مردی مناسب، در زمان و مکانی درست
مترجم: رضا خزانه
چارلز لایل در خانواده مرفهی بزرگ شد، اما ثروت خانواده در طول دو نسل به دست آمده بود. این ثروت متعلق به پدربزرگ چارلز بود که او هم چارلز نام داشت. او در سال 1734 در فورفارشایر اسکاتلند به دنیا آمد. این چارلز لایل، پسر کشاورزی بود که پس از فوت پدرش به کارآموزی در حسابداری پرداخت. سپس در سال 1756، با تکیه بر اندام تنومندش، به عنوان ملوان نیروی دریایی سلطنتی مشغول به کار شد. او با کمک تجارب پیشینش، دستیار کاپیتان، دستیار توپچی و پس از آن، دانشجوی سال دوم نیروی دریایی شد که اولین گام برای دستیابی به درجه افسری بود. اما از آنجا که گویا قرار نبود دریا سالار نلسون دیگری شود، در سال 1766، مسئول امور مالی کشتی اچ.ام.اس رومنی شد. دوستداران هوراشیو هورن بلاور و داستان های پاتریک اوبرین می دانند که مسئولیت امور مالی، حتی برای فردی درستکار، موقعیتی برای کسب سود بود. مسئول امور مالی لوازم مصرفی کشتی را تهیه می کرد و با سود به نیروی دریایی می فروخت؛ لایل پدر بزرگ حتی از دیگران هم فراتر رفت. او به تهیه لوازم کشتی های نیروی دریایی در بنادر آمریکایی شمالی مشغول شد. او در سال 1767، با ماری بیل، دختری از اهالی کورن وال، ازدواج کرد. ماری در سال 1769 در لندن، چارلز لایل دیگری به دنیا آورد که پدر زمین شناس مورد نظر ماست.
در سال 1778، چارلز لایل پدربزرگ رئیس دفتر آدمیرال جان بایرون و مسئول تدارکات کشتی اچ.ام.اس پرنسس رویال شد. لایل به دنبال حضور کشتی های بایرون در جنگ های استقلال آمریکا علیه فرانسوی ها (کمک نیروی دریایی فرانسه به انقلابیون آمریکا در شکست انگلستان در جنگ سرنوشت ساز بود) جوایز بسیاری به صورت پول نقد دریافت کرد و در سال 1782، سه سال پس از بازنشستگی از نیروی دریایی، با استفاده از سرمایه اش، املاک وسیعی در اسکاتلند خریداری کرد. وسعت این املاک 5000 ایکر و شامل خانه زیبایی در کینوردی در فوفارشایر بود.(1) برنامه تحصیلات پسرش با موقعیت رو به رشد او متناسب بود. او کمی بیش از یک سال در دانشگاه سنت آندروز ماند و در سال 1787به پترهاوس در کمبریج رفت.
چارلز لایل دوم تحصیلات مناسبی داشت ( او در سال 1791 فارغ التحصیل شد و در لندن به تحصیل حقوق پرداخت). او همچنین بسیار سفر کرد و در سال 1792، در جریان سفری طولانی به اروپا، از پاریس آشوب زده انقلابی دیدار کرد. او در سال 1794 عضو پترهاوس شد که آتیه مناسبی را در شغل وکالت نوید می داد. اما او در لندن اقامت کرد و تا زمان مرگ پدرش در سال 1796 در سن شصت و دو سالگی در آنجا ماند. چارلز دوم که دیگر اشتیاقی به شغل وکالت نداشت، در پایان آن سال با دوشیزه فرانچز اسمیت ازدواج و به کینوری نقل مکان کرد. در آنجا بود که چارلز زمین شناس در 14 نوامبر سال 1797 به دنیا آمد.
