چرا سوره توبه «بسم الله» ندارد ؟
در این که چرا سوره مبارکه بدون «بسم الله» آغاز شده است سخنان و نظریاتی مطرح شده است و از پیشوایان ما در این باب مطالبی منقول است که به گونه فشرده به آنها اشاره می شود:
نویسنده: آیت الله جعفر سبحانی
اخیراً کتابی در تبریز به این نام چاپ و منتشر شده است، ولی قسمت معظم آیاتی که در آن کتاب عنوان شده ابداً از آیات مشکله نیست، و برخی نیز برای تزریق عقائد مخصوصی که نویسنده آن کتاب دارد، عنوان شده است و قسمتی مختصر که جا دارد آنها را «آیات مشکله» بخوانیم، مورد بررسی صحیح قرار نگرفته است.
شکی نیست وجود این کتاب در دسترس گروه بی اطلاع و ساده لوح مایه ی انحراف عقیده است زیرا نتیجه ای که خواننده از این کتاب می برد این است که:
انبیاء معصوم نبودند، گاهی و یا پیوسته خدا را نافرمانی می کردند.
هیچ گاه خدا مودت خویشاوندان رسول خدا را بر ما لازم نکرده است.
آیه ی: (الیوم اکملت لکم دینکم) درباره ی علی نازل نشده است.
خطبه معروف صدیقه طاهره (علیها سلام) مجعول است و هکذا...
روی این ملاحظات برخی از دوستان نگارنده درخواست کردند که درباره ی این کتاب صفحاتی بنویسد از این رو بر خود لازم دیدم که پاره ای از این آیات را که لغزش های نویسنده تفسیر در تفسیر آنها نابخشودنی است، عنوان نموده و به تفسیر آن، و ردّ گفتار وی بپردازد.
***
در (1) این که چرا سوره مبارکه بدون «بسم الله» آغاز شده است سخنان و نظریاتی مطرح شده است و از پیشوایان ما در این باب مطالبی منقول است که به گونه فشرده به آنها اشاره می شود:
1- در این سوره از توبیخ مشرکان و تضییق بر آنها سخن به میان آمده و تهدید شده اند که اگر در ظرف چهارماه ایمان نیاوردند باید آماده نبرد شوند و... از این لحاظ مناسب نبود که این گونه از آیات با «بسم الله» که مظهر رحم و عطوفت و مودت است، آغاز شود.
2- مضامین این سوره با مضامین سوره پیش (انفال) متحد است که بر اثر این ارتباط که میان این دو سوره وجود دارد، این سوره بدون بسم الله نوشته شده تا گواه بر ارتباط مضامین این دو سوره با یکدیگر باشد.
ابن عباس از عثمان پرسید که چرا این سوره «بسم الله» ندارد؟ وی در پاسخ گفت: سوره (انفال) از سوره هائی است که در آغاز ورود پیامبر به مدینه نازل گردیده و سوره برائت از سوره هائی است که در اواخر هجرت نازل شده است و چون مطالب آیات دو سوره کاملا با هم ارتباط دارند، و ما از رسول خدا از جزء بودن این سوره از سوره انفال مطلبی نشنیدیم از این نظر این دو سوره را پهلوی یکدیگر قرار دادیم و در اعداد سوره های (السبع الطوال)آوردیم.
حدیث مزبور تا حدی برای ما کیفیت نظم و ترتیب آیات و سُور را روشن می کند و می رساند که مطلب آن طور که نویسنده تفسیر تصور کرده است که نظم و ترتیب فعلی آیات با ترتیب نزول یکی بوده است، صحیح نیست بلکه اصحاب رسول خدا در نظم سور، به طور مسلم و (محتملا) در قرار دادن برخی از سور، بی دخالت نبوده اند، و البته شما می توانید مشروح این بحث را در کتابهای مربوط به نظم و تاریخ قرآن بخوانید (و ناگفته پیدا است که این موضوع غیر تحریف است که همه مسلمانان دانشمند بر بطلان آن اتفاق دارند).
نویسنده تفسیر همان وجه دوم را انتخاب نموده و نیز اضافه می نماید علت اینکه این قسمت (سوره توبه) از انفال جدا نوشته شده و نام مخصوص (توبه یا برائت) به آن داده اند، شاید این است که حضرت علی (علیه السلام) از طرف پیامبر ماموریت یافت که روز عید قربان از اول سوره تا آیه 37 در منی برای مردم بخواند و این قسمت اهمیت داشت و به این جهت از انفال جدا گردید و نام بخصوصی داده اند.
جای تعجب است که نویسنده تفسیر، لااقل همین قدر اعتراف می کند که در نظم قرآن، اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم اعمال نظر می کردند و ما این اقرار و اعتراف ایشان را اتخاذ سند می کنیم تا برایشان ثابت شود که اصحاب رسول خدا در نظم و ترتیب سور و برخی از آیات دخالت داشته اند.
