نویسنده: حسن روحانی




 

تکمیل فنّاوری

موضوع دیگری که پیش آمد این بود که اروپایی ها کم کم به این نتیجه رسیدند که ما در مواردی که از لحاظ فنّاوری مشکلاتی داشتیم، تعلیق را نپذیرفتیم و فقط روی مواردی که مشکل فنی نداشتیم، تعلیق را پذیرفتیم. این هم مطلبی است که اخیراً خود آنها در مذاکرات می گویند؛ یعنی بخش اصفهان را که همان بخش UCF و کارخانه ای است که کیک زرد را به UF4 و UF6 تبدیل می کند، در دوران تعلیق، تکمیل کردیم. آن زمانی که با اروپایی ها در تهران صحبت می کردیم، هنوز در حال نصب دستگاه ها در بعضی از بخش های اصفهان بودیم و کار زیادی برای تکمیل پروژه باقی مانده بود. در واقع با فضای آرامی که ایجاد کردیم، توانستیم اصفهان را تکمیل کنیم و امروز اصفهان تکمیل شده است و می توانیم کیک زرد را به UF4 و UF6 تبدیل کنیم که این مسئله بسیار اهمیت دارد. (1)
در واقع UF6 ماده تغذیه ای اصلی ماشین های سانتریفیوژ است که به عنوان Feed Material می باشد. بنابراین مهم بود که این پروسه را به نتیجه برسانیم.
در طول این یک سالی که گذشت، از لحاظ پرونده حقوقی نسبتاً پیشرفت خوبی داشته ایم. یعنی تمام مواردی که به عنوان موارد اختلاف بین ما و آژانس بوده، عمدتاً حل و فصل شده است. یعنی تمام کارهایی که آنها می گفتند شما به صورت مخفی انجام دادید، ‌یک مقدار بحث راجع به تبدیلات(2)بود، که مثلاً کیک زرد را به UF4 و یا مثلاً UF4 را به UF6 تبدیل کرده بودیم، بحث تبدیلات با آژانس تمام شده و به حل و فصل نهایی رسیده ایم. در بحث لیزر که یک بخش بسیار مهم و مربوط به دستگاه هایی بود که از چین و روسیه خریداری کرده بودیم و به آژانس اطلاع نداده بودیم، (گرچه از لحاظ مقرراتی ملزم به دادن اطلاع به آژانس نبودیم) به حل و فصل نهایی با آژانس رسیدیم.
اما چند مسئله دیگر باقی مانده است که از برخی از آنها حتی تا روزی که با سه وزیر در تهران مذاکره می کردیم، بی خبر بودیم. یکی از ‌آن موارد، ‌آلودگی سطح بالاست. ما اطلاع نداشتیم که در کشور ما آثار آلودگی در سطح بالا وجود دارد. آلودگی به این معناست که آثار غنای اورانیوم بالای 50 درصد در کارگاه های ما وجود دارد. اگر در کشوری اورانیوم در سطح بیش از 20 درصد غنی سازی شود، به این معناست که در پی ساخت سلاح است. غنی سازی تا کمتر از 20 درصد برای سوخت نیروگاه توجیه دارد و وقتی به 25، 50 و 60درصد می رسد، یعنی هدف ساخت بمب است. بازرسان وقتی از کارگاه های ما نمونه گیری کردند، از طریق استفاده از یک نوع دستمال های خاصی که بر روی نقاط مشکوک می کشند و آن را در آزمایشگاه مورد آزمایش قرار می دهند، ‌مشخص می شود که چه فعل و انفعالاتی در آن مکان صورت گرفته است. این آزمایش حتی نشان می دهد که در چه تاریخی این اقدامات صورت گرفته است. در تابستان 1382 وقتی نمونه گیری و بعد آزمایش کردند، اعلام نمودند که در ایران آلودگی با غنای 70 و 80 درصد پیدا شده است. این موضوع باعث یک سروصدای جدیدی شد. ما هم دچار حیرت شده بودیم که چرا این آلودگی وجود دارد، در حالی که مطمئن بودیم ما چنین فعالیتی را انجام نداده ایم. آنها هم قبول نمی کردند. حتی این بحث در ایران مطرح شد که برخی از بازرسان آژانس تحت تأثیر امریکا، ‌دستمال آلوده را به ایران آورده و اعلام کرده اند که اینجا آلوده است. بعدها معلوم شد برخی از سانتریفیوژهایی که از دلال خریداری کرده بودیم، دست دوم بوده و توسط کشور ثالث غنی سازی شده و بالطبع قطعات این سانتریفیوژها آلوده بوده است.