اما چارلز و فرانچز لایل هیچ گاه در لندن اقامت نکردند و پیش از یک سالگی کودکشان به جنوب انگلستان نقل مکان و در خانه اجاره ای بزرگی شامل زمین های وسیع در نیو فورست در نزدیکی ساوت همپتون اقامت کردند.(2) چارلز دوران کودکی را در این محیط، در میان جمع پر تعداد برادران و خواهران (دو برادر و هفت خواهر)، گذراند. علاقه چارلز به گیاهان و حشرات با گشت و گذار در جنگل های اطراف، هنگام رفت و آمد بین خانه و مدرسه، شکل گرفت. در سال 1810، او با برادر خود تام به مدرسه عمومی کوچک در میدهرست رفت. تام مدرسه را در سال 1813 ترک کرد و دانشجوی نیروی دریایی شد. والدین تصمیم گرفته بودند که چارلز به عنوان پسر بزرگ، شغل پدر را پیشنه کند.
چارلز در سال 1815 به همراه پدر و مادر و خواهرش فانی از اسکاتلند دیدار کرد (مسافرتی طولانی که شامل فراهم کردن مقدمات تصاحب املاکی بود که در آینده به او به ارث رسید) و در سال 1816 به کالج اکستر در آکسفورد رفت. او در کالج، عنوان آقامنشی عادی را داشت که معتبرترین (و پرهزینه ترین) «نشان» برای دانشجویان دوره لیسانس بود. او با شهرت عالی دانشگاهی در موضوعات هنری سنتی به آکسفورد رفت. او زمانی به آکسفورد رسید (درست به موقع) که این دانشگاه که پیش از آن در تربیت کشیش های محلی شهرت به سزایی داشت، در آستانه تحول بود.(3)
لایل به طور پیش بینی ناپذیری استعداد ریاضی خود را کشف کرد و پس از خواندن کتاب مقدمه ای بر زمین شناسی اثر رابرت بیکول (Robert Bakewell) به زمین شناسی علاقه مند شد. او این کتاب را در اواخر سال 1816 یا اوایل 1817 در کتابخانه پدر خود پیدا کرده بود. بلکول از مدافعان ایده های هاتون بود. لایل با خواندن کتاب بیکول با کارهای هاتون آشنا شد و کتاب پلی فیر را نیز خواند. این اولین بار بود که او با مبحثی به نام زمین شناسی آشنا می شد. سپس در سال 1817 در تعدادی از کلاس های معدن شناسی ویلیام باکلند (1856-1784) در آکسفورد حضور یافت. باکلند به نوبه خود از کار پیشگام ویلیام اسمیت (1839-1769) الهام گرفته بود. وی نقشه برداری بود که در پایان قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم به مطالعه چینه بندی سنگ های مناطق مختلف انگلستان پرداخت. او همچنین در استفاده از فسیل ها برای تعیین سن نسبی چینه های مختلف (که برخی قدیمی تر و برخی جدیدتر بودند) تخصص داشت، هر چند در آن زمان روشی برای تعیین سن مطلق فسیل ها وجود نداشت. اسمیت «پدر زمین شناسی انگلستان» به حساب می آید. او اولین نقشه زمین شناسی انگلستان را تهیه کرد که در سال 1815 منتشر شد. پیش از آن، بسیاری از این نقشه ها بین همکاران او از جمله باکلند پخش شده بود. باکلند در سال 1816 برای انجام سفری اکتشافی و طولانی به اروپا رفت و در بازگشت، اخبار دست اول و هیجان انگیزی برای دانشجویان خود آورد. این اخبار در آن زمان همان قدر جالب بود که امروز اخبار یک استاد اخترشناس، پس از سفر و مشاهده جهان از درون تلسکوپی بزرگ جالب توجه است.
