نویسنده: دکتر حسن روحانی




 

چگونه می شود مردم را در مشارکت عمومی سهیم کرد و آنها را به صحنه آورد؟ (1) قطعاً این امر تنها با نصیحت و تذکر امکان پذیر نیست. اینکه بتوانیم در یک مقطع خاص یا برای مورد ویژه ای مردم را به صحنه بیاوریم، کافی نیست. ما برای مشارکت باید انگیزه لازم را به مردم بدهیم. باید کاری کنیم که مردم احساس کنند در برابر مشارکت پاداش می گیرند. مردم احساس کنند که اگر مشارکت کردند، مشارکت آنها تأثیرگذار و کارآمد، دخیل و سهیم در امور است و اگر مشارکت آنها نباشد، وضع به گونه ای خواهد بود که مورد رضایت آنها نخواهد بود. اگر این انگیزه را در مردم به وجود آوریم و به آنها اطمینان دهیم که حضور و مشارکت آنها تأثیرگذار است، آن وقت مردم خودشان استقبال می کنند و به صحنه می آیند و وارد عمل می شوند. به عبارت دیگر بین میزان اثربخشی و میزان مشارکت نسبت مستقیمی برقرار است. یعنی هرچه توان تأثیرگذاشتن مردم بر فرآیند سیاست و قدرت افزایش یابد، مشارکت نیز افزایش می یابد. صاحبنظران سیاسی معتقدند پیش شرط اساسی در سطح فردی، احساس شایستگی ذهنی و قدرت اثرگذاری بر تصمیم گیری ها و سیاست گذاری هاست(2).
از طرف دیگر مردم زمانی حاضر به مشارکت هستند که به آنها تضمین دهیم که سلامت و امانت داری در انتقال نظر و رأی آنها هم در انتخابات و هم در سایر صحنه ها دقیقاً اِعمال می گردد. این مسئله بسیار مهم است. دولت همواره باید تلاش کند که مردم احساس این گونه تضمین ها را داشته باشند و سلامت انتقال نظرات مردم و تأثیرگذاری نظر آنان همواره مورد تضمین باشد. اگر ما این شرایط را به وجود آوردیم، آن وقت مشارکت واقعی شکل می گیرد. البته برای ایجاد مشارکت واقعی، پیش نیازهایی لازم است که یکی از آنها آماده کردن، آگاه کردن و دادن اطلاعات کافی به مردم و ایجاد مهارت های لازم است. بحث در زمینه مشارکت، فقط موضوع انتخابات نیست. در همه صحنه ها، اعم از مسائل فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی لازم است مردم در همه صحنه ها حضور داشته باشند و تأثیر حضورشان را احساس کنند. علاوه بر آنکه باید انگیزه ها را برای مشارکت افزایش دهیم و با شناخت عوامل مؤثر بر مشارکت، به تقویت آنها بپردازیم، ضمناً باید به علل کاهش مشارکت نیز توجه کرد و عوامل منفی و کاهش دهنده مشارکت را درمان نمود. دست کم پنج عامل منفی در سر راه مشارکت وجود دارد:
الف- وقتی مردم پاداش مورد انتظارشان را از مشارکت دریافت نمی کنند.
ب-هنگامی که مردم فکر کنند مشارکت یا عدم مشارکت آنها، تأثیری در نتیجه کار ندارد.
ج-وقتی که افراد احساس شایستگی ذهنی و توانایی اثرگذاری شان پایین باشد.(3)
د-آنگاه که راه ها و فرایندهای سیاست چنان پیچیده می شود که از فهم عمومی بالاتر می رود.
هـ- و بالاخره، زمانی که مشارکت، کنشی با هزینه ای بالا همراه باشد.

پی نوشت ها :

1. سمینار سراسری ائمه جمعه، با حضور ائمه جمعه
سراسر کشور، محل سابق مجلس شورای اسلامی، 24 آبان 1384.
2.برای مطالعه بیشتر به منبع زیر و ترجمه فارسی آن مراجعه شود:
Michael Rush,ed,Parliament & Pressure Groups,Oxford:Oxford University Press,1990
مایکل راش، جامعه و سیاست؛ مقدمه ای بر جامعه شناسی سیاسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: سمت، 1383.
3.مراجعه کنید به :
Robert A.Dahl,Democracy & Its Critics,New Haven:Yale University Press,1989.

منبع :روحانی، حسن (1388)، اندیشه های سیاسی اسلام (جلد اول: مبانی نظری) تهران: کمیل، چاپ سوم.