ضرورت انتظار ازمنظر روایات
در تفکّر شیعی، انتظار موعود، به عنوان یک اصل مسلّم اعتقادی مطرح بوده و در بسیاری از روایات بر ضرورت انتظار قائم آل محمد علیه السلام تصریح شده است، که از جمله می توان به روایات زیر اشاره کرد:
نویسنده: ابراهیم شفیعی سروستانی
در تفکّر شیعی، انتظار موعود، به عنوان یک اصل مسلّم اعتقادی مطرح بوده و در بسیاری از روایات بر ضرورت انتظار قائم آل محمد علیه السلام تصریح شده است، که از جمله می توان به روایات زیر اشاره کرد:
1. محمد بن ابراهیم النعمانی در کتاب الغیبه روایت کرده است که روزی امام صادق علیه السلام خطاب به اصحاب خود فرمودند:
اَلا اُخبِرُکُم بِما لا یَقبَلُ اللهُ، عزَّ وَ جلَّ، مِنَ العِبادِ عَمَلاً الّا بهِ؟ فَقُلتُ: بَلی، فَقَالَ: شَهادَهُ اَن لا الِهَ الّا اللهُ، وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ [رَسُولُهُ]، وَ الاقرارُ بِما اَمَرَ اللهُ، وَ الوِلایَهُ لَنا، وَالبرائهُ مِن اعدائَنا- یَعنی الاَئِمَّهَ خاصَّهً- وَالتَّسلیمُ لَهُم، وَالوَرَعُ، وَ الاجتِهادُ، وَالطُّماَنینَهُ، والانتظارُ لِلقائمِ، عَلَیهِ السَّلامُ. (1).
آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای، صاحب عزت و جلال، هیچ عملی را جز به آن از بندگان نمی پذیرد؟ گفتم: چرا فرمود: گواهی دادن به اینکه هیچ شایسته پرستشی جز خداوند نیست و اینکه محمد [صلی الله علیه و اله] بنده و فرستاده اوست، و اقرار کردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده، و ولایت ما، و بیزاری از دشمنانمان- یعنی خصوص امامان- و تسلیم شدن به آنان، و پرهیزکاری و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم (علیه السلام).
2. ثقه الاسلام الکلینی در کتاب الکافی روایت می کند که روزی مردی بر حضرت ابوجعفر امام باقر(علیه السلام) وارد شد و صفحه ای در دست داشت؛ حضرت باقر(علیه السلام) به او فرمود:
هَذِهِ صَحیفَهُ مُخاصِمٍ سَاَلَ عَنِ الدِّینِ الَّذی یُقبَلُ فیهِ العَمَلُ. فَقَالَ: رَحِمَکَ اللهُ. هذَا الَّذی اُریدُ. فَقَالَ اَبُوجَعفَرٍ(علیه السلام): شَهادَهٌ اَن لا الِهَ الَّا اللهُ وَحَدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسوُلُه وَ تَقِرُّ بِما جاءَ مِن عِندِ اللهِ وَ الوِلایَهُ لَنا اَهلَ البَیتِ، وَ البَرائَهُ مِن عَدُوِّنَا وَ التَّسلیمُ لِامرِناً، وَالوَرَعُ، وَ التَّواضُعُ وَ انتِظارُ قائِمِنا، فَاِنَّ لَنا دَولَهً، اِذا شاءَ اللهُ جاءِ بِها. (2)
این نوشته مناظره کننده ای است که پرسش دارد از دینی که عمل در آن مورد قبول است. آن مرد عرض کرد: رحمت خداوند بر تو باد همین را خواسته ام. پس حضرت ابو جعفر باقر(علیه السلام) فرمود: گواهی دادن به اینکه خدا یکی است و هیچ شریکی برای او وجود ندارد، و این که محمد بنده و رسول اوست، و این که اقرار کنی به آنچه از سوی خداوند آمده، و ولایت ما خاندان و بیزاری از دشمنان ما، و تسلیم به امر ما، و پرهیزکاری و فروتنی، و انتظار قائم ما، که ما را دولتی است که هر وقت خداوند بخواهد آن را خواهد آورد.
3. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از «عبدالعظیم حسنی» روایت می کند که: روزی بر آقایم محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن ابی طالب(علیهم السلام) وارد شدم و می خواستم که درباره قائم از آن حضرت سؤال کنم که آیا همان مهدی است یا غیر او پس خود آن حضرت آغاز سخن کرد و به من فرمود:
یا ابَا القاَسِمِ، اِنَّ القائِمِ مِنّا هُوَ المَهدِیُّ الَّذی یَجِبُ اَن یُنتَظَرَ فی غَیبَتِهِ وَ یُطاعُ فی ظُهُورِهِ، وَ هُوَ الثَّالِثُ مِن وُلدی. (3)
ای ابوالقاسم! بدرستی که قائم از ماست و او است مهدی که واجب است در [زمان] غیبتش انتظار کشیده شود و در [زمان] ظهورش اطاعت گردد، و او سومین [امام] از فرزندان من است.
