نویسنده: حمیده فیض آبادی/ حسین پناهی




 

«اعجازعلمی قرآن» مربوط به اشاراتی است که از گوشه های سخن حق تعالی نمودارگشته و هدف اصلی نبوده است، زیرا قرآن کتاب هدایت است و هدف اصلی آن جهت بخشیدن به زندگی انسان و آموختن راه سعادت به او است ازاین رو اگر گاه در قرآن به برخی اشارات علمی بر می خوریم، ازآن جهت است که این سخن از منبع سرشارعلم و حکمت الهی نشأت گرفته و از سرچشمه علم بی پایان حکایت دارد.
در این مقاله می خواهیم بطور خاص به بررسی جو زمین از منظر قرآنی بپردازیم.
جو اولیه و جو کنونی- طبقات جو- ارتباط میان جو و زمین
وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِی مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَکَ فِیهَا وَقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِینَ*ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِی دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَینَا طَائِعِینَ* فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یوْمَینِ وَأَوْحَى فِی کُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَینَّا السَّمَاءَ الدُّنْیا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِالْعَلِیمِ (فصلت/10-12)
«و او را روی زمین کوه ها برافراشت و انواع برکات و منابع بسیاردرآن قرار داد و قوت و ارزاق اهل زمین را در چهار روز(برای هر شهر و دیاری) مقدر و معین فرمود و روزی طلبان را یکسان در کسب روزی خود گردانید- و آنگاه به خلقت آسمان ها توجه کامل فرمود که آسمان ها دودی بود او(به امرنافذ تکوینی) فرمود که ای آسمان و زمین همه به سوی خدا(و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت یا به جبر و کراهت بشتابید آن ها عرضه داشتند ما با کمال شوق و میل به سوی تو می شتابیم- آنگاه نظم هفت آسمان را در دو روز استوار فرمود و درهرآسمانی به نظم امرش وحی فرمود و آسمان(محسوس) دنیا را به چراغ های رخشنده(مهر و ماه انجم) زیب و زیوری دادیم این تقدیر خدای مقتدر داناست.»
و درزمین از بالای آن(از سطح آن) کوه ها قرار داد، و درون آن را شایان نمود، و منابع و ثروت های آن را درچهار روز(دوره) تعیین نمود. چیزی که برای همه نیازمندان به آن به طور مساوی می رسد- سپس به جو پرداخت که درآن زمان دود بود. به آن و به زمین گفت: خواسته یا ناخواسته با هم همکاری دوجانبه کنید. گفتند: ما خواست تو را پیروی می کنیم. به این ترتیب آن ها را دردو روز(یا دو دوره) هفت جو نمود و به هریک کار خاص آن را وحی نمود.
الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا (ملک/3)
«آن خدایی که هفت طبقه(هشت لایه) جو روی هم دیگر را آفرید(به طبقاتی منظم بیافرید.)»
واژه«سَماء» دراصل به معنی: "چیزی است که دربالا قرار گرفته(بالای سر قرار گرفته)، و به بالای هر چیزی سماء آن گفته می شود". و در معنی دوم خود از جمله به: سقف و آن چه در تصویر می بینیم اطلاق می شود. و درآیات به معنی«جو» به کار گرفته شده است. و«طباق»: به معنی طبقه طبقه روی هم دیگراست.
(واژه یوم درآیه احتمالاً به معنی زمان و دوره و مرحله به کارگرفته شده است. و اگر به معنی روز به کار گرفته شده باشد، در آن صورت معادل 1000 سال خواهد بود. این موضوع درآیه 47 سوره حج آمده است).
وَیسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ یخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ یوْمًا عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (حج/47)
«ای رسول ما کافران به سخریه از تو تقاضای تعجیل درعذاب می کنند و هرگز و عده ی خدا(به عذاب آنان) خلف نخواهد شد و همانا یک روز نزد خدا چون هزار سال به حساب شماست.»

