آیین میترائیسم یا مهرپرستی
 
چکیده
ایرانیان مردمانی از نژاد آریا بودند. در ادوار باستانی ایران، در هر دوره ای ایرانیان دین و آیینی خاصی داشتند از جمله اینها و آیینهایی که هر دوره ای ایرانیان صاحب دینی بودند از جمله دینها و آیینهایی که ایرانیان از همان ابتدا در بین خود حفظ کردند آیین «مهرپرستی» یا «خورشید پرستی» بود که به آن «میترائیسم» هم گفته می شود. آریاییها قبل از آمدن به خلافت ایران نیز این دین را داشتند برای همین این آیین بین ایرانیان و هندیان و آریاییهایی که در اروپا ساکن شدند آیین مشترک بود و این اشتراک را می توان در آثار دینی این اقوام ساکن در نقاط مختلف مشاهده کرد.


تعداد کلمات 3793/ تخمین زمان مطالعه 19 دقیقه
نویسنده: زهرا برقبانی*

آیین میترائیسم در ایران تا زمان ظهور «زرتشت» و دین زرتشتی، آیین همگانی بود و بعد از آینکه این آیین در غرب ایران رواج یافت و اروپائیان که در این ناحیه با ایران تماس داشتند، با این آیین آشنا شدند و از طریق سربازان و مردمان این نواحی، آیین متیرائیسم به شرق اروپا راه یافت و تا زمان ظهور مسیحیت دین غالب اروپائیان بود، اما پس از گسترش مسیحیت در اروپا، میترائیسم از اروپا رخت بر بست، اما برخلاف ایران، میترائیسم تأثیر بسزایی در دین مسیح و آداب و رسوم آن از خود به جای گذاشت تا آن جایی که بسیاری از مراسم مسیحیان ریشه در آیین میترائیسم داشته و باقی مانده است. میترائیسم در ایران و سایر ادیان جهانی تأثیر گذار بوده که از جمله آثار آن می توان به نشانه های فراوان آیین در آثار باستانی به جا مانده از دورانهای مختلف اشاره کرد.
 

میترائیسم در تاریخ

الف: میترائیسم آیین کهن
نخستین طریقتی که در جهان پیدا شده کیش «مهر» می باشد که یک طریقت عرفانی بود و رموز بسیاری دارد و هدف اصلی این طریقت بیدار کردن وجدان انسانی و نزدیک ساختن او به سوی کمال است. (1)
مهر به عنوان فرشته و ایزد راستی و پیروزی از زمانهای بسیار کهن مورد ستایش و احترام اقوام آریایی بود. در ناحیه «کاپادوسیه» که بخشی از آسیای صغیر است کتیبه ای متعلق به یکی از اقوام هند و اروپایی موسوم به «هیتی» ها که در آنجا ساکن بودن و با میتانیها پیمان بسته اند به دست آمده است که مربوط به بیش از 1400 سال قبل از میلاد است. در این کتیبه نام «متیرا - مهر» همراه به «وارونا، ایندراوناستیا» ذکرشده است که گویای احترام و تقدیس مهر در نزد این اقوام در آن زمان است (2) و ذکر نام میترا در کتیبه همچنین مؤید این نکته است که «مهر» ایزدی متعلق به عهد آریایی است.
پرستش این ایزد از دیرزمان بین اقوام هند و اروپایی رایج بوده است، مهر همچنین در اوستا که کتاب دینی زرتشتیان است مورد ستایش می باشد، در هند باستان میترا به عنوان خدای پیمان و روشنی ستایش می شد و نام او همراه ایزد دیگری به نام «وارونا» ذکر می شد. (3) و همچنین انتشار مناسک خورشیدی میترا به میزان وسیعی در سانسکریت و منابع چینی و عربی در هند و یا پیدایش تعدادی معبد خورشیدی در مولنان ثاگجرات در قرن پنجم به بعد شواهدی از این مساله می باشد. (4)

 

