نویسنده: حسن روحانی




 

زیر عنوان

انفجارهای آمریکا، تحلیل سیاسی و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران
می خواهم از این فرصت استفاده کنم و راجع به نحوه طرح مسائل سیاسی در خطبه های نماز جمعه و به ویژه اصول مربوط به تحلیل سیاسی، نکاتی را مطرح نمایم. (1) البته در ضمن بحث، به حوادث روز و تبعات گسترده حادثه بیستم شهریور ماه امسال در امریکا نیز خواهم پرداخت.
به تعبیر امام صادق(ع):« صلاة واحدة فرضها الله عزوجل فی جماعة و هی الجمعة»(2). تنها نمازی که انجام آن بدون جماعت امکان پذیر نیست، نماز جمعه است. هر نماز واجبی را می توان به صورت فُرادا و یا به صورت جماعت انجام داد؛ تنها نمازی که ضرورتاً باید به جماعت ادا شود و به صورت فُرادا جایز نیست، نماز جمعه است. همین نکته، نشانگر دیدگاه اسلام نسبت به این نماز است. در واقع در همه نمازها، رابطه انسان با خدا مطرح است، ولی در نماز جمعه هم رابطه انسان با خداوند هم رابطه خداوند با انسان مطرح است. به دلیل اینکه خطیب نماز در خطبه ها فرازهایی از وحی آسمانی و معارف اسلام با بیان و زبان قابل فهم برای مردم، تبیین و تبلیغ می کند و از این طریق، رابطه از ناحیه خداوند با انسان برقرار می شود؛ سپس مردم به نماز می ایستند و رابطه انسان با خداوند آغاز می شود.
بنابراین نماز جمعه، ویژگی های خاص خود را دارد. همان گونه که امام هشتم(ع)فرمود:« لان الجمعة مشهد عام»(3) روز جمعه از نظر اسلام روز اجتماع عمومی است و همه موظف اند در اجتماع روز جمعه شرکت کنند. «فأراد ان یکون للامیر سبب الی موعظتهم و ترغیبهم فی الطاعه و ترهیبهم من المعصیة»(4)، خداوند با تشریع این دستور، خواسته موقعیتی را برای رئیس و پیشوای جمعیت به وجود آورد که بتواند در یک اجتماع مهم هفتگی، آنها را موعظه نماید و به اطاعت خداوند و اجرای دستورات الهی ترغیب نماید و مردم را از معصیت و ناروایی ها و منکرات، باز دارد. «و توقیفهم علی ما اراد من مصلحة دینهم و دنیاهم»(5)، هدف دیگر از این اجتماع این است که مردم را به مصالح دینی و دنیایی خودشان آگاه نماید و مصالح واقعی مردم را به آنها بگوید. « و یخبرهم بما ورد علیهم من الافاق من الأهوال التی لهم فیها المضره و المنفعة»(6)، دیگر اینکه مردم را در جریان حوادث و وقایع مهم جهانی و آفاق دوردست قرار دهد و هر آنچه برای مردم نفع و یا ضرری دارد، برای آنها تبیین نماید. در اینجا دقیقاً سخن از تهدید و فرصت است. باید همه حوادث و وقایعی که می تواند برای جامعه اسلامی خطرآفرین، تهدیدزا و مضر باشد و یا مسائلی که فرصت است و می تواند منفعت و خیری برای مردم داشته باشد، تشریح شود. بنابراین بی تردید یکی از فلسفه های تشریع نماز جمعه تبیین و تحلیل مسائل مهم سیاسی بین المللی است. در واقع به روز شدن مردم نسبت به حوادث مهم جهان و تعمیق در مسائل مهم اجتماعی، یکی از فلسفه های این عبادت سیاسی- اجتماعی می باشد.

