فعالیت های اجتماعی فرح پهلوی
انجام امور خیریه توسط بانوان خاندان پهلوی جهت ایجاد وجهه ای مردمی و انسان دوستانه برای این خاندان صورت می گرفت. این فعالیت ها هرچند به شکل تبلیغاتی و تصنعی انجام می پذیرفت و گاه عامل نفوذ بر سایر ارکان کشور
انجام امور خیریه توسط بانوان خاندان پهلوی جهت ایجاد وجهه ای مردمی و انسان دوستانه برای این خاندان صورت می گرفت. این فعالیت ها هرچند به شکل تبلیغاتی و تصنعی انجام می پذیرفت و گاه عامل نفوذ بر سایر ارکان کشور بود، اما در پاره ای موارد موجبات نزدیکی با مردم را پدید می آورد. در این بین همسران محمدرضا پهلوی به عنوان رکنی مهم در فعالیتهای امور خیریه در کشور می پرداختند.
هرچند امکان دارد این اعمال در ابتدا به شکلی خالصانه و بی ریا آغاز شده باشد، اما در تشکیلاتی که سرتا پا غرق در فساد است نمی توان سازمان یا نهادی جدا از آن ایجاد کرد. بنابراین امور خیریه نیز به ویژه در اواخر عصر پهلوی، تنها جنبه تبلیغاتی داشت.
فرح پهلوی هم مثل دو همسر محمدرضا به محض ورود به دربار به فعالیتهای گسترده ای در زمینه امور خیریه دست زد. در ابتدا برخورد با مردم بسیار راحت بود و بی هیچ تشخصی به بازدیدهای رسمی از نقاط مختلف کشور می پرداخت و از تشریفات دست وپا گیر می کاست. اما به تدریج تغییر شکل داد و در مراسمات در حلقه دوستان و یاران خود شرکت می نمود و جز به آنان و سخنانشان به هیچ کس اعتمادی نداشت. اندک زمانی پس از ازدواج او نیز از مردم فاصله گرفت و غرق در تجملات شد. به طوری که در اواخر رژیم پهلوی امور خیریه و تشکیلات مربوط به آن به نهادهای فاسد مبدل شد و تنها جنبه تبلیغاتی یافت. این نهادها به عنوان عامل نفوذی فرح دیبا در دربار و مسائل کشوری به حساب می آمد، تا جایی که قسمتی از بودجه کشور که معمولاً توسط خود فرح یا دفتر مخصوص او تعیین می شد، به این سازمان ها اختصاص می یافت.
جمعیت ها و سازمان هایی که فرح دیبا عهده دار اداره آنها بود شامل: 1- جمعیت خیریه فرح پهلوی 2- جمعیت کمک به جذامیان ایران 3- جمعیت ملی مبارزه با سرطان 4- سازمان رفاه خانواده 5- سازمان مهد کودک 6- انجمن ملی حمایت کودک 7- جمعیت حمایت از کودکان بی سرپرست 8- جمعیت آسیب دیدگان از سوختگی 9- بنگاه حمایت از مادران و نوزادان 10- سازمان کمک به نیازمندان 11- سازمان بهداشت 12- سازمان اردوهای کار کشور 13- دانشگاه فرح پهلوی و بیمارستانهاو درمانگاههای تابعه 14- سازمان تنظیم خانواده 15- کنگره پزشکی رامسر. (1)
بدیهی است که ریاست این سازمانها تنها اسماً توسط فرح دیبا صورت می گرفت و در عمل هرکدام از این سازمانها از رئیس و هیات امناء ویژه ای برخوردار بود. فرح دیبا در سخنان خویش از ریاست صوری خود بر این سازمانها سخن می گفت. اما در واقع هر سازمانی که خود را تحت نام او قرار می داد، می توانست از مزایای دولتی استفاده کنند. از جمله قدیمی ترین سازمانهای تحت ریاست فرح دیبا، بنگاه خیریه حمایت مادران و نوزادان بود که به تدریج پس از جمعیت شیر وخورشید سرخ، بزرگترین بنیاد خیریه کشور گشت. از دیگر موسسات خیریه که تحت اداره فرح دیبا قرار داشت، انجمن خیریه فرح پهلوی بود که در سال 1339 شروع به فعالیت نمود و به ایجاد و اداره چند دارالایتام و پرورشگاه اقدام کرد. اندک اندک تعداد این پرورشگاهها در سراسر کشور افزون شد و به 40 عدد بالغ گشت. رسیدگی به مسائل مربوط به حوادث غیرمترقبه چون سیل و زلزله در زمره کارهای فرح دیبا بود و سالانه بودجه کلانی بدین منظور اختصاص داده می شد. (2 )
در اواخر رژیم پهلوی امور خیریه و تشکیلات مربوط به آن به نهادهای فاسد مبدل شد و تنها جنبه تبلیغاتی یافت. این نهادها به عنوان عامل نفوذی فرح دیبا در دربار و مسائل کشوری به حساب می آمد، تا جایی که قسمتی از بودجه کشور که معمولاً توسط خود فرح یا دفتر مخصوص او تعیین می شد، به این سازمان ها اختصاص می یافت.
