آشنایی با مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی

آسیب‌های اجتماعی در ایران یکی از مسائل و مشکلات بسیار مهمی است که در طول تاریخ کشورمان همواره مورد توجه بوده است. با پیشرفت علم و تکنولوژی و به وجود آمدن تجهیزات جدید و همچنین گسترش ارتباطات در دنیای امروز، سطح نیاز‌ها و توقعات فردی نیز افزایش یافته است.

در صورتی که این نیاز‌ها و انتظارات به طور صحیح برآورده نشوند، موجی از ناکامی‌ها و احساس نارضایتی را برای فرد ایجاد خواهند نمود. در نتیجه، این محرومیت‌ها سبب‌ساز افزایش اعتیاد، دزدی، فساد مالی و جنسی و آسیب‌های دیگر می‌شوند.

بسیاری از آسیب‌ها در تمام دوره‌های تاریخی در ایران وجود داشته‌اند. برخی از این آسیب‌ها نیز در برهه خاصی از تاریخ به وجود آمده‌اند. در این مقاله بر آنیم تا مخاطبان عزیز را با انواع آسیب‌های اجتماعی و روش‌های پیشگیری از آن‌ها به منظور داشتن جامعه‌ای سالم و شاداب آشنا سازیم.

مسئله آسیب های اجتماعی برای همه جوامع و همه نظام های حکومتی یکی از دل مشغولی های اصلی دولتمردان محسوب می شود، به ویژه برای کشور و انقلاب ما که یکی از اهداف مهم آن، استقرار نظام اخلاقی و معنوی در جامعه بوده است. (1)

بنابراین، طرح این مبحث برای جامعه ما دارای اهمیت خاص و ویژه ای است. معمولاً در هر جامعه ای، وسعت آسیب های اجتماعی، نرخ رشد و نحوه ی تراکم آنها، سه علامت مهم هشداردهنده تلقی می شوند.

اگر آسیب های اجتماعی دارای گستره وسیع، تراکم و نرخ رشد بالایی باشند، نه تنها آرامش و امنیت جامعه را به مخاطره می افکنند، بلکه حتی ممکن است امنیت ملی یک کشور را نیز مورد تهدید قرار دهند.
 

مسئله ی بسیار مهم در شرایط فعلی برای جامعه ما علاوه بر مسئله نرخ جرایم و مفاسد اخلاقی، شکاف های گوناگون اجتماعی است. در واقع امروزه در کشور،‌ شاهد گسل های فراوان اجتماعی هستیم که این گسل ها، هم خود آسیب و هم آسیب ساز می باشند؛ از قبیل فاصله ارزشی و هنجاری بین نسل ها که به نظر می رسد این شکاف ها در مسیر پیشروی و نهادینه شدن می باشند.

در بحث فاصله ارزشی بین نسل ها، شکاف بین نسل انقلاب و دو نسل بعد از آن، از اهمیت خاصی برخوردار است.
 

آسیب های اجتماعی از زبان آمار

در مقدمه ی این بحث به یک آمار و سپس به یک نظرسنجی اشاره می کنم تا ابعاد مسئله آسیب های اجتماعی در جامعه روشن تر گردد. طبق آمار تیر 1381، تعداد زندانیان کشور نسبت به تیر سال قبل، 17/24 درصد افزایش یافته است. (2)

افزایش بیش از 17 درصد آمار زندانیان، زنگ خطری است که به صدا درآمده است. معمولاً ملاک، یک به هزار است. (3) اگر در میان یک جمعیت 100000نفری، 100نفر زندانی باشند، نسبتاً قابل قبول است.

یعنی اگر از هر هزار نفر یک نفر زندانی باشد، نسبتاً جامعه متعادل است. اما متأسفانه آمار تعداد زندانیان کشور نشان می دهد تعداد زندانیان ما بسیار بیشتر از این نُرم است. (4)

اگر آمار زندانیان کشور را از سال 1360 تا 1370 مقایسه کنیم، در طول این ده سال، تعداد زندانیان به بیش از دو برابر و از سال 1370 تا 1380یعنی در دهه دوم بعد از انقلاب، آمار زندانیان به حدود دو برابر افزایش یافته است. (5)

آمار زندانیان و جرائمی که باعث زندانی شدن آنها شده است، به ما نشان می دهد که بیشتر در چه ابعادی باید به بحث آسیب های اجتماعی بپردازیم. 47/60درصد زندانیان به دلیل مواد مخدر، 19/32 درصد زندانیان به دلیل سرقت، و 11/77درصد زندانیان مربوط به جرائم علیه اموال است.

بنابراین، جرائم مربوط به مواد مخدر و مسائل اقتصادی، 80 درصد زندانیان کشور را تشکیل می دهد. این آمار به روشنی نشان می دهد وضع جامعه ما چگونه است و در چه زوایایی بیشتر آسیب پذیر هستیم.

دلیل روی آوردن جوانان به موادمخدر عمدتاً بیکاری، افسردگی، طرد از خانواده، عدم برنامه ریزی برای اوقات فراغت، یأس نسبت به آینده و امثال اینهاست. البته دست های خارجی و توطئه آنان نیز در این بحث مطرح است که اشاره خواهم کرد.

این آمار نسبت سواد را با جرم آشکار می سازد. ترکیب زندانیان نشان می دهد عمده ی زندانیان یا بی سوادند و یا تحصیلات آنان زیر دیپلم است. همچنین 70درصد زندانیان کشور، 20 تا 40 ساله هستند. که این رابطه سنّی با جرائم نشان می دهد که متأسفانه ناهنجاری های اجتماعی بیشتر در میان نسل جوان ما زمینه دارد.

از نظر تأهل و تجرّد، 72 درصد از زندانیان مواد مخدر متأهل هستند. در موضوع سرقت، 50 درصد زندانیان مجرد و 47 درصد متأهل هستند. در مسائل مربوط به خلاف عفت عمومی تقریباً مجرد و متأهل نسبت مساوی دارند، یعنی 47درصد متأهل و 48درصد مجرد هستند. این آمار نشان می دهد مسئله عفت عمومی تنها با بحث تأهل قابل حل نیست. (6)
 

آسیب اجتماعی چیست؟

به طور کلی، آسیب اجتماعی به گونه‌ای از رفتار‌های فردی و یا گروهی گفته می‌شود که با اصول اخلاقی و همچنین چارچوب قانونی جامعه مغایرت داشته و باعث ایجاد آشفتگی و بی‌نظمی در آن جامعه می‌شود. در واقع می‌توان از آسیب اجتماعی به عنوان مجموعه‌ای از ناهنجاری‌ها یاد کرد که سبب ایجاد نارضایتی و رنجش افراد و بروز رفتار‌های خلاف عرف در جامعه می‌شوند.

عوامل مؤثر در ایجاد آسیب‌های اجتماعی در ایران

بر اساس تحقیقات و مطالعات انجام شده، عوامل بسیاری در ایجاد آسیب‌های اجتماعی در ایران نقش دارند. شناسایی این عوامل و سعی در اصلاح آن‌ها، از امور مهمی است که از وظایف فردی و اجتماعی افراد جامعه محسوب می‌شود.
 

