نویسنده: پی یر روسو
مترجم: حسن صفاری



 

در اواخر دوران حجر صیقلی زمین تقریباً به همین صورتی بود که ما امروزه می شناسیم گرم شدن تدریجی هوا بعد از آخرین دوره ی یخبندان کم کم کوههای یخی مهیب نواحی قطبی را آب می کرد و سطح دریاها تدریجاً بالا می آمد. در حدود 6 هزار سال قبل از میلاد مسیح باریکه ای از زمین که تا آن هنگام انگلستان را به قاره ی اروپا متصل می کرد و بالا آمدن سطح دریا آن را به تدریج باریک تر می ساخت به طور قطع در زیر آب فرو رفت. رودخانه های سن و رن و دانوب از حجم خود کاستند و دیگر جز انتهای دره های خود را اشغال نمی کردند.
مردم بیش از پیش در اطراف مجاری بزرگ آب و شطوط جمع شدند و کناره ی رودخانه ها در واقع تبدیل به خط سیر مدنیت گردید.
اکنون وقت آن رسیده است که مانور افکن خود را به طرف یکی از این رودخانه ها یعنی به سوی دره ی نیل متوجه سازیم زیرا در اینجاست که صحنه ی جدیدی از تاریخ صنعت و پیشرفت بشر نمایان می شود. روزی از روزها در حدود 6 تا 7 هزار سال قبل از میلاد مسیح یکی از جمله ی ساحل نشینان نیل، که اکنون می توانیم به خوبی آنان را مصری خطاب کنیم و دائماً در شبه جزیره ی سینایی در مسافرت بودند، دچار حیرت فوق العاده ای گردید. وی اجاقی برای خود ترتیب داده و به این منظور، چنانکه معمول آن زمان بود، چندین قطعه سنگ را در همان محل جمع آوری کرده و به دور هم قرار داده بود.
چون آتش را روشن کرد ملاحظه نمود که تحت تأثیر حرارت سنگ درخشیدن آغاز کرد و کم کم مایع لزجی از آن ترشح کرد و چون آتش خاموش شد مایع مزبور از نو به جسم صلب و سختی تبدیل گردید. که می داند که چند سال طول کشید تا آدمی از رازی که در پس این نمود پنهان بود پرده برداشت و فهمید که حرارت فلزی را که در داخل سنگ وجود داشته و همان است که امروزه مس می نمایم آزاد کرده است؟
مصریان توانستند با مهارت تمام از این اکتشاف بهره برداری کنند. آموختند که چگونه می توانند فلز را از داخل سنگهای معدنی شبه جزیره ی سینایی خارج کنند. دانستند که باید سنگهای معدنی را با چوب مخلوط کرده حرارت دهند و فلز را ذوب کنند و آن را در قالب بریزند و آنگاه به کمک پتک و سندان آن را به صورت مطلوب درآورند. اخیراً در محلی واقع در مصر علیا به نام بَدَری آثاری از مبادی عهد فلز به دست آوردند. این آثار عبارتست از گلوله های کوچک مسی که آنها را فقط برای ساختن گردن بند به کار می برده اند به این طریق اولین کسانی که از این اکتشاف جدید سود بردند، نه صنعتگران و پیشه وران، بلکه زنان طناز بوده اند.
بار دیگر قرنها گذشت تا روزی این فکر بدیع و ساده به نظر ایشان رسید:
چون ذوب کردن و تغییر شکل دادن مس این قدر سهل است پس چرا فقط آن را برای درست کردن بازیچه های زنان به کار می بریم و اسباب و ابزار از آن نمی سازیم؟ این مرحله ی جدید در حدود سال 4000- شروع شد (1). در چنین عهدی تمدن مصری تمدن بسیار پیشرفته ای بود زیرا خطوط هیروگلیف اختراع شده بود و به کمک رصدهای نجومی توانسته بودند در سال 4245- تقویم را به وجود آورند و سلطان واحدی بر تمام کشور حکومت می کرد. استعمال مس به این مردم که تا آن هنگام قادر نبودند جز خانه های دهاتی بسازند وسیله ای داد که فن معماری را به وضع خارق العاده ای پیشرفت دهند، زیرا چنانکه به زودی خواهیم دید به وسیله ی اسباب وادوات مسی بود که از سال 3000 ساختمان اهرام بزرگ آغاز گردید.
در همین اوقات یعنی در حدود سال 3000- استعمال فلز در بین النهرین نیز معمول گردید. در واقع مردم سواحل دجله و فرات در «فضای حیاتی» خویش مواد معدنی مس نداشته اند و به همین دلیل دوران فلز در این نواحی خیلی دیرتر از مصر آغاز شد و باز هم به همین دلیل هنگامی که مصریان تیشه و تبر و گازانبر و تیغه های مسی می ساختند اهالی بین النهرین هنوز ابزار سنگی و استخوانی به کار می بردند و در کلبه هایی از شاخ و برگ درختان می زیستند که سقف آنها را از گل خشک می پوشاندند. اما در حدود سال 3500- نژاد جدیدی به نام نژاد سومری که از شمال یا مغرب مهاجرت کرده بود در جنوب این نواحی مستقر شد. این نژاد جدید اختراعات بزرگ همراه آورد. خط که در ابتدا به اصطلاح دیرین شناسان «پیکتوگرافیک» (2) Pictographique بود به وسیله ی اینان به خط میخی تبدیل شد؛ هنر معماری و فلزکاری به خصوص در مورد مس از ابداعات قوم جدید بود. سومریان مردمی تیزهوش بودند و مدت مدیدی طول نکشید که آنان توانستند ابتدا گردن بند و سنجاق و آئینه و سپس نیزه و تیغه های متفاوت مسی بسازند.
