نویسنده: آیت الله سید علی حسینی میلانی




 

کتابی به دستم رسید که نویسنده اش مدعی شده آنچه در این کتاب آورده، سیره ی واقعی امیرمؤمنان علی علیه السلام است!
عنوان این کتاب چنین است:
المرتضی: سیرة امیرالمؤمنین سیّدنا أبی الحسن علی بن أبی طالب رضی الله عنه و کرم الله وجهه
نام نویسنده ی آن «ابوالحسن علی الحسنی الندوی»
و ناشر آن «دارالقلم للطباعة و النشر و التوزیع» در دمشق است.
اکنون سلسله مقالات پیش روی شما به بررسی و نقد این کتاب پرداخته است.
هدف ما در این بررسی و نقد روشن ساختن حقایقی است که نویسنده آنها را انکار کرده و یا از آن ها غفلت ورزیده است.
ما در این سلسله مقالات بر آن بودیم شیوه های پیچیده ای را که نویسنده به پیروی از پیشوایان گذشته خود و استحکام بخشیدن به بنیان نهاده شده از سوی پیشینیان خود - به شیوه ی مخلوط کردن سم در عسل- دنبال کرده، روشن سازیم که هدایت در گفتار و کردار از آنِ خدای سبحان است.
***
در صفحه 39 کتاب المرتضی چنین می خوانیم:
«در سال دوم هجرت، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، دختر خود فاطمه علیها السلام را به نکاح علی علیه السلام درآورد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در آن هنگام به فاطمه علیها السلام فرمود:
قد أنکحتک أحبّ أهل بیتی إلیّ؛
محبوب ترین اهل بیتم در نزد خویش را به ازدواج تو درآوردم.
آن گاه برای فاطمه علیها السلام دعا کرد و قطراتی از آب بر او پاشید.»

بررسی نقل نگارنده

نویسنده این عبارات را از کتاب «ازالة الخفاء، ص 254» نقل کرده است. این کتاب، نوشته شیخ ولی الله دهلوی متوفای سال 1176 هـ ق است. روشن نیست که چرا نویسنده، این ماجرا را از کتاب های «قدیمی و مورد وثوق» آن چنان که خود در ابتدا به آن ملتزم شده، نقل نکرده است؟!
در این زمینه در منابع قدیمی و مورد اعتماد نزد اهل سنّت این گونه آمده است:
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله فاطمه علیها السلام را به ازدواج علی علیه السلام درآورد، به او فرمود:
زوَجتک خیر اُمّتی، أعلمهم علماً و أفضلهم حلماً و أوّلهم سلماً؛(1)
تو را به ازدواج بهترین، دانشمندترین، بردبارترین و پیشگام ترین فرد امتم در پذیرش اسلام، درآوردم.

نکاتی جالب

در مسأله ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها، نکاتی نهفته است که باید به آن ها اشاره کنیم:

نخست آن که

این ازدواج، به امر خداوند متعال صورت پذیرفت. این مسأله را بسیاری از پیشوایان حدیث اهل سنّت، هم چون طبرانی نقل کرده اند. حافظ هیثمی پس از نقل این روایت از طبرانی می گوید: «راویان آن ثقه و مورد اعتماد هستند.»(2)
بیهقی، خطیب بغدادی، ابن عساکر، حاکم نیشابوری و دیگران نیز آن را روایت کرده اند.

دوم آن که

پیش از حضرت علی علیه السلام، ابوبکر و عمر از فاطمه سلام الله علیها خواستگاری کرده بودند، که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درخواست آن ها را رد کرده و فرموده بود:
لم ینزل القضاء بعده؛(3)
دستوری هنوز نازل نشده است.

سوم آن که

بعضی از انصار، به علی علیه السلام پیشنهاد کردند تا به خواستگاری فاطمه علیها السلام برود. هنگامی که علی علیه السلام به نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رفت،حضرت از او استقبال کرد و فرمود:
مرحباً وأهلاً؛
خوش آمدی.
بسیاری از دانشمندان سرشناس اهل سنّت این ماجرا را روایت کرده اند. از جمله محمّد بن سعد در الطبقات الکبری از بریده روایت می کند. بریده می گوید:
گروهی از انصار به علی علیه السلام گفتند: به خواستگاری فاطمه علیها السلام برو.
او به نزد پیامبر رفت و سلام نمود. پیامبر فرمود: خواسته فرزند ابوطالب چیست؟
علی علیه السلام پاسخ داد: برای خواستگاری فاطمه علیها السلام آمده ام.
پیامبر (با به کارگیری دو عبارت از عباراتی که عرب زبانان در مقام خوش آمد گویی به کار می برند) فرمود:
مرحباً و أهلاً؛
خوش آمدی، خوش آمدی.
پیامبر چیزی بیش از این دو کلمه به علی علیه السلام نگفت. آن گروه از انصار، پس از خارج شدن علی علیه السلام به او گفتند: چه شد؟
پاسخ داد: نمی دانم، تنها فرمود: «مرحباً و اهلاً».
آنان گفتند: یکی از این دو نیز از جانب رسول خدا صلی الله علیه و آله برای تو کافی است، علاوه بر خوش آمد گویی، اهل خویش را به تو بخشید... .(4)

پی‌نوشت‌ها:

1- مسند احمد: 26/5، مجمع الزوائد: 101/9، 114، الاستیعاب: 1099/3، الریاض النضرة فی مناقب العشرة: 194/2.
2- مجمع الزوائد: 204/9.
3- الریاض النضرة فی مناقب العشرة المبشرة: 183/2 و منابع دیگر.
4- الطبقات الکبری: 12/8.

منبع مقاله: حسینی میلانی، سیّدعلی؛ (1392)، نگاهی متفاوت به سیره ی حضرت علی علیه السلام، قم: الحقایق، چاپ اول.