نویسنده: حسن شمس آبادی




 

17 شهریور بازگشت آیت‌الله قمی به مشهد

درمشهد هم پس ازاعلام حکومت نظامی، سرتیپ عبدالرحیم جعفری، فرمانده حکومت نظامی مشهد، مقررات سختی را برقرار کرد. او طی اعلامیه شماره دو، تردد درساعات حکومت نظامی را منوط به دریافت کارت‌های ویژه‌ای کرد که بدین منظور دراختیار کلیه کلانتری‌ها قرار گرفته بود و شخص می‌بایست با مراجعه به کلانتری با ارائه دلایل متقن جهت عبور و مرور، این کارت‌ها را دریافت می‌کرد. وی همچنین طی اعلامیه شماره سه حکومت نظامی، بر شدت این محدودیت‌ها افزود. این اعلامیه حاوی نکات زیر بود :
1–ممنوع بود رفت و آمد از ساعت9 شب الی 6 صبح.
2–ممنوع بودن هر گونه تجمع بیش از سه نفر به هر شکل و عنوانی.
3–ممنوع بودن حمل هر نوع اسحله جنگ‌افزار سرد و گرم.
4–ممنوع بودن هر گونه اقدام تحریک‌آمیز در هر صورت ممکن.
5–نانوایی‌ها، قصابی‌ها و خواربارفروشی‌ها که مسئول تأمین مایحتاج مردم هستند حق هیچ‌گونه بستن مغازه‌های خود را ندارند(1).
فرماندار نظامی مشهد همچنین در مصاحبه‌ای اعلام کرد که این مقررات صرفا به خاطر امنیت و حفظ جان و مال مردم بوده و لذا از مردم خواست تا دراجرای مقررات حکومت نظامی با مأموران انتظامی همکاری کنند.
روز17 شهریور مصادف با بازگشت آیت‌الله سید حسن طباطبایی قمی به مشهد شد. ایشان که در جریان تصویب و اجرای قانون حمایت ازخانواده(2)بازداشت و به مدت13 سال به کرج تبعید شده بودند(3)در روز13شهریور1357آزاد شدند.
با انتشارخبرآزادی آیت‌الله قمی در مشهد، آیت‌الله سید عبدالله شیرازی طی صدور اعلامیه‌ای این خبر را به اطلاع مردم مشهد رساند و ازکلیه اقشارمردم دعوت کرد تا جهت تعظیم شعائراسلامی و تجلیل از مقام روحانیت درمراسم استقبال از آیت‌الله قمی شرکت نمایند. دراین اعلامیه ساعت ورود آیت‌الله قمی به مشهد،4 بعدازظهر روز هفدهم شهریوراعلام شده بود(4).
پس ازآگاهی طلاب و روحانیون مشهد ازخبر بازگشت آیت‌الله قمی به این شهر، عده‌ای از آنان که در گزارش‌های ساواک «قشریون مذهبی»نامیده شده‌اند ضمن تهیه عکس‌هایی از امام، آیت‌الله قمی و کشته‌شدگان حوادث اخیر خود را برای استقبال از ایشان آماده کردند. از همان ساعات اولیه بعدازظهر17 شهریور که مصادف با روز جمعه بود، مردم گروه‌گروه از منازل خود خارج شدند و بدون توجه به اعلام حکومت نظامی درخیابان‌ها به راه افتادند و شعارهایی ضد رژیم سر دادند.