در مبدأ دوران مس (یعنی 6000- در مصر و 3500- در بین النهرین) می توانیم خطوط مرزی مابین ماقبل تاریخ و دوران «مبادی تاریخ» را رسم کنیم. مسلم است که نباید استعمال فلزات را مانند یک انقلاب ناگهانی تصور کنیم که غفلتاً فوران آغاز کرد و تمام صنعت ماقبل را گریزان ساخت به عکس انتقال از دوران حجر به دوران فلز بسیار به کندی انجام گرفت و اسباب و ابزار سنگی انتقال خود را به سبد خاکروبه با حسن خلق استقبال نکردند. بلکه سماجت و سوءنیت بسیاری از خود بروز دادند.
بیست و پنج قرن بعد از کشور مصر، مس تمام بین النهرین را متصرف شد و باز هم هیجده قرن طول کشید تا توانست به شمالی ترین نقاط اروپا یعنی ممالک اسکاندیناوی برسد ولی در فاصله ی این مدت جزایر دریای اژه و ایران و چین و اروپای غربی را تصرف کرده بود.
آخرین ممالکی که ادوات مسی را پذیرفتند عیناً مانند آخرین دوندگان مسابقه بودند که هنوز قسمتی از میدان ورزش را نپیموده اند که نفر اول از خط مقصد عبور می کند، زیرا هنگامیکه اروپای غربی و چین با تردید بسیار وارد در دوران مس می شدند پیشقدمان این عصر یعنی مصر و بین النهرین آن را ترک می کردند و برای ایشان عهد مفرغ آغاز می گردید.
این بار سومریان پیشقدم شدند و در حدود سال 2800- راه این مرحله را گشودند. یادآوری می کنیم که مفرغ آلیاژی است که از مس و قلع تشکیل می شود. طبیعی است چنین تصور کنیم که یکی از پیشه وران سومری روزی به اشتباه و برخلاف اراده ی خود یکی از مواد معدنی مس را که برحسب اتفاق شامل جزء مناسبی از قلع بود ذوب کرد و ملاحظه نمود که فلزی که به این طریق حاصل می شود سخت تر از مس خالص و بنابراین خیلی مفیدتر از آن است. چنانکه ژاک دومورگان J. deMorgan می گوید «مفرغ در مقام مقایسه با مس همان وضع را دارد که فولاد نسبت به آهن داراست». از این پس نه تنها می توانستند مانند دوران مس تیشه و تبر و نیزه بسازند بلکه کارد و مته و همه ی وسایل تراشیدن نیز در اختیار آدمی قرار گرفت. به همین دلیل فلز جدید خیلی زودتر از مس رواج پیدا کرد زیرا مصریان نیز تقریباً در همان زمانی که خئوپس هرم بزرگ خود را می ساخت (2850-) با آن آشنا شدند و در حدود سال 2500- اهالی جزیره ی کرت سیلی از اسباب و ابزار و بازیچه های مفرغی به تمام نقاط ساحلی دریای مدیترانه می فرستادند و اهالی چنین در حدود سال 1800- استعمال آن را پذیرفتند.
در این اوقات یعنی همان زمانی که شهر عظیم و توانگر بابل در منتهای قدرت بود و معابد و ساختمانهای حیرت انگیز تب Thebes ساخته شدند اروپا هنوز از توده ای از قبایل نادان و خالی از اطلاعات تشکیل شده بود که در مرحله ی حجر صیقلی باقی مانده بودند. مدتهای مدید طول کشید تا فلز توانست در این نواحی نفوذ کند. با این حال بعد از اینکه توانست اندکی در مصب رودخانه ی دانوب مستقر شود. به تدریج در طول رودخانه پیشرفت کرد و دره ی رودخانه های رون و رن را به تصرف در آورد و از آنجا به طرف شمال رفت و بار دیگر به سوی جنوب آمد و اسپانیا را تحت تسلط خود قرار داد.
اما به محض اینکه از مصب دانوب به حرکت در آمد مورد استعمال جدیدی برای آن یافتند و آن ساختمان شمشیر سنگینی بود که از آن پس به منزله ی سلاح برنده به کار می رفت زیرا تا آن زمان فقط سلاحهای نوک تیز از قبیل نیزه را به کار می برده اند.
طرفه اختراعی بود زیرا به اروپای جدید الولاده وسیله ی بزرگی داد که بر امپراتوریهای قدیمی خاور نزدیک غلبه کنند و در دست آگاممنون Agamemnon وسیله ی فتح شهر تروآ Troie شد و با سقوط این شهر عتیق بنیان یکی از بزرگترین تمدنهای تاریخ بشر گذاشته شد.

پی نوشت ها :

1- یادآوری می کنیم که مقصود از اصطلاح «سال 4000-» یعنی چهار هزار سال قبل از میلاد مسیح.
2- یعنی خط از اشکال تشکیل می شد و مثلاً برای آنکه راه رفتن را بنمایانند ساق پایی رسم می کردند.

منبع: روسو، پی یر، تاریخ صنایع و اختراعات، حسن صفاری، تهران: امیر کبیر، چاپ هشتم، 1390.