1.جو درآغازخود دودی بوده و در دو روز(یا دو مرحله) به شکل کنونی خود در آمده.
2.جو هفت طبقه(هفت لایه) روی هم دیگر است که هر کدام وظیفه خود را دارد.
3.جو و زمین با هم همکاری دو جانبه می کنند.(دررابطه با مطالب دیگر آیه در بخش های مربوط به خود آن ها صحبت شده).
1. جو درآغاز خود دودی بوده و در دو روز(یا دو مرحله) به شکل کنونی خود در آمده است:
روزاول یا مرحله اول جو:
کره زمین هنگام پیدایش خود مذاب بوده و رفته رفته سرد شده و سطح آن منجمد شده ولی در ابتدا ضخامت قشر سطح آن کم بوده، به این خاطر فعل و انفعالات درونی زمین میلیون ها آتشفشان ایجاد و فعال کرده بوده است. و فعال بودن میلیون ها آتشفشان نیز جو زمین را پراز دود و دودی می کرده است. با گذشت زمان و سردتر شدن زمین و ضخیم تر شدن قشر سطح زمین از آتشفشان ها کاسته و کاسته شده است. و فعالیت های شدید خورشیدی بخش عمده ای از آن دودها را سوزانده و از محدوده زمین خارج کرده است.
روز دوم(یا مرحله دوم) جو:
به جای آن دودها و گازهای کیهانی مرحله اول، یک جو دومی درست شد که از خود زمین می آمد،(چنان که آیه مطرح می کند که زمین و جو قرار داده شده بود که با هم همکاری کنند). در مرحله دوم جو فعالیت های آتشفشانی شدید رخ می دهد و زمین اندازه های زیادی از گازها ازجمله: نیتروژن، آمونیاک، دی اکسید کربن، متان و همین طور بخارآب را بیرون می ریزد. وقتی دمای حرارت کاهش پیدا می کند بخار آب متراکم می شود، در عمق بیش از 10 متری آن آبها(یعنی پائین ترین عمق برای نفوذ اشعه خطرناک ماوراء بنفش) گیاهان نخستین می رویند. گیاهان در عمل فتوسنتز اکسیژن به هوا پس می دهند. در جو مولکول های اکسیژن(O2) به وسیله اشعه فوق بنفش تجزیه شده و به اتم های ساده تبدیل شده(O) و برخی از این اتم ها با مولکول های اکسیژن ترکیب می شوند و ازون(O3)را تشکیل می دهند. و به این ترتیب جو شکل می گیرد.
2- جو هفت طبقه(هفت لایه) روی هم دیگر است که هرکدام وظیفه خود را دارد:
جو زمین ازجنبه های گوناگون به طبقات گوناگون تقسیم می شود. مثلاً از نظرگرما آن را به پنج طبقه تقسیم می کنند. تقسیم بندی مورد نظرقرآن می تواند به ترتیب زیر باشد:
1)تروپوسفر: (تروپوسفربه معنی متغیر است و اسفر به معنی گرد و دایره و منطقه): این طبقه طبقه آب و هواست. ابر، باد، رعد، برق، باران، برف، مه و طوفان دراین طبقه است.
2) استراتوسفر: طبقه ای است آرام و تهی از بخار آب و طوفان و دگرگونی ها، و به دلیل خشکی آن معمولاً ابردرآن درست نمی شود، از گسترش یافتن و پخش شدن طوفان ها در تروپوسفر جلوگیری می کند و برای پرواز هواپیماها مناسب است.
3) ازونوسفر: طبقه گاز ازن. این گاز نود ونه درصد ازاشعه ماوراء بنفش که از خورشید می آید و برای زندگان در روی زمین خطرناک و کشنده است را می مکد.
4) مزوسفر: دراین طبقه اجرام آسمانی که از فضا می آیند به دلیل داشتن سرعت بسیار در اصطکاک با جو داغ شده و می سوزند و خاکسترآن ها به زمین می رسد. اگر بزرگ باشند فرصت نمی کنند کاملاً بسوزند و خاکسترشوند به این خاطر بخشی از آن ها تا زمین رسیده و بر زمین سقوط می کنند.
5) یونوسفر: درخود به سه طبقه تقسیم می شود و مسئولیت انعکاس امواج به طرف زمین را دارد. همین طور اشعه خطرناک ایکس و بخشی ازاشعه ماوراء بنفش قوی را می مکد.
6) ترموسفر: اشعه قوی ماوراء بنفش (که XUV یا EUV نامیده می شود) را می مکد. و دراین طبقه ذرات هوا باردار می شوند(بار الکتریکی می گیرند).
7) اکسوسفر: ذرات دراین طبقه نسبت به طبقات پائینی خیلی کم است و این امکان حرکت سریع به آن ها می دهد و این به نوبه خود امکان بیرون رفتن از جاذبه زمین را به برخی ازآن ها می دهد. و بیرون رفتن ذرات از زمین نیز برای کم شدن از حجم و وزن زمین ضروری است. در این طبقه ماهواره هایی نیز گردش می کنند.
3.جو و زمین با هم همکاری دوجانبه می کنند:
اگرنسبت دی اکسید کربن در هوا زیاد شود بخش زیادی آن خود را در سطح آب ها و درآب باران حل می کند و اکسیژن ضعیف درست می کند. وقتی باران می بارد و رودخانه راه می اندازد، اکسیژن کوه های زمین را تحلیل می برد. و دی اکسید کربن در آب به بی کربنات تبدیل می شود که دست آخر به دریا برده می شود.
-دام ها گاز متان تولید می کنند و به جو می دهند. شالیزارها نیز گاز متان به جو پس می دهند.
-دشت نواحی قطبی دی اکسید کربن(CO2) از جو می گیرد و متان و دی اکسید کربن (CO2) را به آن پس می دهد.
-در نور روز درختان دی اکسیدکربن(CO2 ) از جو می گیرند و اکسیژن به جو پس می دهند. و درشب گیاهان اکسیژن مصرف می کنند و دی اکسیدکربن(CO2) پس می دهند. همین طور وقتی گیاهان بخشی ازخود را می میرانند دی اکسیدکربن (CO2) استفاده می کنند که این دی اکسید کربن وقتی گیاهان می پوسند ازآن ها آزاد می شود.
-ازجمله حیوانات و انسان ها از جو اکسیژن می گیرند و دی اکسیدکربن (CO2) به آن پس می دهند.
دریاها اندازه های زیادی دی اکسید کربن(CO2) را از جو می مکند و بخار آب و بخشی ازآن دی اکسید کربن را در نواحی استوایی به جو پس می دهند.

