جنگ آنتوانت نبرد فرهاد چهارم با رومیان
روش رزمی پارتها (جنگ و گریز سواران)، رومیها را به وحشت انداخت و آنها به این فکر افتادند که چگونه می توان برای این نوع مبارزه چاره اندیشی کرد.
مرگ سزار و جنگهای داخلی روم در نهایت سبب به قدرت رسیدن مارک آنتوانت و اکتاویوس شد. اکتاویوس در اروپا قدرت را در دست گرفت و آنتوانت پس از ازدواج با کلوپاترای معروف، مصر، شمال آفریقا و آسیای نزدیک را در اختیار گرفت.
روم در آن سالها در اوج قدرت بود و لژیونرهای این کشور، دنیای متمدن آن روزگار را کاملاً تحت سیطره داشتند اما در شرق آنها موفق به ورود به خاک ایران و بعد از آن دسترسی به ثروت هندوستان نشده بودند.
انتقام کراسوس
مارک آنتوانت و بسیاری از سرداران رومی نمی توانستند سرنوشت غم انگیز کراسوس را از یاد ببرند و فکر می کردند باید به هر قیمت شده انتقام خون او و ۲۰هزار لژیونر را از ایرانیان بگیرند. علاوه بر آنکه دولت پارت پس از قدرت گرفتن چندبار سعی در تصرف متصرفات روم در سوریه و آسیای صغیر کرده بود و بین النهرین نیز اکنون به طور نسبی در تصرف ایران بود. بهانه جنگ در ابتدا بسیار جزئی و غیرقابل استناد بود اما بعداً آنتوانت (آنتونی) بی پرده ابراز تمایل به جنگ کرد و فرهاد چهارم پادشاه ایران نیز سعی کرد خودرا بی علاقه به جنگ نشان دهد اما در خفا به تجهیز نیروهای خود در سمت راست ساحل فرات پرداخت. برداشت آنتوانت این بود که باید با سپاهی بزرگتر از کراسوس به جنگ ایران برود و به همین دلیل ۱۶لژیون بزرگ رومی (۶۰ تا ۷۰هزار نفر) را به همراه ۱۰هزار سوار و سی هزار نیروی ذخیره به سمت فرات برد. پادشاه ارمنستان نیز در این برنامه ریزی مرگبار، سردار رومی را همراهی می کرد و ۱۳هزار سوار وپیاده برای او آماده ساخت. سپاه عظیم رومی در تابستان ۳۶قبل از میلاد به فرات رسید اما جبهه محکم ایرانیها او را وادار کرد تا قوای خود را تا ارمنستان عقب بکشد و در آنجا در کنار شاه ارمنستان ارتاوسدس نقشه ورود به ایران را طراحی کند؛ غافل از آنکه ایرانیان نیز در این مدت قوای خود را به شمال ایران انتقال داده اند.سرپرسی سایکس در کتاب خود درباره لشکرکشی آنتوانت می گوید: «ارتاوسدس (شاه ارامنه) به او پیشنهاد کرد چون قشون پارت در فرات جمع هستند، بهتر است نقشه جنگ را تغییر داده از ارمنستان به آذربایجان حمله برده و پایتخت آنجا را به تصرف درآورد، چه حکمران آنجا از متفقین پارت است.» راهنمایی ارتاوسدس سبب شد آنتونی نیروهای خود را به دوقسمت کرده و ماشین آلات جنگی و قلعه گیری خود را با بخشی از نیروها بر جای گذارده و به سرعت خود را به پراسپا پایتخت ماد کوچک (آذربایجان) برساند. اما وقتی به آنجا رسید، مشاهده کرد ایرانیان آماده مقاومتند، پس در انتظار رسیدن برجهای متحرک، منجنیق و سایر ادوات قله گیری ماند. اولین ضربه مرگبار : اشتباه بزرگ آنتوانت در بر جای گذاشتن ماشین آلات جنگی با چندهزار سرباز برای او بسیار گران تمام شد چرا که پارتیها صاعقه وار به سربازان رومی و استاتیانوس سردار آنها حمله برده و رومیها را که شمار آنان به هزار نفر می رسید، قتل عام و ماشین های او را تصاحب کردند. پادشاه ارمنستان در این زمان اوضاع را نامناسب دید و حدس زد آینده بدی در انتظار رومیها است، بنابراین بی صدا با سپاه خود از رومیها جدا شد وناگهان آنتوانت متوجه شد قرار است بلای کراسوس سراو و سربازانش نازل شود. ضربه دوم : در حالی که مواد غذایی رومیها رو به اتمام بود، پارتها جنگ و گریز را آغاز کردند.