ب: میترائیسم در ایران کهن

یکی از ادیان پرسابقه در میان مردم ایران باستان آئین «مهرپرستی» بود. این آئین را آریانیها با خود به ایران آوردند چنان که به هند نیز بردند. این آیین به مدت دو هزار سال دیگر آیینها را تحت الشعاع خود قرار داد و در ادیان یهود، مسیحیت و زرتشت تأثیر بسیار گذاشت. (5)
در اسناد مکتوب ایران باستان اشارات متعددی مبنی بر ستایش مهر وجود دارد که (6) در عصر هخامنشیان خدای «مهر و آناهیتا» با خدای «اهورامزدا» در یک ردیف قرار گرفت و کم کم «مهرپرستی» در غرب ایران گسترش یافت و به نام خدای «مهر» معبدی ساخته شد. در عصر اشکانیان هم «مهرپرستی» در میان طبقات مختلف همچنان نفوذ خود را حفظ کرد و وجود اسامی که در ترکیب آنها «مهر» به کار رفته مثل «مهرداد» خود دلیل این مدعاست. (7) در اوستای متأخر «یشت» که طولانی تر و زیباترین مورد نیایش زردشتی است در ستایش مهر می باشد. (8) چون بعد از زرتشت رفته رفته بسیاری از عقاید پیشین بار دیگر خودنمایی کرد از جمله خدای «مهر» یا «میترا» مورد ستایش قرار گرفت تا حدی که در اوستای متأخر در «یشتها» باری آن دعا و یا «یشتی» به نام «مهریشت» اختصاص یافت. (9) در عصر ساسانیان هم گرچه دین رسمی زردشتی بود لیکن خدای مهر به عنوان ایزد و فرشته معتبر در میان ایرانیان مورد تقدیس قرار گرفت. (10) به طوری که در نقش برجسته ای در «طاق بستان» که مراسم تاجگذاری اردشیر دوم از دست اهرمزد را نشان می دهد و «مهر» ناظر بر این صحنه است. (11)نخستین طریقتی که در جهان پیدا شده کیش «مهر» می باشد که یک طریقت عرفانی بود و رموز بسیاری دارد و هدف اصلی این طریقت بیدار کردن وجدان انسانی و نزدیک ساختن او به سوی کمال است. مهر به عنوان فرشته و ایزد راستی و پیروزی از زمانهای بسیار کهن مورد ستایش و احترام اقوام آریایی بود.
اغلب محققان تاریخ ادیان با توجه به سابقه پرستش و دوام نیایش «مهر» در ایران «مهرپرستی» را یک دین ایرانی به حساب می آورند و اساس و بنیان این آیین را اعتقادات ثنوی ایرانیان می پندارند اما رواج مهرپرستی به عنوان دین ویژه در غرب بوده است. (12)
اما می توان گفت که نخستین دینی که آریایی های ایرانی پس از استقرار در ایران بعد از شهر نشین شدن تدوین کرد و به صورت شریعت مدنی درآورد، و از ایران به خارج رفته «مهرپرستی» است به همین دلیل در دوره اقتدار روم «کلده» سرزمین مقدس مهرآیینان بود. میترا پرستشگاهی در بابل داشت و آنتیوخوس کماژن تندیسی از او در «نمرود داغ» برافراشت. (13)
آنچه در این فصل بیان شده خلاصه ای از سرگذشت و تاریخ آیین «میترائیسم» بود که در جهان و ایران تاریخ را به خود اختصاص داده است.
چنان که دیدیم آیین متیرائیسم از ابتدا در بین آریاییها و ایرانیان وجود داشته و در دیگر ادیان جهان نیز تاثیر گذاشته و در صفحات بعدی به اثرات مشخص و بارز آن بر آیین مسیحیت و جهان غرب اشاره خواهد شد.


آئین میترائیسم

اساس مهرپرستی بر این اعتقاد است که مهر خدای بزرگ است و خدایان دیگر کوچکتر از اویند. میترائیسم بر اساس پرستش آتش و پرستش قوای طبیعت مثل باد؛ طوفان؛ خرمی، بهار؛ آسمان؛ کوه و جنگل، شب و پرداختن به سحر و جادو است و لازمه پرستش قوای طبیعت و اعتقاد به ارواح خبیث و طیب که دست اندرکار جهان می باشند. میترائیسم بر اساس پرستش آتش و مهر است. «مهر» خدایی است در خورشید نه خود خورشید و اصالت را از آن جادوگر می داند یعنی ممکن نست در جامعه ای جادوگری باشد اما جادوگر نباشد. (14)
«میترا» که به معنای رفیق، همدم، یکدل و یاری کننده است، خدای نگهبان آفتاب و نام، یکی از ده آتش و نیز نام یکی از امپ سرها است - که دسته ای ازفرشتگان مونث آسمانی هستند در کتب هندی - متیرا در شکل خدای خورشید کمتر ظاهر می شود بلکه خدای روشنایی، فروغ آفتاب است و وارونا خدای آسمانی و شب است. (15) در اوستا مهر نموداری از خلق و خوی ایرانی مزدایی را نشان می دهد که دشمن بی امان دروغ و دروغگوی است (16) و مهر ایزد راستی و دلیری و روشنایی و عهد و پیمان است (17) او که دارنده دشتهای فراخ و چراگاههای خرم است همواره پیدا برای یاری دادن راستگویان و جنگجویان و برانداختن دروغگویان به این سو و آن سو می تازد و هیچ چیز از او پوشیده نیست و برای مراقبت مردمان هزار گوش و ده هزار چشم دارد و از فراز کوه بلند هراء (البرز) به ممالکت آریایی می نگرد. و این جایگاه را به فرمان «اهورامزدا» امشاسپندان و خورشید فراهم کرده اند. (18)

