رفتارهایی مانند پریدن از بالای ساختمان ها یا پریدن جلوی اتومبیل ها و بزرگراه ها می شود (ضیاءالدینی و همکاران، 1388 :19). از طرفی، مدارکی در دست است که نشان می دهد این ماده به کروموزم های انسان لطمه می زند و مصرف کنندگان آن باید احتمال به دنیا آوردن فرزندان ناقص و معیوب را در نظر بگیرند. نشانه هایی نیز در دست است که ال. اس. دی حتی در اشخاص به ظاهر با عزم و اراده هم به ناراحتی های روانی موقتی منجر می شود. اما شخصیت های متزلزل احتمالاً از ناراحتی های روانی طولانی تر رنج خواهند برد. به گفته یکی از پژوهش گران، «ال. اس. دی برای همه دعوتی به جنون موقت و برای بعضی ها جنون همیشگی است». به موجب قانون، در اغلب کشورهای دنیا تولید و فروش ال. اس. دی ممنوع است (گینوت، ‌1386: 172).

* آمفتامین (PHENYL ISOPROPLYAMINE):

دسته ای از ترکیبات شیمیایی محرک و هیجان آور هستند که به طور مصنوعی ساخته می شوند. آمفتامین برای اولین بار در سال 1887 ساخته شد(کاکویی، 1385: 147 و 146). رنگ آن به شکل پودر سفید رنگ و گاهی مایل به قهوه ای روشن می باشد. این مواد به شکل قرص ها و کپسول هایی به رنگ ها و اندازه های مختلف و حتی محلول های قابل تزریق یافت می شوند. سوء مصرف آمفتامین ها به خصوص بعضی از انواع آن مثل: اسپید (SPEED)، ‌شیشه(GLASS)، ‌کریستال(CRYSTAL) و میتسی بوش (MISTSIBUSHIS) اخیراً در کشور ما رواج بیش تری پیدا کرده است و بیشتر توسط جوانان در مهمانی های شبانه مورد سوء مصرف قرار می گیرد (خانکه، ‌نوروزی تبریزی، ‌فلاحی خشکناب، ‌ره گوی و رنجبر، ‌1388، 83). البته مصرف آمفتامین ها در بین جوانان جوامع غربی شایع تر است(احمدی، 1384، 151). گاهی اوقات پزشکان این مواد را برای بیماران خود تجویز می کنند. از آن جایی که آمفتامین سیستم مرکز عصبی را تحریک می کند، لذا بسیاری از رانندگان بیابانی، کارگران شب کار و دانش جویان آن را مصرف می کنند (اکبری، 1385: ‌241). اثرات روان شناختی آن ممکن است ساعت ها دوام بیاورد. فرم خالص آن یخ ICE نام دارد که بسیار قوی می باشد. شیوه مصرف آن استنشاقی، ‌تدخینی، ‌تزریقی (سادوک، ‌1383: ‌85) و خوراکی است که گاهی همراه با مشروب استفاده می شود (خانکه و همکاران، ‌1388: 83). که البته سوء مصرف وریدی آن به مقدار زیادی اعتیاد آور است(مددی و نوغانی، 1384: ‌84). مهم ترین عوارض ناشی از مصرف آمفتامین عبارت است از: احساس گرما، ‌سرخوشی، ‌کم توجهی، ‌ناآرامی، ‌اختلال در حافظه، پرخاشگری‌، هذیان های چشمی و گوشی، کاهش قدرت قضاوت، ‌اختلال در رفتارهای اجتماعی، ناتوانی جنسی، ‌افزایش ضربان قلب و فشار خون، تهوع، بزرگ شدن مردمک چشم، رعشه، ‌بی خوابی و ضعف شدید (کاکویی، ‌1385، ‌152-154).

* مت آمفتامین یا شیشه (METAMPHETAMINE)

مت آمفتامین از مشتقات آمفتامین است. این دارو در جنوب شرقی آسیا به خصوص تایلند، سنگاپور، مالزی، و هم چنین در آزمایشگاه های مکزیک و کالیفرنیا به مقدار زیادی تولید شده و به تمام جهان قاچاق می شود. شکل آن به صورت پودری کریستالی رنگ، بی بو، تلخ مزه و شبیه خرده های یخ است. طریقه مصرف آن به این صورت است که مقداری از شیشه را روی یک تکه فویل آلومینیومی می گذارند ودر زیر آن آتش روشن می کنند. ماده آب می شود و مواد متصاعد شده از آن با تنفس عادی و یا از طریق تنفس مستقیم وارد مغز می شود. البته به تازگی مت آمفتامین به شکل قرص هم به بازار آمده است. این ماده که به خاطر شکل آن در ایران به نام شیشه یا کریستال نامیده می شود برخلاف اکستاسی حالت های هیجانی و سرخی چشم ندارد اما می تواند به سادگی ریشه جوانی را بخشکاند و از بین ببرد.
مت آمفتامین در همان مصارف اولیه بر مغز فرد آسیب جدی وارد می کند و به جای قدرت تشخیص و توان تصمیم گیری او را دچار توهماتی می کند که باعث آزار بیش از حد اطرافیانش می شود. در شرایط حاد‌ این توهمات روانی ممکن است منجر به اسکیزوفرنی شود(کاکویی، 1385: ‌157-159). علاوه بر این، ‌مطالعات کوپر (COOPER-2002)و پرکینز(PERKINS-2002) نشان داده است که گسترش پرشتاب مصرف مواد و مشکلات وابسته به آن در جمعیت دانش جویی و وجود مواد آزمایشگاهی مانند شیشه پی آمدهای زیان باری چون: بی انگیزگی تحصیلی، افت تحصیلی، بیماری های جسمی و روانی، خودکشی، رانندگی با بی احتیاطی، تخریب اموال عمومی، رفتارهای پرخاشگرانه، ‌احساس بی هویتی و رفتارهای جنسی پر خطر را به همراه دارد(طارمیان وهمکاران، ‌1386: ‌336).