عواملی که در ایجاد آسیب اجتماعی نقش فراوانی دارند به شرح زیر می‌باشند:

1. اختلاف طبقاتی: نابرابری‌هایی که برای طبقات مختلف جامعه وجود دارد، سبب قرار دادن افراد در موقعیت‌هایی می‌شود که نمی‌توانند نقش‌های اجتماعی خود را به درستی پیدا کنند.

در نتیجه، این امر باعث ایجاد اختلاف در هنجار‌های جامعه می‌شود. این اختلاف سبب‌ساز ایجاد تفاوت در معیار‌های افراد و در نتیجه، نداشتن تعهد به اصالت و قوانین جامعه خواهد شد.

این امر به نوبه خود نقش فراوانی در ایجاد اختلافات و بروز آسیب اجتماعی دارد.

2. رفاه مالی و اقتصادی خانواده: خانواده‌هایی که دارای سطحی مالی بسیار خوب و درآمد بیش از حد هستند، دارای روابط عاطفی ضعیف‌تری نسبت به قشر متوسط جامعه می‌باشند. زیرا این افراد همواره سعی در تفریحات و خوش‌گذرانی‌های نامتعارف و معمولاً خارج از خانواده، در داخل و یا خارج از کشور دارند.

این خوش‌گذرانی‌ها به نوعی سبب کاهش ارتباطات و عواطف خانوادگی شده و همچنین زمینه‌ساز استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی می‌شوند.

3. فقر و مشکلات مالی: از عوامل مهم در ایجاد آسیب‌های اجتماعی در ایران، فقر و مشکلات مالی خانواده می‌باشد. از فقر به عنوان اساس و مبنای ایجاد آسیب اجتماعی نیز یاد می‌شود. بسیاری از جرائم مانند دزدی، اعتیاد، خودکشی و ... در طبقات فقیر جامعه به وقوع می‌پیوندند.

زیرا شکاف بسیار بزرگی در میان سطح مالی و تمایلات و نیاز‌های افراد جامعه به وجود آمده و باعث ایجاد انحرافات اجتماعی در میان جوانان قشر فقیر می‌گردند.

4. بیکاری: بیکاری از مهم‌ترین معضلاتی است که باعث ایجاد بسیاری از انحرافات می‌باشد. افراد جامعه به ویژه جوانان، در صورتی که شغلی نداشته باشند، سعی در گذراندن اوقات خود در پارک‌ها و سایر اماکن عمومی دارند. در نتیجه، این اماکن به مناسب‌ترین مکان‌ها برای ایجاد ناهنجاری‌های اجتماعی تبدیل شده‌اند.


5. پیشرفت صنعت و رشد تکنولوژی: در جامعه‌ای که به سرعت در حال رشد و ترقی باشد و درآمد حاصل از این ترقی به طور عادلانه در میان افراد جامعه تقسیم نشود، این امر باعث بروز آسیب اجتماعی برای اقشار مختلف جامعه خواهد شد.

6. مشاجره والدین: معمولاً والدینی که همواره در نزاع و دعوا با یکدیگر هستند، منزل را به محیطی ناامن و متشنج برای فرزندان تبدیل می‌کنند. در نتیجه، افراد برای فرار از این محیط، سعی در گذراندن بیشترین وقت خود در بیرون از منزل دارند.

بیرون ماندن از محیط منزل، باعث می‌شود تا صیادان و افراد ناباب از موقعیت استفاده نموده و افراد را به سمت انواع آسیب‌های اجتماعی در ایران سوق دهند. لازم به ذکر است افزایش نزاع خانوادگی سبب افزایش انحرافات اجتماعی در فرزندان خانواده نیز می‌شود.


7. روش‌های تربیتی والدین: نتایج حاصل از تحقیقات، نشان‌دهنده ارتباط مستقیم در شیوه تربیت والدین با رفتار کودکان و همچنین نوجوانان دارد. در صورتی که والدین، فرزندان خود را بر اساس اصول مذهبی و دینی تربیت نمایند و از روش‌های تربیتی اسلامی برای این کار استفاده نمایند، باعث ایجاد رفتار مطلوب و به دور از آسیب در فرزندان خود خواهند شد.


8. نبود آگاهی و بینش درست در والدین: بر اساس علم جامعه‌شناسی، عدالت در آموزش افراد، یکی از روش‌های مهم در پیشگیری از آسیب اجتماعی است. به همین جهت افرادی که از تحصیل محروم شده‌اند و دیدگاه و اطلاعات درستی از جامعه و اصول تربیتی ندارند، مستعد کشیده شدن به انواع انحرافات اخلاقی و قانونی می‌باشند.

نتیجه یک نظرسنجی

در کنار این آمار، اگر به نتایج یک نظرسنجی نگاه کنیم، وضعیت احساس مردم کشور نسبت به بحث امنیت اجتماعی و هنجارهای اجتماعی، بیشتر روشن می شود. از دیدگاه علوم اجتماعی و روانشناسی اجتماعی در یک جامعه مطلوب، مردم باید احساس آسایش، رفاه و رضایت نمایند.

احساس امنیت غیر از امنیت است. احساس مردم، بسیار حائز اهمیت است. (7) گاهی احساس نسبت به مسائل اجتماعی از واقعیت آنان مهم تر است، یعنی ممکن است امنیت در جامعه باشد، ولی مردم احساس امنیت نداشته باشند.

در آن صورت همین احساس، خود عاملی برای بی ثباتی و عدم آرامش جامعه خواهد بود. احساس امید برای آینده، عدالت، دوستی و همبستگی در جامعه، عزت و احترام، اعتماد و تعیّن اجتماعی، همه اینها جزو عواملی هستند که نشان می دهد جامعه در حال تعادل مطلوب است یا خیر.

این نظرسنجی در اواخر سال 1379 انجام شده که وزارت ارشاد آن را در سال 1380 منتشر کرده است. در این نظرسنجی می توان احساس مردم را نسبت به موارد مهم هنجارهای اجتماعی ملاحظه کرد. (8)

برای مثال از مردم راجع به صداقت و یا انصاف سؤال شده است که آیا در جامعه احساس صداقت و راستگویی و یا انصاف می کنند یا نه؟ پاسخ مردم در این موارد بسیار جالب است. این آمار مربوط به 28 استان کشور است و آنچه در اینجا مطرح می شود،‌ جمع بندی و میانگین نظرسنجی استان های مختلف کشور است، چون آمار در هر یک از استان ها متفاوت است.

یکی از موضوعات مورد سؤال، «صداقت» بود. از مردم سؤال کرده اند که آیا در جامعه احساس صداقت می کنند و یا نه؟ 50 درصد پاسخ دهندگان جواب منفی داده و گفته اند صداقت در جامعه وجود ندارد و یا خیلی کم است.