علاقه فزاینده لایل به زمین شناسی، تأثیر مثبتی در پدرش نداشت، چرا که او احساس می کرد که ممکن است که این گرایش، پسرش را از مطالعات کلاسیک باز دارد. لایل با حضور در کلاس های باکلند در زمین شناسی غوطه ور شد و در سفرهای او به مناطق مختلف انگلستان (از جمله سفرهای اخیرش به اسکاتلند و شرق انگلستان)، نه تنها برای تحسین مناظر بلکه به خاطر علاقه اش به زمین شناسی، او را همراهی کرد. در تابستان سال 1818، چارلز لایلِ پدر، خانواده خود از جمله چارلز لایل پسر را برای سفری طولانی به اروپا برد. چارلزِ پسر فرصت یافت تا از باغ نباتات پاریس (که در آن زمان به این اسم نامیده می شد) دیدار کند، برخی از نمونه های کوویه را ببیند و در کتابخانه، آثار او در زمینه فسیل ها را بخواند (کوویه در آن زمان در انگلستان بود). این مسافرت تا سوئیس و شمال ایتالیا ادامه یافت و فرصت مناسبی برای این مرد جوان فراهم کرد تا از موضوعات جالب زمین شناسی از یک سو و زیبایی های فرهنگی شهرهایی مانند فلورانس و بولونیا از سوی دیگر لذت ببرد. درسال 1819، لایل در سن 21 سالگی از آکسفورد فارغ التحصیل و به عضویت انجمن زمین شناسان لندن انتخاب شد (این مورد افتخار بزرگی نبود زیرا در آن زمان هر آقامنش آماتور علاقه مندی می توانست به عضویت انجمن در آید، گر چه این امر به هر حال، حاکی از گرایش های فکری او بود). گام نهادن در مسیر حرفه ای پدرش به معنای مطالعه حقوق بود، اما بروز مشکلی موجب شد که برنامه هایش را تغییر بدهد. چارلز که سخت مشغول آمادگی برای شرکت در امتحانات پایانی بود با مسئله اشکال در قوه بینایی و سردردهای شدید روبه رو شد.
لایل پس از سفری دیگر به انگلستان و اسکاتلند (پدر و خواهرانش ماریان و کارولین تا حدودی همراه او بودند)، تحصیلات خود را در سال 1820 در رشته حقوق در لندن آغاز کرد. اما بلافاصله با مشکل بینایی مواجه شد که توانایی او را برای زندگی حرفه ای توأم با دقت زیاد برای خواندن جزئیات اسناد با اشکال مواجه کرد ( به خاطر داشته باشیم که در آن زمان هنوز روشنایی برق وجود نداشت). چارلز لایل پدر برای رفع خستگی چشمان پسرش، او را از طریق بلژیک، آلمان و اتریش به رم برد. آنها از اوت تا نوامبر در آنجا اقامت کردند و مدت کوتاهی به نظر می آمد ولی مشکل چشم هایش برطرف نشد و در پاییز سال 1821 نزد خانواده خود در بارتلی واقع در نیوفورست اقامت کرد. در اکتبر آن سال، او به مسافرتی تفریحی به ساوت داونز رفت و از مدرسه قدیمی خود در میدهرست بازدید کرد. او در جریان این بازدید با گیدئون مانتل (1852-1790) در لیوز واقع در استان ساسکس آشنا شد؛ مانتل جراح و یک زمین شناس غیر حرفه ای (اما مسلط) بود که چند نوع دایناسور را کشف کرده بود. لایل از اکتبر تا اواسط دسامبر سال 1821 برای ادامه تحصیلات خود در رشته حقوق به لندن بازگشت، اما مسئله چشم از یک سو و علاقه بی حد به زمین شناسی از سوی دیگر موجب شد تا بدون وداع رسمی با زندگی حرفه ای قبلی اش عملاً از وکیل شدن صرف نظر کند و به پژوهش های جدی زمین شناسی در جنوب شرقی انگلستان بپردازد. مذاکرات و مکاتباتی که با دوست جدید خود مانتل داشت، او را برای انجام این مطالعات ترغیب کرد.
