نویسنده:خوان ورنت
مترجم: کامران فانی



 

تولد: مارسی، فرانسه، حدود 632-643/ 1236؛ وفات: مونپلیه، فرانسه، 704-705/ 1305

ابن تِبّون [ابن طبون، ابن تِبّان] در زبان لاتین پروفاتیوس یودایوس(2) و در زبانهای رومانس دون پروفیات یا پروفیت (3) خوانده می شود. این نامها در واقع ترجمه واژه عبری مهیر(4) (مَهر عربی؟) به زبانهای جنوب فرانسه است.
خاندان یعقوب که کلاً با نسب ابن تبّون شناخته می شدند، از غرناطه به فرانسه آمدند. نیای بزرگ یعقوب، یهودا بن شائول بن تِبّون (1120-1190 میلادی) در 1150 به سبب اغتشاشاتی که در غرناطه رخ داده بود، به جنوب فرانسه مهاجرت کرد و در شهر لونل(5) رحل اقامت افکند. در 1160 نبیامین تُطَیلی (تودلایی(6)) او را سرگرم حرفه طبابت یافت. یهودا بن شائول که در سرزمینی اسلامی پرورش یافته بود و بر زبان عربی تسلط داشت، برای استفاده همکیشان خود آثار مذهبی و فلسفی بحیه بن بَقُدَه (پاکودا)، سلیمان بن گویرول (ابن جبرول)، یهودا هَلِوی (لاوی) ابن جناح و سعدیا (سعید فیّومی) را که به زبان عربی نوشته شده بود، به عبری برگرداند، پسرش سموئل بن یهودا (1150-1232) کار ترجمه را دنبال کرد، ولی اعتبار این خانواده بیش از همه مدیون موسی بن سموئل (دوران شکوفایی 1240-1283) و یعقوب بن مخیر نوه و نتیجه یهودا، بود. ترجمه هایی که به دست این خانواده انجام پذیرفت از مهمترین آثار فرهنگی آن دوره، دست کم از نظر تاریخی، است. این ترجمه ها بخشی از جریانی بود که طی آن دانش اسلامی و از آن طریق سنتهای علمی یونان در دسترس محققان قرون وسطای اروپا قرار گرفت.
یعقوب در مونپلیه پزشکی خواند و ظاهراً از 1266 تا 1267 در شهر گرونا(7)ی اسپانیا می زیست و در همانجا پیرو موسی بن نَهمان شد. وی نظراً متمایل به فلسفه ابن میمون بود و قسمت اعظم عمر خود را در شهرهای لونل و مونپلیه گذراند.
آثاری که وی از عربی به عبری برگرداند عبارتند از: الکره المتحرکه اثر اُطولوقُس (ائوتولوکس) پیتانی(8)، اصول و المُعطَیات اثر اقلیدس، الاشکال الکریه اثر منالاوس(9) اسکندرانی، کتاب فی العمل بالکره الکبیره النجومیه اثر قُسطا بن لوقا، الهیئه اثر ابن هیثم، فی عمل الاسطرلاب اثر ابن صَفّار، فی عمل صفیحه [الصحیفه] اثر زرقالی، میزان العلم اثر غَزّالی، اصلاح المجسطی اثر جابر بن افلح و جوامع مقولات ابن رشد و نیز شرح او بر کتاب الحیوان ارسطو.
آثار خود ابن تبون که درباره نجوم است عبارتند از: مقدمه ای بر کتاب محاسبه مدارات ستارگان صاحب الشُرطَه (ابراهیم بَرحَیَّه)، مستخرجی از کتاب المجسطی، رُبع ایسرائیل و تقویم نجومی یا زیج.
کتاب ربع ایسرائیل در فاصله سالهای 1288 و 1293 میلادی به عبری نوشته شده و در 1299 بوسیله آرمانگو پسر بلز (وفات: 1314) به لاتینی ترجمه شد. متن عبری این اثر مفقود شده ولی ترجمه لاتینی آن در دست است. در این کتاب آلت نجومی جدیدی معرفی شده که به «ربع جدید» یا «ارتفاع سنج ربعی جدید»(10) مشهور است - در مقابل «ربع قدیم» یا «ارتفاع سنج ربعی قدیم»(11) رابرت انگلیسی(12) (حدود 1276 میلادی) و «ارتفاع سنج قدیمی تر»(13) قرن دهم میلادی.
نمونه هایی از این ارتفاع سنج تا زمان ما حفظ شده و ظاهراً در زمان خود کاربرد گسترده ای داشته است. در این ارتفاع سنج سطح اسطرلاب ساده تر شده و تنها از دو زبانه مستطیل شکل دنبال هم که محورهایشان شمالی - جنوبی و شرقی-غربی است تشکیل یافته است. رابطه میان این آلت نجومی و آلت مشابهی که مسلمانان به کار می بردند، هنوز بدرستی شناخته نشده است.
تقویم نجومی ابن تِبّون بر مبنای شهر مونپلیه محاسبه شده و تاریخ اول مارس 1300 (1301 میلادی) را دارد. ابن تبّون خود در پیشگفتار آن می نویسد که تقویم سلطان تولومئوس(14) که زَرقالی آن را اصلاح کرده بود، الهام بخش وی در استخراج و تألیف این تقویم بوده است. اصلاحات زرقالی، به گمان ابن تبّون کافی نبوده و مضافاً خطاهای تازه ای وارد آن کرده است، فی المثل زرقالی متوجه نبوده که برخی از محاسبات بر مبنای تقویم قِبطِی انجام یافته بوده است، و اضافه می کند که وی روش قدما را پیش چشم داشته و جداول طُلَیطَلی را فقط یکی از مبانی کار خویش قرار داده است. این نکته البته کاملاً درست نیست و در واقع اساس کار ابن تبون همان جداول زرقالی است که خود تکمیل رساله امونیوس(15) است. ولی تمایز میان تقویم و جدول مرسوم نبود و از اینرو برخی مؤلفین، و از آن جمله آندالودی نگرو(16) (آندالوی سیاهپوست)، معتقد بودند که ابن تبّون مبنای کار خود را جداول آلفونسی قرار داده و پیشگفتار وی با بخش جداول کتاب تناقض دارد. تنها استثنایی که در این میان به چشم می خورد آوردن جداول قمری است که از جداول خوارزمی الهام گرفته شده و زرقالی نیز با آنها آشنا بوده است. ابن تِبّون در جریان کار کم کم خود را محدود کرد و زرقالی نیز با آنها آشنا بوده است. ابن تبّون در جریان کار کم کم خود را محدود کرد و به محاسبات جدولها و تعدیل ثابتی که باید در پایان ادوار نجومی افزوده شود، اکتفا نمود. منجمان بعدی - آندالودی نگرو، لاوی بن گرشون(17) و ابراهیم زاکوتو(18) - در آن اشتباهاتی یافتند و در اصلاح آن کوشیدند.
در دوره رنسانس برای آثار نجومی ابن تِبّون ارزش بسیار قائل بودند و کپرنیک، راینهولد(19)، کلاویوس(20) و کپلر از آنها یاد کرده اند.