این مسئله بسیار مهم است که 50درصد افرادی که در این نظرسنجی مورد سؤال قرار گرفته اند، پاسخ داده اند در جامعه ما صداقت نیست و یا خیلی کم است. 31 درصد گفته اند که صداقت و راستگویی در جامعه ما در حد متوسط است و فقط 17درصد مردم گفته اند نسبت به موضوع صداقت و راستگویی، وضع جامعه ما مطلوب است. (9)

در موضوع «انصاف»، 53 درصد مردم پاسخ داده اند. در جامعه ما انصاف اصلاً وجود ندارد و یا بسیار کم است. ملاحظه می کنید اگر اکثر مردم جامعه معتقد به انصاف نباشند، چه تأثیرات مخربی را در رفتار و عکس العمل آنها به وجود خواهد آورد! 29 درصد پاسخ داده اند انصاف در حد متوسط وجود دارد و فقط 16 درصد گفته اند که مردم جامعه ما منصف هستند. احساس مردم بسیار مهم است. ما باید بدانیم که مردم کشورمان دارای چه نوع احساس و قضاوتی هستند. (10)

راجع به موضوع «امانتداری»، 38 درصد پاسخ دهندگان اظهار نموده اند در جامعه ما امانتداری نیست و یا بسیار کم است. 35 درصد پاسخ داده اند در حدّ متوسط است و فقط 26 درصد مردم گفته اند که مردم ما امانتدار هستد. واقعاً جای تأسف است، اگر مردم ما، افراد جامعه خودشان را امانتدار ندانند و احساس خیانت از طرف دیگران نمایند، همواره زندگی آنها با اضطراب و نگرانی توأم خواهد بود. (11)

در موضوع «گذشت»، 47درصد پاسخ دهندگان گفته اند در جامعه ما گذشت نیست و یا خیلی کم است. 29 درصد گفته اند در حدّ متوسط شاهد گذشت هستند و فقط 22 درصد گفته اند در جامعه ما«گذشت» وجود دارد. (12)

بنابراین، احساس جامعه این است که آستانه تحمل پذیری مردم بسیار پایین است و مردم آماده عکس العمل های تند و شدید هستند و معمولاً اهل عفو و گذشت نیستند و کمتر بزرگواری در مردم مشاهده می شود.

در بحث«خیرخواهی و کمک»، 36درصد پاسخ دهندگان اظهار داشته اند حسّ کمک و نوع دوستی بسیار کم است. 34 درصد گفته اند در حد متوسط است و فقط 22 درصد گفته اند که شاهد خیرخواهی و کمک مردم در حد مطلوب هستند. مردم ایران که از لحاظ فرهنگی همواره نوع دوست و اهل احسان و کمک و دستگیری افراد گرفتار و نیازمند بوده اند، متأسفانه در شرایط فعلی، اکثریت مردم چنین احساسی را در جامعه ندارند. (13)

در زمینه«پایبندی به قول و قرار» در جامعه، فقط 29درصد گفته اند پایبندی مردم به قول و قرار خودشان مطلوب و خوب است. 42 درصد پاسخ داده اند که وضع ما بسیار بد است و 37 درصد نیز گفته اند وضع ما متوسط است. (14)

نسبت به صفات منفی، نتایج نظرسنجی معکوس است و اکثریت مردم احساس می کنند که متأسفانه این صفات به فراوانی در جامعه وجود دارند. برای مثال نسبت به موضوع دورویی و تظاهر، 64درصد مردم پاسخ داده اند در جامعه ما نفاق و دورویی خیلی زیاد است.

فقط 20 درصد مردم گفته اند تظاهر و نفاق کم است و 14 درصد پاسخ دهندگان آن را در حد متوسط ارزیابی کرده اند. وقتی اکثریت مردم به سخنان و رفتار مردم جامعه اعتماد ندارند و آن را توأم با نفاق و دورویی می دانند، پیداست نحوه رفتار مردم چگونه تنظیم می شود. (15)

نسبت به موضوع«تملق و چاپلوسی»، 65درصد مردم گفته اند چاپلوسی در جامعه بسیار زیاد است و فقط 17درصد پاسخ دهندگان گفته اند تملق کم است و 17 درصد نیز گفته اند در حد متوسط است. (16)

نسبت به موضوع «کلاهبرداری»، 70درصد پاسخ دهندگان معتقدند کلاهبرداری زیاد و فقط 17 درصد مردم گفته اند کم است. 13درصد نیز پاسخ داده اند در حد متوسط است. (17)

اگر 70درصد مردم، افراد جامعه خودشان را دزد و کلاهبردار می دانند، پیداست در این جامعه، اعتماد و دوستی و صمیمیت وجود نخواهد داشت و همه در اطراف خودشان احساس می کنند با افراد کلاهبردار و دزد مواجه هستند.

با توضیح این بخش از این نظرسنجی، می توان نسبت به وضع روحی جامعه تصویر بهتری داشت. اینکه احساس مردم با واقعیت جامعه دقیقاً منطبق باشد و یا نباشد، بحث دیگری است. اما خود احساس مردم، ‌بسیار مهم است.

اینکه مردم احساس کنند در جامعه ما صداقت، راستگویی، گذشت و عدالت هست و یا نه، و یا احساس کنند در جامعه توجه به امانتداری و قول و قرار وجود دارد و یا نه، بسیار حائز اهمیت است.

عناوین مهم آسیب های اجتماعی

تعداد عناوین آسیب های اجتماعی بسیار زیاد است. بحث صدها عنوان است، حتی بعضی محققان معتقدند حدود 1600 عنوان جرم در قوانین و مقررات کشور ما وجود دارد.

در اینجا با اشاره به برخی از عناوین مهم آسیب های اجتماعی، وسعت این بحث روشن می شود:

1. آسیب های خانوادگی مانند اختلافات خانوادگی، طلاق و کودکان فراری و خیابانی؛

2. نرخ ناهنجاری های خطرناک مانند قتل، سرقت، سرقت مسلحانه، تجاوز و امثال اینها؛
3. منازعات و تضادهای اجتماعی اعم از منازعات و اختلافات قومی یا منازعات و تضادهای منطقه ای؛

4. تمایل به مهاجرت، میزان مهاجرت و مهاجرت های غیرقانونی؛
5. کاهش احساس سعادت و خوشبختی در جامعه؛

6. عدم امید به آینده و تاریک بودن افق آینده زندگی؛
7. نگرانی های اجتماعی، عدم رضامندی و عدم آرامش اجتماعی؛

8. عدم اطمینان از ثبات منزلت و موقعیت اجتماعی؛
9. سطح میزان عواطف متقابل مردم به یکدیگر؛

10. سطح اعتقاد و اعتماد به یکدیگر؛
11. سطح همبستگی اجتماعی؛

12. تعداد گروه ها و تشکل های اجتماعی؛
13. تعداد سلاح های گرم موجود در جامعه؛

14. تعداد اراذل و اوباش و افراد شرور در جامعه؛
15. تعداد باندهای خلافکار؛

16. میزان پایبندی مردم به قانون؛
17. نقش نهادهای هنجارساز، از قبیل خانواده، مدرسه، صدا و سیما و مراجع سنتی مردم؛