البته یکی از مشکلاتی که ما هم اکنون با آژانس داریم و هنوز حل و فصل نهایی نشده، راجع به همین آلودگی است. یعنی آژانس هنوز هم شک دارد که آیا این آلودگی ها تماماً مربوط به قطعاتی است که ما از خارج وارد کرده ایم یا نه؟ شبهه دیگر اینکه آنها می گویند ممکن است در زمان فروپاشی شوروی، ‌از آنها اورانیوم غنی شده خریداری کرده ایم، زیرا در آلودگی هایی که کشف می شود، در آزمایشات مشخص می شود که اورانیوم مربوط به کدام کشور است. طبق نظری که آژانس دارد، برخی از آلودگی هایی که در ایران کشف شده است، مواد آن مربوط به شوروی می شود. کشور ثالثی که آنها احتمال می دهند ما این قطعات را از آنجا خریداری کرده ایم، پاکستان است. البته از طرف ما اسم هیچ کشوری مطرح نشده است، چون ما از دلال خرید کرده ایم. پاکستانی ها هم می گویند که هیچ ماده ای را از شوروی وارد نکرده اند. آنها در مورد آلودگی 36درصدی که در ایران کشف شده است می گویند مربوط به بازفرآوری اورانیوم مصرف شده در نیروگاه است.
البته ما تقریباً با آژانس به حل و فصل نهایی این مسئله نزدیک شده ایم و آژانس قصد دارد به مراکز غنی سازی پاکستان برود و از آنجا نمونه برداری کند؛ و یا قطعاتی را برای آزمایش از پاکستان به وین منتقل کند که در حال حاضر مشکلی بین آژانس و پاکستان بر سر این موضوع ایجاد شده است.
همان طور که گفته شد، موضوع دیگر نیز بحث P2 است که سوابق آن را اعلام نکرده بودیم و هنوز مسائل این موضوع پایان نیافته است. سؤال آنها این است که نقشه های P2 را چگونه و چه زمانی خریداری کرده ایم و کارگاه P2 کجا بوده است. ما در مورد P2 به آنها گفتیم که در یک کارگاه کوچک بخش خصوصی فعالیت انجام می شده است. آنها هم هنوز نپذیرفته اند. چون می گویند شما این همه پول بابت نقشه ها داده اید و بعد این نقشه ها را به یک شخص دادید که داخل کارگاه کوچک خود این فعالیت ها را انجام بدهد؟! قاعدتاً شما در یک نقطه دیگری فعالیت اصلی را انجام می دهید. به هر حال هنوز یک مقدار اختلاف در این زمینه باقی مانده است که باید برای آنها روشن شود که واقعیت همین است که اعلام کرده ایم.
بنابراین اکثر موارد در بخش حقوقی حل و فصل شده، ولی بعضی از موارد هنوز باقی مانده است؛ گرچه به حل و فصل نهایی نزدیک شده ایم. ما امیدواریم در گزارشی که تا چندی بعد ارائه می شود، البرادعی بگوید که ایران راجع به آلودگی، تمام کارهای لازم را انجام داده و این کشور ثالث است که باید با آژانس همکاری کند و در مورد P2 بگوید که اکثر شبهات و اشکالات ما رفع شده است. به هر حال وضع ما از لحاظ حقوقی خوب است. یک سال، زمان زیادی نیست. معمولاً اگر کشوری در مورد این گونه امور در سازمان بین المللی با مشکل مواجه شود، برای حل مسئله، به سال ها زمان نیاز است. ما نسبتاً خوب پیشرفت کرده ایم. یعنی سازمان انرژی اتمی، وزارت خارجه و همه مسئولین واقعاً تلاش کرده اند و پیشرفت ما در این زمینه خوب بوده است.