کتابشناسی

الف) متون اصلی. درباره نسخ خطی آثار ابن تبون نگاه کنید به
Mortiz Steinschneider, Die hebraishcen Uberetzungen des Mittelalters...(Berlin, 1893; repr.Graz, 1956),
فهرست آخر کتاب، 1057 و ارجاعاتی که در آن آمده است، صفیحه را خوزه ماریا میلیاس و الیکروسا تصحیح و به زبان کاتالانی ترجمه کرده است:
Jose Maria Valicrosa, Tracta de l'assafea d'Azarquiel (Barcelona,1933).
کتاب «ارتفاع سنج ربعی جدید» بارها به چاپ رسیده که مشخصات چاپ یکی از ترجمه های لاتینی آن به این شرح است:
G.Boffito, C. Melzi, eds.,
همین ویراستاران کتاب تقویم وی را نیز تصحیح و تحت عنوان
Almanach Dantis Alighieri sive Prophacii Judaei Montis pessulani.
در 1908 در فلورانس منتشر کرده اند.
ب) منابع فرعی. نگاه کنید به
Marion Boutelle, "The Almanac of Azarruiel " , in Centaurus, 12, no. 1(1967), 12-19; P. Duhem, Le systeme du monde, III(Paris, 1915), 298-312; R. T. Gunther, Early Science in Oxford, II(Oxford, 1923), 163-169; H. Michel, Traite de l'astrolabe(Paris,1947), 23-24; J. M.Millas Vallicrosa, Estudios sobre Azarquiel (Madrid-Granada, 1943-1950),356-362, 402-404; E. Renan and A. Neubauer, Rabbins francais, repr.from Histoire litteraire de la France , XXVII(Paris, 1877); and George Sarton, Introduction to the History of Science, II(Baltimore, 1931), 850-853 and index.

پی نوشت ها :

1. Machir
2. Prophatius Judaeus
3. Don Profiat, Profeit
4. Mehir
5. Lunel
6. Tudela
7. Gerona
8. Autolycus of Pitane
9. Menetaus
10. quadrans novus
11. quadrans vetus
12. Robert the Englishman
13. vetustissimus
14. Tolomeus
15. Ammonius
16. Andalo di Negro
17. Levi ben Gerson
18. Abraham Zacuto
19. Reinhold
20. Clavius

منبع: گیلسپی، چارلز کولستون؛ (1389)، زندگینامه‌ی علمی دانشمندان اسلامی (جلد نخست)، ترجمه‌ی جمعی از مترجمان، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم