گفتوگو با وحید کمرروستا
اردوی جهادی بخشی از یک سبک زندگی
اشاره:
آقای وحید کمرروستا، دبیر مرکز مطالعات راهبردی و هدایت حرکتهای جهادی و یکی از فعالان باسابقهی اردوهای جهادی است. در گفتوگو با ایشان دربارهی ارتباط حرکتهای جهادی با «سبک زندگی» و همچنین نسبت انقلاب اسلامی با برگزاری اردوهای جهادی صحبت کردیم. ایشان همچنین دربارهی الگوی واقعی یک جهادگر هم سخن گفته است. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.آیا میشود اردو را تمام یا بخشی از یک سبک زندگی دانست؟
دیدار رهبر معظم انقلاب با جوانان خراسان شمالی منشأ بسیاری از برکات بود. این دیدار سرفصلهای جدیدی را در حوزهی کارهای فرهنگی گشود. سبک زندگی اسلامی زیرشاخههایی دارد که یکی از این زیرشاخهها، «سبک زندگی جهادی» است؛ مثل سبک زندگی قرآنی، سبک زندگی مهدوی و موارد دیگری که میتوان در این حوزه نام برد. آن فعالیتی هم که ما به عنوان «اردوی جهادی» میشناسیم، یک مصداق از ورود به حرکت جهادی و یک سبک زندگی است. سبک زندگی جهادی با الگوهای منحصربهفردی که دارد، یک مسیر میانبر و کوتاهی را برای رسیدن به قلههای پیش روی اسلام به ما نشان میدهد. به اعتقاد ما، اردوی جهادی خودش یک سبک زندگی است و مصداق و بخشی از سبک زندگی اسلامی است.
در نگاه کلان، چه فایدهای برای این اردوها متصور است؟ آیا سازندگی نیازی به این روش مردمی دارد؟
در آخرین دیدار گروههای جهادی با رهبر معظم انقلاب اسلامی، ایشان از خدمترسانی به عنوان یکی از مهمترین کارهای جهادی یاد کردند و فرمودند که یکی از برکات این کار خدمترسانی است که میلیونها نفر مستقیماً از خدمت شما بهره میبرند. ایشان فرمودند: «اگر درس قرآن هم آنجا ندهید، خودِ حضور یک جوان مؤمن و متدین و متشرع در یک مجموعهى روستائى، در بین جوانان، در بین مردم، مظهر مجسم آیهى قرآن است؛ آنها را به دین، به انقلاب، به معنویت، سوق میدهد. «کونوا دعاة النّاس بغیر السنتکم»؛ شما با عمل خودتان مردم را به ایمان، به اسلام، به دین دعوت میکنید.»به نظر بنده، اردوی جهادی که مقدمهای بر سبک زندگی جهادی و تعمیق و گسترش روحیهی جهادی است، از این حیث حائز اهمیت است که تربیت و کادرسازی نسل آیندهی انقلاب، مأموریت بزرگ آن است. شما ببینید وقتی جوان امروز در منطقهای محروم و کمبرخوردار حاضر میشود، بعدها و در پستهای مدیریتی آیندهاش، قطعاً این صحنهها را فراموش نمیکند؛ این ارتباط با مردم، این سطح معیشت مردم و این خودسازی معنوی را فراموش نمیکند. حضرت آقا به برکات این حرکت اشاره میکنند و میفرمایند: «این خدمترسانى است؛ خدمترسانى مادى و خدمترسانى معنوى. از این مهمتر، خدمتى است که شما به خودتان میکنید؛ استعدادهاى درونى خودتان را فعال میکنید؛ به بالقوههائى که در وجود شما هست، فعلیت میبخشید؛ تجربه پیدا میکنید؛ با زندگى مردم آشنا میشوید؛ این حصارهاى طبقاتى شکسته میشود؛ واقعیتهاى زندگى را لمس میکنید؛ در خودتان شعف و بهجت خدمترسانى را احساس میکنید و این احساس را در وجود خودتان زنده میکنید.»