18. نرخ بیکاری؛
19. تعداد زندانیان و مراجعه کنندگان به مراکز انتظامی و قضایی؛

20. اوقات فراغت جوانان؛
21. میزان تحصیلات افراد؛

22. سرعت برخورد انتظامی و اطلاعاتی و جایگاه آنها در جامعه؛
23. سنّ ازدواج؛

24. میزان آموزش مردم در خصوص مسائل اجتماعی؛
25. میزان همکاری مردم با پلیس؛

26. میزان استانداردهای حفاظتی و فرهنگی در مجتمع های مسکونی، اداری و عمومی؛
27. میزان امر به معروف و نهی از منکر و نحوه اجرای آنها؛

28. میزان مصرف مواد مخدر؛
29. میزان مشارکت اجتماعی در صحنه سیاسی و اجتماعی؛

30. اعتراض ها و جنبش های اجتماعی؛
31. بحران هویت در میان جوانان؛

32. اختلال هنجاری: برهم خوردن نظم هنجاری و یا شکسته شدن هنجارها؛
33. انشعاب گفتمان مذهبی و پیدایش قرائت های جدید؛

34. بحران اقناع سازی در افکار عمومی؛
35. به وجود آمدن افراطی گری و پرخاشگری گروه های اجتماعی؛

36. تعمیق شکاف های اجتماعی و شکاف های اجتماعی متراکم؛
37. گسست ارزشی و ناهماهنگی ارزشی در محیط های مختلف اجتماعی؛

38. تعارض نسل ها (نسل انقلاب و نسل های بعد از انقلاب)؛
39. فاصله آرمان ها و واقعیت های جامعه؛

40. نحوه رویکرد با تحولات جهانی و تکنولوژی ارتباطات.

مهم ترین عناوین آسیب ها در مقطع فعلی

در میان عناوین مختلف آسیب های اجتماعی که به برخی از آنها اشاره شد، چهار عنوان در شرایط فعلی جامعه ما بسیار اهمیت دارد که عامل اصلی بسیاری از آسیب های اجتماعی است.

اول، تضعیف باورهای اعتقادی که متأسفانه هم روشنفکران غرب زده و مرعوب و هم متحجرین از دو طرف، روز به روز به تضعیف این باورها کمک می کنند.

دوم، بحران هویت، که به تدریج نسل جوان ما از هویت ایرانی- اسلامی خود فاصله می گیرد.

سوم، مسئله اعتیاد که متأسفانه به رغم همه تلاش های نظام، روز به روز این فاجعه رو به افزایش است و بخش قابل ملاحظه ای از جوانان ما را مبتلا کرده است.

چهارم، مسئله فساد و ابتذال فرهنگی است.

در اینجا، پس از اشاره به آسیب هایی که در سال های اخیر بیشتر با آن مواجه شده ایم، به بحث عوامل و راهکارها می رسیم. شاید در سال های اولیه انقلاب کمتر با این آسیب ها مواجه بودیم،‌ولی در دهه سوم بعد از پیروزی انقلاب شاهد گسترش این نوع آسیب ها هستیم.

1. اختلال هنجاری

اختلال هنجاری یکی از آسیب های جدی جامعه ای است که دگرگونی های وسیع و شتابان را تجربه می کند. به عبارت دیگر از مسائل و آسیب پذیری های جامعه در حال گذار، بر هم خوردن نظم هنجاری و شکسته شدن هنجارهای سنتی است. اختلال هنجاری می تواند به صورت قطبی شدن هنجاری، تضاد هنجاری، ضعف هنجاری و یا عدم علاقه نسبت به قواعد اجتماعی باشد.

در شرایط امروز کشور، انواع اختلالات هنجاری قابل درک و لمس است. در این میان قطبی شدن هنجارها مهم ترین آسیبی است که وجود دارد. قطبی شدن هنجارها به انشقاق های اجتماعی دامن زده و موجبات به وجود آمدن گروه های اجتماعی متضاد و متخاصم را فراهم آورده است.

قطب روشنفکر و متحجر، پایین شهری و بالاشهری، حزب اللهی و بی بند و بار، فقیر و غنی، نسل جوان متجدد و نسل میانسال سنتی، نمونه هایی از این قطب بندی هاست. این قطبی شدن، جامعه را به شقوق مختلف و متضاد تبدیل می کند، به نحوی که هر یک از این شقوق با دیگری، بیگانه و حتی سر جنگ و ستیز دارند. (18)

متأسفانه جامعه امروز ما از شکسته شدن وحدت هنجاری به ویژه در کلان شهرها دچار رنج است و از این رو همدلی و همنوایی و انسجام ملی کشور می تواند با خطرات جدی رو به رو شود.

2. کثرت گرایی دینی

انشعاب و جدایی از گفتمان مذهبی غالب و مسلّط و پیدایش نحله های جدید فکر دینی در بستر دگرگونی های اجتماعی، ‌محصول شرایط نوین است. کثرت گرایی دینی و معرفت شناختی ناشی از ضعف تولید افکار دینی متناسب با شرایط زمان از طرف حوزه های علمیه و روحانیت و نارضایتی از تفسیر و قرائت سنتی از دین است.

تغییرات اجتماعی موجب پیدایش و نشو و نمای تفکرات جدید دینی شده است که برداشت های جدیدی را از دین ارائه می دهند. متأسفانه دین در قرائت های جدید به طور عمده، فردگرایانه، غیرسیاسی و معنویت گراست.

یعنی درست نقطه مقابل پایه های فکر دینی که از سال 1341 تبیین شده بود و اساس ایدئولوژی نهضت و انقلاب اسلامی را تشکیل می داد که آن، عدم جدایی دین از سیاست بود؛ امروز با هجمه ی وسیع موج روشنفکری جدید مواجه شده است.

گرچه ظاهر بحث قرائت های مختلف جدید، لزوم کثرت گرایی در فهم دینی است، اما نتیجه ای که عاید ما خواهد نمود، دین فردی و اسلام غیرحکومتی است.

بررسی ظهور تفکرات جدید دینی و گرویدن به باورداشت های غیرسنتی و پدیدار شدن سنت های نوین حائز اهمیت است. همچنان که نتایج و اثرات اجتماعی این گرایشات نو و قرائت های جدید نیز قابل تأمل است. اگرچه باورهای جدید عمدتاً گذرا، غیرعمیق، شعاری و بعضاً دنباله روی نحله های فکری رایج در غرب است و بی تردید پایدار نخواهند ماند.

تجربه حکومت دینی در دو دهه گذشته، رشد عقلانیت، هجمه واردات فکری جهان غرب، روند توسعه، کثرت گرایی و جهانی شدن از اهم عللی است که موجبات شکسته شدن برداشت های سنتی از دین شده است.

در کنار شک و تردیدهایی که ذهن جوانان ما را فراگرفته است، برای برون رفت از بن بست های اندیشه ای و معرفتی عملاً به قرائت های جدید و چشم اندازهای نو روی خواهند آورد. در این چشم اندازها، دین رابطه خود را با پیرامونش مورد بازنگری قرار می دهد، متأسفانه دین غیرسیاسی و غیرحکومتی و برداشت های فردگرایانه را می توان از مهم ترین نتایج تغییرات جدید دانست. بر این اساس، فقه حکومتی و حکومت دینی هر دو با مشکلات و معضلات جدیدی رو به رو خواهند شد.
 