در آن زمان به پاس فعالیت های افرادی مانند ویلیام اسمیت، ساختار زمین شناسی انگلستان و ویلز به خوبی شناسایی شده بود (در حالی که توسعه ویژگی های زمین شناسی تا خاک فرانسه در دست نقشه برداری بود) و مسلم شده بود که لایه هایی از سنگ ها پس از شکل گیری به وسیله نیروهای عظیمی خم شده است. این فرضیه طبیعی مطرح بود که این نیروها و نیروهایی که به طور آشکار در زمان های دور، کف دریا را به سمت بالا پیش رانده بودند، با زلزله ها در ارتباط هستند. اما به رغم بینش هاتون، بر اساس یک فرضیه نامنسجم دیگر که زمین شناسانی مانند ویلیام کانیبیر(William Conybeare)(1857-1787) سخت از آن دفاع می کردند، عامل ایجاد این تغییرات، دگرگونی های شدید کوتاه مدت بوده و فرایندهای فعال در سطح زمین نقشی در ایجاد آن نداشته اند. در اوایل دهه 1820، این استدلال لایل را به وسوسه انداخت و با این وجود که بیشتر تحت تأثیر ایده های هاتون بود، از نوشته های کانیبیر نیز مطالبی درباره زمین شناسی نوین فرا گرفت.
لایل در واقع به تحصیلات خود در حقوق درست به اندازه ای که در ماه مه سال 1822 رسماً اجازه وکالت بگیرد ادامه داد. سپس (مدتی کوتاه و به صورت ناپیوسته) به عنوان وکیل مدافع کار کرد اما در سال 1823 نه تنها یک بار دیگر از پاریس دیدار کرد ( این بار با کوویه که هنوز از ایده فاجعه گرایی سخت دفاع می کرد دیدار کرد) بلکه در اداره انجمن زمین شناسی، ابتدا به عنوان دبیر اول و سپس به عنوان دبیر روابط خارجی، مشغول به کار شد؛ سال ها بعد او دوبار نیز به ریاست انجمن برگزیده شد. سفر سال 1823 بجز اهمیت علمی (لایل در چند سخنرانی در باغ نباتات شرکت و با چند نفر از دانشمندان فرانسوی دیدار کرد) از نظر تاریخی نیز جالب بود زیرا این اولین بار بود که لایل با یک کشتی بخار از دریای مانش عبور می کرد. کشتی پستی به نام کنت لیورپول، بی آنکه منتظر باد مناسب بماند، مستقیماً او را در ظرف یازده ساعت از لندن به شهر کاله در ساحل فرانسه برد. بی شک این مورد یک گام کوچک اما حاکی از توسعه همه جانبه ارتباطات بود که به زودی دنیا را دگرگون کرد.
زندگی لایل در سال 1825، در هنگام آغاز حرفه وکالت تغییر کرد. او به سفارش جان موری مقالاتی برای فصلنامه او نوشت و در بازبینی کتاب های علمی (که در واقع بهانه ای برای نگارش مقالات بود) و موضوعاتی مانند طرح ایجاد دانشگاهی جدید در لندن شرکت کرد. لایل با نوشتن مقالات پی برد که در نوشتن استعداد دارد. مجله حتی حاضر شد که مبالغی بابت مقالات به او بپردازد. در آمد لایل از وکالت بسیار کم بود(معلوم نیست که این درآمد حتی پاسخگوی هزینه های شغلی او بوده باشد) و نگارش مقالات برای اولین بار به او امکان داد که تا حدی نسبت به پدرش استقلال مالی پیدا کند. این امر به آن معنا نبود که پدرش به او فشار می آورد، ولی برای این مرد جوان گام بزرگی محسوب می شد. این مجله همچنین موجب شد که نام لایل مورد توجه محافل گسترده تحصیل کرده ها قرار گیرد و این مورد نیز به نوبه خود افق های جدیدی به روی او گشود. او پس از آنکه استعداد خود را در نوشتن کشف کرد، در سال 1827، تصمیم گرفت که کتابی درباره زمین شناسی بنویسد و به این منظور شروع به جمع آوری مطالب کرد. به این ترتیب، پیش از آنکه مهم ترین و مشهورترین سفر اکتشافی خود را در سال 1828 آغاز کند، ایده کتاب شکل گرفته و او ثابت کرده بود که نویسنده قابلی است.
