چهل قدم به سوی بالندگی در صحنه زندگی
قدم اول:
اول آبان سال(1382 ش.)به نام روز برنامه ریزی نامیده شده وشاید استفاده ما از این معنا؛ این باشد که مهرماه، فرصت آغازین حرکت و مقدمات برنامه های کلان سالیانه است و آبان پر از برنامه هاست. تمام فرصت عمر، فرصت کارهای بزرگ است و این فرصت از جهتی کوتاه است؛ به قول پرمودا بترا و وی جی بترا: «لذت بزرگ در زندگی، انجام دادن کارهایی است که دیگران می گویند و نمی توانند انجام دهند و شما در فرصت مناسب و به صورت بهینه انجام می دهید؛ پس بهتر است که کاری مهم را در اولویت قرار دهیدقدم دوم:
سخن گانیه در سال(1987 م.)گفته است:«در تحقیقات روان شناسی ثابت شده است که انسان دارای افکار بار ارزشی است که به سهولت می تواند آنها را در صحنه های زندگی و درقالب موفقیت، به منصه ظهور برساند؛ به شرطی که برنامه ریزی کند.»(1)
قدم سوم:
اپیکت، رفتار شناس و استاد علم النفس می گوید:«همواره با برنامه باش؛ با خود باش و از خویشتن سؤال کن و با خود صحبت کن؛ چون خیلی چیزها داری که به خودت بگویی و خیلی سؤال ها داری که باید از خودت بپرسی.»
قدم چهارم:
سه چیز عمده وجود دارد که ارتباط دنیای ناسوت با ملکوت را هموار می کند و در این ماه پربرکت، برنامه های زندگی معنوی، یکی نماز است که کلام ما با معبود و معبود با ماست و دیگری قرآن است که کلام معبود با عبد است و دیگری دعاست که نجوا با خالق توسط مخلوق است.قدم پنجم: معنویت
چه زیبا گفته اند که شب های معنوی، فرصت است و شب های بزرگ، قبل شب میلاد ائمه(ع) و شب های قدر وماه رمضان و شب های اعیاد بزرگ و شب های محرم، همه شب های فرصت است؛ شب های شدن و پیمودن و حرکت و دوری از رکود و توقف و استهلاک است.قدم ششم: سخن عرفا
برخی عرفا عقیده دارند که شب بزرگ، فرصت روز بودن است و روزهای بزرگ، در پس شب های بزرگ حاصل می شود و هرکسی شب بزرگ نداشته باشد، روز بزرگ نخواهد داشت(2) و ماه رمضان، ماه خودسازی و ماه برنامه ریزی مادی و معنوی و تحصیلی است.قدم هفتم: شفافیت روح
بعضی معتقدند که شفافیت و نورانیت روح و روان، در شب های بزرگ متبلور می شود و اتفاقا بسیاری از تصمیمات بزرگ را می توان در این شب ها گرفت.نقل است که در واقعه جاودان کربلا، شب عاشورا آن قدر بزرگ بود که روز بزرگی مثل عاشورا را رقم زد تا جایی که مورخ و نظریه پرداز معروفی مثل، ه.س.نیبلت(آمریکایی) آن را بزرگ ترین شب تاریخ انسان ها می داند.(3)
قدم هشتم:
افرادی مثل کورت فریشلر نیز شب عاشورا را جاودان ترین شب تاریخ و انسان های آن را با هدف ترین انسان ها می داند(4). شب های ماه رمضان نیز همین حالت را دارد.قدم نهم:
شب های بزرگ، علاوه بر این که روزهای بزرگی در پی دارند، انسان های بزرگی نیز می سازند. حضرت امام علی (ع)در خصوص انسان های بزرگی که در شب های بزرگ، بزرگی را تجربه می کنند، می فرماید: زُهّاد اللیل و اُسُد النهار(5)، زاهدان و پرهیزکاران شب و شیران روز.قدم دهم: تأثیر دعا و نیایش
وقتی هنگام دعا و نیایش دربارگاه معبود، از وضع آلوده و نامطلوب روح فاصله می گیریم و به وضع شفاف و مطلوب پا می گذاریم و لذت توبه را با چهار چوپ بدن احساس می کنیم، در حقیقت وضع موعود را رقم زده ایم؛ زیرا با نور اعظم جهان، خالق کون ومکان، روح اعلی و معنای بی مثال، هم سخن شده ایم.قدم یازدهم:
فرشتگان همراهان طبیعی دعا هستند. خداوند دعا و هم سخنی با خودش را از جانب معبود در برنامه مطلوب و موعود قرار داده است. وقتی شب، شانه ها در سکوت و تاریکی، در بارگاه خلوت معبود بلرزد، حتما فردا پاها محکم تر و استوارتر و نیت های شفاف تر و چشمان بصیرتر خواهند شد و دیدگان به بد دیدن، آلوده نخواهند شد؛به قول شاعر:
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن / منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
قدم دوازدهم:
تمام فرصت عمر، فرصت کارهای بزرگ است و این فرصت از جهتی کوتاه است؛ به قول پرمودا بترا و وی جی بترا:«لذت بزرگ در زندگی، انجام دادن کارهایی است که دیگران می گویند و نمی توانند انجام دهند و شما در فرصت مناسب و به صورت بهینه انجام می دهید؛ پس بهتر است که کاری مهم را در اولویت قرار دهید.»