* اکستاسی (ECSTASY=X =XTC=MDMA)

واژه اکستاسی در فرهنگ های لغت به معنای: حظ یا خوشی زیاد، وجد، ‌نشاط از خود بی خود شدن و لذت یا شادی عمیق آمده است. این واژه در عرفان نیز به معنای وجد، ‌خلسه، ‌نشئه، ‌جذبه، بیهوشی به هنگام الهام و انصراف روح از تن و اشتغال آن به امور الهی تعریف شده است. اکستاسی در دسته توهم زاهای مصنوعی قرار دارد و منبع گیاهی آن، ‌درخت جوز هندی است که از روغن آن ساخته می شود. قرص های اکستاسی در رنگ های مختلفی مثل :آبی پر رنگ و کم رنگ، خاکستری، ‌صورتی و قرمز مصرف می شود. آمریکا به صورت قرص های خوراکی، آدامس های جویدنی، ‌کپسول، ‌مواد تدخینی و تزریقی و پودر غذایی موجود است (کاکویی، ‌1385 :168-163). در سال 1995 در آمریکا مصرف این قرص ها در پارتی های شبانه موسوم به رِیو(RAVE) به شدت رواج پیدا کرد. هم چنین در زمانی خاص، در اروپا مصرف این نوع مواد انرژی زا و شادی بخش برای کاهش مصرف سایر مواد مخدر تشویق می شد؛ ‌به طوری که مصرف آن در اروپا در سال 1996 از 500 هزار قرص در سال به 30 میلیون قرص در سال 1998 رسید. مصرف این قرص ها بعد از چندین بار مصرف منجر به افسردگی و کاهش هیجانات لذت بخش در فرد می شود (ستوده، 1386، 186). بزرگ ترین گروه اکس باز گروه (PATH LION) بود. این گروه اعتقادات خاصی در مورد قرص اکس داشتند و معتقد بودند انسان با مصرف این ماده به نور و روشنایی می رسد! این اعتقاد خرافی از آن جا سرچشمه می گیرد که فرد پس از مصرف اکستاسی دچار حساسیت شدید به نور می شود تا حدی که گاهی در هنگام شب نیز ناگزیر به استفاده از عینک آفتابی می شود و به همین دلیل معمولاً اکس پارتی ها در محیطی کم نور و نسبتاً تاریک برگزار می شود. علاوه بر این، ‌حرکات ریتمیک چشم، ‌توهمات بینایی، ‌و نیز دیدن هاله ای نورانی اطراف اشیاء از عوارض قرص اکستاسی است. بنابراین القاء و باور این خرافات چندان هم سخت و دشوار نبود. به تدریج با تشکیل گروه های اقماری و با نام های مختلف و تولید روز افزون و البته غیر قانونی اکستاسی با اسامی و نام های مختلف، دامنه اکس پارتی به سراسر دنیا کشیده شد و متأسفانه کشور ما نیز از این گزند بی نصیب نماند و امروزه مصرف این قرص ها و برگزاری اکس پارتی ها از واقعیت های تلخ جامعه ایرانی می باشد(طالب پور، 1387: ‌34). در ایران، ‌اکستاسی به عنوان قرص شادی بخش، با مارک های مرسدس بنز، ریال K. O، صلیب و میتسوبیشی مصرف می شود (ستوده، 1386، ‌186). برخی بررسی ها نشان می دهند که درصد قابل توجهی از جوانان و افرادی که به مصرف اکستاسی و شرکت در اکس پارتی کشیده می شوند متعلق به خانواده هایی هستند که شرایط زیر را دارند:
ـ خانواده هایی که کانون گرم خانواده در آن ها از هم پاشیده و منتهی به طلاق والدین شده است.
ـ خانواده هایی که به هر دلیل فرزندان مجبور هستند در بیشتر اوقات در خانه تنها بوده و به تنهایی زندگی کنند.
ـ خانواده هایی که ارتباط مستقیم وعاطفی بین والدین و فرزندان ضعیف وکم رنگ است.
ـ خانواده هایی که شرایط نشاط و تفریح سالم را برای فرزندان خود فراهم نمی کنند.
ـ خانواده هایی که بنیان ها و باورهای اعتقادی و مذهبی و پای بندی آن ها به آموزه های اخلاقی و دینی ضعیف است.
ـ البته تعداد افرادی که به قشر مرفه و تحصیل کرده تعلق داشته و به اکستاسی آلوده می شوند نیز کم نیست(طالب پور، 1387 :35).
آثار اکستاسی معمولاً 30 تا 60 دقیقه بعد از مصرف آشکار می شود و در عرض 2 تا 4 ساعت به حداکثر می رسد و برای چند ساعت باقی می ماند. برخی از نتایج و آثار مصرف اکستاسی عبارتند از: تعریق، خشک شدن دهان، ‌افزایش فشار خون، ‌افزایش درجه حرارت بدن و ضربان قلب، تهوع، ‌اختلال حافظه، ‌احساس نزدیکی و صمیمیت با دیگران، ‌ترس، ‌جنون، آرامش کاذب، مشکلات کبدی، ‌آسم، ‌کاهش شدید آب بدن، ‌تضعیف سیستم ایمنی بدن، طولانی و زیاد شدن قائدگی در زنان و یا قطع آن(خانکه و همکاران، ‌1388: ‌92). کاهش خواب‌، کاهش اشتها، افسردگی، ‌افزایش حساسیت نسبت به هیجان ها، ‌کاهش توانایی انجام تکالیف بدنی و روانی‌، تغییر در ادراک زمان، ‌خستگی، ‌کاهش لیبیدو، ‌قفل شدن فک ها، ‌افزایش اضطراب و بی قراری، سردرد و تنگ شدن مردمک چشم. برای درمان اعتیاد به این ماده، به روان درمانی و کار سخت گروهی نیاز است و هیچ پادزهری برای مسمومیت بااکستاسی وجود ندارد(کاکویی، 1385: 177-179). از نظر شیوع مصرف این ماده‌، انستیتو ملی سوء مصرف مواد (NATIONAL INSTITUTE ON DRUG ABUSE-2004) گزارش داده است که حدود 12/9 درصد دانش جویان آمریکایی در طول زندگی 4/4 درصدد در سال گذشته و 1 درصد در ماه گذشته اکستاسی مصرف کرده اند(طارمیان وهمکاران، ‌1386: ‌340).