به دنبال سلسله اقداماتی که توسط فرح دیبا در زمینه های امور خیریه انجام می شد، بنیادی تحت نام بنیاد فرح دیبا که در واقع دفتر مخصوص او به حساب می آمد، تشکیل شد، تا به امور مختلف فعالیت های ملکه از جمله امور خیریه رسیدگی کند. بدین ترتیب در اواخر عمر رژیم پهلوی و دهه آخر، کلیه فعالیت های فرح دیبا توسط این دفتر انجام گشت. ریاست این بنیاد به کریم پاشابهادری و هوشنگ نهاوندی سپرده شد. این دو از یاران وفادار فرح دیبا به حساب می آمدند.
مسئله ای که در موسسات تحت ریاست فرح دیبا وجود داشت، سوء استفاده و رشوه های کلان و اختلاس هایی بود که توسط دوستان و یاران او صورت می گرفت. البته این رسم در کلیه سازمانها و ادارات دولتی وجود داشت. ولی سازمانهای وابسته به دربار و افراد خاندان سلطنتی به میزان وسیع تری از امکان این فساد برخوردار بودند. به این ترتیب اعانه ها و کمک های مردمی که به این سازمان می شد، اکثراً در جیب حضرات انباشته می گشت ومبلغ اندکی صرف خانواده های بی بضاعت می گشت این وضعیت تا به جایی رسید که حتی برای خرید شیر مورد نیاز کودکان معلول ذهنی، از شیر گوساله های شیرخوار استفاده می شد، امری که با کمک روسای سازمان انجام گشت. گرچه بی شک در پشت این حمایت دستان قوی تری نیز وجود داشت. 3
در پایان می توان به این نتیجه رسید که میزان نفوذ و تاثیرگذاری فرح دیبا در امور کشور کاملاً واضح و روشن بود. از آنجا که او یکی از معدود کسانی بود که می توانست با شاه بی پرده صحبت کند و بطور مرتب به شاه دسترسی داشت، به عنوان وسیله ای برای دسترسی به شاه اهمیت پیدا کرده بود و همین دسترسی به شاه به خودی خود بلافاصله ایجاد نفوذ می کرد. و از طریق همین نفوذ و سپس تثبیت قدرت خود هرچند در اقتصاد و سیاست نقش ایفا کرد و خصوصاً در اواخر رژیم در امور سیاسی تاثیرگذار بود و توانست نقش مهمی در خط مشی رژیم ایفا کند. اما با وجود همه اینها، در حوزه های نفوذ خاص داشت مثل فرهنگ و هنر، موزه ها، جشنواره های مختلف هنر، سازمان رادیو و تلویزیون و ... بدین ترتیب مشخص می شود که فرح در سیاستگذاری در امور فرهنگی وهنری یکه تاز میدان بود.
1- ماروین شکست شاهانه؛ ملاحظاتی درباره سقوط شاه، ترجمه اسماعیل زند و بتول سعیدی، تهران: نشر نور، 1370،ص281.
2- نیلوفر کسری، زنان ذی نفوذ خاندان پهلوی، چاپ دوم، تهران: نشر نامک، 1380، صص243- 240.
3- مینو صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه حسین ابوترابیان، چاپ دوم، تهران: اطلاعات، 1368، صص 141-140.
هرچند امکان دارد این اعمال در ابتدا به شکلی خالصانه و بی ریا آغاز شده باشد، اما در تشکیلاتی که سرتا پا غرق در فساد است نمی توان سازمان یا نهادی جدا از آن ایجاد کرد. بنابراین امور خیریه نیز به ویژه در اواخر عصر پهلوی، تنها جنبه تبلیغاتی داشت.
فرح پهلوی هم مثل دو همسر محمدرضا به محض ورود به دربار به فعالیتهای گسترده ای در زمینه امور خیریه دست زد. در ابتدا برخورد با مردم بسیار راحت بود و بی هیچ تشخصی به بازدیدهای رسمی از نقاط مختلف کشور می پرداخت و از تشریفات دست وپا گیر می کاست. اما به تدریج تغییر شکل داد و در مراسمات در حلقه دوستان و یاران خود شرکت می نمود و جز به آنان و سخنانشان به هیچ کس اعتمادی نداشت. اندک زمانی پس از ازدواج او نیز از مردم فاصله گرفت و غرق در تجملات شد. به طوری که در اواخر رژیم پهلوی امور خیریه و تشکیلات مربوط به آن به نهادهای فاسد مبدل شد و تنها جنبه تبلیغاتی یافت. این نهادها به عنوان عامل نفوذی فرح دیبا در دربار و مسائل کشوری به حساب می آمد، تا جایی که قسمتی از بودجه کشور که معمولاً توسط خود فرح یا دفتر مخصوص او تعیین می شد، به این سازمان ها اختصاص می یافت.