پیشرفت های فنی

از لحاظ فنّاوری، نسبت به سال گذشته از وضع خوبی برخورداریم. به دلیل اینکه سال گذشته در ابتدای برنامه قرار داشتیم. مثلاً اگر ما قصد داشتیم غنی سازی را انجام بدهیم، حتی ماده اولیه آن را نداشتیم. ما یک مقدار کمی ماده اولیه(UF6) را از خارج خریداری کرده بودیم و همان مقدار را می توانستیم برای مدت چند ماه مصرف کنیم. اما امروز اصفهان راه اندازی شده است و ما از لحاظ فنی در این زمینه پیشرفت خوبی داشته ایم. وضع ما در قسمت ساخت قطعه و مونتاژ خوب است، یعنی در طول یک سال گذشته، قطعات فراوانی را تولید کردیم. البته این کارها دیگر مخفی نیست و آژانس بر آنها نظارت دارد و از میزان تولید قطعات و مونتاژ و اینکه چه مقدار سانتریفیوژ آماده کرده ایم، آگاه است.
در خصوص تعداد سانتریفیوژ، وضع ما نسبتاً خوب است. یعنی سال گذشته زمانی که قصد مذاکره با اروپایی ها را داشتیم، چیزی در حدود 150 عدد سانتریفیوژ داشتیم، اما الان در حدود 500 عدد سانتریفیوژ آماده داریم. اگر هم قصد داشته باشیم که این تعداد را به 1000 عدد برسانیم، مشکلی نداریم. پس پیشرفت خوبی در این زمینه داشته ایم.
الان به مرحله ای رسیده ایم که بار دیگر در یک مقطع حساسی قرار گرفته ایم. حساسیت مقطع به این دلیل است که امریکا، اروپا را مغبون شده می داند. به دلیل اینکه ایران در طول این یک سال، تمام مشکلات فنی خود را حل کرده است. امریکا می گوید اگر سال گذشته جلوی فعالیت ایران را گرفته بودیم، قطعات تولید و مونتاژ نشده بود و این میزان سانتریفیوژ در اختیار نداشتند. سال گذشته ماده اولیه(UF6) نداشتند، در صورتی که امسال در اصفهان تولید می شود. بنابراین ایران خود را به مرز تولید رسانده و از فرصت یک سال، حداکثر استفاده را کرده است. در واقع مطلب امریکا این است که اروپا در مجموع ضرر کرده و ایران توانسته است برنامه خود را به نحو نسبتاً مناسبی ادامه دهد.
بنابراین ما به مرزی رسیده ایم که می دانند اگر ما به تعلیق پایان دهیم، در عرض چند ماه با امکاناتی که در اختیار داریم، می توانیم به غنی سازی در سطح 3/5 درصد برسیم. الان فشار روی ما بیشتر شده که ایران تعلیق وسیع تری را انجام بدهد که در قطعنامه اخیر ماه سپتامبر هم تصویب شده است. ضمن اینکه آژانس را مجبور کردند که در اجلاس ماه نوامبر یک گزارش جامع دوساله را ارائه کند. چون گزارشات آژانس سه ماهه است. اگر گزارشی مربوط به سه ماه اخیر بدهند، تمام آنها مثبت است و مطالب منفی وجود ندارد. اما زمانی که می گویند گزارش دوساله بدهد، یعنی تمام موارد منفی سال گذشته ذکر می شود و لذا گزارشی که این بار آژانس به شورای حکام خواهد داد، تخلفات گذشته را دوباره بیان می کند که ایران چه تخلفاتی را انجام داده و چند مورد خلاف واقع اظهار نموده و چه چیزهایی را مخفی کرده است. تمام این موارد در گزارش آینده دوباره ذکر می شود.
این موضوع به این علت است که امریکایی ها مصمم شده اند تا در این مقطع، پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع دهند و به همین دلیل است که فشار خود را روی اروپایی ها زیاد کرده اند. ضمن اینکه اروپای امروز با اروپای سال گذشته یک مقدار متفاوت است. اروپا در سال گذشته 15 کشور بود و مقداری وضع بهتر بود و فقط 3-4کشور بودند که با امریکا همکاری نزدیکی داشتند. الان 10 کشور جدید به آنها اضافه شده است که اکثریت این کشورها امریکایی هستند. لذا در حال حاضر امریکا نفوذ بیشتری در اتحاد اروپا دارد.