* گرد فرشته یا فن سیکلیدین(PCP)

این ماده، ‌یک داروی هوشبر تجزیه ای است با اثرات توهم زایی که اغلب پارانویا و خشونت غیر منتظره به وجود می آورد و باعث می شود مصرف کننده آن را مورد توجه طبی قرار دهد. این ماده «K ویژه» هم نامیده می شود. نشانه های مصرف آن عبارتند از: ستیزه جویی، تهاجم، تهییج، رفتار تکانشی و غیر منتظره، افزایش فشار خون، ‌افزایش ضربان قلب، کرختی یا کاهش واکنش به درد، تشنج و حساسیت شنوایی. معمولاً ‌با ماری جوانا و توتون دود می شود؛ اما قابل تزریق، ‌خوردن یا استنشاق نیز می باشد. آثار آن وابسته به میزان دوز است. در دوزهای پایین به عنوان مسکن عمل می کند. با دوزهای متوسط ایجاد آتاکسی (فقدان هماهنگی بین احساس ها و افکار)، ‌تشدید رفلکس ها و تعریق می کند و با دوزهای بالا منجر به تحریک، ‌تب، ‌حرکات نابهنجار و نارسایی کلیوی می شود. مسمومیت با مقادیر شدید این ماده می تواند باعث تشنج، تعریق‌، ریزش بزاق، ‌تسکین تنفسی، ‌بهت با چشم های باز، ‌کما و مرگ شود. به دلیل آثار ضد درد، ‌بیمار ممکن است توجهی به جسم خود نکرده و جراحاتی شدید ضمن حالت تحریک و ستیزه جویی پیدا کند(سادوک، 1383: ‌88). تأثیرات فن سیکلیدین در مقادیر مصرف کم به تأثیرات الکل شباهت دارد(کالات، ‌1386: ‌243).

* مواد استنشاقی(NSPIRATLONAL METALS)

انواع زیادی از چسب ها، حلال ها و پاک کننده ها فرار بوده و می تواند به خاطر آثار روان گرا استنشاق شوند. این مواد شامل: بنزین، کروزون، ‌چسب پلاستیک و لاستیک، چسب هواپیما و لوازم منزل، رنگ ها، ‌لاک الکل، ‌لعاب کاری‌، تینر رنگ، ‌بوتیل نیترات و مایعات پاک کننده باشند. مواد استنشاقی را بیشتر نوجوانان متعلق به گروه های پایین اجتماعی اقتصادی سوء مصرف می کنند. برخی از هم جنس گرایان نیز در ضمن عمل جنسی از آمیل نیترات و بوتیل نیترات به منظور تشدید ارگاسم ناشی از تأثیر رگ گشایی این داروها که به احساس سبکی سر، ‌گیجی و نشئگی منجر می شود استفاده می کنند. علائم مسمومیت خفیف شبیه مسمومیت با الکل یا مسکن ها است. آثار روان شناختی این مواد عبارتند از: نشئگی، ستیزه جویی، رفتار تهاجمی، اختلال در قضاوت و رفتار تکانشی. آثار فیزیکی نیز مشتمل بر: آتاکسی، گم شدن زمان و مکان، ‌تکلم مبهم، سرگیجه و کاهش رفلکس ها هستند. آسیب مغزی، آسیب کبدی و ضعف مغز استخوان نیز از عوارض مصرف این مواد می باشد(سادوک، 1383 :88و 89).

ت- کند کننده ها (DEPRESSANTS = DOWNERS)

برخلاف محرک ها، ‌مواد کند کننده موجب کاهش فعالیت سیستم عصبی از طریق تأثیر بر هیپوتالاموس مغز می شوند و به همین خاطر عضلات را شل کرده، ‌اضطراب را از بین می برند. و درد را تسکین می دهند. اختلال تنفسی ناشی از زیاده روی در مصرف این مواد یا مصرف ترکیبی از آن ها با خطر مرگ مصرف کننده همراه است(صدیق سروستانی. 1386 :174و175). تریاک، مرفین و هرویین از مشهورترین مواد کند کننده به شمار می آیند.

