خانواده و تعریف آن
به اعتقاد محققان، یکی از نیازهای جامعه بشری، میل به ازدواج و تشکیل خانواده است که اهمیت و نقش آن در ثبات و برقراری نظام اجتماعی - فرهنگی و تحکیم و تثبیت شیرازه های اجتماعی جامعه بر کسی پوشیده نیست (باقری،
نویسنده: محمد کاوه
به اعتقاد محققان، یکی از نیازهای جامعه بشری، میل به ازدواج و تشکیل خانواده است که اهمیت و نقش آن در ثبات و برقراری نظام اجتماعی - فرهنگی و تحکیم و تثبیت شیرازه های اجتماعی جامعه بر کسی پوشیده نیست (باقری، 1386: 9). از دیدگاه جامعه شناسی، خانواده عبارت است از: «یک گروه شامل پدر، مادر و فرزندان که در مکانی واحد زندگی می کنند، اقتصاد مشترکی دارند که مبتنی بر حقوق و مناسبات و تکالیف فردی و جمعی است» (حائریان، 1381: 25). این گروه، سنگ بنای جامعه بوده و جامعه انسانی بر مبنای آن بنا نهاده شده است (معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم، 1383: 260)؛ زیرا خانواده از اصلی ترین عوامل مؤثر بر جامعه است و هیچ جامعه ای سالم نخواهد بود، مگر آنکه از خانواده های سالم برخوردار باشد. از طرفی، خانواده یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی است که می تواند انعکاسی از نابسامانی های اجتماعی باشد (ایمان و افراسیابی، 1386: 88). این نهاد دارای ویژگی هایی مانند: گستردگی و دوام روابط در محیط خانواده، عمق روابط در خانواده و الزام های حقوقی و اخلاقی در خانواده است (احمدی، 1387: 43 و 42). اولین افرادی که نگاه علمی به مبحث خانواده داشتند، فردریک لوپله (Fredrik le Pley) فرانسوی و ویلهلم هاینریش ریل (Wilhelm Heinrich riehl) آلمانی بودند که در اوج انقلاب صنعتی اروپا شاهد فروپاشی خانواده ها بودند و ریشه این فروپاشی را در تحولات فکری و آزادی خواهانه و برابری عنوان می کردند (آزاد ارمکی، 1386: 10). کوهن نیز توسعه روز افزون جرم و بزهکاری نوجوانان در آمریکا را نتیجه تحولی می دانست که در خانواده آمریکایی پدید آمده است (معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم، 1383: 263).
به طور کلی، جامعه شناسان شش کارکرد اساسی را برای خانواده برشمرده اند که عبارتند از: تولید مثل، تأمین پایگاه اجتماعی، تنظیم رفتار جنسی، حمایت و مراقبت، جامعه پذیری و عاطفه و همراهمی. نیازهای عاطفی را می توان یکی از ضروری ترین نیازهایی دانست که از آغاز حیات تا پایان زندگی با انسان همراه است. بدون شک هیچ انسانی را نمی توان یافت که از محبت گریزان باشد و از مهر و محبت دیگران خود را بی نیاز بداند. خانواده محیطی است که اعضایش در آن نیازهای عاطفی خویش را برآورده می سازند. هر چند عاطفه و همراهی را می توان در محیط های اجتماعی مختلف نیز کم و بیش احساس کرد، اما پایایی، بی پیرایگی و صداقت عواطف و احساسات در کانون خانواده نمودی روشن تر دارد (چراغی کوتیانی، 1388: 46 و 37). همچنین در اهمیت این نهاد اجتماعی باید گفت که خانواده نخستین و مهمترین مدرسه و مهد تربیت کودک و موفق ترین کارگاه انسان سازی است و بیشترین دانسته ها و تجارب، فرهنگ و تمدن، اخلاق و اندیشه از این کانال به کودک سرایت می کند (معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم، 1383: 259). در واقع خانواده حکم کانالی را دارد که به وسیله آن، کودک با فرهنگ اجتماع خود مأنوس شده و عاداتی کسب می کند که شخصیت او را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین، طرز تفکر والدین به هر شکلی که باشد کم و بیش در فرزندان تأثیر می گذارد (شامبیاتی، 1385: 201). همچنین در خانواده کنش متقابل اجتماعی بین افراد کاملاً پایدار بوده و احساس عضویت گروهی بسیار قوی است. در چنین مکانی، روابط بین اعضاء دوستانه و بسیار پیچیده و ژرف است و هنجارهای گروهی به وسیله ساختار اجتماعی گسترده تر حمایت می شود (احمدی، 1382: 158). علاوه بر اینها، خانواده به معنای واقعی، پناهگاه اعضای خویش است و با وجود احکام و سلسله مراتب درون خود به اعضایش احساس امنیت می بخشد. اما اگر چه خانواده همواره پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگی های مشخص فرهنگی و وسیله انتقال این ویژگی ها به نسل های بعد بوده است، متأسفانه روند شتابان تحولات اجتماعی ارتباطات فوق را سست کرده و آن را به شکل فزاینده ای با نیروهای متعدد زندگی امروزین رویارو می کند و این رکن بنیادی و مقاوم حیات اجتماعی را در جریان تحول قرار می دهد (آزاد ارمکی، زند و خزایی، 1379: 5).
