اثر سلطه
فرانسو آپرو با انتشار کتابهای ارزشمند و نگارش مقالات بسیار در مجله «اقتصاد کاربردی»(2)که خود آنرا در سال 1944 بنیاد نهاد، نفوذ و تاثیر زیادی بر روی اقتصاد دانان نیمه دوم قرن بیستم فرانسه به جای گذاشت.
نویسنده: دکتر باقر قدیری اصلی
فرانسو آپرو (1)استاد برجسته دانشگاه پاریس در سال 1903 در لیون یکی از شهرهای مهم فرانسه، به دنیا آمد و در سال 1987 در گذشت.
فرانسو آپرو با انتشار کتابهای ارزشمند و نگارش مقالات بسیار در مجله «اقتصاد کاربردی»(2)که خود آنرا در سال 1944 بنیاد نهاد، نفوذ و تاثیر زیادی بر روی اقتصاد دانان نیمه دوم قرن بیستم فرانسه به جای گذاشت.
کتاب بزرگ اقتصاد قرن بیستم که فشرده مقالات او در طی سالهای 1948 تا 1960 و خلاصه اندیشه او از زندگانی اقتصادی قرن بیستم است در چند کلمه اینطور خلاصه می شود: واحدهای بزرگ اقتصادی، بنگاه ها، گروه های مؤسسات، ملتها در اقتصاد قرن بیستم نقش اول را دارند.
این نقش آفرینان اقتصاد، به طور روشن و قابل مشاهده، هم از لحاظ وسعت فعالیت و هم از لحاظ قدرت نابرابرند.
کردارهای آنها، نه بین خودشان و نه بین خود با شرکای کوچکترشان با مکانیسم قیمتها سازگاری ندارند.
سازگاریشان با مکانیسم قیمتها تا حدی است که قابل پذیرش جامعه-بر اثر مذاکرات و چانه زنیهای بین گروه ها-باشد، نه بر اثر عملکرد مکانیسم عرضه و تقاضای بازار.
اقتصادی که ما در آن زندگی می کنیم قابل بحث است.
یک چنین بینشی از عملکرد اقتصاد جامعه اساس و بنیان سنتی بینش نوکلاسیکها را که در چارچوب فرضیه برابری عاملین اقتصادی تحلیل می کنند زیر سئوال می برد.
فرانسوآپرو با بینشی «انسانی و اومانیستی»به تحلیلی از شرایط پیشرفت اقتصادی اجتمایی و به تعریف اولویت جمعی پوشش «هزینه های انسانی»توسط دولت می پردازد.
این نابرابری که باید آنرا برای فهم زندگانی امروزی به حساب آوریم، هم مربوط به بازیکنان و نقش آفرینان است و هم مربوط به مناطق و ملتها.
اثر سلطه این است که A بر B احراز نفوذ مسلط و اعمال سلطه می کند بدون آنکه B قادر باشد متقابلاً نفوذی تعیین کننده یا برابر آن بر A داشته باشد.
اثر سلطه یکطرفه و دارای خصیصه نامتقارن(3)و برگشت ناپذیر روابط بین عاملان یا بین نواحی است. مؤسسات مسلط، مکتبهای مسلط، ناحیه مسلط و حتی پولهای مسلط وجود دارند.
در فضای پولی پایه طلا، همیشه با درجاتی، یک یا چند اقتصاد مسلط حاکم بوده است.
از دیدگاه فرانسوآپرو، نظریه نئوکلاسیکها نابرابری فضاها را در مسأله رشد که لازم است در نظر بگیرند، در نظر نمی گیرند-قطب های رشد«آثار تجمع»(4)و آثار پیوستگی(5) دارند.رشد یک ناحیه در همان ناحیه، بر اثر ایجاد فعالیتهای مکمل و کمتر کردن هزینه ها، رشد ایجاد می کند. و در این صورت کافیست که دولت امکان گسترش آثار برانگیزاننده ی قطب های توسعه را فراهم و قطب های توسعه را به هم مربوط و پیوستگی ایجاد کند.
پرو بین واحد اقتصادی ساده و مرکب تفاوت قائل است.یک عامل اقتصادی، واحد ساده است؛ ملت Nation یک واحد مرکب است. او بین رشد و توسعه تفاوت قائل است. توسعه ترکیبی است از تغییرات فکری ذهنی و اجتماعی یک جمعیت و یا ملتی که به طور خود افزا و مداوم تولید حقیقی خود را رشد می دهد.