* تریاک(OPIUM)

تریاک شیره خشک شده گیاهی به نام خشخاش است که از آن مواد اعتیاد آور گوناگونی مانند: سوخته، ‌شیره، ‌کدئین، ‌مرفین، ‌پتیدین، ‌هروئین، متادون، دیفنوکلاک و بویژه نورفین به دست می آید. رنگ آن معمولاً قهوه ای سیر به شکل خمیر است و بویی خاص دارد. این ماده شایع ترین ماده مخدر مورد سوء مصرف در ایران می باشد(خانکه و همکاران، ‌1388 :76). هم چنین تریاک از قدیمی ترین مواد مخدری است که در اکثر جوامع به ویژه در کشورهای آسیایی و آفریقایی، ‌افراد مسن آن را سوء مصرف می کنند( اکبری، 1385: 240). طریقه مصرف آن به صورت خوردن و کشیدن می باشد. مصرف تریاک نیز مانند سایر داروهای مخدر دارای عوارضی از جمله: تهوع‌، یبوست، ‌تعریق، ‌زیاد شدن ادرار، ‌تنگ شدن مردمک چشم، اشکالات تنفسی، ‌اضطراب، افسردگی، بداخلاقی، ‌خواب آلودگی، از دست دادن اشتها و آسیب های مغزی است(کاکویی، ‌1385: 39-43). در ایران، ‌تریاک از عهد باستان به مقدار کم برای تسکین و درمان بسیاری از امراض به وسیله طبیبان نام آوری مانند: ذکریای رازی و ابن سینا در قرن های دهم و یازدهم میلادی تجویز می شده است (شیخاوندی‌، 1379 :376). اثرات سمی تریاک و مشتقات آن بسیار قوی است؛ تا آن جا که می توان زهر جانوران گزنده مثل عقرب و مار را به وسیله آن خنثی کرد. استعمال تریاک و خوردن آن برای افراد غیر معتاد سم مهلک است و مسمومیت شدیدی ایجاد می کند(شریعتی سبزواری، 1385: ‌68و69).

* مرفین (MORPHINE)

مرفین در سال 1805 به دست یک شیمی دان به نام سرتورنر(SERTURNER) از آلکالوئید تریاک ساخته شد (رحمدل، 1386: ‌20). در واقع از هر 10 واحد تریاک، 1 واحد مرفین خالص به دست می آید که رنگ قهوه ای روشن دارد. علاوه بر نوع پودری آن، به صورت قرص، کپسول و آمپول هم ساخته می شود (صدیق سروستانی، 1386: ‌186 و 185). نام مرفین برگرفته از مرفئوس(MORPHEUS) خدای رویاهای یونانیان است. این دارو مصرف پزشکی بسیار مهمی به عنوان مسکن دارد و در صورتی که برای این منظور استفاده شود اعتیاد آور نیست(کالات، ‌1386 :239). معمولاً شروع مصرف مرفین را به ماه عسل تشبیه می کنند؛ زیرا مرفین تمام احساس ها را تغییر می دهد و به تجربه های ادراکی‌، خلقی و احساسی و اصولاً ارتباطات شخص با دنیای خارج، ظاهر دل نشینی می بخشد. اما پس از اعتیاد به مرفین، زوال سریع فیزیکی روانی و اجتماعی صورت می گیرد و افرادی که قدرت ذهنی خود را حفظ می کنند رنج فراوان می کشند؛ زیرا دیگر از ماه عسل خبری نیست و فقط لحظات پر اضطراب و سخت وجود دارد. مقدار کم مرفین می تواند سبب بروز اختلالات در تعداد تنفس، حجم هوای دم و بازدم و گاهی ایست قلبی شود. هم چنین باعث کاهش ترشح شیره معده و کم شدن حرکات معده و تأثیر در تخلیه محتویات معده به روده می شود که نتیجه آن یبوست است. تهوع و استفراغ، خواب آلودگی، کاهش فشار خون، ‌مشکل در ادرار کردن، اسپاسم صفرا یا مثانه، خشکی دهان‌، تعریق، ‌سردرد، ‌برافروختگی صورت، سرگیجه، کاهش ضربان قلب تپش قلب، ‌افت فشار خون وضعیتی، کاهش دمای بدن، ‌توهم، تغییر خلق وخو، حالت خماری، اختلال در تفکر، تنگی مردمک چشم، ‌کهیر وخارش از عوارض جانبی دیگر مرفین محسوب می شود. البته مرفین اثر متوقف کننده و فرو نشاننده بر دستگاه اعصاب دارد و با تظاهراتی چون: آرامش بخشی‌، خواب آلودگی، تسکین درد و پایین آمدن درجه حرارت بدن، اثر ضد استفراغ دیر رس دارد(اخوان بهبهانی، ‌1385‌، 20).

* هرویین(HEROIN)