 

عقاید کلی میترائیسم

از جمله عقاید مهرپرستان این بود که به بقای ابدی روح، ایمانی فراوانی داشتند و در انجام اعمال نیک اصرار می ورزیدند تا به این وسیله روح آنان جاودانه شود و جزای نیک یابد. مهر پرستان در مجامع مذهبی با نقابی که علامت درجه آنان بود حاضر می شدند، مهرپرستان به تأثیر ستارگان سعد و نحس بر سرنوشت انسان معتقد بودند و به تأثیر رؤیا در زندگی انسان ایمان کامل داشتند، لذا به تأویل و تفسیر خواب می پرداختند و یکی از علل پیشرفت سریع این آیین در جهان آن روز جنبه اخلاقی و عملی آن بود. (19)
آیین میترا، آیین اسرار است، اسرار این ملک با پافشاری و اصرار حفظ می شد و برای معدودی که در درجات عالی ترقی می کردند کشف می شد. (20) به این علت یکی از مهمترین دلایل فقدان منابع اطلاعات درباره اصول و مبانی اعتقاد مهرپرستان جنبه سری و راز آیینی این دین است و تعلیمات دینی آنان تماماً جنبه سری و باطنی داشت و نقوش و اشکال معابدشان نیز به صورت تمثیلی عرضه شده است. (21)
آیین میترا در بنیاد زیر بنای ایرانی خود را در ثنویت حفظ کرد این ثنویت از شکل آیین زروانی متأثر بود. در آیین میترایی خدای بزرگ زروان «اکرنه» با زمان بی کرانه است؛ خدایی که بدنی چون آدمی و سری به سان شیر و گرد و بدنش، را حلقه زده است. بعد از او چنان که گذشت آسمان، زمین و اقیانوس، خدایان دیگر از این سه بوجود آمدند آسمان اورمزد است که همراه فرشتگان با اهریمن و عوامل آن (دیوان) در پیکار دائمی است. اورمزد که اهریمن را نابود می کند در آیین میترا مشهورترین جایگاه را دارد. (22) در آیین زروانی چون اشاره به آفرینش زروای می شود میترا میانجی اورمزد و اهریمن معرفی شده است. (23)

 

مغان در میترائیسم

در آیین میترائیسم اصالت از آن «مغان» و روحانیون وابسته به مذهب «مهرپرستی» بود، که برای انجام اعمال مذهبی نیز از قدرت فراوانی برخوردار بودند مردم بی اعتقاد به آنها نیز ناگزیر از تقلید و متابعتشان بودند. چرا که کار دینشان منحصراً به دست «مغان» بود و مغان دین را در انحصار داشتند، می توانستند به اقتضای مصالحشان آن را تغییر و تفسیر کنند. از جمله درآمد مغان قربانی بود که اجرا کننده مراسم قربانی و تقدیم کننده حاصل از قربانی به بارگاه خداوندی جز مغ نمی توانست کس دیگری باشد. در آیین میترایی سپیده دم و صبح دم، هنگام ستایش و نیایش است چون خورشید برآید مغان بر ترنم خورشید و نیایش «مهر نیایش» می پردازند. (24) در این فصل سعی بر آن بود که به برخی عقاید و اصول کلی که میترائیسم ها و مهرپرستان بدان معتقد بودند اشاره ای چند کوتاه شود.
 