سفرهای لایل در اروپا و مطالعه زمین شناسی
این سفر که پژواکی از سفر بزرگ جان ری به منظور مطالعه گونه های گیاهی در یک قرن پیش بود، نشان داد که به رغم دسترسی به کشتی بخار، تغییرات تا چه اندازه ناچیز بود. لایل در ماه مه سال 1828 به پاریس رفت و در آنجا ترتیبی داد تا با رودریک مرکیسون (1871-1792) دیدار کند. سپس آنها از طریق استان اوورنی و از طریق ساحل مدیترانه به ایتالیا رفتند. در طول مسیر، لایل یادداشت های مفصلی درباره ویژگی های زمین شناسی تهیه می کرد. مرکیسون (در معیت همسرش) در ماه سپتامبر از پادوا به انگلستان بازگشت. اما لایل به سوی سیسیل، نزدیک ترین منطقه آتش فشانی و زلزله خیز قاره اروپا رفت. مشاهدات لایل در سیسیل او را متقاعد کرد که زمین از طریق همان فرایندهایی شکل گرفته است که امروز نیز همچنان عمل می کنند، اما این فرایندها در طول مدت زمان بسیار زیادی زمین را شکل داده اند. مطالعات میدانی لایل موجب تقویت ایده هاتون شد. او در اتنا دریافت که کف دریا 200 متر یا بیشتر به سمت بالا پیش روی کرده و با شارش های گدازه ای جدا شده است. او مشاهدات خود را چنین بیان می کند:تصویر قانع کننده ای از طول فواصلی که گاه به گاه، فوران جریان های گدازه ای متمایز را از هم جدا می کند. بستری از صدف ها (به شکل فسیل) که کاملاً شبیه صدف هایی معمولی هستند که امروزه به عنوان ماده غذایی مصرف می کنیم، به ضخامت بیش از بیست فوت، به طور ساکن در زیر جریان های گدازه ای از جنس بازالت دیده می شود. بر روی بستر این صدف ها، توده دیگری از گدازه ها، توأم با سنگ های تفلا و خاره های آتش فشانی قرار گرفته است.
...اگر فرض کنیم که محیط قاعده این کوه نود مایل است، در این صورت نود جریان گدازه ای، هر یک به پهنای یک مایل، برای تشکیل این مقطع کوه آتش فشان با ارتفاع میانگین به اندازه وسعت یک جریان گدازه ای لازم بوده است. با این وصف نمی توانیم از تصور قدمت این کوه (اتنا) به هیجان نیاییم.(4)
کتاب لایل به خاطر سبک زیبای نگارش و نیز تکیه بر گنجینه ای از اطلاعات دست اول در پشتیبانی نظریه، در آگاه کردن زمین شناسان و درس خوانده ها مؤثر افتاد. لایل متوجه شد که چون اتنا (و در واقع تمام سیسیل) نسبتاً جوان است، گیاهان و جانورانی که در آنجا وجود دارند می بایستی گونه هایی باشند که از آفریقا یا اروپا به آنجا مهاجرت کرده و خود را با شرایط محیط تطبیق داده باشند. زندگی در کره زمین نیز می بایستی بر اثر تطبیق با شرایط زمین به نوعی در قالب نیروهای زمین شناسی شکل گرفته باشد. لایل به رغم بیان این مطلب قادر به تشریح درست این رویدادها نشد.