این ماده برای اولین بار در سال 1898 تولید شد(رحمدل، 1386: 20). از هر 100 کیلو تریاک 1 کیلو هرویین به دست می آید و بسیار قوی تر و اعتیادآورتر از تریاک است. وقتی انسان هرویینی می شود، از خود بی خود شده و وقتی خمار است حالت جنون به او دست می دهد و هر کاری که انجام می دهد بی اراده است و در قبال هرویین، ‌هر چه که از او بخواهند انجام می دهد. اختلالات قلبی، ‌عروقی، کبدی و تنفسی، انتقال ویروس ایدز و انواع مسمومیت ها به دلیل ناخالصی از جمله عوارض ناشی از مصرف هرویین می باشد(شامبیاتی، ‌1385: 147و148). یافته های هسر، ‌انجلین و پاورز(HSER ANGLIN & POWERS -1993) نشان داده اند که خطرات مصرف هرویین بسیار زیاد است و افرادی که زیاد هرویین مصرف می کنند به طور متوسط در 40 سالگی می میرند( اتکینسون، ‌اتکینسون و همکاران، 1385 :237). هروئین را می شود دود کرد‌، از طریق بینی استشمام کرد، ‌از راه دهان خورد و به زیر پوست، ‌عضله و یا داخل رگ تزریق کرد(صدیق سروستانی، 1386 :186). مطالعات نشان می دهند که در ایران مصرف هرویین تزریقی یکی از مشکلات آسیب زا و جدی است و مهم ترین علت آلودگی به ویروس ایدز در کشور ما به شمار می رود (اختیاری و همکاران، 1387: 270). هرویین معمولاً از طریق ترکیبات شیمیایی ساخته می شود و مصرف آن در بیشتر نقاط رایج است. تا سال 1336 شمسی در ایران معتاد به هرویین وجود نداشت؛ اما از آن زمان به بعد به مرور در تهران و سپس در شهرستان ها مصرف آن شیوع پیدا کرد. در پژوهشی که درباره بررسی علل اجتماعی، روانی و اقتصادی روی آوردن به هرویین و آثار و عواقب آن در دانشکده علامه طباطبایی صورت گرفت، ‌محقق علل روی آوردن افراد به هرویین را تفریح، ‌رفع خستگی، داشتن حرفه ای که به مواد مخدر مربوط می شود، ‌بیماری روانی، ‌افسردگی، تسکین دردهای جسمانی‌، سیاست استعماری دولت های سودجو، ‌سازمان های جنایت کار بین المللی مانند مافیا و قاچاقچیان داخلی که از راه فروش مواد مخدر سودهای کلانی می برند ارزیابی کرد (اکبری، 1385: 240و241). ضیاء الدینی، ‌زارع زاده و حشمتی(1385) متوجه شدند که میزان مصرف هرویین 5/5 درصد می باشد و این افراد علاوه بر خطراتی که سلامتی خود و خانواده آن ها را تهدید می کند، عامل خطری برای جامعه و دوستان به شمار می روند (باریکانی‌، 1387 :196). البته هرویین برای بیمارانی که دردهای مزمن مانند سرطان دارند بسیار مؤثر است(مددی و نوغانی، 1384 :78).

ث- سیگار(CIGARETTE)

