تاریخ هیتی
پادشاهی هیتی در سال ۱۶۸۰ ق.م، توسط «لابارنای یکم»، رهبر قوم هیتی یکی از اقوام هندو اروپایی در فلات آناتولی پی افکنده شد. البته «لابارنا» اصطلاحی بوده که هیتی ها برای پادشاهان خود بکار می بردند و برخی تاریخ
پادشاهی هیتی در سال ۱۶۸۰ ق.م، توسط «لابارنای یکم»، رهبر قوم هیتی یکی از اقوام هندو اروپایی در فلات آناتولی پی افکنده شد. البته «لابارنا» اصطلاحی بوده که هیتی ها برای پادشاهان خود بکار می بردند و برخی تاریخ نگاران بر این باورند که او و «هاتوسیلی یکم» شاه بعدی هیتی، در واقع یک شخص واحد بوده اند.
«هاتوسیلی یکم» (۱۶۵۰-۱۶۲۰ق.م) ادعا دارد که قلمرو پادشاهی هیتی را تا کنار دریا (دریای سیاه یا دریای مدیترانه) گسترده است. او در ۱.۶۴۹ ق.م شهر «الالخ» و دیگر شهرهای سوریه را مطیع خود ساخت و علیه اقوام ساکن ناحیه «آرزاوا» در باختر آناتولی به نبرد پرداخت (۱۶۴۹ ق.م).
پس از هاتوسیلی یکم، نوه اش «مورسیلی یکم» به تخت شاهی هیتی نشست (۱.۶۲۰ ۱.۵۹۰ق.م). بزرگترین دستاورد مورسیلی یکم، فتح سرزمین بابل بود (۱۵۹۵ ق.م).
مورسیلی یکم شاه هیتی، شهر «آلِپ» در سوریه را چپاول کرد و در ادامه به تصرف استحکامات بابل پرداخت و به پادشاهی ۳۰۰ساله دودمان نخست بابل پایان بخشید. پس از آن، مجسمه طلایی مردوک را از آن شهر بیرون برد.
اما از آنجا که فاصله سرزمین بابل از هیتی زیاد بود، هیتی ها به غارت ان شهر بسنده کرده، به سرزمین خود بازگشتند.
در پی مورسیلی یکم، «هانتیلی یکم» (۱.۵۹۰ ۱.۵۶۰ق.م)، «زیدانتا ی یکم» (۱۵۲۰-۱۵۵۰ق.م)، «آمونا» (۱.۵۵۰ ۱.۵۳۰) پسر زیدانتا، و «هوزیا» (۱۵۳۰-۱۵۲۵ق.م) به پادشاهی رسیدند.
در آغاز پادشاهی «تِلیپینو» (۱۵۲۵-۱۵۰۰ق.م)، هیتی در میان چهار پادشاهی محاصره شده بود. پادشاهی «آرزاوا» در باختر، «میتانی» در خاور، «کاسکیان» در شمال، و «کیزو واتنا» در جنوب.
پس از درگذشت «تِلپینو» (۱۵۰۰ ق.م)، هیتی وارد دورانی می شود که آن را «دوره تاریکی» نام نهاده اند و آن، دوره پادشاهی میانه هیتی است.
سپس، «تودهالیای دوّم» شاه هیتی شد که متون تاریخی هیتی از او با عنوان «تودهالیای کودک» یاد می کند. او توسط گروهی از افسران هیتی کشته شد (۱.۳۵۸ق.م).
شاه «سوپیلولیوما ی یکم» (۱.۳۵۸ ۱.۳۲۳ق.م)، سیاستمدار و جنگاور بزرگی بود. او خدمت خود را بعنوان مشاور و امیر ارتش تودهیلیا ی سوّم اغاز کرد و با این سمت، دشمنان هیتی از جمله کاسکیان را شکست داد. سپس از فرصت به دست آمده از هرج و مرج در مصر در دوران «فرعون آخِناتون» سود جست و «کارکِمیش» (لبنان و سوریه امروزی) را تسخیر کرد. پس از آن، به آمورو حمله برد و توانست آمورو و نیز میتانی را خراجگذار خود سازد (۱.۳۵۰ ق.م).
