نویسنده: شارل ریست
مترجم: کریم سنجابی



 

در نیمه‌ی اول قرن 19، مسلک اسمیت تسخیر اروپا را به پایان رساند، و عقاید اسلاف را به طاق نسیان افکند؛ در حالی که هیچ یک از سبک‌های تازه نتوانست آن را تحت‌الشعاع قرار بدهد. ولی در جریان پیشروی پیروزمندانه‌اش با انتقادات بسیار و تبدلات فراوان دچار گردید. حتی از ناحیه شاگردان و پیروانش (مانندسی و مالتوس، و ریکاردو) اصلاحات و اضافات مهمی بر آن وارد آمد. در عین حال با ظهور سیسموندی و اجتماعیون مناظر تازه‌ای رخ نمود که دانش جدید را به تدریج از قالب مرزهای تنگ و محدود که استاد برای آن ترتیب داده بود خارج می‌ساخت و سیاست اقتصادی را متوجه افق‌های به کلی تازه می‌نمود.
تنها یکی از اصول معتقدات و یکی از مهم‌ترین آنها دست نخورده باقی مانده بود و آن اصل آزادی مبادلات بود. در اینجا پیروزی، قطعی و کامل به نظر می‌رسید. اقتصادشناسان همه‌ی کشورها، آزادی تجارت بین‌المللی را یک اصل مسلم، انکار نکردنی و تغییرناپذیر می‌دانستند. در آلمان و انگلستان و فرانسه و روسیه، توافق بین مراجع علمی کامل بود. اجتماعیون نیز یا از ورود به این موضع پرهیز می‌نمودند و یا اگر هم از آن بحث می‌کردند با اقتصادیون هم‌داستان می‌شدند. (1) بعضی از نویسندگان منفرد در این باب ایرادات و اعتراضاتی اظهار داشتند ولی به گوش عامه مردم نرسید. (2) درست است که پارلمان و حکومت‌ها اکثراً با اجرای عقاید آزادی‌طلبی جدید مخالف باقی ماندند، معذلک حتی در این مقامات و با وجود برخورد با منافع طبقات نیرومند، باز تأثیر و نفوذ عقاید نوزاد اسمیت کاملاً محسوس و نمایان بود: تعرفه آزادمنشانه‌ی حکومت پروس در 1818 و اصلاحات هوسکیسون (3) در انگلستان (1824-1828) با قصد و نیت اجرای قسمتی از این اصول ترتیب داده شده بود.
شرایط تاریخی و اقتصادی خاص، مانند اوضاع و احوال آلمان در آغاز قرن 19، لازم بود تا محیطی مناسب برای ایجاد تعارض، نسبت به اصل آزادی مبادلات به وجود بیاورد. این تعارض اگرچه دیر به ظهور پیوست ولی درخشان و خیره‌کننده بود. فردریک لیست در 1841 با کتاب «اسلوب ملی اقتصاد سیاسی» خود را مبلغ و نظریه‌پرداز «حمایت‌طلبی جدید» قرار داد. او در دیباچه کتابش می‌گوید: «تاریخ این کتاب، تاریخ نیمی از زندگانی من است» و نیز صحیح است گفته شود: تاریخ مملکت و مردم آلمان از 1820 تا 1840 است. زیرا بی‌شک محض تصادف و اتفاق نبود که نخستین طریقه‌ی اقتصادی مبتنی بر اصل ملیت، در کشوری ظاهر گردید که عمده‌ترین فکر سیاسی آن در تمام قرن 19، تحقق بخشیدن به وحدت ملی و تحکیم مبانی آن بود.

پی نوشت ها :

1- سیسموندی در (اصول جدید، کتاب چهارم فصل یازدهم) سیاست و طریقه‌ی حمایت را مورد انتقاد قرار می‌دهد و آن را موجب افزایش بی‌تناسب تولید و فزونی آن بر مصرف و تمایل ابلهانه ملت‌ها به خودکفائی می‌داند. به نظر سن سیمون نیز محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های تجارتی، نتیجه‌ی کینه و عداوت بین ملت‌ها است (Oeuvres,III,p.36) وی اقتصادشناسان را تحسین می‌کند که نشان داده‌اند، افراد نوع بشر چون دارای هدف واحد و منافع مشترک می‌باشند، هر کسی در روابط اجتماعیش باید خود را چنان بداند که در شرکتی از کارگران قبول عضویت کرده است» (نامه‌های به یک نفر امریکایی، کلیات قسمت دوم صفحات 186-187). سن سیمونیان مستقیماً وارد این بحث نشده‌اند ولی واضح است در اجتماع بین‌المللی که آرمان و آرزوی آنها است، محلی برای عوارض گمرکی و سیاست حمایت نیست. به عقیده‌ی فووریه نیز بین همه فالانژها در روی تمام کره‌ی زمین باید کامل‌ترین آزادی مبادلات و داد و ستد برقرار باشد (مراجعه شود به cf.Bourgin,Fourier,p.326-329.Paris1905
2- از آن جمله به دو نفر از آنان اوگوستن کورنو Augustin Cournot و لوی سی Louis Say اکتفا می‌کنیم. اولی در کتاب خویش «تحقیقات درباره‌ی اصول ریاضی نظریه ثروت ها» نظریه‌‌ی آزادی تجارت بین کشورها را مورد انتقاد قرار می‌دهد، ولی شهرت او از جهت این کتاب مربوط به قسمت‌های دیگر آن است. اما لوی سی (1774-1840) برادر ژان باتیست سی، تألیفات زیادی دارد که همه از روی استحاق فراموش شده‌اند. وی در آثار خویش بسیاری از عقاید برادرش را مورد انتقاد قرار داد و موجب رنجش او را فراهم کرد. آخرین کتاب او «مطالعات راجع به ثروت ملل و رد مهم‌ترین اشتباهات علم اقتصاد» بود که در سال 1836 انتشار یافت. به همین کتاب است که فردریک لیست در کتاب خویش اشاره می‌کند و شاید اگر تذکر وی نبود، اسم لوی سی اصلاً جزء فراموش‌شدگان قرار می‌گرفت. ریشلو Richelot در ترجمه خود از فردریک لیست (چاپ دوم، صفحه 477) بعضی از قسمت‌های مهم کتاب لوی سی را نقل کرده است.
3- ویلیام هوسکیسون William Huskisson (1770-1830) سیاستمدار انگلستان وزیر خزانه در زمان حکومت پیت.

منبع: ژید، شارل؛ ریست شارل؛ (1380)، تاریخ عقاید اقتصادی(جلد اول)، ترجمه ی کریم سنجانی، تهران، دانشگاه تهران مؤسسه انتشارات و چاپ، چاپ چهارم.