شروع اعتیاد در افرادی که زمینه آن را دارند با کشیدن سیگار شروع می شود. سیگار کشیدن مقدمه ای برای ابتلای نوجوانان و جوانان به مواد مخدر است. تحقیقات صورت گرفته نشان می دهند که اکثر معتادان در ابتدا از سیگار شروع کرده اند و سرانجام به کشیدن مواد مخدر به صورت یک اعتیاد عادت کرده اند (اکبری، 1385: 231و232). با این وجود، مصرف سیگار که حاوی ماده مخدر نیکوتین است در بین جوانان مصرف می کنند، سیگار کشیدن کم تر رفتاری نابهنجار تعریف می شود و آن ها به ندرت این مواد را مضر و خطرناک برای سلامتی می دانند. به همین خاطر سیگار به سهولت در دسترس جوانان کم سن و سال قرار دارد (احمدی، 1384: 150). نیکوتین موجود در سیگار به عنوان آلکالوئید گیاه تنباکو، ماده ای اعتیاد آور است که با تأثیر بر مغز، ‌موجب تحریک آن و اشتیاق به مصرف سیگار می شود. این اعتیاد آور بودن نیکوتین از سال 1982 برای دانشمندان روشن شده است، ‌یعنی از زمانی که ویلیام پولین (W. POLLIN) مدیر مؤسسه ملی سوء مصرف مواد (NIDA) در حضور اعضای کنگره امریکا ثابت کرد که مصرف سیگار شکلی از وابستگی به مواد است و نیکوتین تمامی معیارهای موادی که ایجاد وابستگی می کنند را داراست (گلانتر و هارتل، ‌1386: ‌558)؛ زیرا نیکوتین نورون هایی را تحریک می کند که باعث می شوند نورون های دیگر دوپامین را در هسته اَکومبنس آزاد کنند. یعنی همان منطقه از مغز که داروهای اعتیادآور دیگر نیز آن را تحریک می کنند(کالات، 1386: 359و 360). آخرین مطالعات و تحقیقات صورت گرفته در این زمینه نشان دهنده آن است که نیکوتین بر روی دو مکانیسم مشخص در مغز عمل می کند. هر کدام از این مکانیسم ها احتمالاً به تنهایی کافی است که نیکوتین را یک داروی اعتیاد آور کند. اما این دو مکانیسم با یکدیگر گره ظریف و محکمی را برای اعتیاد به وجود می آورند. زمانی که دود سیگار به درون برده می شود، ‌فقط چند ثانیه طول می کشد تا نیکوتین به مغز برسد و اولین مکانیسم وارد عمل شود. نیکوتین به پروتئین ویژه ای که گیرنده نورونی «اَستیل کولین نیکوتینیک» نام دارد و با بادگیری و حافظه درگیر است، می چسبد. در حالت طبیعی با چسبیدن این گیرنده ها می توانند با نیکوتین که یک سم درختی است تحریک شوند. این چیزی است که باعث می شود نیکوتین تحریک کننده مغز شودو راهی است که نیکوتین باعث سرحال شدن مصرف کننده می شود و قدرت تمرکز او را افزایش می دهد. مکانیسم دوم زمانی وارد عمل می شود که نیکوتین، ‌رهایی دوپامین را از هسته اَکومبنس تحریک می کند(هامر و کوپلند، ‌1382: 188). با این حال، ‌در کنار کافئین، ‌نیکوتین وسیع ترین داروی فعال مصرفی در جهان به شمار می رود؛ طوری که تصور مقدار مصرف روزانه آن موجب سرگیجه می شود(همان، 12) از نظر سبب شناسی، ‌برخی مطالعات نشان می دهند که بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی بیشتر از دیگران سیگار مصرف می کنند و شاید یکی از دلایل استعمال سیگار توسط بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، ‌حساسیت فوق العاده محرک های حسی در این بیماران باشد(مددی و نوغانی، 1384 :80). تحقیقات دانشمندان استرالیایی(2006) نیز نشان می دهد که ریشه اصلی و دلیل عمده سیگاری شدن افراد را باید در وضعیت و شرایط مادرشان در دوران بارداری جست و جو کرد. این محققان معتقدند احتمال سیگاری شدن کودکانی که مادرشان در دوران بارداری سیگار می کشیده اند بیشتر از کودکان و نوجوانانی است که مادرشان هرگز سیگار نکشیده اند(کریمی، 1385: ‌23). اما بر اساس تئوری چند مرحله ای اریکسون در مورد تکامل روانی اجتماعی، تلاش برای فائق آمدن بر حقارت و یافتن هویت فردی، ‌از جمله عوامل شروع مصرف سیگار در بین جوانان است. هم چنین بر طبق تئوری فراگیری اجتماعی باندورا بچه ها با مشاهده مصرف سیگار توسط اطرافیان خود، سیگار کشیدن را یاد می گیرند. آن ها به طور ضمنی یاد می گیرند که طبق اظهارات فرد سیگاری، کشیدن سیگار اضطراب و نگرانی را کاهش می دهد و موجب تسکین درد در مصرف کننده می شود. هم چنین آن ها به دفعات شاهد اعمالی هستند که به ظاهر لذت بخش هستند، اما دارای منع اجتماعی و بهداشتی می باشند که آثار سوء آن ها به فوریت مشخص نیست. در خصوص زنان و توجیه علت شیوع سیگار کشیدن در آنان نیز مجموعه ای از عوامل مطرح است که از جمله می توان به: استعداد بیشتر دختران برای تأثیرپذیری از گروه هم سال، اعتقاد به تأثیر مصرف سیگار بر کاهش وزن، ‌پایین بودن سن بلوغ دختران نسبت به پسران و کمبود فعالیت تفریحی دختران اشاره کرد(دفتر پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر، 1381: ‌37-34). هم چنین برخی مطالعات نشان می دهند افسردگی با مصرف سیگار ارتباط دارد و مردمی که اظهار می کنند بیش از حد طبیعی افسرده هستند، ‌نسبت به مردم دیگر 4 برابر آمادگی بیش تر برای سیگاری شدن دارند(هامر و کوپلند، ‌1382 :188). از طرفی، ‌تحقیقات آلوئیس یانگ، گراهام و هانسن (ALOISE YOUNG GRAHAM& HANSEN 1994) نشان داده است نوجوانانی که سیگاری می شوند، ‌اغلب این کار را برای عضویت در گروه هم سالان که مطلوب آن ها تلقی می شود انجام می دهند (اسدورو، ‌1384: ‌168). تعارف سیگار از جانب افراد سیگاری به نوجوانان و جوانان و به دوستان صمیمی خود برای ابراز محبت خویش در کلوپ ها، دسته ها، ‌فرقه ها و هیئت ها چه به صورت رسمی یا غیر رسمی نیز از جمله عواملی است که باعث اعتیاد به سیگار می شود. اما در خصوص پی آمدهای مصرف سیگار، ‌تحقیقات نشان می دهد که از نظر اجتماعی، فرد سیگاری با کشیدن سیگار سلامت و زندگی هم نوعانی که در اطرافش هستند را به خطر می اندازد و با مزاحمت های ناشی از دود سیگار حق آنان را ضایع می کند که این خلاف ارزش های انسانی است(اکبری، 1385 :233و 234). بررسی ها و تحقیقات دیگری نیز نشان داده است که نمره IQ در افراد سیگاری به طور واضحی پایین می آید و سیگار ضریب هوشی و حافظه فرد را مختل می کند. دلیل آن هم این است که نیکوتین و مونوکسیدکربن که در اثر مصرف سیگار وارد بدن می شود به راحتی خون رسانی و اکسیژن رسانی به بافت ها از جمله بافت مغزی را مختل کرده و روند یادگیری را کند می