نماز جمعه سنگر بی بدیل

قبل از ورود به بحث اصلی، نکته مهم اینکه هیچ برنامه تبلیغی و اجتماعی دیگری نمی تواند جای نماز جمعه را پر کند. ممکن است بعضی فکر کنند در شرایطی که رسانه های عمومی به طور مداوم مردم را در جریان آخرین اخبار و اطلاعات قرار می دهند و حتی تبلیغ احکام دین و اسلام به راحتی از طریق این رسانه ها انجام می شود، چه لزومی به تشکیل مراسم نماز جمعه است؟ البته این شبهه کم و بیش در سال های اخیر در برخی از مقالات و سخنان به نحوی مطرح شده است، که در واقع دوران تبلیغ فرهنگ اسلامی و تبیین و تحلیل مسائل سیاسی از طریق خطبه های نماز جمعه و یا حتی مسجد و منبر به سر آمده و رسانه های گروهی مکتوب و منطوق جای آن را گرفته اند!
واقعیت امر این است که هیچ رسانه ای نمی تواند جای نماز جمعه را بگیرد. هیچ روزنامه، ‌مجله، رادیو، تلویزیون، ‌تریبون و یا منبع دیگر الکترونیکی نمی تواند کار نماز جمعه را انجام دهد. نماز جمعه تنها بیان مسائل فرهنگی و یا سیاسی یک عالم و اندیشمند و یک محقق اسلامی مورد احترام جامعه در یک مراسم دینی هفتگی نیست؛ اگر نماز جمعه فقط همین بود، ممکن بود بگوییم صدا و سیما و سایر رسانه ها می توانند جای نماز جمعه را پر کنند. نماز جمعه بلندگوی یک طرفه مثل سایر رسانه ها نیست، ‌بلکه نماز جمعه یک تعامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دوطرفه است. یک اجتماعی است که نگاه مردم، صدای مردم، فریاد مردم، شعار مردم و رفتار و احساسات مردم در این اجتماع بزرگ حرف می زند، سخن می گوید، تأیید و یا انتقاد می کند. در نماز جمعه فقط خطیب حرف نمی زند، مردم قبل از نماز، حین خطبه ها و بعد از نماز شعار می دهند و به شیوه های مختلف نظرات و احساسات خود را منعکس کنند. حتی در این اجتماع، مردم نظرات و احساسات خود را به یکدیگر نیز منتقل می کنند. اجتماع مردم در این مراسم، عطر معنوی و روحانی خاصی را به وجود می آورد که تنها به مشام افرادی می رسد که در این اجتماع حضور دارند.
علاوه بر اینکه اجتماع نماز جمعه، مظهر قدرت در جامعه اسلامی و مظهر اقتدار ملی است، از دیدگاه امنیت ملی نیز یکی از مظاهر اقتدار نظام است. این مسئله فقط برداشت درون نظام نیست، حتی رسانه های بیگانه هم برای نماز جمعه، تعداد نمازگزاران، ‌ترکیب جمعیت، موضع گیری خطیب نماز جمعه و شعارهای مردم، حساب باز می کنند. نه تنها نماز جمعه تهران که البته حساب ویژه و خاصی دارد و نماز جمعه مرکز و عاصمه ی حکومت اسلامی و دولت اسلامی است و نه تنها نماز جمعه قم که آن هم ویژگی خاص خودش را دارد و به نوعی صدای حوزه علمیه قم محسوب می شود که حوزه منشأ همه برکات برای کشور ما بوده، هست و خواهد بود؛ بلکه اساساً‌ هر یک از نمازهای جمعه در سراسر کشور نقش تأثیرگذاری در منطقه خود دارند و مجموعه نمازهای جمعه، مظهری از اقتدار ملی محسوب می شوند. طبق مطالعات انجام شده، اگر تعداد متوسط نمازگزاران را در هر نماز جمعه حدود 2400 نفر در نظر بگیریم، با 418 نماز جمعه در سراسر کشور، تعداد نمازگزاران رقم یک میلیون نفری را تشکیل می دهند؛ که البته در روزهای خاص، این رقم ممکن است به 10 برابر هم افزایش یابد. یک میلیون انسان مؤمن و مصمم و حاضر در صحنه، نقش بسیار تأثیرگذاری خواهند داشت. این حضور و اجتماع، نظرات این جمع و فریاد این جمعیت، همواره مورد محاسبه محافل سیاسی و خبری جهان است.