در بین شرکتکنندگان در اردوهای جهادی شاهد حضور طیفهای مختلف فکری و سیاسی هستیم که همه در علاقهمندی به انقلاب با یکدیگر مشترکند. اهمیت اردوهای جهادی برای انقلاب اسلامی چیست؟
کمترین اهمیت این اردوها ایجاد بسترهای لازم برای رسیدن به قلّههای عالی اهداف انقلاب است. این موضوع شاهبیت حضور گروههای جهادی در عرصههای خدمترسانی و سازندگی و مجاهدت است. تحقق عدالت و کارآمدسازی نظام از مهمترین برنامههایی است که اردوهای جهادی در دستور کار دارند. بهرهمندی از همهی ظرفیتها برای سازندگی کشور، اینکه گروهها و افراد در منطقه حضور پیدا میکنند، با آن نگاه و مطالبهگری که مسئولین را به خدمت وامیدارند، این دستاورد کمی نیست. اصلاً انقلاب اسلامی برای این است که ما بتوانیم این فاصلهی طبقاتی را از بین ببریم.از اولین سؤالها و مطالبات امام راحل این بود که بالاخره این فاصلهی طبقاتی باید شکسته شود. امام خمینی رحمتالله علیه میفرمایند: «گمان نمیکنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومان وجود داشته باشد.» محرومان ولی نعمت ما هستند و این حرکت برآمده از اصل انقلاب و برای انقلاب و تضمینکنندهی آیندهی انقلاب اسلامی است. اگر ما بتوانیم فرهنگ جهادی را در جامعه حاکم کنیم، انقلاب خودبهخود به اهداف خودش خواهد رسید. طبق رهنمودهای رهبر معظم، این حرکت باید به قلههای عالی اهداف انقلاب برسد که به حول و قوهی الهی و به فضل پروردگار، خواهد رسید.
یکی از آسیبهای حرکتهای جهادی این است که جوانان و نوجوانان از مناطق مرفّه شهرهای بزرگ، از تهران، اصفهان، تبریز یا مشهد میروند به مناطق بسیار محروم، جاهایی که امکانات در آن نیست. یعنی این افراد از مناطق برخوردار میروند به محیطهای کمتربرخوردار که بهشدت با آنها اختلاف فرهنگی دارد. یعنی بین این گروهی که میرود و آن جامعه بهشدت اختلاف فرهنگی وجود دارد. این گروه میتواند آسیبهایی برای آن جامعه داشته باشد. به نظر شما این آسیبها چیست؟
به نظر من یکی از این آسیبها این است که ملاحظات در مناطق کمتربرخوردار توسط گروههای جهادی رعایت نشود. عدم رعایت آداب و رسوم اقوام و سلایق مختلف و بیتوجهی به فرهنگ آنان، مهمترین آسیبی است که این گروهها دارند. به نظر من گروههای جهادی باید به فرهنگ مناطق تکیه کنند. ما در مدل کار جهادی باید علیه این ساختارهای غربی قیام انقلابی داشته باشیم. ما نباید فرهنگ غرب را از برخی نقاط کشور به داخل مناطقی ببریم که دارای فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی هستند. ما باید بر حفظ فرهنگ این محیطها تأکید کنیم. باید در مناطق محروم نیازسنجی شود و بر اساس این نیازسنجی، برنامهریزی صورت بگیرد. این به نظر من جزو مهمترین آسیبها است.در مورد الگوسازی و فرهنگسازی در زمینهی سبک زندگی جهادی برای جوان انقلابی چه چیزی در دست داریم؟