لایل اصول زمین شناسی را منتشر می کند
لایل در فوریه سال 1829 به لندن بازگشت. وضعیت بینایی او با توجه به فراغت از حرفه وکالت و نشاط حاصل از فعالیت های ورزشی به همراه سفرهای طولانی و لذت بخش بهبود یافته بود. از این رو او فرصت را برای نوشتن کتاب غنیمت شمرد. لایل علاوه بر مطالعات میدانی به طور گسترده از نتایج پژوهش های زمین شناسان سراسر اروپا استفاده کرد. کتاب او شامل کامل ترین چشم انداز زمین شناسی تا آن زمان بود. او جان موری، ناشر فصلنامه، را برای انتشار کتاب انتخاب کرد. لایل پس از ارائه متن به ناشر، همچنان به بازبینی کتاب ادامه می داد، اما جلد اول اصول زمین شناسی (عنوانی که عمداً انتخاب شده بود تا پژواکی از کتاب پرینسیپیای نیوتون باشد) در ژوئیه سال 1830 چاپ و بلافاصله با موفقیت روبه رو شد.(5) لایل اغلب درباره مسائل مادی کتاب با ناشر دچار مشکل بود، اما ناشر در چارچوب معیار خود، رفتار قابل قبولی با نویسنده داشت و درآمد لایل از فروش کتاب، استقلال مالی او را موجب شد. با این وجود، پدرش به پرداخت مستمری به او ادامه داد. او پس از تکمیل یک پژوهش میدانی دیگر (این بار در اسپانیا)، جلد دوم اصول را در سال 1832 منتشر کرد. فروش موفق جلد دوم، از طرفی، موجب افزایش فروش جلد اول نیز شد.فعالیت های میدانی لایل تنها عامل تأخیر در انتشار جلد دوم کتاب نبود. در سال 1831، کرسی زمین شناسی در کینگز کالج لندن تأسیس شد و لایل موفق به کسب این کرسی شد ( به رغم مخالفت نمایندگان کلیسا که از نظریات او در مورد عمر زمین دل خوشی نداشتند). او به این منظور چند سخنرانی جالب توجه ارائه کرد (در اقدامی جسورانه، خانم ها نیز از حق شرکت در تعدادی از این سخنرانی ها برخوردار شدند). اما او در سال 1833 استعفا داد تا خود را وقف نوشتن کند. او پرداختن به این کار را که در آن ارباب خود بود پر منفعت تر می یافت و وقتش با پرداختن به مسئولیت های دیگر تلف نمی شد. او اولین کسی بود که زندگی اش را از راه نوشتن مطالب علمی تأمین می کرد (گر چه طبق اقرار خودش از ثروت خانواده نیز استفاده می کرد).
اما مسائل دیگری توجه او را به خود جلب کرد. در سال 1813، لایل با ماری هورنر که دختر زمین شناسی به نام لئونارد هورنر(1864-1786) بود نامزد کرد؛ وی نیز مانند لایل به زمین شناسی علاقه مند بود و از این رو روابط بسیار نزدیک و شادی بین او و چارلز برقرار شد. آنها در سال 1832، با افزایش مستمری خانوادگی چارلز از 400 به 500 پوند در سال ازدواج کردند. ماری هم صاحب درآمدی بالغ بر 120 پوند در سال بود. این منابع مالی به علاوه در آمد روز افزون لایل از نوشتن (و این موضوع که فرزندی نداشتند) زندگی مرفه آن دو را تضمین می کرد، اما تصدی کرسی کینگز، به جای آنکه درآمد قابل توجهی فراهم کند، وظیفه ملالت باری بود. بعداً سیاست هم وارد ماجرا شد. در پایان سال 1830، دوران پنجاه ساله حکومت محافظه کاران به پایان رسید و دولتی آزادی خواه با شعار انجام اصلاحات در مجلس بر سر کار آمد. در آن زمان سراسر اروپا در حال طغیان بود و در اوایل سال 1830، کشاورزان انگلیسی در اعتراض به وضعیت بیکاری که به خاطر استفاده از ماشین آلات در مزارع به وجود آمده بود، شورش کردند. رد پای انقلاب دیده می شد و خاطرات انقلاب فرانسه هنوز تازه بود. اصلاحاتی که آزادی خواهان پیشنهاد کرده بودند و در ابتدا در سطح گسترده ای از پشتیبانی مردم برخوردار بود، عبارت بود از الغای سیستمی که بر اساس آن فقط تعداد اندکی از رأی دهندگان می توانستند نماینده ای را دوباره به مجلس عوام بفرستند. اما روند قانون گذاری اصلاحات در مجلس اعیان متوقف شد. به رغم چنین سیستم فاسدی، در آن زمان نیز مانند امروز، انتخابات میان دوره ای به عنوان نشان مهمی از خواست های مردم تلقی می شد و در سپتامبر سال 1831(زمانی که چارلز لایل بر حسب تصادف برای استراحت به کینوری رفته بود)، انتخابات میان دوره ای حساسی در فورفارشایر برگزار شد. در تمام این منطقه کمتر از نود رأی دهنده (شامل مالکان از جمله چارلز لایل پدر و پسرانش) وجود داشت و رأی مخفی در کار نبود. هر رأی شمرده می شد و هر کسی می دانست که دیگران به چه کسی رأی می دهند. چارلز لایل پدر به کاندیدای محافظه کار رأی داد که با اختلاف اندکی در انتخابات برنده شد، در حالی که چارلز لایل «ما» رأی ممتنع داد. این مورد عاملی کلیدی در به تعویق انداختن اصلاحات مجلس بود و تأثیر نامطلوبی در ارتقاء شغلی تام لایل گذاشت. تام که سروان نیروی دریایی بود، برای پیشرفت شغلی، نیازمند حمایت آزادی خواهان بود (فرماندهی نیروی دریایی از سوی دولت اصلاح طلب منصوب شده بود). اما به این خاطر که پدر تام در لحظه ای سرنوشت ساز به محافظه کاران رأی داده بود مورد بی مهری قرار گرفت.