در همین حادثه اخیر انفجار در امریکا، موضع گیری خطبای نماز جمعه و انعکاس آن، لحن ائمه جمعه چه در اولین نماز جمعه بعد از این حادثه و چه در هفته های بعد، در رسانه های جهان دقیقاً مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این نشان دهنده آن است که نماز جمعه منعکس کننده افکار عمومی جامعه ماست. در واقع نماز جمعه آیینه ای است که در آن، جهان می تواند به قدرت ما، وحدت و وفاق ما، استقلال ما، صلابت ما، فرهنگ و اخلاق ما و طرز فکر ما آشنا شود. علاوه بر اینکه فضای اجتماعی نماز جمعه، یک فضای معنوی است که آن فضا، تربیت کننده و تأثیر و تأثر آن بسیار ارزشمند است؛ از طرف دیگر در نماز جمعه کارگزاران و مسئولین نظام، نخبگان جامعه، مردم عادی، جوانان و همه اقشار مردم هفته ای یک بار کنار هم جمع می شوند و در صف واحد، ‌با حرکت و سکون هماهنگ، و با احساسات و مواضع مشابه همبستگی خاص خویش را به نمایش می گذارند. لذا این اجتماع با این ویژگی مظهر وحدت دولت و ملت نیز می باشد. بنابراین اگر کسی فکر کند جای نماز جمعه را می توان با رسانه دیگری پر کرد، قطعاً در اشتباه است. نماز جمعه جایگاه ویژه خود را دارد و بی بدیل است.
در نماز جمعه، بخشی که از لحاظ سیاسی- اجتماعی بسیار حائز اهمیت است، خطبه های نماز است. در خطبه ها هم یک بخش، حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر و ائمه(ع) و سفارش مردم به تقوا و خواندن سوره کوچکی از قرآن و استغفار برای مؤمنین است که بخش لازم و واجب خطبه هاست؛(7)اما بخش دیگر، بیان اوضاع و احوال مسلمانان، حوادث منطقه و مصالح مسلمین است. معمولاً خطیب نماز جمعه، ‌مردم را در جریان مسائل روز و هر آنچه منافع مسلمانان و کشورهای اسلامی و یا خطر برای مسلمانان و کشورهای اسلامی باشد، قرار می دهد. همچنین هر آنچه به استقلال و کیان مسلمان ها و تحولات بین المللی و نحوه توطئه قدرت های استعمارگر و استثمارگر مربوط می شود، برای مردم تشریح می کند(8). حتی در بیان امام هشتم(ع)آمده است که دلیل ایراد دو خطبه این است که در یک خطبه به حمد و ثنا و تمجید و تقدیس خداوند متعال و در خطبه دیگر به نیازهای مردم و بیان مصالح و مفاسد و هشدارهای لازم به مردم بپردازند. « و انما جعلت خطبتین لیکون واحده للثناء علی الله و التمجید و التقدیس لله عزوجل و الاخری للحوائج و الاعذار و الانذار و الدعاء و لما یرید ان یعلّمهم من امره و نهیه ما فیه الصلاح و الفساد»(9).
بحث و سخن من در این جلسه، پیرامون این بخش از خطبه های نماز است که خطیب به بیان مسائل سیاسی روز می پردازد. نحوه بیان مسائل سیاسی- اجتماعی و تشریح آن و تحلیل مسائل سیاسی بسیار حائز اهمیت است. برای مؤثر و پربارتر شدن این بخش از خطبه ها باید اصولی را مراعات نمود:

اتخاذ شیوه اقناعی

یکی از مسائل بسیار مهم در زمینه بیان و تشریح مسائل اجتماعی و سیاسی، اتخاذ روش اقناعی است. نباید فراموش کرد که در صف های نماز جمعه، ترکیبی از سه نسل حضور دارد که اکثریت افراد جامعه نیز زیر سن 30 سال قرار دارند، ‌یعنی در دوران انقلاب یا متولد نشده بودند و یا در سن کودکی بودند. بنابراین بسیاری از مسائلی که برای ما جزو اصول مفروضه است، ‌برای نسل جوان ما ممکن است نه تنها در اصل بودن آن تردید باشد، که حتی در حقانیت آن نیز تردیدهایی وجود داشته باشد. از طرف دیگر باید به این نکته توجه نمود که در جهان چندصدایی زندگی می کنیم و نسل جوان و تحصیل کرده ما به نوعی با افکار مختلف جهان در ارتباط هستند و با سخنان و منطق های گوناگون مواجه می باشند و لذا همواره خود را در موضع انتخاب می یابند. در گذشته در مسیر راه، چهارراه کمتر وجود داشت، ولی امروزه هر چند قدم که برداریم، به یک، سه راه و یا چهارراه می رسیم و مرتب باید با شاخص های دقیق برای رسیدن به مقصد، راه درست را برگزینیم.
در مجموع، ‌در شرایط امروز جامعه، ‌دیگر لحن آمرانه و دستوری در سخنرانی ها اثر مطلوبی ندارد و باید با شیوه استدلال و منطق صحیح، به اقناع مخاطبین پرداخت. حتی در بخش مسائل فرهنگی و بیان موضوعات دینی حتی الامکان باید از همین شیوه استفاده کرد. البته در زمینه احکام دینی، ‌اگر امر و دستوری وجود دارد، امر از جانب سخنران و خطیب نیست، بلکه امر از جانب خداوند متعال و معصومین(ع)است. در زمینه مسائل اجتماعی- سیاسی اگر بخواهیم سخنان ما در نسل جوان، تحصیل کرده و نخبگان جامعه تأثیرگذار باشد، باید از شیوه اقناعی استفاده کنیم. اگر مخاطب احساس کند شما با اصرار و تعصب خاصی می خواهید او را قانع کنید، اثر معکوس خواهد داشت. باید موضوع و استدلال را در اختیار مخاطب قرار دهیم و او خود، حق را انتخاب کند و بپذیرد. معنای شیوه اقناعی آن نیست که ما فرد را به هر قیمتی قانع کنیم، بلکه به این معناست که سخن و استدلال آنقدر محکم و قوی و مبرهن باشد که طرف به راحتی قانع شود. ما باید به مخاطب کمک کنیم تا او بتواند حقیقت را لمس و درک کند. البته خطبای نماز جمعه با یک مشکل مواجه هستند و آن این است که نمازگزاران یکدست نیستند؛ دارای سنین مختف با سطح تحصیلات متفاوت و جنسیت مختلف هستند. در نماز جمعه، مرد، زن، ‌پیر، جوان، تحصیل کرده کم سواد و حتی بی سواد حضور دارند و خطیب باید به گونه ای سخن بگوید که برای همه قابل فهم و استفاده باشد. اگر بخواهیم اکثریت مخاطبین قانع شوند، ‌روشن است که گوینده باید بسیار هنرمند باشد و از لحاظ فنّ سخنوری، استاد و از لحاظ سطح اطلاعات، بسیار جامع باشد تا افراد مختلف با توانمندی های متفاوت و بهره های هوشی متفاوت بتوانند مطالب را درک کنند و قانع شوند.