افسانه پیدایش میترا

از جمله اعتقادات پیروان آیین میترائیسم اعتقاد به افسانه «زایش مهر یا میترا» می باشد که با سابقه ای اساطیری در واقع امری شگرف است. در این آیین «میترا» از صخره ای سنگی زاده می شود و در حالی که برهنه است، اما کلاه شکسته مهری بر سر دارد و به دستی خنجر و به دستی دیگر مشغل دارد. (25) که مشعل برای روشن کردن جهان و خنجر برای کشتن «گاو قربانی» است. میترا با خورشید است. چون میترا زاده می شود شبانان برای پرستش به وی می آیند و میترا با خورشید هماهنگ و متحد می شود و یک گاو وحشی را به دام انداخته می کشد. (26) بنا به افسانه شگفت انگیز «یم» که اکنون «جمشید» نامیده می شود (27) دقیقاً به عنوان همتای زمینی و در اکثر جاهایی که معابد میترا ساخته شده نام آن محل با اسم «یم» یا «جم» توام است. (28) طبق گفته های دیگر میترا از درختی که «کاج» یا «صنوبر» است زاده می شود. (29)
در ایران باستان هر یک از روزهای ماه به نام ایزدی خوانده می شد و شانزدهمین روز هر ماه به نام ایزد «مهر» بود از این رو روز «مهر» از ماه «مهر» «مهرگان» خوانده می شد و از این روز تا شش روز بود که جشن مهرگان نامیده می شد. ابوریحان بیرونی می گوید: گویند مهر که اسم خورشید است در چنین روزیی ظاهر شد و به همین مناسبت این روز را بدو منسوب کرده اند. (30)
جشن مهرگان یکی از اعیاد بزرگ ایرانیان بوده است (30) و مهرپرستان در جشن مهرگان گاوی را زینت کرده و با جلال و جبروت به میدان آورده آن را ذبح می کردند و مراسم و اعمال مذهبی مهرپرستی سادگی اولیه خودرا همچنان حفظ کرده بود و عاری از هرگونه تزیین و آرایش معمول بود. (32)
براساس یک گزارش یونانی پادشاه ایران به افتخار خداوند دست به میگساری می زد در دوران ساسانیان پادشاه تاجی به شکل خورشید بر سر می گذاشت و از این طریق نشان می داد که او نیز میترای روی زمین است همانطور که نوروز با بازگشت و رهایی «جم» از سرزمین دیوان را جشن می گرفت «مهرگان» را به بند کشیدن قاتل «جم» یعنی اژی دهاک جشن می گرفت و این هم نشانه ای بر نزدیکی بسیار «میترا و جسم» به هم بوده است. (32)
میترا پس از قربانی کردن گاو در روی زمین آماده معراج و بالارفتن به آسمان می شود، اما پیش از آنکه به معراج برود مجلسی برای شام ترتیب می دهد که «شام آخر» نامیده می شود و این به شکرانه پیروزی میترا و تودیع او با یاران انجام گرفته است. در این مجلس از گوشت گاو و قربانی و شراب هوم مصرف می کنند و پس از صرف شام میترا همراه پیروان خود به آسمان صعود می کند و وسیله صعود گردونه چهار اسبه اوست. (33)

 

بیشتر بخوانید: آیین مهر


پرستشگاه های مهرپرستان

مراسم پرستش و نیایش مهرپرستان ابتدا در درون غارهای طبیعی که رودخانه ای نیز در کنار آن جریان داشت صورت می گرفته است و پرستگاه های مهری را معمولاً «مهرابه» می خواندند و اشکال یافتن غارهای طبیعی که رودخانه ای در کنار آن جاری باشد موجب شد تا ساختن مهرابه های مصنوعی که به صورت نمادهای زیرزمینی ساخته شد رایج شود. (35)
علت ساختن معابد مهرپرستی در کنار رودخانه این بود که آب برای انجام مراسم غسل تعمید در دسترس باشد (36) و علتی که مراسم در غار برگزار می شد این است که محل تولد میترا را غاری از کوه می دانستند. (37) و همچنین میترا در آغاز گاو را در غار مقهور کرد (38) به این علت مراسم در غارها و دخمه های تاریک انجام می گرفته است.
معمولاً طاقهای مهرابه ها مزین به نقوش ستارگان است و مهرابه هایی تاریک و بدون روزنه و پنجره است بر دیوارهای غار نقوشی تمثیلی از این آیین تصویر شده است. از میان نقشهای مهری تصویری که در تمامی مهرابه ها وجود دارد و اساسی ترین موضوع این آیین است نقش «گاو کشی مهر» است اما معابد میترایی هرگز تبدیل به پرستشگاه های عظیم و مجلل نشدند. (38)

 