3. ناتوانی در اقناع سازی

بحران اقناع سازی افکار عمومی به مفهوم عدم اعتماد کافی مردم به توجیهات و توضیحات نظام سیاسی درباره مسائل، حوادث و رویدادها و عدم اعتماد مردم به نظام اطلاع رسانی دولت می باشد.

اگر حکومت ها برای عملکرد خود توجیهات قابل قبولی ارائه ننمایند و یا با عدم پذیرش مردم رو به رو شوند، آنگاه در چالشی بزرگ با افکار عمومی قرار می گیرند، به نحوی که ذکر هرگونه دلیل و اقامه هر نوع استدلال و برهان ممکن است چون هیزمی، آتش بی اعتمادی را شعله ورتر کند.

سیستم ضعیف اطلاع رسانی و عدم پاسخ گویی صحیح و به موقع به مردم، نظام را با بحران اقناع سازی رو به رو می سازد. اطلاع رسانی قطره ای، دیرهنگام و یا متناقض که به مسائل جناحی و گروهی هم آلوده شده باشد، نظام را با مشکل مشروعیت رو به رو خواهد کرد. از این رو نسبت میان مشروعیت و میزان توانایی نظام در اقناع سازی افکار عمومی نسبتی مستقیم است و لذا مسئله اقناع سازی دارای اهمیت زیادی می باشد.

از پیامدهای عدم اقناع سازی، دست کم، روی آوردن مردم به پیام ها و امواج رادیوهای بیگانه می باشد که در نتیجه به بحران هویت منجر خواهد شد و به لحاظ روان شناختی، محیط را آماده پذیرش هرگونه شایعه می کند.

از سویی قانع نشدن مردم در برابر توضیحات، نشانی از بی اعتمادی و در واقع پایین بودن مشروعیت سیاسی محسوب می شود. به عبارت دیگر، یکی از علائم بی اعتمادی، میزان مقاومت افکار عمومی در برابر توجیهات نظام است. از این رو بین اعتماد و مقاومت مردم برای عدم پذیرش، رابطه ای معکوس وجود دارد. (19)
 

4. رادیکالیزه شدن بخشی از گروه های آرمان گرا

پافشاری بر آرمان گرایی از سوی دو طبقه افراطی از گروه های سیاسی، آنها را به تعارض با وضع اجتماعی موجود می کشاند. افرادی که نمی توانند وضعیت اجتماعی و فرهنگی موجود را تحمل کنند، لاجرم به سمت افراط گرایی کشیده می شوند؛ به نحوی که برای اصلاح جامعه جز پرخاشگری و برخورد قهرآمیز راهی نمی یابند. (20)

خلق انتظارات بالا و تصویر منفی و منحط و عقب مانده از روند جامعه، مرز تخاصم و تعارض را پررنگ می کند و راه هرگونه آشتی را می بندد. رفتارهای تند خارج از ضوابط قانونی، نظم اجتماعی را با خطر جدی رو به رو می کند.

ایجاد فاصله بین گروه های افراطی با سایر طبقات اجتماعی زاینده انواع آسیب هایی است که نه تنها پیام آور هرج و مرج و خشونت است که موجبات افسردگی، پرخاشگری و تندخویی را نیز فراهم می آورد. بدبینی و برداشت های منفی از جامعه، آنان را به جزیره های مستقل و تنها می کشاند و در نهایت، انزوا و بیگانگی اجتماعی آنان را افزایش می دهد. (21)

بدبینی و انزوای اجتماعی به تعارض میان نیروهای افراطی با گروه های معتدل و حتی به تعارض با نظام سیاسی منتهی می شود و لذا کشمکش ها و ستیزه های پیدا و پنهان آغاز می گردد.

گروهی که بدبینی مفرط و عمیق نسبت به پروسه توسعه و نوسازی و اصلاحات دارند، معتقدند دارای رسالتی تاریخی هستند تا در برابر کژروی ها و انحراف ها (انحراف طبق تعریف خودشان) ایستادگی کنند.

و به عکس، گروه هایی که مدینه فاضله خود را لیبرال دموکراسی غرب می دانند و هرگونه محدودیت در چارچوب سنت های دینی و اجتماعی را برنمی تابند(22)، در نهایتْ تندخویی و پرخاشگری علیه نظام و ساختار موجود را از وظایف خود می دانند. بدین ترتیب نظم اجتماعی از طرف هر دو گروه افراطی مورد تهدید قرار می گیرد.

5. رشد گرایش های منفعلانه

گروهی از نیروهای انقلابی به دلیل تناقضات حل نشده و طرح مسائل غامض و پیچیده در حوزه اندیشه و عمل، احساس فاصله بین آرمان ها و واقعیت های جامعه می کنند و سرخورده و منزوی می شوند.

تجربه تلخ و رویارویی در برابر واقعیت ها، ممکن است تردید و شک را در میان آنان نسبت به بعضی آرمان ها دامن بزند و نسبت به افرادی که در اعتقادات خود مستحکم تر و ثابت ترند، فرار به درون و دوری جستن از جامعه(23)، از پیامدهای این بن بست ها خواهد بود.

تقویت آرمان گرایی های دست نیافتنی، فزونی یافتن عاطفه و احساس بر عنصر عقلانیت و واقع بینی، چیزی جز فاصله بیشتر نیروهای انقلابی افراطی با جامعه را به همراه ندارد. در حالی که وحدت ملی و وفاق نیروهای اجتماعی- سیاسی در گرو تقویت تعادل است.

جدایی و انشقاق گروه ها و نیروها تحت عنوان های مختلف، جامعه را با گسست و شکاف های پی در پی و مخرب رو به رو می کند. بالاخص آنگاه که فرهنگ تحمل و اغماض پایین باشد، خشونت و نابردباری فزونی می گیرد و در نتیجه نظم اجتماعی و آرامش و امنیت نیز مخدوش می شود و کناره گیری بخشی از نیروهای انقلاب از متن جامعه و گریز از مشارکت، فرایند توسعه سیاسی را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد.

6. تعمیق شکاف های اجتماعی

در همه جوامع، ‌شکاف های متعدد اجتماعی وجود دارد؛ شکاف هایی که به حکم وضع اجتماعی، جنسیت، تبار، زبان، قومیت و امثال اینها به وجود می آیند. در جوامع توسعه یافته و مدرن، شکاف های سنتی اغلب جای خود را به شکاف های جدید ناشی از تحول نظام اداری، سیاسی و اقتصادی می دهند.

گاهی شکاف های اجتماعی یکدیگر را تقویت می کنند و بر روی یکدیگر انباشته می شوند. در این حالت شکاف های اجتماعی متراکم، جامعه را به قطب های متضاد با پتانسیل کشمکش و برخورد اجتماعی تبدیل می کنند. متأسفانه در شرایط فعلی، جامعه ما با شکاف های متعدد اجتماعی از جمله شکاف های دینی، قومی، فرهنگی، نسلی و غیره رو به رو است. در پاره ای موارد، ‌این گسست ها بر هم انباشته می شود و تهدیدی جدی برای همبستگی سیاسی، نظم اجتماعی و حتی یکپارچگی سیاسی فراهم می آورد.