حساسیت غرب نسبت به چرخه سوخت

در هفته های اخیر که سه کشور اروپایی می خواهند بسته(3) معروف را به ایران تقدیم کنند، در اتحادیه اروپا، بحث های زیادی مطرح شده است. این کشورها همان حرف امریکایی ها را تکرار کرده بودند که ایران تخلف کرده و شما می خواهید به آنها جایزه بدهید! آنها تخلف کردند و باید به شورای امنیت بروند. سه کشور اروپایی هم گفته بودند اگر شما با ما همراه نشوید، خود ما به تنهایی با ایران کار می کنیم. بنابراین یک مقدار نسبت به سال گذشته، وضع متفاوت است. ضمن اینکه فشار امریکایی ها هم نسبت به اروپایی ها شدیدتر شده است.
شاید یک مقدار نگرانی اروپایی ها هم کمتر شده باشد، یعنی آنها در ابتدا تصور می کردند که اگر ما به شورای امنیت برویم، بحران و جنگ جدیدی در منطقه رخ خواهد داد و امریکا به ایران حمله می کند. اما الان احتمال اینکه اگر به شورای امنیت برویم، جنگی رخ دهد، خیلی ضعیف است. یعنی امریکایی ها بعید است که قصد داشته باشند یک بحران دیگری در منطقه ایجاد کنند، بنابراین شرایط، یک مقدار متفاوت است و به همین دلیل اروپا نسبت به سال گذشته از اینکه ما به شورای امنیت برویم، خیلی نگران نیست. البته هنوز هم نمی خواهند که ما به شورای امنیت برویم، به دلیل اینکه در شورای امنیت عمدتاً کار در دست امریکاست و اروپایی ها نقش کمتری خواهند داشت. ضمن اینکه از این موضوع هراس دارند که امریکایی ها با این فشار، به تدریج نظام ایران را بشکنند و این مسئله به نفع آنها نیست که یک حکومت امریکایی در ایران روی کار بیاید و یا اینکه آنقدر فشار وارد کنند که در نهایت جمهوری اسلامی ایران با امریکا همکاری کند، این موضوع هم به نفع اروپایی ها نیست؛ و احتمالاً ممکن است روابط آنها با ما تضعیف شود.
در مجموع، خیلی به نفع اروپا نیست که پرونده ایران به شورای امنیت برود. اما در عین حال در مسئله چرخه سوخت، به همان میزانی که امریکایی ها مصمم به جلوگیری هستند، آنها هم مصمم اند.
در این مسئله یک تفاوت اساسی بین اروپا و امریکا وجود دارد و آن اینکه امریکا قصد دارد ایران را به شورای امنیت ببرد تا تمام مسائل خود را با ما حل و فصل کند. یعنی به بهانه مسئله هسته ای به شورای امنیت می رویم، اما با حل مسئله هسته ای از شورای امنیت خارج نمی شویم. آنها قصد دارند تمام مسائل موردنظر خود همچون بحث خاورمیانه و تروریسم را در آنجا مطرح کنند. یعنی امریکایی ها قصد دارند از اهرم شورای امنیت استفاده کنند تا تمام مسائل موردنظر خود را با ما حل و فصل کنند، ولی اروپایی ها نمی خواهند ما را در یک مشکل بزرگ قرار دهند. شاید در منطقه، ایران یک فضای تنفسی برای آنها باشد. آنها در حال حاضر جایی را ندارند؛ عراق و بقیه کشورهای عربی در اختیار امریکاست. ذخایر نفت و چاه های نفتی در اختیار امریکاست و فقط کشوری که مستقل و آزاد است و اروپایی ها می توانند با آن صحبت کنند، ایران است(4). ضمن اینکه در مسئله چرخه سوخت، نظر اروپا هم همانند امریکاست.