در سال ۱.۳۴۰ ق.م، بیوه فرعون «اخناتون»، به شاه هیتی نامه نوشت و درخواست کرد تا او پسرش را به مصر بفرستد تا با ازدواج با او، شاه هیتی بتواند پادشاهی مصر را نیز تصاحب کند. شاهزاده «زانانزا» در بین راه در پی توطئه ای از سوی مصریان به قتل رسید و این ازدواج هرگز رخ نداد.
سوپیلولیوما که از این رویداد بسیار خشمگین شده بود، سربازان ارتش خود را در ایالات خراجگذار مصر در کنعان و شمال سوریه رها کرد تا زمین های بیشتری را تسخیر کنند. بیشتر اسیران مصری که به هیتی برده شدند، حامل نوعی طاعون بودند که می توانست قلبستان هیتی را به این بلا دچار کند. طاعون به کاخ پادشاهی هم سرایت کرد و سوپیلولیوما و جانشین او «آرنواندا ی دوّم» (۱.۳۲۳ ۱.۳۲۲ق.م) هر دو از این بیماری مردند.
ان گاه پسر کوچک سوپیلولیوما، با عنوان «مورسیلی دوّم» به تخت پادشاهی هیتی نشست (۱.۳۲۱ ۱.۲۹۵ق.م). او در آغاز پادشاهی خود با شورش های بسیاری روبرو بود که بر همه آنها غلبه کرد. در دوران پادشاهی او، هیتی از دریای سیاه تا سوریه کشیده شده بود و او حتی قادر بود تا میتانی را که در خراجگزار آشور شده بود، مطیع خود سازد.
پادشاهی «مواتالی دوّم» (۱.۲۹۵ ۱.۲۷۲ق.م) همزمان بود با آغاز سیاست توسعه طلبی فرعون رامسس دوّم (۱.۲۷۹ ۱.۲۱۳ق.م) در مصر. بنابراین نبرد میان هیتی و مصر که هر یک بر آن بودند تا سلطه خود را بر سوریه نگاه دارند، گریزناپذیر بود. این نبرد در عمل به سال ۱.۲۷۴ ق.م در شهر «کادش» روی داد که «نبرد کادش» نام نهاده شده است. این نبرد نتیجه قطعی دربرنداشت؛ کادش و آمورو در دست هیتی به جا ماند.
پادشاه بعدی هیتی، «مورسیلی سوّم» بود (۱.۲۷۲ ۱.۲۶۷ق.م) که توسط عمویش «هاتوسیلی سوّم» از پادشاهی برکنار گردید. «هاتوسیلی سوّم» چهارمین و آخرین پسر مورسیلی دوّم بود. مواتالی دوّم برادرش، پایتخت هیتی را به شهر «تارهونتاسا» منتقل کرد و هاتوسیلی سوّم را به حکمرانی شهر «هاتوسا» گماشت. او در نبرد کادش، فرمانده نیروهای هیتی بود که به اردوگاه مصریان حمله بردند.
مورسیلی سوّم، برادرزاده اش، پایتخت را به شهر «هاتوسا» بازگرداند. بر همین اساس، هاتوسیلی سوّم حکمرانی بر هاتوسا را از دست داد. در نتیجه علیه برادرزاده اش شورش کرد.او همراه با نیروی قابل توجه ای از متحدان طبیعی هیتی، به مورسیلی سوّم حمله برد و به سرعت او را شکست داد و بعنوان جانشین مورسیلی سوّم، پادشاه هیتی شد (۱.۲۶۷ ۱.۲۳۷ق.م).
مورسیلی پس از شکست نقشه اش برای برکناری هاتوسیلی سوّم از تاج و تخت به مصر گریخت. هاتوسیلی نیز این رویداد را با درخواست از رامسس دوّم برای بازگرداندن برادرزاده اش به هیتی پاسخ داد، و زمانی که رامسس دوّم داشتن هر گونه اطلاع از مکان دقیق مورسیلی سوّم در کشورش را انکار کرد، روابط بین مصر و هیتی به بحرانی ترین درجه خود رسید.