پاییز فرا رسید و آنتوانت ترجیح داد محاصره پراسپا را ترک گوید، اما این بار این پارتها بودند که او را راحت نگذاشتند. سپاه روم از طریق ارومیه امروزی بنای عقب نشینی گذاشت و برای آنکه بلای کراسوس بر سر آنها نیاید، عقب نشینی از مناطق کوهستانی را ادامه داد اما در حوالی تبریز اولین برخورد سنگین با سپاهیان پارتی به وقوع پیوست. آنتوانت فلاخن اندازان را که از گلوله های سربی استفاده می کردند، به عنوان تیر آخر خود به میدان آورد و سواران گل نیز از جانب دیگر به دفاع از لژیونها پرداختند و پارتها را به عقب راندند. اما پارتها ۱۹روز مداوم با شیوه جنگ و گریز رومیها را کاملاً خسته کردند و در نبردی بزرگ در حوالی رود ارس ۸هزار رومی دیگر کشته شدند. هزیمت رومیها به سمت غرب، فرهاد را بر آن داشت رومیها را به حال خود رها کند اما «سرماوگرسنگی» اکنون به کمک پارتها آمده و باقیمانده سپاه او را نیز از پای درآورد. هزاران رومی دیگر نیز تا رسیدن به مقر زمستانی رومیها کشته شدند. گفته می شود در این نبردها بالغ بر ۲۰هزار رومی کشته شدند. این نبردها در ۳۵قبل از میلاد خاتمه یافت. نتیجه نبردهای دوم ایران و روم :
۱) آنتونی چندی بعد از شکست از اکتاویوس سردار دیگر رومی کشته می شود اما بی شک شکستهای او در ایران و ارمنستان در این «افول قدرت» بی تأثیر نبوده و ابهت این سردار رومی پس از شکستهای خرد کننده در شرق فرو ریخته است. شکست او در ۳۱قبل از میلاد از اکتاویوس سبب خودکشی اووکلوپاترا می شود.
۲) روم درمی یابد در شرق قادر نیست از «حدی» جلوتر برود چرا که دولتی پرقدرت مانع دست اندازی «امپراتوری» به بین النهرین، پارس، پارت و ایلام است. این شکست سبب شد اکتاویوس نیز که اکنون به نام اگوستوس معروف شده و قدرتی در سطح سزار و سولا یافته بود مصالحه را با فرهاد به جنگ ترجیح دهد. اگوستوس در این زمان قدرتی بسیار زیاد داشت و به گفته مورخان تنها ارتش ثابت او ۲۵لژیون ۵هزار نفری (۱۲۵هزار نفر) بود. سپاهیان روم در این زمان کل اسپانیا، فرانسه، بخشی از آلمان، اتریش، سوئیس، کل ایتالیا، کل بالکان، یونان، غرب ترکیه ، سوریه و شامات (اردن، لبنان، فلسطین)، شمال عربستان، مصر و شمال آفریقا را در اختیار داشتند و بی شک اگر دولت پارت نبود آنها به فکر بلعیدن خاک ایران، بین النهرین، ایلام، آتروپاتن (آذربایجان) و ارمنستان می افتادند. شکست پیاپی ۲سردار رومی به فاصله ۲۰سال (کراسوس ۵۳قبل از میلاد و آنتوانت ۳۴قبل از میلاد) اشتهای روم را برای پیشروی به سوی شرق سرد کرد.
۳) روش رزمی پارتها (جنگ و گریز سواران)، رومیها را به وحشت انداخت و آنها به این فکر افتادند که چگونه می توان برای این نوع مبارزه چاره اندیشی کرد.
منبع: آفتاب http://www.aftabir.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}