تب و تاب انقلابی درمشهد بسیار شدت گرفته بود. در میدان دقیقی و میدان برق حدود6هزارنفراجتماع و شروع به تظاهرات نمودند؛ مأموران انتظامی جهت متفرق کردن جمعیت از گازهای اشک‌آوراستفاده کردند. این اقدام باعث متفرق شدن تظاهرکنندگان نشد و آنها جهت خنثی ساختن اثر این گازها تعدادی از لاستیک‌های فرسوده را درخیابان‌ها به آتش کشیدند. دراین روزدربیشتر خیابان‌های شهر راهپیمایی بود و مردم با شعار «به همت خمینی، شاه!تو را می‌کشیم»درحرکت بودند. این درحالی بود که رژیم از روز قبل پیامدهای ورود آیت‌الله قمی به مشهد را پیش‌بینی کرده بود، چنانچه در جلسه مشترک شورای امنیت ملی و هیئت دولت که قبلا به آن اشاره گردید، دکتر هوشنگ نهاوندی، وزیر علوم و آموزش عالی، با ارائه دلایلی مبنی بر لزوم اعلام حکومت نظامی در بیشتر شهرها، ورود ایشان به مشهد را باعث وقوع اتفاقات بسیار می‌داند :
بنده عقیده دارم که حکومت نظامی به تهران محدود نباشد، به چند شهری هم که جنابعالی [شریف امامی]فرمودید محدود نباشد، به تعداد زیادی از شهرها سرایت پیدا بکند. به این دلیل که اگر ما در حالت سرد، به اصطلاح، حکومت نظامی اعلام بکنیم به مراتب بهتر است، تا در حالت گرم و مسلما درخیلی از شهرها از جمله همین فردا به مناسبت ورود آقای قمی به مشهد ممکن است، در مشهد اتفاقاتی بیفتد و باید در(20، 30)تا شهرعمده حکومت نظامی اعلام کرد(5).
حوادث این روزها چنان رژیم را به درماندگی واداشت که بنا بر قول وزیر علوم و آموزش عالی :
ازحد تحمل هر کسی بیرون است به‌طوری که طی 15روز اخیر تنها سران رژیم جرئت اسم بردن از شاه داشته‌اند. این مسئله حاکی از تنفربیش ازحد مردم جامعه از خاندان پهلوی و شخص شاه است.
به هرحال، جمعیت کثیری که جهت استقبال از آیت‌الله قمی به فرودگاه آمده بود فرماندار نظامی مشهد را به وحشت انداخت، لذا وی دستور داد تا آیت‌الله قمی را با همان هواپیما به
تهران بازگردانند(6). پس از آگاهی یافتن مردم از این تصمیم، آنها ضمن تشدید تظاهرات، با مأموران انتظامی درگیر و درنتیجه عده‌ای کشته و مجروح شدند(7).
درباره تعداد کشته و مجروحان 17 شهریور در مشهد آمارهای متفاوتی ذکر شده است. بنا برآنچه ساواک درگزارشات خود بیان کرده است، دراین روز17نفراز تظاهرکنندگان مورد اصابت گلوله قرار گرفتند که در نتیجه یک زن و کودک فوت کردند و حال نوجوان 14ساله‌ای نیز چندان رضایت‌بخش نبود و11نفر هم تحت عمل جراحی قرار گرفتند. بنابراین گزارش، تعداد 21نفر هم دراین روز بازداشت شدند(8). حال آنکه فرماندار نظامی مشهد در اعلامیه شماره6خود، تعداد کشته‌شدگان را4نفرو مجروحان را 10 نفر اعلام کرد(9).