اما سرانجام پس از چندی که روابط بین مصر و هیتی در حال بحران سپری می شد، هر دو پادشاه تصمصم گرفتند تا موضوع فرار پادشاه مخلوع هیتی به مصر را با آرامش و صلح حل کنند. شاید یکی دیگر از دلایل صلح دو پادشاه هیتی و مصر، ترس از قدرت رو به رشد آشور نیز بوده باشد.
این صلح بوسیله امضای معاهده صلحی میان دو پادشاه هیتی و مصر به دست آمد (۱.۲۵۴ ق.م). صلحی که نزدیک به چهل سال پایدار ماند، و با ازدواج رامسس دوّم با دختر شاه هیتی تضمین شد. مورسیلی سوّم نیز پس از این معاهده صلح از صحنه تاریخ ناپدید می شود و دیگر نامی از او نیست.
«تودهالیا ی سوّم» (۱.۲۳۷ ۱.۲۰۹ق.م)، پسر هاتوسیلی سوّم، واپسن شاه توانای هیتی بود که می توانست دستان آشور را از سوریه دور نگاه دارد و نیز توانست تا قبرس را به خاک هیتی بپیونداند. پس از او «آرناواندا ی سوّم» مدت کوتاهی پادشاهی کرد (۱.۲۰۹ ۱.۲۰۷ق.م) و سپس، «سوپیلولیوما ی دوّم» شاه هیتی شد (۱۲۰۷ ۱۱۷۸ق.م). او واپسین شاه هیتی بود. در سال ۱.۱۷۸ ق.م، مردمان دریا به هیتی تاختند. هاتوسا و دیگر مراکز حساس هیتی به اشغال آنان درآمد، و پادشاهی هیتی، به طور غیرمنتظره ای، برای همیشه منقرض شد.
منبع: http://gahshomar.blogfa.com/.
«هاتوسیلی یکم» (۱۶۵۰-۱۶۲۰ق.م) ادعا دارد که قلمرو پادشاهی هیتی را تا کنار دریا (دریای سیاه یا دریای مدیترانه) گسترده است. او در ۱.۶۴۹ ق.م شهر «الالخ» و دیگر شهرهای سوریه را مطیع خود ساخت و علیه اقوام ساکن ناحیه «آرزاوا» در باختر آناتولی به نبرد پرداخت (۱۶۴۹ ق.م).
پس از هاتوسیلی یکم، نوه اش «مورسیلی یکم» به تخت شاهی هیتی نشست (۱.۶۲۰ ۱.۵۹۰ق.م). بزرگترین دستاورد مورسیلی یکم، فتح سرزمین بابل بود (۱۵۹۵ ق.م).
مورسیلی یکم شاه هیتی، شهر «آلِپ» در سوریه را چپاول کرد و در ادامه به تصرف استحکامات بابل پرداخت و به پادشاهی ۳۰۰ساله دودمان نخست بابل پایان بخشید. پس از آن، مجسمه طلایی مردوک را از آن شهر بیرون برد.
اما از آنجا که فاصله سرزمین بابل از هیتی زیاد بود، هیتی ها به غارت ان شهر بسنده کرده، به سرزمین خود بازگشتند.
در پی مورسیلی یکم، «هانتیلی یکم» (۱.۵۹۰ ۱.۵۶۰ق.م)، «زیدانتا ی یکم» (۱۵۲۰-۱۵۵۰ق.م)، «آمونا» (۱.۵۵۰ ۱.۵۳۰) پسر زیدانتا، و «هوزیا» (۱۵۳۰-۱۵۲۵ق.م) به پادشاهی رسیدند.
در آغاز پادشاهی «تِلیپینو» (۱۵۲۵-۱۵۰۰ق.م)، هیتی در میان چهار پادشاهی محاصره شده بود. پادشاهی «آرزاوا» در باختر، «میتانی» در خاور، «کاسکیان» در شمال، و «کیزو واتنا» در جنوب.