قدم سیزدهم:
فراموش نکنیم که باید از سه عامل، به خوبی و به موازات هم بهترین بهره ها را ببریم: زمان، برنامه ریزی و اعتماد به نفس.قدم چهاردهم:
مارتین لوتر کینگ می نویسد:«باید از عامل زمان، به صورت خلاقانه استفاده کنیم و همواره بدانیم که زمان، همیشه برای انجام کارهای بزرگ، مناسب است.»(6)
قدم پانزدهم:
امروزه تخمین زده شده است که یک انسان معمولی در روز، حدود پنج هزار فکر از سرش می گذرد و این رقم زیادی است(7) بعضی از این افکار، مخرب، انتقام گیرانه، منفی، ناآرام، ترسناک، بدبینانه و نگران کننده هستند و برخی نیز مثبت، مفید، ثمربخش و کارآمد هستند؛ حال چه باید کرد؟قدم شانزدهم:
در حقیقت سؤال مهم این است که چه باید کرد؟ در پاسخ باید گفت که برای آرامش، توصیه نمی شود که افکار منفی را کاملا حذف کنیم؛ چرا که برخی از آنها برنامه های ما را جهت می دهند؛ به ویژه افکار نگران کننده که جزئی از زندگی هستند. از این رو ما باید افکار پوچ و انتقام گیرانه و ترسناک را به حداقل برسانیم و افکار مثبت و مفید را تقویت کنیم و آنها را به یک تعادل برسانیم و برنامه های خود را بر مبنای کیفیت ها و بنیادها، بنا نهیم تا به تحول و رشد برسیم.قدم هفدهم:
وقتی افکار بهینه و کارآمد، بیشتر شوند، فرد به مرحله پویایی فکری پا گذارده است و پویایی فکری، عامل بارش مغزی است.قدم هجدهم: شادمانه اول
یکی از عوامل ایجاد کننده فرصت بارش مغزی، شادمانه هاست. شادمانه ها سه دسته اند: یک سری شادمانه ها، تخلیه عواطف و احساسات است؛ مثل خنده؛ حتی اگر با گریه همراه باشد.مطالعه موردی
امروزه درباره قدرت درمانی اشک می نویسند: گریه کردن به ویژه از نوع معنوی آن، درست مانند خندیدن، فواید بسیاری برای سلامتی دارد؛ فشارخون را پایین می آورد و قدرت مجموعه بدن را افزایش می دهد. طی بررسی های سال(2002 م.)مشخص شده است که 85 درصد زنان و 73 درصد مردان بعد از گریه کردن، احساس بهتری دارند.قدم نوزدهم:
به همان نسبت که گریه کردن می تواند باعث سلامتی شود، خودداری از آن و نگه داشتن خشم و غصه، می تواند مضر باشد. تحقیقات نشان می دهد که سرکوب کردن احساسات با بالارفتن فشارخون، عوارض قلبی و سرطان ارتباط دارد. بدن ما از نظر ژنتیکی برای گریه کردن، برنامه ریزی شده است وانکار واقعیت، اثر مخربی بر سلامت جسمانی ما دارد. انکار واقعیت، یکی از بدترین سرکوب هایی است که به ظاهر از مکانیزم های دفاعی شمرده می شود.قدم بیستم: سخن روان شناسان