تحلیل سیاسی

یک بخشِ بسیار مهم در خطبه های نماز جمعه، تبیین مسائل سیاسی داخلی و یا خارجی است. مردم بسیار مشتاق اند تا هم از حوادث مهم جهان مطلع باشند و بدانند چه تحولات مهمی اتفاق افتاده است و هم می خواهند آن حوادث برای آنها تحلیل و تفسیر شود. در واقع تحلیل، ‌برداشتن پرده از روی انگیزه ها و نیات بازیگران سیاسی است. تحلیل سیاسی برخلاف آنچه تصور می شود، نه ذوقیات گوینده است و نه بیان و گفتاری است که مستمع را خوشحال کند و به قول معروف تکبیرخیز باشد. تحقیق مسائل سیاسی نیاز به دانش و به کار گرفتن روش های علمی ویژه خود را دارد. حتی می توان گفت تحقیق در مسائل سیاسی مهم جهان، بسیار مشکل و پیچیده و از تحقیق در سایر رشته های علوم انسانی سخت تر و مشکل تر می باشد. گرچه استعداد، ذوق سیاسی، تجربه و اطلاعات گوینده نقش بسیار مهمی در تحلیل سیاسی دارد، ولی نقش روش های علمی و ابزارهای تحقیقاتی نیز بسیار حائز اهمیت است. بی تردید بین واقعیات موجود در جهان و آنچه در رسانه ها تبلیغ می شود، فاصله زیادی وجود دارد و چهره واقعی با چهره ای که در آینده تبلیغ دیده می شود، کاملاً متفاوت است. نیت و انگیزه بازیگران از یک سو و تبلیغ و گفتار آنان از سوی دیگر فاصله این دو چهره می باشد. محقق و تحلیلگر سیاسی باید بتواند با ذکاوت، دقت، تسلط و اطلاعات گسترده خود، به نحوی این فاصله را طی کند و مخاطبین را از گفتار بازیگر به نیت واقعی او برساند. به این نکته نیز باید توجه شود که بسیاری از تحلیل های سیاسی، سفارشی است و بدین منظور انجام می شود که پرده جدیدی بر روی نیات واقعی بازیگر انداخته شود و با پیچیده کردن مسئله، راه تحلیل واقعی را سد نمایند و کشف نیات واقعی را ناممکن سازد.
برای ارائه تحلیل سیاسی علاوه بر بیان مناسب، هوش و ذکاوت کافی، تجربه لازم و اطلاعات تاریخی(10)؛ باید با مراحل علمی دستیابی به یک تحلیل نیز آشنا باشیم و اصولی را که باید مورد توجه قرار گیرد، مراعات کنیم. در تشریح این مسئله، به حادثه اخیر امریکا یعنی حادثه 20 شهریور(11سپتامبر) و انفجار عظیم در نیویورک و واشینگتن اشاره می کنم تا ضمن بیان اصول موردنظر در بحث تحلیل سیاسی، به ابعاد و آثار این حادثه عظیم نیز بپردازیم.