کند(آذری پور، ‌1388: 17). مطالعات متعدد ثابت کرده اند که مصرف سیگار برای بسیاری از سیستم های بدن زیان بار است. مثلاً می تواند باعث بروز بیماری هایی نظیر: کاتاراکت یا آب مروارید، ‌سرطان های دهان، التهاب های عروقی (سندروم برگر)، اسکلروز چند طرفه( ام. اس) دیابت نوع2، ‌سرطان ریه، ‌برونشیت و آمفیزم، ریزش مو، ‌افزایش خطر طاسی سر، سکته و حمله قلبی، کاهش رشد جنین، سقط جنین(جمعیت مبارزه بااستعمال دخانیات، ‌1386: 5-8). تغییرات ژنتیکی دایمی در شش ها و افزایش خطر ابتلا به سرطان ریه شود(احمدی، ‌1384 :150). نتایج یک تحقیق میدانی که بر روی 1600 نفر مبتلا به سرطان حنجره انجام شد نشان داد که 98 درصد آنان سیگاری بوده اند(اسعدی، ‌1381: ‌28، ‌29). هم چنین استعمال سیگار بر بینایی تأثیر می گذارد که بیشتر این تأثیر به خاطر استنشاق مونوکسید کربن است(شمس اسفند آباد، ‌1384 :72). مطالعات مربوط به تأثیر نیکوتین بر جریان خون مغزی نیز نشان داده اند که در کوتاه مدت، ‌مصرف نیکوتین جریان خون مغز را بدون تغییر در متابولیسم اکسیژن مغزی افزایش داده اما مصرف طولانی مدت، ‌آن را کاهش می دهد. در مقابل برای اثرات تحریکی سیستم عصبی مرکزی، نیکوتین به عنوان یک شل کننده عضلات اسکلتی عمل می کند(مددی و نوغانی 1384 :81). از نظر شیوع مصرف، ‌آخرین آمارها نشان می دهند که در هر 8 ثانیه 1 نفر بر اثر مصرف سیگار از دنیا می رود. در این میان، ‌بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، ‌شرکت های دخانی با هدف قرار دادن زنان و دختران جوان در تبلیغاتشان، آمار شیوع مصرف دخانیات را در بین آنان به طرز چشمگیری افزایش داده اند(برادران نصیری، 1389 :1). هم چنین آمارها نشان می دهند که در انگلستان، 21 درصد زنان و 19 درصد مردان سیگار می کشند. اما در ایران، ‌آمار مصرف کنندگان مواد دخانی حدود 10 میلیون نفر است که رقم در میان مردان 20 تا 25 درصد جمعیت و در میان زنان حدود 4/5 درصد می باشد(همان، 17). برخی آمارها نیز حاکی از آن است که 15 درصد ایرانی ها سالانه بین 55 تا 60 میلیون نخ سیگار دود می کنند(اصولی، ‌1387: ‌11). که بالغ بر 1700 میلیادر تومان هزینه دارد. در جهان نیز حدود 1 میلیارد و 300 میلیون نفر سیگار مصرف می کنند که 80 درصد این عده در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند(آقایی، 1389 :5). آمارها هم چنین نشان می دهند که طی سال های 1995 تا 1999 سالانه 440 هزار مرگ ناشی از مصرف سیگار رخ داده و بیش از 12 میلیون مرگ زود هنگام نیز به سیگار نسبت داده شده است. طبق گزارش یونسکو (UNESCO-1999)اغلب افراد مصرف تنباکو را پیش از 18 سالگی شروع می کنند(باریکانی، 1387: 193و 195). پلتزر، ‌مالاکا و فاسوانا (PELTZER MALAKA &PHASWANA-2001) در بررسی روی دانش جویان دانشگاه افریقای جنوبی، ‌میزان شیوع سیگار را در بین آنان 13 درصد گزارش کردند(طارمیان و همکاران، 1386 :340). تحقیقات سانتراک(2001) نیز نشان داد که 18 درصد از جوانان امریکایی سیگار می کشند(احمدی، ‌1384 :150). بررسی انجام شده توسط کان، ‌کینچِن و ویلیامز(KANN KINCHEN & WILLIAMS 2000) در ترکیه و آمریکا که بر روی دانش آموزان آمریکایی انجام شد گویای این واقعیت بود که 35 درصد آن ها طی یک ماه گذشته اقدام به مصرف سیگار کرده بودند. پژوهش های اوزکان و اوزکان (Y. Z OZCAN & K. M OZCAN -2002) نیز نشان دهنده افزایش مصرف سیگار در نوجوانان و جوانان بود. هم چنین یک بررسی در سوریه که توسط مازیاک(MAZIAC-2002) صورت گرفت نشان داد که 17 درصد پسرها و 7 درصد دخترها سیگار کشیده اند؛ که با یافته های بررسی باریکانی(1387) هم خوانی دارد. علاوه بر این، ‌بررسی های انجام شده توسط کنداس، کریس و آنتونی(CONDACE CHRIS & ANTONY -2004) گویای افزایش مصرف سیگار در نوجوانان بود. ضیاء الدینی، ‌زراع زاده و حشمتی (1385) نیز پس از بررسی بر روی دانش آموزان کرمانی سابقه دست کم یک بار مصرف مواد را در 26/5 درصد پسران 11/5 درصد دختران گزارش کردند(باریکانی‌، 1387: 193و 195). در خصوص راه کارهای مؤثر در پیشگیری یا درمان سیگار، نتایج بررسی های محققان دانشگاه مینه سوتا نشان می دهد که وقتی والدین در وعده های منظم با نوجوانان خود غذا می خورند، ‌احتمال این که فرزندانشان در سنین بالاتر به سیگار و مواد مخدر گرایش پیدا کنند بسیار کمتر می شود. این بررسی ها نشان می دهند که درصد مصرف مواد مخدر و کشیدن سیگار در بین دانش آموزانی که با خانواده و دور هم عصرانه و سایر وعده های غذایی را صرف می کنند به میزان قابل توجهی پایین تر است، چون با وجود برنامه های خانوادگی، احتمال فعالیت های پس از مدرسه و داشتن زمان آزاد بیشتر در خارج از منزل کاهش پیدا می کند( هفته نامه سلامت، ش 181 :32). تجربه کشورهای مختلف نیز نشان می دهد که مصور شدن پاکت های سیگار به ناهنجاری ها، ‌کاهش 10 تا 12 درصدی مصرف سیگار را به دنبال دارد (شرافتی 6: 4804). یکی از مهم ترین تحقیقاتی هم که در مورد سیگار کشیدن انجام شده، ‌تحقیقی از مک گوئر (MC. GUIRE,S) است. وی به کمک فیلم های آموزشی، به محصلان نحوه مقابله با فشار دوستان و قدرت «نه گفتن»را آموزش داد. در این فیلم ها، اطلاعاتی در مورد مضرات استعمال سیگار بر بهداشت فردی و اجتماعی، اثرات فشار دوستان در شروع مصرف، اثرات ارتباط نزدیک والدین و دانش آموز در پیشگیری از استعمال دخانیات و تأثیر رسانه های گروهی در تقبیح استعمال دخانیات به مخاطبان داده شد و به دنبال نمایش فیلم ها، ‌مباحثه برای تفهیم بیشتر فیلم ها صورت گرفت. او از دانش آموزان پرسش هایی به عمل آورد و در نهایت با افرادی که تحت آموزش قرار نگرفته بودند مقایسه کرد. نتایج مطالعه 3 ساله او حکایت از آن داشت که دانش آموزانی که تحت آموزش به روش فوق بودند، نسبت به جمعیت عادی و هم چنین هم سن و سال های خود کمتر اقدام به کشیدن سیگار کردند(دفتر پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر، ‌1381: 43و 44). اما ترک سیگار با علائمی همراه است که در عرض 2 ساعت از آخرین سیگار کشیدن شروع شده و در 24 تا 48 ساعت بعد به اوج می رسد(مددی و نوغانی، 1384: 81).