فرانسوآپرو(6)استاد کلژدوفرانس(7)متغیرهایی مانند قدرت را که اقتصاد متعارف ثابت و معلوم فرض می کند وارد تحلیل اقتصادی می نماید و به مفاهیمی جدید مانند قطب توسعه و اقتصاد مسلط می پردازد. پرو با این کار هم از اقتصاد متعارف فراتر می رود و هم از اقتصاد مارکسیست که می پندارد عوامل مذکور به وسیله شیوه تولید تعیین می گردد. در واقع هم اقتصاد لیبرال و هم اقتصاد مارکسیست از تحلیل صریح روابط قدرت خودداری می کنند. اما پرو تحلیل قدرت را اساسی می داند و برخلاف آلفردمارشال که شعار «طبیعت پرش نمی کند»(8) را سرلوحه کتاب «اصول اقتصاد»قرار داده، بر این نکته تأکید دارد که طبیعت همواره دستخوش پرش و جهش است.
گسست ها، عدم قطعیت ها، عدم تقارن ها و نابرابری ها واقعیت روزگار ما است.
«اثر تسلط» که بر «نظریه عمومی قدرت اقتصادی پرو» سایه گسترده، نامتقارن و برگشت ناپذیر است، بدون آنکه کارگزار در ایجاد و بکارگیری آن قصدی داشته باشد. برخلاف اقتصاد متعارف، اثر تسلط تعادل ایجاد نمی کند بلکه باعث تغییرات خود افزا و دیرپا می گردد که در سطح بنگاه، صنعت و اقتصاد ملی و در نهایت اقتصاد بین الملل عمل می کند. به عنوان مثال بنگاه مسلط با یکپارچه کردن عملیات خود می تواند بیشتر به خارج بفروشد و کمتر از خارج بخرد و از موقعیت بازار با قیمت های مناسب برخوردار گردد و بدین سان از مازادی بهره مند شود. طبیعی است که این مازادها با فراهم آوردن وسائل تأمین مالی، بر قدرت بنگاه مسلط باز هم افزاید.
در سطح ملی اثر تسلط، موقعیت اقتصاد مسلط ملی را مشخص می سازد و ملت حقیقی را از ملت صوری متمایز می گرداند. در سطح بین المللی نیز موقعیت اقتصاد مسلط در برابر اقتصادهای زیر سلطه مشخص می شود. نظریه تسلط پرو با نظریه های امپریالیسم از این لحاظ که مستلزم قصد و نیت قدرت مسلط نیست، متفاوت است.
سه ویژگی قدرت چانه زنی، ماهیت و ابعاد فعالیت موجب پویایی اقتصاد مسلط می گردد. علاوه بر بنگاه های مسلط، ملتهای مسلط و مناطق مسلط، حتی پولهای مسلط نیز وجود دارد. در فضای پولی پایه طلا همواره به درجات یک یا چند اقتصاد مسلط حاکم است.
فرانسوا پرو دو مفهوم زمان و فضا را نیز که اقتصاد متعارف نادیده گرفت در تحلیل وارد کرد. به عنوان مثال با توجه به نابرابریهای فضاهای اقتصادی، پرو «قطب توسعه»را پیش کشید. رشد و توسعه در هیچ جا بنحو یکسانی توزیع نشده است و در نقاط معینی پدیدار می گردد که بتواند آثار انتشار یا آثار توقف پخش کند.
قطب توسعه، یک واحد اقتصادی محرکه است یعنی بر دیگر واحد هایی که با آن در ارتباط هستند دارای آثار انتشار است. آثار انتشار یا آثار فراز است یا آثار نشیب. واحد محرکه خرید محصولات واسط را از دیگر واحدها و خدمات کار و مدیریت و سرمایه را افزایش می دهد. همچنین موجب افزایش فروش به دیگر واحدها و ازدیاد مصرف نهایی می گردد. چنانچه برایند همه کوشش هایی که واحد مذکور موجب می شود مثبت باشد آن واحد در فضای اقتصادی و اجتماعی معین، محرکه است به این معنا که ساختارها را به گونه ای تغییر می دهد که محصول واقعی خالص کل مجموعه مذکور از نرخ رشد بالاتری برخوردار گردد.
قطب توسعه به دلایل فنی اقتصادی قطب توسعه است و نباید آن را با مرکز تصمیم گیری حاکم بر قطب توسعه اشتباه کرد. اغلب اوقات، در کشورهای توسعه نیافته، قطب توسعه تابع تصمیم گیری گروه های اقتصادی مالی است که جمعاً با قوای عمومی داخلی یا خارجی عمل می کنند. از این روی تصمیم گیری درباره قطب توسعه نه تنها موجب رشد که موجب توسعه سرزمینها و جمعیتها می گردد. عدم تعادل در تراز خارجی، نرخ سرمایه گذاری تولید محصولات غذایی و صنایع تبدیلی محلی، ایجاد می کند.