روان شناسان می گویند درطول برنامه های زندگی- خواه برنامه های مثبت و بهینه یا برنامه های تلخ و گزنده زمانی که حس کردید می خواهید گریه کنید، با آن مقابله نکنید؛ زیرا گریه، یک واکنش احساسی سالم و طبیعی است. از این رو در عالم تشیع، بهترین نوع گریه و همنوایی ها، گریه در شب های وفات ائمه، به ویژه شب های عاشورا و قدر و...می باشد. همنوایی با مصیبت های بزرگ اهل بیت(ع)، آرامش عجیبی را بر روح و روان آدمی مستولی می کند.قدم بیست و یکم: شادمانه دوم
شادمانه دوم، بیاد آوردن موفقیت ها و بهروزی و شاد کامی های مثبت و ارزشمند است که موتور حرکت آدمی به سوی موفقیت هاست و حتی اگر در این زمینه کتاب های رمز موفقیت انسان های جاویدان و انسان های نامی مطالعه شود و احساس کنیم که حرکت ها و برخی تجارب ما مثل آنان بوده است، احساس بودن و شدن می کنیم.قدم بیست و دوم: شادمانه سوم
شادمانه های معنوی است. گویی خداوند، روح انسان را با شادی ها و تعلقات معنوی گره زده است. سبکی روح و روان و جسم، تنها در شادمانه های معنوی نهفته است.قدم بیست و سوم:
در سنت بودایی، مشکلات هم برای رشد و آرامش درونی ضروری شمرده شده اند. یک دعای معروف تبتی می گوید:«در این زندگی به من رنج ها و مشکلاتی عطا کن که قلب مرا بیدار کند و تجربه و تمرین مرا برای آزادی و عشق به همه چیز جهان، به ثمر رساند». به نظر می رسد که وقتی زندگی خیلی راحت و آسان باشد، فرصت ها و جسارت های کمتری برای رشد واقعی نصیب انسان می شود.(8)قدم بیست و چهارم:
یک شاعر عرب می گوید:«فاز باللذات من کان جسورا»؛ کسی لذت های واقعی وعینی و نهایی را می برد که در سختی ها جسور و انتخاب گر باشد و یقینا انتخاب هم باید ارزشمند باشد؛
و در ادبیات پرمغز عربی می خوانیم:«من طلب العلیا لم یغله المهر»؛ کسی که بلندی ها را می جوید، بهای اندک، او را از حرکت باز نمی دارد.
قدم بیست و پنجم:
در برنامه ریزی ها و زندگی مان، باید از حالات روحی به خوبی آگاه شویم؛ زیرا انسان در آغاز روح است وسپس جسم.(9)قدم بیست و ششم:
به طور مثال اغلب دانش آموزان و دانشجویانی که مدت سه ماه تعطیلات تابستانی را در مسافرت و استراحت و یا کارهای متفرقه سپری کرده اند، ممکن است دچار این حالت شوند که کشش درسی شان در مهر و آبان کم شده است؛ این یک حالت روحی زودگذر است.قدم بیست وهفتم:
نباید فراموش کنیم که روان و روح، همنوا با شرایط می شود و این حالت کم کم اتفاق می افتد(10). هر انسان سالمی دارای وسعت نظر، حواس کامل و عقل است. وقتی روحیه را به وضع موجود و با نگرش مثبت عادت دهید، هیچ کاری سخت به نظر نمی آید و مسایل و مشکلات، محال و ترسناک جلوه نمی کنند وحلشان آسان تر می نماید.قدم بیست وهشتم:
نیچه می گوید:«انسان یک چرای بزرگ است که با هر چگونه ای می تواند بسازد.» انسان موجودی سازگاری است که البته نباید سازش کند.»