اندیشه های لایل در مورد گونه ها
لایل در جلد دوم کتاب اصول به معمای گونه ها می پردازد:شاید منشأ هر یک از گونه ها در یک جفت، و در صورت کفایت، تنها در یک فرد باشد و امکان دارد که گونه ها یکی پس از دیگری در زمان ها و مکان هایی خلق شده باشند که امکان تولید مثل، تحمل شرایط برای مدتی معین و زندگی در محیط جغرافیایی خاص را فراهم کند.
از نظر لایل این کار «به دست خدا» انجام شده است و داستان آن شبیه داستان کشتی نوح است. باید به خاطر داشته باشیم که بر اساس این فرضیه، بسیاری از گونه ها که زمانی در کره زمین زندگی می کرده اند، نابود شده و گونه های دیگری جایگزین آنها شده اند. در دهه 1830، این فرضیه با توجه به سوابق فسیل ها اثبات شده بود. اما لایل با پیروی از روح زمانه خود، جایگاه خاصی برای بشر قائل بود و گونه بشر را یگانه و مجزا از قلمرو حیوانات در نظر گرفت. اما او این نکته را گوشزد کرد که علت نابودی بعضی از گونه ها، رقابت با سایر گونه ها به خاطر غذا بوده است.
جلد سوم اصول در آوریل سال 1833 منتشر شد. لایل در بقیه عمر به روزآمدسازی کتاب گرانسنگ خود با اطلاعات جدید مشغول بود. او به این منظور کتاب را دوباره نوشت و با تلاش بسیار به صورت ویرایش های پی در پی منتشر کرد. دوازدهمین و به عبارتی آخرین ویراست کتاب در سال 1875 پس از مرگ او منتشر شد. لایل در 22 فوریه همان سال (کمتر از دو سال پس از درگذشت همسرش) در حالی که به کار آخرین ویرایش کتاب خود مشغول بود درگذشت. کتاب مبانی زمین شناسی او (Elements of Geology) که در سال 1838 منتشر شد، اولین کتاب درسی زمین شناسی محسوب می شود. این کتاب بر اساس ایده های کتاب اصول نوشته شده است و مانند کتاب قبلی شامل اصلاحات است. یکی از دلایل اصرار لایل به بازبینی کتاب این بود که رشته زمین شناسی در آن زمان به سرعت در حال بالیدن بود؛(6) وسواس لایل در روز آمد کردن کتاب، از سوی دیگر، از آنجا ناشی می شد که این کار منبع اصلی در آمد او بود (به یقین تا زمان درگذشت پدرش در سال 1849، سال هجوم مردم به کالیفرنیا در جستجوی طلا). او هم از فروش کتاب و هم از حفظ شهرت خود به عنوان نویسنده علمی استفاده می کرد و به عنوان پیشگام زمین شناسی زمان خود، مورد تحسین همگان بود. لایل در سال 1848 لقب سِر گرفت و در سال 1864 بارون شد (نوعی لقب موروثی). او پس از سال 1833 از فعالیت در حوزه زمین شناسی دست نکشید. در آن زمان بیش از سی سال داشت و با دو اثر اصول و مبانی، نشان خود را در علم بر جای گذاشته بود؛ به این ترتیب دیگر لزومی ندارد که داستان ادامه زندگی او را روایت کنیم بجز یک مورد که مربوط به رابطه اش با چارلز داروین است. اما به جاست که به سفرهای دیگر لایل اشاره کنیم که نشان از تغییرات