قطب توسعه علاوه بر اینها، دارای آثار تجمع و آثار پیوستگی است.
قطب توسعه فعالیت های تکمیلی فراهم می آورد که فرصتهای خود افزای منفعت و هزینه را در یک نقطه بر می انگیزد(آثار تجمع). سرمایه گذاری های وسایل حمل و نقل و ارتباطات میان واحد ها آثار پیوستگی ایجاد می کند به گونه ای که موجب ازدیاد خود افزای عرضه و تقاضا شده دامنه ممکنهای تولید کننده های محلی را گسترش می دهد. آثار تجمع و پیوستگی فعالیت های جدیدی را پدیدار می سازند.
رشد عدم تعادل است. توسعه عدم تعادل است. استقرار قطب توسعه سلسله ای از عدم تعادل اساسی اقتصادی اجتماعی بر می انگیزد. قطب توسعه مزدها و درآمد های پولی اضافی توزیع می کند بی آنکه لزوماً تولید محلی کالاهای مصرفی را افزایش دهد؛ نیروی کار را جابجا می کند و از مبداشان جدا می سازد بدون آنکه الزاماً برای آنان چارچوب اجتماعی جدیدی فراهم آورد. سرمایه گذاری، ترافیک، نوآوری فنی و اقتصادی را به گونه ای خود افزای متمرکز می کند بدون آنکه الزاماً برای دیگر نقاطی که رشد و توسعه آنان عقب مانده است: مزیتی فراهم آورد.
بنابراین، رشد و توسعه مجموعه سرزمینها و مردم جز با آزمایش آگاهانه محیط پخش آثار قطب توسعه، بدست نخواهد آمد. قوای عمومی می توانند رشد یک صنعت یا یک فعالیت را به رشد یک ملت تبدیل کنند و توسعه های پراکنده را به توسعه ای منظم مبدل سازند.
فرانسو آپرو با مهارت تمام فنون ریاضی را برای بیان واقعیت بکار می گیرد بدون آنکه اجازه دهد این فنون پیچیده بر تحلیلش مسلط گردد.
فرانسو پرو با «نظریه عمومی قدرت اقتصادی» در صدد تبیین اقتصاد نوع بشر، اقتصاد جهانی و تعمیم یافته است که سرمایه داری و سوسیالیسم مصادیق آنند.
پرو اقتصاد تعمیم یافته را سازمانی می داند مبتنی بر تعمیم رعایت قوانین اقتصادی عینی، بدان گونه که علم اقتصاد آنها را تعریف می کند.
نظریه عمومی قدرت اقتصادی را فرانسو آپرو در دهه های 1940و 1950 ارائه کرد- یعنی اندکی پس از آنکه نظریه های کینز، تحلیل داده و ستانده، برنامه ریزی ریاضی و نظریه بازیها در جریان اصلی اقتصاد جذب شده بود و اقتصاد برای تغییر عمیق دیگری آمادگی نداشت. از این روی نظریه عمومی تسلط اقتصادی پرو، تحلیل متعارف را متزلزل نساخت اما تغییراتی در انگاره (Paradigme) ایجاد کرد. در واقع فرانسوآپرو از نظریه عمومی خود نظریه های فضای اقتصادی و قطب های توسعه را استخراج کرد که به نوبه خود به نظریه های تغییر ساختاری، رشد اقتصادی نامتوازن و توسعه منطقه ای رهنمون گردید که همگی از لحاظ نظری و علمی در برنامه ریزی منطقه ای مطرح است.
پی نوشت ها :
1 Franc,ois Perroux(1903-1987)
2 Institut de sciences Econonmiques Appliquees
3 Dissymetrie
4 Effets D' agglomeration
5 Effts de jonction
6 Franc,ois Perroux
7 College de France
8 Natura non facit Salfum
-Economie du xx eme Siecle Preesse Universitaire de France(P.U.F(1961
-LA Coexistence Pasifique Paris P.U.F1958 در سه جلد
-Economie des Jeunes Nations ،Industrialisation et Groupement de Nations 1962
-Independance de la Nation Aubier Montaigne 1969
-Pouvoir et economie 1973
-L' europe Sans Rivages Paris 1954
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}