جمع آوری اطلاعات

اولین قدم برای تحلیل سیاسی درست از یک واقعه، دستیابی به اطلاعات صحیح نسبت به آن واقعه است(11). با توجه به اینکه دستیابی به اطلاعات، بدون واسطه و به طور مستقیم معمولاً غیرممکن است، اطلاعات از طریق افراد شاهد صحنه به نمایندگان رسانه های گروهی به عنوان خبرنگار، فیلمبردار و گزارشگر منتقل می شود؛ گزارش گزارشگر نیز بعد از گذشتن از یک یا چند فیلتر به مردم منتقل می شود. کمتر اتفاق می افتد که خبر یک واقعه از پیچ و خم انگیزه های سیاسی، قومی، حب و بغض ها، پیش داوری ها، منافع قدرت ها و دولت ها سالم عبور کند و تحت تأثیر قرار نگیرد. هر قدر این واسطه ها کمتر باشد و به منابع وقوع رخدادها نزدیک تر باشیم و در واقع بتوانیم از منابع اولیه استفاده کنیم، به حقیقت نزدیک تریم؛ هر اندازه از منابع اصلی دور باشیم و از منابع دست دوم و سوم بهره برداری کنیم، احتمال خطا و اشتباه بیشتر است. البته امروزه پس از گذشت چند روز از یک حادثه، صدها و هزاران منبع برای بررسی در اختیار ما قرار می گیرد. سریع ترین وسیله، ‌تلکس خبرگزاری ها، رسانه های گروهی منطوق و مکتوب و اینترنت است و سپس نوبت به مجلات و کتاب ها می رسد. گرچه انگیزه های مختلف باعث می شود که کمتر حادثه ای بدون تحریف برای مردم بازگو شود، ولی ابزار جدید از قبیل ضبط صوت، فیلم و عکس نیز به ضبط دقیق حوادث و رویدادها بسیار کمک می کنند. البته همین ابزار جدید هم قادرند واقعیات را تحریف کنند، ‌حادثه ای را کوچک و یا بزرگ کنند. نحوه تیتر روزنامه، تنظیم زاویه دوربین عکاسی و فیلمبرداری می تواند حادثه کوچکی را بزرگ و یا برعکس حادثه مهم و بزرگی را کوچک و بی اهمیت جلوه دهد.
یکی از مسائل مهم در بحث مواد خام و اطلاعات، آن است که گاهی چند حادثه، به طور همزمان و یا در فاصله زمانی کمی اتفاق می افتد که نحوه ارتباط دادن این حوادث و کنار هم چیدن آنها بسیار مهم است. نحوه چیدن حوادث در کنار یکدیگر و اولویت بندی آنها یک هنر مهم تحلیلگر است(12). گاهی حوادثی که در واقع هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، چنان از طریق رسانه ها در کنار یکدیگر قرار می گیرند که هر شنونده و بیننده ای باور می کند که همه این حوادث از یک مرکزیت واحد هدایت شده اند.
بنابراین قدم اول این است که مواد خام و داده ها قابل اعتماد باشند. یعنی اطلاعاتی که در اختیار خطیب قرار می گیرد، حتی الامکان اطلاعات صحیح و دقیقی باشد. خصوصاً کسی که از جایگاه نماز جمعه به عنوان مرکز هدایت جامعه سخن می گوید، خدای ناکرده اگر مطلبی بیان کند که اساس خبر و اطلاع، بی پایه و یا سست باشد، می تواند اعتماد مردم را نسبت به این تریبون و این مرکز مقدس سست کند و به تدریج مردم نسبت به این جایگاه بی اعتماد شوند که این امر، بسیار خطرناک است.
در نقل قول ها و بیان آمار و ارقام باید بسیار دقت شود که آمار، دقیق باشد و اغراق و مبالغه ای در آن نباشد. لذا هیچ اشکالی ندارد که آمار و ارقام از روی نوشته خوانده شود، حتی نقل قول ها از روی نوشته و متن خوانده شود و منبع آن هم ذکر شود. همان عرفی که در دنیای امروز متداول است. در دنیای امروز اگر کسی بدون نوشته سخنرانی کند، آن را عالمانه نمی دانند و به عنوان حرف غیردقیق و شعاری تلقی می کنند. ولی اگر از روی یادداشت و متن باشد و نکات مهم، ‌سرفصل ها، آمار و ارقام و نقل قول ها از روی یادداشت خوانده شود، این چنین تلقی می شود که برای این سخنرانی فکر و مطالعه شده و مطالب گوینده منطقی و مبرهن است. در فرهنگ ما شاید هنوز عکس این مسئله صادق باشد. هرچه خطیب از حفظ سخن بگوید، نشانه عالم بودن او است و هرچه از روی متن بخواند، نشانه بی سوادی اوست! لذا ما از اینکه از روی متن، مطلبی را بخوانیم گریزانیم. جامعه روحانیت و علمای دین باید سعی کنند این تلقی غلط جامعه را اصلاح کنند. تریبون نماز جمعه جایگاهی است که حتماً باید بخشی از مطالب از روی متن خوانده شود. این عمل بر اعتماد مخاطبین به ویژه نسل جوان می افزاید.
حضرت امام(ره)، نسبت به نطق قبل از دستور نمایندگان مجلس شورای اسلامی توصیه می فرمودند که نطق ها از روی متن خوانده شود. در مجلس اول، یک بار تعدادی از نمایندگان به همراه ریاست وقت مجلس(آقای هاشمی رفسنجانی)خدمت ایشان رسیده بودیم؛ ایشان به مناسبتی فرمودند: نماینده ها چرا از حفظ نطق می کنند، ‌آنجا که منبر نیست. باید نطق خود را بنویسند و از روی متن بخوانند. در واقع در یک تریبون باز و مهم نمی شود بدون متنِ نوشته، سخن گفت. چه اشکالی دارد ما بخشی از مطالب را بنویسیم و از روی نوشته بخوانیم؟ حداقل در مواردی که نیاز به آمار و ارقام و نقلِ قول مستقیم است، از متن استفاده کنیم.
در بیان ابعاد یک واقعه، هرچه دقیق تر باشیم، برای مستمعین اطمینان آورتر است. در بحث مقدمات تحلیل سیاسی مطرح می کنند که این مقدمات هرچه مستندتر باشد، اقناع مخاطب آسان تر است. یعنی گوینده وقتی از روی متن، مطالب را می خواند، مخاطب مطمئن می شود که مطالب سخنرانی فکر شده، حساب شده و مطالعه شده است و بر دقت آن، اطمینان پیدا می کند. آن وقت، تحلیل هم دلنشین تر خواهد بود. در واقع، تحلیل سیاسی یک نوع اجتهاد است. همان طور که در اجتهاد فقهی، هرچه متون روایات و نقل قول ها مطمئن تر باشد، اجتهاد مطمئن تر انجام می شود؛ تحلیل سیاسی هم اجتهاد بر روی مواد خام است، منتهی اجتهاد سیاسی است. یعنی گوینده مواد خام را کنار هم می چیند، اولولیت بندی می کند و در یک یا چند سناریو آنها را تحلیل می کند. بنابراین مستند بودن مواد خام و دقت در صحت اطلاعات دریافتی، بسیار اهمیت دارد. هرچه دقیق تر باشد، استنتاج هم صحیح تر خواهد بود و مستمع نیز با اطمینان بیشتری به این استنتاج نگاه خواهد کرد. (13)

