نویسنده: غفار عبدالهی متنق (1)




 

در دوره حکومت کمونیست ها، مسلمانان شوروی در به جای آوردن شعایر دینی خود با محدودیت ها و سختی های زیادی روبرو بودند. در این میان، مراکز زیارتی همچون مزار پیرها و بارگاه مقدس امامزادگان نقش تعیین کننده ای در حفظ روحیه ی دینی اتباع مسلمان شوروی و مقاومت آنها در برابر فرهنگ الحادی داشتند.
امامزاده «بی بی هیبت» باکو یکی از این اماکن مقدس بود که سرنوشت قابل توجه و در عین حال، غم انگیزی داشت. این امامزاده در سال 1936 میلادی به دستور استالین با دینامیت تخریب شد و برای زدودن خاطره ی آن از ذهن مردم، از روی آن جاده آسفالته نیز گذراندند. با این حال، احترام و اعتقاد مردم نسبت به آن از بین نرفت و علی-رغم تمامی تلاش های مقامات شوروی، امامزاده بی بی هیبت در قلب مردم مسلمان باکو زنده ماند تا اینکه بعد از فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی و کسب استقلال جمهوری آذریایجان، بار دیگر بنای این امامزاده احیا گردید شد و رونق گذشته خود را بازیافت.
این مقاله در نظر دارد با مراجعه به منابع موجود از آن دوره، نقش امامزاده بی بی هیبت را در حفظ و تداوم اعتقادات مذهبی مردم جمهوری آذربایجان در دوره شوروی مورد بررسی و تحقیق قرار دهد.
کلمات کلیدی: جمهوری آذربایجان، اتحاد جماهیر شوروی، اتباع مسلمان شوروی، زیارتگاه ها، امامزاده بی بی هیبت.

در دوران شوروی مبارزه با دین به اشکال مختلف جریان داشت. تضعیف و در صورت امکان، محو آثار دین و زدودن آن از ذهن و فکر انسان ها از اهداف نظام کمونیستی و جزو سیاست های رسمی دولت بود. این سیاست ها بخصوص در دوره استالین، شدت و خشونت بیشتری داشت به طوری که در دوره وی بسیاری از آثار و ابنیه مذهبی تخریب شد و یا تغییر کاربری یافت.
در دوره حاکمیت بلشویک ها، مسلمانان قفقاز که اغلب شیعه بودند محدودیتهای بیشتری داشتند و بسیاری از زیارتگاه ها و امامزادگان آنها هدف سیاست تخریب دولت قرار گرفت. این مسلمانان که امکان زیارت اماکن مذهبی اسلامی همانند مکه و مدینه و عتبات برایشان میسر نبود، برای نشان دادن علاقه و عشق خود به اهل بیت عصمت و طهارت، به امامزادگان توجه خاصی داشتند و اشتیاق مذهبی خود را با زیارت آنها تسکین می دادند. بنابراین شگفت نبودکه دولت شوروی برای پیشبرد اهداف خود این اماکن را هدف قرار داد.
امامزاده فاطمه صغری، دختر گرامی امام موسی کاظم (ع) که در بین مردم محل به «حکیمه خاتون» و «بی بی هیبت» معروف است، اولین مکانی بود که به دستور استالین تخریب شد. با این حال، مردم علاقه و عشق خود را نسبت به این مکان از دست ندادند و حتی زمانی که دیگر امکان زیارت خود امامزاده وجود نداشت، محل عبادت بی بی در کوه را زیارتگاه قرار دادند.
در دوره حاکمیت نظام الحادی، امامزاده بی بی هیبت حتی بعد از تخریب بنای آن نیز نقش زیادی در حفظ باورهای دینی و روحیه مذهبی مردم داشت و پناهگاه معنوی مردم مسلمان منطقه به شمار می رفت. علی رغم تمام تلاش کمونیست ها، احترام و علاقه مردم باکو و بقیه نقاط قفقاز نسبت به امامزاده محبوبشان باقی ماند و به این دلیل بود که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، امامزاده بی بی هیبت از اولین بناهای مذهبی بود که ساختمان آن بازسازی شد. اگر مردم علاقه و ایمان قلبی نداشتند، نمی توانستند خاطره این امامزاده را بیش از پنجاه سال زنده نگه دارند.
از طرف دیگر، امامزادگان و از جمله آستانه مقدس بی بی هیبت، نمونه ای نشانی از معماری و هنر اسلامی به شمار می رفتند و در شهری چون باکو که در معرض هجوم هنر و معماری غربی و روسی- مسیحی قرار داشت، هویت و فرهنگ اسلامی را به نمایش می گذاشتند و با حفظ فضای اسلامی، آن را به نسل های آینده انتقال می دادند.
امروزه بی بی هیبت با شکوه تمام بازسازی شده است و ساختمان زیبای آن که به اسلوب اسلامی است، از اماکن مقدس و مورد توجه مسلمانان قفقاز است.