از پیروزی انقلاب تاکنون، شکاف مذهبی شدت بیشتری یافته و مردم را حول شعارهای جدیدی تقسیم نموده است. رویارویی هر یک از این قطب های مختلف می تواند تهدیدی برای وحدت ملی تلقی شود.

از لحاظ تاریخی و به طور سنتی همواره شکاف هایی در جامعه ما وجود داشته است: بحث اختلافات طایفه ای، منطقه ای، بحث این شهر و آن شهر، نژادهای مختلف، اقوام مختلف،‌ زبان های گوناگون(24)

و امثال اینها شکاف هایی است که در جامعه ما از دیرباز مطرح بوده است، اما متأسفانه در شرایط فعلی با شکاف های فرهنگی و با شکاف های نسلی، سیاسی، حزبی و مانند اینها تراکم یافته است. وقتی این شکاف ها روی هم قرار می گیرند، وضعیت خطرناکی پدید می آید و باعث می شود جامعه به سمت نوعی گسست و یا گسل کشانده شود که می تواند برای ثبات اجتماعی و حتی نظام سیاسی خطرناک باشد.
 

7. بی اعتمادی

اعتماد به مثابه سرمایه ی اجتماعی بسیار اساسی است و پایه نظام سیاسی و ساختار اجتماعی را تشکیل می دهد. اعتماد، جوهره و اساس روابط اجتماعی است و در مقابل، بی اعتمادی، انسجام و همبستگی اجتماعی را با مخاطرات و پیامدهای منفی روبه رو می کند. حوزه اعتماد در جوامع سنتی معمولاً در حد خانواده و یا اقوام گسترش می یافت، در حالی که در جامعه ی امروزی باید اعتماد تا سطح کل جامعه، نهادها و سازمان ها تعمیم یابد. همیاری، همکاری و مشارکت اجتماعی و سیاسی نیز مشروط به گستره ی اعتماد است.

در شرایط فعلی، ‌جامعه ی ما بنا به داده های تحقیقات میدانی، به دلیل کاهش اعتماد مردم، با آسیب های جدی رو به روست. از رهگذر بی اعتمادی به وجود آمده، اهداف و ارزش های ملی و همبستگی اجتماعی دچار تنش ها و کشمکش های فراوانی شده است.

در این شرایط، همدلی کاهش می یابد و منافع فردی، خانوادگی و یا باندی بر مصالح عمومی و منافع ملی ترجیح داده می شود. بی اعتمادی از سه بُعد حائز اهمیت است: بی اعتمادی مردم نسبت به نظام سیاسی، بی اعتمادی نظام سیاسی نسبت به مردم، و بی اعتمادی مردم نسبت به یکدیگر؛ که هر یک از این وجوه بی اعتمادی، تأثیرات مخربی بر ساختار سیاسی و تعاملات اجتماعی می گذارد.

8. گسست ارزشی

فضاهای مختلف زندگی از قبیل فضای خانوادگی، مدرسه و محیط کار باید دارای هماهنگی، نظم و تعادل باشد. ناهماهنگی ارزشی و یا گسست ارزشی بین فضاهای زندگی، مردم را از تعادل و هماهنگی بیرون می آورد. (25)

هویت های چندگانه و داشتن چهره های متضاد و بر عهده گرفتن نقش های متناقض از سوی افراد در محیط های متفاوت، بار سنگینی را بر دوش او می نهد و به صورت بازیگری می ماند که در یک لحظه در چند نقش متضاد بازی می کند.

افسردگی، اضطراب، دلواپسی و نگرانی و دیگر آسیب های روانی از یک سو و پیامدهای اجتماعی مانند فریبکاری و دوچهره گی، پایه های اجتماعی جامعه را سست و لرزان می نماید. در این میان، وضع کودکان و نوجوانان سخت تر و حساس تر است؛‌ چرا که کودک باید بیاموزد در هر محیط چه کنش های قابل قبولی را ارائه دهد و چگونه خود را با این تفاوت ها منطبق سازد.

متأسفانه ارزش های مختلف در فضای جامعه آن چنان از هم فاصله گرفته که گاهی شاهد رفتارهای متناقض هستیم. افراد در یک جمع، ‌یک نوع رفتار و در جمع دیگر،‌ رفتاری کاملاً متضاد دارند.

در اداره، یک نوع رفتار، در مسجد رفتار دیگر و در فضای تفریحی رفتار سومی دارند. در واقع رفتارهای متناقض، نشانه اضطراب و دلواپسی مردم است که منجر به نفاق و ریاکاری و فریبکاری می شود.

در این شرایط، وضع نوجوانان و جوانان کاملاً روشن است که نظاره گر این همه رفتارهای متفاوت و منافقانه هستند. بی تردید نتیجه ی آن، ‌دوچهره گی و چندچهره گی در جامعه است که بسیار خطرناک خواهد بود.

گسست ارزشی، توان، ظرفیت و قابلیت ها را درهم می شکند و زندگی را برای افراد سخت می گرداند. زیرا تضاد ارزشی، «ظاهرسازی» و چندچهره بودن را بر افراد تحمیل می کند و انسان ها مجبورند چهره ای از خود نشان دهند که واقعاً آن نیستند.

«تضاد ارزش ها» در واقع یک مرحله از فرایند تغییر ارزش هاست. در صورت تداوم جدال بین نظام های ارزشی، بین نیروهای اجتماعی، پیکار و ستیز درخواهد گرفت و در نتیجه انسجام و همبستگی اجتماعی و یکپارچگی فرهنگی و ارزشی با خطر رو به رو خواهد شد.

9. تعارض نسل ها

شکاف بین نسل ها و تعارض آن، محصول فرایند تغییرات وسیع و فزاینده ای است که تمامی عرصه های فردی و اجتماعی را درهم نوردیده و حاصل تغییر و تحول در خانواده و نوگرایی، تنازع بین سنت و تجدد و پروسه تکثر و حضور ارزش های متعدد متفاوت و متعارض است.

هرچه روند دگرگونی های اجتماعی گسترده تر شود، شکاف بین نسلی نیز افزایش می یابد. برهم خوردن نظم سنتی، سست شدن وفاق ارزشی و کاهش همبستگی از پیامدهای این پدیده است.

علاوه بر جریان دگرگونی و تحولات اجتماعی که جدایی و تعارض ارزشی نسل ها را دامن می زند، شاهد دست کم دو تجربه متفاوت نسلی با ارزش ها و هنجارهای متفاوت هستیم؛ دو تجربه ای که دوگونه هویت فرهنگی و گفتمان را آفریده است. هر یک از این گفتمان ها دارای ویژگی های متفاوت است و شناخت دقایق گفتمان ها بسیار اهمیت دارد. (26)

تعارض میان نسل انقلاب و نسل بعد از انقلاب به خوبی مشهود است. ما اکنون نیازمند گفتمان سامان بخشی هستیم که گسست نسلی را کاهش دهد و بین دو نسل پیوندی ایجاد نماید.