پس از درگذشت «تِلپینو» (۱۵۰۰ ق.م)، هیتی وارد دورانی می شود که آن را «دوره تاریکی» نام نهاده اند و آن، دوره پادشاهی میانه هیتی است.
دوره تاریکی (دوره پادشاهی میانه)
در این دوره (۱۵۰۰-۱۴۳۰ق.م) را از آن جهت دوره تاریکی نام نهاده اند که، تنها نام پادشاهانی را که در این دوره به پادشاهی رسیدند، می دانیم و از اسناد و مدارک این دوره چیزی در دست نیست. نام پادشاهانی که در این دوره در هیتی پادشاهی کردند به این شرح است: «آلو وامنا»، «تاهور وایلی»، «هانتیلی دوّم»، «زیدانتا ی دوّم»، «هوزیا ی دوّم»، «مواتالی یکم».دوره پادشاهی نو
آغاز پادشاهی «تودهالیای یکم» (۱۴۳۰ ۱۴۰۰ق.م)، پایانی بود بر دوره تاریکی در هیتی. در پی او «آناواندای یکم» (۱۴۰۰ ۱۳۸۵ق.م) و «تودهالیای دوّم» (۱۳۸۵ ۱۳۸۰ق.م)، «هاتوسیلی دوّم» (۱.۳۸۰ ۱.۳۵۸ق.م) به تخشت شاهی هیتی نشستند.سپس، «تودهالیای دوّم» شاه هیتی شد که متون تاریخی هیتی از او با عنوان «تودهالیای کودک» یاد می کند. او توسط گروهی از افسران هیتی کشته شد (۱.۳۵۸ق.م).
شاه «سوپیلولیوما ی یکم» (۱.۳۵۸ ۱.۳۲۳ق.م)، سیاستمدار و جنگاور بزرگی بود. او خدمت خود را بعنوان مشاور و امیر ارتش تودهیلیا ی سوّم اغاز کرد و با این سمت، دشمنان هیتی از جمله کاسکیان را شکست داد. سپس از فرصت به دست آمده از هرج و مرج در مصر در دوران «فرعون آخِناتون» سود جست و «کارکِمیش» (لبنان و سوریه امروزی) را تسخیر کرد. پس از آن، به آمورو حمله برد و توانست آمورو و نیز میتانی را خراجگذار خود سازد (۱.۳۵۰ ق.م).
در سال ۱.۳۴۰ ق.م، بیوه فرعون «اخناتون»، به شاه هیتی نامه نوشت و درخواست کرد تا او پسرش را به مصر بفرستد تا با ازدواج با او، شاه هیتی بتواند پادشاهی مصر را نیز تصاحب کند. شاهزاده «زانانزا» در بین راه در پی توطئه ای از سوی مصریان به قتل رسید و این ازدواج هرگز رخ نداد.
سوپیلولیوما که از این رویداد بسیار خشمگین شده بود، سربازان ارتش خود را در ایالات خراجگذار مصر در کنعان و شمال سوریه رها کرد تا زمین های بیشتری را تسخیر کنند. بیشتر اسیران مصری که به هیتی برده شدند، حامل نوعی طاعون بودند که می توانست قلبستان هیتی را به این بلا دچار کند. طاعون به کاخ پادشاهی هم سرایت کرد و سوپیلولیوما و جانشین او «آرنواندا ی دوّم» (۱.۳۲۳ ۱.۳۲۲ق.م) هر دو از این بیماری مردند.
ان گاه پسر کوچک سوپیلولیوما، با عنوان «مورسیلی دوّم» به تخت پادشاهی هیتی نشست (۱.۳۲۱ ۱.۲۹۵ق.م). او در آغاز پادشاهی خود با شورش های بسیاری روبرو بود که بر همه آنها غلبه کرد. در دوران پادشاهی او، هیتی از دریای سیاه تا سوریه کشیده شده بود و او حتی قادر بود تا میتانی را که در خراجگزار آشور شده بود، مطیع خود سازد.
پادشاهی «مواتالی دوّم» (۱.۲۹۵ ۱.۲۷۲ق.م) همزمان بود با آغاز سیاست توسعه طلبی فرعون رامسس دوّم (۱.۲۷۹ ۱.۲۱۳ق.م) در مصر. بنابراین نبرد میان هیتی و مصر که هر یک بر آن بودند تا سلطه خود را بر سوریه نگاه دارند، گریزناپذیر بود. این نبرد در عمل به سال ۱.۲۷۴ ق.م در شهر «کادش» روی داد که «نبرد کادش» نام نهاده شده است. این نبرد نتیجه قطعی دربرنداشت؛ کادش و آمورو در دست هیتی به جا ماند.
پادشاه بعدی هیتی، «مورسیلی سوّم» بود (۱.۲۷۲ ۱.۲۶۷ق.م) که توسط عمویش «هاتوسیلی سوّم» از پادشاهی برکنار گردید. «هاتوسیلی سوّم» چهارمین و آخرین پسر مورسیلی دوّم بود. مواتالی دوّم برادرش، پایتخت هیتی را به شهر «تارهونتاسا» منتقل کرد و هاتوسیلی سوّم را به حکمرانی شهر «هاتوسا» گماشت. او در نبرد کادش، فرمانده نیروهای هیتی بود که به اردوگاه مصریان حمله بردند.
مورسیلی سوّم، برادرزاده اش، پایتخت را به شهر «هاتوسا» بازگرداند. بر همین اساس، هاتوسیلی سوّم حکمرانی بر هاتوسا را از دست داد. در نتیجه علیه برادرزاده اش شورش کرد.او همراه با نیروی قابل توجه ای از متحدان طبیعی هیتی، به مورسیلی سوّم حمله برد و به سرعت او را شکست داد و بعنوان جانشین مورسیلی سوّم، پادشاه هیتی شد (۱.۲۶۷ ۱.۲۳۷ق.م).
مورسیلی پس از شکست نقشه اش برای برکناری هاتوسیلی سوّم از تاج و تخت به مصر گریخت. هاتوسیلی نیز این رویداد را با درخواست از رامسس دوّم برای بازگرداندن برادرزاده اش به هیتی پاسخ داد، و زمانی که رامسس دوّم داشتن هر گونه اطلاع از مکان دقیق مورسیلی سوّم در کشورش را انکار کرد، روابط بین مصر و هیتی به بحرانی ترین درجه خود رسید.
اما سرانجام پس از چندی که روابط بین مصر و هیتی در حال بحران سپری می شد، هر دو پادشاه تصمصم گرفتند تا موضوع فرار پادشاه مخلوع هیتی به مصر را با آرامش و صلح حل کنند. شاید یکی دیگر از دلایل صلح دو پادشاه هیتی و مصر، ترس از قدرت رو به رشد آشور نیز بوده باشد.
این صلح بوسیله امضای معاهده صلحی میان دو پادشاه هیتی و مصر به دست آمد (۱.۲۵۴ ق.م). صلحی که نزدیک به چهل سال پایدار ماند، و با ازدواج رامسس دوّم با دختر شاه هیتی تضمین شد. مورسیلی سوّم نیز پس از این معاهده صلح از صحنه تاریخ ناپدید می شود و دیگر نامی از او نیست.
«تودهالیا ی سوّم» (۱.۲۳۷ ۱.۲۰۹ق.م)، پسر هاتوسیلی سوّم، واپسن شاه توانای هیتی بود که می توانست دستان آشور را از سوریه دور نگاه دارد و نیز توانست تا قبرس را به خاک هیتی بپیونداند. پس از او «آرناواندا ی سوّم» مدت کوتاهی پادشاهی کرد (۱.۲۰۹ ۱.۲۰۷ق.م) و سپس، «سوپیلولیوما ی دوّم» شاه هیتی شد (۱۲۰۷ ۱۱۷۸ق.م). او واپسین شاه هیتی بود. در سال ۱.۱۷۸ ق.م، مردمان دریا به هیتی تاختند. هاتوسا و دیگر مراکز حساس هیتی به اشغال آنان درآمد، و پادشاهی هیتی، به طور غیرمنتظره ای، برای همیشه منقرض شد.
منبع: http://gahshomar.blogfa.com/.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}