روس هم همانند آنها می خواهد که ما چرخه سوخت نداشته باشیم. چین و تقریباً تمام کشورهای دیگر هم به همین صورت هستند. ولی چین و روسیه نمی خواهند که ما به شورای امنیت برویم. برای مثال آقای لاوروف وزیر خارجه روسیه در سفر به تهران اصرار فراوانی داشت که ما چرخه سوخت نداشته باشیم و می گفت برای چه می خواهید سوخت تولید کنید؟ این فنّاوری معضلات و مشکلات فراوانی دارد و اصلاً مقرون به صرفه نیست. ما به شما سوخت ارزان می دهیم و تعهد به فروش آن می کنیم. ایشان به من گفت که پیشنهاد خوبی برای شما دارم. مگر شما 20 نیروگاه و سوخت آنها را نمی خواهید؟ ما تمام آنها را تعهد می کنیم. پس روس ها هم نمی خواهند ما چرخه سوخت داشته باشیم، هم به دلیل اقتصادی قصد دارند که سوخت را به ما بفروشند و ایران بازار آنها باشد و هم به دلایل امنیتی. بنابراین در مسئله چرخه سوخت، نوعی اتفاق نظر وجود دارد.

بسته پیشنهادی اروپا

در شرایط فعلی که اروپایی ها این بسته را به ما پیشنهاد داده اند، در این بسته هم نکات مثبت و هم نکات منفی وجود دارد. در مجموعه ای که آنها به ما ارائه داده اند، یکسری موارد مثبت و خوب، مواردی هم به صورت شعاری و بی محتوی و یکسری موارد هم از نظر ما منفی است. امروز صبح بسته جدید خود را به ما ارائه داده اند که یک مقدار طرح قبلی خود را اصلاح کرده اند. برای مثال نقطه مثبت آن این است که می گویند ما حق ایران را برای داشتن فنّاوری هسته ای در چارچوب NPT به رسمیت می شناسیم. یا اینکه ایران حق دارد دارای نیروگاه هسته ای باشد و اینکه چون ایران نفت و گاز دارد، پس نباید این فنّاوری را داشته باشد، نادرست است. چون امریکا می گوید ایران اصلاً نیازی به نیروگاه هسته ای ندارد، ولی آنها می گویند این حق ایران است و باید داشته باشد. به دلیل اینکه ایران حق دارد برای آینده بلندمدت خود که روزی نفت و گازش تمام می شود، نگران باشد و باید این فنّاوری را در اختیار داشته باشد.
در بخش دیگری گفته اند که ما از اینکه بازار سوخت ارزان نیروگاه هسته ای در اختیار ایران قرار بگیرد، حمایت می کنیم و تمام امکاناتی که برای مسائل ایمنی و حفاظتی نیروگاه ها و یا مراکز هسته ای است، در اختیار ایران قرار می دهیم. در بخش های دیگر آن به مواردی اشاره کرده اند که مثبت است، ولی اهمیت زیادی ندارد. برای مثال می گویند ما از این مسئله که ایران عضو سازمان تجارت جهانی(WTO) باشد، حمایت می کنیم. اروپایی ها قبلاً هم هیچ گاه مخالف عضویت ایران در این سازمان نبودند، آن کشوری که مخالفت می کند، امریکاست. می گویند ما بلافاصله مذاکره TCA(قرارداد تجاری بین ایران و اروپا) را شروع می کنیم. یعنی می گویند به محض اینکه بر سر این معامله با ایران به توافق برسیم، مذاکرات را آغاز خواهیم کرد. این موارد برای ما چیز نقدی ندارد. برای اینکه زمان نهایی شدن آنها طولانی است و ممکن است چند سال طول بکشد تا به نتیجه نهایی برسیم.
در بخش دیگر می گویند ما می خواهیم ایران به عنوان یک شریک پایدار تجاری اروپا باشد و ما آماده ایم در زمینه سرمایه گذاری، صنعت، هواپیمای غیرنظامی، کشاورزی و صنایع نفت و گاز در ایران وارد همکاری شویم. این مسئله، بیشتر به صورت کلی است، چون می گویند ما آماده ایم تا با یکدیگر مذاکره کنیم تا به تفاهم برسیم. در بسته قبلی مطالبی ذکر شده بود که از دید ما مثبت نبود، البته آنها اعلام کردند که منظورشان چیز دیگری بوده است. مثلاً گفتند ما در مبارزه با تروریسم با ایران همکاری می کنیم و تروریست خواندن منافقین را ادامه می دهیم. استنباط ما این بود که یعنی اگر همکاری نکنیم، ممکن است تروریست بودن منافقین را رها کنند. آنها گفتند نه، مقصود ما این نبوده است. البته در طرح جدید، نکته خوبی آورده و گفته اند ما با ایران برای مبارزه با تروریسم وارد همکاری می شویم و علیه القاعده و گروه های تروریستی مثل منافقین(M. E. K)همکاری می کنیم، ‌یعنی منافقین را دقیقاً در کنار گروه القاعده قرار داده اند. در این طرح برخلاف طرح قبلی که مسئله خیلی بد مطرح شده بود، جملات مناسبی آمده است.