در جامعه ما، نسلی که در انقلاب بوده و قبل از پیروزی انقلاب در صحنه مبارزه فعال بوده، نسلی که در دفاع مقدس حضور داشته،‌ با نسلی که امروزه در صحنه حضور یافته است، فاصله زیادی دارند و یک ضرورت امروز، نزدیک کردن این دو نسل است.

باید دید چگونه می توان افکار و آرمان ها و اهدافشان را به هم نزدیک ساخت. نسل جدید ما با ارزش های جدید و قرائت های نو از زندگی، جهان و حتی از دین، فرهنگ و واقعیت های اجتماعی مواجه است.

گفت و گوی بین دو نسل(نسل اول و دوم)، بین دنیای نسل اول و دنیای نسل دوم می تواند به کاهش گسست بین آنها کمک کند. تعارض نسل ها، موجبات انقطاع فرهنگی را فراهم می آورد و در نتیجه، پیوستگی و انسجام فرهنگی را با چالش جدی رو به رو خواهد ساخت.
 

انواع آسیب‌های اجتماعی در ایران

انواع انحرافات و ناهنجاری‌های اجتماعی و عواملی که سبب بروز آن‌ها می‌شوند عبارت‌اند از:

آسیب‌های نوآمده و جدید
آسیب‌های نوظهور، از آسیب‌های جدیدی هستند که در اثر استفاده از اینترنت، بازی‌های کامپیوتری و ماهواره در افراد جامعه ایجاد می‌شود و مرتبط با استفاده از تکنولوژی جدید هستند.

در مقایسه آسیب‌های اجتماعی در ایران و دیگر کشور‌ها و مطالعات بر روی این مبحث، اطلاعات به دست‌آمده نشان می‌دهند که علاوه بر کشور ایران، سایر کشور‌ها نیز دچار آسیب اجتماعی ناشی از فضای مجازی می‌باشند.

در واقع حفظ حریم و اطلاعات خصوصی افراد در شبکه‌های اجتماعی به اصلی‌ترین دغدغه کشور‌ها تبدیل شده و این اطلاعات در بسیاری از کشور‌ها، به طور قانونی ضمانت شده‌اند. با این حال تبادل اطلاعات و حفظ شئونات انسانی در فضای مجازی با چالش‌هایی روبرو شده و در نتیجه سبب ایجاد آسیب‌های روحی و روانی بسیاری در کودکان و نیز نوجوانان شده است.

بسیاری از والدین از ظرفیت فضای مجازی در تبادل اطلاعات و آسیب‌های بسیاری که ممکن است برای فرزندشان در اثر استفاده از این فضا ایجاد شود، کاملاً بی‌اطلاع هستند. در نتیجه، نظارت کافی بر نحوه استفاده فرزندان خود از این فضا نداشته و با دست خود بهترین موقعیت را برای شکارچیان فضای مجازی ایجاد می‌نمایند.

اعتیاد

اعتیاد یکی از اصلی‌ترین آسیب‌های اجتماعی است که متأسفانه گریبان‌گیر بسیاری از جوانان کشورمان شده است. علت گرایش افراد به اعتیاد، مسائل سیاسی، اقتصادی و همچنین مشکلات خانوادگی و مسائل مختلف اجتماعی می‌باشد. اعتیاد با درگیر ساختن افراد از قشر‌های مختلف، موجب از بین رفتن نیرو‌های کاری و مهم و مؤثر در جامعه می‌شود.

طلاق

یکی از مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی در ایران و برخی دیگر از کشور‌ها، طلاق می‌باشد. این آسیب که از آن به عنوان روشی نهادی برای پایان دادن ازدواج یاد می‌شود، باعث بروز اختلال در تعهدات و اصول اخلاقی افراد می‌شود.

همچنین با از بین بردن آرامش خانواده، سبب‌ساز ایجاد بسیاری از ناهنجاری‌های دیگر مانند کشیده شدن افراد به سمت بلای خانمان‌سوز اعتیاد می‌شود.

از دلایلی که باعث افزایش معضل طلاق می‌شوند می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • مشکلات اقتصادی
  • عدم سازگاری جنسی
  • عدم علاقه و تفاهم در ازدواج
  • دخالت خانواده‌ها
  • داشتن اعتیاد
  • عدم اعتقاد به دین و مذهب
  • بیکاری
  • تفاوت در فرهنگ
  • عدم پایبندی و وفاداری به همسر
  • و ...

انحراف جنسی

تن فروشی یا روسپی‌گری، یکی از معضلاتی است که در بسیاری از جوامع به وجود دارد. این آسیب معمولاً با انحرافات اجتماعی دیگری مانند اعتیاد و مصرف مشروبات همراه بوده و معمولاً زنانی که دچار اختلال در شخصیت خود هستند به این بی‌بند و باری تن می‌دهند.

توجه داشته شید که بسیاری از زنان فاحشه، هم‌جنس‌گرا هستند. این زنان با نشان دادن خشم خود نسبت به جنس مذکر و به منظور تحقیر مردان، با درگیر نمودن خود، به روابط غیرمتعارف اقدام می‌کنند.

از دیگر عواملی که سبب بروز انحراف جنسی به عنوان یکی از آسیب‌های اجتماعی در ایران می‌شود، عبارت‌اند از:

  1. بیکاری، فقر و مشکلات اقتصادی
  2. گرسنگی و نداشتن غذا
  3. تنوع طلبی و تجمل‌گرایی
  4. جنگ
  5. رانده شدن از خانواده
  6. فریب خوردن توسط افراد ناباب
  7. عدم داشتن سواد و آگاهی
  8. اختلافات زن و شوهری
  9. و ...

دزدی و سرقت

یکی از آسیب‌های جدی که بسیاری از افراد جامعه را تهدید می‌کند، اقدام به دزدی و سرقت است. این آسیب اجتماعی، یکی از انحرافاتی است که علاوه بر جنبه اخلاقی، از لحاظ قانونی نیز جرم تلقی می‌شود. عواملی مانند فقر، بیکاری، اعتیاد و ... در شکل‌گیری این انحراف نقش برجسته‌ای دارند.

البته مهم‌تر از همه، شخصیت افراد است که سبب مبتلا شدن آن‌ها به این معضل می‌شود.

علاوه بر موارد یاد شده، موارد زیر نیز در سوق دادن افراد به سمت سرقت نقش زیادی دارند:

  • فقر عاطفی از طرف خانواده و ناکامی
  • تجربه‌های دزدی در دوران خردسالی
  • فقر فرهنگی و عدم داشتن آگاهی
  • مهاجرت به شهر و زاغه‌نشینی

خودکشی

خودکشی یکی از آسیب‌هایی است که در نگاه اول مشکلی فردی تلقی می‌شود. با این حال به دلیل ارتباط فرد با جامعه و نقشی که در آن ایفا می‌کند، به نوعی آسیب اجتماعی نیز محسوب می‌گردد.

خودکشی به عنوان یکی از آسیب‌های اجتماعی در ایران، ارتباط مستقیمی با مشارکت فرد در جامعه و همچنین برنامه‌های گروهی دارد. هر چقدر میزان مشارکت در اجتماع و همبستگی نسبت به آن در فرد کاهش یابد، میل به انزوا در فرد بیشتر شده و در نتیجه، فرد تمایل به پایان دادن زندگی خود می‌یابد.