امامزاده بی بی هیبت در حدود شش کیلومتری جنوب غربی باکو و در اراضی روستای شیخلر واقع شده است. چون در قفقاز اغلب اماکن زیارتی را «پیر» می نامند، مردم محل به امامزاده بی بی هیبت نیز عنوان پیر داده اند و از آن اغلب با عنوان« پیر ِ بی بی هیبت» یاد می کنند (Haciyeva, 2001: 65). در این مجموعه زیارتگاهی علاوه بر حضرت حکیمه خانم، آرامگاه دو برادرزاده دختر و یک برادرزاده پسر ایشان و نیز خادم با وفایشان حاجی بدری، معروف به «هیبت» قرار دارد (Mövsümova, 2003:135). باکیخانوف نام آن حضرت را «حلیمه خاتون» ضبط کرده است(باکیخانوف،1970: 197). در منابع تاریخی نیز نام آن حضرت، «فاطمه صغری» ذکر شده است(مهدی پور، شهریور 1378: 48). قسمت تاریخی آرامگاه بی بی هیبت، در قرن هفتم هجری/ سیزدهم میلادی به دستور غازان خان و از طرف شیروانشاه فرخ زاد بن آخیستان دوم بنا شده است (ilkin, 2004: 5). باکیخانوف به تعمیر این مکان از طرف شیروانشاه اشاره کرده است(باکیخانوف، 1970: 54). این بنا بعدها و بخصوص در زمان شاه عباس اول نیز تعمیر شده است(مهدی پور،شهریور 1378: 49). در ساختمان امامزاده، انواع هنرها و صنعت های اسلامی به کار رفته بود و علاوه بر اهمیت مذهبی و معنوی، از لحاظ معماری نیز یکی از بناهای جالب توجه شهر باکو به شمار می رفت (امیدیانی،1384: 122). در سال 1900 میلادی، یکی از ثروتمندان باکو به نام «داداش اف» مسجد باشکوهی در جوار ساختمان قدیمی امامزاده بنا نمود (ilkin,2004: 6).
امامزاده بی بی هیبت در دوره های مختلف مورد توجه مردم و شاهان و حکام بود. شاهان صفوی توجه خاصی به
این مکان داشتند و فرمان های متعددی از آنها درباره آستانه مقدس بی بی هیبت می کردند.فرمان هایی از آنها مبنی بر وقف مزارع، باغات، چاه های نفت و املاک دیگر موجود است.(خسروی: 3؛ 112Rəhimoğlu,2007:
). شاه طهماسب اول در حکمی بر مراعات حقوق آستانه بی بی هیبت و روستاهای وقفی آن از
جمله روستای «زیق» تاکید کرده است: «...رعایت رعایای قریه مذکور و درویشان و خادمان آستانه متبرکه،
واجب دانسته، قلم و قدم کوتاه و کشیده دارند...20 محرم 954»(مهدی پور، اسفند 1378: 41).
در دوره تزاری نیز آستانه بی بی هیبت مورد احترام و توجه مردم قفقاز بود. حتی افراد سرشناسی چون فتحعلی خان قوبا بنا بر وصیت خود در جوار امامزاده به خاک سپرده شدند.(filespreslib.az:29 ) . شاعر معروف «خورشید بانو ناتوان» نیز اغلب به زیارت امامزاده بی بی هیبت می رفت. وی برای تسهیل رفت و آمد زوار، جاده سنگفرشی بین باکو و روستای شیخلر احداث نمود (Abasov,2010: 61). این جاده بعدها از طرف شخصیت خیّر قفقازی، حاج زین العابدین تقی اف عریض شد (عظیمی:2). حسینی فراهانی که در دوره ناصری این مکان را دیده است، می نویسد اهالی محل به امام زاده بی بی هیبت اعتقاد زیادی دارند و همیشه به زیارت آن می روند و حاجت می خواهند (فراهانی،1362: 63). فرهاد میرزا معتمدالدوله قاجار نیز در سفرنامه خود از اعتقاد مردم محل نسبت به امامزاده سخن گفته است(معتمدالدوله،1366: 38).