چشمگیر جهان در قرن نوزدهم دارد. او در تابستان سال 1841 برای دیداری یک ساله به آمریکای شمالی رفتد(البته با کشتی بخار). در آنجا نه تنها با ویژگی های جدید زمین شناسی آشنا شد که حاکی از قدمت کره زمین بود بلکه در مکان هایی مانند آبشار نیاگارا، نیروهای طبیعت را در حین عمل مشاهده کرد. او همچنین از توسعه راه آهن جدید در شگفت شد که مسافرت به مناطقی را امکان پذیر می ساخت که تا چندی پیش پای بشر به آن نرسیده بود. او سخنرانی هایی ایراد کرد که با استقبال مردمی عظیمی روبه رو شد و فروش کتابش را در دنیای جدید افزایش داد. لایل آن قدر تحت تأثیر این تجربه قرار گرفت که برای سه بازدید دیگر به آمریکا بازگشت و در نتیجه اطلاعات دست اولی که از ایالات متحده پیدا کرد، یکی از طرفداران سر سخت فدراسیون (ایالت های شمالی در جنگ داخلی آمریکا) شد (در حالی که بیشتر دوستان انگلیسی اش از کنفدراسیون وابسته به ایالات جنوبی پشتیبانی می کردند). عقاید لایل در اواخر عمر بر اساس ایده های مطرح در کتاب اصول استوار بود. اما حتی ایده های کتاب اصول نیز تحت الشعاع کتابی بود که نویسنده آن اذعان داشت که دین عظیمی به کتاب لایل دارد. این کتاب منشأ گونه ها نام دارد. داروین مردی مناسب در مکان و زمان درستی بود تا از نتایج کتاب اصول بهره برداری کند. اما این امر آن قدرها هم که بعضی اوقات به آن اشاره می شود تصادفی نبود.
پی نوشت ها :
1- زمانی دولت پادشاهی کشتی های غنیمتی دشمن را می خرید (یا آنها را در بازار عمومی می فروختند). وجوه حاصل، طبق قواعد سخت رایج در میان اشخاص درگیر در ماجرا تقسیم می شد (بیشتر به آدمیرال ها و کمتر به خدمه معمولی)؛ به همین خاطر افراد به رغم شرایط سخت و حقوق ناچیز به خدمت در نیروی دریایی راغب می شدند. بیشتر ملوانان بجز مبلغی ناچیز گیرشان نمی آمد ولی با مشاهده طعمه های بزرگی که نصیب عده انگشت شماری می شد به ادامه کار در کشتی راغب می شدند.
2- املاک اسکاتلند را در اختیار مباشران خود قرار دادند.
3- دقیقاً از همان نوع کشیش های محلی که در لابه لای صفحات رمان های جین آستین می یابید- او در سال 1817 در گذشت، سالی که لایل به زمین شناسی علاقه مند شد.
4- نقل از اصول زمین شناسی (Principles of Geology) اثر لایل
5- عنوان فرعی کتاب چنین بود: «تلاش برای توضیح تغییرات پیشین سطح زمین با توجه به عواملی که امروزه همچنان در کارند» به این ترتیب تردیدی در ذهن خریدار احتمالی کتاب در مورد مقاصد لایل باقی نمی ماند!
6- این موضوع واقعیت داشت؛ نزدیک ترین مورد مشابه هم از نظر عمق شگفتی های علمی و هم از نظر علاقه عمومی به یک رشته علمی، رشته کیهان شناسی در اواخر قرن بیستم است.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}