سقف بودن جو

وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیاتِهَا مُعْرِضُونَ (انبیاء/32)
«و آسمان جو را سقفی محفوظ و طاقی محکم آفریدیم و این کافران غافل از مشاهده ی آیات آن را اعراض می کنند»!
و جو را سقفی حفظ کننده قرار دادیم.
-نکته آیه:جو مانند سقف حفظ کننده درست شده:
-همیشه از طرف فضا سنگ های آسمانی به طرف زمین می آید، جو آن ها را می سوزاند، و آن ها ضمن چند ثانیه درخشیدن به پودر تبدیل می شوند و کم کم بدون این که دیده شوند به زمین می ریزند.
-جو امواج رادیویی را به طرف زمین برمی گرداند.
-خورشید انواع و اقسام امواج و انرژی از خود ساطع می کند. قشرگاز اُزون جو که در ارتفاع میان 30000 تا 40000 متر قرار دارد، از به زمین رسیدن اشعه ماوراءبنفش که می تواند خیلی از موجودات زنده را بکشد جلو گیری می کند.
-قشرجو مانع ازبیرون رفتن بخار آب می شود.
-قشر دی اکسید جو گرمای زمین را درجو زمین نگه می دارد و فقط قسمت ناچیزی از گرما ازآن به خارج از جو نفوذ می کند. در صورت نبود این قشرگرما از محدوده زمین خارج می شود و جو زمین 50 درجه سردترازآن چه هست می شود. به این ترتیب جو مانند یک سقف ما را حفظ می کند.
آثارباد و طوفان در قرآن
أَوَلَمْ یتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَکَافِرُونَ (روم/8)
«آیا درپیش نفوس خود تفکر نکردند که خدا آسمان ها و زمین و هرچه در بین آن هاست همه را جز به حق(و برای حکمت و مصلحت) و به وقت وجد معین نیافریده است و بسیاری ازمردم(چون فکر در حکمت خلقت نمی کنند) به شهود لقای خدای(درعالم غیب و وعده ی ثواب و عقاب بهشت و دوزخ قیامت) به کلی کافر و بی عقیده اند.»
اذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِی مَا کَانَ یدْعُو إِلَیهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ (زمر/8)
«و(بیچاره) انسان را هرگاه فقر و مصیبت و رنجی پیش آید درآن حال به دعا و توبه وانابه به درگاه خدا رود و چون نعمت و ثروت به او عطا کند خدایی را که از این پیش می خواند به کلی فراموش سازد و برای خدا(یکتا) شریک و همتا قرار دهد تا خلق را از راه خدا گمراه سازد با چنین کس بگو(ای بدبخت) کم تر به کفر و عصیان لذت و آسایش جو که عاقبت از اهل آتش دوزخی.»
تَنْزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِالْحَکِیمِ (احقاف/2)
«تنزیل این قرآن(عظیم) ازجانب خدای مقتدر حکیم است.»

توده های گاز

دکترونول لاتیمار،آسمان شناس معروف می گوید:
«زمین و ستارگان دیگر، ازتوده های ابری، تکوین یافته اند و این ابر از ذرات سختی پدید آمده که حجمش 10 هزار برابر از حجم کره ی زمین بزرگ تر بود.»
قرآن این حقیقت را به این صورت بیان فرموده است:
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِی دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَینَا طَائِعِینَ(فصلت/11)
«و آنگاه به خلقت آسمان ها توجه کامل کن که آسمان ها دودی بود او(به امر نافذ تکوینی) فرمود که ای آسمان و زمین همه به سوی خدا(و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت یا به جبرو کراهت بشتابید آن ها عرضه داشتند ما با کمال شوق و میل به سوی تو می شتابیم.»
خداوند اراده کرد خلق کند آسمان را، حال آن که آسمان، توده ی گاز و دود بود.
منبع: فیض آبادی، حمیده/ پناهی، حسین، نجوم در قرآن، تهران: فیض دانش، چاپ دوازدهم، (1389).