روسها چه در دوره تزاری و چه در دوران حاکمیت بلشویکی، از قدرت وحدت بخش اسلام نگران بودند و آن را عاملی تهدید کننده برای تسلط و حاکمیت خود می دانستند. چنان که یکی از مقامات تزاری می گوید: «با همه حال من تشکیلات روحانیون مسلمان را مضر می دانم زیرا به نظر من تشکیلات یعنی نیرو» به همین جهت در دوره شوروی تلاش زیادی برای زدودن ایمان مذهبی مردم شوروی و بخصوص مسلمانان انجام گرفت. دولت شوروی از تمامی امکانات و ظرفیت های خود برای این منظور بهره می جست. و چنین تبلیغ می کرد که اسلام، دینی بیگانه با منطقه ماوای قفقاز است و با زور آتش و شمشیر به مردم تحمیل شده است (Iskandaryan,2011:105).
نظریه پردازان شوروی برای اینکه مسلمانان شوروی را با افکار خود همراه سازند، به محو وحدت داخلی آنها نیاز داشتند و در این راه نیز قدم گذاشتند. «کالینین» بر از بین بردن وحدت مذهبی مسلمانان تاکید می کرد تا «بتوان از آنها افرادی جدید با تمامی ابعاد روانی و فرهنگی و خصوصیات یک شهروند ایده آل و یا یک کارگر صنعتی نمونه برای جامعه سوسیالیستی ساخت»( بروکس آب،1369: 145-144). به همین سبب، در این راستا دولت شوروی به مبارزه ا-ی بی امان با مذهب و مظاهر آن پرداخت. اوج مبارزه با مذهب در دو دوره سال 1928 تا شروع جنگ جهانی دوم (دوره استالین) و بین سال های 1954 تا 1964(دوره خروشچف) بود. در این دوره ها، فشار اداری و سازمان یافته ای علیه مذهب اعمال می شد و در تمامی دوره حکومت شوروی کماکان ادامه داشت. در بقیه ادوار مبارزه خشونت کمتری داشت و دولت شوروی، به اصطلاح به «تبلیغات علمی» روی آورد (لومرسیه، 1360: 46). در فاصله سال های 1929 تا 1939 میلادی، در جمهوری آذربایجان بیش از سیصد هزار نفر به قتل رسیدند و مجتهدانی چون آیت الله سید غنی بادکوبه ای و آیت الله شیخ قدرت الله ابراهیمی اعدام شدند (عرب عامری،1390: 63). دهه سی، یکی از سخت ترین ادوار برای نسبت به مذاهب به خصوص اسلام در شوروی بود. در این دهه، بسیاری از مساجد تخریب شدند( Ələkbərli,2008:125-126 ; Coene,2010: 77). در حالی که در دوره تزاری حدود 7000 مسجد در روسیه وجود داشت، در سال 1949 این تعداد به 1312 مسجد کاهش یافت که این تعداد نیز به مرور، تخریب و یا تبدیل به انبار و حمام و باشگاه شد(پیشوائی،1369: 218). در نتیجه چنین سیاستی بود که هنگام استقلال جمهوری آذربایجان در 1991 میلادی، تنها 18 مسجد در سطح جمهوری باقی مانده بود (Al-Falah,2007: 38). اولین مکان مذهبی که به دستور استالین در باکو تخریب شد، مسجد و زیارتگاه بی بی هیبت بود(Sharifov, 1998: 38). این مساله بیانگر نفوذی است که این مکان بر مردم مسلمان منطقه داشت و کمونیست ها را به وحشت می انداخت. از آنجا که مسلمانان شوروی از بقیه مسلمانان جهان جدا افتاده بودند و به تعلیمات اسلامی دسترسی نداشتند، زیارتگاه-ها در گسترش و حفظ دین اسلام در بین مردم منطقه نقش بارزی داشتند(خلیجی،1388: 50). آستانه مبارک بی بی هیبت نیز به خاطر احترامی که در بین مردم قفقاز داشت، نقش بارزی در حفظ دین و فرهنگ اسلامی مردم قفقاز ایفا می کرد. زمانی که باورهای مادی و الحادی رایج بود و دولت شوروی به دین زدایی و ترویج مادی گری مشغول بود و دین را افیون توده ها و امری خرافی قلمداد می کرد، این مکان محفلی برای خداپرستان و زنده کننده حس دینی و مذهبی مردم بود(قلی زاده،1378: 90). مردم بعد از تخریب بنای امامزاده برای اینکه ارادت خود را نسبت به امامزاده محبوب خود نشان بدهند، به زیارت کوهی می رفتند که بنا به روایات، محل عبادت بی بی هیبت بود. به این ترتیب، خاطره و یاد این امامزاده مقدس را گرامی می داشتند(عظیمی: 2). جالب اینکه مردمی که نتوانسته بودند با زمامداران شوروی مقابله و از تخریب امامزاده جلوگیری کنند، به خلق روایات و داستان هایی پرداختند که مضمون آنها مجازات و تنبیه عاملان تخریب این مکان مقدس بود. از جمله می گفتند که تمام سربازانی که در تخریب مرقد شرکت داشته اند، به نوعی و در اثر حادثه ای کشته شده اند Sharifov,1998: 40)).