پی نوشت ها :

1. سمینار ائمه جمعه سراسر کشور، ائمه جمعه سراسر کشور، مجتمع امام خمینی، 17 مهر 1380.
2. وسائل الشیعه، جلد7، بیروت، ‌مؤسسه آل البیت لاحیاء‌التراث، 1993، ص 295.
3. همان، ص 344.
4. همان.
5. همان.
6. همان.
7. شیخ طوسی، النهایه، ص 105.
8. امام خمینی، تحریرالوسیله، ‌ج1، صص 214-212.
9. وسائل الشیعه، جلد7، ص 344.
10. Alan Sked,"The Study of International Relations:A Hisrtorian's View",in :The Study of International Relations,by Hugh Dyer and leon,Langasarian,London:Macmillan,1989,pp. 87-103
11. Alan Issak,Scope and Methods of Political Science,Illinois:The Dorsey Press,1981,pp. 33-39
12. در این رابطه رجوع کنید به:
James Rosenau,"The Scholar as an Adaptive System",in:Journeys Through World Politics,edited by Joseph Kruzel and James Rosenau. Torento:Lexington Books,1988,pp. 53-69
13. در این رابطه نگاه کنید به:
Harold Guetzkow(etal),Simulation in International Relation:Developments for Research and Teaching,New Jersey:Prentice-Hall,1963,Chapters 4-5

منبع :روحانی، حسن؛ (1388)، اندیشه های سیاسی اسلام، تهران: انتشارات کمیل، چاپ سوم 1391.