از منظر اسلام، خانواده جایگاه منحصر به فرد تولید نسلی پاک است. نسلی که می داند به چه کسی تعلق دارد و از کدام ریشه جوانه زده است. روشن است که همواره فرزندان نامشروع، یک معضل اجتماعی به حساب می آیند و علاوه بر آن که به شدت در بحران هویت غوطه ور هستند، از نظر رفتاری نیز دچار نابهنجاری های بی شمارند. بنابراین، خانواده دارای بنیانی کاملاً مقدس است (رحماندوست، 1387: 49). اما خانواده متأثر از عوامل و سیاست های اجتماعی است و اتخاذ سیاست های اجتماعی صحیح، قبل از هر مکان، تأثیر خود را بر خانواده و اعضای آن می گذارد. به همین خاطر، خانواده سالم هزینه های کم تری را تحمیل می کند و مهم ترین شاخص یک جامعه سالم به شمار می رود (باقری، 1386: 127). در واقع، شخصیت اجتماعی یک جامعه به شخصیت فردی افراد آن جامعه بستگی دارد و این شخصیت، ابتدا در خانواده شکل می گیرد؛ سپس در مدرسه تقویت شده و در جامعه تکامل می یابد (اسماعیلی، 1380: 248). اولین کسی که در تکوین شخصیت کودک مؤثر می باشد، مادر است. شادروان مهدی کی نیا معتقد است که مادر باید فقط مادر بماند تا جامعه، بهشت را در زیر پای او احساس کند و هیچ خدمتی ضروری تر، حیاتی تر و مقدس تر از خدمت مادری نیست. مادر باید تمام وقت مادر بماند. مادران نیمه وقت، آینده فرزندان خود را فدای درآمد ناچیز از خدمات عمومی می کنند. در حالی که هیچ درآمدی آینده سعادت بخش فرزندان را به جای محبت مستمر و مراقبت مادر تأمین نمی کند و این خدمت و مراقبت تمام وقت مادران است که هرگز قابل ارزیابی نیست. به همین مناسبت از لحاظ جرم شناسی حضور مادر در کانون خانوادگی ابتدایی ترین ضرورت به نظر می رسد (شامبیاتی، 1385: 222-220). به عقیده اریکسون، کودک در 18 ماهگی شخصیت واقعی خود را پیدا می کند و این مادر است که او را در چنین مقطعی بزهکار بار آورده و یا سالم به جامعه تحویل می دهد. زمانی که کودک شخصیت خود را درک می کند، خودش را برای گام نهادن به دوره بعدی حاضر می بیند و اگر در این مقطع با تربیت منطقی رشد کرده باشد به طور حتم دوران بلوغ و جوانی را نیز با موفقیت به پایان خواهد رساند. اما اگر با بی تفاوتی مادر مواجه شده باشد، به ناچار کودکی بی اعتماد بار آمده و در آینده شخصیتی متزلزل یافته و بزهکاری در او به سهولت رشد می یابد (یاووزار، 1382: 224 و 212).
منبع :کاوه، محمد، (1391)، آسیب شناسی بیماری های اجتماعی (جلد اول)، تهران: نشر جامعه شناسان، چاپ اول 1391.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}