از آنجا که در دوره حاکمیت 70 ساله نظام کمونیستی در شوروی، مسلمانان ساکن شوروی از دسترسی به جهان خارج و ارتباط با برادران دینی خود و دسترسی به اماکن و تعلیمات مذهبی محروم بودند، وجود نشانه ها و علائمی از اهل بیت عصمت و طهارت، در حفظ روحیه دینی مردم مسلمان منطقه و امکان مقاومت آنها در برابر سیل افکار الحادی و سیاست های دولت شوروی اهمیت زیادی داشت.
امامزاده بی بی هیبت به دلیل تقدس و احترام و شهرتی که در بین مردم محل داشت این وظیفه را به خوبی به جای آورد و در حفظ اعتقادات مردم و اتصال آنها به اهل بیت عصمت و طهارت نقش کلیدی داشت. شاید اگر این مکان مقدس و اماکن مشابه دیگر وجود نداشتند، در اثر فشار دولت شوروی و تبلیغات شدیدی که علیه مذهب و به خصوص دین اسلام – که آن را به ناحق مذهب تحمیلی می نامیدند- وجود داشت. اثری از اسلام در شوروی باقی نمی ماند و هویت و فرهنگ اسلامی مردم زایل می شد، اگر چه حکومت شوروی لطمات مادی و معنوی زیادی به مسلمانان و اسلام وارد ساخت که به این زودی قابل جبران نیست. کمونیست های شوروی، مساجد زیادی را ویران و مومنان و عالمان بسیاری را اعدام کردند اما نتوانستند نور ایمان را در این سرزمین خاموش سازند. امروزه با قدرت گرفتن دوباره فرهنگ اسلامی در این منطقه و آشنایی هرچه بیشتر مردم با هویت و فرهنگ تاریخی خود، شاهد بازگشت تدریجی این منطقه، که همیشه جزوی از پیکره جهان اسلام بوده است، به جمع امت اسلامی هستیم.