گاوکشی مهر

در آئین میترائیسم پس از آن که متیرا زاده می شود و با خورشید پیمان بسته و متحد می شود برای آنکه میترا می خواهد به جهان حیات و جان ببخشد تا جانوران و گیاهان به وجود آیند گاو مقدسی را که شیره هوم (سوم) را خورده باید بکشد تا از جاری شدن خون آن رستاخیر طبیعت به وجود آید. (40) بنابراین، میترا گاوی را در یک کش مکش طولانی دستگیر می کند و به غار می برد چون گاو فرار می کند میترا با یاری کلاغ که پیک خورشید است گاو را یافته و در غار با خنجری او را می کشد و از محل جاری شدن خون گاو خوشه های گندم و درخت انگور و سایر گیاهان می روید (40) اما در کتاب «تاریخ ادیان و مذاهب جهان» گاو به دست کلاغ و فرمان خورشید کشته می شود و حیواناتی چون کژدم، مار و افعی و مورچه از خون گاو می خورند و میترا به آسمان عروج کرده و دوباره بازگشته گاوی را کشته و با شیره مقدس درآمیخت و به عادلان داد و هر کس از آن بنوشد جاودانه خواهد شد. (42)
اما غلب محققان قربانی گاو را که موجب رویش گیاه و حیات موجودات دیگر می شود مبین امر خلقت دانسته اند و معتقدند که قربانی گاو یک عمل آفرینشی است. عمل قربانی که مثال بارز آن طبیعت و در واقع تکرار یک امر است در باورهای مهری پس از آن که گاو یکتا آفریده که آبستن تمامی نباتات و حیوانات است به وسیله اهریمن بیمار شده و به حال احتضار درمی آید مهر به عنوان میانجی میان دو مصدر خیر و شر گاو را می کشد تا زندگی حیوانات و نباتات را که مکتوم در وجود اویند نجات دهد. لذا مهر میانجی دو مصدر نیک و بد است. در متون یونانی و نوشته های تاریخی مهر را با لقب «میانجی و نجات دهنده» خوانده اند. (42) مراسم قربانی گاو بعدها توسط مغان انجام می شد و این از بزرگترین راههای امرار و معاش آنان بود. (44) «شراب مقدس و دایی» در میترائیسم: یکی از مراسمهای که مهرپرستان هنگام انجام دادن قربانی انجام می دادند خوردن شراب مقدسی بود که از آیین و بردین وارد ادیان ایرانی از جمله میترائیسم شده است و این شراب از گیاهی به نام «هوم» تهیه می شد که نوشیدن آن باعث می شد که روحانیون به اسرار غیبی دست یابند. (45)

 

مراحل هفت گانه ی مهرپرستی

قداست اعداد در بیشتر ادیان کهن به چشم می خورد. در میترائیسم عدد «هفت» مقدس است. هفت آسمان، هفت طبقه زمین، هفت مقام، هفت. . . و در مهرپرستی رسیدن به مقام بالا دارای شرایطی بود و برای این کار فرد باید فنون جادوگری را یاد می گرفت، ستاره شناسی، رمل و اسطرلاب، طالع بینی و طب و. . . را به خوبی می دانست. درجات هفت گانه مهرپرستی عبارتند از:
1) مقام کلاغ، منسوب به عطارد و نماد هوا و باد؛
2) همسر، نماد آب؛
3) سرباز، نماد خاک؛
4) شیر، نماد آتش؛
5) پارسا، منسوب به قمر؛
6) پیک خورشید، منسوب به مهرپیما، ستاره صبح؛
7) پیر؛ مرشد.
هر یک از این مقامات دارای وظایف خاصی بودند به طور مثال «مقام کلاغ» مستلزم نوشیدن شراب «هوم» و نواختن «سرور و مقامات» بود و مقام «همسر» فقط از آن مردان بود، همسران دارای روبند یا چارقد بودند که علامت مشغل یا چراغ است. این علامت مبین فروغ نوین است که با میترا خدای روشنایی رابطه دارد، مقام «سرباز» یعنی پس از درک اسرار و ورود به صف سپاهیان خداست.
لباس سربازی به رنگ قهوه ای است، مقام «شیر» جامه ارغوانی رنگ به تن دارد و کفگیری در دست که آتش را جابه جا می کند، «پارسا» علامت مشخصه ای داشت و آن جامه ای به رنگ خاکستری بود،‌ «پیک خورشید» جامه سرخ رنگ، کمبربند زرد با دو گوی آبی داشت، «پیر» عالی ترین مقام و منصب در آئین «میترا» و نماینده ی وی در زمین است علامت مخصوص او «حلقه و عصا» بود. (46)
گرویدن به آیین مهر به مثابه خدمت نظامی بوده است و مهرپرستان زندگی در جهان خاکی را نبردی در راه خدای پیروز می دانستند. پیروان مهر بر این عقیده بودند که همواره مورد حمایت او قرار خواهند گرفت و میترا آنان را در میدانهای جنگ و نبرد و کشتار حمایت خواهد کرد. سربازان و مردمان جنگی اکثریت مهرپرستان را تشکیل می دادند همچنان که نظام و نظامی گری از امور مردانه است آیین مهری نیز ظاهراً مردانه بود و نشانه ای از تشرف زنان به این دین و دخالت و شرکت آنان در مراسم و آیینهای مذهبی به چشم نمی خورد و وورد به جرگه مهرپرستان برای مردان نیز امری دشوار و مسلتزم گذاردن مراحل و آزمایشهای سخت و گوناگون بوده است و برای رسیدن به مقام «پیری» باید مراحل هفت گانه را طی می کردند. (47)

