مفهومِ همبستگی ملی
وفاق و همبستگی ملی به مفهوم اشتراک نظر همه افراد یک جامعه و ملت نسبت به آرمان ها، آمال و مقاصد واحد است که برای دستیابی به اهداف مشترک، تمام گروه های کوچک قومی، مذهبی، منطقه ای و محلی در یک ظرف بزرگ تر به نام
نویسنده: دکتر حسن روحانی
وفاق و همبستگی ملی به مفهوم اشتراک نظر همه افراد یک جامعه و ملت نسبت به آرمان ها، آمال و مقاصد واحد است که برای دستیابی به اهداف مشترک، تمام گروه های کوچک قومی، مذهبی، منطقه ای و محلی در یک ظرف بزرگ تر به نام ملت در کنار یکدیگر قرار می گیرند و برای آن مقاصد و آمال و آرزو به صورت یک مجموعه واحد تلاش خواهند نمود. (1) بنابراین، مجموعه همه واحدها و اجزای جامعه در یک کلّ جامع و به صورت یک جامعه بزرگ و تحت عنوان ملت واحد تبلور می یابند. روشن است که انسجام ملی، ویژگی ثابت و همیشگی جوامع نیست که رهبران و نخبگان نسبت به آن آسوده خاطر باشند، بلکه همواره در مقاطع و فواصل زمانی باید مورد بازنگری و بازسازی قرار گیرد زیرا عوامل آسیب زا و تهدیدزا به نحو دائم در محیط اجتماعی حضور دارند و دست اندرکار تضعیف و تخریب می باشند. انسجام و همبستگی ملی دغدغه و مسئله همیشگی یک ملت است که غفلت از آن می تواند فرصت های ذی قیمتی را از نظام سیاسی سلب نماید.
وحدت و همبستگی دارای مراتب مختلف است، پایین ترین مرتبه اش یک زندگی مسالمت آمیز در یک جامعه است که در آن نزاع، تضادها و شکاف های اجتماعی خطرناک نباشد. در این جوامع وحدت حداقلی حاکم است. وحدت کامل به معنای درهم آمیختگی افراد جامعه، هماهنگی کامل و همسو بودن و همدلی کل افراد جامعه است. به گونه ای که مردم در حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دینی و اجتماعی کاملاً احساس همدلی، هماهنگی، همکاری و وفاق کنند. علامت وحدت این است که اولاً در مسائل مهم و اساسی در کشور اجماع نظر وجود داشته باشد. ثانیاً در مسائل و موضوعاتی که اختلاف نظر وجود دارد، مکانیسم های حل منازعه با حداقل هزینه ها، کارساز باشد و این اختلافات با کمترین کشمکش حل و فصل شود. بنابراین نه تنها بر سر ارزش های بنیادین تفاهمی پایدار حاکم است، بلکه در صورت بروز بعضی افتراقات و اختلافات، روش های مسالمت آمیز معمولی، می تواند امور را به سامان برساند. مشکلی که ما با آن مواجه ایم این است که در برخی از مسائل مهم هنوز با هم اختلاف نظر داریم. هنوز برای ما برخی از مفاهیم شفاف نیست. ما باید این راه را ادامه دهیم تا در اهداف، مقاصد و آرمان ها به اجماع نظر و وفاق برسیم و بعد برای دستیابی آنها برنامه ریزی کنیم.
مفهوم انسجام و همبستگی ملی در مواجهه با شرایط پست مدرن و به ویژه جهانی شدن هرگز به قرار پیشین باقی نمی ماند و قطعاً با ورود عناصر و عوامل تغییردهنده نیاز به «بازتعریف» و «بازتولید» دارد. در جوامع سنتی عوامل متعددی مانند نژاد، قبیله، مذهب و ساختار حکومتی در ایجاد پیوند و یگانگی و انسجام جامعه نقش اصلی داشته اند. برخی جامعه شناسان معتقدند در جوامع ابتدایی و کهن، شخصیت فرد تا حدود زیادی جذب جامعه می شود و وجدان جمعی بر وجدان فردی مسلط است. به واقع انسان جوامع پیشین و سنتی، به شیوه ای که از طرف جامعه به او تلقین می شود، فکر، احساس و عمل می کند(2)؛ و در این سنخ از جوامع، وحدت بسیار قوی بوده و همواره از روی وجدان جمعی حمایت می شده است. این نوع همبستگی را اصطلاحاً همبستگی بر پایه شباهت می دانند با ورود به عصر جدید که با توسعه، کوچک شدن جهان، نوسازی، ارتباطات نزدیک و تحولات متعدد در عرصه های گوناگون همراه بوده است، عناصر پیوند دهنده قبلی ضعیف شده و اجماع پیشین با چالش های بسیار جدی مواجه گردیده است. در جهان جدید تفاوت ها و چندگونگی ها رشد کرد و روابط سنتی گذشته ضعیف شد. همبستگی را که اکنون در جهان معاصر حاکم است، اصطلاحاً همبستگی بر پایه تفاوت ها می دانند. جامعه ایران نیز از زمانی که با مفاهیم جدید مانند دولت، ملت، قانون، تفکیک قوا، توسعه و با ابزاری چون ماهواره، اینترنت و ... مواجه گردیده، دچار چالش هایی شده که در عرصه های فرهنگی، هویتی، هنجاری، تحولات ساختاری و به ویژه شکل گیری ساختار انسجام و همبستگی جمعی قابل مشاهده است.
پی نوشت ها :
1. سمینار سراسری ائمه جمعه، با حضور ائمه جمعه
سراسر کشور، محل سابق مجلس شورای اسلامی، 24 آبان 1384.
2.برای مطالعه بیشتر به منبع زیر و ترجمه فارسی آن مراجعه شود:
Guy Rocher,Introduction ala Sociologie General: L`organisation Social Paris:Editions HMH,1970
-گی روشه، کنش اجتماعی و سازمان اجتماعی، ترجمه هما زنجانی زاده.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}