پی‌نوشت‌ها:

1- دانشجوی دکتری تاریخ ایران دوره اسلامی دانشگاه اصفهان
غفار عبدالهی متنق- دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه اصفهان
تلفن: 04113392958- 09141196991
پست الکترونیکی: ghaffarabdollahi@yahoo.com

منابع
کتاب:
1) باکیخانوف، عباسقلی آقا.( 1970). گلستان ارم، باکو: علم.
2) فراهانی، میرزا محمد حسین حسینی.( 1362). سفرنامه، به کوشش مسعود گلزاری،تهران:انتشارات فردوسی.
3) معتمدالدوله، فرهاد میرزا.( 1366). سفرنامه، به اهتمام: اسماعیل نواب صفا، تهران: زوار.
- مقاله:
1) امیدیانی، سید حسین.( 1384). «بقاع متبرکه و صنعت گردشگری»، میراث جاودان، سال 13، ش 52، زمستان، 122-117.
2) بروکس آب، ماری.( 1369). «اتحاد مسلمانان شوروی» مکتب اسلام، سال 30، ش 2، خرداد ،70 - 65.
3) 3-پیشوائی، مهدی(1369). «از استبداد تزاری تا استبداد بلوشیکی» مکتب اسلام ، سال 30، ش 3، تیر ،66 -61.
4) خلیجی، محسن و ابراهیم مجیدی.( 1388). «رشد هویت اسلامی شیعی در جمهوری آذربایجان» شیعه شناسی، سال 7، ش 26، تابستان.
5) عرب عامری، جواد.( 1390).« روزگار سخت شیعیان جمهوری آذربایجان قبل و بعد از فروپاشی شوروی» زمانه، ش 17، مهر63-62.
6) قلی زاده علیاری، مصطفی.( 1378). «یادداشت های سفر نخجوان (3)» فرهنگ کوثر، ش 25، فروردین 93- 90.
7) 7-لومرسیه، شانتال.( 1360).«اسلام در اتحاد شوروی» ترجمه غ. وثیق مجله آلتر نانیو، خرداد، 54-45.
8) 8- مهدی پور، علی اکبر( 1378).« آستانه مبارکه بی بی هیبت (ع) خواهر حضرت معصومه (ع) در جمهوری آذربایجان»، فرهنگ کوثر، ش 30، شهریور 49-47.
9) 9- مهدی پور، علی اکبر( 1378). « آستانه مبارکه بی بی هیبت (ع) (2) در اسناد تاریخی و فرامین سلطانی» فرهنگ کوثر، ش 36، اسفند، 43- 41.
- سایت اینترنتی:
1) خسروی، خسرو؛ بی بی هیبت، دانشنامه جهان اسلام، موسسه دائره المعارف الفقه اسلامی، کتابخانه مدرسه فقاهت: (Http://lib.eshia.ir, 2013.07.07).
2) عظیمی، حوریه؛ بی بی هیبت خواهر حضرت معصومه در باکو، کتابخانه دیجیتال، سایت آستانه مقدسه حضرت معصومه(س): (http://books.masoumeh.com, 1392.05.05)
1) منابع غبر فارسی:
2) Al-Falah Alil Abdullah.) 2007(Heydar Aliyev and national-spiritual values, Baku: Gismet.
3) Ələkbərli, Fərid). 2008.( Azərbaycan Fenomeni Tarix və Müasirlik, Bakı: Nurlan.
4) Coene, Fredrik).2010.( The Caucasus an introduction, London:Routledge.
5) Rəhim Oğlu, Ağamalı Fəzail).2007.( xvııı əsrin ıı yarısı- xıx ısrin əvvəllərində Quzey Azərbaycan xanlıqlarında sosial- iqtisadi münasibətlər, Bakı: Bakı universiteti nəşriyyati.
6) Hacıyeva, Maarife. )2001.( »Azerbaycanda pir inançlari« Journal of Qafqaz university, Number 7، spiring.
7) Abasov, Arif Xanlar oğlu.(2010).İslam Memarlığı və İnşaat, Bakı: Qərb universiteti nəşriyyat-poliqrafiya mərkəzi.
8) İlkin, Qılman.(2004).Köhnə Bakını Tanıyırsanmı, Bakı: Şirvannəşr.
9) 8-Iskandaryan, Alexander.(2011). Identites, Ideologies and Institutions, Yerevan:Caucasus Institute,
10) Mövsümova, Lalə.(2003). Azərbaycan Qadını Uzaq Keçmişdən indiyədək, Bakı: Ulu.
11) Sharifov, azad.( 1998).» Legend of the Bibi-Heybat Mosque« Azerbaijan international Autumn(6.3).
12) Azərbaycanda Din: (http:// files.preslib.az, 1392.5.6)