ما میتوانیم یک الگوی موفق از سبک زندگی اسلامی ارائه دهیم. یعنی مدل اردوی جهادی یکی از الگوهای موفق سبک زندگی اسلامی است. این سبک زندگی در بیداری جهان اسلام و در بیداری اسلامی هم نقش دارد و در حوزههای مختلف ساختارهای مدیریتی جامعهی اسلامی بیتأثیر نیست. در اینکه ما اصلاً باید در این حوزه گفتمانسازی کنیم، سیرهی زندگی ائمهی اطهار یا سبک زندگی رهبران جهادی معاصر مثل امام خمینی، رهبر معظم انقلاب، شهیدان انقلاب اسلامی، شهید چمران یا شهدای دیگر یا مجاهدینی مثل امام موسی صدر را باید بررسی و روی اسوههای جهادی کار مطالعاتی و فکری کرد. فکر میکنم لازمهی رسیدن به سبک زندگی و رسیدن به اینکه جامعهای اسلامی داشته باشیم که منجر به تمدن نوین اسلامی شود این است که مؤمن جهادی داشته باشیم. مؤمن جهادی یکی از آن شاخصههایی است که ما را به این جریان نزدیک میکند؛ فردی که انگیزهی قوی، پشتوانهی معرفتی خوب و طرح و برنامهی خدمت خالصانه داشته باشد و حرکتش بر مدار وظیفه و تکلیف باشد. ما باید این انگیزهای معنوی را در بین خودمان تقویت کنیم.در میان عناصر خدوم و خدمتگزار جهادگر نام حاجعبدالله والی ماندگار شده است. نقش او در شکلگیری این حرکت عظیم چه بوده است؟
مرحوم حاجعبدالله والی یکی از اسوههای حرکتهای جهادی بود که از سال ۱۳۶۱ در منطقهی بشاگرد فعالیت کرد. او به فرمان حضرت امام رحمهالله که فرمودند: «به داد بشاگرد برسید!» به این منطقهی محروم شتافت. والی از بهترین فرصتهای زندگی بعد از انقلاب و از پیشنهاد مسئولیتهایی که داشت، گذر کرد و ۲۳ سال از عمرش را در بشاگرد گذاشت تا شیعیان مظلوم روستاهای بشاگرد از فقر و محرومیت جامانده از زمان طاغوت نجات پیدا کنند. حاجعبدالله والی نمایندهی کمیتهی امداد در بشاگرد بود. بشاگرد هر چه نیاز داشت، به دستان حاجعبدالله حل شد. او بود که مساجد، درمانگاه، کارگاهها و حوزهی علمیه ساخت.اگر ما بخواهیم یک اسوهی جهادی معرفی کنیم، باید به زندگی حاجعبدالله والی نگاه کنیم. تمام بشاگردیهای دههی ۶۰ امام را میشناختند. چیزی که در حاجعبدالله والی تبلور یافته بود، اخلاص او بود. ۲۳ سال کار فوق طاقت بدون تابلو و تبلیغات! کاری که حاجی انجام میداد، دهها برابر وظیفهای بود که از او میخواستند. در حوزهی عبادات و معنویات دائمالوضوء، دائمالذکر، اهل نماز شب. حاج عبدالله والی در کار دقیق بود. در هر کاری از بهترین متخصص مشورت میگرفت. خیّرین را به منطقهی بشاگرد میآورد. در بحث مردمداری وقتی شنید روستایی در انتهای بشاگرد غذا ندارد، روزهاش را افطار نکرد تا وقتی غذا به آنجا برسد. در بحث مدیریت، پرسنل دوستش داشتند و با علاقه و ذوق کار میکردند. در بحث تدبیر، مرحوم والی میگفت بشاگرد را باید بشاگردی بسازد. در بحث استقامت، او سختی ۲۳ سال دوری از خانواده با چند بیماری در محرومترین منطقهی کشور را برای تحقق هدف مقدسش به جان خرید. حاج عبدالله با بصیرت بود. شاخص او برای شناخت احزاب و گروهها امام رحمهالله بود. وقتی میدید چیزی از بیتالمال هدر رفته، عصبانی میشد.
من فکر میکنم حاجعبدالله والی باید به عنوان یکی از اسوههای سبک زندگی جهادی مطرح شود. متأسفانه او در جامعهی ما مظلوم واقع شده است. انشاءالله با رجوع بیش از پیش مردم به سبک زندگی جهادی، دست به دست هم دهیم و این حرکتها را به قلههای عالی اهداف انقلاب برسانیم.
.منبع: پایگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}