ج- قلیان (HOOKAH)

قلیان وسیله ای آبی است که برای کشیدن تنباکو که در خاورمیانه و آسیای مرکزی متداول است. قلیان برای استفاده از دود حاصل از تماس ذغال گداخته و تنباکو است، که به این عمل کشیدن، ‌قلیان می گویند. برخلاف تصوراتی که قلیان را اعتیاد آور نمی پندارند، این پدیده به علت بالا بودن میزان نیکوتین آن خاصیت اعتیادآوری دارد. از آن جایی که تهیه و تدارک قلیان کمی زمان بر است، کسانی که قلیان را به شکل تفننی استفاده می کنند، ‌وقتی به سطح خونی خاص نیکوتین می رسند و در واقع معتاد به مصرف دخانیات می شوند، ‌راه کار آسان تری را که همان مصرف سیگار است برای رفع نیاز خود در نظر می گیرند و به این شکل اعتیاد به سیگار نمایان می شود. صاحب نظران اجتماعی که مصرف قلیان را یک ضد ارزش فراگیر می دانند، بر این باور هستند که قلیان شبیه یک نوع بازی است و در مصرف آن قبحی وجود ندارد و متأسفانه در میان اقشار جامعه زشتی ویژه ای در پدید قلیان مشاهده نمی شود. روان شناسان نیز معتقدند که قلیان، ‌انگیزه و کشاننده اصلی نیست؛ بلکه کشاننده اصلی خوش گذراندن است که به تدریج جنبه اعتیاد پیدا می کند. روی آوردن به چنین خوش گذرانی ها، ‌ناشی از بیکاری و بی مسئولیتی بیشتر افراد است. یعنی فردی که در محیط خانه هیچ نوع مسئولیتی از او خواسته نمی شود، فضای زندگی خود را با این گونه سرگرمی ها و خوشی ها پر می کند و برای تخلیه روانی نیز در بین بسیاری از خانواده ها به خصوص قشر مرفه محدودیتی وجود ندارد. به همین دلیل این اقشار به چنین پدیده ای روی می آورند و اقشار متوسط و پایین هم از آنان پیروی می کنند. کشیدن قلیان در دختران بیشتر جنبه مد دارد؛ برای این که آن ها می خواهند جلب توجه کنند. استفاده از قلیان در قهوه خانه ها و کافی شاپ ها باعث توقف در اماکنی می شود که اوقات فراغت افراد را پر می کنند و ممکن است شکارگاه افرادی شود که می خواهند اعتیاد را پشت عرصه قلیان فراهم کنند. کارشناسان معتقدند که احتمال سرطان زایی از نوع حاد آن در کسانی که قلیان می کشند بیش از افرادی است که معتاد به سیگار هستند. نامرغوب بودن تنباکو، ‌درجه حرارت زیاد، ‌تولید گاز CO2 و مکش های ریوی، ‌سرطان های مختلفی را برای افراد قلیان کش فراهم می کند. اگر چه استفاده از قلیان به تنهایی یک نوع آسیب اجتماعی به شمار نمی آید، اما جوان هایی که قدرت دفاع از خود و توانایی «نه گفتن» را ندارند، ‌در معرض آسیب های اجتماعی بزرگتری قرار می گیرند(دیوانی، ‌1388، ‌115-118). نتایج یک تحقیق (1387) بر روی 326 دختر و 374 پسر راهنمایی و دبیرستانی در شهر تهران نشان داد که 30/6 درصد این افراد قلیان مصرف کرده اند؛ که با یافته های انجام شده در کشور مصر یعنی 20/4 درصد نزدیک است(باریکانی، ‌1387: ‌195و196). هم چنین آمارها( 1388) در استان تهران نشان می دهد که 48 درصد مردم قلیان می کشند وعوارض مصرف 1 بار قلیان برابر با استعمال 40 تا 80 نخ سیگار است(روزنامه جام جم، ‌ش2851 :17).
منبع مقاله: کاوه، محمد، (1353) آسیب شناسی بیماری های اجتماعی، تهران: جامعه شناسان، چاپ اول.