مقدمه:
با کتاب «تفسیر آیات مشکله» آشنا شویم:اخیراً کتابی در تبریز به این نام چاپ و منتشر شده است، ولی قسمت معظم آیاتی که در آن کتاب عنوان شده ابداً از آیات مشکله نیست، و برخی نیز برای تزریق عقائد مخصوصی که نویسنده آن کتاب دارد، عنوان شده است و قسمتی مختصر که جا دارد آنها را «آیات مشکله» بخوانیم، مورد بررسی صحیح قرار نگرفته است.
شکی نیست وجود این کتاب در دسترس گروه بی اطلاع و ساده لوح مایه ی انحراف عقیده است زیرا نتیجه ای که خواننده از این کتاب می برد این است که:
انبیاء معصوم نبودند، گاهی و یا پیوسته خدا را نافرمانی می کردند.
هیچ گاه خدا مودت خویشاوندان رسول خدا را بر ما لازم نکرده است.
آیه ی: (الیوم اکملت لکم دینکم) درباره ی علی نازل نشده است.
خطبه معروف صدیقه طاهره (علیها سلام) مجعول است و هکذا...
روی این ملاحظات برخی از دوستان نگارنده درخواست کردند که درباره ی این کتاب صفحاتی بنویسد از این رو بر خود لازم دیدم که پاره ای از این آیات را که لغزش های نویسنده تفسیر در تفسیر آنها نابخشودنی است، عنوان نموده و به تفسیر آن، و ردّ گفتار وی بپردازد.
***
در (1) این که چرا سوره مبارکه بدون «بسم الله» آغاز شده است سخنان و نظریاتی مطرح شده است و از پیشوایان ما در این باب مطالبی منقول است که به گونه فشرده به آنها اشاره می شود:
1- در این سوره از توبیخ مشرکان و تضییق بر آنها سخن به میان آمده و تهدید شده اند که اگر در ظرف چهارماه ایمان نیاوردند باید آماده نبرد شوند و... از این لحاظ مناسب نبود که این گونه از آیات با «بسم الله» که مظهر رحم و عطوفت و مودت است، آغاز شود.
2- مضامین این سوره با مضامین سوره پیش (انفال) متحد است که بر اثر این ارتباط که میان این دو سوره وجود دارد، این سوره بدون بسم الله نوشته شده تا گواه بر ارتباط مضامین این دو سوره با یکدیگر باشد.
ابن عباس از عثمان پرسید که چرا این سوره «بسم الله» ندارد؟ وی در پاسخ گفت: سوره (انفال) از سوره هائی است که در آغاز ورود پیامبر به مدینه نازل گردیده و سوره برائت از سوره هائی است که در اواخر هجرت نازل شده است و چون مطالب آیات دو سوره کاملا با هم ارتباط دارند، و ما از رسول خدا از جزء بودن این سوره از سوره انفال مطلبی نشنیدیم از این نظر این دو سوره را پهلوی یکدیگر قرار دادیم و در اعداد سوره های (السبع الطوال)آوردیم.
حدیث مزبور تا حدی برای ما کیفیت نظم و ترتیب آیات و سُور را روشن می کند و می رساند که مطلب آن طور که نویسنده تفسیر تصور کرده است که نظم و ترتیب فعلی آیات با ترتیب نزول یکی بوده است، صحیح نیست بلکه اصحاب رسول خدا در نظم سور، به طور مسلم و (محتملا) در قرار دادن برخی از سور، بی دخالت نبوده اند، و البته شما می توانید مشروح این بحث را در کتابهای مربوط به نظم و تاریخ قرآن بخوانید (و ناگفته پیدا است که این موضوع غیر تحریف است که همه مسلمانان دانشمند بر بطلان آن اتفاق دارند).
نویسنده تفسیر همان وجه دوم را انتخاب نموده و نیز اضافه می نماید علت اینکه این قسمت (سوره توبه) از انفال جدا نوشته شده و نام مخصوص (توبه یا برائت) به آن داده اند، شاید این است که حضرت علی (علیه السلام) از طرف پیامبر ماموریت یافت که روز عید قربان از اول سوره تا آیه 37 در منی برای مردم بخواند و این قسمت اهمیت داشت و به این جهت از انفال جدا گردید و نام بخصوصی داده اند.
جای تعجب است که نویسنده تفسیر، لااقل همین قدر اعتراف می کند که در نظم قرآن، اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم اعمال نظر می کردند و ما این اقرار و اعتراف ایشان را اتخاذ سند می کنیم تا برایشان ثابت شود که اصحاب رسول خدا در نظم و ترتیب سور و برخی از آیات دخالت داشته اند.
پی نوشت ها :
1- به مطلب 45 از تفسیر آیات مشکله ص 172 بازگشت شود.
منبع :سبحانی، جعفر (1387)، تفسیر صحیح آیات مشکله قرآن، قم: مؤسسه امام صادق (ع)، چاپ چهارم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}