روایات یاد شده و بسیاری روایات دیگر- که در این مجال فرصت طرح آن ها نیست- همگی بر لزوم انتظار حضرت قائم در دوران غیبت دلالت می کند، اما حال باید دید که انتظار- که این همه بر آن تاکید شده و یکی از شرایط اساسی اعتقاد اسلامی شمرده می شود- چه فضیلتی دارد و در کلام معصومین(علیهم السلام) از چه جایگاهی برخوردار است.
1. محمد بن ابراهیم النعمانی در کتاب الغیبه روایت کرده است که روزی امام صادق علیه السلام خطاب به اصحاب خود فرمودند:
اَلا اُخبِرُکُم بِما لا یَقبَلُ اللهُ، عزَّ وَ جلَّ، مِنَ العِبادِ عَمَلاً الّا بهِ؟ فَقُلتُ: بَلی، فَقَالَ: شَهادَهُ اَن لا الِهَ الّا اللهُ، وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ [رَسُولُهُ]، وَ الاقرارُ بِما اَمَرَ اللهُ، وَ الوِلایَهُ لَنا، وَالبرائهُ مِن اعدائَنا- یَعنی الاَئِمَّهَ خاصَّهً- وَالتَّسلیمُ لَهُم، وَالوَرَعُ، وَ الاجتِهادُ، وَالطُّماَنینَهُ، والانتظارُ لِلقائمِ، عَلَیهِ السَّلامُ. (1).
آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای، صاحب عزت و جلال، هیچ عملی را جز به آن از بندگان نمی پذیرد؟ گفتم: چرا فرمود: گواهی دادن به اینکه هیچ شایسته پرستشی جز خداوند نیست و اینکه محمد [صلی الله علیه و اله] بنده و فرستاده اوست، و اقرار کردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده، و ولایت ما، و بیزاری از دشمنانمان- یعنی خصوص امامان- و تسلیم شدن به آنان، و پرهیزکاری و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم (علیه السلام).
2. ثقه الاسلام الکلینی در کتاب الکافی روایت می کند که روزی مردی بر حضرت ابوجعفر امام باقر(علیه السلام) وارد شد و صفحه ای در دست داشت؛ حضرت باقر(علیه السلام) به او فرمود:
هَذِهِ صَحیفَهُ مُخاصِمٍ سَاَلَ عَنِ الدِّینِ الَّذی یُقبَلُ فیهِ العَمَلُ. فَقَالَ: رَحِمَکَ اللهُ. هذَا الَّذی اُریدُ. فَقَالَ اَبُوجَعفَرٍ(علیه السلام): شَهادَهٌ اَن لا الِهَ الَّا اللهُ وَحَدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسوُلُه وَ تَقِرُّ بِما جاءَ مِن عِندِ اللهِ وَ الوِلایَهُ لَنا اَهلَ البَیتِ، وَ البَرائَهُ مِن عَدُوِّنَا وَ التَّسلیمُ لِامرِناً، وَالوَرَعُ، وَ التَّواضُعُ وَ انتِظارُ قائِمِنا، فَاِنَّ لَنا دَولَهً، اِذا شاءَ اللهُ جاءِ بِها. (2)
این نوشته مناظره کننده ای است که پرسش دارد از دینی که عمل در آن مورد قبول است. آن مرد عرض کرد: رحمت خداوند بر تو باد همین را خواسته ام. پس حضرت ابو جعفر باقر(علیه السلام) فرمود: گواهی دادن به اینکه خدا یکی است و هیچ شریکی برای او وجود ندارد، و این که محمد بنده و رسول اوست، و این که اقرار کنی به آنچه از سوی خداوند آمده، و ولایت ما خاندان و بیزاری از دشمنان ما، و تسلیم به امر ما، و پرهیزکاری و فروتنی، و انتظار قائم ما، که ما را دولتی است که هر وقت خداوند بخواهد آن را خواهد آورد.
3. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از «عبدالعظیم حسنی» روایت می کند که: روزی بر آقایم محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن ابی طالب(علیهم السلام) وارد شدم و می خواستم که درباره قائم از آن حضرت سؤال کنم که آیا همان مهدی است یا غیر او پس خود آن حضرت آغاز سخن کرد و به من فرمود:
یا ابَا القاَسِمِ، اِنَّ القائِمِ مِنّا هُوَ المَهدِیُّ الَّذی یَجِبُ اَن یُنتَظَرَ فی غَیبَتِهِ وَ یُطاعُ فی ظُهُورِهِ، وَ هُوَ الثَّالِثُ مِن وُلدی. (3)
ای ابوالقاسم! بدرستی که قائم از ماست و او است مهدی که واجب است در [زمان] غیبتش انتظار کشیده شود و در [زمان] ظهورش اطاعت گردد، و او سومین [امام] از فرزندان من است.
روایات یاد شده و بسیاری روایات دیگر- که در این مجال فرصت طرح آن ها نیست- همگی بر لزوم انتظار حضرت قائم در دوران غیبت دلالت می کند، اما حال باید دید که انتظار- که این همه بر آن تاکید شده و یکی از شرایط اساسی اعتقاد اسلامی شمرده می شود- چه فضیلتی دارد و در کلام معصومین(علیهم السلام) از چه جایگاهی برخوردار است.
پی نوشت ها :
1. محمد بن ابراهیم النعمانی، کتاب الغیبه، ص 200، ح 16.
2. محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، ج 2، ص 22، ح 13.
3. ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 377، ح1.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}