در مورد اینکه ما با ایران راجع به چرخه سوخت باید به یک گارانتی(objective guarantee)‌برسیم، در طرح قبلی نوشته بودند که یکی از راه های (objective guarantee) توقف است، ‌مگر اینکه راهی پیدا کنیم. این موارد را حذف کردند و گفتند ما باید با ایران به یک توافق برسیم. در بسته جدید، مواردی را که ما با آنها تند برخورد کردیم، اصلاح کرده اند. مثلاً گفته بودند ما از طرح G8 برای خاورمیانه بزرگ حمایت می کنیم که ایران هم عضو آن باشد. کارشناسان ما به آنها گفتند که چه کسی از شما خواسته است؟ ما اصلاً نمی خواهیم. آنها گفتند که این موضوع را روس ها به ما گفتند که بگنجانیم، اگر نمی خواهید آن را حذف می کنیم. البته در طرح اخیر این مورد را حذف کرده اند. این بسته در حد یک طرح است، تا اینکه در مذاکره با آنها به توافق برسیم.
همچنین اروپا می گوید که وارد این معامله با ایران می شود، به شرط اینکه امروز که فعالیت غنی سازی را تعلیق می کنید، این تعلیق ادامه پیدا کند. آنها کلمه نامحدود(5)را در این بسته جدید حذف کرده اند، به این دلیل که ما راجع به آن شبهه داشتیم. به هر حال چیزهایی که ما نسبت به آنها خیلی حساب بودیم، در این طرح اصلاح کرده اند. آنها می گویند ایران طبق قطعنامه ماه سپتامبر تعلیق را آغاز کند و این تعلیق در دوره مذاکره ادامه پیدا کند. یعنی تا هر زمانی که ما با یکدیگر مذاکره می کنیم تا به توافق برسیم، این تعلیق ادامه پیدا کند. ما به آنها گفتیم اشکالی ندارد و ما تا دوره مذاکره تعلیق می کنیم، ‌ولی دوره مذاکره دو ماه می باشد. آنها گفتند دو ماه امکان پذیر نیست، برای اینکه بسیاری از طرح هایی که با شما باید بحث کنیم تا به توافق برسیم، باید آنها را به کشورهای خود ببریم و بعضی از آنها را حتی در پارلمان های خود به تصویب برسانیم. این مسائل با دو ماه حل نمی شود. ما می گفتیم دو ماه و آنها می گفتند دو سال. البته آنها گفتند این دو سالی که ما گفتیم یک مدت دقیقی نیست، چون شما گفتید دوماه، ما هم گفتیم دو سال. ولی می توانیم با یکدیگر بحث کنیم و برای دوره ای به توافق برسیم.
ما امیدواریم بر سر این موضوع در کمتر از یک سال به توافق برسیم؛ البته اگر آنها حسن نیت داشته باشند. آنها می گویند فعالیت های خود را تعلیق کنید، بنابراین بحث توقف نیست. آنها می گویند در دوران تعلیق و در مذاکرات یکی از موارد مهم مذاکره این است که چگونه غنی سازی کنید که توأم با اطمینان لازم باشد که در پی سلاح نیستید. یعنی اگر شما به 3/5 درصد رسیدید، ما چگونه مطمئن شویم که شما از این 3/5 به سطح بالاتری نمی روید. بنابراین این موضوع، بحث اصلی ما با اروپا خواهد بود. البته ممکن است ما به تنهایی با اروپا به نتیجه نرسیم و اگر با اروپا وارد این پروسه شدیم، ناچاریم که دیگران نیز به کمک ما بیایند. ما برای گرفتن کمک با روس ها، مواردی را آزمایش کردیم، ‌ولی متأسفانه تاکنون نتیجه، مطلوب نبوده است. آنها می گویند شما می توانید چرخه سوخت داشته باشید، ولی به این صورت نمی شود که هم چرخه سوخت داشته باشید و هم بتوانید اعتماد ایجاد کنید. خود اصرار بر داشتن چرخه سوخت یعنی بی اعتمادی. کار کردن با روس ها خیلی سخت است و شاید کار کردن با چین یک مقدار آسان تر باشد. یعنی حساسیتی که روس ها روی ما دارند، چین در آن حد حساسیت ندارد. چین به ما قولی نداده که در این زمینه کاری بکند، ولی نسبتاً نرم تر است. برخی از کشورها همکاری خوبی با ما دارند مثل افریقای جنوبی. ما با افریقای جنوبی در حال مذاکره هستیم، زیرا افریقای جنوبی هم در آینده قصد دارد چرخه سوخت را راه اندازی کند و لذا نمی خواهد معضلاتی ایجاد شود که برای آینده آنها مشکلاتی را به وجود آورد. مثلاً برزیل تا حدی آماده است که با ما همکاری کند، به دلیل اینکه برزیل چرخه سوخت خود را شروع کرده است و نمی خواهد یک مقرراتی وضع شود که برای آنها هم مشکل زا باشد.