ارسال نامه امام به آیت‌الله قمی

امام در30شهریور(1357/18)شوال(1398)، طی نامه‌ای به آیت‌الله قمی، تبعید ایشان را غیرانسانی و غیرقانونی دانست و از آزادی وی اظهار مسرت کرد. امام همچنین در این نامه، کشتار اخیر رژیم در17 شهریور را نمونه‌ای ازآزادی و تمدن بزرگ و همچنین آشتی دولت با ملت دانستند(10)و کمک شاه و رژیم به زلزله‌زدگان طبس(11)را حیله و فریب برشمردند.
آزادی جنابعالی پس از12سال زندان غیرقانونی و غیرانسانی به جرم حقگویی و حق‌طلبی موجب مسرت گردید. کشتاربی‌رحمانه ماه‌های اخیر، خصوصا کشتار بی‌شماری از فرزندان اسلام که تعداد کشته‌شدگان را بیش از4هزار نفر نقل می‌کنند، یکی‌دیگرازنمونه‌های آزادی و تمدن بزرگ و آشتی دولت شاه است. تا برقراری این رژیم منحط، امید آزادی پوچ و ستمکاری و خیانت ادامه دارد. شعارمردم مسلمان ایران باید قطع ید اجانب و عمال خائن آنان که در رأس آن شاه است، باشد. اکنون که شاه با قدرت کوبنده ملت مواجه است و ناچار است که با حکومت نظامی و سرنیزه به حیات غیرقانونی خود ادامه دهد، برای اغفال مردم، تظاهر به دلسوزی برای زلزله‌زدگانی می‌کند که به هیچ‌وجه در محیطی که زلزله‌خیز است هیچ‌گونه اقدامی برای حفظ جان مردم محروم از او صورت نگرفته است. اکنون که شاه، ملت را از هستی ساقط و هر چندگاه دست به قتل‌عامی تازه می‌زند، برای زلزله‌زدگان دلسوزی می‌کند که خود در اثر بی‌توجهی در امور خانه‌سازی، خانه‌های آنان را بر سر مردمش خراب کرده است. شما خود می‌دانید و بدان معتقدید و همه باید بدانند که ملت ایران شاه را نمی‌خواهد و هرکس که شاه و سلطنت او را بخواهد خائن است. ازخداوند تعالی سلامت جنابعالی و عظمت اسلام و مسلمین و قطع ایادی اجانب را خواهانم. والسلام علیکم و رحمه‌الله(12).

پی نوشت ها :

1-همان، ش 8491، ص 1.
2-جهت اطلاع از فاد این قانون ن.ک: اطلاعات، س 41، ش 12221(11/12/45):ص17.
3-ایشان در 19/1/56 در مسجد جامع گوهرشاد، علیه این قانون سخنرانی کرد.این مسئله باعث شد تا به دستور ساواک منزل ایشان مورد محاصره قرار گیرد.ساواک، ایشان را در 10/1/46 به زاهدان و سپس به خاش و پس از 14 ماه به کرج تبعید کرد.(تقویم تاریخ خراسان از مشروطه تا انقلاب اسلامی، به کوشش غلامرضا جلالی و همکاری حسین طاهری وحدتی و عباسعلی قلی زاده (تهران: مرکز اسنادانقلاب اسلامی، 1377)، ص 201.)
4-جهت آگاهی بیشتر از متن اعلامیه نک:اطلاعات، ش 15705(16/6/1357):ص4 .
5-تصمیم شوم، جمعه خونین، همان، ص 40.
6-در یکی از اسناد موجود در بولتن گزارش های ساواک، ایشان در بامداد روز 21/6/57 موفق شدند به مشهد برگردند.(انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج11(تهران:مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1381)، ص 117.)
7-رمضانعلی شاکری، انقلاب اسلامی و مردم مشهد از آغاز تا استقرار جمهوری اسلامی (مشهد:امام، 1362)، ص 91 و 94.
8-انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج11، ص 56 .
9-اطلاعات، ش 15708(20/6/1357):ص 22.
10-پس از حادثه سینما رکس آبادان و انزجار مردم از دولت آموزگار و استفعای او، شریف امامی جهت سامان بخشیدن به اوضاع کشور با شعار دولت آشتی به میدان آمد؛ هر چند که او هم کاری از پیش نبرد.
11-حدود ساعت7/30 بعداز ظهر روز 25 شهریور 1357 زلزله مهیبی جنوب خراسان را لرزاند.مرکز این زلزله شهر طبس و حوالی آ بود.قدرت بالای این زلزله شهر طبس و اطراف آن را به کلی ویران نمود.شدت فاجعه به حدی بود که دولت 3 روز عزای عمومی اعلام کرد.امام طی پیامی در 27 شعریور به ملت ایرات عزای اعلام شده از سوی دولت را فریبکاری اعلام نمودند و یادآوری کردند که مردم کمک ها و مساعدت های خویش را به دست عوامل دولتی ندهند بلکه خود مستقیما به داد زلزله زدگان برسند.
12-بایگانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی 129، سند ش 137.جهت متن نامه امام نک:صحیفه امام، ج3(تهران:مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378)، ص 478.

منبع :نشریه 15 خرداد، شماره 20.