جمعیت ها و سازمان هایی که فرح دیبا عهده دار اداره آنها بود شامل: 1- جمعیت خیریه فرح پهلوی 2- جمعیت کمک به جذامیان ایران 3- جمعیت ملی مبارزه با سرطان 4- سازمان رفاه خانواده 5- سازمان مهد کودک 6- انجمن ملی حمایت کودک 7- جمعیت حمایت از کودکان بی سرپرست 8- جمعیت آسیب دیدگان از سوختگی 9- بنگاه حمایت از مادران و نوزادان 10- سازمان کمک به نیازمندان 11- سازمان بهداشت 12- سازمان اردوهای کار کشور 13- دانشگاه فرح پهلوی و بیمارستانهاو درمانگاههای تابعه 14- سازمان تنظیم خانواده 15- کنگره پزشکی رامسر. (1)
در اواخر رژیم پهلوی امور خیریه و تشکیلات مربوط به آن به نهادهای فاسد مبدل شد و تنها جنبه تبلیغاتی یافت. این نهادها به عنوان عامل نفوذی فرح دیبا در دربار و مسائل کشوری به حساب می آمد، تا جایی که قسمتی از بودجه کشور که معمولاً توسط خود فرح یا دفتر مخصوص او تعیین می شد، به این سازمان ها اختصاص می یافت.
به دنبال سلسله اقداماتی که توسط فرح دیبا در زمینه های امور خیریه انجام می شد، بنیادی تحت نام بنیاد فرح دیبا که در واقع دفتر مخصوص او به حساب می آمد، تشکیل شد، تا به امور مختلف فعالیت های ملکه از جمله امور خیریه رسیدگی کند. بدین ترتیب در اواخر عمر رژیم پهلوی و دهه آخر، کلیه فعالیت های فرح دیبا توسط این دفتر انجام گشت. ریاست این بنیاد به کریم پاشابهادری و هوشنگ نهاوندی سپرده شد. این دو از یاران وفادار فرح دیبا به حساب می آمدند.
مسئله ای که در موسسات تحت ریاست فرح دیبا وجود داشت، سوء استفاده و رشوه های کلان و اختلاس هایی بود که توسط دوستان و یاران او صورت می گرفت. البته این رسم در کلیه سازمانها و ادارات دولتی وجود داشت. ولی سازمانهای وابسته به دربار و افراد خاندان سلطنتی به میزان وسیع تری از امکان این فساد برخوردار بودند. به این ترتیب اعانه ها و کمک های مردمی که به این سازمان می شد، اکثراً در جیب حضرات انباشته می گشت ومبلغ اندکی صرف خانواده های بی بضاعت می گشت این وضعیت تا به جایی رسید که حتی برای خرید شیر مورد نیاز کودکان معلول ذهنی، از شیر گوساله های شیرخوار استفاده می شد، امری که با کمک روسای سازمان انجام گشت. گرچه بی شک در پشت این حمایت دستان قوی تری نیز وجود داشت. 3
در پایان می توان به این نتیجه رسید که میزان نفوذ و تاثیرگذاری فرح دیبا در امور کشور کاملاً واضح و روشن بود. از آنجا که او یکی از معدود کسانی بود که می توانست با شاه بی پرده صحبت کند و بطور مرتب به شاه دسترسی داشت، به عنوان وسیله ای برای دسترسی به شاه اهمیت پیدا کرده بود و همین دسترسی به شاه به خودی خود بلافاصله ایجاد نفوذ می کرد. و از طریق همین نفوذ و سپس تثبیت قدرت خود هرچند در اقتصاد و سیاست نقش ایفا کرد و خصوصاً در اواخر رژیم در امور سیاسی تاثیرگذار بود و توانست نقش مهمی در خط مشی رژیم ایفا کند. اما با وجود همه اینها، در حوزه های نفوذ خاص داشت مثل فرهنگ و هنر، موزه ها، جشنواره های مختلف هنر، سازمان رادیو و تلویزیون و ... بدین ترتیب مشخص می شود که فرح در سیاستگذاری در امور فرهنگی وهنری یکه تاز میدان بود.
1- ماروین شکست شاهانه؛ ملاحظاتی درباره سقوط شاه، ترجمه اسماعیل زند و بتول سعیدی، تهران: نشر نور، 1370،ص281.
2- نیلوفر کسری، زنان ذی نفوذ خاندان پهلوی، چاپ دوم، تهران: نشر نامک، 1380، صص243- 240.
3- مینو صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه حسین ابوترابیان، چاپ دوم، تهران: اطلاعات، 1368، صص 141-140.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}