برنامه ریزی برای شرایط مختلف

در مجموع، فکر می کنیم ما باید با یکسری از کشورهای دیگر به یک طرح دیگری برسیم که طبق آن طرح و فرمول، آنها سراغ اروپایی ها بروند. یعنی فقط ما و اروپا نباشیم. از یک طرف ما و چند کشور باشیم و طرف مقابل ما هم اروپا باشد. شاید از این طریق بتوانیم با اروپایی ها به تفاهم و نقطه مطلوبی برسیم. اگر هم نرسیدیم، چند ماه با اروپایی ها مذاکره می کنیم و در نهایت به وضع امروز خودمان می رسیم. حداقل محصول کار این خواهد بود که شورای امنیت را به تعویق می اندازیم. اگر قرار بود که در ماه نوامبر به شورای امنیت برویم، حداقل برای یک سال دیگر این مسئله را به تعویق می اندازیم و نسبت به افکار عمومی هم اتمام حجتی کرده ایم و در این فرصت فنّاوری را کامل تر می کنیم و از لحاظ حقوقی مسائل خود را با آژانس حل و فصل می کنیم.
البته ما از سال گذشته که شورای امنیت را به تعویق انداختیم، منفعت بسیاری بردیم. در سال گذشته اصلاً برای شرایط شورای امنیت آمادگی نداشتیم. اما از سال گذشته تا به حال، جلسات فراوانی با بخش اقتصادی، امنیتی و سیاسی برگزار کرده ایم. در واقع الان خود را نسبت به سال گذشته برای شورای امنیت آماده تر کرده ایم، چون در ماه های گذشته طرح های موردنیاز را آماده کردیم. بنابراین فکر می کنیم هنوز هم نمی توانیم بگوییم فرض شورای امنیت صد در صد منتفی است. اگر مذاکرات خود را با اروپا شروع کنیم و با دیگر کشورها هم همکاری کنیم و همه ظرفیت کشور را به میدان بیاوریم، ‌یعنی از کل ظرفیت اقتصادی و سیاسی کشور استفاده کنیم، امید موفقیت کم نیست.
اگر قرار باشد کشوری در این پرونده به ما کمک کند، ما هم باید پروژه های مهم را به آن کشور واگذار کنیم. نه اینکه پروژه ها را برای مثال به کره جنوبی بدهیم و توقع کمک سیاسی از دیگران داشته باشیم. اگر قرار باشد کشوری با ما همکاری کند، باید در زمینه اقتصادی همکاری با آن کشور را گسترش دهیم. دولت اعلام آمادگی می کند که وارد یک همکاری در این زمینه شویم و پتانسیل های اقتصادی را به کار گیریم و در نتیجه، کشورهای دیگر را به میدان بیاوریم، ولی در مقام اجرا هنوز توفیقی نداشته ایم.