البته انحرافات اجتماعی دیگر، مانند اعتیاد نیز در بالا رفتن آمار خودکشی نقش فراوانی دارد. به طوری که آمار خودکشی در میان معتادان بیشتر از سایر افراد است. همچنین دلایلی دیگری نیز در افزایش انگیزه خودکشی در افراد تأثیر دارند که در زیر به این موارد اشاره شده است:
 
  • اختلافات خانوادگی و عدم تفاهم در زندگی زناشویی
  • شکست عاطفی
  • اختلال شخصیتی و روانی
  • عدم مساعد بودن شرایط اقتصادی
  • عدم توانایی در تأمین هزینه‌های خانواده
  • حس پوچی در قشر جوان جامعه
  • تغییر زندگی از حالت سنتی به حالت صنعتی
نتیجه‌گیری
شناخت انواع آسیب اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن‌ها، تأثیر بسزایی در شناخت روش‌های پیش‌گیری از این آسیب‌ها و ایجاد جامعه‌ای سالم دارد. اولین و مهم‌ترین بستری که می‌تواند از بروز بسیاری از انحرافات اجتماعی جلوگیری نماید، محیط پر آرامش خانواده است.

در صورتی که والدین شیوه صحیحی مطابق با آموزه‌های دینی برای تربیت فرزندان خود در پیش‌گرفته و با آگاهی‌های لازم، خانه را به مکانی امن برای فرزندان تبدیل سازند، از بسیاری از ناهنجاری‌های جامعه پیشگیری خواهند نمود.

علاوه بر خانواده، سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی نیز در پیشگیری از بروز آسیب‌های اجتماعی در ایران نقش فراوانی دارند. نهاد‌های دولتی می‌توانند با اتخاذ تصمیمات درست و راهبردی، نگرانی‌های مالی افراد را کاهش داده و در ایجاد جامعه‌ای سالم و به دور از ناهنجاری‌ها نقش مهمی داشته باشند.

ارائه آموزش به اقشار مختلف و آگاه‌سازی این افراد، اساس پیشگیری از ناهنجاری‌های اجتماعی می‌باشد. آموزش مهارت‌های گروهی به افراد، آموختن مهارت‌های زندگی به کودکان و آموزش اصول تربیتی به والدین و دعوت به مشارکت در جامعه از طریق رسانه‌ها، از راهکار‌های پیشنهادی برای کاهش آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی می‌باشد.
 

پی نوشت ها :

1. هفدهمین گردهمایی سالانه ائمه جمعه سراسر کشور، ائمه جمعه سراسر کشور، مجتمع امام خمینی(ره)، تهران، 15/ 7/ 1381.
 

2. به نقل از سایت سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور.

www. iranprisons. org

3. کشور روسیه بالاترین نرخ زندانیان را به نسبت جمعیت دارد (از هر 100000نفر جمعیت، 685نفر) و کشورهای آمریکا(645)، بلاروس(495) و قزاقستان(465) به ترتیب دارای بیشترین زندانی نسبت به جمعیت می باشند. کشور اندونزی پایین ترین نرخ زندانیان را نسبت به جمعیت دارد (از هر 100000نفر جمعیت، 20 نفر) و سپس کشورهای هندوستان(25)، کامبوج(25)، آلبانی(30) و بوسنی و هرزگوین (30) به ترتیب دارای کمترین زندانی نسبت به جمعیت هستند.
(www. google. com)population+world+prison

4. www. iranprisons. org

5. گزارش سال های 1360 تا 1380. به نقل از سایت سازمان زندان ها:
www. iranprisons. org
6. همان.

7. Peter Abell, "Sociological Theory and Rational Choice Theory", in: Social Theory, edited by Bryan Turner, New York: Blackwell, 1998, pp. 252-277

8. یافته های پیمایش در 28 استان کشور، ارزش ها و نگرش های ایرانیان، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر طرح های ملی، پاییز، 1380، جلد اول، ویرایش اول.

9. صداقت
 

اصلاً

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

کاملاً

7/2

17/1

26/4

31/3

12/4

3/8

1/9


نگاه کنید به: ص 52.

10. انصاف
 

اصلاً

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

کاملاً

11/3

16/9

25/5

29/6

11/9

3/2

1/5


نگاه کنید به: ص 51.

11. امانتداری
 

اصلاً

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

کاملاً

5/2

11/9

21/7

35/2

18/6

5/1

2/3


نگاه کنید به: ص 51.

12. گذشت
 

اصلاً

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

کاملاً

6/1

15/6

25/8

29/5

16/7

4/9

1/3


نگاه کنید به: ص 51.

13. خیرخواهی و کمک
 

اصلاً

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

کاملاً

4/5

11/1

18/7

34/8

21/5

7/2

2/1


14. پایبندی به قول و قرار

اصلاً

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

کاملاً

5

13

24/1

37/2

14/5

4/2

2


15. دورویی و تظاهر
 

اصلاً

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

کاملاً

3

5/1

12/7

14/3

32/4

26/1

6/3


نگاه کنید به: ص 52

16. تملق و چاپلوسی
 

اصلاً

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

کاملاً

4

4/2

9/8

17/3

31/1

24/4

9/1


نگاه کنید به: ص 53

17. تقلب و کلاهبرداری
 

اصلاً

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

کاملاً

4/4

4/2

9/3

13/1

29/8

29/1

10/1


18. نگاه کنید به: و. ت. جونز، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، جلد دوم: قسمت اول، تهران: امیرکبیر، 1362، صص 27 تا 29 و 121.

19. William Gamson, "Media Discourse as a Framing Resource", in the Psychology of Political Communication, ed. Ann N. Crigler, University of Michigan Press, 1996

20. نگاه کنید به:
Crigler Ann, (ed), The Psychology of Political Communication, Ann Arbor: University of Michigan Press, 1998, pp. 111-132

21. نگاه کنید به:
Snador Halbesky, Mass Society and Political Conflict, Cambridge: Cambridge University Press, 1976, pp. 123-132.

22. نگاه کنید به:
Marvin Zoins, The Political Elite in Iran, Princeton: Princeton University Press, 1971, p. 51

23. نگاه کنید به: سیدجواد طباطبایی، تأملاتی در رویارویی فرهنگ ایران و غرب، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، 1372، ص 32.

24. Anthony Richmond, "Ethnic Nationalism: Social Science Paradigms", International Social Science Journal, No. 1, 1987

25. Steven Conner, "Post-Modernism: Negation of Meta-Narratives", in: Blackwell Companion to the Cultural Theory, Oxford: Packwell, 1997, pp. 425-432.

26. نگاه کنید به: گی روشه، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، تهران: نشر نی، 1370، ص140.
 

منبع مقاله :

روحانی، حسن؛ (1388)، اندیشه های سیاسی اسلام (جلد سوم: مسائل فرهنگی و اجتماعی)، تهران، کمیل، چاپ سوم.
و بخش فرهنگی و اجتماعی موسسه راسخون