 

نفوذ متیرائیسم در غرب

با وجود همه سوابق و اطمینان به این که مهر یا «میترا» یک ایزد ایرانی است، رواج «مهرپرستی» به عنوان دین ویژه در مغرب بوده است. به طور کلی منطقه نفوذ آیین «مهرپرستیی» اروپا بویژه ایتالیا، شبه جزیره بالکان و اطراف رودخانه های راین و دانوب بوده و همچنین از آثار باقی مانده می توان به مهرپرستی در سوریه و شمال بین النهرین و نواحی شمالی آفریقا نیر اشاره کرد. (48)
ظاهراً پرستش میترا در مناطق غربی ایران بویژه، در آسیای صغیر رواج داشته است و چون مهر بالاخص خدای یاری دهند. و حامی جنگجویان بوده امکان دارد سربازان یونانی که با این مناطق در تماس بوده اند با آیین مهری آشنا شده آن را با خود به اروپا برده اند و موجب رواج دیانت در سرحدات و نفوذ امپراتوری روم شدند.
پلوتارک دزدان دریای سیسیل را نخستین کسانی می داند که در قرن اول پیش از میلاد با اصول و مبانی مهرپرستی در آسیای صغیر آشنا شدند و پس از شکست آنها بوسیله پمپی، یونانیان این آیین را در روم رواج دادند.قداست اعداد در بیشتر ادیان کهن به چشم می خورد. در میترائیسم عدد «هفت» مقدس است. هفت آسمان، هفت طبقه زمین، هفت مقام، هفت. . . و در مهرپرستی رسیدن به مقام بالا دارای شرایطی بود و برای این کار فرد باید فنون جادوگری را یاد می گرفت، ستاره شناسی، رمل و اسطرلاب، طالع بینی و طب و. . . را به خوبی می دانست.
هرچند که در قرن سوم مهرپرستی مذهب رسمی امپراتوری روم شد، ولی همواره با مسیحیت روم در تعارض بود و در سال 312 میلادی جنگی بین «ژولیانوس» امپراطور مهرپرست و «قسطنطین» امپراطور مسیحی روم درگرفت.
ژولیانوس شکست خورد. این امر موجب افول مهرپرستی در روم گردید، اما دین میترا تا اواخر قرن پنجم میلادی در نقاط دورافتاده و به صورت پنهانی به حیات خود ادامه داد ولی به مرور زمان آیین «مهرپرستی» ناپدید گشت. (49)
پس از آشنایی یونانیان با ایرانیان، ادیان ایرانی تأثیرات فراوانی در فرهنگ آنان گذاشت از جمله در مورد خدایان یونان بود چنان که نامهای «اورمزد» برای «زئوس»، «میترا» برای «آپولوس» یا «هرمن» و «آناهیتا» برای «آرتمس»گذاشته شد. (50) در روم و یونان نیز رمز و رازهای آیین میترا نفوذ کرد و میترائیسم دین راز آموزان بوده است (51) و در اروپا نیز مهرپرستان برای رسیدن به مقام بالای مهرپرستی یعنی «پیر» باید هفت مرحله را طی می کردند (52) که در قسمت مراحل هفت گانه بیان شد.