نقطه دیگری که موردنظر ماست اینکه ما نمی خواهیم به دلیل عدم اجرای قطعنامه شورای حکام، به شورای امنیت برویم. یعنی به گونه ای شود که قطعنامه با اجماع تصویب گردد و ما نسبت به آن قطعنامه تخلف کنیم و برای این تخلف به شورای امنیت برویم. این مسئله توجیه حقوقی دارد، البته توجیه آن قوی نیست که ایران به دلیل اینکه زیر بار مصوبات شورای حکام و آژانس نمی رود، پس باید پرونده به مرجع بالاتر برود تا ما بتوانیم بر ایران فشار وارد کنیم. اگر ما نسبت به وظایف پادمانی تخلف نداشته باشیم و آن را اجرا کنیم، ولی در معامله با اروپا و در مذاکرات سیاسی موضوع به شکست بینجامد و به دلیل شکست مذاکرات سیاسی به شورای امنیت برویم، شرایط متفاوت خواهد بود و برای ما بهتر است تا اینکه به دلیل تخلفات به شورای امنیت برویم. به دلیل اینکه در صورت شکست مذاکرات سیاسی، دست یک کشور قوی مثل چین باز است که در شورای امنیت بگوید اینها در حال مذاکره بوده اند و باید به مسیر مذاکره برگردند و پیشنهاد کنند که مثلاً 6 ماه دیگر با یکدیگر مذاکره کنند. این قبیل مسائل در دنیا زیاد اتفاق افتاده است. برای مثال کره شمالی در حال مذاکره بود که این مذاکرات به شکست انجامید و پرونده به شورای امنیت ارجاع شد، ولی در آنجا چین و روسیه گفتند که باید مذاکرات ادامه یابد. شورای امنیت پذیرفت که به مذاکرات ادامه دهند. ممکن است مذاکره دوباره به شکست بینجامد و دوباره پرونده به شورای امنیت برود؛ ولی این دو مسئله با هم متفاوت است که ما به دلیل شکست در یک مذاکره به شورای امنیت رفته باشیم یا اینکه به دلیل تخلفات.
اگر نظام، مصلحت بداند و ما بتوانیم این روند را طی کنیم، یک فرصت برای کشور است. اگر مذاکرات با اروپایی ها شروع شود و روشن شود که آنها در این مقطع حسن نیت دارند و دروغ نمی گویند که ممکن است به یک توافق خوبی دست پیدا کنیم و حتی در بحث غنی سازی بتوانیم با اروپا به تفاهم قابل قبول برسیم؛ ولی اگر متوجه شدیم که حسن نیتی در کار نیست و می خواهند فشار بیاورند تا چرخه سوخت را کنار بگذاریم که در آن شرایط باید تصمیم خودمان را بگیریم، چون قصد اروپایی ها این است که فهرستی در برابر چرخه سوخت پیش روی ما بگذارند، تا چرخه سوخت را کنار بگذاریم. مثلاً آنها می گویند نیروگاه های اتمی و نیروگاه های تحقیقاتی ‌آب سبک به شما می دهیم و سوخت را تضمین می کنیم. حتی می گویند ما سوخت 50 ساله را برای شما تضمین می کنیم و یا آژانس آن را تضمین کند و به شما اطمینان بدهد. یعنی آنها تکنولوژی، صنعت و قدم های مهم اقتصادی را بردارند و در فنّاوری های پیشرفته به ما کمک کنند، به شرط اینکه دست از تولید سوخت برداریم. پس معامله موردنظر آنها این است که اینها یک امتیازاتی به ما بدهند و ما هم یک مدت طولانی(مثلاً چند سال) تعلیق کنیم تا با آنها برای تولید سوخت توأم با اعتماد(به اصطلاح ما) و به اصطلاح آنها چرخه سوخت توأم با گارانتی به توافق برسیم. ما assurance می گوییم و آنها objective guarantee می گویند. به هر حال، یک اختلافاتی نسبت به نحوه تضمین و یا نحوه اعتماد داریم. بدین ترتیب، این احتمال وجود دارد که ما بتوانیم با اروپا به نتیجه و توافق برسیم.

پی نوشت ها :

1. دعوت به جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ریاست جمهوری، 12 آبان 1383.
2. Conversion
3. Package
4. یک جانبه گرایی امریکا پس از حوادث یازده سپتامبر 2001 بر شکاف میان سیاست های اروپا و امریکا افزود. نگاه کنید به:
Laurent Cohen-Tanugi,An Alliance At Risk:the United States and Europe since September 11,Baltimore:JHU Press,2003
5. Indefinite

منبع :روحانی، حسن؛ (1388)، اندیشه های سیاسی اسلام، تهران: انتشارات کمیل، چاپ سوم 1391.