قدم بیست ونهم: ریشه ناکامی ها
بسیاری از ناکامی ها، غیرواقعی و به معنای تأخیر است و شکست نیست؛ کسی که بتواند در ناملایمات و ناکامی ها بخندد، حتی نخستین طبیعت را نیز بر می انگیزد.قدم سی ام:
زندگی یک مسئولیت بزرگ است و قبول مسئولیت بزرگ، قبول مبارزه، رقابت و رشد است. زندگی هر کس را افکار او شکل می دهد و اندیشه های ما آینده ما را می سازند و بهبودی زندگی، همیشه ناشی از بهتر اندیشی است.قدم سی و یکم:
بزرگ ترین هیجان زندگی، رقم زدن اندیشه های بزرگ است و اندیشه ها در فرصت فرداها نهفته است؛ از این رو بزرگ ترین هیجانات زندگی مربوط به فرداست.قدم سی و دوم:
فردا فرصت به واقعیت رساندن ایده هاست و باید بدانیم که بهترین ایده ها را هم می توان بهتر کرد. انسان در بعد کیفیت، نهایت ندارد.قدم سی و سوم:
خداوند انسان را به گونه ای آفریده است که اگر بخواهد بلغزد، هیچ نهایتی برای مراحل فرودین و سقوط او نیست و دره های ویل و سرگردانی، دهان گشوده و عمیق است و محل لغزش لجن گاه است ولجن لیز است وآدمی سُر می خورد و گاهی در تخریب خود، تسلیم می گردد. از طرف دیگر اعلی علیین و مراحل فرازین و رشد هست؛ تاجایی که یتیم مکه، محمد مصطفی (ص) -ختم رسل- به جایی می رسد که جبرئیل نیز نمی تواند به آن جا قدم بگذارد.قدم سی و چهارم:
در مسیر شدن و رشد، به ویژه در سه بُعد:تحصیل، معنویت وتکامل روحی و روانی از دوستان و همراهان سخت عناصر(نه سست عناصر)، نباید غافل شد.قدم سی و پنجم:
روان شناسان می گویند:کسی که دوستان خوب و ارزشمندی دارد، نیازی به آیینه ندارد (12)قدم سی و ششم: نقش
بقول مورخان: هر کس تاریخ را عمیقا مطالعه کند، خواهد دید که پشت سر هر انسان موفقی، زنی وجود دارد که برای او فرصت های بودن را رقم می زند. این زن خواه مادر، خواهر، دایه، خاله، عمه، همسر یا ولی دیگر باشد.روان شناسان نیز عقیده دارند که در زندگی افراد فرهیخته، دانشمند، مخترع و مبتکر، وجود دوستان ارزشمند، کاملا محسوس است.
قدم سی و هفتم:
اگر دوستان خوبی ندارید، شاید معنایش این است که در حد مطلوب تلاش نمی کنید و آدم شناس نیستید و بدتر از آن، اگر دوستان بد در کنار شما هستند، نشان گر این است که نه تنها در شناخت خوبی ها و خوب ها مشکل دارید، بلکه در طرد بدها و بدی ها هم ضعف دارید.قدم سی و هشتم:
انسان ها به صورت نابغه، برنامه ریز، مسلط و موفق متولد نمی شوند؛ بلکه این امور، تدریجا و با سعی و تلاش و شناخت و دقت حاصل می شوند؛ یکی از راه های کسب این امور، دقت در انتخاب دوستان است.قدم سی و نهم:
امام علی (ع)می فرماید:«بدترین فرد کسی است که دوستانی ندارد و بدتر از او کسی است که دوستان خوبش را هم از دست می دهد.»
قدم چهلم:
یکی از عناصر عمده موفقیت انسان، دوستی با بزرگان و اندیشمندان است. در دوران دانشجویی، دوستی، احترام و نزدیکی به اساتید فرهیخته که اقیانوس های عمود بر زمین می باشند، از عوامل مهم موفقیت است.امام علی النقی(ع)می فرماید:
«ان العالم و المتعلم شریکان فی الرشد»؛ به درستی که استاد و دانشجو، در پیشرفت و ترقی ( همدیگر و جامعه)با هم شریک هستند.»
پی نوشت ها :
1-حسینی، غلامعلی(1381)کتاب دانایی و توانایی، موضوع روان شناسی، تهران: چاپخش.
2-سنگری، محمد رضا(1380)شب عاشورا، دستنویس.
3-اکبرزاده، م(1371)حسین پیشوای انسانها، تهران، (بی جا).
4-فریشلر، کورت(1381)امام حسین و ایران، ترجمه ذبیح الله منصوری، تهران: چاپخش.
5-دشتی، محمد(1373)ترجمه نهج البلاغه، قم: مؤسسه نهج البلاغه.
6-رابینز، آنتولی، کلندون، مک(1385)اندیشه های نیروبخش، ترجمه مهدی مجردزاده کرمانی، تهران: فراروان.
7-کارلسون، ریچارد(1382)زندگی یک فوریت نیست، ترجمه فاطمه معتمدی، تهران: نسل اندیش.
8-صادقی، ایرج(1380)لحظه های سرنوشت ساز، تهران: آینه.
9.Baker,Alan (2003)Time Munagemrnt, Managerial auditing journal, Vol 17. N 9
10-N .G. A. National Governors association (2004) A Governor s Guide to Center for Best Practices.
11-دشتی، عبدالله (1368)اخلاق اسلامی، بوشهر: مرکز شهید مطهری.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}