تأثیر میترائیسم بر مسیحیت

با وجود اینکه آیین میترایی در اروپا ناپدید شد اما آثار آن بر دین مسیحیت همچنان باقی مانده است و در بسیاری از آداب مذهبی مسیحیان می توان نشانه های نفوذ میترائیسم را مشاهده کرد. از جمله در اروپای قرون ابتدایی «ماهی» که از نشانه های مسیحی بود برای شناسایی همچون رمزی از آن بهره می جستند، نشان موسمی از کیشی میترا بوده است و همچنین اساس «تثلیث» مسیحیت نیز مبتنی بر تثلیث هایی از هندوان و ایرانیان گرتفه شده است ولی اساطیر هند و ایرانی در مسیحیت به خدمت مسایل الهی گرفته شد. (53)
یا مراسم «شام آخر» و «عشاء ربانی» (54) یا جشن بزرگ تولد مسیح در 25 دسامبر که جشن مهرپرستان بوده به مسیحیت راه یافته و به عنوان روز تولد مسیح جشن گرتفه می شود یا عنوان پدر روحانی در بین عیسویان که همان بالاترین مقام مهرپرستان (پدر) است مسیحیان هم چون مهرپرستان اعتقاد به ناجی و ظهور آن دارند (55) که باز هم آیین میترا گرفته شده ات یا مراسم غسل تعمید که در آیین مسیحیت وجود دارد و از میترائیسم گرفته شده است. (56)

 

آثار باقی مانده از مهرپرستی

آثار مهرپرستی در ایران معاصر دیده می شود. خرم آباد لرستان یکی از مراکز بزرگ و عمده مهرپرستی ایران باستان بوده است. در جنوب غربی شهرستان خرم آباد آثاری به چشم می خورد در دوره مشهور به «باباعباسی» در کنار سفید کوه دخمه ای بر سینه کوه وجود دارد که یادگار دوران «مهرپرستی» ایرانیان است.
هر چند اثری از این قبر در این دخمه مشاهده نمی شود اما باور عامه آن نواحی بر این است که «باباعباسی» در این مکان مدفون است مردن بر اساس اعتقادات کهن نذوراتی برای آن دارند. یا در آثار دوران هخامنشی نشانه ای از مهرپرستی و اعتقاد مردم به میترا وجود دارد و همچنین از دوران اشکانی و ساسانی آثاری باقی مانده است (57) و اغلب مهرابه ها در دوران ساسانی به شکل آتشکده درآمد و در عصر اسلامی تغییر و تحول کلی یافت. (58)

 

نمایش پی نوشت ها:

* دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ، دانشگاه الزهرا تهران.
1- پرتو، شهین، پیک میترا، کانون انتشارات، مزدا تهران، 1350، ص 15.
2- مشکور، محمد جواد: ایران در عهد باستان، اشرفی، تهران، 1363، صص 71 - 71 و صص 44 - 43.
3- باقری، مهری، دین های ایرانی پیش ازاسلام، دانشگاه تبریز، 1376، ص 150.
رضائی، عبدالعظیم، اصل و نسب و دین های ایرانیان باستان، ناشر عبدالعظیم رضائی، بی جا، 1368، صص 79 - 77.
4- گیمن، دوشن: دین ایران باستان، ترجمه: رویا منجم، فیروز، تهران، 1375، صص 302 - 303.
5- مبلغی آبادانی، عبدالله، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، منطق (سینا)، قم، 1373، صص 5 - 304؛ پرتو، شهین: همان، ص 38.
6- باقری، مهری: همان، ص 50.
7- آریا، غلامعلی: آشنایی با تاریخ ادیان، پایا، جلد اول، تهران، 1376، ص 111، مشکور، محمدجواد: همان، ص 371.
8- باقری، مهری: همان، ص 151
9- آریا، غلامعلی: همان، ص 111.
10- آریا، غلامعلی، همان: ص 111.
11. باقری، مهری: همان، ص 152.
12. همان.
13. قدیانی، عباس: تاریخ ادیان و مذاهب در ایران، انیس، چاپ دوم، تهران، 1376، ص 95.
14. قدیانی، عباس: همان، ص 94.
15. رضایی، عبدالعظیم: همان، ص 82 - 80.
16. رضایی، عبدالعظیم: همان: ص 89 - 88.
17. رضی، هاشم: تاریخ مطالعات دینهای ایرانی، فروهر، تهران، 1366، ص 69.
18. رضایی، عبدالعظیم: همان، ص 89 - 88.
19. مبلغی آبادانی: عبدالله: همان، ص 312، قدیانی، عباس: همان، ص 97.
20. قدیانی، عباس: همان، ص 91.
21. باقری، مهری: همان، ص 164.
22. قدیانی، عباس: همان، ص 92.
23. رضی، هاشم: همان، صص 63 - 162.
24. قدیانی، عباس: همان، ص 96.
25. قدیانی، عباس، همان، ص 91؛ مبلغی آبادانی، عبدالله: همان، ص 309.
26. قدیانی، عباس: همان، ص 92 - 91.
27. زنز، آر. سی: طلوع و غروب زردشتیگری، ترجمه دکتر تیمور قادری، فر روز، تهران، 1375، ص 197.
28. شهین، پرتو: همان، ص 35.
29. آریا، غلامعلی: همان، ص 81.
30. باقری، مهری: همان، ص 153.
31. آریا، غلامعلی، همان، ص 111.
32. قدیانی، عباس: همان، ص 95.
33. زنز، آر. سی: همان، صص 106 - 102.
34. رضایی، عبدالعظیم: همان، صص 106 - 102.
35. باقری، مهری، همان، ص 185؛ قدیانی، عباس، همان، ص 93.
36. مبلغی آبادانی، عبدالله: همان، ص 306.
37. مبلغی آبادانی، عبدالله: همان، ص 306.
38. پرتو، شهین، همان، ص 35.
39. باقری، مهری: همان، صص 59 - 158.
40. رضایی، عبدالعظیم: همان ص 86 - 83.
41. قدیانی، عباس: همان، ص 92: رضایی، عبدالعظیم: همان، ص 86 - 83.
42. مبلغی آبادانی، عبدالله، همان، ص 10 - 309.
43. باقری، مهری: همان، ص 162.
44. قدیانی، عباس: همان، ص 97.
45. مبلغی آبادانی، عبدالله: همان، صص 15 - 314.
46. مبلغی آبادانی، عبدالله: همان، صص 11 - 310؛ قدیانی، عباس: همان، صص 98 - 97، آریا، غلامعلی: آشنایی با تاریخ ادیان، صص 13 - 112.
47. پرتو، شهین، همان، 16.
48. باقری، مهری، همان، ص 154؛ پرتو، شهین: همان، صص 32 - 31.
49. همان، صص 57 - 155.
50. گیمن، دوشمن: همان، صص 4 - 303.
51. گیمن، دوشمن: همان، صص 307 - 305؛ پرتو، شهین، همان، صص 22 - 21.
52. آریا، غلامعلی: همان، صص 13-112.
53. رضایی، عبدالعظیم: اصل ونسب و دین های ایرانیان باستان، ص 99 - 97.
54. همان، ص 106-102.
55. آریا، غلامعلی، آشنایی با تاریخ ادیان ص 113، شهین پرتو، پیک میترا، ص 34.
56. رضائی، عبدالعظیم، اصل و نسب و دین های ایرانیان باستان، ص 99 - 79، دکتر غلامعلی آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، ص 113.
57. قدیانی، عباس: همان، صص 100 - 99؛ مبلغی آبادانی، عبدالله: همان، ص 313.
58. مبلغی آبادانی، عبدالله: همان، ص 313.

کتابنامه:
1-آریا، غلامعلی: آشنایی با تاریخ ادیان، پایا، جلد اول،ت هران، 1376.
2- باقری، مهری: دین های ایرانی پیش از اسلام، دانشگاه تبریز، تبریز، 1376.
3- پرتو، شهین: پیک میترا، مزدا، تهران، فروردین، 1350.
4- رضایی، عبدالعظیم: اصل و نسب و دین های ایرانیان باستان، طلوع آزادی، بی جا، 1368.
5- رضی، هاشم: تاریخ مطالعات دینهای ایرانی، دین های آریایی، مغان. . . ، فروهر، تهران، 1366.
6- زنر، آر، سی: طلوع و غروب زردشتی گری، ترجمه دکتر تیمور قادری، فروز، تهران، 1357.
7- قدیانی، عباس: تاریخ ادیان و مذاهب در ایران، انیس، چاپ دوم، تهران: 1367.
8- گیمن، دوشمن: دین ایران باستان، ترجمه رؤیا منجم، بی نا، چاپ سوم، تهران، 1375.
9- مبلغی آبادانی، عبدالله: تاریخ ادیان و مذاهب جهان، (از 35 هزار قبل تا اسلام و مذاهب در اسلام) منطق (سینا)، قم، 1373.
10- مشکور، محمدجواد: ایران در عهد باستان در تاریخ اقوام و پادشاهان پیش از اسلام، اشرفی، تهران: 1362.
منبع: تاریخ پژوهی، سال ششم، شماره 18، بهار 1383، صص 136-150.